بنامِ حق
🔷🔸مسئولیت روشنفکر در زمانهٔ عسرت
🖋 احسان شریعتی
🔷دوستان! «بحران» چندجانبهٔ «معیشتی» امروز میهن ما را از دو منظر میتوان تحلیل کرد:
از درون، بحرانِ جاری محصولِ تجمیع و تراکمِ ناکامیِ سیاستگذاریهای کلانِ دولتها در نظامهای سابق و لاحق در سدهٔ گذشته است، در امرِ طرحافکنیِ بنیادینِ راهِ رشدی موزون و توسعهای پایدار. این بحران، امروزه، در همهٔ زمینهها از زیست-بوم گرفته تا اوضاع بیریختِ فرهنگی، حقوقی، سیاسی، و بالأخص اقتصادی، به درجهٔ حاد خویش رسیده است.
🔹از برون اما، راستترین جناحِ سرمایهسالاریِ نواستعماری جهانی قصد دارد به بهانهٔ مهارساختن توسعهطلبی حکومت ایران در منطقه، با محاصرهٔ کشور و فشار بر مردمِ ایران و تحمیل نوعی شرایط شبهجنگی، استیلا و سوداگری خویش را در خاورمیانه (و بويژه در برابر چین و روسیه) بگسترد. انواع اقتدارگرایی، محافظهکاری و عوامگرایی در جهان در اتحادی سلبی با و دربرابرِ هم، به تقویتِ یکدیگر میکوشند.
🔹برآیندِ این دو مبنای درونی و شرایط خارجی، اوضاعِ نابسامانی است که شاهد آنیم و روندِ این مسیر، اگر بهشکل عاجل آسیبشناسی نگردد و اگر با همّتی جمعی و جبههای برای «نجات» ملی چارهجویی نشود، سرزمین ما را خطر ورود به دورانی از فروپاشی بیبدیل تهدید خواهدکرد.
🔹راه برونرفت از این بحران، در پیش گرفتنِ راهبردی دیگر است که ما آنرا اصلاحگری بنیادین و خشونتپرهیز مینامیم، راه سومی در میان و در برابرِ دو مشیِ اصلاحات حکومتی از بالا و انقلابات براندازانه از پایین.
عمدهترین ضرورتِ مرحلهٔ کنونی، طرحافکندنِ نوعی «گفتگو» یا دیالوگِ ملی و مدنی است، خطاب به افکار عمومی مردم و بهمنظورِ اتمامِ حجّت. گفتگو پیرامونِ رهیافتِ برونرفت از بحران، به گونهای علمی (و نه الزاما بهزبان تخصصی) و عملی (و نه نظرورزانه) در مسیر رهایی و تحققِ اهدافِ دیرینهٔ مردم ایران از صدر مشروطه تا کنون، همچون توسعه، آزادی و عدالت.
🔹وظیفهٔ اخلاقیِ روشنفکرانِ «گوناگون» جامعهٔ ما اینک جر این نیست که قدم به صحنه بگذارند و رویارویِ قدرت (های داخلی و خارجی) حقیقت را بگویند و در محکمهٔ تاریخِ امروزِ ایران و جهان «شهادت» دهند، یا پیام آگاهی و گواهیبخش خود را ابلاغ کنند.
۸ آبان ۱۳۹۷
اربعین قیام حسینی
#بحران
#گفتگو
#جبهه_نجات_ملی
#اصلاحگری
✳️ این یادداشت در ارتباط با نامهی در دست انتشار جمعی از فعالان دانشجویی خطاب به روشنفکران و فعالان اجتماعی و به درخواست نویسندگان و امضاکنندگان نامه نوشته شده است لینک آدرس گروه جهت جمع اوری امضا 👇👇
https://t.me/joinchat/BYOia0gJ7ycKtFARw2N1Dg
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸مسئولیت روشنفکر در زمانهٔ عسرت
🖋 احسان شریعتی
🔷دوستان! «بحران» چندجانبهٔ «معیشتی» امروز میهن ما را از دو منظر میتوان تحلیل کرد:
از درون، بحرانِ جاری محصولِ تجمیع و تراکمِ ناکامیِ سیاستگذاریهای کلانِ دولتها در نظامهای سابق و لاحق در سدهٔ گذشته است، در امرِ طرحافکنیِ بنیادینِ راهِ رشدی موزون و توسعهای پایدار. این بحران، امروزه، در همهٔ زمینهها از زیست-بوم گرفته تا اوضاع بیریختِ فرهنگی، حقوقی، سیاسی، و بالأخص اقتصادی، به درجهٔ حاد خویش رسیده است.
🔹از برون اما، راستترین جناحِ سرمایهسالاریِ نواستعماری جهانی قصد دارد به بهانهٔ مهارساختن توسعهطلبی حکومت ایران در منطقه، با محاصرهٔ کشور و فشار بر مردمِ ایران و تحمیل نوعی شرایط شبهجنگی، استیلا و سوداگری خویش را در خاورمیانه (و بويژه در برابر چین و روسیه) بگسترد. انواع اقتدارگرایی، محافظهکاری و عوامگرایی در جهان در اتحادی سلبی با و دربرابرِ هم، به تقویتِ یکدیگر میکوشند.
🔹برآیندِ این دو مبنای درونی و شرایط خارجی، اوضاعِ نابسامانی است که شاهد آنیم و روندِ این مسیر، اگر بهشکل عاجل آسیبشناسی نگردد و اگر با همّتی جمعی و جبههای برای «نجات» ملی چارهجویی نشود، سرزمین ما را خطر ورود به دورانی از فروپاشی بیبدیل تهدید خواهدکرد.
🔹راه برونرفت از این بحران، در پیش گرفتنِ راهبردی دیگر است که ما آنرا اصلاحگری بنیادین و خشونتپرهیز مینامیم، راه سومی در میان و در برابرِ دو مشیِ اصلاحات حکومتی از بالا و انقلابات براندازانه از پایین.
عمدهترین ضرورتِ مرحلهٔ کنونی، طرحافکندنِ نوعی «گفتگو» یا دیالوگِ ملی و مدنی است، خطاب به افکار عمومی مردم و بهمنظورِ اتمامِ حجّت. گفتگو پیرامونِ رهیافتِ برونرفت از بحران، به گونهای علمی (و نه الزاما بهزبان تخصصی) و عملی (و نه نظرورزانه) در مسیر رهایی و تحققِ اهدافِ دیرینهٔ مردم ایران از صدر مشروطه تا کنون، همچون توسعه، آزادی و عدالت.
🔹وظیفهٔ اخلاقیِ روشنفکرانِ «گوناگون» جامعهٔ ما اینک جر این نیست که قدم به صحنه بگذارند و رویارویِ قدرت (های داخلی و خارجی) حقیقت را بگویند و در محکمهٔ تاریخِ امروزِ ایران و جهان «شهادت» دهند، یا پیام آگاهی و گواهیبخش خود را ابلاغ کنند.
۸ آبان ۱۳۹۷
اربعین قیام حسینی
#بحران
#گفتگو
#جبهه_نجات_ملی
#اصلاحگری
✳️ این یادداشت در ارتباط با نامهی در دست انتشار جمعی از فعالان دانشجویی خطاب به روشنفکران و فعالان اجتماعی و به درخواست نویسندگان و امضاکنندگان نامه نوشته شده است لینک آدرس گروه جهت جمع اوری امضا 👇👇
https://t.me/joinchat/BYOia0gJ7ycKtFARw2N1Dg
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
🔷🔸«جلیقهزردها» چه میخواهند؟
🖋احسان شریعتی
🔹شبحی بر فرانسه سایه افکنده است، شبح دموکراسیِ سلبی. فراسوی نظام حاکم و احزاب و سندیکاهای سنتی، نهادهای رسمی بیان و رفع اختلافات و مطالبات، و برغم همهٔ دست-و-پا زدنهای بیهودهٔ راست و چپ افراطی، جنبشِ اعتراضیِ جاری را هیچکس نمایندگی نمیکند.
🔹وحشتِ نخبگانی که به نام مردمسالاری بر مردم حکومت میکنند از رشد جنبش در این ابعاد بیسابقه، لااقل از می ۶۸ بدینسو، درککردنی است. آنارشیستی، پوپولیستی، ناسیونالیستی، آشوبگر، ... انواع تیرهای زهرآگین، سوءظنها و اتهامات، از هر سو علیه این حرکت روانه شدهاست، تا شاید یکی از این برچسبها بتواند سیمای این اعتراض برحق و سراسری را مخدوش سازد. حمایت اکثریت مطلق مردم در نظرسنجیها اما اثبات میکند که نظام دموکراسی صوری نمایندگی در جایی معیوب عمل میکند (و به تعبیر هاملت شکسپیر: «چیزی در دولت دانمارک فاسد است!») هم ازاینرو، جامعه به قدرت انقلابی «تخیلِ خلاق» نیازمند میشود.
🔸در اینجا دموکراسی سلبی و تنزیهی در جستجوی یافتن شیوههای نوین بیان خواست و ارادهٔ ملی مردم و مکملِ مصحّح دموکراسی ایجابی است.
فرانسه سرزمینی است که بهلحاظ تاریخی خود را پیشگام انقلابهای عصر جدید در راه آرمانهای عدالت و آزادی و همبستگی میخواند. همان «انقلاب کبیر»ی که پس از طی دو سده، توانست با تثبیت دستآوردهای جمهوری و دموکراسی یک اتوپیای در آغاز انتزاعی را به نظامی انضمامی و کارکردی مبدل سازد. آن انقلاب اما در راه تحقق آرمان عدالت به توفیق مطلوب نرسید و بحران ساختاری نظام سرمایهسالار و سیاست اقتصادی «نولیبرال» غالب امروزه در کشورهای اروپایی و امریکا هر یک بهگونهای رُخ مینماید (بحرانی که در دههٔ اخیر در اروپای جنوبی از یونان شروع شد و به اسپانیا و ایتالیا و..امروز به فرانسه رسیده است).
🔸جنبش «ساختارگشا»ی اعتراضی-مطالباتیِ «جلیقه زردها*»، «شالودهشکن» نیست و فقط خصلتی منفی و مخرّبِ وضعِ موجود ندارد، بلکه بهدنبالِ یافتِ اشکالی بدیل در همهٔ عرصههاست (چنانکه منشور آنها چنین گواهی میدهد):
۱- اقتصاد و اشتغال: بازبینی قانوناساسی بویژه در حوزهٔ مالیاتی؛ افزایش دستمزدها (و استخدام در بخش دولتی)؛ ساخت گستردهٔ مسکن اجتماعی؛ مقابله با انحصارگرایی بانکها (و لغو بدهیها)؛
۲- سیاست: بازبینی قانوناساسی؛ ممنوعسازی لابیها وشبکههای نفوذ؛ خروج از اتحادیهٔ اروپا؛ مبارزه با فرارهای مالیاتی در بورس؛ توقف خصوصیسازیها (پسگرفتن اموال عمومی)؛ جمعآوری دستگاههای خودکار جریمه از جادهها؛ حذف ایدئولوژی از نظام آموزش-و-پرورش؛ افزایش بودجهٔ اختصاصی برای تأمین عدالت اجتماعی؛ شکستن انحصار رسانهای؛ تضمین آزادی شهروندان؛
۳- بهداشت و محیطزیست: وادارسازی تولیدکنندگان به تأمین قطعات (در مقابله با کهنگی تعمدی)؛ ممنوعسازی تجاریسازی مواد بستهبندی آلاینده (بطریهای پلاستکی و..)؛ مقابله با نفوذ لابراتورهای دارویی؛ ممنوعسازی محصولات دستکاریشدهٔ ژنتیکی (و کودهای سرطان آور و..)؛ بازصنعتیسازی کشور بهمنظور کاهش واردات و آلودگی؛
۴- ژئوپلتیک: خروج از ناتو؛ توقف غارت و مداخله سیاسی-نظامی در افریقا؛ منع مهاجرتهای فاقد امکان پذیریش و ادغام اجتماعی؛ احترام به معاهدهها و حقوق بینالملل.
❇️ توضیح: داشتن «جلیقهٔ زرد» شبنما، مانند چرخ زاپاس و جعبه کمکهای اولیه در صندوق عقب ماشینها برای مواقع خطر و ضرورت تعمیر ماشین در جادههای فرانسه اجباری است؛ لذا این جنبش که در اعتراض به گرانی سوخت و عوارض جادهها شروع شد، بشکل نمادین این سمبول را برگزیده است.
📌تصویر پیوست «منشور جلیقه زردها»می باشد.
#جلیقه_زرد
#دموکراسی_سلبی
#بحران_ساختاری
#اعتراض_راهگشا
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔹شبحی بر فرانسه سایه افکنده است، شبح دموکراسیِ سلبی. فراسوی نظام حاکم و احزاب و سندیکاهای سنتی، نهادهای رسمی بیان و رفع اختلافات و مطالبات، و برغم همهٔ دست-و-پا زدنهای بیهودهٔ راست و چپ افراطی، جنبشِ اعتراضیِ جاری را هیچکس نمایندگی نمیکند.
🔹وحشتِ نخبگانی که به نام مردمسالاری بر مردم حکومت میکنند از رشد جنبش در این ابعاد بیسابقه، لااقل از می ۶۸ بدینسو، درککردنی است. آنارشیستی، پوپولیستی، ناسیونالیستی، آشوبگر، ... انواع تیرهای زهرآگین، سوءظنها و اتهامات، از هر سو علیه این حرکت روانه شدهاست، تا شاید یکی از این برچسبها بتواند سیمای این اعتراض برحق و سراسری را مخدوش سازد. حمایت اکثریت مطلق مردم در نظرسنجیها اما اثبات میکند که نظام دموکراسی صوری نمایندگی در جایی معیوب عمل میکند (و به تعبیر هاملت شکسپیر: «چیزی در دولت دانمارک فاسد است!») هم ازاینرو، جامعه به قدرت انقلابی «تخیلِ خلاق» نیازمند میشود.
🔸در اینجا دموکراسی سلبی و تنزیهی در جستجوی یافتن شیوههای نوین بیان خواست و ارادهٔ ملی مردم و مکملِ مصحّح دموکراسی ایجابی است.
فرانسه سرزمینی است که بهلحاظ تاریخی خود را پیشگام انقلابهای عصر جدید در راه آرمانهای عدالت و آزادی و همبستگی میخواند. همان «انقلاب کبیر»ی که پس از طی دو سده، توانست با تثبیت دستآوردهای جمهوری و دموکراسی یک اتوپیای در آغاز انتزاعی را به نظامی انضمامی و کارکردی مبدل سازد. آن انقلاب اما در راه تحقق آرمان عدالت به توفیق مطلوب نرسید و بحران ساختاری نظام سرمایهسالار و سیاست اقتصادی «نولیبرال» غالب امروزه در کشورهای اروپایی و امریکا هر یک بهگونهای رُخ مینماید (بحرانی که در دههٔ اخیر در اروپای جنوبی از یونان شروع شد و به اسپانیا و ایتالیا و..امروز به فرانسه رسیده است).
🔸جنبش «ساختارگشا»ی اعتراضی-مطالباتیِ «جلیقه زردها*»، «شالودهشکن» نیست و فقط خصلتی منفی و مخرّبِ وضعِ موجود ندارد، بلکه بهدنبالِ یافتِ اشکالی بدیل در همهٔ عرصههاست (چنانکه منشور آنها چنین گواهی میدهد):
۱- اقتصاد و اشتغال: بازبینی قانوناساسی بویژه در حوزهٔ مالیاتی؛ افزایش دستمزدها (و استخدام در بخش دولتی)؛ ساخت گستردهٔ مسکن اجتماعی؛ مقابله با انحصارگرایی بانکها (و لغو بدهیها)؛
۲- سیاست: بازبینی قانوناساسی؛ ممنوعسازی لابیها وشبکههای نفوذ؛ خروج از اتحادیهٔ اروپا؛ مبارزه با فرارهای مالیاتی در بورس؛ توقف خصوصیسازیها (پسگرفتن اموال عمومی)؛ جمعآوری دستگاههای خودکار جریمه از جادهها؛ حذف ایدئولوژی از نظام آموزش-و-پرورش؛ افزایش بودجهٔ اختصاصی برای تأمین عدالت اجتماعی؛ شکستن انحصار رسانهای؛ تضمین آزادی شهروندان؛
۳- بهداشت و محیطزیست: وادارسازی تولیدکنندگان به تأمین قطعات (در مقابله با کهنگی تعمدی)؛ ممنوعسازی تجاریسازی مواد بستهبندی آلاینده (بطریهای پلاستکی و..)؛ مقابله با نفوذ لابراتورهای دارویی؛ ممنوعسازی محصولات دستکاریشدهٔ ژنتیکی (و کودهای سرطان آور و..)؛ بازصنعتیسازی کشور بهمنظور کاهش واردات و آلودگی؛
۴- ژئوپلتیک: خروج از ناتو؛ توقف غارت و مداخله سیاسی-نظامی در افریقا؛ منع مهاجرتهای فاقد امکان پذیریش و ادغام اجتماعی؛ احترام به معاهدهها و حقوق بینالملل.
❇️ توضیح: داشتن «جلیقهٔ زرد» شبنما، مانند چرخ زاپاس و جعبه کمکهای اولیه در صندوق عقب ماشینها برای مواقع خطر و ضرورت تعمیر ماشین در جادههای فرانسه اجباری است؛ لذا این جنبش که در اعتراض به گرانی سوخت و عوارض جادهها شروع شد، بشکل نمادین این سمبول را برگزیده است.
📌تصویر پیوست «منشور جلیقه زردها»می باشد.
#جلیقه_زرد
#دموکراسی_سلبی
#بحران_ساختاری
#اعتراض_راهگشا
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
🔷🔸پیرامون فوریت فاجعهها
🖋احسان شریعتی
🔸چگونه میتوان بهیاری واژهها به رویارویی با فوریتِ فاجعه شتافت؟
منظور از «فوریت»، اضطراری بودن موقعیتی است که در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی در آن قرار داریم:
امواج توطئههای قدرتهای متخاصم از بیرون، و در داخل انواع اقدامات نیروهای «جهل و جور و جوع»، که خواسته و ناخواسته، به همسویی و حتی همدستی با بیگانگان علیه مردم و میهن خویش مشغولاند؛ و منظور از «فاجعه»، وخامت اخباری که هردم، نغزتر از نغزتر، از این باغ میرسد، و آخرینش، همین اختلاس اخیر از سلسله دستبردهای تاریخی به ثروت ملی.
فجیع فقط رخدادِ اینگونه واقعههای «متفرقه» نیست؛ بلکه مناسبات منظم یا نظام مناسباتی است که در پساپشت این پدیده، فاجعه را بهنحوی «سیستماتیک» بازتولید میکند.
🔹و فجیعتر از نفس حادثه، اینکه درست در همان هنگام که دستگاه قضا پیگیرِ پیگردِ فتنهٔ دگراندیشان سیاسی بود، و دلمشغول حبس و حصر نواندیشان، تلاشگران حقوق بشر-و-شهروند، و.. شیوع بیحجابی و ..؛ زنان و مردانی نیز بوده و هستند در حاشیهٔ امن مقامات کشوری و لشکری که فراسوی همهٔ جناحهای اصول یا اصلاح«طلب»، مشروطه یا سلطنت«طلب»، فقط «طلب»کار مردم بوده و هستند، یعنی جز به پُر کردن کیسهٔ خود از صندوق ملت و سپس ترجیح فرار بر قرار نمیاندیشیدهاند! دقیق نمیدانیم چند درصد از این موجودات در هر جناح و جبهه از حاکم و محکوم حضور مؤثر و نامرئی دارند. آنچه میدانیم اما اینست که مسئولیت حقوقی این پدیده با مسئولین قضایی و اقتصادی و اجتماعی ... نظم و وضع تاکنون موجود بوده و هست و خواهد بود.
🔸مناسبات سرمایهداری حاکم بر سرزمین ما تنها یک نظم استثمارگرانهٔ ساده نیست، بلکه بهلحاظ حقوقی، در بسیاری ابعاد و حوزهها، تا مرز تبهکاری پیش میرود!
🔹و اما مسئولیت اخلاقی نیروی آگاهی که وجدان اجتماعی را میسازد، کدامست؟ جز این که همین «اضطرار» اضطرابآور موقعیت بحرانی کنونی را چنان خطاب به وجدان عمومی خاطرنشان سازد که هر واژه یک «کلمه» شود (کلم: زخم، درد)، یعنی فریادی برخاسته از سرِ درد، و فراخوانی به خیزشی ملی و مردمی برای نجات میهن از اختاپوس فساد و تباهی!
🔸شرط نخست اجرای عدالت، شفافیّت و قضاوت از منظری فراسیاسی و فراجناحی به بازار آشفتهٔ مبادلات اقتصادی با خارج و نقش نظارت دولتی بر این داد-و-ستدهاست. بدون برنمودن همهٔ ابعاد «حقیقت» داوری در مورد اشخاص منتزع از روابط و مناسبات، استمرار بیعدالتی بهشکلهای دیگر است. ... که به فرمودهٔ حکیم سنایی: « هر کجا ظلم رخت افکنده است، مملکت را زبیخ پرکنده است ...» (در شرح « الْمُلْکُ یَبْقَى بِالْعَدْلِ مَعَ الْکُفْرِ وَ لَایَبْقَى الْجَوْرُ مَعَ الْإِیمَانِ!»)
#بحران_فساد
#حبس_دگراندیشان
#نجات_میهن
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸چگونه میتوان بهیاری واژهها به رویارویی با فوریتِ فاجعه شتافت؟
منظور از «فوریت»، اضطراری بودن موقعیتی است که در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی در آن قرار داریم:
امواج توطئههای قدرتهای متخاصم از بیرون، و در داخل انواع اقدامات نیروهای «جهل و جور و جوع»، که خواسته و ناخواسته، به همسویی و حتی همدستی با بیگانگان علیه مردم و میهن خویش مشغولاند؛ و منظور از «فاجعه»، وخامت اخباری که هردم، نغزتر از نغزتر، از این باغ میرسد، و آخرینش، همین اختلاس اخیر از سلسله دستبردهای تاریخی به ثروت ملی.
فجیع فقط رخدادِ اینگونه واقعههای «متفرقه» نیست؛ بلکه مناسبات منظم یا نظام مناسباتی است که در پساپشت این پدیده، فاجعه را بهنحوی «سیستماتیک» بازتولید میکند.
🔹و فجیعتر از نفس حادثه، اینکه درست در همان هنگام که دستگاه قضا پیگیرِ پیگردِ فتنهٔ دگراندیشان سیاسی بود، و دلمشغول حبس و حصر نواندیشان، تلاشگران حقوق بشر-و-شهروند، و.. شیوع بیحجابی و ..؛ زنان و مردانی نیز بوده و هستند در حاشیهٔ امن مقامات کشوری و لشکری که فراسوی همهٔ جناحهای اصول یا اصلاح«طلب»، مشروطه یا سلطنت«طلب»، فقط «طلب»کار مردم بوده و هستند، یعنی جز به پُر کردن کیسهٔ خود از صندوق ملت و سپس ترجیح فرار بر قرار نمیاندیشیدهاند! دقیق نمیدانیم چند درصد از این موجودات در هر جناح و جبهه از حاکم و محکوم حضور مؤثر و نامرئی دارند. آنچه میدانیم اما اینست که مسئولیت حقوقی این پدیده با مسئولین قضایی و اقتصادی و اجتماعی ... نظم و وضع تاکنون موجود بوده و هست و خواهد بود.
🔸مناسبات سرمایهداری حاکم بر سرزمین ما تنها یک نظم استثمارگرانهٔ ساده نیست، بلکه بهلحاظ حقوقی، در بسیاری ابعاد و حوزهها، تا مرز تبهکاری پیش میرود!
🔹و اما مسئولیت اخلاقی نیروی آگاهی که وجدان اجتماعی را میسازد، کدامست؟ جز این که همین «اضطرار» اضطرابآور موقعیت بحرانی کنونی را چنان خطاب به وجدان عمومی خاطرنشان سازد که هر واژه یک «کلمه» شود (کلم: زخم، درد)، یعنی فریادی برخاسته از سرِ درد، و فراخوانی به خیزشی ملی و مردمی برای نجات میهن از اختاپوس فساد و تباهی!
🔸شرط نخست اجرای عدالت، شفافیّت و قضاوت از منظری فراسیاسی و فراجناحی به بازار آشفتهٔ مبادلات اقتصادی با خارج و نقش نظارت دولتی بر این داد-و-ستدهاست. بدون برنمودن همهٔ ابعاد «حقیقت» داوری در مورد اشخاص منتزع از روابط و مناسبات، استمرار بیعدالتی بهشکلهای دیگر است. ... که به فرمودهٔ حکیم سنایی: « هر کجا ظلم رخت افکنده است، مملکت را زبیخ پرکنده است ...» (در شرح « الْمُلْکُ یَبْقَى بِالْعَدْلِ مَعَ الْکُفْرِ وَ لَایَبْقَى الْجَوْرُ مَعَ الْإِیمَانِ!»)
#بحران_فساد
#حبس_دگراندیشان
#نجات_میهن
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸» از تمنای باران تا آمدن سیل ! «
🖋احسان شریعتی
🔸هنوز فضای دید-و-بازدیدها، شادباشها و نیکنوشتهای نوروزی تمام نشده، سال نو را با خبرهای بد سیل خانمانبرانداز و تسلیتگویی به هممیهنانمان آغاز میکنیم و نمیدانیم اين چه رازيست كه "بهار" به تعبیر شاعر، «هربار با عزای دل ما میآيد؟!» میگویند از پی یکدوره خشکسالی افراطی که بهقول زندهیاد بازرگان «برای باران دعا میکردیم، سیل آمد»، و مهمتر اینکه دوران «ترسالی» تفریطی فرارسیده است!
🔹فراتر از «خشمِ» طبیعت، که شاید به همان اندازهٔ «مهر» طبیعت بیمعنا باشد، خشم خدایی نیز در کار نیست، زیرا علاوه براینکه در جهانبینی ادیان توحیدی ابراهیمی، «عدل» صفت اصلی خداوند است، اصل عقلی «جهت کافی» نیز حکم میکند که هر چیز برای بودن دلیلی دارد. احتمال واقعی و دلیل علمی جاری شدن سیل آنرا قابل پیشبینی و پیشگیری ساخته است.
🔸آنچه «دلیل» ندارد «دلیری» انسانهاست در سبک اسکان و شیوهٔ شهر-و-راهسازیای که نتیجهاش را هر روز بهصورتی پیاپی میبینیم:
تخریب جنگلها و دستکاری موانع طبیعی، جادهسازی در مسیلها، ساخت-و-سازهای بیرویه در جوار رودها، و ... به این ترتیب، مسئول چگونگی واکنش به خشک-و-ترسالی «طبیعی» نه خدا که انسان، و بهشکل خاص «مسئولین» امور زیرساختی اند! مسئولیتِ مسئولین اما بهمعنای معاف بودن ما و مردم از الزامِ پاسخگویی نسبت به سرنوشت و زیست مشترکی که در آن خشک و تر با هم میسوزند، نیست.
🔹نخستین گام در راه انجام وظیفهٔ اخلاقی و مدنی، کسب خودآگاهی لازم، همراه با تغییری بنیادین در بینش و منش است، نوعی آگاهی معطوف به نجات و رهایی از تهدیدات طبیعی، زیرساختهای زیستی معیوب و نابخردانهٔ گذشته، سیاستگذاریهای کلان اجتماعی-اقتصادی تبهکارانه، اگرچه در پوشِ آزادی و سازندگی و توسعه و عمران و...
از شهادت تراژیک آنتیگونهٔ سوفوکل تا حماسهٔ گواهیبخشی زینب، با دو گونه مذهب مواجهیم که یکی مبلغ اخلاقی است انسانی، اما برخاسته از ناموس هستی و امرِ قدسی یا ارادهٔ خدایی و سیر طبیعی امور (دفاع از حقوق طبیعی و شرعی برادری قربانی)، و دیگر ارادهای که بهنام تقدس دینی، مدافع خوی زیادهطلب انسانی، سلطهٔ خودکامهٔ سیاسی و نظم موجود و حاکم اجتماعی است. انسان این «غریبترین آشنا»ی عالم هستی، میتواند با خشونت خود عامدانه علیه حدود طبیعی تجاوز کند (hybris)، اما نمیتواند بههنگام بازخورد و خسارت، تقصیر در مسئولیت خویش را به گردن خشم طبیعت بیاندازد.
🔸زیرا تا بدانجا که به انسان بستگی دارد (و شاید بخش کوچکتر امور)، او مسئول یافتن «اعتدال» میان دو حد افراط-و-تفریط است. این مفهوم و معیار را که ریشه در «عدل» دارد، را متاسفانه «اعتدالیون» سیاستپیشه مسخ کردهاند؛ چنانکه معنای (قرآنی) «وسط» را از «میانهٔ میدان»داری به «وسط لحاف خُسبیدن» تقلیل دادهاند.
🔹خلاصهٔ کلام، تا بدانجا که به انسان بستگی دارد، او مسئول کار و کمکاری خویش است و حتی مسئول «مسئولین» خود! چه، به بیان سعدی: باران که در لطافت طبعش خلاف نیست، در باغ لاله روید و در شورهبوم خس !
🔸در این لحظه اما، بیش از هرگونه حسابرسی، نیازمند همدردی و همبستگی ملی برای رویارویی با بحرانیم .
#همبستگی_ملی
#بحران
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸هنوز فضای دید-و-بازدیدها، شادباشها و نیکنوشتهای نوروزی تمام نشده، سال نو را با خبرهای بد سیل خانمانبرانداز و تسلیتگویی به هممیهنانمان آغاز میکنیم و نمیدانیم اين چه رازيست كه "بهار" به تعبیر شاعر، «هربار با عزای دل ما میآيد؟!» میگویند از پی یکدوره خشکسالی افراطی که بهقول زندهیاد بازرگان «برای باران دعا میکردیم، سیل آمد»، و مهمتر اینکه دوران «ترسالی» تفریطی فرارسیده است!
🔹فراتر از «خشمِ» طبیعت، که شاید به همان اندازهٔ «مهر» طبیعت بیمعنا باشد، خشم خدایی نیز در کار نیست، زیرا علاوه براینکه در جهانبینی ادیان توحیدی ابراهیمی، «عدل» صفت اصلی خداوند است، اصل عقلی «جهت کافی» نیز حکم میکند که هر چیز برای بودن دلیلی دارد. احتمال واقعی و دلیل علمی جاری شدن سیل آنرا قابل پیشبینی و پیشگیری ساخته است.
🔸آنچه «دلیل» ندارد «دلیری» انسانهاست در سبک اسکان و شیوهٔ شهر-و-راهسازیای که نتیجهاش را هر روز بهصورتی پیاپی میبینیم:
تخریب جنگلها و دستکاری موانع طبیعی، جادهسازی در مسیلها، ساخت-و-سازهای بیرویه در جوار رودها، و ... به این ترتیب، مسئول چگونگی واکنش به خشک-و-ترسالی «طبیعی» نه خدا که انسان، و بهشکل خاص «مسئولین» امور زیرساختی اند! مسئولیتِ مسئولین اما بهمعنای معاف بودن ما و مردم از الزامِ پاسخگویی نسبت به سرنوشت و زیست مشترکی که در آن خشک و تر با هم میسوزند، نیست.
🔹نخستین گام در راه انجام وظیفهٔ اخلاقی و مدنی، کسب خودآگاهی لازم، همراه با تغییری بنیادین در بینش و منش است، نوعی آگاهی معطوف به نجات و رهایی از تهدیدات طبیعی، زیرساختهای زیستی معیوب و نابخردانهٔ گذشته، سیاستگذاریهای کلان اجتماعی-اقتصادی تبهکارانه، اگرچه در پوشِ آزادی و سازندگی و توسعه و عمران و...
از شهادت تراژیک آنتیگونهٔ سوفوکل تا حماسهٔ گواهیبخشی زینب، با دو گونه مذهب مواجهیم که یکی مبلغ اخلاقی است انسانی، اما برخاسته از ناموس هستی و امرِ قدسی یا ارادهٔ خدایی و سیر طبیعی امور (دفاع از حقوق طبیعی و شرعی برادری قربانی)، و دیگر ارادهای که بهنام تقدس دینی، مدافع خوی زیادهطلب انسانی، سلطهٔ خودکامهٔ سیاسی و نظم موجود و حاکم اجتماعی است. انسان این «غریبترین آشنا»ی عالم هستی، میتواند با خشونت خود عامدانه علیه حدود طبیعی تجاوز کند (hybris)، اما نمیتواند بههنگام بازخورد و خسارت، تقصیر در مسئولیت خویش را به گردن خشم طبیعت بیاندازد.
🔸زیرا تا بدانجا که به انسان بستگی دارد (و شاید بخش کوچکتر امور)، او مسئول یافتن «اعتدال» میان دو حد افراط-و-تفریط است. این مفهوم و معیار را که ریشه در «عدل» دارد، را متاسفانه «اعتدالیون» سیاستپیشه مسخ کردهاند؛ چنانکه معنای (قرآنی) «وسط» را از «میانهٔ میدان»داری به «وسط لحاف خُسبیدن» تقلیل دادهاند.
🔹خلاصهٔ کلام، تا بدانجا که به انسان بستگی دارد، او مسئول کار و کمکاری خویش است و حتی مسئول «مسئولین» خود! چه، به بیان سعدی: باران که در لطافت طبعش خلاف نیست، در باغ لاله روید و در شورهبوم خس !
🔸در این لحظه اما، بیش از هرگونه حسابرسی، نیازمند همدردی و همبستگی ملی برای رویارویی با بحرانیم .
#همبستگی_ملی
#بحران
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
🔷🔸ایرانشناسی در زمانهٔ عسرت
📌(گزارش سفر به خوزستان شهید)
🖋احسان شریعتی
🔸هفته گذشته همراه با دوستان امدادگر راهی خوزستان سیلزده شدیم. آماج آسیبها بیشتر متوجه مناطق مسکونی اقشار محروم بوده است. آب هنوز از اطراف خانههای سستبنیاد وجادهها فروکش نکرده بود و برای ورود به برخی روستاها باید با قایق میرفتیم. هزاران خانوار با از میان رفتن نخلها و کشتزارها و..، کار و درآمد خود را از دست دادهاند. هوای خوزستان هر روز گرمتر و طاقتفرساتر میشود، در حالیکه وسایل سرمایش غالبا تخریب شدهاند. در رأس نیازها، تأمین آب آشامیدنی غیرآلوده تبدیل به مسئله حیاتی شده است. گسترهٔ تخریب چنان است که تلاش مفید همهٔ نیروهای مردمی کافی نیست و همتی ملی و تلاشی «کشوری و لشکری» میطلبد. واقعیت این است که نه مدیریت رسمی بحران توانسته پاسخگوی ابعاد فاجعه باشد، و نه همبستگی و مشارکت ملی و مردمی در قیاس با موارد پیشین مکفی و رضایتبخش بوده است. هر روز هم که میگذرد، با فرارسیدن بحرانهای «طبیعی» و معیشتی و سیاسی تازهتر و خیرهکنندهتر برای رسانهها، که بر فاجعههای گذشته سایه میافکنند، فراموشی سرنوشت قربانیان هم بر مشکلات برشمرده افزوده میشود. خلاصه، زیستنی چنین پُرمشقت بر زمین و سرزمینی چنان غنی و مستعد توسعه و بهزیستی تآلم و تأملبرانگیز است! (برای ادامهٔ گزارش کار این سفر و مسائل، ضرورتها و فوریتهای امدادگری در مورد سیل به کانال کار-گروه امداد شریعتی(پوران) رجوع کنید).
🔹در برابر تسلسل سرسامآور مسائل و مصائب جاری، آنچه هنوز امیدبخش است خواست و ارادهٔ عمومی است به ادامهٔ نبرد برای بقای ملی و همزیستی در این کشور و بر این سرزمین. برای نمونه، واقعیتی که در این سفر فراسوی همه مشکلات نظر ما را به خود جلب کرد، وجود هویت فرهنگی عربهای ایرانی بود که از شمال تا جنوب غربی خوزستان میزیند و شاید برای مرکزنشینان پدیدهای ناشناخته باشند. «عرب ایرانی» که شاید بیش از سایر اقوام ایرانی در برابر تجاوز یک ارتش خارجی مدعی دفاع از عربیت قربانی شده و مقاومت کرده باشد تا «ایده» یا آرمانی از ایران (تعبیر گراردو نیولی، ایرانشناس شهیر ایتالیایی) را بهگونه و روایتی دیگر نمایندگی کند. ایرانی گونه گون و چندصدا، در برابر آن نوع ایرانشهری که گوهرش استیلای انحصاری و پارسیسرایی «آریامهری» و تشیع «صفوی»(قزلباشی چگینی) است و در مخیلهاش «ایرانی عرب» ترکیبی ممتنع و محال مینماید!
🔸قربانیان سیل و جنگ و فقر، «ایرانی» اند، خواه ترک و ترکمن، خواه لُر و کُرد، خواه عرب و عبری، و خواه بلوچ و گیلک و فارس..، چنانکه ایرانی اند، خواه مسلمان (با هر مذهبی)، و یا ارمنی، کلیمی، آسوری، و صابئین مندایی ...
«ایران» خواه پیش از اسلام که در کنفدراسیونی «شاهنشاهی» (نوعی امپراطوری) میزیسته و خواه پس از اسلام که در کنفدراسیونی «خلافتی»، همواره متشکل بوده است از اقوام و زبانها و ادیان و مذاهب متنوع و..، این تنوع فرهنگی، تبادل زبانی، تساهل مذهبی و مسلکی، ثروت و غنای این سرزمین و تمدن را میساخته است.
ذات و جوهر «ایرانیت» نه خاک و خون و تخمه و تبار، نه گویش و سرایش و زبان و لهجه، و نه دین و مذهب و مسلک، به شکل خالص و مجزای هر یک از این عناصر، بلکه در «سبکی» ترکیبی از اینهمه است که در جستجوی پاکی و راستی و نیکخواهی «استعلایی»، همهٔ این مرزهای موروثی و سنتی متصلب شده را در مینوردد و انسانیتی فراختر را طرح میافکند. «ایدهٔ» یا آرمان ایران همین است: «راست بگو و تیرت را هرچه دورتر پرتاب کن! (آرشوار) فضیلت ایرانی این است!» (نیچه)
#بحران
#خوزستان
#بازسازی_ملی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌(گزارش سفر به خوزستان شهید)
🖋احسان شریعتی
🔸هفته گذشته همراه با دوستان امدادگر راهی خوزستان سیلزده شدیم. آماج آسیبها بیشتر متوجه مناطق مسکونی اقشار محروم بوده است. آب هنوز از اطراف خانههای سستبنیاد وجادهها فروکش نکرده بود و برای ورود به برخی روستاها باید با قایق میرفتیم. هزاران خانوار با از میان رفتن نخلها و کشتزارها و..، کار و درآمد خود را از دست دادهاند. هوای خوزستان هر روز گرمتر و طاقتفرساتر میشود، در حالیکه وسایل سرمایش غالبا تخریب شدهاند. در رأس نیازها، تأمین آب آشامیدنی غیرآلوده تبدیل به مسئله حیاتی شده است. گسترهٔ تخریب چنان است که تلاش مفید همهٔ نیروهای مردمی کافی نیست و همتی ملی و تلاشی «کشوری و لشکری» میطلبد. واقعیت این است که نه مدیریت رسمی بحران توانسته پاسخگوی ابعاد فاجعه باشد، و نه همبستگی و مشارکت ملی و مردمی در قیاس با موارد پیشین مکفی و رضایتبخش بوده است. هر روز هم که میگذرد، با فرارسیدن بحرانهای «طبیعی» و معیشتی و سیاسی تازهتر و خیرهکنندهتر برای رسانهها، که بر فاجعههای گذشته سایه میافکنند، فراموشی سرنوشت قربانیان هم بر مشکلات برشمرده افزوده میشود. خلاصه، زیستنی چنین پُرمشقت بر زمین و سرزمینی چنان غنی و مستعد توسعه و بهزیستی تآلم و تأملبرانگیز است! (برای ادامهٔ گزارش کار این سفر و مسائل، ضرورتها و فوریتهای امدادگری در مورد سیل به کانال کار-گروه امداد شریعتی(پوران) رجوع کنید).
🔹در برابر تسلسل سرسامآور مسائل و مصائب جاری، آنچه هنوز امیدبخش است خواست و ارادهٔ عمومی است به ادامهٔ نبرد برای بقای ملی و همزیستی در این کشور و بر این سرزمین. برای نمونه، واقعیتی که در این سفر فراسوی همه مشکلات نظر ما را به خود جلب کرد، وجود هویت فرهنگی عربهای ایرانی بود که از شمال تا جنوب غربی خوزستان میزیند و شاید برای مرکزنشینان پدیدهای ناشناخته باشند. «عرب ایرانی» که شاید بیش از سایر اقوام ایرانی در برابر تجاوز یک ارتش خارجی مدعی دفاع از عربیت قربانی شده و مقاومت کرده باشد تا «ایده» یا آرمانی از ایران (تعبیر گراردو نیولی، ایرانشناس شهیر ایتالیایی) را بهگونه و روایتی دیگر نمایندگی کند. ایرانی گونه گون و چندصدا، در برابر آن نوع ایرانشهری که گوهرش استیلای انحصاری و پارسیسرایی «آریامهری» و تشیع «صفوی»(قزلباشی چگینی) است و در مخیلهاش «ایرانی عرب» ترکیبی ممتنع و محال مینماید!
🔸قربانیان سیل و جنگ و فقر، «ایرانی» اند، خواه ترک و ترکمن، خواه لُر و کُرد، خواه عرب و عبری، و خواه بلوچ و گیلک و فارس..، چنانکه ایرانی اند، خواه مسلمان (با هر مذهبی)، و یا ارمنی، کلیمی، آسوری، و صابئین مندایی ...
«ایران» خواه پیش از اسلام که در کنفدراسیونی «شاهنشاهی» (نوعی امپراطوری) میزیسته و خواه پس از اسلام که در کنفدراسیونی «خلافتی»، همواره متشکل بوده است از اقوام و زبانها و ادیان و مذاهب متنوع و..، این تنوع فرهنگی، تبادل زبانی، تساهل مذهبی و مسلکی، ثروت و غنای این سرزمین و تمدن را میساخته است.
ذات و جوهر «ایرانیت» نه خاک و خون و تخمه و تبار، نه گویش و سرایش و زبان و لهجه، و نه دین و مذهب و مسلک، به شکل خالص و مجزای هر یک از این عناصر، بلکه در «سبکی» ترکیبی از اینهمه است که در جستجوی پاکی و راستی و نیکخواهی «استعلایی»، همهٔ این مرزهای موروثی و سنتی متصلب شده را در مینوردد و انسانیتی فراختر را طرح میافکند. «ایدهٔ» یا آرمان ایران همین است: «راست بگو و تیرت را هرچه دورتر پرتاب کن! (آرشوار) فضیلت ایرانی این است!» (نیچه)
#بحران
#خوزستان
#بازسازی_ملی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
🔷🔸بحران «معنا»(و بدیل مذهبی بحران دینی)
🖋 احسان شریعتی
📌رزومهٔ بحث مراسم پیشِ رو: یادمان ۴۲مین سالگرد هجرت معلم
🔸برغم غلبهٔ گفتمانهای سنتگرا-و-بنیادگرایانهٔ دینی بر فضای جامعه در چند دههٔ گذشته، چرا هنوز به ایفای «رسالتی اجتماعی» برای دین قائلایم؟ به عبارتی دیگر، چه نیازی به «اصلاحگری» دینی، بهویژه در شرایط حاکمیت دینی و بهشکل متناقضنما، بحران معنوی-اخلاقی ناشی از آن؟
🔹بحران اخلاقی-معنوی کنونی جامعهٔ ایرانی ناشی از غلبهٔ گفتمان و عملکرد دورانی بنیادگرایی سنّتی است. این بحران به نقطه یا مرحلهٔ تعیینکنندهٔ خود رسیده است و جامعه و نظم (یا بینظمی) موجود، باید تصمیم بگیرد:
- یا پیرایشگری بخردانهٔ انتقادی، انسانی و مردمی، اصلاحگری دینی گوش بسپارد؛
- و یا در آینده، به زبان خشن و قاهرانهٔ سکولاریسمی دینهراس و نامتساهل تن دهد.
🔸برای تحقق تدریجی نظمی نوین و پیمودن راه رشدی موزون-و-پایدار، وظیفهٔ «ما»، مقابله با افراط-و-تفریطهای فرهنگی گذشته است.
در برابر حاکمیت روایتِ شرعی-فقاهتی بر جامعه، شاهد واکنشهای گوناگونی بودهایم در عقب نشینی بهسمت: سنّت، اخلاق، معنویت،عرفانهای شرقی و غربی، فرقهگرایی، جهانوطنی، فردگرایی، و خصوصیسازی دینی، و ...
«نقد دین»، پیشدرآمد هر نقدی است. اگر «حقیقت» دین همان ایمان درونی و صمیمی (در نسبت با امر قدسی و الوهی) است، بُعد بیرونی-اجتماعی داشتن دین از آنروست که مؤمنان یک دین با یکدیگر نوعی باهمستان یا «امت» تشکیل میدهند. دو دین «باز و بستهٔ» نهضتی و نهادین، همواره در تاریخ دو نقش و در دو جهت متضاد بازی کرده است. ازاینرو، نمیتوان ساحت اجتماعی دین را نادیده گرفت.
🔹«دینپیرایی» شریعتی، از پی سایر اصلاحگران پیشگام، بازخوانی و اجتهاد «کتاب و سنت»، متکی به آخرین دستآوردهای «علم و زمان» بود برای برساختن «کلامی نو» یا نوعی «الهیات رهائیبخش». دینی که شریعتی جوهرش را نوعی «عرفان» میخواند، دینی گشوده بر همهٔ افقهای معنوی است. این عرفان در سطح اجتماعی بهشکل اصل «همبستگی» معنوی (مانند اصل «برادری» در شعارهای انقلاب فرانسه) بیان میشود. برای جریان فکری «نوشریعتی»، نقش دین، پشتوانهٔ معنوی-اخلاقی شدن برای جنبش تغییر-و-تحولخواهی در «جامعه» (و نه در «دولت») است.
#بحران
#معنا
#دین_پیرایی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋 احسان شریعتی
📌رزومهٔ بحث مراسم پیشِ رو: یادمان ۴۲مین سالگرد هجرت معلم
🔸برغم غلبهٔ گفتمانهای سنتگرا-و-بنیادگرایانهٔ دینی بر فضای جامعه در چند دههٔ گذشته، چرا هنوز به ایفای «رسالتی اجتماعی» برای دین قائلایم؟ به عبارتی دیگر، چه نیازی به «اصلاحگری» دینی، بهویژه در شرایط حاکمیت دینی و بهشکل متناقضنما، بحران معنوی-اخلاقی ناشی از آن؟
🔹بحران اخلاقی-معنوی کنونی جامعهٔ ایرانی ناشی از غلبهٔ گفتمان و عملکرد دورانی بنیادگرایی سنّتی است. این بحران به نقطه یا مرحلهٔ تعیینکنندهٔ خود رسیده است و جامعه و نظم (یا بینظمی) موجود، باید تصمیم بگیرد:
- یا پیرایشگری بخردانهٔ انتقادی، انسانی و مردمی، اصلاحگری دینی گوش بسپارد؛
- و یا در آینده، به زبان خشن و قاهرانهٔ سکولاریسمی دینهراس و نامتساهل تن دهد.
🔸برای تحقق تدریجی نظمی نوین و پیمودن راه رشدی موزون-و-پایدار، وظیفهٔ «ما»، مقابله با افراط-و-تفریطهای فرهنگی گذشته است.
در برابر حاکمیت روایتِ شرعی-فقاهتی بر جامعه، شاهد واکنشهای گوناگونی بودهایم در عقب نشینی بهسمت: سنّت، اخلاق، معنویت،عرفانهای شرقی و غربی، فرقهگرایی، جهانوطنی، فردگرایی، و خصوصیسازی دینی، و ...
«نقد دین»، پیشدرآمد هر نقدی است. اگر «حقیقت» دین همان ایمان درونی و صمیمی (در نسبت با امر قدسی و الوهی) است، بُعد بیرونی-اجتماعی داشتن دین از آنروست که مؤمنان یک دین با یکدیگر نوعی باهمستان یا «امت» تشکیل میدهند. دو دین «باز و بستهٔ» نهضتی و نهادین، همواره در تاریخ دو نقش و در دو جهت متضاد بازی کرده است. ازاینرو، نمیتوان ساحت اجتماعی دین را نادیده گرفت.
🔹«دینپیرایی» شریعتی، از پی سایر اصلاحگران پیشگام، بازخوانی و اجتهاد «کتاب و سنت»، متکی به آخرین دستآوردهای «علم و زمان» بود برای برساختن «کلامی نو» یا نوعی «الهیات رهائیبخش». دینی که شریعتی جوهرش را نوعی «عرفان» میخواند، دینی گشوده بر همهٔ افقهای معنوی است. این عرفان در سطح اجتماعی بهشکل اصل «همبستگی» معنوی (مانند اصل «برادری» در شعارهای انقلاب فرانسه) بیان میشود. برای جریان فکری «نوشریعتی»، نقش دین، پشتوانهٔ معنوی-اخلاقی شدن برای جنبش تغییر-و-تحولخواهی در «جامعه» (و نه در «دولت») است.
#بحران
#معنا
#دین_پیرایی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸بحران «معنا» (و بدیل مذهبی بحران دینی)
🖋 احسان شریعتی
📌رزومهٔ بحث مراسم پیشِ رو: یادمان ۴۲مین سالگرد هجرت معلم - بخش دوم
🔸 پرسمان: چرا توصیهٔ پیروان «مصلحتِ عملی» (پراگماتیستها) را نپذیریم که بحثهای درون-دینی، شرعی و فقهی، را به متولیان رسمی واگذاریم؟ و با دور زدن مباحث نظری بهسمت نهادسازی مدنی-مردمسالارانه برویم؟
«نقد دین»، پیشدرآمد (یا به تعبیر مارکس، «شرط اول قدم») هر نقدی است (اعم از اجتماعی، سیاسی و..).
چراکه، دین (خدا و آخرت)، عالیترین، یا بالا-بلند و دوردستترین، غایات و آرمانها و ارزشهای استعلایی فرهنگ بشر است؛ (و به تعبیر هگلی) «قومی که خدای بدی دارد، همهچیزش، از دولت و حقوق و قوانین گرفته تا فرهنگ و اخلاق آن جامعه، بد خواهد بود» !
🔹 هر دینی دو ساحت دارد :
۱- هستهٔ مرکزی همهٔ ادیان، که همان «ایمان» است، که در مواجهه با امر «قدسی» (امر رازآلود، غیب، و در ادیان توحیدی ابراهیمی، خدای شخصی)، و در نخستین رویارویی، «خشیت» برمیانگیزد و سپس، به گروش -ایمان- میانجامد ؛
🔸و «نهاد» دین در اجتماع (مانند کلیسا)، که بر اجرای آیین و مناسک و شعائر (شریعت و فقه) آن دین (و مذهب) نطارت دارد.
🔹 پس «حقیقت» دین (یا دین حقیقی) همان ایمان درونی و صمیمی است (در نسبت با امر قدسی و الوهی). بُعد بیرونی یا اجتماعی داشتن دین از آنروست که مؤمنان یک دین با یکدیگر نوعی باهمستان یا «امت» تشکیل میدهند (و ضرورت تقسیم کار موجب پیدایش قشری اجتماعی بهنام روحانیون میشود؛ حتی در اسلام که کلیسا و روحانیت نداریم، «امت» را داریم و «عالم» دینشناس را).
🔸 این سازمان یا نهاد که در همهٔ جامعهها دین رسمی را نمایندگی میکند، میتواند نقش مهمی بهلحاظ ایدئولوژیک در حفاظت از «هویت» فرهنگی و توجیه وضع موجود ایفا کند (و در طول تاریخ در ائتلاف با طبقه و قدرت حاکم، و مشروعیت بخشیدن به استبداد و استثمار، اغلب چنین نقشی را ایفا کرده است)؛ در برابر دین نهادین و تاریخی، همیشه پیامبران، عارفان، و مصلحان معنویای نیز ظهور کردهاند که به نوعی «دین باز» (به تعبیر برگسون) و گشوده بر آینده و بر آرمانها (ایدئالهای اتوپیایی) همچون «رستگاری» (فلاح) و «عدالت» و «پیشرفت» (و به تعبیر قرآن: کتاب، ترازو، آهن)، فرامیخواندهاند. پس دین همواره میتوانسته دو نقش و در دو جهت متضاد بازی کند؛ و در هرحال نمیتوان ساحت اجتماعی دین را نادیده گرفت.
🔹 «دینپیرایی» دکترعلی شریعتی، از پی سایر اصلاحگران پیشگام (از پدرش استاد شریعتی و طالقانی و بازرگان و نخشب گرفته تا اقباللاهوری و سیدجمال)، عبارت بود از بازخوانی متون و منابع اصلی دین (کتاب و سنت) و نو-بازسازی (اجتهاد)، در تفهّم مبانی و تطبیق و قیاس آن با آخرین دستآوردهای «علم و زمان». این نوسازی (و نقّادی ایدئولوژیک) برساختن «کلامی نو» یا همان «الهیات رهائیبخش» بود؛ نوعی یزدانشناسی سلبی-تنزیهی که با «لا» گفتن به همهٔ «اله»ها یا خداوندان زمینی آغاز میشود، با سمتگیری بسوی «الا»ی «توحید».
#بخش_دو
#بحران
#معنا
#دین_پیرایی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋 احسان شریعتی
📌رزومهٔ بحث مراسم پیشِ رو: یادمان ۴۲مین سالگرد هجرت معلم - بخش دوم
🔸 پرسمان: چرا توصیهٔ پیروان «مصلحتِ عملی» (پراگماتیستها) را نپذیریم که بحثهای درون-دینی، شرعی و فقهی، را به متولیان رسمی واگذاریم؟ و با دور زدن مباحث نظری بهسمت نهادسازی مدنی-مردمسالارانه برویم؟
«نقد دین»، پیشدرآمد (یا به تعبیر مارکس، «شرط اول قدم») هر نقدی است (اعم از اجتماعی، سیاسی و..).
چراکه، دین (خدا و آخرت)، عالیترین، یا بالا-بلند و دوردستترین، غایات و آرمانها و ارزشهای استعلایی فرهنگ بشر است؛ (و به تعبیر هگلی) «قومی که خدای بدی دارد، همهچیزش، از دولت و حقوق و قوانین گرفته تا فرهنگ و اخلاق آن جامعه، بد خواهد بود» !
🔹 هر دینی دو ساحت دارد :
۱- هستهٔ مرکزی همهٔ ادیان، که همان «ایمان» است، که در مواجهه با امر «قدسی» (امر رازآلود، غیب، و در ادیان توحیدی ابراهیمی، خدای شخصی)، و در نخستین رویارویی، «خشیت» برمیانگیزد و سپس، به گروش -ایمان- میانجامد ؛
🔸و «نهاد» دین در اجتماع (مانند کلیسا)، که بر اجرای آیین و مناسک و شعائر (شریعت و فقه) آن دین (و مذهب) نطارت دارد.
🔹 پس «حقیقت» دین (یا دین حقیقی) همان ایمان درونی و صمیمی است (در نسبت با امر قدسی و الوهی). بُعد بیرونی یا اجتماعی داشتن دین از آنروست که مؤمنان یک دین با یکدیگر نوعی باهمستان یا «امت» تشکیل میدهند (و ضرورت تقسیم کار موجب پیدایش قشری اجتماعی بهنام روحانیون میشود؛ حتی در اسلام که کلیسا و روحانیت نداریم، «امت» را داریم و «عالم» دینشناس را).
🔸 این سازمان یا نهاد که در همهٔ جامعهها دین رسمی را نمایندگی میکند، میتواند نقش مهمی بهلحاظ ایدئولوژیک در حفاظت از «هویت» فرهنگی و توجیه وضع موجود ایفا کند (و در طول تاریخ در ائتلاف با طبقه و قدرت حاکم، و مشروعیت بخشیدن به استبداد و استثمار، اغلب چنین نقشی را ایفا کرده است)؛ در برابر دین نهادین و تاریخی، همیشه پیامبران، عارفان، و مصلحان معنویای نیز ظهور کردهاند که به نوعی «دین باز» (به تعبیر برگسون) و گشوده بر آینده و بر آرمانها (ایدئالهای اتوپیایی) همچون «رستگاری» (فلاح) و «عدالت» و «پیشرفت» (و به تعبیر قرآن: کتاب، ترازو، آهن)، فرامیخواندهاند. پس دین همواره میتوانسته دو نقش و در دو جهت متضاد بازی کند؛ و در هرحال نمیتوان ساحت اجتماعی دین را نادیده گرفت.
🔹 «دینپیرایی» دکترعلی شریعتی، از پی سایر اصلاحگران پیشگام (از پدرش استاد شریعتی و طالقانی و بازرگان و نخشب گرفته تا اقباللاهوری و سیدجمال)، عبارت بود از بازخوانی متون و منابع اصلی دین (کتاب و سنت) و نو-بازسازی (اجتهاد)، در تفهّم مبانی و تطبیق و قیاس آن با آخرین دستآوردهای «علم و زمان». این نوسازی (و نقّادی ایدئولوژیک) برساختن «کلامی نو» یا همان «الهیات رهائیبخش» بود؛ نوعی یزدانشناسی سلبی-تنزیهی که با «لا» گفتن به همهٔ «اله»ها یا خداوندان زمینی آغاز میشود، با سمتگیری بسوی «الا»ی «توحید».
#بخش_دو
#بحران
#معنا
#دین_پیرایی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸بحران «معنا» (و بدیل مذهبی بحران دینی) -بخش سوم-
🖋 احسان شریعتی
🔸• دینی که شریعتی جوهرش را نوعی «عرفان» میخواند، دینی گشوده بر همهٔ افقهای معنوی بود (ادیان و معنویتهای بزرگ بشری در طول تاریخ و عرض جغرافیا). این دین و عرفان در سطح اجتماعی بهشکل اصل «همبستگی» معنوی (مانند اصل «برادری» در شعارهای انقلاب فرانسه) بیان میشود.
🔹• در برابر حاکمیت روایتِ شرعی-فقاهتی بر جامعه، واکنشهای گوناگونی در عقب نشینی بهسوی سنّت، اخلاق، معنویت،عرفانهای شرقی و غربی، فرقهگرایی، جهانوطنی، فردگرایی، و خصوصیسازی دینی را شاهد بودهایم.
🔸• جریان فکری موسوم به «نوشریعتی» (که نه تجدیدنظرطلبی، بلکه عبارت از بروزسازی گفتمان شریعتی است)، اما در برابر این گرایشات، همچنان بر اصلاح ساختاری و انقلابی در جهانبینی و فرهنگ دینی و به بدیلسازی گفتمانی اجتماعی «توحیدی»، در برابر روایت رسمی سنّتی، تاکید دارد. نقش دین درنزد این جریان، پشتوانهٔ معنوی-اخلاقی و استعلایی شدن برای جنبش تغییر-و-تحولخواهی در «جامعه» است (و نه در «دولت»)، با پویشی مردمسالارانهٔ (دموکراتیک)، آزادیخواهانه (لیبرتر) و عدالتطلبانه (سوسیالیستی)؛ در برابر شریعت و فقاهتی حافظ نظم موجود و توجیهگر مناسبات استبدادی-استثماری، و بويژه «استحماری» (آگاهی کاذب سنتی یا علوم-و-معارفِ شبهدینی). بصیرت دینی و تفکیکی سنخ شریعتی، نوعی «حکمت» غیرمتافیزیکی (شبهفلسفی بهاصطلاح یونانی) و نوعی «عرفان» غیرصوفیانه (زاهدانهٔ دنیاگریز بهاصطلاح هندی) است.
🔹• بحران اخلاقی-معنوی کنونی جامعهٔ ایرانی ناشی از غلبهٔ گفتمان و عملکرد دورانی بنیادگرایی سنّتی است. این بحران به نقطه یا مرحلهٔ تعیینکنندهٔ خود رسیده است و جامعه و نظم (یا بینظمی) موجود (و موسوم به «مقدس»، که از دین و تقدس برای توجیه وضع موجود مایه میگذارد)، باید تصمیم بگیرد:
🔸- یا به بیان و مشی مسالمتجو (خشونتپرهیز)ی اصلاحگری و پیرایش بخردانهٔ انتقادی، انسانی و مردمی، توسعهخواه (آزادی-و-عدالتطلب) گوش بسپارد،
🔹- و یا به زبان خشن و قاهرانهٔ سکولاریسمی دینهراس و نامتساهل در آینده تن دهد. سکولاریسمی اقتدارگرا که در گذشته شاهد آن بودیم و انقلاب و نظم کنونی واکنش تاریخی آن بود، و اینبار با استقرار تدریجی و پنهان در متن و بطن جامعهٔ بهظاهر دینی، و بمثابهٔ دافعهٔ آن، دارد پرده را پس میزند و پاندول را به سمت مقابل برمیگرداند.
• وظیفهٔ «ما»، مقابله با این افراط-و-تفریط فرهنگی تاریخی است، برای تحقق تدریجی نظمی نوین با رفتار و مناسباتی معتدل و منطقی، و پیمودن راه رشدی موزون-و-پایدار. در غیراینصورت، همچون فاجعهٔ جاری در سایرجوامع مسلمان و منطقه، مواجه خواهیم شد و با جنگهای خارجی و داخلی، و «فروپاشی» همهجانبهٔ مادی و معنوی، مصداقی و معنایی .
#بخش_سوم
#بحران
#معنا
#دین_پیرایی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋 احسان شریعتی
🔸• دینی که شریعتی جوهرش را نوعی «عرفان» میخواند، دینی گشوده بر همهٔ افقهای معنوی بود (ادیان و معنویتهای بزرگ بشری در طول تاریخ و عرض جغرافیا). این دین و عرفان در سطح اجتماعی بهشکل اصل «همبستگی» معنوی (مانند اصل «برادری» در شعارهای انقلاب فرانسه) بیان میشود.
🔹• در برابر حاکمیت روایتِ شرعی-فقاهتی بر جامعه، واکنشهای گوناگونی در عقب نشینی بهسوی سنّت، اخلاق، معنویت،عرفانهای شرقی و غربی، فرقهگرایی، جهانوطنی، فردگرایی، و خصوصیسازی دینی را شاهد بودهایم.
🔸• جریان فکری موسوم به «نوشریعتی» (که نه تجدیدنظرطلبی، بلکه عبارت از بروزسازی گفتمان شریعتی است)، اما در برابر این گرایشات، همچنان بر اصلاح ساختاری و انقلابی در جهانبینی و فرهنگ دینی و به بدیلسازی گفتمانی اجتماعی «توحیدی»، در برابر روایت رسمی سنّتی، تاکید دارد. نقش دین درنزد این جریان، پشتوانهٔ معنوی-اخلاقی و استعلایی شدن برای جنبش تغییر-و-تحولخواهی در «جامعه» است (و نه در «دولت»)، با پویشی مردمسالارانهٔ (دموکراتیک)، آزادیخواهانه (لیبرتر) و عدالتطلبانه (سوسیالیستی)؛ در برابر شریعت و فقاهتی حافظ نظم موجود و توجیهگر مناسبات استبدادی-استثماری، و بويژه «استحماری» (آگاهی کاذب سنتی یا علوم-و-معارفِ شبهدینی). بصیرت دینی و تفکیکی سنخ شریعتی، نوعی «حکمت» غیرمتافیزیکی (شبهفلسفی بهاصطلاح یونانی) و نوعی «عرفان» غیرصوفیانه (زاهدانهٔ دنیاگریز بهاصطلاح هندی) است.
🔹• بحران اخلاقی-معنوی کنونی جامعهٔ ایرانی ناشی از غلبهٔ گفتمان و عملکرد دورانی بنیادگرایی سنّتی است. این بحران به نقطه یا مرحلهٔ تعیینکنندهٔ خود رسیده است و جامعه و نظم (یا بینظمی) موجود (و موسوم به «مقدس»، که از دین و تقدس برای توجیه وضع موجود مایه میگذارد)، باید تصمیم بگیرد:
🔸- یا به بیان و مشی مسالمتجو (خشونتپرهیز)ی اصلاحگری و پیرایش بخردانهٔ انتقادی، انسانی و مردمی، توسعهخواه (آزادی-و-عدالتطلب) گوش بسپارد،
🔹- و یا به زبان خشن و قاهرانهٔ سکولاریسمی دینهراس و نامتساهل در آینده تن دهد. سکولاریسمی اقتدارگرا که در گذشته شاهد آن بودیم و انقلاب و نظم کنونی واکنش تاریخی آن بود، و اینبار با استقرار تدریجی و پنهان در متن و بطن جامعهٔ بهظاهر دینی، و بمثابهٔ دافعهٔ آن، دارد پرده را پس میزند و پاندول را به سمت مقابل برمیگرداند.
• وظیفهٔ «ما»، مقابله با این افراط-و-تفریط فرهنگی تاریخی است، برای تحقق تدریجی نظمی نوین با رفتار و مناسباتی معتدل و منطقی، و پیمودن راه رشدی موزون-و-پایدار. در غیراینصورت، همچون فاجعهٔ جاری در سایرجوامع مسلمان و منطقه، مواجه خواهیم شد و با جنگهای خارجی و داخلی، و «فروپاشی» همهجانبهٔ مادی و معنوی، مصداقی و معنایی .
#بخش_سوم
#بحران
#معنا
#دین_پیرایی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
🔷🔸«درنگ»
🖋 احسان شریعتی
🔹نبضِ تحول امور در ایران و منطقهٔ خاورمیانه بهکُندی میزند. ضربآهنگِ سیر رخدادها با نوعی تعلیق و درنگ در همهٔ سپهرها همراه است. گویی همه چیز با تأخیر پیش میرود. سمت-وسوی رویدادهای پیاپی اخیر، از عالم سیاست و دیپلماسی گرفته تا دنیای اقتصاد و معیشت، «چشم اندازِ» حل مسئلههای متنوع و افقِ برونرفت از مشکلات مبتلابه را نشان نمیدهد. و ما این موقعیت مبهم و شبههآلود را در حالی میزییم که «بحران»های درهم تنیده در اوج خود قرار گرفتهاند.
🔸فهم معنا و ارايهٔ تعریفی برای مفهوم «بحران» (پیش از توضیح چرایی و چگونگی بروز آن)، میتواند به یافتن و گشودن «سرنخ گره»، در رویارویی بحرانهای تو-در-توی کنونی (اعم از سیاسی-اقتصادی، و اجتماعی-فرهنگی)، یاری رساند.
🔹«بحران» (Crise) نام مرحلهای از فرایند تکامل یک واقعیت یا فکر است که مهمترین شاخصهٔ آن برهمخوردن تعادل و تناسب تاکنونی یک موقعیت بهگونهای باشد که از تغییر-و-تحولی در راه خبر دهد و، در فرگشت آن پدیده، لحظهٔ تعیینکننده و سرنوشتسازی بهشمارآید («تصمیم» :Krisis ). این لحظهٔ تصمیمساز همان فاز حادِ (سنجشگرانه-Critical) بحران است که نشانگر ورود به آستانهٔ مرحلهٔ تازهٔ دیگر و گسستی با گذشته است.
و اما پرسش در اینجاست که این لحظهٔ بحرانی تعیینکننده که بنابه تعریف میبایست بهسرعت و پُرشتاب بگذرد، چرا این قدر دیر و کند و با توقف و تعلیق میگذرد؟
🔸از دلایل کش آمدن و کُندی پیشرفتِ این لحظه یا «دیرند» (Durée نزد برگسون)، به گمان ما، فواید حاصل از چنین موقعیتی برای اهداف و منافع قدرتهای مسلط بر جهان و منطقه است. هدف و نفع این قدرتها در حل قاطع و منطقی هیچ مسئلهای، اعم از استقرار صلح یا جنگ، توسعه یا قهقرا، آزادی یا سرکوب، و..، نیست، بلکه در بازی با ابهام ناشی از شرایط تعلیق و توقف و تداوم همین لحظهٔ بحرانی، بهمنظور اعمال قدرت و بهمثابهٔ مؤثرترین ابزار فشار است. اگر شدت و فوریتِ خصومت و دشمنی، وخامت و خطرِ مرگ و زندگی نباشد، چرخ تولید-و-توزیع تسلیحات از کار بازمیماند و تجارت سودآور جنگ از رونق میافتد. بنابراین مهمتر از خود جنگ تداوم شرایط جنگی مرزی یا سیاست استمرار ابهام و تعلیق در حالت «نه جنگ و نه صلح» است.
🔹ممکن است برخی از مسئولان سیاست خارجی و دیپلماسی، همین وضعیت «درنگ» را برای «خریدن زمان» و یافتن «فرجی از اين ستون به آن ستون» مناسب تشخیص داده باشند. روند تاکنونی بحرانها (بویژه بحران معیشتی-اقتصادی)، اما نشان میدهد که تداوم این وضعیت فرساینده و کاهنده، بیش از حاکمیت به ضرر ملت و میهن ما در کلیت آن، و نیز همهٔ مردمان ساکن این سرزمینها و خطهٔ جغرافیایی خاورمیانه است. در صورت تداوم این بحران و در شرایط کاذب و شبههآلود نه جنگ و نه صلح، ما هر روز فقیرتر خواهیم شد و به بهانهٔ ضرورت حفظ امنیت، دایرهٔ آزادیها و حقوق شهروندی-و-بشریمان محدودتر خواهد گشت.
🔸هم از اینرو، وظیفهٔ اخلاقی و سیاسی نیروی آگاهیبخش روشنفکران ملی و مردمی، شبههزدایی از این وضعیت است با نشان دادن (و به کرسی نشاندن) این گفتمان و روایت از حقیقت که در لحظهٔ تصمیم بر سر مرگ و زندگی، یا زندگی سرشار از سلامت و سعادت را میبایست انتخاب کرد و یا مرگ خوب و خوشبختانه (عاری از درد و درماندگی)، شرافتمندانه و در شأن انسان را. این هر دو حال و گزینه قطعا از رفتن به حالت کُما و استمرار زندگی گیاهی بهتر و ارجح خواهد بود.
🔹«اصولگرایانی» که حاضر به استقبال نبرد مرگ و زندگی نباشند، همچون «اصلاحطلبانی» اند که در وفای به وعدههای انتخاباتی خویش تعلل بورزند: نه تکلیف جنگ و صلح را برای جامعه و جهان روشن میسازند و نه راهحل و برون رفت از بحرانهای تو-در-توی رویارو را (در سایه-روشن تصلب اقتدارگرایانه و نهادین نظام و تغییر-و-تحولخواهی مطالبهمحور مدنی) نشان میدهند.
🔸همین چند روز پیش که به مزار شهدای سی تیر رفته بودیم باز دیدیم که سنگ یادبود آن رخداد همچنان شکسته است و محوطهٔ تاریخی مزار شهدا همچنان به حال خود وانهاده و رها شده است. و این وضع در شرایطی است که «شورای شهر» را اصلاحطلبان نمایندگی میکنند و ظاهرا سازمان «اوقاف» را مانع دانند و یا مایل به بازسازی این قرارگاه و سایت تاریخی و نمادین شأن ملی ما نمی یابند! و این نمونهٔ کوچکی است از همان وضعیت حاد و بحرانی «درنگ» در تحقق وعدهها..، و بهنمونههای بزرگتر آن در ابعادی چشمگیرترخواهیم پرداخت.
#ایران
#بحران
#سازمان_اوقاف
#شورای_اصلاح_طلبان
#درنگ
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📸بنای یادبود درهم شکسته قیام ملی سیتیر، عکس مربوط به ۶۷مین سالگرد سی تیر (۱۳۹۸)
«مزارهای شهدای قیام ملّی سیتیر 1331، در آرامستان ابنبابویه شهر ری»
🖋 احسان شریعتی
🔹نبضِ تحول امور در ایران و منطقهٔ خاورمیانه بهکُندی میزند. ضربآهنگِ سیر رخدادها با نوعی تعلیق و درنگ در همهٔ سپهرها همراه است. گویی همه چیز با تأخیر پیش میرود. سمت-وسوی رویدادهای پیاپی اخیر، از عالم سیاست و دیپلماسی گرفته تا دنیای اقتصاد و معیشت، «چشم اندازِ» حل مسئلههای متنوع و افقِ برونرفت از مشکلات مبتلابه را نشان نمیدهد. و ما این موقعیت مبهم و شبههآلود را در حالی میزییم که «بحران»های درهم تنیده در اوج خود قرار گرفتهاند.
🔸فهم معنا و ارايهٔ تعریفی برای مفهوم «بحران» (پیش از توضیح چرایی و چگونگی بروز آن)، میتواند به یافتن و گشودن «سرنخ گره»، در رویارویی بحرانهای تو-در-توی کنونی (اعم از سیاسی-اقتصادی، و اجتماعی-فرهنگی)، یاری رساند.
🔹«بحران» (Crise) نام مرحلهای از فرایند تکامل یک واقعیت یا فکر است که مهمترین شاخصهٔ آن برهمخوردن تعادل و تناسب تاکنونی یک موقعیت بهگونهای باشد که از تغییر-و-تحولی در راه خبر دهد و، در فرگشت آن پدیده، لحظهٔ تعیینکننده و سرنوشتسازی بهشمارآید («تصمیم» :Krisis ). این لحظهٔ تصمیمساز همان فاز حادِ (سنجشگرانه-Critical) بحران است که نشانگر ورود به آستانهٔ مرحلهٔ تازهٔ دیگر و گسستی با گذشته است.
و اما پرسش در اینجاست که این لحظهٔ بحرانی تعیینکننده که بنابه تعریف میبایست بهسرعت و پُرشتاب بگذرد، چرا این قدر دیر و کند و با توقف و تعلیق میگذرد؟
🔸از دلایل کش آمدن و کُندی پیشرفتِ این لحظه یا «دیرند» (Durée نزد برگسون)، به گمان ما، فواید حاصل از چنین موقعیتی برای اهداف و منافع قدرتهای مسلط بر جهان و منطقه است. هدف و نفع این قدرتها در حل قاطع و منطقی هیچ مسئلهای، اعم از استقرار صلح یا جنگ، توسعه یا قهقرا، آزادی یا سرکوب، و..، نیست، بلکه در بازی با ابهام ناشی از شرایط تعلیق و توقف و تداوم همین لحظهٔ بحرانی، بهمنظور اعمال قدرت و بهمثابهٔ مؤثرترین ابزار فشار است. اگر شدت و فوریتِ خصومت و دشمنی، وخامت و خطرِ مرگ و زندگی نباشد، چرخ تولید-و-توزیع تسلیحات از کار بازمیماند و تجارت سودآور جنگ از رونق میافتد. بنابراین مهمتر از خود جنگ تداوم شرایط جنگی مرزی یا سیاست استمرار ابهام و تعلیق در حالت «نه جنگ و نه صلح» است.
🔹ممکن است برخی از مسئولان سیاست خارجی و دیپلماسی، همین وضعیت «درنگ» را برای «خریدن زمان» و یافتن «فرجی از اين ستون به آن ستون» مناسب تشخیص داده باشند. روند تاکنونی بحرانها (بویژه بحران معیشتی-اقتصادی)، اما نشان میدهد که تداوم این وضعیت فرساینده و کاهنده، بیش از حاکمیت به ضرر ملت و میهن ما در کلیت آن، و نیز همهٔ مردمان ساکن این سرزمینها و خطهٔ جغرافیایی خاورمیانه است. در صورت تداوم این بحران و در شرایط کاذب و شبههآلود نه جنگ و نه صلح، ما هر روز فقیرتر خواهیم شد و به بهانهٔ ضرورت حفظ امنیت، دایرهٔ آزادیها و حقوق شهروندی-و-بشریمان محدودتر خواهد گشت.
🔸هم از اینرو، وظیفهٔ اخلاقی و سیاسی نیروی آگاهیبخش روشنفکران ملی و مردمی، شبههزدایی از این وضعیت است با نشان دادن (و به کرسی نشاندن) این گفتمان و روایت از حقیقت که در لحظهٔ تصمیم بر سر مرگ و زندگی، یا زندگی سرشار از سلامت و سعادت را میبایست انتخاب کرد و یا مرگ خوب و خوشبختانه (عاری از درد و درماندگی)، شرافتمندانه و در شأن انسان را. این هر دو حال و گزینه قطعا از رفتن به حالت کُما و استمرار زندگی گیاهی بهتر و ارجح خواهد بود.
🔹«اصولگرایانی» که حاضر به استقبال نبرد مرگ و زندگی نباشند، همچون «اصلاحطلبانی» اند که در وفای به وعدههای انتخاباتی خویش تعلل بورزند: نه تکلیف جنگ و صلح را برای جامعه و جهان روشن میسازند و نه راهحل و برون رفت از بحرانهای تو-در-توی رویارو را (در سایه-روشن تصلب اقتدارگرایانه و نهادین نظام و تغییر-و-تحولخواهی مطالبهمحور مدنی) نشان میدهند.
🔸همین چند روز پیش که به مزار شهدای سی تیر رفته بودیم باز دیدیم که سنگ یادبود آن رخداد همچنان شکسته است و محوطهٔ تاریخی مزار شهدا همچنان به حال خود وانهاده و رها شده است. و این وضع در شرایطی است که «شورای شهر» را اصلاحطلبان نمایندگی میکنند و ظاهرا سازمان «اوقاف» را مانع دانند و یا مایل به بازسازی این قرارگاه و سایت تاریخی و نمادین شأن ملی ما نمی یابند! و این نمونهٔ کوچکی است از همان وضعیت حاد و بحرانی «درنگ» در تحقق وعدهها..، و بهنمونههای بزرگتر آن در ابعادی چشمگیرترخواهیم پرداخت.
#ایران
#بحران
#سازمان_اوقاف
#شورای_اصلاح_طلبان
#درنگ
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📸بنای یادبود درهم شکسته قیام ملی سیتیر، عکس مربوط به ۶۷مین سالگرد سی تیر (۱۳۹۸)
«مزارهای شهدای قیام ملّی سیتیر 1331، در آرامستان ابنبابویه شهر ری»
Telegram
attach📎
🔷🔸بحران ناکارآمدی مدیریت بحران
🖋احسان شریعتی
🔸»... برای خروج از همهٔ بحرانها، از بحران زیستمحیطی تا بحران اقتصادی-اجتماعی، و مهمتر از همه ساختار حقوقی-سیاسی، باید چاره و راههای برونرفتی اساسی جست. یکی از این بحرانها اقتصادی است که میبینیم بهشکل مزمن و اینک با فواصل و فرکانسهای کوتاهتر، همراه با بیثباتی و بیاعتباری پول ملی و تورم و گرانی، تنش اجتماعی را به ارمغان میآورد. این بحران همهجانبه از دو سال پیش، یعنی از ۹۶ تا به امروز ۹۸، وخیمتر و انفجاری شده است ... خلاصه، ناکارآمدیای که در همه ابعاد میبینیم، آسیبهای اجتماعی را در پی دارد..، و پیآیند بحران اجتماعی انشقاق فرهنگی را ... «
#بحران
#مدیریت
#انشقاق
#کوتاه_نوشته
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸»... برای خروج از همهٔ بحرانها، از بحران زیستمحیطی تا بحران اقتصادی-اجتماعی، و مهمتر از همه ساختار حقوقی-سیاسی، باید چاره و راههای برونرفتی اساسی جست. یکی از این بحرانها اقتصادی است که میبینیم بهشکل مزمن و اینک با فواصل و فرکانسهای کوتاهتر، همراه با بیثباتی و بیاعتباری پول ملی و تورم و گرانی، تنش اجتماعی را به ارمغان میآورد. این بحران همهجانبه از دو سال پیش، یعنی از ۹۶ تا به امروز ۹۸، وخیمتر و انفجاری شده است ... خلاصه، ناکارآمدیای که در همه ابعاد میبینیم، آسیبهای اجتماعی را در پی دارد..، و پیآیند بحران اجتماعی انشقاق فرهنگی را ... «
#بحران
#مدیریت
#انشقاق
#کوتاه_نوشته
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸درخواست آزادی موقت و مرخصی همگانی زندانیان سیاسی
(و نظارت و رعایت اصول بهداشت و سلامت برای عموم زندانیان)
🖋احسان شریعتی
🔸با توجه به توصیه مؤکد مسئولین بهداشت کشور مبنی بر پرهیز از هرگونه تجمع در این ایام اوجگیری سرایت ویروس، معضل بزرگی که میتواند به فاجعهٔ انسانی گستردهای بیانجامد، وضعیت بحرانی زندانهای کشور است. ابتداییترین حقوق انسانی زندانیان که حق حیات و حداقل سلامت باشد چگونه میتواند در این شرایط تضمین شود؟
در این میان، موقعیت زندانیان سیاسی-عقیدتی (موسوم به «امنیتی»)، از بقیهٔ زندانیان «جرایم عادی» بهلحاظ وجدانی و اخلاقی بغرنجتر، تألّم و تأملبرانگیزتر است. به این دلیل سادهٔ حقوقی که نقد، مخالفت، و دگراندیشی سیاسی و اعتقادی در حق و در قانون، جرم نیست، و ظنّ و احتمال به خطر افتادن امنیت اتهامی است که باید بهشکل قانونی تعریف، و سپس احراز و اثبات شود. در همه حال، و برغم احکام جاری طویل و سنگین محیرالعقول، محکومان و زندانیان سیاسی در سالهای گذشته از امکاناتی چون تعلیق حکم (با وثیقه یا بهدلایل سلامتی و..)، و مرخصی موقت برخوردار بودهاند. بنا به همین سنت، در شرایط ضرورت و عسرت بحران کنونی و تهدید جان و سلامت زندانیان، عقل و عرف مدنی، و شرع و اخلاق دینی، حُکم میکند که کلیهٔ زندانیان تا زمان اطمینان از تأمین امنیت جانی و سلامت جسمی، نزد خانوادههایشان به مرخصی بیآیند.
آیا این درخواست و مطالبهٔ اقلّی طبیعیترین و معقولترین حق انسانی (استیفای حقالنّاس) زندانیان موسوم به «زندانی وجدان و عقیده» در جهان نیست؟ و مگرنه که «کل ما حکم به الشرع حکم به العقل»؟ و در غیراینصورت مسئولیت فراگیری این بیماری مهلک متوجه که خواهد بود؟
#بحران
#آزادی
#زندانیان_سیاسی_عقیدتی
#عقل_شرع
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📸تصویر :آزادسازي زندانها زمان انقلاب
(و نظارت و رعایت اصول بهداشت و سلامت برای عموم زندانیان)
🖋احسان شریعتی
🔸با توجه به توصیه مؤکد مسئولین بهداشت کشور مبنی بر پرهیز از هرگونه تجمع در این ایام اوجگیری سرایت ویروس، معضل بزرگی که میتواند به فاجعهٔ انسانی گستردهای بیانجامد، وضعیت بحرانی زندانهای کشور است. ابتداییترین حقوق انسانی زندانیان که حق حیات و حداقل سلامت باشد چگونه میتواند در این شرایط تضمین شود؟
در این میان، موقعیت زندانیان سیاسی-عقیدتی (موسوم به «امنیتی»)، از بقیهٔ زندانیان «جرایم عادی» بهلحاظ وجدانی و اخلاقی بغرنجتر، تألّم و تأملبرانگیزتر است. به این دلیل سادهٔ حقوقی که نقد، مخالفت، و دگراندیشی سیاسی و اعتقادی در حق و در قانون، جرم نیست، و ظنّ و احتمال به خطر افتادن امنیت اتهامی است که باید بهشکل قانونی تعریف، و سپس احراز و اثبات شود. در همه حال، و برغم احکام جاری طویل و سنگین محیرالعقول، محکومان و زندانیان سیاسی در سالهای گذشته از امکاناتی چون تعلیق حکم (با وثیقه یا بهدلایل سلامتی و..)، و مرخصی موقت برخوردار بودهاند. بنا به همین سنت، در شرایط ضرورت و عسرت بحران کنونی و تهدید جان و سلامت زندانیان، عقل و عرف مدنی، و شرع و اخلاق دینی، حُکم میکند که کلیهٔ زندانیان تا زمان اطمینان از تأمین امنیت جانی و سلامت جسمی، نزد خانوادههایشان به مرخصی بیآیند.
آیا این درخواست و مطالبهٔ اقلّی طبیعیترین و معقولترین حق انسانی (استیفای حقالنّاس) زندانیان موسوم به «زندانی وجدان و عقیده» در جهان نیست؟ و مگرنه که «کل ما حکم به الشرع حکم به العقل»؟ و در غیراینصورت مسئولیت فراگیری این بیماری مهلک متوجه که خواهد بود؟
#بحران
#آزادی
#زندانیان_سیاسی_عقیدتی
#عقل_شرع
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📸تصویر :آزادسازي زندانها زمان انقلاب
🔷🔸 امتناع از همکاری مناسب با پزشکان بدون مرز مطلقا تناسبی با صلح دوستی و تعاون ملت ایران ندارد
🔹📌سازمان پزشکان بدون مرز
🔸بااحترام، به عنوان گروهی از فعالان مدنی و سیاسی ایران تاسف شدید خود را از برخورد نگران کننده بخشی از حکومت، نسبت به اقدام انسانی آن سازمان،در کمک به مقابله با شیوع بیماری کرونا و گسترش این ویروس در ایران اعلام میکنیم.همکاریهای جهانی، ازجمله کمک سازمانها و ارگانهای بینالمللی در بحرانها و حوادث طبیعی، امری پذیرفتهشده و ضروری و نیز قدم مهمّی برای ارتباط میان ملّتها و پیشبرد صلح و در تطابق کامل با منشور سازمان ملل و معاهدات بینالمللی است.
🔹ما لازم میبینیم از طریق این بیانیه تاکید کنیم که عملِ بخشی از مقامهای حکومتی کشور ما در امتناع از همکاری مناسب با پزشکان بدون مرز، مطلقاً تناسبی با سنّت صلحدوستی و تعاون ملت و مردم ایران ندارد و انتظار داریم سازمانها و ارگانهای بین المللی که تجارب ارزندهای در مهار بحرانهای طبیعی دارند، در همکاری با همتاهای ایرانی خود، همچنان یاری رسان مردم ما باشند.
📌امضا کنندگان:
هاشم آقاجری، رضا آقاخانی، اسماعیل آزادی، فروزان آصفنخعی، حمید آصفی، هادی احتظاظی، محمد ابداهیمزادهگنجی، سیدعبدالمجید الهامی، سارا امانیبابایی، رسول بداقی، قربان بهزادیاننژاد، سید علیرضا بهشتی شیرازی، سیدعلیرضا حسینی بهشتی، هاشم باروتی، عباس پوراظهری، سیدمصطفی تاجزاده، رضا تهرانی، مصطفی تنها، علیرضا جباری، فرانک چالاک، ولی حقشناس، محمد حیدرزاده، امیر خرم، ابراهیم خوش سیرت، خسرو دلیرثانی، حسینعلی ذوالفقاری، زهرا ربانی املشی، علیرضا رجایی، جواد رحیمپور، بهمن رضاخانی، یونس رستمی،حمیدرضا رسولیان، احسان رضایی،محمد رضایی، سعید رضویفقیه، حسین رفیعی، رضا رییسطوسی، رقیه زارعپور حیدری، اردشیر زارعیقنواتی، احمد زمانی، محسن زمانی، مهدی زمانی، علی ساریخانی، فریدون سحابی، نشاط سحابی، علی سلطانی، نرگس سوری، احسان شریعتی، شایا شهوق، علیرضا شمسیان، امیرحسین شیروی، فیروزه صابر، فاطمه صادقی، پرویز صداقت، کیوان صمیمی، طاهره طالقانی، سیامک طاهری، مصطفی طاهری، ناصر طاهری، عباس عبدی، رویین عطوفت، ابوذر علوی، سمیه علوی، لیلا علوی، مینا علوی، محمدعلی عمویی، رضا غفوری، منیژه فتحی، علی فریدیحیایی، عزیز قاسمزاده، ابوالفضل قدیانی، نظامالدین قهاری، محمدرضا کارخانهچین، حسین کشوردوست کلتی، صدیقه کنعانی، بهناز کیانی، سمانه گلاب، فاطمه گوارایی، محمد محمدیاردهالی، حسین مجاهد، سعید مدنی، فرامرز معتمد دزفولی، اصغر ممبینی، احمد منتظری، سیدحسین موسوی، حسین نوریزاده، فرشاد نوروزیان، صدیقه وسمقی
#سازمان_پزشکان_بدون_مرز
#صلح_دوستی
#همکاری_بین_المللی
#بحران_عمومی
#بیانیه
✅ @Dr_ehsanshariati
🔹📌سازمان پزشکان بدون مرز
🔸بااحترام، به عنوان گروهی از فعالان مدنی و سیاسی ایران تاسف شدید خود را از برخورد نگران کننده بخشی از حکومت، نسبت به اقدام انسانی آن سازمان،در کمک به مقابله با شیوع بیماری کرونا و گسترش این ویروس در ایران اعلام میکنیم.همکاریهای جهانی، ازجمله کمک سازمانها و ارگانهای بینالمللی در بحرانها و حوادث طبیعی، امری پذیرفتهشده و ضروری و نیز قدم مهمّی برای ارتباط میان ملّتها و پیشبرد صلح و در تطابق کامل با منشور سازمان ملل و معاهدات بینالمللی است.
🔹ما لازم میبینیم از طریق این بیانیه تاکید کنیم که عملِ بخشی از مقامهای حکومتی کشور ما در امتناع از همکاری مناسب با پزشکان بدون مرز، مطلقاً تناسبی با سنّت صلحدوستی و تعاون ملت و مردم ایران ندارد و انتظار داریم سازمانها و ارگانهای بین المللی که تجارب ارزندهای در مهار بحرانهای طبیعی دارند، در همکاری با همتاهای ایرانی خود، همچنان یاری رسان مردم ما باشند.
📌امضا کنندگان:
هاشم آقاجری، رضا آقاخانی، اسماعیل آزادی، فروزان آصفنخعی، حمید آصفی، هادی احتظاظی، محمد ابداهیمزادهگنجی، سیدعبدالمجید الهامی، سارا امانیبابایی، رسول بداقی، قربان بهزادیاننژاد، سید علیرضا بهشتی شیرازی، سیدعلیرضا حسینی بهشتی، هاشم باروتی، عباس پوراظهری، سیدمصطفی تاجزاده، رضا تهرانی، مصطفی تنها، علیرضا جباری، فرانک چالاک، ولی حقشناس، محمد حیدرزاده، امیر خرم، ابراهیم خوش سیرت، خسرو دلیرثانی، حسینعلی ذوالفقاری، زهرا ربانی املشی، علیرضا رجایی، جواد رحیمپور، بهمن رضاخانی، یونس رستمی،حمیدرضا رسولیان، احسان رضایی،محمد رضایی، سعید رضویفقیه، حسین رفیعی، رضا رییسطوسی، رقیه زارعپور حیدری، اردشیر زارعیقنواتی، احمد زمانی، محسن زمانی، مهدی زمانی، علی ساریخانی، فریدون سحابی، نشاط سحابی، علی سلطانی، نرگس سوری، احسان شریعتی، شایا شهوق، علیرضا شمسیان، امیرحسین شیروی، فیروزه صابر، فاطمه صادقی، پرویز صداقت، کیوان صمیمی، طاهره طالقانی، سیامک طاهری، مصطفی طاهری، ناصر طاهری، عباس عبدی، رویین عطوفت، ابوذر علوی، سمیه علوی، لیلا علوی، مینا علوی، محمدعلی عمویی، رضا غفوری، منیژه فتحی، علی فریدیحیایی، عزیز قاسمزاده، ابوالفضل قدیانی، نظامالدین قهاری، محمدرضا کارخانهچین، حسین کشوردوست کلتی، صدیقه کنعانی، بهناز کیانی، سمانه گلاب، فاطمه گوارایی، محمد محمدیاردهالی، حسین مجاهد، سعید مدنی، فرامرز معتمد دزفولی، اصغر ممبینی، احمد منتظری، سیدحسین موسوی، حسین نوریزاده، فرشاد نوروزیان، صدیقه وسمقی
#سازمان_پزشکان_بدون_مرز
#صلح_دوستی
#همکاری_بین_المللی
#بحران_عمومی
#بیانیه
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from ایران فردا
⭕️ "عُرف"؛ نقطهی تلاقی اخلاق و سیاست!
💢 احسان شریعتی
@iranfardamag
🔹 در حیات اجتماعی بشر منطقهای هست که نقطهی تلاقی دو سپهر «حقوق» (اصول انتزاعی) و «اخلاق» (اصول درونی-فردی) است و میتوان آنرا سنت اخلاق عملی جمعی یا «عُرف» بهمعنای موسع، شامل آداب و رسوم و..، نامید که معرّفِ منش و خُلقوخوی یک قوم است و یونانیان آنرا «اتوس» مینامیدند و بهزبان هگلی و در نظام او Sittlichkeit، معادل mores/moeur، آدابورسوم، شیوههای عمل و رفتار اخلاقی هنجاری-ارزشی، و «عُرف»(بهمعنای کلی کلمه) خوانده شده و به «حیات -یا نظم- اخلاقی» ترجمه میشود.
🔹 در سپهر اخلاق عینی و عملی جمعی (عُرف)، اخلاق و حقوق، دین و دولت، برغم محتوای مستقل و درونمایهی خاص هریک، نسبتی متقابل و تعاملی مییابند و تضمینکنندهی یکدیگر تلقی میشوند؛ زیرا در بطن «روح قومی»، که خاستگاه تمامی تجلیات زندگی جمعی آدمیان است، پیوندی پنهان و صمیمی میانِ باور دینی از سویی و زندگی اخلاقی جمعی از دیگرسو وجود داشت که در «خانواده»، «جامعهی مدنی»، و «دولت» تحقق مییافت.
🔹 بههمین دلیل هم بهزعم هگل، هیچ «انقلاب» سیاسی بدون «رفرم» دینی موفق نمیبود (با اشاره به تجربهی دوران «ترور» ازپی انقلاب فرانسه)؛ و از همینرو، سیاست دولت و هرگونه تحولخواهی مدنی، نمیتوانست مغایر با دین یا بیتفاوت نسبت به آن باشد و بماند. چنانکه بهعکس، از آنجا که وجدان دینی (و پیش از آن «هنر» و پس از آن « فلسفه»)، بهمثابهی وجدان امر «مطلق» و مطلقِ وجدان، مبنای نهایی زیستِ اجتماعی اخلاقی (برونی-جمعی) یا سپهر عُرف است، درست در همینجاست که عینیت یا وجود واقعی مؤثر مییابد و خارج از آن نمیتوان از دینمداری حقیقی سخن گفت و جز توهم یا نصایحی انتزاعی نیست.
🔹 این «عُرف» (Custom) که نزد ارسطو، مبنای مرجعیت قوانین غیرمکتوب و برتر از قوانین مکتوب به شمار میآمد، فراوردهی «سنّت» دیرپا و نماد منش واقعی اخلاقی هر قوم است، و آنقدر با دین درمیآمیزد و از جمله و بویژه با ادیان و ایدئولوژیهایی که از بیرون مرزهای فرهنگی و تمدنی یک قوم از راه میرسند و سبک ملی و خصلت عُرفی و سنتی آن اقوام را بخود میگیرند، در قلمرو یک امت (کمونوته یا باهمستانِ اعتقادی دینی) با چنین تنوع فرهنگی و رفتاریای مواجه میشویم (برای نمونه، برآمدنِ اسلامهای عربی، افریقایی، ایرانی، هندی، چینی و..).
🔹 در عصر جدید، و در فلسفه سیاسی مُدرن از ماکیاول و هابز بدینسو، که تفکیک حوزههای سیاست (حکومت) و اخلاق (دینی)، بهمعنای خودمختاری «سیادت» (Sovereignty) دولت و استقلال سپهر عقلانیت امر سیاسی در دستورکار قرارمیگیرد، در همهی عرصهها نوعی اخلاق حرفهای (deontologic) سیاسی و مدنی شکل میگیرد، مانند کُد اخلاقی پزشکی (در ادامهی سوگندنامه بقراط).
🔹مشکل از آنجا پیدا میشود که «تفکیک عقلانی سپهرها» در عصر مُدرن، از سویی «حاکمیت» دولت را بتدریج مطلق میسازد و از دیگرسو به اتمیزاسیون جامعهی مدنی میانجامد و موجب جهشی کیفی ناشی از فروپاشی جامعهی طبقاتی کاپیتالیستی به جامعهی تودهای و تبدیل نظام احزاب به اقتدارگرایی تکحزبی میشود که جملگی از نتایج نهایی انشقاق و شکاف میان انسان و هستی، انسان و قدسی، و انسان و انسان است (پیامد غایی سوبژکتیویسم و واژگون شدنش در ابژکتیویسم ابزاری)، و ازهمگسیختگی «کلیّت زیبای» نظم اخلاقی جمعی (یونانی باستان) و در انتها به روانگسیختگی (اسکیزوفرنی) در اخلاق سیاسی میانجامد و بهجای آن کلیّت انواع تمامخواهیهای راست و چپ(نمای) افراطی (از امپریالیسم و بردهداری تا توتالیتاریسمهای مُدرن مینشیند. ریشهی روانی-اخلاقی این فروپاشی، ویرانی و بیابانزایی سراسرارضی، بیریشگی، انزوا و انفراد آحاد انسانی است (نگا. «خاستگاه توتالیتاریسم» آرنت).
🔹در جامعهی ما (و مرحلهی رشد تاریخی و فرهنگی-تمدنی آن)، در حال حاضر، مشکلِ اخلاقی و سیاسی، بهعکس، ناشی از عدم تحقق اصل تفکیک حوزهها و درهمآمیزی امر قدسی و دینی و امر سیاسی و حکومت است. در اینجا، هر خطا اشتباه قضایی و سیاسی پیامدی اخلاقی و دینی دارد. زیرا نه با نظامی عرفی و عصری که با دعوی مقدس بودن نظام و حاکمیت سیاسی مواجهیم. مطلق بودن از یکسو، وجه قدسی مانع نقّادی امر عقلانی مادی میشود و امر مادی (مبتنی بر ترس و طمع)، و از دیگر سو، تقدیس قدرت و ثروت، از امر دینی و الوهی مطلقشکنی و قداستزدایی میکند.
ادامه در لینک زیر :
https://bit.ly/2WpDQLk
#عرف
#اخلاق
#امر_قدسی
#امر_سیاسی
#امر_اخلاقی
#بحران_اعتقادی
#احسان_شریعتی
https://t.me/iranfardamag
💢 احسان شریعتی
@iranfardamag
🔹 در حیات اجتماعی بشر منطقهای هست که نقطهی تلاقی دو سپهر «حقوق» (اصول انتزاعی) و «اخلاق» (اصول درونی-فردی) است و میتوان آنرا سنت اخلاق عملی جمعی یا «عُرف» بهمعنای موسع، شامل آداب و رسوم و..، نامید که معرّفِ منش و خُلقوخوی یک قوم است و یونانیان آنرا «اتوس» مینامیدند و بهزبان هگلی و در نظام او Sittlichkeit، معادل mores/moeur، آدابورسوم، شیوههای عمل و رفتار اخلاقی هنجاری-ارزشی، و «عُرف»(بهمعنای کلی کلمه) خوانده شده و به «حیات -یا نظم- اخلاقی» ترجمه میشود.
🔹 در سپهر اخلاق عینی و عملی جمعی (عُرف)، اخلاق و حقوق، دین و دولت، برغم محتوای مستقل و درونمایهی خاص هریک، نسبتی متقابل و تعاملی مییابند و تضمینکنندهی یکدیگر تلقی میشوند؛ زیرا در بطن «روح قومی»، که خاستگاه تمامی تجلیات زندگی جمعی آدمیان است، پیوندی پنهان و صمیمی میانِ باور دینی از سویی و زندگی اخلاقی جمعی از دیگرسو وجود داشت که در «خانواده»، «جامعهی مدنی»، و «دولت» تحقق مییافت.
🔹 بههمین دلیل هم بهزعم هگل، هیچ «انقلاب» سیاسی بدون «رفرم» دینی موفق نمیبود (با اشاره به تجربهی دوران «ترور» ازپی انقلاب فرانسه)؛ و از همینرو، سیاست دولت و هرگونه تحولخواهی مدنی، نمیتوانست مغایر با دین یا بیتفاوت نسبت به آن باشد و بماند. چنانکه بهعکس، از آنجا که وجدان دینی (و پیش از آن «هنر» و پس از آن « فلسفه»)، بهمثابهی وجدان امر «مطلق» و مطلقِ وجدان، مبنای نهایی زیستِ اجتماعی اخلاقی (برونی-جمعی) یا سپهر عُرف است، درست در همینجاست که عینیت یا وجود واقعی مؤثر مییابد و خارج از آن نمیتوان از دینمداری حقیقی سخن گفت و جز توهم یا نصایحی انتزاعی نیست.
🔹 این «عُرف» (Custom) که نزد ارسطو، مبنای مرجعیت قوانین غیرمکتوب و برتر از قوانین مکتوب به شمار میآمد، فراوردهی «سنّت» دیرپا و نماد منش واقعی اخلاقی هر قوم است، و آنقدر با دین درمیآمیزد و از جمله و بویژه با ادیان و ایدئولوژیهایی که از بیرون مرزهای فرهنگی و تمدنی یک قوم از راه میرسند و سبک ملی و خصلت عُرفی و سنتی آن اقوام را بخود میگیرند، در قلمرو یک امت (کمونوته یا باهمستانِ اعتقادی دینی) با چنین تنوع فرهنگی و رفتاریای مواجه میشویم (برای نمونه، برآمدنِ اسلامهای عربی، افریقایی، ایرانی، هندی، چینی و..).
🔹 در عصر جدید، و در فلسفه سیاسی مُدرن از ماکیاول و هابز بدینسو، که تفکیک حوزههای سیاست (حکومت) و اخلاق (دینی)، بهمعنای خودمختاری «سیادت» (Sovereignty) دولت و استقلال سپهر عقلانیت امر سیاسی در دستورکار قرارمیگیرد، در همهی عرصهها نوعی اخلاق حرفهای (deontologic) سیاسی و مدنی شکل میگیرد، مانند کُد اخلاقی پزشکی (در ادامهی سوگندنامه بقراط).
🔹مشکل از آنجا پیدا میشود که «تفکیک عقلانی سپهرها» در عصر مُدرن، از سویی «حاکمیت» دولت را بتدریج مطلق میسازد و از دیگرسو به اتمیزاسیون جامعهی مدنی میانجامد و موجب جهشی کیفی ناشی از فروپاشی جامعهی طبقاتی کاپیتالیستی به جامعهی تودهای و تبدیل نظام احزاب به اقتدارگرایی تکحزبی میشود که جملگی از نتایج نهایی انشقاق و شکاف میان انسان و هستی، انسان و قدسی، و انسان و انسان است (پیامد غایی سوبژکتیویسم و واژگون شدنش در ابژکتیویسم ابزاری)، و ازهمگسیختگی «کلیّت زیبای» نظم اخلاقی جمعی (یونانی باستان) و در انتها به روانگسیختگی (اسکیزوفرنی) در اخلاق سیاسی میانجامد و بهجای آن کلیّت انواع تمامخواهیهای راست و چپ(نمای) افراطی (از امپریالیسم و بردهداری تا توتالیتاریسمهای مُدرن مینشیند. ریشهی روانی-اخلاقی این فروپاشی، ویرانی و بیابانزایی سراسرارضی، بیریشگی، انزوا و انفراد آحاد انسانی است (نگا. «خاستگاه توتالیتاریسم» آرنت).
🔹در جامعهی ما (و مرحلهی رشد تاریخی و فرهنگی-تمدنی آن)، در حال حاضر، مشکلِ اخلاقی و سیاسی، بهعکس، ناشی از عدم تحقق اصل تفکیک حوزهها و درهمآمیزی امر قدسی و دینی و امر سیاسی و حکومت است. در اینجا، هر خطا اشتباه قضایی و سیاسی پیامدی اخلاقی و دینی دارد. زیرا نه با نظامی عرفی و عصری که با دعوی مقدس بودن نظام و حاکمیت سیاسی مواجهیم. مطلق بودن از یکسو، وجه قدسی مانع نقّادی امر عقلانی مادی میشود و امر مادی (مبتنی بر ترس و طمع)، و از دیگر سو، تقدیس قدرت و ثروت، از امر دینی و الوهی مطلقشکنی و قداستزدایی میکند.
ادامه در لینک زیر :
https://bit.ly/2WpDQLk
#عرف
#اخلاق
#امر_قدسی
#امر_سیاسی
#امر_اخلاقی
#بحران_اعتقادی
#احسان_شریعتی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
💢 "عُرف":
⭕️ احسان شریعتی @iranfardamag 🔹 در حیات اجتماعی بشر منطقهای هست که نقطهی تلاقی دو سپهر «حقوق» (اصول انتزاعی) و «اخلاق» (اصول درونی-فردی) است و میتوان آنرا سنت اخلاق عملی جمعی یا «عُرف» بهمعنای موسع، شامل آداب و رسوم و..، نامید که معرّفِ منش و خُلقوخوی…
🔷🔸تحویل سال و امید تحول
🖋احسان شریعتی
🔸با تبریک به مسیحیان و جهانیان (جهانی که تقویم مسیحی-لاتینی را بهرسمیت میشناسد و بهتعبیر دریدا، «جهانیلاتینیشده»-موندیالاتینیزه- است).
🔹جهان، سال نو میلادی-جهانی را با دو امید آغاز میکند: نخست، مهار پاندمی کرونا با واکسیناسیون سراسری، و دیگر پایان عصر استثنایی و غیرعادی ترامپی.
شیوع جهانگیر بیماری ویروس تاجدار، با بجای گذاردن تاکنونی میلیونها قربانی در جهان شاید این باشد که بشریت در سال نو بیش از پیش بازبینی نسبت خود با طبیعت را در دستور کار قرار دهد و سبکی دیگر از تعامل با زیستجهان را ازسرگیرد.
🔸امید دیگر، پایان دوران سلطهگری ترامپی بر جهان است؛ هرچند در همین چند هفتهی باقیمانده نیز خطر برافروختن جنگی دیگر هنوز ممکن است. عصری که مشخصهی آن برآمدن نوع جدیدی از اقتدارگرایی ناسیونال-پوپولیستی توسط افراطیترین جناح راست ملی-مذهبی در امریکا و غرب، ریشخند آرمانهای مدرنیته و ایدئولوژی غالب لیبرالیسم، از جمله دعوی حاکمیت خرد و آزادی و احترام به حقوق بشر-و-شهروند، بويژه حقوق اقلیتها در داخل و حقوق سایر ملتها در خارج، با پایمال همهی میثاقها و قراردادهای بینالمللی نمودار شد. شکست انتخاباتی این گرایش باردیگر امید مهار این بیماری سرمایهداری متاخر را توسط دموکراسی سیاسی در دل مردم این کشورها زنده کرد.
🔹در ایران ما اما چه خبر از سال نو در جهان؟ هیچ! گویی برای صداوسیمای «ملی» کشور، ما در جهان دیگری میزییم. جهانی موازی و منزوی و تافتهی جدابافتهای سرخوش از رؤیای برپایی مجدد نوعی امپراطوری «نوصفوی»! و برغم یکچنین ناهمزمانی نامتجانسی با زمان جهانی چگونه میتوان در صورت قرار گرفتن در معرض تعرض و قربانی شدن، انتظار همبستگی منطقهای و بینالمللی داشت؟
🔸در امر مهار بیماری همهگیر و واکسیناسیون هنوز در اول راهیم و همچنان بیمناک از بازگشت امواج و جهشهای پیاپی ویروس منحوس. و در سپهر سیاسی نیز، از پی انتخابات مقنّنهی سال گذشته که با مشارکت اقلیت بدنهی انتخاباتی به مجلسی تک صداتر و تنها نمایندهی بخشی از پایگاه اجتماعی حاکمیت رسیدیم، اینک سخن از انتخاباتی در میان است که وعدهی برآمدن نظامیان را میدهد و یا روایتی دیگر از همان نوع اصولگرایی عوامگرای آزمودهی پیشین را در صداوسیمای رسمی. از بحرانهای تودرتوی اقتصادی-اجتماعی، سیاسی-دیپلماتیک و بویژه نتایج فرهنگی دهشتناک این بحرانهای مهیب معیشتی خبری، گفتگویی با منتقدان، طرحی برای برونرفت اصلاحی و ساختاری، در میان نیست.
نتیجه اینکه، از پشت پرده و از آنچه قرار است بر سرمان بیآید، بیخبریم..!
در اتوبوس بودم پیرمرد خوشذوقی با ذکر بامزهی مثالها میگفت نمیدانم چه خبر است که این گوجهفرنگیها را چهار برابر قیمت سابق خریدهام، اما در مملکتی که مسئولانش هم میگویند که از طریق رسانهها از اخبار مطلع میشوند، جای تعجب ندارد!
و اما آنچه در هماینجا و هماکنون مایهی امیدواری مردم ماست، اینست که پیشرفت آگاهی و تجربهی متراکم جامعهی مدنی ایران به درجهای رسیده است که بتواند در سال نو و در جهانی مساعدتر برای ازسرگیری بازسازی میهن، در برابر همهی موانع و مشکلات ساختاری از درون مقاومت کند. هم در برابر پاندمی ویروس تاجدار، برغم همهی جهشها و دگردیسی های پیاپیاش، و هم در برابر معادلهای میهنی ترامپیسم.
واقعی یا واهی بودن این امید به آیندهای انسانیتر در سال نو، بستگی دارد از سویی به میزانِ خودشناسی (هویتیابی و تکیه بر امکانات خود)، و از دیگر سو، قدرت تطبیق خویش با هستی، زیستجهان، و همزیستی با جهانیان و بويژه همسایگان در منطقه، در برابر و برغم تمامی قدرتهای مسلط.
#سال_نو_میلادی
#کرونا
#بحران
#امید
#واکسیناسیون
✅ @Dr_ehsanshariati
📌متن در وبسایت احسان شریعتی
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1071
🖋احسان شریعتی
🔸با تبریک به مسیحیان و جهانیان (جهانی که تقویم مسیحی-لاتینی را بهرسمیت میشناسد و بهتعبیر دریدا، «جهانیلاتینیشده»-موندیالاتینیزه- است).
🔹جهان، سال نو میلادی-جهانی را با دو امید آغاز میکند: نخست، مهار پاندمی کرونا با واکسیناسیون سراسری، و دیگر پایان عصر استثنایی و غیرعادی ترامپی.
شیوع جهانگیر بیماری ویروس تاجدار، با بجای گذاردن تاکنونی میلیونها قربانی در جهان شاید این باشد که بشریت در سال نو بیش از پیش بازبینی نسبت خود با طبیعت را در دستور کار قرار دهد و سبکی دیگر از تعامل با زیستجهان را ازسرگیرد.
🔸امید دیگر، پایان دوران سلطهگری ترامپی بر جهان است؛ هرچند در همین چند هفتهی باقیمانده نیز خطر برافروختن جنگی دیگر هنوز ممکن است. عصری که مشخصهی آن برآمدن نوع جدیدی از اقتدارگرایی ناسیونال-پوپولیستی توسط افراطیترین جناح راست ملی-مذهبی در امریکا و غرب، ریشخند آرمانهای مدرنیته و ایدئولوژی غالب لیبرالیسم، از جمله دعوی حاکمیت خرد و آزادی و احترام به حقوق بشر-و-شهروند، بويژه حقوق اقلیتها در داخل و حقوق سایر ملتها در خارج، با پایمال همهی میثاقها و قراردادهای بینالمللی نمودار شد. شکست انتخاباتی این گرایش باردیگر امید مهار این بیماری سرمایهداری متاخر را توسط دموکراسی سیاسی در دل مردم این کشورها زنده کرد.
🔹در ایران ما اما چه خبر از سال نو در جهان؟ هیچ! گویی برای صداوسیمای «ملی» کشور، ما در جهان دیگری میزییم. جهانی موازی و منزوی و تافتهی جدابافتهای سرخوش از رؤیای برپایی مجدد نوعی امپراطوری «نوصفوی»! و برغم یکچنین ناهمزمانی نامتجانسی با زمان جهانی چگونه میتوان در صورت قرار گرفتن در معرض تعرض و قربانی شدن، انتظار همبستگی منطقهای و بینالمللی داشت؟
🔸در امر مهار بیماری همهگیر و واکسیناسیون هنوز در اول راهیم و همچنان بیمناک از بازگشت امواج و جهشهای پیاپی ویروس منحوس. و در سپهر سیاسی نیز، از پی انتخابات مقنّنهی سال گذشته که با مشارکت اقلیت بدنهی انتخاباتی به مجلسی تک صداتر و تنها نمایندهی بخشی از پایگاه اجتماعی حاکمیت رسیدیم، اینک سخن از انتخاباتی در میان است که وعدهی برآمدن نظامیان را میدهد و یا روایتی دیگر از همان نوع اصولگرایی عوامگرای آزمودهی پیشین را در صداوسیمای رسمی. از بحرانهای تودرتوی اقتصادی-اجتماعی، سیاسی-دیپلماتیک و بویژه نتایج فرهنگی دهشتناک این بحرانهای مهیب معیشتی خبری، گفتگویی با منتقدان، طرحی برای برونرفت اصلاحی و ساختاری، در میان نیست.
نتیجه اینکه، از پشت پرده و از آنچه قرار است بر سرمان بیآید، بیخبریم..!
در اتوبوس بودم پیرمرد خوشذوقی با ذکر بامزهی مثالها میگفت نمیدانم چه خبر است که این گوجهفرنگیها را چهار برابر قیمت سابق خریدهام، اما در مملکتی که مسئولانش هم میگویند که از طریق رسانهها از اخبار مطلع میشوند، جای تعجب ندارد!
و اما آنچه در هماینجا و هماکنون مایهی امیدواری مردم ماست، اینست که پیشرفت آگاهی و تجربهی متراکم جامعهی مدنی ایران به درجهای رسیده است که بتواند در سال نو و در جهانی مساعدتر برای ازسرگیری بازسازی میهن، در برابر همهی موانع و مشکلات ساختاری از درون مقاومت کند. هم در برابر پاندمی ویروس تاجدار، برغم همهی جهشها و دگردیسی های پیاپیاش، و هم در برابر معادلهای میهنی ترامپیسم.
واقعی یا واهی بودن این امید به آیندهای انسانیتر در سال نو، بستگی دارد از سویی به میزانِ خودشناسی (هویتیابی و تکیه بر امکانات خود)، و از دیگر سو، قدرت تطبیق خویش با هستی، زیستجهان، و همزیستی با جهانیان و بويژه همسایگان در منطقه، در برابر و برغم تمامی قدرتهای مسلط.
#سال_نو_میلادی
#کرونا
#بحران
#امید
#واکسیناسیون
✅ @Dr_ehsanshariati
📌متن در وبسایت احسان شریعتی
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1071
وب سایت رسمی احسان شریعتی
تحویل سال وامید تحول
در ایران ما اما چه خبر از سال نو در جهان؟ هیچ! گویی برای صداوسیمای «ملی» کشور، ما در جهان دیگری میزییم.
🔷🔸بیانیه جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، مدنی و حقوق بشری دراعتراض به مدیریت کرونا و واکسیناسیون
🔷🔸ملت در گروگان قدرت
🔸در شرایطی به سر میبریم که از بیتدبیری و سوءِ مدیریتِ بحرانِ ناشی از بیماری کووید ۱۹ جامعه به سوگ ملی نشسته است. در شرایطی به سر میبریم که حسّ اسارت در نظام اقتدارگرایی که سلامت مردم را فدای بازی سیاست کرده، مضاعف شدهاست. و در شرایطی به سر میبریم که صدای اعتراض داغدیدگان و آسیبدیدگانِ در بحران، به گونههای مختلف طنین افکندهاست.
🔹رویکرد مستبدانه، منش خودکامانه و روش سرکوبگرانه، درکنار پناهبردن به خرافات و مستمسک قراردادن دین، اینبار ملّت را در دام خود به گروگان گرفتهاست. در راس، تصمیم گیریِ شخصی، برای ممانعت از ورود واکسن میشود و در ذیل، بیبهره از خرد و تعهد و بیهراس از سوگندهای حرفهایِ خویش و بیدلنگرانی از جانهای شیرینِ پرپرشده، تبعیت محض از راس میشود و این چنین است که مردم در مرگ و فقر غوطهورند.
🔸ابتدا اصل وجود ویروس و آمار راستین تلفات را پنهان و انکار کردند و واقعیت آن را بهاستهزاء گرفتند، آنگاه این پدیده را ساخت و پرداخت و توطئه دشمن خواندند و حتّی با بازگرداندن پزشکان بدون مرز، کشور را از تجارب جهانی محروم کردند و امّا لاجرم و درنهایت بهاجبار،واقعیت را پذیرفتند و درکنار وعدههای موهوم برای تولید واکسن داخلی، بیدرنگ در تدارک شکار فرصتهای اقتصادی و بهره مندی از منافع آن افتادند و اینک در بزنگاه تغییرات و انتصابات جدید--که اوقات افشاگری است--نقلها و مستنداتی چند، گویای فاجعه بزرگ فساد و سوءِ مدیریت و اتلاف منابع و مردمفریبیهای مرگبارِ این ایام است. تجمیع و تحلیل دادههای اطلاعاتیِ همین افشاگریها، مهر تاییدی بر وجود نظام رانتی و فساد ساختارمندی است که درهمتنیدگی منافع مشترکِ عوامل حکومت، اعم از تولید و تجارت در اقتصاد و همه ارکان قدرت در سیاست را بروشنی به تصویر کشیده است؛ این تصویر نه از جانب مخالفان که از درون خود حکومت بوضوح ترسیم میشود و این چنین است که جانها در دامن سیاست پرپر می شوند، گویی که مردم و بیشاز همه فقرا و محرومان در گروگان قدرتند. به همین دلیل هشدارهای جامعه پزشکی، دانشگاهیان، نهادهای مدنی، کارشناسان و صاحبنظرانِ دردمند یا شنیده نشد، یا سیاه نمایی اعلام شد یا باز هم در ردیف توطئه های دشمن عنوانگردید.
🔹آنچه در این بیست ماه بحران بر مردم گذشتهاست، علیرغم جانفشانیهای جامعه پزشکان، پرستاران و خدمه درمانی، رگبار مرگ مردم بیگناه و آسیب های روحی و روانی و فقر اقتصادی است که از منفعتطلبی و بیکفایتی حکومت ناشی میشود. امروز هرچند صداها در اعتراض به این حقایق رساتر شده است امّا بیم آن میرود که باز هم صداهای برحق، تحت فشارهای امنیتی، به کنج اسارت و بند روند، چنانکه اخیراً هفت تن از وکلا و فعّالان مدنی که درصدد دادخواهی بودند، دستگیر و زندانی شدند.
🔸ما امضا کنندگان زیر بر حسب وظایف انسانی، ملی، دینی و مدنی خویش، از حکومت می خواهیم که در وهله نخست ، همراه با تامین امکانات درمانی، بسرعت امر واکسیناسیون را به صورت همگانی اجرا کند و از برگزاری تجمعّات ایّام محّرم ممانعت بهعمل آورد تا تلفات انسانی متوقف شود و سپس ضروری است نسبت به بی کفایتیها و بیدرایتیها در مدیریت بحران که ملت را به چنین سرنوشتی نشاند، پاسخگو باشد؛ حق امّا چنین حکم میکند دادگاهی صالح و مستقل برای رسیدگی به اتّهام کسانی که در مرگ غیرعمدِ حدّاقل دهها هزار ایرانی عاملیت داشتهاند، تشکیل شود، اگر چه در حالحاضر چنین انتظاری دست نایافتنی است، اما تاریخ نوید دیگری میدهد.
#کرونا
#قدرت
#ملت
#محاکمه
#بحران
#استبداد
✅ @Dr_ehsanshariati
📌اسامی امضا کنندگان در لینک وبسایت احسان شریعتی
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1100
🔷🔸ملت در گروگان قدرت
🔸در شرایطی به سر میبریم که از بیتدبیری و سوءِ مدیریتِ بحرانِ ناشی از بیماری کووید ۱۹ جامعه به سوگ ملی نشسته است. در شرایطی به سر میبریم که حسّ اسارت در نظام اقتدارگرایی که سلامت مردم را فدای بازی سیاست کرده، مضاعف شدهاست. و در شرایطی به سر میبریم که صدای اعتراض داغدیدگان و آسیبدیدگانِ در بحران، به گونههای مختلف طنین افکندهاست.
🔹رویکرد مستبدانه، منش خودکامانه و روش سرکوبگرانه، درکنار پناهبردن به خرافات و مستمسک قراردادن دین، اینبار ملّت را در دام خود به گروگان گرفتهاست. در راس، تصمیم گیریِ شخصی، برای ممانعت از ورود واکسن میشود و در ذیل، بیبهره از خرد و تعهد و بیهراس از سوگندهای حرفهایِ خویش و بیدلنگرانی از جانهای شیرینِ پرپرشده، تبعیت محض از راس میشود و این چنین است که مردم در مرگ و فقر غوطهورند.
🔸ابتدا اصل وجود ویروس و آمار راستین تلفات را پنهان و انکار کردند و واقعیت آن را بهاستهزاء گرفتند، آنگاه این پدیده را ساخت و پرداخت و توطئه دشمن خواندند و حتّی با بازگرداندن پزشکان بدون مرز، کشور را از تجارب جهانی محروم کردند و امّا لاجرم و درنهایت بهاجبار،واقعیت را پذیرفتند و درکنار وعدههای موهوم برای تولید واکسن داخلی، بیدرنگ در تدارک شکار فرصتهای اقتصادی و بهره مندی از منافع آن افتادند و اینک در بزنگاه تغییرات و انتصابات جدید--که اوقات افشاگری است--نقلها و مستنداتی چند، گویای فاجعه بزرگ فساد و سوءِ مدیریت و اتلاف منابع و مردمفریبیهای مرگبارِ این ایام است. تجمیع و تحلیل دادههای اطلاعاتیِ همین افشاگریها، مهر تاییدی بر وجود نظام رانتی و فساد ساختارمندی است که درهمتنیدگی منافع مشترکِ عوامل حکومت، اعم از تولید و تجارت در اقتصاد و همه ارکان قدرت در سیاست را بروشنی به تصویر کشیده است؛ این تصویر نه از جانب مخالفان که از درون خود حکومت بوضوح ترسیم میشود و این چنین است که جانها در دامن سیاست پرپر می شوند، گویی که مردم و بیشاز همه فقرا و محرومان در گروگان قدرتند. به همین دلیل هشدارهای جامعه پزشکی، دانشگاهیان، نهادهای مدنی، کارشناسان و صاحبنظرانِ دردمند یا شنیده نشد، یا سیاه نمایی اعلام شد یا باز هم در ردیف توطئه های دشمن عنوانگردید.
🔹آنچه در این بیست ماه بحران بر مردم گذشتهاست، علیرغم جانفشانیهای جامعه پزشکان، پرستاران و خدمه درمانی، رگبار مرگ مردم بیگناه و آسیب های روحی و روانی و فقر اقتصادی است که از منفعتطلبی و بیکفایتی حکومت ناشی میشود. امروز هرچند صداها در اعتراض به این حقایق رساتر شده است امّا بیم آن میرود که باز هم صداهای برحق، تحت فشارهای امنیتی، به کنج اسارت و بند روند، چنانکه اخیراً هفت تن از وکلا و فعّالان مدنی که درصدد دادخواهی بودند، دستگیر و زندانی شدند.
🔸ما امضا کنندگان زیر بر حسب وظایف انسانی، ملی، دینی و مدنی خویش، از حکومت می خواهیم که در وهله نخست ، همراه با تامین امکانات درمانی، بسرعت امر واکسیناسیون را به صورت همگانی اجرا کند و از برگزاری تجمعّات ایّام محّرم ممانعت بهعمل آورد تا تلفات انسانی متوقف شود و سپس ضروری است نسبت به بی کفایتیها و بیدرایتیها در مدیریت بحران که ملت را به چنین سرنوشتی نشاند، پاسخگو باشد؛ حق امّا چنین حکم میکند دادگاهی صالح و مستقل برای رسیدگی به اتّهام کسانی که در مرگ غیرعمدِ حدّاقل دهها هزار ایرانی عاملیت داشتهاند، تشکیل شود، اگر چه در حالحاضر چنین انتظاری دست نایافتنی است، اما تاریخ نوید دیگری میدهد.
#کرونا
#قدرت
#ملت
#محاکمه
#بحران
#استبداد
✅ @Dr_ehsanshariati
📌اسامی امضا کنندگان در لینک وبسایت احسان شریعتی
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1100
وب سایت رسمی احسان شریعتی
ملت در گروگان قدرت
بیانیه جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، مدنی و حقوق بشری دراعتراض به مدیریت کرونا و واکسیناسیون
🔷🔸در انتظار فرارسیدن سال و سدهای نو
🖋احسان شریعتی
📌هفتادویکمین سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران و روز جهانی نیکبختی (سعادت)
🔸«گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است»
🔹«نقد» درست سنتهای ملی و مذهبی، بهمعنای نفی میراث فرهنگی گذشته (یا «فرادهش» تاریخی) نیست. هدف از نقد در شیوهی نوزایی ملی و نوپیرایی دینی(رنسانس و رفرماسیون)، ازسرگیری یا آغازی نو و دیگر است.
اگر اساس وحدت «ملی» میثاق مبتنی بر حق و عدالت است، قرارداد و قانون اساسی بدون فرهنگ (زبان، دین، هنر، و..تاریخ) اسکلتی است بی جسم و بیروح.
🔹فرهنگ ایرانی برغم همهی تنوع و چندگانگیهایش، یکی از غنیترین فرهنگهای تاریخ بشری است. بهترین نمونه و نمود این مدعا نوروز است (و گاهشماری جلالی که محصول نبوغ ریاضیدانان ایرانی از جمله حکیم خیام بوده است). دقیقترین تقویم جهان و منطبقترین با نظم هستی و ضربآهنگ و نوزایی طبیعت.
همهی تلاشها و مبارزات در راه استقلال، سیادت ملی، یکپارچگی ارضی، احقاق حقوق ملی و اعادهی ثروتهای به تاراج رفتهی مردم میهن و منطقه، از صدر مشروطه تا ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ و تا کنون، در عرصهی بینالمللی، در کنار مبارزه و مجاهدت برای آزادی و حاکمیت قانون و عدالت در صحنهی داخلی، گنجینهای گرانبها از تجربه و آگاهی تاریخی را برای ملت ما بهجای گذارده است که جلوهاش را درفراوردههای هنری و فرهنگی و علمی و در حضور و جنبش جامعهی مدنی ایرانزمین بازمییابیم.
🔸مجموعهی این سرمایهی انسانی و اجتماعی، اعم از خودآگاهی تاریخی، شامل فرهنگ (زبانی، هنری، دینی)، شناختهای علمی و فنی، منش اخلاقی و سیاست مدنی، و بویژه بالاترین دارایی که جوان بودن جمعیت ما است، در کنار منابع غنی و گستردهی طبیعی و جغرافیایی، در آینده ظرفیّت و امکان امیدبخش عظیمی را در برابر موانع بزرگ و بحرانهای تودرتو و رویارو میآفریند.
🔹فرارسیدن سال نو را با این امید و آرزوی سالی سرشار از سلامت و سعادت، با نیایش خطاب به نیروی متعال هستی که تحولآفرین و منقلبکنندهی دلها و دیدههاست، به انتظار نشستهایم ...
گر چنین است، «حافظ! (دیگر) منشین بی می و معشوق زمانی،
کایام گل و یاسمن و عید صیام است.»
#وفاق_ملی
#بحران
#نوروز
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
📌هفتادویکمین سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران و روز جهانی نیکبختی (سعادت)
🔸«گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است»
🔹«نقد» درست سنتهای ملی و مذهبی، بهمعنای نفی میراث فرهنگی گذشته (یا «فرادهش» تاریخی) نیست. هدف از نقد در شیوهی نوزایی ملی و نوپیرایی دینی(رنسانس و رفرماسیون)، ازسرگیری یا آغازی نو و دیگر است.
اگر اساس وحدت «ملی» میثاق مبتنی بر حق و عدالت است، قرارداد و قانون اساسی بدون فرهنگ (زبان، دین، هنر، و..تاریخ) اسکلتی است بی جسم و بیروح.
🔹فرهنگ ایرانی برغم همهی تنوع و چندگانگیهایش، یکی از غنیترین فرهنگهای تاریخ بشری است. بهترین نمونه و نمود این مدعا نوروز است (و گاهشماری جلالی که محصول نبوغ ریاضیدانان ایرانی از جمله حکیم خیام بوده است). دقیقترین تقویم جهان و منطبقترین با نظم هستی و ضربآهنگ و نوزایی طبیعت.
همهی تلاشها و مبارزات در راه استقلال، سیادت ملی، یکپارچگی ارضی، احقاق حقوق ملی و اعادهی ثروتهای به تاراج رفتهی مردم میهن و منطقه، از صدر مشروطه تا ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ و تا کنون، در عرصهی بینالمللی، در کنار مبارزه و مجاهدت برای آزادی و حاکمیت قانون و عدالت در صحنهی داخلی، گنجینهای گرانبها از تجربه و آگاهی تاریخی را برای ملت ما بهجای گذارده است که جلوهاش را درفراوردههای هنری و فرهنگی و علمی و در حضور و جنبش جامعهی مدنی ایرانزمین بازمییابیم.
🔸مجموعهی این سرمایهی انسانی و اجتماعی، اعم از خودآگاهی تاریخی، شامل فرهنگ (زبانی، هنری، دینی)، شناختهای علمی و فنی، منش اخلاقی و سیاست مدنی، و بویژه بالاترین دارایی که جوان بودن جمعیت ما است، در کنار منابع غنی و گستردهی طبیعی و جغرافیایی، در آینده ظرفیّت و امکان امیدبخش عظیمی را در برابر موانع بزرگ و بحرانهای تودرتو و رویارو میآفریند.
🔹فرارسیدن سال نو را با این امید و آرزوی سالی سرشار از سلامت و سعادت، با نیایش خطاب به نیروی متعال هستی که تحولآفرین و منقلبکنندهی دلها و دیدههاست، به انتظار نشستهایم ...
گر چنین است، «حافظ! (دیگر) منشین بی می و معشوق زمانی،
کایام گل و یاسمن و عید صیام است.»
#وفاق_ملی
#بحران
#نوروز
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸«وهن آباد»
🖋احسان شریعتی
🔸همه میدانیم که درد علامت بیماری است و نه علت آن. سازوکار درد یک آسیب و جراحت بافتی و ضرورت مبارزه و معالجه را به بدن اعلام میکند. حذف سازوکار اعلام درد بدون پرداختن به سبب اصلی، سرانجامی جز گسترش بیماری و از پای درآوردن بیمار در بر ندارد.
🔹بازداشتن پژوهشگران آسیبشناس اجتماعی (همچون سعید مدنی ها و..) و یا فعالان رسانه و مطبوعات (همچون کیوان صمیمی ها و...) از ادامهی کار نه فقط به ضرر مصالح جامعه و جامعهی علمی کشور است، بل که به نفع حاکمیت و نظام نیز نیست زیرا او را از واقعیت و عمق بحران های اجتماعی غافل میسازد و در برابر خطر انفجارهای محتمل ناگهانی غافلگیر.
بدتر آن که توجه نظام اطلاعاتی-امنیتی حاکم بر کشور را از خطر واقعی قدرت های متخاصم و در حال جنگ با وی منحرف و نیرویش را درگیر حاشیه، نیروهای داخلی ملی و مردم می سازد. و البته «غرض» نیروی نفوذی یا مشکوکی که می کوشد از درون نظام تیشه به ریشه ی او بزند نیز با استفاده از «جهل» سایرین، اجرای همین هدف و نتیجه ی تاکتیکی است.
🔸نتیجه آن چیزی است که در عرصه های گوناگون اجتماعی و اقتصادی، سیاسی، دیپلوماتیک، و امنیتی شاهدیم: بی لیاقتی، بلاتکلیفی، به غفلت گذرانی، سوءمدیریت، فساد، و.. سردرگمی در کلاف بحران های تودرتوی معطوف به فروپاشی!
#ایران
#فساد
#بحران
#فروپاشی
#وهن_آباد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸همه میدانیم که درد علامت بیماری است و نه علت آن. سازوکار درد یک آسیب و جراحت بافتی و ضرورت مبارزه و معالجه را به بدن اعلام میکند. حذف سازوکار اعلام درد بدون پرداختن به سبب اصلی، سرانجامی جز گسترش بیماری و از پای درآوردن بیمار در بر ندارد.
🔹بازداشتن پژوهشگران آسیبشناس اجتماعی (همچون سعید مدنی ها و..) و یا فعالان رسانه و مطبوعات (همچون کیوان صمیمی ها و...) از ادامهی کار نه فقط به ضرر مصالح جامعه و جامعهی علمی کشور است، بل که به نفع حاکمیت و نظام نیز نیست زیرا او را از واقعیت و عمق بحران های اجتماعی غافل میسازد و در برابر خطر انفجارهای محتمل ناگهانی غافلگیر.
بدتر آن که توجه نظام اطلاعاتی-امنیتی حاکم بر کشور را از خطر واقعی قدرت های متخاصم و در حال جنگ با وی منحرف و نیرویش را درگیر حاشیه، نیروهای داخلی ملی و مردم می سازد. و البته «غرض» نیروی نفوذی یا مشکوکی که می کوشد از درون نظام تیشه به ریشه ی او بزند نیز با استفاده از «جهل» سایرین، اجرای همین هدف و نتیجه ی تاکتیکی است.
🔸نتیجه آن چیزی است که در عرصه های گوناگون اجتماعی و اقتصادی، سیاسی، دیپلوماتیک، و امنیتی شاهدیم: بی لیاقتی، بلاتکلیفی، به غفلت گذرانی، سوءمدیریت، فساد، و.. سردرگمی در کلاف بحران های تودرتوی معطوف به فروپاشی!
#ایران
#فساد
#بحران
#فروپاشی
#وهن_آباد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆 چشم انداز شریعتی رویاروی بحران امروز
🔆ساختن همبستگی : در ستایش رویای مشترک
📍بنیاد فرهنگی شریعتی برگزار می کند 📍
🔆چهلو پنجمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی
🔅ارائه:
🎙رضا امیدی
🎙فهیمه بهرامی
🎙آرمان ذاکری
🎙مسلم زمانی
🎙احسان شریعتی
🎙جواد کاشی
🎙شیما کاشی
🎙مجتبی مهدوی
🔆زمان: یک شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
⏱ساعت: ۹ شب
🏛 کلاب سمپوزیوم شریعتی
🔹🔸لینک برنامه: چشم انداز شریعتی رویاروی بحران امروز
#چهل_پنجمین_یادمان
#دکتر_علی_شریعتی
#چشم_انداز
#بحران
#همبستگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🔆ساختن همبستگی : در ستایش رویای مشترک
📍بنیاد فرهنگی شریعتی برگزار می کند 📍
🔆چهلو پنجمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی
🔅ارائه:
🎙رضا امیدی
🎙فهیمه بهرامی
🎙آرمان ذاکری
🎙مسلم زمانی
🎙احسان شریعتی
🎙جواد کاشی
🎙شیما کاشی
🎙مجتبی مهدوی
🔆زمان: یک شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
⏱ساعت: ۹ شب
🏛 کلاب سمپوزیوم شریعتی
🔹🔸لینک برنامه: چشم انداز شریعتی رویاروی بحران امروز
#چهل_پنجمین_یادمان
#دکتر_علی_شریعتی
#چشم_انداز
#بحران
#همبستگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
Audio
🔷🔆📼 فایل صوتی چشم انداز شریعتی رویاروی بحران امروز
🔆ساختن همبستگی : در ستایش رویای مشترک
🔆چهلو پنجمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی
🔅ارائه:
🎙رضا امیدی
🎙فهیمه بهرامی
🎙آرمان ذاکری
🎙مسلم زمانی
🎙احسان شریعتی
🎙جواد کاشی
🎙شیما کاشی
🎙مجتبی مهدوی
🔆زمان: یک شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
#چهل_پنجمین_یادمان
#دکتر_علی_شریعتی
#چشم_انداز
#بحران
#همبستگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🔆ساختن همبستگی : در ستایش رویای مشترک
🔆چهلو پنجمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی
🔅ارائه:
🎙رضا امیدی
🎙فهیمه بهرامی
🎙آرمان ذاکری
🎙مسلم زمانی
🎙احسان شریعتی
🎙جواد کاشی
🎙شیما کاشی
🎙مجتبی مهدوی
🔆زمان: یک شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
#چهل_پنجمین_یادمان
#دکتر_علی_شریعتی
#چشم_انداز
#بحران
#همبستگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF