🔷🔸فلسفه و زندگی روزمره
🖋🎙گفتگو دکتر احسان شریعتی با روزنامه اعتماد شنبه ۱۴ اردیبهشت
📌قسمت های از این گفتگو به شرح ذیل می باشد
🔸بهداشت یک موضوع عمومی است که عموم مردم میبایست آن را بنابه نیاز خود فرابگیرند. درباره حوزه اندیشه هم همین اتفاق میتواند بیفتد؛ یعنی مثلا در حوزه فلسفه سیاسی، اینکه شهروند کیست و چه حقوق و وظایفی دارد و..، را عموم مردم میبایست بدانند.
🔹خبرساز بودن پدیده مهمی میشود و اینرا هم تعداد لایک مشخص میکند و گاهی هم شما طوری موضع میگیرید که «لایکآور» باشد! البته این پدیده در ژورنالیسم هم هست که همان ژورنالیسم نوع زرد است.
🔸در قیاس با انجمنهای اسلامی که به تفکر اصلاحطلبی نزدیک بودهاند، انجمنهای صنفی در دانشگاهها فعال شدهاند که هم رادیکالتر هستند و هم مباحث مربوط به عدالت اجتماعی را بیشتر دنبال میکنند. اما بهطورکلی در جامعه علاقه به مسایل عمیق کمتر شده و اینرا از نشانههای بسیاری میتوان فهمید، از تیراژ کتاب گرفته تا کمتوجهی به جلسات فرهنگی.
🔹 متفکر (فیلسوف) و روشنفکر دو نقش متفاوت با یکدیگر بازی میکنند؛ متفکر تنها به دنبال «حقیقت» کلی است و میخواهد بهشکلی ریشهای به نفس امور بیندیشد و به همین دلیل از منزوی شدن نمیترسد. اما روشنفکر کسی است که در ضمن میخواهد با عامه مردم ارتباط ذهنی برقرار و دیالوگ کند. روشنفکر به این معنا ادامهدهنده راه پیامبران است.
🔸 فلسفه باید در متن درگیریها قرار بگیرد و بزرگی یابد و تعهد خود را نشان دهد تا برای عموم جالب توجه شود. ورود به مسایل انضمامی مردم گاه برای روشنفکرانی کسر شأن مینماید و به همین بهانه وارد این حوزهها نمیشوند. درحالیکه وقتی فلسفه به این مسایل بپردازد، میتواند افق و بُعد جدیدی را بگشاید که منجر به برسازی بدیل و آلترناتیو مطلوبتری برای وضع موجود گردد.
🔹پدیدهٔ سقراط انقلابی در تاریخ فلسفه محسوب میشود. این بنیانگذار، این ایده را مطرح ساخت که موضوع اصلی فلسفه خود انسان است و نه طبیعت(فوزیس) یا کیهان(کاسموس). توصیهٔ «خودت را بشناس!» به همین موضوع اشاره داشت.
🔸 سقراط معتقد بود فلسفه علمی حضوری است و باید در «کلام» حضور یا زندگی خود را نشان دهد و نه در نوشتار. به بیان دیگر، فلسفه باید زنده و حاضر و شاهد و گواه باشد. بنابراین سقراط با سخنگفتن با مردم تلاش میکرد تا حقایق و معارفی را که به باور او فراموش شده بود را به یاد آدمیان آورد.
#فلسفه
#زندگی_روزمره
#گفتگو
#روزنامه_اعتماد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 برای مطالعه کامل این گفتگو به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://telegra.ph/فلسفه-و-زندگی-روزمره-05-04
🖋🎙گفتگو دکتر احسان شریعتی با روزنامه اعتماد شنبه ۱۴ اردیبهشت
📌قسمت های از این گفتگو به شرح ذیل می باشد
🔸بهداشت یک موضوع عمومی است که عموم مردم میبایست آن را بنابه نیاز خود فرابگیرند. درباره حوزه اندیشه هم همین اتفاق میتواند بیفتد؛ یعنی مثلا در حوزه فلسفه سیاسی، اینکه شهروند کیست و چه حقوق و وظایفی دارد و..، را عموم مردم میبایست بدانند.
🔹خبرساز بودن پدیده مهمی میشود و اینرا هم تعداد لایک مشخص میکند و گاهی هم شما طوری موضع میگیرید که «لایکآور» باشد! البته این پدیده در ژورنالیسم هم هست که همان ژورنالیسم نوع زرد است.
🔸در قیاس با انجمنهای اسلامی که به تفکر اصلاحطلبی نزدیک بودهاند، انجمنهای صنفی در دانشگاهها فعال شدهاند که هم رادیکالتر هستند و هم مباحث مربوط به عدالت اجتماعی را بیشتر دنبال میکنند. اما بهطورکلی در جامعه علاقه به مسایل عمیق کمتر شده و اینرا از نشانههای بسیاری میتوان فهمید، از تیراژ کتاب گرفته تا کمتوجهی به جلسات فرهنگی.
🔹 متفکر (فیلسوف) و روشنفکر دو نقش متفاوت با یکدیگر بازی میکنند؛ متفکر تنها به دنبال «حقیقت» کلی است و میخواهد بهشکلی ریشهای به نفس امور بیندیشد و به همین دلیل از منزوی شدن نمیترسد. اما روشنفکر کسی است که در ضمن میخواهد با عامه مردم ارتباط ذهنی برقرار و دیالوگ کند. روشنفکر به این معنا ادامهدهنده راه پیامبران است.
🔸 فلسفه باید در متن درگیریها قرار بگیرد و بزرگی یابد و تعهد خود را نشان دهد تا برای عموم جالب توجه شود. ورود به مسایل انضمامی مردم گاه برای روشنفکرانی کسر شأن مینماید و به همین بهانه وارد این حوزهها نمیشوند. درحالیکه وقتی فلسفه به این مسایل بپردازد، میتواند افق و بُعد جدیدی را بگشاید که منجر به برسازی بدیل و آلترناتیو مطلوبتری برای وضع موجود گردد.
🔹پدیدهٔ سقراط انقلابی در تاریخ فلسفه محسوب میشود. این بنیانگذار، این ایده را مطرح ساخت که موضوع اصلی فلسفه خود انسان است و نه طبیعت(فوزیس) یا کیهان(کاسموس). توصیهٔ «خودت را بشناس!» به همین موضوع اشاره داشت.
🔸 سقراط معتقد بود فلسفه علمی حضوری است و باید در «کلام» حضور یا زندگی خود را نشان دهد و نه در نوشتار. به بیان دیگر، فلسفه باید زنده و حاضر و شاهد و گواه باشد. بنابراین سقراط با سخنگفتن با مردم تلاش میکرد تا حقایق و معارفی را که به باور او فراموش شده بود را به یاد آدمیان آورد.
#فلسفه
#زندگی_روزمره
#گفتگو
#روزنامه_اعتماد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 برای مطالعه کامل این گفتگو به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://telegra.ph/فلسفه-و-زندگی-روزمره-05-04
Telegraph
فلسفه و زندگی روزمره
گفتگو دکتر احسان شریعتی با روزنامه اعتماد • در سالهای اخیر تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا فلسفه در میان عموم مردم رواج پیدا کند؛ نمونهاش هم کتابهای فلسفی است با موضوعاتی نظیر عشق، کار، آرامش و سایر مسایل زندگی روزمره که بهوفور چاپ و منتشر میشوند.…
🔷🔸احسان شریعتی: حیات فکری، جدلی و علمی در دانشگاه های ما غایب است
🔷📌گزارش ایران آنلاین از جلسه نقد کتاب «فلسفه دانشگاه» با حضور محمدرضا بهشتی و احسان شریعتی
🔸احسان شریعتی، نفس تدوین چنین اثری در باب دانشگاه را مغتنم شمرد و معتقد است که کتاب «فلسفه دانشگاه» بحث تازه ای را درباره رسالت دانشگاه و ماهیت آن از نظرگاهی فلسفی باز کرده است، موضوعی که کمتر در جامعه ما به آن پرداخته شده است.
🔹 به باور او، علیرغم اینکه کتاب کوشیده تا ماهیت دانشگاه و فلسفه آن را به تامل بگذارد اما میان بخش هایی که در کنار هم چیده شده، نتوانسته دیالوگی ایجاد کند. او همچنین عنوان کرد که مفاهیم مرکزی در کتاب «فلسفه دانشگاه» به درستی منتقل نشده و غلط های تایپی بسیاری در کتاب به چشم می خورد و بر ویراستاری مجدد آن تاکید کرد.
🔸احسان شریعتی از نظر محتوایی نیز به مقاله دکتر عبدالکریمی که در این کتاب منتشر شده است، متمرکز شد و معتقد است که دیدگاه هایدگر در خصوص دانشگاه در این بخش به شکل صریح و روشنی منتقل نشده است.
🔹او در ادامه بر بخش دوم کتاب که به وضعیت دانشگاه در ایران اختصاص دارد، پرداخت و عنوان کرد که شکلگیری دانشگاه و مدرنیته در ایران برخلاف اروپا و غرب در تدوام هم نبوده اند. به زعم او، مدرنیته به صورتی منقطع و آمرانه در جامعه ما مستقر شد و نتوانست مدل معرفتی و انسان تازه بیافریند.
🔸شریعتی از دو دپارتمان فلسفه اسلامی و فلسفه غرب در سیستم دانشگاهی و عدم ارتباط و دیالوگ بین آنها نیز سخن گفت و معتقد است که این دو چون صورت بندی های متفاوتی دارند، نتوانسته اند با هم وارد گفت وگو شوند.
🔹او همچنین عنوان کرد که در دانشگاه های ما بحث علمی میان اساتید و دانشجویان آن چنان که باید در نمی گیرد و حیات فکری پویایی دیده نمی شود و به تعبیری حیات فکری، جدلی و علمی در دانشگاه های ما غایب است و تاکید کرد که ما نتوانسته ایم مساله محور باشیم و چشم انداز تعریف کنیم و دانشگاه های ما صرفا به یک کارخانه مدرک سازی تقلیل پیدا کرده اند.
🔸او در پایان افزود کتاب در نهایت راه حلی برای برون رفت دانشگاه از وضعیت نه چندان مطلوبی که در آن به سر می برد، ارائه نمی کند و به نمی دانم سقراطی بسنده می کند.
#فلسفه_دانشگاه
#گزارش
#سخنرانی
#احسان_شریعتی
📌گزارش کامل نشست نقد کتاب «فلسفه دانشگاه» به همراه متن دیگر سخنران ها در لینک زیر👇👇
http://www.ion.ir/news/508491/نشست-نقد-و-بررسی-کتاب-فلسفه-دانشگاه
🔷📌گزارش ایران آنلاین از جلسه نقد کتاب «فلسفه دانشگاه» با حضور محمدرضا بهشتی و احسان شریعتی
🔸احسان شریعتی، نفس تدوین چنین اثری در باب دانشگاه را مغتنم شمرد و معتقد است که کتاب «فلسفه دانشگاه» بحث تازه ای را درباره رسالت دانشگاه و ماهیت آن از نظرگاهی فلسفی باز کرده است، موضوعی که کمتر در جامعه ما به آن پرداخته شده است.
🔹 به باور او، علیرغم اینکه کتاب کوشیده تا ماهیت دانشگاه و فلسفه آن را به تامل بگذارد اما میان بخش هایی که در کنار هم چیده شده، نتوانسته دیالوگی ایجاد کند. او همچنین عنوان کرد که مفاهیم مرکزی در کتاب «فلسفه دانشگاه» به درستی منتقل نشده و غلط های تایپی بسیاری در کتاب به چشم می خورد و بر ویراستاری مجدد آن تاکید کرد.
🔸احسان شریعتی از نظر محتوایی نیز به مقاله دکتر عبدالکریمی که در این کتاب منتشر شده است، متمرکز شد و معتقد است که دیدگاه هایدگر در خصوص دانشگاه در این بخش به شکل صریح و روشنی منتقل نشده است.
🔹او در ادامه بر بخش دوم کتاب که به وضعیت دانشگاه در ایران اختصاص دارد، پرداخت و عنوان کرد که شکلگیری دانشگاه و مدرنیته در ایران برخلاف اروپا و غرب در تدوام هم نبوده اند. به زعم او، مدرنیته به صورتی منقطع و آمرانه در جامعه ما مستقر شد و نتوانست مدل معرفتی و انسان تازه بیافریند.
🔸شریعتی از دو دپارتمان فلسفه اسلامی و فلسفه غرب در سیستم دانشگاهی و عدم ارتباط و دیالوگ بین آنها نیز سخن گفت و معتقد است که این دو چون صورت بندی های متفاوتی دارند، نتوانسته اند با هم وارد گفت وگو شوند.
🔹او همچنین عنوان کرد که در دانشگاه های ما بحث علمی میان اساتید و دانشجویان آن چنان که باید در نمی گیرد و حیات فکری پویایی دیده نمی شود و به تعبیری حیات فکری، جدلی و علمی در دانشگاه های ما غایب است و تاکید کرد که ما نتوانسته ایم مساله محور باشیم و چشم انداز تعریف کنیم و دانشگاه های ما صرفا به یک کارخانه مدرک سازی تقلیل پیدا کرده اند.
🔸او در پایان افزود کتاب در نهایت راه حلی برای برون رفت دانشگاه از وضعیت نه چندان مطلوبی که در آن به سر می برد، ارائه نمی کند و به نمی دانم سقراطی بسنده می کند.
#فلسفه_دانشگاه
#گزارش
#سخنرانی
#احسان_شریعتی
📌گزارش کامل نشست نقد کتاب «فلسفه دانشگاه» به همراه متن دیگر سخنران ها در لینک زیر👇👇
http://www.ion.ir/news/508491/نشست-نقد-و-بررسی-کتاب-فلسفه-دانشگاه
Telegram
attach📎
احسان شريعتی Ehsan Shariati
@iran_sociology
سخنرانی_دکتر_احسان_شریعتی_فلسفه.mp3
55.4 MB
📼فایل سخرانی احسان شریعتی در جلسه نقد کتاب(( فلسفه دانشگاه))
#فلسفه_دانشگاه
#سخنرانی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
#فلسفه_دانشگاه
#سخنرانی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸از فلسفه تا سیاست رهایی بخش
🔹🔸جلسه نقد وبررسی کتاب (( هرمنوتیک به سیاست رهایی بخش))
🎙خلاصه بحث احسان شریعتی
🔸از همان آغاز خواندن مفاهیمی مانند «پداگوژی(آموزش شناسی) امید» و «آرزوهای اتوپیایی » و «سیاست رهائیبخش از رنج و بند» در این کتاب و در ایام کرونایی نشاطآور است. میسگلد در مقام شاگرد گادامر و هایدگرپژوه و همراه هابرماس و..، شاهد زندهٔ یکی از مهمترین پرتلاطمترین ادوار تاریخ اروپا بهلحاظ فکری و سیاسی بوده است و پس از مهاجرت به کانادا و حضور در امریکا و امریکای لاتین و..، با همهٔ گرایشات فلسفی غرب آشنا بوده و مشارکت داشته است. در دوران پژوهش دکترای خود پیرامون پیآمدهای اخلاقی و سیاسی اندیشهٔ هایدگر، و طی دیداری که در دانشگاه تورنتو با وی داشتم، از رویکرد متعادل او در نقد و بهرهگیری از جنبههای منفی و مثبت یکی از مؤثرترین فیلسوفان معاصر اروپای قارهای که یکی از بزرگترین اشتباهات قرن را نیز مرتکب شده است، استفاده کردهام. تز دکترای او دربارهٔ مفاهیم «وجدان، تقصیر ( Schuld یا بدهی داشتن به آلمانی)، و کلیت وجودی انسان-دازاین نزد هایدگر در نسبت با بنیادریزی اخلاق کانتی» زیرنظر گادامر، نشان از تعلقخاطر به اخلاق (و سپس نسبت و تلاقی آن با سیاست) دارد. او ضمن نقد سویههای محافظهکارانه در مقاطعی از مسیر حرکت فکری هایدگر و گادامر از جنبههای پیشروی این اندیشه از جمله آنچه «زیستبومگرایی ژرفایی» خوانده میشود، بهره میگیرد. همچنین در حین سکولار ماندن به جستجوی معنویتهایی تازه در غرب (الهیات رهاییبخش امریکای لاتین) و در شرق (بودیسم و..) میپردازد؛ و بر افقهای متنوع فکری در جهان جنوب و شرق رویی گشاده دارد (برای نمونه از مقایسه خود با شریعتی در ایران و اسلام و فانون در جهان سوم و یافتن مخاطبهایی برای گفتگو در سایر کشورها از امریکای لاتین- پائولو فریره - تا هند –واندانا شیوا- و...، استقبال میکند).
میدانیم که به تعبیر ژانیکو هایدگرشناس فرانسوی پنج وظیفهٔ فلسفهٔ هستی عبارت بودند از: پاسخ به فلسفه با ساختگشایی تاریخ آن؛ بازاندیشی انسان؛ مواجهه با تقدیر قدرت علم؛ مقابله با غربیشدن جهان و زبانها و فرهنگهای دیگر؛ طرح مجدد پرسش از امر قدسی. و از این میان، وظیفههای چهارم و پنجم بویژه به موقعیت ما مربوط است.
🔹نخستین نکتهٔ مهم زندگی فکری او چرخش از تآمل فلسفی به تعهد سیاسی است که یادآور مباحثی چون «پایان فلسفه و آغاز تفکر» هایدگر و اندیشهٔ پسامتافیزیکی هابرماس و «پساها و پایانها»ی دیگر، و بویژه تأثیرپذیری از نوعملگرایی رورتی و ..، است که نباید بهمعنای کنارگذاردن اندیشهورزی بنیادین در رویکرد اجتماعی و سیاسی تلقی شود، بلکه رفع توهم انتظار از فلسفه بمثابهٔ متافیزیک و نظامهای انتزاعی ذهنی در برابر بغرنجی و پیچیدگی جهان معاصر است. عزیمت از هرمنوتیک و گرایش به تئوری انتقادی فرانکفورتی، پراگماتیسم امریکایی و پساساختارگرایی فرانسوی (دلوز، فوکو، دریدا، بودریار) و از جامعهشناسی تا حقوق بشر-و-شهروند و تا محیط زیست و عدالت جهانی و گرایشات پساملی و پسااستعماری، از او روشنفکری با طرز فکر و تحلیلی قابل استفاده و بهرهگیری برای جریان چپ نو در سطح جهانی و جنبش جهانی دگرخواه (آلترگلوبالیست) میسازد. در این چشمانداز از ایجاد ابلوکها و اتحادهای «منطقهای» در اقصی نقاط جهان دفاع میکند و در این کنش گفتگویی با تنوع فرهنگی بهرسمیتشناسی یا «ارجشناسی» دیگری را در غیریت خود، در عمل متحقق میکند و با حضور این سرزمینها و از جمله آمدن به ایران و..، نظریات خود را به آزمون و اجرا میگذارد.
او با تمایزگذاری هابرماسی میان «مدرنیته» از سویی و پروژههای «مدرنیزاسیون» از دیگر سو، راه رشد و توسعهٔ غیرآمرانهٔ دیگری را برای جهان سوم (مشابه با چشم اندازهای متفکران پسااستعماری) ترسیم میکند و نقدهای پسااستعماری از مدرنیته را نه ضد تجدد (نفی تکثرگرایی و همزیستی اقلیتهای و اقوام) که مشمول «دیالکتیک مدرنیته» بهمعنای انتقادی مفهوم میگیرد.
🔸در مجموع، میتوان از این زندگینامهٔ فکری جالب که به زبان روشن و روانی هم ترجمه شده آموخت و با چنین چهرههای فکری در سطح جهانی وارد گفتگوی زنده و رو در رو شد.
#رهایی
#سیاست
#فلسفه
#امید
#نشست
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📌لینک وبسایت احسان شریعتی
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1067
📌لینک گزارش کامل نشست در روزنامه شرق
http://sharghdaily.com/fa/main/page/7320/6/%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%d9%87
🔹🔸جلسه نقد وبررسی کتاب (( هرمنوتیک به سیاست رهایی بخش))
🎙خلاصه بحث احسان شریعتی
🔸از همان آغاز خواندن مفاهیمی مانند «پداگوژی(آموزش شناسی) امید» و «آرزوهای اتوپیایی » و «سیاست رهائیبخش از رنج و بند» در این کتاب و در ایام کرونایی نشاطآور است. میسگلد در مقام شاگرد گادامر و هایدگرپژوه و همراه هابرماس و..، شاهد زندهٔ یکی از مهمترین پرتلاطمترین ادوار تاریخ اروپا بهلحاظ فکری و سیاسی بوده است و پس از مهاجرت به کانادا و حضور در امریکا و امریکای لاتین و..، با همهٔ گرایشات فلسفی غرب آشنا بوده و مشارکت داشته است. در دوران پژوهش دکترای خود پیرامون پیآمدهای اخلاقی و سیاسی اندیشهٔ هایدگر، و طی دیداری که در دانشگاه تورنتو با وی داشتم، از رویکرد متعادل او در نقد و بهرهگیری از جنبههای منفی و مثبت یکی از مؤثرترین فیلسوفان معاصر اروپای قارهای که یکی از بزرگترین اشتباهات قرن را نیز مرتکب شده است، استفاده کردهام. تز دکترای او دربارهٔ مفاهیم «وجدان، تقصیر ( Schuld یا بدهی داشتن به آلمانی)، و کلیت وجودی انسان-دازاین نزد هایدگر در نسبت با بنیادریزی اخلاق کانتی» زیرنظر گادامر، نشان از تعلقخاطر به اخلاق (و سپس نسبت و تلاقی آن با سیاست) دارد. او ضمن نقد سویههای محافظهکارانه در مقاطعی از مسیر حرکت فکری هایدگر و گادامر از جنبههای پیشروی این اندیشه از جمله آنچه «زیستبومگرایی ژرفایی» خوانده میشود، بهره میگیرد. همچنین در حین سکولار ماندن به جستجوی معنویتهایی تازه در غرب (الهیات رهاییبخش امریکای لاتین) و در شرق (بودیسم و..) میپردازد؛ و بر افقهای متنوع فکری در جهان جنوب و شرق رویی گشاده دارد (برای نمونه از مقایسه خود با شریعتی در ایران و اسلام و فانون در جهان سوم و یافتن مخاطبهایی برای گفتگو در سایر کشورها از امریکای لاتین- پائولو فریره - تا هند –واندانا شیوا- و...، استقبال میکند).
میدانیم که به تعبیر ژانیکو هایدگرشناس فرانسوی پنج وظیفهٔ فلسفهٔ هستی عبارت بودند از: پاسخ به فلسفه با ساختگشایی تاریخ آن؛ بازاندیشی انسان؛ مواجهه با تقدیر قدرت علم؛ مقابله با غربیشدن جهان و زبانها و فرهنگهای دیگر؛ طرح مجدد پرسش از امر قدسی. و از این میان، وظیفههای چهارم و پنجم بویژه به موقعیت ما مربوط است.
🔹نخستین نکتهٔ مهم زندگی فکری او چرخش از تآمل فلسفی به تعهد سیاسی است که یادآور مباحثی چون «پایان فلسفه و آغاز تفکر» هایدگر و اندیشهٔ پسامتافیزیکی هابرماس و «پساها و پایانها»ی دیگر، و بویژه تأثیرپذیری از نوعملگرایی رورتی و ..، است که نباید بهمعنای کنارگذاردن اندیشهورزی بنیادین در رویکرد اجتماعی و سیاسی تلقی شود، بلکه رفع توهم انتظار از فلسفه بمثابهٔ متافیزیک و نظامهای انتزاعی ذهنی در برابر بغرنجی و پیچیدگی جهان معاصر است. عزیمت از هرمنوتیک و گرایش به تئوری انتقادی فرانکفورتی، پراگماتیسم امریکایی و پساساختارگرایی فرانسوی (دلوز، فوکو، دریدا، بودریار) و از جامعهشناسی تا حقوق بشر-و-شهروند و تا محیط زیست و عدالت جهانی و گرایشات پساملی و پسااستعماری، از او روشنفکری با طرز فکر و تحلیلی قابل استفاده و بهرهگیری برای جریان چپ نو در سطح جهانی و جنبش جهانی دگرخواه (آلترگلوبالیست) میسازد. در این چشمانداز از ایجاد ابلوکها و اتحادهای «منطقهای» در اقصی نقاط جهان دفاع میکند و در این کنش گفتگویی با تنوع فرهنگی بهرسمیتشناسی یا «ارجشناسی» دیگری را در غیریت خود، در عمل متحقق میکند و با حضور این سرزمینها و از جمله آمدن به ایران و..، نظریات خود را به آزمون و اجرا میگذارد.
او با تمایزگذاری هابرماسی میان «مدرنیته» از سویی و پروژههای «مدرنیزاسیون» از دیگر سو، راه رشد و توسعهٔ غیرآمرانهٔ دیگری را برای جهان سوم (مشابه با چشم اندازهای متفکران پسااستعماری) ترسیم میکند و نقدهای پسااستعماری از مدرنیته را نه ضد تجدد (نفی تکثرگرایی و همزیستی اقلیتهای و اقوام) که مشمول «دیالکتیک مدرنیته» بهمعنای انتقادی مفهوم میگیرد.
🔸در مجموع، میتوان از این زندگینامهٔ فکری جالب که به زبان روشن و روانی هم ترجمه شده آموخت و با چنین چهرههای فکری در سطح جهانی وارد گفتگوی زنده و رو در رو شد.
#رهایی
#سیاست
#فلسفه
#امید
#نشست
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📌لینک وبسایت احسان شریعتی
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1067
📌لینک گزارش کامل نشست در روزنامه شرق
http://sharghdaily.com/fa/main/page/7320/6/%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%d9%87
وب سایت رسمی احسان شریعتی
«از فلسفه تا سیاست رهایی بخش»
خلاصه بحث احسان شریعتی | از همان آغاز خواندن مفاهیمی مانند «پداگوژی(آموزش شناسی) امید» و «آرزوهای اتوپیایی » و «سیاست رهائیبخش از رنج و بند» در این کتاب و در..
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔸فلسفه در صحنه
◾️احسان شریعتی
🔺نقش فلسفه در میدان و در میانه ی موقعیت فجیع فعلی جهان و منطقه و میهن ما چیست؟
#فلسفه
🔆@Dr_ehsanshariati
◾️احسان شریعتی
🔺نقش فلسفه در میدان و در میانه ی موقعیت فجیع فعلی جهان و منطقه و میهن ما چیست؟
#فلسفه
🔆@Dr_ehsanshariati
احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸ما به رویکرد فلسفی بهمعنای اندیشیدن بنیادین و ترازتاریخی، از منظر هستیشناختی، نیازمندیم تا برای پرسشها و مسئلههای مبتلا به اینجایی و اکنونی پاسخها و راهحلهای بلندمدت، پایدار، و موزونتری بیابیم. 🖋احسان شریعتی #رویکرد_فلسفی #تراز_تاریخ #احسان_شریعتی…
Audio
🔷🔸 فلسفهورزیدن اندیشیدن یا طرح پرسشهای اساسی از مسئلههای وجودی-حیاتی فردی و جمعی است و طرحافکنی چشم اندازی نو و راه رشدی دیگر ...
🖋احسان شریعتی
#فلسفه_ورزیدن
#احسان_شریعتی
🔆@Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
#فلسفه_ورزیدن
#احسان_شریعتی
🔆@Dr_ehsanshariati