🔷🔸 در ضرورت همبستگی با جنبش جوانان عراق و لبنان
🖋احسان شریعتی
🔸دیروز در عراق و امروز در لبنان، جوانان معترض به بیکفایتی و فساد دولتی و بحران و فلاکت اقتصادی و معیشتی، بار دیگر به خیابانها آمدند تا نشان دهند که تنها دموکراسیهای صوری، انتخاباتهای نسبی و نمایندگان رسمی، از وکیل گرفته تا وزیر، قادر به بیان مؤثر مطالبات متنوع و حل واقعی معضلات مبتلابه اکثریت مردم این کشورها نیستند.
🔹«بهار عربی» نیز در دههٔ گذشته (از سال ۲۰۱۰ بدینسو) با خودسوزی یک جوان تونسی آغاز شد. این «بهار» اما زود به پاییز تبدیل شد و بتدریج با دخالت قدرتهای خارجی، فقدان هدایت و تشکل درست مدنی و سیاسی و بویژه ضعف فکری (غیاب روشنفکران و چشماندازهای راهبردی)، به انحراف کشیده شد. در سوریه و لیبی و..، با دخالت نظامی قدرتهای غربی و عربی، و سربرآوردن امثال داعش و..، صدای جنبش مردمی در هیاهوی انشعابات داخلی و بازی قدرتهای خارجی (مانند نمونهٔ کردستان)، گم شد. در مصر، بزرگترین کشور جهان عرب، این جنبش با مدیریت ضعیف دولت اخوان در فردای پیروزی و با کودتای نظامیان، به قهقرا گرایید.
🔸برغم تجربههای منفی فوق، نفس جنبش اعتراض به وضع موجود هنوز هم در همه جا از حقانیت و مشروعیت برخوردار است. این جنبشها اما میبایست با درسآموزی و اجتناب از اشتباهات پیشین، نه به حسرت و نوستالژی «عصرهای طلایی» در رژیمهای گذشته، واپس گرایند و نه به خشونت و رادیکالیسم کور («اسقاط نظام»های اسقاطی به هر قیمت) درغلتند.
تنها راه نجات عزیمت بسوی آیندهای دیگر است، با حرکتی مبتنی بر بنیانهای فکری روشن و مستحکم، و معطوف به نوعی سامانیابی ملی-مردمی و منطقهای-کنفدرالی. ملتهای منطقهٔ خاورمیانه، بهجای فراخواندن قدرتهای بزرگ جهانی به مداخلهٔ مستقیم و بویژه نظامی در این کشورها، میبایست بهسمت گفتگو و تفاهم در کادر نوعی کنفدراسیون منطقهای همچون نمونهٔ «اتحادیهٔ اروپا» گام بردارند. مبنای نظری این همگرایی نمیتواند قوممحوری یا تفرق مذهبی باشد. میهندوستی راستین و حرمت ایمان حقیقی دینی، تفاهم منطقهای با همسایگان و پذیرش تنوع قومی-فرهنگی از سویی، و تنوع ادیان و مذاهب و بهطور کلی آزادی امر وجدانی و اعتقادی را، ایجاب میکند.
🔹از اینرو، به بینشی نو نیازمندیم، نگاهی فراخ بین و منطقهمحور، در کنار رویکردی توحیدی همراه با تسامحی کلامی-فلسفی. جوانان در تمام کشورها در این راستا، و برای یکچنین تغییر-و-تحول عمیق و دقیقی، سالمترین، مستعد و مساعدترین، نیروها بهشمار میآیند. اینک وظیفهٔ روشنفکران این سرزمینهاست تا با شناسایی و طرحافکنی نوعی گفتگوی بینا-مللی با کشورهایی که بهلحاظ فرهنگی و ژئوپلیتیکی با آنها شباهتهای بسیار و مصالح و منافع مشترکی داریم، سدهای زبانی و سوءتفاهمهای قومی و عقیدتی را از میان بردارند. با آرزوی پیشرفت و توفیق برای جنبش جوانان، بویژه در کشورهای همسایه و دوستمان، عراق و لبنان، و در سراسر خاورمیانهٔ بزرگ، در مسیر تحقق خواستهای برحقِ عدالت و آزادی، صلح و توسعه.
#لبنان_عراق
#جنبش_اعتراضی
#همگرایی_خاورمیانه
#صلح_آزادی_توسعه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
https://b2n.ir/03855
🖋احسان شریعتی
🔸دیروز در عراق و امروز در لبنان، جوانان معترض به بیکفایتی و فساد دولتی و بحران و فلاکت اقتصادی و معیشتی، بار دیگر به خیابانها آمدند تا نشان دهند که تنها دموکراسیهای صوری، انتخاباتهای نسبی و نمایندگان رسمی، از وکیل گرفته تا وزیر، قادر به بیان مؤثر مطالبات متنوع و حل واقعی معضلات مبتلابه اکثریت مردم این کشورها نیستند.
🔹«بهار عربی» نیز در دههٔ گذشته (از سال ۲۰۱۰ بدینسو) با خودسوزی یک جوان تونسی آغاز شد. این «بهار» اما زود به پاییز تبدیل شد و بتدریج با دخالت قدرتهای خارجی، فقدان هدایت و تشکل درست مدنی و سیاسی و بویژه ضعف فکری (غیاب روشنفکران و چشماندازهای راهبردی)، به انحراف کشیده شد. در سوریه و لیبی و..، با دخالت نظامی قدرتهای غربی و عربی، و سربرآوردن امثال داعش و..، صدای جنبش مردمی در هیاهوی انشعابات داخلی و بازی قدرتهای خارجی (مانند نمونهٔ کردستان)، گم شد. در مصر، بزرگترین کشور جهان عرب، این جنبش با مدیریت ضعیف دولت اخوان در فردای پیروزی و با کودتای نظامیان، به قهقرا گرایید.
🔸برغم تجربههای منفی فوق، نفس جنبش اعتراض به وضع موجود هنوز هم در همه جا از حقانیت و مشروعیت برخوردار است. این جنبشها اما میبایست با درسآموزی و اجتناب از اشتباهات پیشین، نه به حسرت و نوستالژی «عصرهای طلایی» در رژیمهای گذشته، واپس گرایند و نه به خشونت و رادیکالیسم کور («اسقاط نظام»های اسقاطی به هر قیمت) درغلتند.
تنها راه نجات عزیمت بسوی آیندهای دیگر است، با حرکتی مبتنی بر بنیانهای فکری روشن و مستحکم، و معطوف به نوعی سامانیابی ملی-مردمی و منطقهای-کنفدرالی. ملتهای منطقهٔ خاورمیانه، بهجای فراخواندن قدرتهای بزرگ جهانی به مداخلهٔ مستقیم و بویژه نظامی در این کشورها، میبایست بهسمت گفتگو و تفاهم در کادر نوعی کنفدراسیون منطقهای همچون نمونهٔ «اتحادیهٔ اروپا» گام بردارند. مبنای نظری این همگرایی نمیتواند قوممحوری یا تفرق مذهبی باشد. میهندوستی راستین و حرمت ایمان حقیقی دینی، تفاهم منطقهای با همسایگان و پذیرش تنوع قومی-فرهنگی از سویی، و تنوع ادیان و مذاهب و بهطور کلی آزادی امر وجدانی و اعتقادی را، ایجاب میکند.
🔹از اینرو، به بینشی نو نیازمندیم، نگاهی فراخ بین و منطقهمحور، در کنار رویکردی توحیدی همراه با تسامحی کلامی-فلسفی. جوانان در تمام کشورها در این راستا، و برای یکچنین تغییر-و-تحول عمیق و دقیقی، سالمترین، مستعد و مساعدترین، نیروها بهشمار میآیند. اینک وظیفهٔ روشنفکران این سرزمینهاست تا با شناسایی و طرحافکنی نوعی گفتگوی بینا-مللی با کشورهایی که بهلحاظ فرهنگی و ژئوپلیتیکی با آنها شباهتهای بسیار و مصالح و منافع مشترکی داریم، سدهای زبانی و سوءتفاهمهای قومی و عقیدتی را از میان بردارند. با آرزوی پیشرفت و توفیق برای جنبش جوانان، بویژه در کشورهای همسایه و دوستمان، عراق و لبنان، و در سراسر خاورمیانهٔ بزرگ، در مسیر تحقق خواستهای برحقِ عدالت و آزادی، صلح و توسعه.
#لبنان_عراق
#جنبش_اعتراضی
#همگرایی_خاورمیانه
#صلح_آزادی_توسعه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
https://b2n.ir/03855
Telegraph
در ضرورت همبستگی با جنبش جوانان عراق و لبنان
🖋احسان شریعتی 🔸دیروز در عراق و امروز در لبنان، جوانان معترض به بیکفایتی و فساد دولتی و بحران و فلاکت اقتصادی و معیشتی، بار دیگر به خیابانها آمدند تا نشان دهند که تنها دموکراسیهای صوری، انتخاباتهای نسبی و نمایندگان رسمی، از وکیل گرفته تا وزیر، قادر…
🔷🔸«بیداد همچون راهنما»
🖋احسان شریعتی
🔸جنبش اعتراضی جاری جوانان و مردم کشورهای منطقهٔ خاورمیانه آشکارا یک وجه مشترک دارد که آنرا با جنبش مطالبات مدنی جامعهٔ ما پیوند میزند: «عدالت»خواهی. خواست عدالت که خود را بهشکل انزجار از انحصار فسادآور قدرت اداری و حکومتی، هراس از بیکاری و بحران معیشتی (ناشی از رکود اقتصادی) نشان میدهد، بیتردید قرین «آزادی»خواهی (مطالبهٔ حقوق بشر و شهروند)، و در گرو طرحافکنی سبک متفاوتی از (راه رشد و) «توسعه» است.
بهترین راهنما برای نیل به تعریفی ایجابی از «عدالت»، که در طول تاریخ اندیشه و مبارزات انسان مورد مناقشه بوده است، پیدایش همین احساس بیعدالتی و وقوع «بیداد» است («جمهوری» افلاطون که از نخستین اسناد تاریخ اندیشه «پیرامون عدالت» است، به این ملاحظه درباره احساس بیعدالتی همچون راهنما بسوی عدالت اشاره دارد: در کلام گلاوکن برادر افلاطون).
🔹بر سرزمینهای غنی ما، بهلحاظ منابع طبیعی و انسانی عظیم، مردمانی میزیند که فقر و فلاکت مادی «کرامت» انسانی آنها را تهدید میکند و این در موقعیتی است که تمامی ثروت و قدرت در ید و انحصار اقلیتهایی قرار دارد که به بهانه و در پوششِ قومی-ملی و یا فرقهای-مذهبی، بر اکثریت مردم حکم میرانند و زندگی و مرگ و سرنوشت همگانی را رقم میزنند.
🔸تحملناپذیر بودن این وضعیت فجیع جامعه را بهسوی درک اثباتی «عدالت» راهنمایی میکند: شناسایی حقوق اکثریت مردم، و برای پرهیز از خشونت و بهراه افتادن جنگهای داخلی، وضع قوانین تازهٔ تضمینکنندهٔ حقوق مدنی و مصالح عالی ملی.
🔹کشور ما نیز در آستانهٔ یک فصل انتخاباتی مجلس نمایندگی دیگر در شرایطی بسر می برد که سطح امید به «اصلاح» امور از طریق مشارکت در این امر، در پایین ترين سطح خود قرار دارد (شاید طی سه دههٔ گذشته). مهمترین علت و عامل این سرخوردگی عمومی باز همین احساس بیعدالتی اجتماعی (بهویژه در امر معیشتی اقتصادی) است، همان احساسی که در سایر کشورهای خاورمیانه جوانان را به خیابانها کشانده است.
🔸تا پیش از رسیدن به چنین مرحلهٔ «گسستی»، میتوان و میبایست با استفادهٔ بهینه از «فضا»ی انتخاباتی در راه، به طراحی چشماندازی نو، طرح مطالبات اجتماعی-اقتصادی مشروع ملی و مردمی در سپهر عمومی جامعه پرداخت. تضییقات قضایی اخیر، مانند صدور احکام سنگین علیه کوشندگان کارگری و مدنی، ادامهٔ سیاست حصر و حبس (عدم توافق با مرخصیها)، اجازهٔ برگزاری نشست ندادن به تشکلهای سیاسی معتقد به روش قانونی و مسالمتآمیز (مانند جبهه ملی)، و...، همهٔ تحدیدها و تهدیدهای نگرانکننده علیه اصول مردمسالاری و جمهوری، نباید و نشاید که نیروهای آگاه و سالم را از حضور در صحنه و در عرصهٔ اجتماعی و ارایهٔ «بدیل»های علمی و عملی بازدارد. این حضور البته و الزاما بهمعنای شرکت در رأیگیری نیست. با این نکته در آینده بیشتر خواهیم پرداخت.
امروز، در سالروز درگذشت پیامآورِ دینِ «کتاب (آگاهی)، ترازو (عدالت)، و آهن (توسعه)»، زمان مناسبی برای طرح دوبارهٔ این پرسش اساسی فرارسیده است که چرا جامعههایی که فرهنگ اکثریت مردم در آنها اسلام است، به چنین بیعدالتیهای آشکاری در همهٔ عرصههای زیستی و همزیستی جمعی تن دادهاند؟ متفکران، روشنفکران، و بهویژه «علما» در این فرهنگ و جامعهٔ دینی، بیعدالتیها و عدالت را چگونه توجیه یا تعریف کرده و میکنند؟ و چرا تا کار به شورش و انفجار جامعه و جوانان نکشد، علیه وضع و «نظم» موجود به صحنه نمیآیند و اظهار نظر و ابراز «نقد» نمیکنند؟
#جنبش_اعتراضی
#خاورمیانه
#فساد_اقتصادی
#جوانان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📸 «میدان تحریر» بغداد چند روز پیش، از صفحهٔ اینستاگرم علی شریعتی به زبان عربی
🖋احسان شریعتی
🔸جنبش اعتراضی جاری جوانان و مردم کشورهای منطقهٔ خاورمیانه آشکارا یک وجه مشترک دارد که آنرا با جنبش مطالبات مدنی جامعهٔ ما پیوند میزند: «عدالت»خواهی. خواست عدالت که خود را بهشکل انزجار از انحصار فسادآور قدرت اداری و حکومتی، هراس از بیکاری و بحران معیشتی (ناشی از رکود اقتصادی) نشان میدهد، بیتردید قرین «آزادی»خواهی (مطالبهٔ حقوق بشر و شهروند)، و در گرو طرحافکنی سبک متفاوتی از (راه رشد و) «توسعه» است.
بهترین راهنما برای نیل به تعریفی ایجابی از «عدالت»، که در طول تاریخ اندیشه و مبارزات انسان مورد مناقشه بوده است، پیدایش همین احساس بیعدالتی و وقوع «بیداد» است («جمهوری» افلاطون که از نخستین اسناد تاریخ اندیشه «پیرامون عدالت» است، به این ملاحظه درباره احساس بیعدالتی همچون راهنما بسوی عدالت اشاره دارد: در کلام گلاوکن برادر افلاطون).
🔹بر سرزمینهای غنی ما، بهلحاظ منابع طبیعی و انسانی عظیم، مردمانی میزیند که فقر و فلاکت مادی «کرامت» انسانی آنها را تهدید میکند و این در موقعیتی است که تمامی ثروت و قدرت در ید و انحصار اقلیتهایی قرار دارد که به بهانه و در پوششِ قومی-ملی و یا فرقهای-مذهبی، بر اکثریت مردم حکم میرانند و زندگی و مرگ و سرنوشت همگانی را رقم میزنند.
🔸تحملناپذیر بودن این وضعیت فجیع جامعه را بهسوی درک اثباتی «عدالت» راهنمایی میکند: شناسایی حقوق اکثریت مردم، و برای پرهیز از خشونت و بهراه افتادن جنگهای داخلی، وضع قوانین تازهٔ تضمینکنندهٔ حقوق مدنی و مصالح عالی ملی.
🔹کشور ما نیز در آستانهٔ یک فصل انتخاباتی مجلس نمایندگی دیگر در شرایطی بسر می برد که سطح امید به «اصلاح» امور از طریق مشارکت در این امر، در پایین ترين سطح خود قرار دارد (شاید طی سه دههٔ گذشته). مهمترین علت و عامل این سرخوردگی عمومی باز همین احساس بیعدالتی اجتماعی (بهویژه در امر معیشتی اقتصادی) است، همان احساسی که در سایر کشورهای خاورمیانه جوانان را به خیابانها کشانده است.
🔸تا پیش از رسیدن به چنین مرحلهٔ «گسستی»، میتوان و میبایست با استفادهٔ بهینه از «فضا»ی انتخاباتی در راه، به طراحی چشماندازی نو، طرح مطالبات اجتماعی-اقتصادی مشروع ملی و مردمی در سپهر عمومی جامعه پرداخت. تضییقات قضایی اخیر، مانند صدور احکام سنگین علیه کوشندگان کارگری و مدنی، ادامهٔ سیاست حصر و حبس (عدم توافق با مرخصیها)، اجازهٔ برگزاری نشست ندادن به تشکلهای سیاسی معتقد به روش قانونی و مسالمتآمیز (مانند جبهه ملی)، و...، همهٔ تحدیدها و تهدیدهای نگرانکننده علیه اصول مردمسالاری و جمهوری، نباید و نشاید که نیروهای آگاه و سالم را از حضور در صحنه و در عرصهٔ اجتماعی و ارایهٔ «بدیل»های علمی و عملی بازدارد. این حضور البته و الزاما بهمعنای شرکت در رأیگیری نیست. با این نکته در آینده بیشتر خواهیم پرداخت.
امروز، در سالروز درگذشت پیامآورِ دینِ «کتاب (آگاهی)، ترازو (عدالت)، و آهن (توسعه)»، زمان مناسبی برای طرح دوبارهٔ این پرسش اساسی فرارسیده است که چرا جامعههایی که فرهنگ اکثریت مردم در آنها اسلام است، به چنین بیعدالتیهای آشکاری در همهٔ عرصههای زیستی و همزیستی جمعی تن دادهاند؟ متفکران، روشنفکران، و بهویژه «علما» در این فرهنگ و جامعهٔ دینی، بیعدالتیها و عدالت را چگونه توجیه یا تعریف کرده و میکنند؟ و چرا تا کار به شورش و انفجار جامعه و جوانان نکشد، علیه وضع و «نظم» موجود به صحنه نمیآیند و اظهار نظر و ابراز «نقد» نمیکنند؟
#جنبش_اعتراضی
#خاورمیانه
#فساد_اقتصادی
#جوانان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📸 «میدان تحریر» بغداد چند روز پیش، از صفحهٔ اینستاگرم علی شریعتی به زبان عربی
Telegram
🖇 attach
🔷🎙نهضت دموکراتیک ادامه دارد
📌خلاصهٔ سخنان احسان شریعتی در مراسم روز دانشجو بر مزار سه آذر اهورایی (در جمع دوستان و اعضای خانواده شهدا)
🔸امروز در آستانهٔ روز دانشجو، در اینجا جمع شدهایم تا یاد و خاطره شهدای جنبش دانشجویی سال ۳۲ را پاس بداریم. پاسداشت روز دانشجو و جنبش دانشجویی طی ۶۶ سال گذشته هرساله برگزار شده و به یک روال و رویه و سنت تبدیل شده است، اما همیشه و حتی امروز، امکان مراسمی شایستهٔ این نام و این روز میسر نبوده است.
🔹حرکت مردم ایران برای تغییر-و-تحولخواهی و ورود به عصر جدید از یک سدهٔ پیش شروع و همچنان جاری بوده است. اهداف و شعارهای این جنبش پیش و پس از انقلاب همواره آزادی و استقلال، عدالت و توسعه، علیه استبداد داخلی وابسته به استعمار خارجی، و نظامهای استثمارگر فئودالی و کاپیتالیستی (و پورژوایی کمپرادور) بوده است.
🔸برای نیل به عدالت اجتماعی، در بهمن ۵۷ که انقلاب ضدسلطنتی بیانی مذهبی پیدا کرد، مردم شعار «حکومت عدل علی» سرمیدادند، اما امروز پس از ۴۰ سال شاهد فقر و فلاکت، رشد شکاف طبقاتی، تورم و گرانی و خلاصه بحران معیشتی خیل عظیم بیکاران و گرسنگان هستیم که با توجه به غنای منابع و سرمایههای عظیم طبیعی و انسانی این سرزمین، ناتوانی در نیل به آن آرمان ممکن را باید فراتر از سوءمدیریت، ناشی از نقص و خلل در مبانی فکری و علمی طراحی مسیر توسعه اقتصادی در نظامهای گذشته و حال دانست.
🔹با توجه به اینکه از صدر مشروطه تا کنون ملت ما از پیشقراولان تلاشهای خلقهای منطقهٔ خاورمیانه بودهاست؛ و هنوز هم چون انقلابها از اینجا شروع شدهاند، چشم دنیا بهسوی ایران است که به چه سمت میرود، و هنوز هم بهنظر ما، سرنوشت نهضت و انقلابهای گذشته رقم نهایی نخورده است، یعنی نهضت دموکراتیک ادامه دارد و نفس مطالبهگری و حرکتهای دهههای اخیر، نشانگر حقانیت ذات و جوهر جنبشهای گذشته و استمرار و زنده بودن جهت حرکت این ملت است که بیش از یک قرن سابقه مستمر دارد.
🔸بنابراین، نباید در کوتاهمدت ناامید شویم از روند بلند تطور تاریخی، خصلت سهمناک حوادث و پرداختن بهای سنگین نسبت به دستآوردهای ناکافی و ناکامیهای تاکنونی. و در اینجا، مقصود از وفاداری و پایفشردن بر مواضع و زنده نگه داشتن حافظهٔ گذشته، انتقال حافظه و هویت به نسل جوان مااست. زیرا اگر حافظه منقطع شود، اشتباهات گذشته دوباره تکرار خواهند شد؛ و آنها که مسئول عقبگرد ها و ناکامی ها بودند مجدداً با چهرهای جدید وارد صحنه میشوند و خود را محق و طلبکار جلوه خواهند داد؛ چون میپندارند مردم فراموش کردهاند. در حالیکه هیچ رویداد تاریخی فراموش نمیشود و بهخلاف شعارهای کلیشه ای که دایم شنیده میشود مثل اینکه «فراموش نمیکنیم، اما میبخشیم»، نه فراموش میکنیم و نه ازپیش میبخشیم، بلکه بنابه دلایل طبیعی و حقوقی، قاعده باید این باشد که عدالت میبایست اجرا شود و آنگاه اگر قربانیان خواستند ببخشند این یک استثنا است و البته بهلحاظ اخلاقی بس ارزشمند. هدف ما، اما، از طرح ضرورت مبارزه با فراموشی، و تاکید بر اجرای عدالت قضایی و جزایی، انتقامجویی نیست، بلکه جلوگیری از تکرار جنایات و حوادث در آینده است. پس شعار ملی باید این باشد که «دیگر، هرگز مباد!»
و باید بدانیم که مسئول هر دستاورد و یا هر پسرفتی، همواره بنابه تعریف، «مسئولین» اند و آن و این یک از مسئولین نباید از مردم و از منتقدان و مخالفان طلبکار باشد که چرا اعتراض و انقلاب کردید؟! و یا شما روشنفکران بودید که ما را به اینجا کشاندید! و امثال این ادبیات که امروزه بهشکل مهوعی شیوع و وفور یافته است. مخالفت با وضع موجود همیشه واکنشی بوده است علیه سیاستهای حاکم مسئولین. و از اینروست که مطالبهٔ نهادی «حقیقتیاب» برای روشن شدن مسئولیتها در سطح ملی ضرورتی تاریخی است.
🔹درآستانهٔ فصل انتخابات هستیم و باید دانست که در فضای کنونی امید و اعتماد ملی سخت آسیبدیده و مصیبتزدهٔ حوادث اخیر است و دل و دماغی برای حضور و مشارکت در این سپهر ندارد. جنبش «ملی و مردمی» (مستقل از قدرتهای خارجی و مطالبهگر عدالت-و-آزادی)، در شرایط کنونی فراسوی روشهای کلاسیک «انتخاباتی» اصلاح-و-اعتدالطلبیهای صوری و سازشکارانهٔ تاکنونی و البته با پرهیز از لغزش به ورطهٔ خشونت کور و شورشگری واکنشی از سوی دیگر، در پی حضور متحد و متشکل در صحنه و عرصهٔ اجتماعی و در جستجوی «راه سومی» است که بهشیوههای مدنی و انسانی، به اعتراض و مطالبهگری بپردازد و به جایگزینسازی بدیلهای عملی بیاندیشد و گفتار منطقی نوینی و راهکارهای علمیای را برای آینده بگشاید.
#جنبش_دانشجویی
#جنبش_اعتراضی
#راه_سوم
#مطالبات_عمومی
#روش_کلاسیک_انتخاباتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📽امروز دانشگاه تهران
📌خلاصهٔ سخنان احسان شریعتی در مراسم روز دانشجو بر مزار سه آذر اهورایی (در جمع دوستان و اعضای خانواده شهدا)
🔸امروز در آستانهٔ روز دانشجو، در اینجا جمع شدهایم تا یاد و خاطره شهدای جنبش دانشجویی سال ۳۲ را پاس بداریم. پاسداشت روز دانشجو و جنبش دانشجویی طی ۶۶ سال گذشته هرساله برگزار شده و به یک روال و رویه و سنت تبدیل شده است، اما همیشه و حتی امروز، امکان مراسمی شایستهٔ این نام و این روز میسر نبوده است.
🔹حرکت مردم ایران برای تغییر-و-تحولخواهی و ورود به عصر جدید از یک سدهٔ پیش شروع و همچنان جاری بوده است. اهداف و شعارهای این جنبش پیش و پس از انقلاب همواره آزادی و استقلال، عدالت و توسعه، علیه استبداد داخلی وابسته به استعمار خارجی، و نظامهای استثمارگر فئودالی و کاپیتالیستی (و پورژوایی کمپرادور) بوده است.
🔸برای نیل به عدالت اجتماعی، در بهمن ۵۷ که انقلاب ضدسلطنتی بیانی مذهبی پیدا کرد، مردم شعار «حکومت عدل علی» سرمیدادند، اما امروز پس از ۴۰ سال شاهد فقر و فلاکت، رشد شکاف طبقاتی، تورم و گرانی و خلاصه بحران معیشتی خیل عظیم بیکاران و گرسنگان هستیم که با توجه به غنای منابع و سرمایههای عظیم طبیعی و انسانی این سرزمین، ناتوانی در نیل به آن آرمان ممکن را باید فراتر از سوءمدیریت، ناشی از نقص و خلل در مبانی فکری و علمی طراحی مسیر توسعه اقتصادی در نظامهای گذشته و حال دانست.
🔹با توجه به اینکه از صدر مشروطه تا کنون ملت ما از پیشقراولان تلاشهای خلقهای منطقهٔ خاورمیانه بودهاست؛ و هنوز هم چون انقلابها از اینجا شروع شدهاند، چشم دنیا بهسوی ایران است که به چه سمت میرود، و هنوز هم بهنظر ما، سرنوشت نهضت و انقلابهای گذشته رقم نهایی نخورده است، یعنی نهضت دموکراتیک ادامه دارد و نفس مطالبهگری و حرکتهای دهههای اخیر، نشانگر حقانیت ذات و جوهر جنبشهای گذشته و استمرار و زنده بودن جهت حرکت این ملت است که بیش از یک قرن سابقه مستمر دارد.
🔸بنابراین، نباید در کوتاهمدت ناامید شویم از روند بلند تطور تاریخی، خصلت سهمناک حوادث و پرداختن بهای سنگین نسبت به دستآوردهای ناکافی و ناکامیهای تاکنونی. و در اینجا، مقصود از وفاداری و پایفشردن بر مواضع و زنده نگه داشتن حافظهٔ گذشته، انتقال حافظه و هویت به نسل جوان مااست. زیرا اگر حافظه منقطع شود، اشتباهات گذشته دوباره تکرار خواهند شد؛ و آنها که مسئول عقبگرد ها و ناکامی ها بودند مجدداً با چهرهای جدید وارد صحنه میشوند و خود را محق و طلبکار جلوه خواهند داد؛ چون میپندارند مردم فراموش کردهاند. در حالیکه هیچ رویداد تاریخی فراموش نمیشود و بهخلاف شعارهای کلیشه ای که دایم شنیده میشود مثل اینکه «فراموش نمیکنیم، اما میبخشیم»، نه فراموش میکنیم و نه ازپیش میبخشیم، بلکه بنابه دلایل طبیعی و حقوقی، قاعده باید این باشد که عدالت میبایست اجرا شود و آنگاه اگر قربانیان خواستند ببخشند این یک استثنا است و البته بهلحاظ اخلاقی بس ارزشمند. هدف ما، اما، از طرح ضرورت مبارزه با فراموشی، و تاکید بر اجرای عدالت قضایی و جزایی، انتقامجویی نیست، بلکه جلوگیری از تکرار جنایات و حوادث در آینده است. پس شعار ملی باید این باشد که «دیگر، هرگز مباد!»
و باید بدانیم که مسئول هر دستاورد و یا هر پسرفتی، همواره بنابه تعریف، «مسئولین» اند و آن و این یک از مسئولین نباید از مردم و از منتقدان و مخالفان طلبکار باشد که چرا اعتراض و انقلاب کردید؟! و یا شما روشنفکران بودید که ما را به اینجا کشاندید! و امثال این ادبیات که امروزه بهشکل مهوعی شیوع و وفور یافته است. مخالفت با وضع موجود همیشه واکنشی بوده است علیه سیاستهای حاکم مسئولین. و از اینروست که مطالبهٔ نهادی «حقیقتیاب» برای روشن شدن مسئولیتها در سطح ملی ضرورتی تاریخی است.
🔹درآستانهٔ فصل انتخابات هستیم و باید دانست که در فضای کنونی امید و اعتماد ملی سخت آسیبدیده و مصیبتزدهٔ حوادث اخیر است و دل و دماغی برای حضور و مشارکت در این سپهر ندارد. جنبش «ملی و مردمی» (مستقل از قدرتهای خارجی و مطالبهگر عدالت-و-آزادی)، در شرایط کنونی فراسوی روشهای کلاسیک «انتخاباتی» اصلاح-و-اعتدالطلبیهای صوری و سازشکارانهٔ تاکنونی و البته با پرهیز از لغزش به ورطهٔ خشونت کور و شورشگری واکنشی از سوی دیگر، در پی حضور متحد و متشکل در صحنه و عرصهٔ اجتماعی و در جستجوی «راه سومی» است که بهشیوههای مدنی و انسانی، به اعتراض و مطالبهگری بپردازد و به جایگزینسازی بدیلهای عملی بیاندیشد و گفتار منطقی نوینی و راهکارهای علمیای را برای آینده بگشاید.
#جنبش_دانشجویی
#جنبش_اعتراضی
#راه_سوم
#مطالبات_عمومی
#روش_کلاسیک_انتخاباتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📽امروز دانشگاه تهران
Telegram
🖇 attach