🔷🔸«یادبود»
(در معنا و ضرورتِ ساختِ یادبودی تاریخی برای همهٔ دانشجویان و دانشآموزان فقید)
🖋 احسان شریعتی
🔸هفت روز از فاجعه «اتوبوس مرگ» دانشگاه آزاد گذشت. برغم همهٔ وجوه غمبار این مصیبتِ ملی، خوشبختانه به همت و پیگیری دانشجویان همهٔ دانشگاهها ابعاد این فاجعهٔ مکرر اینبار جدیتر از پیش گرفته شده و پژواک اجتماعی این حادثه همچنان به گوشها میرسد. مهمتر از همهٔ پیآمدها، مطالبات و دستاوردهای محتمل قضایی و صنفی ماجرا (همچون عذرخواهی و استعفای مسئولین، تأمین و تضمین امنیت جانی در محیط تحصیلی، نوسازی ناوگان حمل-و-نقل، نظارت بر معاینههای فنی، ساخت حفاظها، استقرار اورژانسها، بازبینی کلیهٔ موارد ایمنی در فضای موسسات آموزشی کشور و راهها، و...)، پیامدهای اخلاقی و سیاسی این واقعه است. هدف عام ملی اگر دامن زدن به انزجار وجدانی و امتناع عملی از تکرار چنین حوادثی باشد، برای تحقق این مقصود و برای آنکه حرمت جان آدمیزاد، جان جوانان و فرزندانمان، اعم از دانشآموز و دانشجو، وارد وجدان ملی و مدنی ما شود، میبایست بهای مسئولیتها بس بالا رود، و پرداخت هزینهٔ هرگونه اهمالی در اینگونه موارد و پروندهها بسیار سنگین شود.
🔸هدف عالیتر اما در فقدان حضور مقتدر «دولتی» ملی و مردمی، به اقرار بسیاری از دولتمردان مستعفی که تنها پس از کنارهگیری به صرافت راستگویی میافتند، غافل از اینکه راستگویی اگرچه در برابر قدرت ارجمند است، راستیآزمایی اما در همان مسند قدرت صورت میگیرد (که بهقول سعدی علیهالرحمه: به بازوان توانا و قوت سر دست، خطاست پنجهٔ مسکین ناتوان بشکست، نترسد آن که بر افتادگان نبخشاید، که گر ز پای درآید کسش نگیرد دست!)؛ و بنابه اصل «تقسیم ناپذیری» INDIVISIBILITÉ در نظامهای «جمهوری»، مسئولیت تصمیمات و اقدامات هر مقامی در این نظام، به کل اجزا و پارههای آن سرایت میکند، به گونهای که گویی: بنی دولت اعضای یک پیکراند!
🔹به این اصلِ ساده و ابتدایی که غالبا در پاسکاری مسئولیتها میان دولتمردان سابق و لاحق فراموش میشود، باید در کنار چند خصلت دیگر هر «جمهوری» (RES-PUBLICA، شیء-امر عمومی) مانند: «مردمسالار» (دموکراتیک)، «عُرفی» (لائیک)، و «اجتماعی» (سوسیال) بودن، در آینده بیشتر بپردازیم، زیرا در هر یک از این وجوه و محورها، در دیار ما سوءتفاهمهای بزرگی موجود و محسوس است.
🔹فعلا تا زمان رفع شبهات در
فرصتهای کافی، بیآییم با سعدی همسرا شویم و «یاد»داشتمان را با اندیشیدن در ابیات «ضدسلطنتی» او به پایان بریم که زمانی سروده بود: «خبرداری از خسروان عجم، که کردند بر زیردستان ستم؟ نه آن شوکت و پادشایی بماند، نه آن ظلم بر روستایی بماند... ؛ چه، «جهانبانی و تخت کیخسروی، مقامی بزرگست کوچک مدار!
که گر پای طفلی برآید به سنگ، خدای از تو پرسد به روز شمار ! »
#مسئولیت
#جمهوری
#مصیبت_ملی
#یادبود
#اتوبوس_مرگ
#مدرسه_مرگ
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
(در معنا و ضرورتِ ساختِ یادبودی تاریخی برای همهٔ دانشجویان و دانشآموزان فقید)
🖋 احسان شریعتی
🔸هفت روز از فاجعه «اتوبوس مرگ» دانشگاه آزاد گذشت. برغم همهٔ وجوه غمبار این مصیبتِ ملی، خوشبختانه به همت و پیگیری دانشجویان همهٔ دانشگاهها ابعاد این فاجعهٔ مکرر اینبار جدیتر از پیش گرفته شده و پژواک اجتماعی این حادثه همچنان به گوشها میرسد. مهمتر از همهٔ پیآمدها، مطالبات و دستاوردهای محتمل قضایی و صنفی ماجرا (همچون عذرخواهی و استعفای مسئولین، تأمین و تضمین امنیت جانی در محیط تحصیلی، نوسازی ناوگان حمل-و-نقل، نظارت بر معاینههای فنی، ساخت حفاظها، استقرار اورژانسها، بازبینی کلیهٔ موارد ایمنی در فضای موسسات آموزشی کشور و راهها، و...)، پیامدهای اخلاقی و سیاسی این واقعه است. هدف عام ملی اگر دامن زدن به انزجار وجدانی و امتناع عملی از تکرار چنین حوادثی باشد، برای تحقق این مقصود و برای آنکه حرمت جان آدمیزاد، جان جوانان و فرزندانمان، اعم از دانشآموز و دانشجو، وارد وجدان ملی و مدنی ما شود، میبایست بهای مسئولیتها بس بالا رود، و پرداخت هزینهٔ هرگونه اهمالی در اینگونه موارد و پروندهها بسیار سنگین شود.
🔸هدف عالیتر اما در فقدان حضور مقتدر «دولتی» ملی و مردمی، به اقرار بسیاری از دولتمردان مستعفی که تنها پس از کنارهگیری به صرافت راستگویی میافتند، غافل از اینکه راستگویی اگرچه در برابر قدرت ارجمند است، راستیآزمایی اما در همان مسند قدرت صورت میگیرد (که بهقول سعدی علیهالرحمه: به بازوان توانا و قوت سر دست، خطاست پنجهٔ مسکین ناتوان بشکست، نترسد آن که بر افتادگان نبخشاید، که گر ز پای درآید کسش نگیرد دست!)؛ و بنابه اصل «تقسیم ناپذیری» INDIVISIBILITÉ در نظامهای «جمهوری»، مسئولیت تصمیمات و اقدامات هر مقامی در این نظام، به کل اجزا و پارههای آن سرایت میکند، به گونهای که گویی: بنی دولت اعضای یک پیکراند!
🔹به این اصلِ ساده و ابتدایی که غالبا در پاسکاری مسئولیتها میان دولتمردان سابق و لاحق فراموش میشود، باید در کنار چند خصلت دیگر هر «جمهوری» (RES-PUBLICA، شیء-امر عمومی) مانند: «مردمسالار» (دموکراتیک)، «عُرفی» (لائیک)، و «اجتماعی» (سوسیال) بودن، در آینده بیشتر بپردازیم، زیرا در هر یک از این وجوه و محورها، در دیار ما سوءتفاهمهای بزرگی موجود و محسوس است.
🔹فعلا تا زمان رفع شبهات در
فرصتهای کافی، بیآییم با سعدی همسرا شویم و «یاد»داشتمان را با اندیشیدن در ابیات «ضدسلطنتی» او به پایان بریم که زمانی سروده بود: «خبرداری از خسروان عجم، که کردند بر زیردستان ستم؟ نه آن شوکت و پادشایی بماند، نه آن ظلم بر روستایی بماند... ؛ چه، «جهانبانی و تخت کیخسروی، مقامی بزرگست کوچک مدار!
که گر پای طفلی برآید به سنگ، خدای از تو پرسد به روز شمار ! »
#مسئولیت
#جمهوری
#مصیبت_ملی
#یادبود
#اتوبوس_مرگ
#مدرسه_مرگ
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎