از عید به عید:
درسِ گسست و نوزایی
🖋 احسان شریعتی
سالِ نو فرارسید؛ نوروزِ باستانی از نو زاد؛ جشنِ جهان برپا شد و ..،
در «ایّامِ گل و یاسمن»، «عیدِ صیام» نیز از راه رسید
(فطر: «گسست» با گذشته و بازگشت به «سرشتِ» طبیعی).
اسطورههایِ ملی و آیینهایِ دینی ما همواره آموختهاند که از طبیعت بیآموزیم:
درسِ نوآفرینی و ازسرگیریِ مستمر را، تغییر-و- تحولخواهی و توسعه و رشدِ موزون و پایدار را.
این آموزهها را ما اما، بدل به فسانههایِ موهوم و خرافههایِ مجزوم میسازیم و همواره «نصایحالملوک» میسرائیم و کهنْحدیثِهای اسکندریِ «تقدیر»پندارانه که پیآمدش «بازگشتِ جاودانِ همان»، تکرارِ عاداتِ قدیم و تجدیدِ تولیدِ «سرشتهایِ خودکامگی» است («طبایع الإستبداد» بهتعبیرِ عبدالرحمان کواکبی)؛ و خلاصه چرخیدنِ دربِ (اقتدار) بر همان پاشنهی همیشگی.
و گویی با الهام از فرمولِ مشهورِ نویسندهی ایتالیاییِ (در رمانِ «یوزپلنگ»)، همه چیز باید تغییر مییافت تا همه چیز همانطور که بود میماند!
نشانش همین حساسیتی که مقاماتِ و تصمیمگیرانِ اطلاعاتی-امنیتیِ کشور و نظام، نسبت به یک جامعهشناس، پژوهشگرِ آسیبهایِ حادِ اجتماعی، دکتر سعید مدنی، نشان دادهاند، که علاوه بر محکومیتِ ناعادلانه به تحملِ حبس بهجرمِ نقدِ وضعِ موجود و دگراندیشی، خانوادهی او نیز باید بهای این «تبعید در زندان» را بپردازد!
و یا موردِ شرمآورِ دیگر، در شرایطِ خطیری که نغمهی شومِ جغدِ جنگ بر منطقهی خاورمیانه طنین افکنده و کشور (و نظام) از چند سو آماجِ حملات (و تجاوزاتِ) نظامی قرار گرفته و رژیمِ اشغالگرِ صهیونیستی دست به «نسلکشیِ» کمسابقه، کشتارِ منظمِ جمعی زده و مشغولِ پاکسازیِ قومی است و تخریب و شخم زدنِ فلسطین و منطقه، دلمشغولیِ برخی از آقایانِ قضات، معطوف به مکشوف شدنِ تارِ موی یک مدرسِ دانشگاهیِ اسلامپژوه در فقه-و-حقوق، سرکار خانمِ دکتر صدیقه وسمقی، است که برغمِ بیماری و مشکلِ بینایی، به این شکل بازداشت و محبوس شده است!
۱۱۸ سال از «پیروزیِ» انقلابِ مشروطه میگذرد؛ معضلِ عدالتِ (بهویژه سیاسی) و «عدالتخانه» (حکومتِ قانون-بنیاد)، و (تعارضِ) قانونِ اساسی اما، بهمثابهی مسئله و مطالبهیِ اصلیِ انقلاب، همچنان «حل»ناشده باقی مانده است.
و ۴۶ سال پس از وقوعِ دومین انقلابِ «پیروز» که خود را گسستِ قاطعِ با سنتِ دیروز و تغییرِ اساسیِ نظامِ سلطنت به جمهوری میدانست؛
موضوعاتِ روز و مشکلاتِ جاری امروز ما کدامند؟
آیا همین دو نمونهی فوق، در ارزیابی ترازنامهی توسعهی کشور، نشانگرِ ناکامیِ مردمسالاری از پیِ دو انقلابِ معاصرِ نیست؟ و این که این ناکامیها نمیبایست مردمِ مبارزِ ما را از پیگیریِ تلاش در راهِ آزادی و عدالت و توسعه نومید سازند؟
نه!
جشنِ جهان (نو-روز) و عیدِ گسست (فطر) به ما میآموزند که از طبیعت بیآموزیم که «آفتاب هر روز از نو برمیخیزد» (و به تعبیرِ هراکلیت «تازه است»)، و «پای را نتوان دو بار در یک رودخانه نهاد»، پس (بهتعبیرِ قرآنی) «از جریانِ رودخانه، آبِ زیرین که بهنفع مردم است خواهد ماند و کف رویِ آب به بیرون پرتاب خواهد شد».
زمان آبستنِ آینده است،
و سرانجام، نور بر تیرگی
و زندگی بر مرگ پیروز خواهند گشت.
***
#نگاه_روز
#انقلاب_اصلاح
#ملی_مذهبی
#استبداد_استحمار
🔆 @Dr_ehsanshariati
درسِ گسست و نوزایی
🖋 احسان شریعتی
سالِ نو فرارسید؛ نوروزِ باستانی از نو زاد؛ جشنِ جهان برپا شد و ..،
در «ایّامِ گل و یاسمن»، «عیدِ صیام» نیز از راه رسید
(فطر: «گسست» با گذشته و بازگشت به «سرشتِ» طبیعی).
اسطورههایِ ملی و آیینهایِ دینی ما همواره آموختهاند که از طبیعت بیآموزیم:
درسِ نوآفرینی و ازسرگیریِ مستمر را، تغییر-و- تحولخواهی و توسعه و رشدِ موزون و پایدار را.
این آموزهها را ما اما، بدل به فسانههایِ موهوم و خرافههایِ مجزوم میسازیم و همواره «نصایحالملوک» میسرائیم و کهنْحدیثِهای اسکندریِ «تقدیر»پندارانه که پیآمدش «بازگشتِ جاودانِ همان»، تکرارِ عاداتِ قدیم و تجدیدِ تولیدِ «سرشتهایِ خودکامگی» است («طبایع الإستبداد» بهتعبیرِ عبدالرحمان کواکبی)؛ و خلاصه چرخیدنِ دربِ (اقتدار) بر همان پاشنهی همیشگی.
و گویی با الهام از فرمولِ مشهورِ نویسندهی ایتالیاییِ (در رمانِ «یوزپلنگ»)، همه چیز باید تغییر مییافت تا همه چیز همانطور که بود میماند!
نشانش همین حساسیتی که مقاماتِ و تصمیمگیرانِ اطلاعاتی-امنیتیِ کشور و نظام، نسبت به یک جامعهشناس، پژوهشگرِ آسیبهایِ حادِ اجتماعی، دکتر سعید مدنی، نشان دادهاند، که علاوه بر محکومیتِ ناعادلانه به تحملِ حبس بهجرمِ نقدِ وضعِ موجود و دگراندیشی، خانوادهی او نیز باید بهای این «تبعید در زندان» را بپردازد!
و یا موردِ شرمآورِ دیگر، در شرایطِ خطیری که نغمهی شومِ جغدِ جنگ بر منطقهی خاورمیانه طنین افکنده و کشور (و نظام) از چند سو آماجِ حملات (و تجاوزاتِ) نظامی قرار گرفته و رژیمِ اشغالگرِ صهیونیستی دست به «نسلکشیِ» کمسابقه، کشتارِ منظمِ جمعی زده و مشغولِ پاکسازیِ قومی است و تخریب و شخم زدنِ فلسطین و منطقه، دلمشغولیِ برخی از آقایانِ قضات، معطوف به مکشوف شدنِ تارِ موی یک مدرسِ دانشگاهیِ اسلامپژوه در فقه-و-حقوق، سرکار خانمِ دکتر صدیقه وسمقی، است که برغمِ بیماری و مشکلِ بینایی، به این شکل بازداشت و محبوس شده است!
۱۱۸ سال از «پیروزیِ» انقلابِ مشروطه میگذرد؛ معضلِ عدالتِ (بهویژه سیاسی) و «عدالتخانه» (حکومتِ قانون-بنیاد)، و (تعارضِ) قانونِ اساسی اما، بهمثابهی مسئله و مطالبهیِ اصلیِ انقلاب، همچنان «حل»ناشده باقی مانده است.
و ۴۶ سال پس از وقوعِ دومین انقلابِ «پیروز» که خود را گسستِ قاطعِ با سنتِ دیروز و تغییرِ اساسیِ نظامِ سلطنت به جمهوری میدانست؛
موضوعاتِ روز و مشکلاتِ جاری امروز ما کدامند؟
آیا همین دو نمونهی فوق، در ارزیابی ترازنامهی توسعهی کشور، نشانگرِ ناکامیِ مردمسالاری از پیِ دو انقلابِ معاصرِ نیست؟ و این که این ناکامیها نمیبایست مردمِ مبارزِ ما را از پیگیریِ تلاش در راهِ آزادی و عدالت و توسعه نومید سازند؟
نه!
جشنِ جهان (نو-روز) و عیدِ گسست (فطر) به ما میآموزند که از طبیعت بیآموزیم که «آفتاب هر روز از نو برمیخیزد» (و به تعبیرِ هراکلیت «تازه است»)، و «پای را نتوان دو بار در یک رودخانه نهاد»، پس (بهتعبیرِ قرآنی) «از جریانِ رودخانه، آبِ زیرین که بهنفع مردم است خواهد ماند و کف رویِ آب به بیرون پرتاب خواهد شد».
زمان آبستنِ آینده است،
و سرانجام، نور بر تیرگی
و زندگی بر مرگ پیروز خواهند گشت.
***
#نگاه_روز
#انقلاب_اصلاح
#ملی_مذهبی
#استبداد_استحمار
🔆 @Dr_ehsanshariati