💠 زندان استانفورد: آزمایشی روانشناختی برای یافتن رابطه قدرت و فساد
در سال 1971 دکتر زيمباردو در دانشگاه استنفورد آزمايشي انجام داد که بار ديگر جهان را لرزاند.
آزمايش فيليپ زيمباردو كه به (( زندان استنفورد)) مشهور شد آنقدر براي جهان تلخ و تكان دهنده بود كه مي توانيد صدها مقاله پيرامون آن در سايت هاي اينترنتي پيدا كنيد.
زيمباردو از طريق يک آگهي در يک روزنامه افراد داوطلب را جمع کرد. به داوطلبان گفته شد که آنها قرار است دو هفته نقش زنداني و زندانبان را بازي کنند و به ازاي هر روز 15 دلار خواهند گرفت. پنجره هاي آزمايشگاه دانشگاه استنفورد را پوشاندند و آنجا را تبديل به زندان کردند. داوطلبان هر کدام در نقش خود (زندانبان و يا زنداني) وارد آزمايشگاه زندان شدند. دوربين هاي مدار بسته، مستقيما رفتار آن ها را براي گروه آزمايش کننده پخش مي کرد. بعد گذشت چند روز خشونت آنچنان بالا گرفت که کنترل داوطلبان از دست خارج شد و دکتر زيمباردو ازمايش را نيمه کاره پايان داد.
واقعا عجيب بود. زيمباردو و گروه او از ميان هفتاد نفر داوطلبي که به دانشگاه آمده بودند، 24 نفري را انتخاب کرده بود که از نظر رواني سالم تر به نظر مي رسيدند. اما همه آن ها در روزهاي پاياني رفتاري کاملا آزارگرانه از خود نشان مي دادند. زندانبان ها حتي رفتن به دستشويي را هم موکول به اجازه کرده بودند و به هيچ کس اجازه نمي دادند که به دستشويي برود. بعد زنداني ها را به دستشويي بردند و آن ها را مجبور کردند که با دست هاي خالي توالت ها را تميز کنند! بعضي را مجبور کردند بدون لباس روي زمين سفت بخوابند!! در پايان ، کار به شکنجه هاي جسمي و جنسي هم کشيده شد.
زيمباردو کاملا اتفاقي (با انداختن سکه) افراد را به دو گروه زندانيان و نگهبانان تقسيم کرده بود، اما بعد از آزمايش زنداني ها آنقدر ترسيده بودند که فکر مي کردند زندانبان ها به خاطر جثه بزرگ ترشان انتخاب شده اند. . حقيقت اين بود که هيکل زندانيان و نگهبانان ها با يکديگر زياد تفاوت نداشت. آنچه باعث شده بود زندانيان اينقدر احساس حقارت کنند، لباس آن ها بود. زندانبان ها يونيفرم هاي تميز و اتو کشيده به تن داشتند، در صورتي که لباس زندانيان کرباس بود، آن ها حتي لباس زير هم نداشتند. نگهبان ها باتوم هاي چوبي نيز داشتند و مهم تر اين که عينک هاي آفتابي که با زنداني ها چشم در چشم نشوند.
روز قبل از آزمايش، زندانبان ها را در يک سالن جمع کردند. به آن ها هيچ دستورالعمل خاصي داده نشد. جز اين که حق ندارند از خشونت جسماني استفاده کنند. "شما مسئول کنترل و اداره زندان هستيد، به هر شيوه که مي خواهيد."
اما تنها بعد از گذشت چند روز زندانبان ها چنان خشن شده بودند که زيمباردو هم از آن ها مي ترسيد. زندانبان ها بر عکس زنداني ها مي توانستند در ساعات خاصي به مرخصي و خانه بروند. آن ها انقدر از اين قدرت ساديستي خوششان آمده بود که در ساعت هاي اضافه کاري هم آنجا مي ماندند، بدون اين که توقع افزايش حقوق داشته باشند.
زنداني ها دمپايي پلاستيکي به پا داشتند و به جاي اسم با شماره آن ها را صدا مي زدند. يک زنجير هم به دور پاي آن ها بسته بودند، تا مدام به آن ها ياد آوري کنند که زنداني هستند، نه موجودات آزمايشي.
رفتار زندانبان ها آنقدر بد بود که روز دوم شورشي در زندان آغاز شد. نگهبانان با مهارت "و البته با خشونت" شورش را مهار کردند. بعد زندانيان را به دو گروه تقسيم کردند. بعضي ها را سلول خوب اسکان دادند و بقيه را در سلول هاي بد. به اين ترتيب آن ها در بين زندانيان اين تصور را به وجود آوردند که بين آن ها خبر چين وجود دارد. . اين شيوه به قدري موثر بود که ديگر شورش کلاني در زندان صورت نگرفت.
شب ها وقتي گمان مي شد دوربين ها خاموش است و گروه آزمايش کننده دانشگاه را ترک مي کردند، رفتار هاي آزارگرانه زندانبان ها به اوج مي رسيد. گروه آزمايش با ديدن صحنه هاي خشونت در نيمه شب به راستي شوکه شدند. بسياري از شرکت کننده ها تا مدت ها از فشار رواني رنج مي بردند. آزمايش در روز ششم تمام شده اعلام شد. تقريبا تمام زندانبان ها از پايان زود هنگام آزمايش ناراحت بودند.
🔸 به راستی، دیکتاتوری و دیکتاتورها چگونه پدید می آیند؟
🔸 آیا ممکن است دیکتاتوری حتی در سازمان های حرفه ای هم پدید آید؟
🔸 در این خصوص منتظر پست بعدی باشید.
@DrPoursharifi
در سال 1971 دکتر زيمباردو در دانشگاه استنفورد آزمايشي انجام داد که بار ديگر جهان را لرزاند.
آزمايش فيليپ زيمباردو كه به (( زندان استنفورد)) مشهور شد آنقدر براي جهان تلخ و تكان دهنده بود كه مي توانيد صدها مقاله پيرامون آن در سايت هاي اينترنتي پيدا كنيد.
زيمباردو از طريق يک آگهي در يک روزنامه افراد داوطلب را جمع کرد. به داوطلبان گفته شد که آنها قرار است دو هفته نقش زنداني و زندانبان را بازي کنند و به ازاي هر روز 15 دلار خواهند گرفت. پنجره هاي آزمايشگاه دانشگاه استنفورد را پوشاندند و آنجا را تبديل به زندان کردند. داوطلبان هر کدام در نقش خود (زندانبان و يا زنداني) وارد آزمايشگاه زندان شدند. دوربين هاي مدار بسته، مستقيما رفتار آن ها را براي گروه آزمايش کننده پخش مي کرد. بعد گذشت چند روز خشونت آنچنان بالا گرفت که کنترل داوطلبان از دست خارج شد و دکتر زيمباردو ازمايش را نيمه کاره پايان داد.
واقعا عجيب بود. زيمباردو و گروه او از ميان هفتاد نفر داوطلبي که به دانشگاه آمده بودند، 24 نفري را انتخاب کرده بود که از نظر رواني سالم تر به نظر مي رسيدند. اما همه آن ها در روزهاي پاياني رفتاري کاملا آزارگرانه از خود نشان مي دادند. زندانبان ها حتي رفتن به دستشويي را هم موکول به اجازه کرده بودند و به هيچ کس اجازه نمي دادند که به دستشويي برود. بعد زنداني ها را به دستشويي بردند و آن ها را مجبور کردند که با دست هاي خالي توالت ها را تميز کنند! بعضي را مجبور کردند بدون لباس روي زمين سفت بخوابند!! در پايان ، کار به شکنجه هاي جسمي و جنسي هم کشيده شد.
زيمباردو کاملا اتفاقي (با انداختن سکه) افراد را به دو گروه زندانيان و نگهبانان تقسيم کرده بود، اما بعد از آزمايش زنداني ها آنقدر ترسيده بودند که فکر مي کردند زندانبان ها به خاطر جثه بزرگ ترشان انتخاب شده اند. . حقيقت اين بود که هيکل زندانيان و نگهبانان ها با يکديگر زياد تفاوت نداشت. آنچه باعث شده بود زندانيان اينقدر احساس حقارت کنند، لباس آن ها بود. زندانبان ها يونيفرم هاي تميز و اتو کشيده به تن داشتند، در صورتي که لباس زندانيان کرباس بود، آن ها حتي لباس زير هم نداشتند. نگهبان ها باتوم هاي چوبي نيز داشتند و مهم تر اين که عينک هاي آفتابي که با زنداني ها چشم در چشم نشوند.
روز قبل از آزمايش، زندانبان ها را در يک سالن جمع کردند. به آن ها هيچ دستورالعمل خاصي داده نشد. جز اين که حق ندارند از خشونت جسماني استفاده کنند. "شما مسئول کنترل و اداره زندان هستيد، به هر شيوه که مي خواهيد."
اما تنها بعد از گذشت چند روز زندانبان ها چنان خشن شده بودند که زيمباردو هم از آن ها مي ترسيد. زندانبان ها بر عکس زنداني ها مي توانستند در ساعات خاصي به مرخصي و خانه بروند. آن ها انقدر از اين قدرت ساديستي خوششان آمده بود که در ساعت هاي اضافه کاري هم آنجا مي ماندند، بدون اين که توقع افزايش حقوق داشته باشند.
زنداني ها دمپايي پلاستيکي به پا داشتند و به جاي اسم با شماره آن ها را صدا مي زدند. يک زنجير هم به دور پاي آن ها بسته بودند، تا مدام به آن ها ياد آوري کنند که زنداني هستند، نه موجودات آزمايشي.
رفتار زندانبان ها آنقدر بد بود که روز دوم شورشي در زندان آغاز شد. نگهبانان با مهارت "و البته با خشونت" شورش را مهار کردند. بعد زندانيان را به دو گروه تقسيم کردند. بعضي ها را سلول خوب اسکان دادند و بقيه را در سلول هاي بد. به اين ترتيب آن ها در بين زندانيان اين تصور را به وجود آوردند که بين آن ها خبر چين وجود دارد. . اين شيوه به قدري موثر بود که ديگر شورش کلاني در زندان صورت نگرفت.
شب ها وقتي گمان مي شد دوربين ها خاموش است و گروه آزمايش کننده دانشگاه را ترک مي کردند، رفتار هاي آزارگرانه زندانبان ها به اوج مي رسيد. گروه آزمايش با ديدن صحنه هاي خشونت در نيمه شب به راستي شوکه شدند. بسياري از شرکت کننده ها تا مدت ها از فشار رواني رنج مي بردند. آزمايش در روز ششم تمام شده اعلام شد. تقريبا تمام زندانبان ها از پايان زود هنگام آزمايش ناراحت بودند.
🔸 به راستی، دیکتاتوری و دیکتاتورها چگونه پدید می آیند؟
🔸 آیا ممکن است دیکتاتوری حتی در سازمان های حرفه ای هم پدید آید؟
🔸 در این خصوص منتظر پست بعدی باشید.
@DrPoursharifi
💠 روانشناسان و مشاوران ارجمند کشور عزیزمان
هم حرفه ای های عزیز، اعضای محترم سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
قبلا بارها از دغدغه هایم در مورد سازمان و به ویژه
ضرورت تسریع در #تعیین_رئیس_سازمان ، و رفع تردیدها در #شفافیت_مالی و #سلامت_اداری سازمان
و همچینن در خصوص ارتقای عملکرد سازمان در #دفاع_از_حقوق_روانشناسان_و_مشاوران و #دفاع_از_حقوق_مراجعان
صحبت کرده ام که بارزترین آنها، نوشته هایم با عناوین
✅ عزم ملی روانشناسان و مشاوران کشور برای، #احیای_سازمان_نظام_روانشناسی_و_مشاوره
و
🔴 آخرین سخن با اعضای محترم چهارمین دوره شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
می باشد.
اینک هیچ مطلب جدیدی نمی گویم جز تشکر از اعضای محترم هیات بازرسان، و اعلام حضور خودم در مجمع عمومی روز پنجشنبه 30 آذرماه
هرچند دوست دارم ولی از شما هم حرفه ای های عزیزم درخواست نمی کنم برای حضور، چرا که ما مسئول انتخاب هایمان هستیم و اگر بیشتر حضور داشته باشیم خودمان در تصمیم هایمان نقش خواهیم داشت و گرنه، دیگران برای ما تصمیم خواهند گرفت.
بر این اساس انتخاب با شماست.
حمید پورشریفی
27 آذرماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
هم حرفه ای های عزیز، اعضای محترم سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
قبلا بارها از دغدغه هایم در مورد سازمان و به ویژه
ضرورت تسریع در #تعیین_رئیس_سازمان ، و رفع تردیدها در #شفافیت_مالی و #سلامت_اداری سازمان
و همچینن در خصوص ارتقای عملکرد سازمان در #دفاع_از_حقوق_روانشناسان_و_مشاوران و #دفاع_از_حقوق_مراجعان
صحبت کرده ام که بارزترین آنها، نوشته هایم با عناوین
✅ عزم ملی روانشناسان و مشاوران کشور برای، #احیای_سازمان_نظام_روانشناسی_و_مشاوره
و
🔴 آخرین سخن با اعضای محترم چهارمین دوره شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
می باشد.
اینک هیچ مطلب جدیدی نمی گویم جز تشکر از اعضای محترم هیات بازرسان، و اعلام حضور خودم در مجمع عمومی روز پنجشنبه 30 آذرماه
هرچند دوست دارم ولی از شما هم حرفه ای های عزیزم درخواست نمی کنم برای حضور، چرا که ما مسئول انتخاب هایمان هستیم و اگر بیشتر حضور داشته باشیم خودمان در تصمیم هایمان نقش خواهیم داشت و گرنه، دیگران برای ما تصمیم خواهند گرفت.
بر این اساس انتخاب با شماست.
حمید پورشریفی
27 آذرماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
Telegram
Dr. Poursharifi-Telegram-Channel
هدفِ کانال حاضر و سایت (http://poursharifi.ir)،
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
🔴 جناب آقای دکتر اللهیاری، لطفا هم به خاطر حرفه و هم به خاطر وجاهت خودتان، انصراف دهید.
🔸 زمانی می نوشتم و می نوشتید دکترجان، دکتر عزیز، ببخشید که الان این کلمات در زبانم جاری نمی شود و نمی خواهم نوشته ام ناصادقانه باشد.
🔸 می دانم و می دانید که در بخش اعظم دوره سوم، با شما همراهی داشتم و حتی وقتی در صحن شورای مرکزی نقدهای جدی به برخی از آسیب های اداری داشتم صاحب این فکر بودم که شما در آن نقشی ندارید به جز عدم نظارت؛ البته اینکه همچنان چنین فکری دارم یا نه، موضوع بحث الان نیست.
🔸 می دانم و می دانید که در انتخابات دوره چهارم، همسو با انجمن روانشناسی ایران، شما جزو داوطلبان مورد حمایت من بودید، هر چند حتما فراموش نکرده اید که ضمن حمایت از شما، جلوی اسم تان نوشته بودم: «ضمن آرزوی موفقیت برای جناب آقای دکتر اللهیاری امیدوارم که در گذر زمان، پیام های برآمده از جلسات شورای مرکزی به ویژه برآیند جلسه مورخ ۱۴ تیرماه ۱۳۹۵ را فراموش نکنند.».
🔸 اینک می دانید که همان انجمن روانشناسی ایران که شما جزو داوطلبان مورد حمایت آن انجمن بودید همسو با دیگر انجمن های علمی روانشناسی و مشاوره به عملکردهایی از شما نقد جدی دارند که آخرین مورد آن نقد اقدام مدیریت سازمان برای تشویش اذهان عمومی طی بیانیه مورخ 20 آذرماه بود که در اطلاعیه شماره 2 منظومه انجمن های روانشناسی و مشاوره به آن اشاره شده بود.
🔸 همه اعضای حرفه روانشناسی و مشاوره می دانند که بعد از انتخابات چهارمین دوره، طی دو انتخابات داخلی ابتدا جناب آقای دکتر افروز و سپس شما توسط شورای مرکزی انتخاب شدید و باز همه می دانیم که ابتدا مبنای انتخاباتی که طی آن شما انتخاب شده بودید توسط دیوان عدالت اداری زیر سئوال رفت و در آخرین نامه دفتر ریاست جمهوری امکان تصدی مسئولیت توسط هر دوی شما را منتفی دانست.
🔸 می دانم و می دانید که جناب آقای دکتر افروز علیرغم نقد جدی که به این نامه داشتند و دارند، به خاطر حرفه پذیرفته اند که نفر سومی از طرف اعضای شورای مرکزی برای ریاست انتخاب شود.
🔸 متاسفانه نه تنها چنین امری از ناحیه شما رخ نداده است، بلکه تلاش هایی از جانب شما صورت گرفته است که طی اطلاعیه ها، وجاهت اقدامات رکن مستقل هیات بازرسان را زیر سئوال برده و طوری نشان داده اید که گویا شورای مرکزی در مقابل هیات بازرسان هست که شواهد زیادی نافی چنین امری است.
🔸 زمانی که تلاش های شما برای پیشگیری از وقوع مجمع عمومی فوق العاده ملاحظه می شود؛ که برگزاری آن وظیفه ذاتی هیات بازرسان هست، این سئوال برای برخی مطرح می شود که چرا برگزاری مجمع عمومی اینقدر نگرانی ایجاد می کند؟ مگر قرار است چه چیزی آنجا مطرح شود؟ این سئوال ها افراد را به جستجو وا می دارد و می دانید که افراد هرچه بیشتر می جویند بیشتر می یابند: البته گاه مواردی را می یابند که صحت ندارد و ممکن است مواردی را بیابند که صحیح ولی تلخ است که امیدوارم چنین مواردی نباشد، چون هر کدام از اعضای شورای مرکزی، سرمایه هایی برای سازمان هستند و زیر سئوال رفتن آنها، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ حرفه ای مطلوب اعضای سازمان نیست.
🔸 متاسفانه با هر تلاش جدید از جانب شما برای مقابله با تشکیل مجمع عمومی و یا پیشگیری از تعیین رییس سازمان، یک قدم از وجاهت شما کاسته شد و برخی از تلاش های ارزنده قبلی شما در اذهان پاک می شود.
🔸 اینک هفده ماه گذشته است، ریاست سازمان مشخص نشده است و اگرچه در یادداشت های مختلف وظیفه شورای مرکزی به این منتخبان ارجمند یادآوری می شود ولی نگاه دیگری که می توان به این تاخیر شورای مرکزی داشت، ملاحظات شخصیتی و وجاهت شماست. به نظر می رسد آنها دوست نداشتند که قبل از انصراف شما نسبت به تعیین نفر سوم اقدام کنند ولی می دانید که آنها نمی توانند این روند را ادامه دهند و بی شک به خاطر حفظ منافع حرفه، اگر شما خودتان همچون جناب آقای دکتر افروز انصراف ندهید، مجبور خواهند شد راسا تصمیم بگیرند. هرچند به نفع سازمان و خودتان هست که این اقدام را راسا انجام دهید و شرایط را برای تعیین نفر سوم فراهم کنید تا شورا در فضایی بدون تنش، نسبت به تعیین ریاست سازمان اقدام نموده و سازمان وارد وظایف معوقه خود شود.
با آرزوی بهترین های برای منتخبان سازمان و حرفه عزیزمان
پورشریفی
30 آذرماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
🔸 زمانی می نوشتم و می نوشتید دکترجان، دکتر عزیز، ببخشید که الان این کلمات در زبانم جاری نمی شود و نمی خواهم نوشته ام ناصادقانه باشد.
🔸 می دانم و می دانید که در بخش اعظم دوره سوم، با شما همراهی داشتم و حتی وقتی در صحن شورای مرکزی نقدهای جدی به برخی از آسیب های اداری داشتم صاحب این فکر بودم که شما در آن نقشی ندارید به جز عدم نظارت؛ البته اینکه همچنان چنین فکری دارم یا نه، موضوع بحث الان نیست.
🔸 می دانم و می دانید که در انتخابات دوره چهارم، همسو با انجمن روانشناسی ایران، شما جزو داوطلبان مورد حمایت من بودید، هر چند حتما فراموش نکرده اید که ضمن حمایت از شما، جلوی اسم تان نوشته بودم: «ضمن آرزوی موفقیت برای جناب آقای دکتر اللهیاری امیدوارم که در گذر زمان، پیام های برآمده از جلسات شورای مرکزی به ویژه برآیند جلسه مورخ ۱۴ تیرماه ۱۳۹۵ را فراموش نکنند.».
🔸 اینک می دانید که همان انجمن روانشناسی ایران که شما جزو داوطلبان مورد حمایت آن انجمن بودید همسو با دیگر انجمن های علمی روانشناسی و مشاوره به عملکردهایی از شما نقد جدی دارند که آخرین مورد آن نقد اقدام مدیریت سازمان برای تشویش اذهان عمومی طی بیانیه مورخ 20 آذرماه بود که در اطلاعیه شماره 2 منظومه انجمن های روانشناسی و مشاوره به آن اشاره شده بود.
🔸 همه اعضای حرفه روانشناسی و مشاوره می دانند که بعد از انتخابات چهارمین دوره، طی دو انتخابات داخلی ابتدا جناب آقای دکتر افروز و سپس شما توسط شورای مرکزی انتخاب شدید و باز همه می دانیم که ابتدا مبنای انتخاباتی که طی آن شما انتخاب شده بودید توسط دیوان عدالت اداری زیر سئوال رفت و در آخرین نامه دفتر ریاست جمهوری امکان تصدی مسئولیت توسط هر دوی شما را منتفی دانست.
🔸 می دانم و می دانید که جناب آقای دکتر افروز علیرغم نقد جدی که به این نامه داشتند و دارند، به خاطر حرفه پذیرفته اند که نفر سومی از طرف اعضای شورای مرکزی برای ریاست انتخاب شود.
🔸 متاسفانه نه تنها چنین امری از ناحیه شما رخ نداده است، بلکه تلاش هایی از جانب شما صورت گرفته است که طی اطلاعیه ها، وجاهت اقدامات رکن مستقل هیات بازرسان را زیر سئوال برده و طوری نشان داده اید که گویا شورای مرکزی در مقابل هیات بازرسان هست که شواهد زیادی نافی چنین امری است.
🔸 زمانی که تلاش های شما برای پیشگیری از وقوع مجمع عمومی فوق العاده ملاحظه می شود؛ که برگزاری آن وظیفه ذاتی هیات بازرسان هست، این سئوال برای برخی مطرح می شود که چرا برگزاری مجمع عمومی اینقدر نگرانی ایجاد می کند؟ مگر قرار است چه چیزی آنجا مطرح شود؟ این سئوال ها افراد را به جستجو وا می دارد و می دانید که افراد هرچه بیشتر می جویند بیشتر می یابند: البته گاه مواردی را می یابند که صحت ندارد و ممکن است مواردی را بیابند که صحیح ولی تلخ است که امیدوارم چنین مواردی نباشد، چون هر کدام از اعضای شورای مرکزی، سرمایه هایی برای سازمان هستند و زیر سئوال رفتن آنها، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ حرفه ای مطلوب اعضای سازمان نیست.
🔸 متاسفانه با هر تلاش جدید از جانب شما برای مقابله با تشکیل مجمع عمومی و یا پیشگیری از تعیین رییس سازمان، یک قدم از وجاهت شما کاسته شد و برخی از تلاش های ارزنده قبلی شما در اذهان پاک می شود.
🔸 اینک هفده ماه گذشته است، ریاست سازمان مشخص نشده است و اگرچه در یادداشت های مختلف وظیفه شورای مرکزی به این منتخبان ارجمند یادآوری می شود ولی نگاه دیگری که می توان به این تاخیر شورای مرکزی داشت، ملاحظات شخصیتی و وجاهت شماست. به نظر می رسد آنها دوست نداشتند که قبل از انصراف شما نسبت به تعیین نفر سوم اقدام کنند ولی می دانید که آنها نمی توانند این روند را ادامه دهند و بی شک به خاطر حفظ منافع حرفه، اگر شما خودتان همچون جناب آقای دکتر افروز انصراف ندهید، مجبور خواهند شد راسا تصمیم بگیرند. هرچند به نفع سازمان و خودتان هست که این اقدام را راسا انجام دهید و شرایط را برای تعیین نفر سوم فراهم کنید تا شورا در فضایی بدون تنش، نسبت به تعیین ریاست سازمان اقدام نموده و سازمان وارد وظایف معوقه خود شود.
با آرزوی بهترین های برای منتخبان سازمان و حرفه عزیزمان
پورشریفی
30 آذرماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
Telegram
Dr. Poursharifi-Telegram-Channel
هدفِ کانال حاضر و سایت (http://poursharifi.ir)،
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
Forwarded from کانال کمپینهای احیای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
Audio
مصاحبه با دکتر پورشریفی، در رادیو سلامت، در خصوص راهکار برون رفت از وضعیت اخیر سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، شنبه 2 دی ماه
✅ زمینه های آسیب قدرت در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
💠 #تعیین_رئیس_سازمان ، راهکاری لازم ولی حداقلی و استقرار #ارکان_سازمان در جایگاه خودشان، راهکاری اساسی
🔸 به استناد آزمایش هایی نظیر #زندان_استانفورد ، انسان ها و نیز همه سازمان ها بالقوه مستعد آسیب قدرت هستند،
دو چیز می تواند احتمال آسیب را کاهش دهد، کنترل درونی و کنترل بیرونی.
🔸 متاسفانه شواهد نشان می دهد اگرچه نظارت درونی راهکار بسیار مهمی برای پیشگیری از آسیب قدرت می باشد ولی به تنهایی کفایت نمی کند حتی افرادی که قبلا با شخصیت های مثبت بوده اند در شرایطی که تحت نظارت بیرونی قرار نمی گیرند ممکن است در طول زمان دچار آسیب قدرت شوند.
🔸 تصورات غلطی در مورد افرادی که دچار آسیبب قدرت می شوند وجود دارد برخی فکر می کنند افرادی که دچار آسیب قدرت شده اند، دارای شخصیت های قبلی منفی، افراد عبوس و ... هستند.
در حالی که افراد دچار آسیب قدرت، گاهی بسیار مهربان، گاهی حمایت کننده، و گاهی بسیار گرم و صمیمی هستند ولی مساله اینجاست همه این ویژگی ها تا زمانی است که فرد احساس قدرت می کند و به محض اینکه حوزه قدرت چینن فردی زیر سئوال برود چنین فردی ممکن است بسیار تلخ ، بسیار تهدید کننده و ناارزنده ساز شود.
💠 چه مواردی می تواند از مصادیق #آسیب_قدرت در سازمان نظام روانشناسی باشد:
• در شرایطی که مسئولان سازمان به ویژه ریاست سازمان به جای ارکان عمل کنند، به جای ارکان تصمیم بگیرند و از قدرت ارکان به صورت فردی استفاده کنند و حتی خود را فراتر از ارکان بدانند؛
• هر گونه اقدام اجرایی و مالی بدون تصویب و نظارت شورای مرکزی؛
• هرگونه تقدم بخشی به حضور در کمیسیون و صدور پروانه به افراد بدون رعایت نوبت (یک تخلف اداری و در عین حال، یک اقدام غیر اخلاقی و غیرانسانی)؛
• هر گونه صدور پروانه برای مراکز مشاوره، بدون نظر کمیسیون مربوطه و یا با تغییر نظر کمیسیون مربوطه؛
• نوشتن هر گونه تفاهم نامه و دادن اختیارهایی از سازمان به سازمان های دیگر بدون تایید شورای مرکزی؛
• نادیده گرفتن شوراهای استانی ، چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ تصمیم گیری،
• منصوب کردن فردی به کمیسیون های تخصصی، بدون اطلاع شورای مرکزی فردی؛
• هرگونه اعمال قدرت مستقیم و غیرمستقیم بر رای کمیسیون ها (که رکن مستقل هستند)؛
• صدور پروانه فرد از طریق کمیسیون دیگر، در صورت تایید نشدن توسط کمیسیون اصلی؛
• هرگونه پاسخگو نبودن در مقابل رکن مستقل هیات بازرسان،
• هرگونه مانع تراشی در مقابل تشکیل مجمع عمومی.
🔸 از نظر نگارنده، شواهدی وجود دارد که برخی از موارد فوق نقض شده اند، اما مرجع ذیصلاح در این خصوص #شورای_مرکزی (در صورت کارآمدی)، هیات بازرسان و مجمع عمومی است.
🔸 چگونه می توان از آسیب های قدرت پیشگیری کرد؟
🔸 آیا آسیب های احتمالی اداری ، مالی و مرتبط با قدرت صرفا و بالقوه در خصوص مسئولان دوره خاصی از سازمان می تواند مطرح شود؟
🔸 خواه مسئولانی که بالقوه می توانند نفر سوم در ریاست دوره چهارم باشند و خواه افرادی که در دوره های بعدی در چنین مسئولیتی قرار می گیرند همه آنها، تاکید می شود همه آنها، بالقوه مستعد آسیب قدرت هستند و هیچ کس مصون از آن نیست و لازم است به جای پرداختن به افراد، به #ارکان_سازمان پرداخته شود و با افزایش نظارت بیرونی زمینه های آسیب قدرت کاهش پیدا کند.
💠 سازمان نظام روانشناسی به نوعی خانه دوم روانشناسان و مشاوران هست و دستآورد بسیار مهمی است و همه روانشناسان و مشاوران آن را پاس خواهند داشت و به جای پرداختن، زیر سئوال بردن و دفاع از فرد خاص، فقط و فقط به دنبال آن هستند که #ارکان_سازمان به ویژه #هیات_بازرسان و #مجمع_عمومی در جایگاه خود مستقر شوند.
پورشریفی
7 دیماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
💠 #تعیین_رئیس_سازمان ، راهکاری لازم ولی حداقلی و استقرار #ارکان_سازمان در جایگاه خودشان، راهکاری اساسی
🔸 به استناد آزمایش هایی نظیر #زندان_استانفورد ، انسان ها و نیز همه سازمان ها بالقوه مستعد آسیب قدرت هستند،
دو چیز می تواند احتمال آسیب را کاهش دهد، کنترل درونی و کنترل بیرونی.
🔸 متاسفانه شواهد نشان می دهد اگرچه نظارت درونی راهکار بسیار مهمی برای پیشگیری از آسیب قدرت می باشد ولی به تنهایی کفایت نمی کند حتی افرادی که قبلا با شخصیت های مثبت بوده اند در شرایطی که تحت نظارت بیرونی قرار نمی گیرند ممکن است در طول زمان دچار آسیب قدرت شوند.
🔸 تصورات غلطی در مورد افرادی که دچار آسیبب قدرت می شوند وجود دارد برخی فکر می کنند افرادی که دچار آسیب قدرت شده اند، دارای شخصیت های قبلی منفی، افراد عبوس و ... هستند.
در حالی که افراد دچار آسیب قدرت، گاهی بسیار مهربان، گاهی حمایت کننده، و گاهی بسیار گرم و صمیمی هستند ولی مساله اینجاست همه این ویژگی ها تا زمانی است که فرد احساس قدرت می کند و به محض اینکه حوزه قدرت چینن فردی زیر سئوال برود چنین فردی ممکن است بسیار تلخ ، بسیار تهدید کننده و ناارزنده ساز شود.
💠 چه مواردی می تواند از مصادیق #آسیب_قدرت در سازمان نظام روانشناسی باشد:
• در شرایطی که مسئولان سازمان به ویژه ریاست سازمان به جای ارکان عمل کنند، به جای ارکان تصمیم بگیرند و از قدرت ارکان به صورت فردی استفاده کنند و حتی خود را فراتر از ارکان بدانند؛
• هر گونه اقدام اجرایی و مالی بدون تصویب و نظارت شورای مرکزی؛
• هرگونه تقدم بخشی به حضور در کمیسیون و صدور پروانه به افراد بدون رعایت نوبت (یک تخلف اداری و در عین حال، یک اقدام غیر اخلاقی و غیرانسانی)؛
• هر گونه صدور پروانه برای مراکز مشاوره، بدون نظر کمیسیون مربوطه و یا با تغییر نظر کمیسیون مربوطه؛
• نوشتن هر گونه تفاهم نامه و دادن اختیارهایی از سازمان به سازمان های دیگر بدون تایید شورای مرکزی؛
• نادیده گرفتن شوراهای استانی ، چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ تصمیم گیری،
• منصوب کردن فردی به کمیسیون های تخصصی، بدون اطلاع شورای مرکزی فردی؛
• هرگونه اعمال قدرت مستقیم و غیرمستقیم بر رای کمیسیون ها (که رکن مستقل هستند)؛
• صدور پروانه فرد از طریق کمیسیون دیگر، در صورت تایید نشدن توسط کمیسیون اصلی؛
• هرگونه پاسخگو نبودن در مقابل رکن مستقل هیات بازرسان،
• هرگونه مانع تراشی در مقابل تشکیل مجمع عمومی.
🔸 از نظر نگارنده، شواهدی وجود دارد که برخی از موارد فوق نقض شده اند، اما مرجع ذیصلاح در این خصوص #شورای_مرکزی (در صورت کارآمدی)، هیات بازرسان و مجمع عمومی است.
🔸 چگونه می توان از آسیب های قدرت پیشگیری کرد؟
🔸 آیا آسیب های احتمالی اداری ، مالی و مرتبط با قدرت صرفا و بالقوه در خصوص مسئولان دوره خاصی از سازمان می تواند مطرح شود؟
🔸 خواه مسئولانی که بالقوه می توانند نفر سوم در ریاست دوره چهارم باشند و خواه افرادی که در دوره های بعدی در چنین مسئولیتی قرار می گیرند همه آنها، تاکید می شود همه آنها، بالقوه مستعد آسیب قدرت هستند و هیچ کس مصون از آن نیست و لازم است به جای پرداختن به افراد، به #ارکان_سازمان پرداخته شود و با افزایش نظارت بیرونی زمینه های آسیب قدرت کاهش پیدا کند.
💠 سازمان نظام روانشناسی به نوعی خانه دوم روانشناسان و مشاوران هست و دستآورد بسیار مهمی است و همه روانشناسان و مشاوران آن را پاس خواهند داشت و به جای پرداختن، زیر سئوال بردن و دفاع از فرد خاص، فقط و فقط به دنبال آن هستند که #ارکان_سازمان به ویژه #هیات_بازرسان و #مجمع_عمومی در جایگاه خود مستقر شوند.
پورشریفی
7 دیماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
Telegram
Dr. Poursharifi-Telegram-Channel
هدفِ کانال حاضر و سایت (http://poursharifi.ir)،
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
✅ سازمان نظام روان¬شناسی و مشاوره؛ قوت¬¬ها، ضعف¬ها، فرصت¬ها و چالش¬ها:
به روایت تک نگاشت¬ها و یادداشت¬ها
بحث ویژه خبرنامه زمستان 1396 انجمن روانشناسی ایران
چکیده
در نظر بود در بحث ویژه حاضر، با نگاهی ارتقایی، تاملی بر وضعیت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به عمل آید. به همین منظور ابتدا مروری بر نوشته های نگارنده در چند سال گذشته به عمل آمد و معلوم شد که خود نوشته ها و یادداشت¬ها گویا هستند. بر این اساس، در این بحث، هیچ مطلب جدیدی به نگارش در نمی آید به جز اینکه خلاصه برخی از یادداشت ها، وب نوشته ها و تک نگاشت ها ذکر شود؛ با این امید که جمیع آنها، هر چهار مولفه SWOT یعنی « قوت¬¬ها، ضعف¬ها، فرصت¬ها و چالش¬ها» را در برگرفته باشد.
در ادامه، خلاصه نوشته های زیر درج شده است.
1- سازمان نظام روان¬شناسی و مشاوره در دوره سوم: از انتظار¬ تا واقعیت / زمستان 1393
2 - بیمه ی روان درمانی و چالش ¬هایی چند از حرفه ی روان شناسی / تابستان ۱۳۹۴
3 - سخنی کوتاه با اعضای منتخب شورای مرکزی و هیات بازرسان سازمان نظام و پیشنهادهایی هفتگانه / 2 مردادماه 1395
4 - شورای مرکزی دوره چهارم، تغییر رای در فاصله کمتر از دوماه و چند سئوال / 19 مهرماه 1395
5 - بهترین راه اقتدار روانشناسی، توجه جدی به خود اصلاحی است؛ هنوز هم دیر نشده است. / 16 دی ماه 1395
6 - کارورزی، مرهمی که همچنان می زخمد: روایتی از آیین نامه تا عمل / 20 بهمن 1395
7 - بهترین¬ها در انتظار حرفه عزیزمان خواهد بود اگر هر کسی مسئولانه به وظیفه خود عمل کند / 6 اسفند ماه 1395
8 - حذف کارورزی / 4 اردیبهشت 1396
9 - محاسن و معایب حذف کارورزی / 8 اردیبهشت 1396
10 - قانون و اعضای سازمان نظام اجازه نخواهند داد بازرسان تحت فشار و سیطره قرار گرفته و بی خاصیت شوند. / 22 تیرماه 1396
11 - نامه بحث انگیز دفتر ریاست جمهوری به سازمان نظام روانشناسی و مشاوره: چیستی، ابعاد و چالش های مرتبط / هفتم مهرماه 1396
12 - عزم ملی روانشناسان و مشاوران کشور برای #احیای_سازمان_نظام_روانشناسی_و_مشاوره / دهم آذرماه 1396
13 - زمینه های آسیب قدرت در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره: #تعیین_رئیس_سازمان ، راهکاری لازم ولی حداقلی و استقرار #ارکان_سازمان در جایگاه خودشان، راهکاری اساسی / 7 دیماه 1396
در میان نوشته های سیزده گانه که عناوین آن ذکر شد و در ادامه خلاصه این نوشته ها بیان خواهد شد، نوشته « نامه بحث انگیز دفتر ریاست جمهوری به سازمان نظام روانشناسی و مشاوره» از این بابت که مروری تاریخی به رخدادهای دوره چهارم سازمان نظام داشته است از اهمیت خاصی برخوردار است.
متن کامل بحث ویژه در لینک زیر
http://www.iranpa.org/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87/%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87/%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%88%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%B6%D8%B9%D9%81-%D9%87%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%DA%A9-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7
دکتر حمید پورشریفی
دی ماه 1396
@DrPoursharifi
به روایت تک نگاشت¬ها و یادداشت¬ها
بحث ویژه خبرنامه زمستان 1396 انجمن روانشناسی ایران
چکیده
در نظر بود در بحث ویژه حاضر، با نگاهی ارتقایی، تاملی بر وضعیت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به عمل آید. به همین منظور ابتدا مروری بر نوشته های نگارنده در چند سال گذشته به عمل آمد و معلوم شد که خود نوشته ها و یادداشت¬ها گویا هستند. بر این اساس، در این بحث، هیچ مطلب جدیدی به نگارش در نمی آید به جز اینکه خلاصه برخی از یادداشت ها، وب نوشته ها و تک نگاشت ها ذکر شود؛ با این امید که جمیع آنها، هر چهار مولفه SWOT یعنی « قوت¬¬ها، ضعف¬ها، فرصت¬ها و چالش¬ها» را در برگرفته باشد.
در ادامه، خلاصه نوشته های زیر درج شده است.
1- سازمان نظام روان¬شناسی و مشاوره در دوره سوم: از انتظار¬ تا واقعیت / زمستان 1393
2 - بیمه ی روان درمانی و چالش ¬هایی چند از حرفه ی روان شناسی / تابستان ۱۳۹۴
3 - سخنی کوتاه با اعضای منتخب شورای مرکزی و هیات بازرسان سازمان نظام و پیشنهادهایی هفتگانه / 2 مردادماه 1395
4 - شورای مرکزی دوره چهارم، تغییر رای در فاصله کمتر از دوماه و چند سئوال / 19 مهرماه 1395
5 - بهترین راه اقتدار روانشناسی، توجه جدی به خود اصلاحی است؛ هنوز هم دیر نشده است. / 16 دی ماه 1395
6 - کارورزی، مرهمی که همچنان می زخمد: روایتی از آیین نامه تا عمل / 20 بهمن 1395
7 - بهترین¬ها در انتظار حرفه عزیزمان خواهد بود اگر هر کسی مسئولانه به وظیفه خود عمل کند / 6 اسفند ماه 1395
8 - حذف کارورزی / 4 اردیبهشت 1396
9 - محاسن و معایب حذف کارورزی / 8 اردیبهشت 1396
10 - قانون و اعضای سازمان نظام اجازه نخواهند داد بازرسان تحت فشار و سیطره قرار گرفته و بی خاصیت شوند. / 22 تیرماه 1396
11 - نامه بحث انگیز دفتر ریاست جمهوری به سازمان نظام روانشناسی و مشاوره: چیستی، ابعاد و چالش های مرتبط / هفتم مهرماه 1396
12 - عزم ملی روانشناسان و مشاوران کشور برای #احیای_سازمان_نظام_روانشناسی_و_مشاوره / دهم آذرماه 1396
13 - زمینه های آسیب قدرت در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره: #تعیین_رئیس_سازمان ، راهکاری لازم ولی حداقلی و استقرار #ارکان_سازمان در جایگاه خودشان، راهکاری اساسی / 7 دیماه 1396
در میان نوشته های سیزده گانه که عناوین آن ذکر شد و در ادامه خلاصه این نوشته ها بیان خواهد شد، نوشته « نامه بحث انگیز دفتر ریاست جمهوری به سازمان نظام روانشناسی و مشاوره» از این بابت که مروری تاریخی به رخدادهای دوره چهارم سازمان نظام داشته است از اهمیت خاصی برخوردار است.
متن کامل بحث ویژه در لینک زیر
http://www.iranpa.org/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87/%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87/%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%88%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%B6%D8%B9%D9%81-%D9%87%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%DA%A9-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7
دکتر حمید پورشریفی
دی ماه 1396
@DrPoursharifi
🔴 560 روز بلاتکلیفی و 40 روز بی خبری در حرفه روانشناسی و مشاوره
💠 چه کسی مسئول است؟
🔸 قریب 560 روز قبل، به تاریخ 25 تیرماه 1395 چهارمین انتخابات شورای مرکزی و هیات بازرسان، با تاخیری چندماهه از موعد اصلی، در سراسر کشور برگزار شد.
🔸 قریب 530 روز قبل، به تاریخ 25 مردادماه 1395 انتخابات داخلی شورای مرکزی زیر نظر هیات بازرسان انجام و آقای دکتر افروز به عنوان رئیس سازمان انتخاب شدند.
🔸 قریب 475 روز قبل، به تاریخ 19 مهرماه 1395 به استناد نامه واصله از معاون دفتر رئیس جمهور، در یک انتخابات داخلی مجدد، شورای مرکزی دوره چهارم، و بر اساس چرخش رای سه نفر از اعضا، آقای دکتر اللهیاری را به عنوان رئیس سازمان انتخاب کردند.
🔸 قریب 130 روز قبل، به تاریخ 2 مهرماه 1396 دفتر ریاست جمهوری بعد از گذشت 14 ماه، به دلیل عدم تایید صلاحیت دو منتخب قبلی، ضرورت انتخاب نفر سوم را مطرح کرد.
🔸 در یک حرکت روبه جلو، قریب 40 روز قبل، به تاریخ 4 دیماه 1396 بر اساس شنیده ها، شورای مرکزی نسبت به انتخاب نفر سوم اقدام نمود و گویا دو نفر با رای برابر انتخاب شده¬اند.
🔸آسیب اداری دیگری رقم خورد و برخلاف بدیهی ترین حقوق اعضای سازمان، انتخابات 40 روز قبل، به اطلاع اعضای محترم سازمان رسانیده نشد و باز بر اساس شنیده ها، اقدام جدی برای پیشبرد انتخابات نفر سوم صورت نگرفت.
🔸بدین ترتیب، بعد از گذشت 560 روز، رئیس باقی مانده از دوره سوم، که صلاحیت شان برای دوره حاضر تایید نشده است همچنان مسئولیت سازمان را بر عهده دارد.
💠 سئوال¬های پیش روی حرفه روانشناسی و مشاوره
- آیا با وجود 560 روز بلاتکلیفی و 40 روز بی خبری می توان امیدوار بود که رکن #شورای_مرکزی در برون رفت از مشکل مهم عدم #تعیین_رئیس_سازمان به نحو کارآمد عمل نماید؟
- آیا چنین شورایی قادر است تردیدها در خصوص #شفافیت_مالی و #آسیب_اداری را برطرف نموده و سازمان را در تحقق #حقوق_روانشناسان_و_مشاوران و نیز #حقوق_مراجعان به خوبی هدایت نماید؟
- آیا رکن #هیات_بازرسان قادر به غلبه بر موانع ایجاد شده توسط مسئول / مسئولین سازمان در خصوص برگزاری #مجمع_عمومی_فوق¬العاده خواهد شد؟
- اگرچه #منظومه_انجمن¬های_علمی_روانشناسی_و_مشاوره و نیز برخی از شخصیت¬های حقیقی پیگیری¬ها و نوشته¬های خوبی داشته اند، آیا همه شخصیت¬های حقیقی و حقوقی و به ویژه #شوراهای_استانی سازمان حساسیت های لازم را در خصوص حرفه داشته اند و اقدامات بایسته و موثر را انجام داده اند؟
✅ راستی چه کسی مسئول است؟
در یک کلام، همه ما به اندازه توانمان مسئولیم
- همه منتخبان (اعم از اعضای #شورای_مرکزی و #هیات_بازرسان)
- همه 18 درصد اعضای سازمان که در 25 تیرماه 1395 رای داده اند و همه 82 درصد اعضای سازمان که وارد صحنه نشدند
- همه اعضای جدید سازمان، به فراخور اطلاعاتی که دریافت می کنند.
همه ما حدقل به اندازه توانمان مسئولیم.
حمید پورشریفی
13 بهمن ماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
💠 چه کسی مسئول است؟
🔸 قریب 560 روز قبل، به تاریخ 25 تیرماه 1395 چهارمین انتخابات شورای مرکزی و هیات بازرسان، با تاخیری چندماهه از موعد اصلی، در سراسر کشور برگزار شد.
🔸 قریب 530 روز قبل، به تاریخ 25 مردادماه 1395 انتخابات داخلی شورای مرکزی زیر نظر هیات بازرسان انجام و آقای دکتر افروز به عنوان رئیس سازمان انتخاب شدند.
🔸 قریب 475 روز قبل، به تاریخ 19 مهرماه 1395 به استناد نامه واصله از معاون دفتر رئیس جمهور، در یک انتخابات داخلی مجدد، شورای مرکزی دوره چهارم، و بر اساس چرخش رای سه نفر از اعضا، آقای دکتر اللهیاری را به عنوان رئیس سازمان انتخاب کردند.
🔸 قریب 130 روز قبل، به تاریخ 2 مهرماه 1396 دفتر ریاست جمهوری بعد از گذشت 14 ماه، به دلیل عدم تایید صلاحیت دو منتخب قبلی، ضرورت انتخاب نفر سوم را مطرح کرد.
🔸 در یک حرکت روبه جلو، قریب 40 روز قبل، به تاریخ 4 دیماه 1396 بر اساس شنیده ها، شورای مرکزی نسبت به انتخاب نفر سوم اقدام نمود و گویا دو نفر با رای برابر انتخاب شده¬اند.
🔸آسیب اداری دیگری رقم خورد و برخلاف بدیهی ترین حقوق اعضای سازمان، انتخابات 40 روز قبل، به اطلاع اعضای محترم سازمان رسانیده نشد و باز بر اساس شنیده ها، اقدام جدی برای پیشبرد انتخابات نفر سوم صورت نگرفت.
🔸بدین ترتیب، بعد از گذشت 560 روز، رئیس باقی مانده از دوره سوم، که صلاحیت شان برای دوره حاضر تایید نشده است همچنان مسئولیت سازمان را بر عهده دارد.
💠 سئوال¬های پیش روی حرفه روانشناسی و مشاوره
- آیا با وجود 560 روز بلاتکلیفی و 40 روز بی خبری می توان امیدوار بود که رکن #شورای_مرکزی در برون رفت از مشکل مهم عدم #تعیین_رئیس_سازمان به نحو کارآمد عمل نماید؟
- آیا چنین شورایی قادر است تردیدها در خصوص #شفافیت_مالی و #آسیب_اداری را برطرف نموده و سازمان را در تحقق #حقوق_روانشناسان_و_مشاوران و نیز #حقوق_مراجعان به خوبی هدایت نماید؟
- آیا رکن #هیات_بازرسان قادر به غلبه بر موانع ایجاد شده توسط مسئول / مسئولین سازمان در خصوص برگزاری #مجمع_عمومی_فوق¬العاده خواهد شد؟
- اگرچه #منظومه_انجمن¬های_علمی_روانشناسی_و_مشاوره و نیز برخی از شخصیت¬های حقیقی پیگیری¬ها و نوشته¬های خوبی داشته اند، آیا همه شخصیت¬های حقیقی و حقوقی و به ویژه #شوراهای_استانی سازمان حساسیت های لازم را در خصوص حرفه داشته اند و اقدامات بایسته و موثر را انجام داده اند؟
✅ راستی چه کسی مسئول است؟
در یک کلام، همه ما به اندازه توانمان مسئولیم
- همه منتخبان (اعم از اعضای #شورای_مرکزی و #هیات_بازرسان)
- همه 18 درصد اعضای سازمان که در 25 تیرماه 1395 رای داده اند و همه 82 درصد اعضای سازمان که وارد صحنه نشدند
- همه اعضای جدید سازمان، به فراخور اطلاعاتی که دریافت می کنند.
همه ما حدقل به اندازه توانمان مسئولیم.
حمید پورشریفی
13 بهمن ماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
Telegram
Dr. Poursharifi-Telegram-Channel
هدفِ کانال حاضر و سایت (http://poursharifi.ir)،
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
مادر شهید سردار سرلشکر مهندس حاج بهروز پورشریفی (طراح پل خیبر) به لقاالله پیوست.
مراسم یادبود:
دوشنبه 16 بهمن، ساعت 15:30 الی 17:30 ، مسجد شهید مدنی (شکلی)
http://ale-hashem.ir/message/پیام-تسلیت-درگذشت-مادر-شهید-پورشریفی/
مراسم یادبود:
دوشنبه 16 بهمن، ساعت 15:30 الی 17:30 ، مسجد شهید مدنی (شکلی)
http://ale-hashem.ir/message/پیام-تسلیت-درگذشت-مادر-شهید-پورشریفی/
✅ سپاس و تشکر فراوان از دوستان و همراهان عزیزم
که در فراق مادر، مرا در غلبه بر این غم بسیار بزرگ توان بخشیدند.
«... فقدان تنها گوهر هستى، و اولين هم آغوش به هنگام ناتوانى، همراه بيدار شبهاى بيدارى، نگران روزهاى سخت، دردشناس لحظه هاى دردمندى، عاشق بيدريغ، نگهبان لحظه هاى نا امنى.... را براى شما عزيز و خانواده محترم از صميم قلب تسليت عرض ميكنم. و ... با دل جريحه دار شما همدلانه غم را احساس ميكنم. روحشان شاد.». این پیام زیبا (که توسط استاد ارجمندم جناب آقای دکتر دژکام ارسال شده)، تنها یکی از پیام های بزرگوارانی بوده است که مرا در التیام این درد بزرگ یاری نموده اند.
و استاد عزیزم جناب آقای دکتر گنجی در پیام شان نوشتند که « ... پس از شنیدن این خبر ناگوار به سراغ شعر ای وای مادرم شهریار رفتم و برای چندمین بار خواندم...» بله، استاد شهریار چه خوب توصیف کرده است « آهسته باز از بغل پله ها گذشت / در فكر آش و سبزي بيمار خويش بود / اما گرفته دور و برش هاله اي سياه / او مرده است و باز پرستار حال ماست / ...»
غم و اندوه فقدان سمبل مهربانی و عشق؛ مادر عزیزم ،که پرورنده تبسم اندیشه «برادر عزیزم حاج بهروز» بود ، بسیار سخت و جانکاه است اما جدا از پیام های واصله به خانواده که بسیار گسترده است و در این جا به آنها اشاره نمی شود، حضور و پیام های بسیار گسترده و صمیمانه دوستان و آشنایان:
- استادان عزیز، همکاران گرامی و دانشجویان عزیز از جای جای کشور عزیزمان؛
- عزیزان از انجمن های علمی به ویژه اعضای محترم هیات مدیره و همکاران ارجمند انجمن روانشناسی ایران؛
- از سازمان های حرفه ای به ویژه اعضای محترم شورای مرکزی، هیات محترم بازرسان، برخی از روسا و اعضای محترم کمیسیون های تخصصی و برخی از مسئولین محترم سازمان نظام روانشناسی و مشاوره؛
- از دانشگاه ها، به ویژه اعضای محترم هیات علمی، کارکنان و دانشجویان عزیز دانشگاه تبریز و دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی؛
- از متولیان مراکز مشاوره به ویژه مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه ها، بخصوص مسئولین، همکاران و اعضای محترم کمیته مشورتی دفتر مشاوره و سلامت وزارت علوم؛
- فعالان روانشناسی و مشاوره در فضاهای مجازی، کانال های تلگرامی به ویژه اعضای محترم کمپین های احیای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
از بار این تالم کاست و مرا را در تحمل این مصیبت عظیم یاری نمود.
بدینوسیله وظیفه خود می دانم از کلیه سرورانی که با قدمی یا قلمی، از لحظه فراق تا پایان مراسم ترحیم با اینجانب و اعضای خانواده همدلی نموده اند تقدیر و تشکر نمایم.
از خداوند سبحان بقای عمر با عزت برای شما عزیزان و علو درجات برای درگذشتگان تان مسئلت می نمایم و از اینکه علیرغم اشتیاقم نمی توانم بطور حضوری مراتب تقدیر خود را به تک تک عزیزان اعلام نمایم، پوزش می طلبم.
حمید پورشریفی
20 بهمن ماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
که در فراق مادر، مرا در غلبه بر این غم بسیار بزرگ توان بخشیدند.
«... فقدان تنها گوهر هستى، و اولين هم آغوش به هنگام ناتوانى، همراه بيدار شبهاى بيدارى، نگران روزهاى سخت، دردشناس لحظه هاى دردمندى، عاشق بيدريغ، نگهبان لحظه هاى نا امنى.... را براى شما عزيز و خانواده محترم از صميم قلب تسليت عرض ميكنم. و ... با دل جريحه دار شما همدلانه غم را احساس ميكنم. روحشان شاد.». این پیام زیبا (که توسط استاد ارجمندم جناب آقای دکتر دژکام ارسال شده)، تنها یکی از پیام های بزرگوارانی بوده است که مرا در التیام این درد بزرگ یاری نموده اند.
و استاد عزیزم جناب آقای دکتر گنجی در پیام شان نوشتند که « ... پس از شنیدن این خبر ناگوار به سراغ شعر ای وای مادرم شهریار رفتم و برای چندمین بار خواندم...» بله، استاد شهریار چه خوب توصیف کرده است « آهسته باز از بغل پله ها گذشت / در فكر آش و سبزي بيمار خويش بود / اما گرفته دور و برش هاله اي سياه / او مرده است و باز پرستار حال ماست / ...»
غم و اندوه فقدان سمبل مهربانی و عشق؛ مادر عزیزم ،که پرورنده تبسم اندیشه «برادر عزیزم حاج بهروز» بود ، بسیار سخت و جانکاه است اما جدا از پیام های واصله به خانواده که بسیار گسترده است و در این جا به آنها اشاره نمی شود، حضور و پیام های بسیار گسترده و صمیمانه دوستان و آشنایان:
- استادان عزیز، همکاران گرامی و دانشجویان عزیز از جای جای کشور عزیزمان؛
- عزیزان از انجمن های علمی به ویژه اعضای محترم هیات مدیره و همکاران ارجمند انجمن روانشناسی ایران؛
- از سازمان های حرفه ای به ویژه اعضای محترم شورای مرکزی، هیات محترم بازرسان، برخی از روسا و اعضای محترم کمیسیون های تخصصی و برخی از مسئولین محترم سازمان نظام روانشناسی و مشاوره؛
- از دانشگاه ها، به ویژه اعضای محترم هیات علمی، کارکنان و دانشجویان عزیز دانشگاه تبریز و دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی؛
- از متولیان مراکز مشاوره به ویژه مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه ها، بخصوص مسئولین، همکاران و اعضای محترم کمیته مشورتی دفتر مشاوره و سلامت وزارت علوم؛
- فعالان روانشناسی و مشاوره در فضاهای مجازی، کانال های تلگرامی به ویژه اعضای محترم کمپین های احیای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
از بار این تالم کاست و مرا را در تحمل این مصیبت عظیم یاری نمود.
بدینوسیله وظیفه خود می دانم از کلیه سرورانی که با قدمی یا قلمی، از لحظه فراق تا پایان مراسم ترحیم با اینجانب و اعضای خانواده همدلی نموده اند تقدیر و تشکر نمایم.
از خداوند سبحان بقای عمر با عزت برای شما عزیزان و علو درجات برای درگذشتگان تان مسئلت می نمایم و از اینکه علیرغم اشتیاقم نمی توانم بطور حضوری مراتب تقدیر خود را به تک تک عزیزان اعلام نمایم، پوزش می طلبم.
حمید پورشریفی
20 بهمن ماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
Telegram
Dr. Poursharifi-Telegram-Channel
هدفِ کانال حاضر و سایت (http://poursharifi.ir)،
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای وای مادرم
شعر استاد شهریار🌹
با صدای اردشیر رستمی 🌹
شعر استاد شهریار🌹
با صدای اردشیر رستمی 🌹
Forwarded from همایشهای علمی انجمن علمی رواندرمانی ایران
سخنرانی دکتر پورشریفی در مورد ویژگیهای درمانگر موثر
هماکنون در سالن قلم
هماکنون در سالن قلم
Forwarded from همایشهای علمی انجمن علمی رواندرمانی ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برشی از سخنرانی دکتر پورشریفی
هماکنون سالن قلم
هماکنون سالن قلم
سخنرانی دکتر پورشریفی.3gp
14.8 MB
ویژگی های روان درمانگر موثر: از برداشت ها تا شواهد
دکتر حمید پورشریفی
نخستین همایش سالانه انجمن علمی روان درمانی ایران
27 بهمن ماه 1396
@DrPoursharifi
دکتر حمید پورشریفی
نخستین همایش سالانه انجمن علمی روان درمانی ایران
27 بهمن ماه 1396
@DrPoursharifi
💠 دنیای عجیبی است، از آسیب دیگران ناراحت می شویم و با انتشار اخبار آن، به دیگران آسیب می رسانیم!
🔴 بایدها و نبایدهایی در خصوص انتشار اخبار خودکشی
🔸آیا می دانید، طبق گزارشهای جهانی، انتشار اخبار خودکشی در رسانههای بزرگ تا یک هفته، ۱۰ درصد آمار خودکشی را افزایش میدهد؟
💠 قبل از انتشار هر گونه خبر خودکشی، از خود بپرسید که:
- آیا انتشار خبر را صرفا برای کاهش هیجان منفی خود و احیانا برای افزایش بازدید رسانه خود انجام می دهید یا جان انسان ها برایتان مهم است؟
🔸 اگر پاسخ تان اهمیت جان انسان ها هست پیشنهاد می شود به بایدها و نبایدهای زیر توجه نمایید:
1. باید از واژه خودکشی در تیتر رسانه ها ( صفحه اول روزنامه و خبرگزاری ها) اجتناب شود.
2. باید از باز نشر خبر خودکشی در شبکه های اجتماعی خودداری شود.
3. نباید جزئیات روش اقدام منتشر شود.
باید از انتشار فیلم، چاپ عکس و روش بکارگرفته شده در خودکشی و توصیف شرایط برای خودکشی خودداری شود.
4. باید از بزرگنمایی اتفاق خودداری شود.
5. نباید تحت هیچ عنوان خبر به شکل هیجان انگیز منتشر شود.
6. نباید در خصوص خودکشی کامل، از واژه خودکشی موفق استفاده شود.
7. نباید در اخبار و گزارش ها از عبارت هایی نظیر «همه گیر شدن خودکشی» و «منطقه ای با بالاترین شیوع خودکشی» استفاده شود.
8. نباید اقدام به خودکشی را معمولی جلوه داد:
نبایستی رفتار خودکشی، به عنوان «پاسخی قابل درک به تغییرات اجتماعی و فرهنگی» و یا «روشی برای سازگاری با محیط» گزارش شود.
9. باید از کارشناسان سلامت روان برای انتشار خبر استفاده شود.
✅ یادمان باشد که
🔸درج خبر خودکشی بدون ملاحظات موجب قبح زدایی و سرایت آن میشود.
🔸 قبل از انتشار هر خبر و گزارشی، به صورتی مسئولانه به این امر توجه کنیم که انتشار مطلب، چه تاثیری بر خانواده، بازماندگان، همشهریان، هم صنف های فرد متوفی و به طور کلی آحاد جامعه دارد.
🔸و اینکه همیشه به یاد داشته باشیم که
همه ما در آنچه می نویسیم، می گوییم و به اشتراک می گذاریم مسئولیم.
دکتر حمید پورشریفی
11 اسفند ماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
🔴 بایدها و نبایدهایی در خصوص انتشار اخبار خودکشی
🔸آیا می دانید، طبق گزارشهای جهانی، انتشار اخبار خودکشی در رسانههای بزرگ تا یک هفته، ۱۰ درصد آمار خودکشی را افزایش میدهد؟
💠 قبل از انتشار هر گونه خبر خودکشی، از خود بپرسید که:
- آیا انتشار خبر را صرفا برای کاهش هیجان منفی خود و احیانا برای افزایش بازدید رسانه خود انجام می دهید یا جان انسان ها برایتان مهم است؟
🔸 اگر پاسخ تان اهمیت جان انسان ها هست پیشنهاد می شود به بایدها و نبایدهای زیر توجه نمایید:
1. باید از واژه خودکشی در تیتر رسانه ها ( صفحه اول روزنامه و خبرگزاری ها) اجتناب شود.
2. باید از باز نشر خبر خودکشی در شبکه های اجتماعی خودداری شود.
3. نباید جزئیات روش اقدام منتشر شود.
باید از انتشار فیلم، چاپ عکس و روش بکارگرفته شده در خودکشی و توصیف شرایط برای خودکشی خودداری شود.
4. باید از بزرگنمایی اتفاق خودداری شود.
5. نباید تحت هیچ عنوان خبر به شکل هیجان انگیز منتشر شود.
6. نباید در خصوص خودکشی کامل، از واژه خودکشی موفق استفاده شود.
7. نباید در اخبار و گزارش ها از عبارت هایی نظیر «همه گیر شدن خودکشی» و «منطقه ای با بالاترین شیوع خودکشی» استفاده شود.
8. نباید اقدام به خودکشی را معمولی جلوه داد:
نبایستی رفتار خودکشی، به عنوان «پاسخی قابل درک به تغییرات اجتماعی و فرهنگی» و یا «روشی برای سازگاری با محیط» گزارش شود.
9. باید از کارشناسان سلامت روان برای انتشار خبر استفاده شود.
✅ یادمان باشد که
🔸درج خبر خودکشی بدون ملاحظات موجب قبح زدایی و سرایت آن میشود.
🔸 قبل از انتشار هر خبر و گزارشی، به صورتی مسئولانه به این امر توجه کنیم که انتشار مطلب، چه تاثیری بر خانواده، بازماندگان، همشهریان، هم صنف های فرد متوفی و به طور کلی آحاد جامعه دارد.
🔸و اینکه همیشه به یاد داشته باشیم که
همه ما در آنچه می نویسیم، می گوییم و به اشتراک می گذاریم مسئولیم.
دکتر حمید پورشریفی
11 اسفند ماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
Telegram
Dr. Poursharifi-Telegram-Channel
هدفِ کانال حاضر و سایت (http://poursharifi.ir)،
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
Forwarded from منظومه انجمن های روانشناسی و مشاوره ایران
پیام_20_روانشناس_نامی_کشور_در_مورد.pdf
388.9 KB
پیام 20 روانشناس نامی کشور در خصوص سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و ضرورت برگزاری مجمع عمومی
🔴 اطلاعیه روابط عمومی سازمان نظام، مصداق بارزی از آسیب سازمانی
✅ و شاهدی بر ضرورت برگزاری مجمع عمومی فوق العاده در روز شنبه 26 اسفند
💠 وقتی روابط عمومی یک سازمان، که منصوب شده مسئولان اجرایی سازمان است که خود توسط یکی از ارکان سازمان منصوب شده اند، به خود اجازه می دهد اقدام رکن هیات بازرسان یعنی مجمع عمومی فوق العاده را غیرقانونی اعلام کند، مصداق بارزی از آسیب در سازمان رخ نمایی می کند و نشان می دهد امور در سازمان سر جای خود نیست و نشان می دهد برای استقرار ارکان و احیای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، راهی به جز برگزاری مجمع عمومی فوق العاده توسط بازرسان ارجمند نیست.
🔸 با اینکه تا آخرین دقایق روز جمعه، 600 کیلومتر دور از تهران خواهم بود، سعی بر این دارم که به لطف خدا روز شنبه ساعت 8 صبح در مجمع عمومی فوق العاده به آدرس تهران، وصال، حجت دوست، پلاک 56 در جمع اعضای سازمان، در مجمع عمومی حضور یابم و سهم خود را در احیای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایفا کنم.
🔸 انتخاب شما عضو محترم سازمان چیست؟
حمید پورشریفی
24 اسفندماه 1396
@DrPoursharifi
✅ و شاهدی بر ضرورت برگزاری مجمع عمومی فوق العاده در روز شنبه 26 اسفند
💠 وقتی روابط عمومی یک سازمان، که منصوب شده مسئولان اجرایی سازمان است که خود توسط یکی از ارکان سازمان منصوب شده اند، به خود اجازه می دهد اقدام رکن هیات بازرسان یعنی مجمع عمومی فوق العاده را غیرقانونی اعلام کند، مصداق بارزی از آسیب در سازمان رخ نمایی می کند و نشان می دهد امور در سازمان سر جای خود نیست و نشان می دهد برای استقرار ارکان و احیای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، راهی به جز برگزاری مجمع عمومی فوق العاده توسط بازرسان ارجمند نیست.
🔸 با اینکه تا آخرین دقایق روز جمعه، 600 کیلومتر دور از تهران خواهم بود، سعی بر این دارم که به لطف خدا روز شنبه ساعت 8 صبح در مجمع عمومی فوق العاده به آدرس تهران، وصال، حجت دوست، پلاک 56 در جمع اعضای سازمان، در مجمع عمومی حضور یابم و سهم خود را در احیای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایفا کنم.
🔸 انتخاب شما عضو محترم سازمان چیست؟
حمید پورشریفی
24 اسفندماه 1396
@DrPoursharifi
✅ برگزاری موفقیت آمیز مجمع عمومی فوق العاده سازمان نظام روانشناسی و مشاوره: گامی به سوی بهار حرفه
💠 در آستانه بهار نوروز، به لطف خدا، با همت بازرسان ارجمند سازمان نظام، آقایان دکتر ناصر صبحی قراملکی و دکتر علیرضا آقایوسفی، و مشارکت مسئولانه اعضای سازمان، امروز (شنبه 26 اسفند ماه 1396) طلسم مجمع عمومی در سازمان شکست و این رکن به صورت فوق العاده موجودیت یافت.
این رخداد ارزشمند، یعنی گامی به سوی «تسلط ارکان به جای تسلط افراد در سازمان» بر همه اعضای حرفه روانشناسی و مشاوره مبارک باد.
🔸 حضور عزیزانی همچون خانم دکتر شیوا دولت آبادی و آقایان دکتر حسین شکرکن، دکتر علی فتحی آشتیانی، دکتر محمدنقی فراهانی و دکتر محمدعلی مظاهری در هیات رئیسه مجمع که توسط حاضران برگزیده شدند و دقت در رعایت اصول قانونی نظیر پیشگیری از ورود افراد غیرعضو، مایه مسرت بود.
🔸 تشکیل قانونی نوبت اول مجمع عمومی فوق العاده گامی بسیار لازم و ضروری بود که خوشحالیم به تاخیر نیفتاد و شرایط برای برگزاری نوبت دوم مجمع عمومی فوق العاده فراهم شد تا به لطف خدا گام عملی برای احیای سازمان نظام و استقرار ارکان سازمان صورت پذیرد.
🔸 پیش¬تر از این، عزیزانی همچون جناب آقای دکتر حسن پاشا شریفی، عضو محترم شورای مرکزی، در گروه تلگرامی «کمپین تشکیل مجمع عمومی» نوشته بودند که با مجمع عمومی موافقند ولی اگر مجمع عمومی بعد از عید برگزار شود احتمال مشارکت بالا می رود. این فرمایش درست بود ولی در هر صورت از آنجا که مطابق قانون، چه مجمع عمومی عادی و چه فوق العاده، در نوبت اول صرفا با حضور نصف بعلاوه یک اعضا می تواند به تصمیم گیری نائل شود و با توجه به اینکه گفته می شود سازمان نظام قریب بیست و دو هزار عضو دارد، بر این اساس نوبت اول مجمع هر زمان و با هر انرژی که برگزار می شد امکان اینکه یازده هزار نفر در یکجا جمع شوند عملا مقدور نبوده و نیست کمااینکه حتی در انتخابات دوره چهارم بعد از ان همه کاندیداها و فعالیت های آنها، با وجود اینکه صندوق ها به شهر اعضا رفته بود تنها 18 درصد در انتخابات شرکت کرده بودند. مهم برداشتن گام نخست بود که به لطف خدا صورت پذیرفت و راه را برای برداشتن گام های بعدی مهیا ساخت.
🔸 منتظر اعلام تاریخ مجمع عمومی فوق العاده نوبت دوم هستیم که احتمالا طی 40 روز آینده خواهد بود.
اگرچه مجمع نوبت دوم با هر تعداد عضو می تواند به تصمیم گیری نائل شود، ولی امید می رود اعضای محترم حرفه، در نوبت دوم حضور حداکثری داشته باشند تا تصمیم های متخذه در این رکن مهم و اصلی سازمان بر اساس رای بخش بزرگی از اعضای سازمان صورت پذیرد.
حمید پورشریفی
26 اسفندماه 1396
@DrPoursharifi
💠 در آستانه بهار نوروز، به لطف خدا، با همت بازرسان ارجمند سازمان نظام، آقایان دکتر ناصر صبحی قراملکی و دکتر علیرضا آقایوسفی، و مشارکت مسئولانه اعضای سازمان، امروز (شنبه 26 اسفند ماه 1396) طلسم مجمع عمومی در سازمان شکست و این رکن به صورت فوق العاده موجودیت یافت.
این رخداد ارزشمند، یعنی گامی به سوی «تسلط ارکان به جای تسلط افراد در سازمان» بر همه اعضای حرفه روانشناسی و مشاوره مبارک باد.
🔸 حضور عزیزانی همچون خانم دکتر شیوا دولت آبادی و آقایان دکتر حسین شکرکن، دکتر علی فتحی آشتیانی، دکتر محمدنقی فراهانی و دکتر محمدعلی مظاهری در هیات رئیسه مجمع که توسط حاضران برگزیده شدند و دقت در رعایت اصول قانونی نظیر پیشگیری از ورود افراد غیرعضو، مایه مسرت بود.
🔸 تشکیل قانونی نوبت اول مجمع عمومی فوق العاده گامی بسیار لازم و ضروری بود که خوشحالیم به تاخیر نیفتاد و شرایط برای برگزاری نوبت دوم مجمع عمومی فوق العاده فراهم شد تا به لطف خدا گام عملی برای احیای سازمان نظام و استقرار ارکان سازمان صورت پذیرد.
🔸 پیش¬تر از این، عزیزانی همچون جناب آقای دکتر حسن پاشا شریفی، عضو محترم شورای مرکزی، در گروه تلگرامی «کمپین تشکیل مجمع عمومی» نوشته بودند که با مجمع عمومی موافقند ولی اگر مجمع عمومی بعد از عید برگزار شود احتمال مشارکت بالا می رود. این فرمایش درست بود ولی در هر صورت از آنجا که مطابق قانون، چه مجمع عمومی عادی و چه فوق العاده، در نوبت اول صرفا با حضور نصف بعلاوه یک اعضا می تواند به تصمیم گیری نائل شود و با توجه به اینکه گفته می شود سازمان نظام قریب بیست و دو هزار عضو دارد، بر این اساس نوبت اول مجمع هر زمان و با هر انرژی که برگزار می شد امکان اینکه یازده هزار نفر در یکجا جمع شوند عملا مقدور نبوده و نیست کمااینکه حتی در انتخابات دوره چهارم بعد از ان همه کاندیداها و فعالیت های آنها، با وجود اینکه صندوق ها به شهر اعضا رفته بود تنها 18 درصد در انتخابات شرکت کرده بودند. مهم برداشتن گام نخست بود که به لطف خدا صورت پذیرفت و راه را برای برداشتن گام های بعدی مهیا ساخت.
🔸 منتظر اعلام تاریخ مجمع عمومی فوق العاده نوبت دوم هستیم که احتمالا طی 40 روز آینده خواهد بود.
اگرچه مجمع نوبت دوم با هر تعداد عضو می تواند به تصمیم گیری نائل شود، ولی امید می رود اعضای محترم حرفه، در نوبت دوم حضور حداکثری داشته باشند تا تصمیم های متخذه در این رکن مهم و اصلی سازمان بر اساس رای بخش بزرگی از اعضای سازمان صورت پذیرد.
حمید پورشریفی
26 اسفندماه 1396
@DrPoursharifi
✅ مجمع عمومی فوق العاده در اسفند 96 و مراسم روز روانشناس در اردبیهشت 95: شباهت و تفاوت ها
💠 به دنبال برگزاری موفقیت آمیز مجمع عمومی فوق العاده به تاریخ 26 اسفند 1396، برخی در فضای مجازی این رویداد را به لحاظ تعداد شرکت کننده با مراسم روز روانشناس در اردیبهشت 1396 مقایسه کرده و خواسته یا ناخواسته مجمع عمومی برگزار شده را ناارزنده ساخته اند. بر این اساس لازم شد شباهت و تفاوت های این دو مراسم ذکر شود.
شباهت:
🔸 هر دو رویداد ارزشمند بوده و در مجموع برای حرفه روانشناسی و مشاوره منشاء آثار سودمندی بوده اند.
تفاوت ها:
🔸 در مراسم روز روانشناس، تعداد شرکت کنندگان حتی بیش از ده برابر حاضران در مجمع عمومی بود.
🔸 در مراسم روز روانشناس، همه می توانستند حضور یابند ولی در مجمع عمومی فقط اعضای سازمان مجاز به ورود بودند و حتی افراد دارای کارشناسی ارشد که مدارک عضویت ارسال کرده ولی کارت عضویت دریافت نکرده بودند نمی توانستند وارد سالن شوند.
🔸 در مراسم روز روانشناس، تنها برای مجری و خواننده مبلغ 10 میلیون تومان پرداخت شده بود، اما در مجمع عمومی برگزار شده نه از مجری خبری بود، نه خواننده و جاذبه های نظیر آن و نه از پذیرایی؛ و هیچ هزینه ای صورت نگرفته بود.
🔸 در مراسم روز روانشناس، برای مدعوین شوراهای استانی، هزینه رفت و برگشت پرداخت شده بود، اما در مجمع عمومی، نه بازرسان به پولی از سازمان دسترسی داشتند و نه هزینه ای بابت آمد و شد افرادی که از خارج از تهران آمده بودند پرداخت شد.
🔸 مراسم روز روانشناس، با همه ظرفیت های اداری و انسانی حقوق بگیر سازمان نظام و نیز مشارکت جدی سازمان بهزیستی انجام گرفت ولی مجمع عمومی بدون هیچ نیروی انسانی و تنها توسط دو بازرس سازمان پیگیری شد.
🔸 برای برگزاری مراسم روز روانشناس همه ظرفیت های اطلاع رسانی به کار گرفته شد، در حالی که فراخوان مجمع عمومی نه تنها حتی در سایت سازمان درج نشد، بلکه با اقدام غیرقانونی روابط عمومی سازمان مبنی بر اعلام غیرقانونی بودن مجمع، برخی از اعضای سازمان نگران حضور در مجمع و پیامدهای ناشی از آن بودند.
🔸 در مراسم روز روانشناس تالار وحدت در نظر گرفته شده بود (نمی دانم برای آن هزینه ای پرداخت شده بود یا نه) ولی برای مکان مجمع عمومی، نه تنها همراهی صورت نگرفته بود بلکه توسط برخی از مسئولان اجرایی سازمان مانع تراشی شده بود به طوری که از واحد اختصاص دهنده سالن خواسته شده بود که انصراف خود را از واگذاری سالن اعلام نماید، اقدامی که موفقیت آمیز نبود.
🔸 در مراسم روز روانشناس که دو ماه مانده به انتخابات دور چهارم شورای مرکزی برگزار شد، با پخش فیلمی از رئیس دوره سوم سازمان در مجلس و با بزرگنمایی تلاش های ایشان برای راه اندازی سازمان و بدون اشاره به نقش تعیین کننده دیگر شخصیت های حقیقی و حقوقی در راه اندازی سازمان، به نوعی یک اقدام تبلیغاتی و یک سوء استفاده از مراسم صورت گرفت (یک آسیب سازمانی)، در حالی که مجمع عمومی فوق العاده برای این تشکیل شده بود که جلوی آسیب ها گرفته شود.
💠 فارغ از هرگونه تفاوت ها، حتی اگر تعداد شرکت کننده مراسم روز روانشناس به مراتب چند برابر بیشتر هم می بود باز هم نمی توان به آن اسم مجمع عمومی گذاشت، چرا که مجمع عمومی با دستور مشخص و صرفا با حضور اعضا برگزار می شود و برنامه های آن توسط هیات رئیسه منتخب مجمع نه مسئولان اجرایی و نه بازرسان هدایت می شود کما اینکه در مجمع عمومی برگزار شده، خود بازرسان با اینکه فراخوان مجمع را داده بودند به لحاظ زمانی فرصت محدودی توسط هیات رئیسه به آنها اختصاص یافت.
🔸 همانطوری که روانشناسان و مشاوران یاد می دهند که در سطح انسانی مقایسه ها صورت نگیرد، به نظر می رسد این امر در مورد مراسم و رخدادها صادق است و نمی توان دو مراسم را که هر دو ارزشمند هستند ولی با دو هدف متفاوت انجام شده است با هم مقایسه کرد.
🔸 پیشاپیش سال نو را به همه هم رشته ای ها و هم حرفه ای های ارجمندم تبریک گفته، بهترین ها را برای تک تک تان آرزو می کنم و امیدوارم که در سال جدید ارکان به جای افراد بر سازمان حاکم شوند و سازمانی سالم و به دور از هرگونه آسیب اداری و مالی داشته باشیم تا با فراغ بال و اثربخشی بالا، به پیگیری حقوق روانشناسان و مشاوران و نیز مراجعان آنها پرداخته شود.
حمید پورشریفی
28 اسفندماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
💠 به دنبال برگزاری موفقیت آمیز مجمع عمومی فوق العاده به تاریخ 26 اسفند 1396، برخی در فضای مجازی این رویداد را به لحاظ تعداد شرکت کننده با مراسم روز روانشناس در اردیبهشت 1396 مقایسه کرده و خواسته یا ناخواسته مجمع عمومی برگزار شده را ناارزنده ساخته اند. بر این اساس لازم شد شباهت و تفاوت های این دو مراسم ذکر شود.
شباهت:
🔸 هر دو رویداد ارزشمند بوده و در مجموع برای حرفه روانشناسی و مشاوره منشاء آثار سودمندی بوده اند.
تفاوت ها:
🔸 در مراسم روز روانشناس، تعداد شرکت کنندگان حتی بیش از ده برابر حاضران در مجمع عمومی بود.
🔸 در مراسم روز روانشناس، همه می توانستند حضور یابند ولی در مجمع عمومی فقط اعضای سازمان مجاز به ورود بودند و حتی افراد دارای کارشناسی ارشد که مدارک عضویت ارسال کرده ولی کارت عضویت دریافت نکرده بودند نمی توانستند وارد سالن شوند.
🔸 در مراسم روز روانشناس، تنها برای مجری و خواننده مبلغ 10 میلیون تومان پرداخت شده بود، اما در مجمع عمومی برگزار شده نه از مجری خبری بود، نه خواننده و جاذبه های نظیر آن و نه از پذیرایی؛ و هیچ هزینه ای صورت نگرفته بود.
🔸 در مراسم روز روانشناس، برای مدعوین شوراهای استانی، هزینه رفت و برگشت پرداخت شده بود، اما در مجمع عمومی، نه بازرسان به پولی از سازمان دسترسی داشتند و نه هزینه ای بابت آمد و شد افرادی که از خارج از تهران آمده بودند پرداخت شد.
🔸 مراسم روز روانشناس، با همه ظرفیت های اداری و انسانی حقوق بگیر سازمان نظام و نیز مشارکت جدی سازمان بهزیستی انجام گرفت ولی مجمع عمومی بدون هیچ نیروی انسانی و تنها توسط دو بازرس سازمان پیگیری شد.
🔸 برای برگزاری مراسم روز روانشناس همه ظرفیت های اطلاع رسانی به کار گرفته شد، در حالی که فراخوان مجمع عمومی نه تنها حتی در سایت سازمان درج نشد، بلکه با اقدام غیرقانونی روابط عمومی سازمان مبنی بر اعلام غیرقانونی بودن مجمع، برخی از اعضای سازمان نگران حضور در مجمع و پیامدهای ناشی از آن بودند.
🔸 در مراسم روز روانشناس تالار وحدت در نظر گرفته شده بود (نمی دانم برای آن هزینه ای پرداخت شده بود یا نه) ولی برای مکان مجمع عمومی، نه تنها همراهی صورت نگرفته بود بلکه توسط برخی از مسئولان اجرایی سازمان مانع تراشی شده بود به طوری که از واحد اختصاص دهنده سالن خواسته شده بود که انصراف خود را از واگذاری سالن اعلام نماید، اقدامی که موفقیت آمیز نبود.
🔸 در مراسم روز روانشناس که دو ماه مانده به انتخابات دور چهارم شورای مرکزی برگزار شد، با پخش فیلمی از رئیس دوره سوم سازمان در مجلس و با بزرگنمایی تلاش های ایشان برای راه اندازی سازمان و بدون اشاره به نقش تعیین کننده دیگر شخصیت های حقیقی و حقوقی در راه اندازی سازمان، به نوعی یک اقدام تبلیغاتی و یک سوء استفاده از مراسم صورت گرفت (یک آسیب سازمانی)، در حالی که مجمع عمومی فوق العاده برای این تشکیل شده بود که جلوی آسیب ها گرفته شود.
💠 فارغ از هرگونه تفاوت ها، حتی اگر تعداد شرکت کننده مراسم روز روانشناس به مراتب چند برابر بیشتر هم می بود باز هم نمی توان به آن اسم مجمع عمومی گذاشت، چرا که مجمع عمومی با دستور مشخص و صرفا با حضور اعضا برگزار می شود و برنامه های آن توسط هیات رئیسه منتخب مجمع نه مسئولان اجرایی و نه بازرسان هدایت می شود کما اینکه در مجمع عمومی برگزار شده، خود بازرسان با اینکه فراخوان مجمع را داده بودند به لحاظ زمانی فرصت محدودی توسط هیات رئیسه به آنها اختصاص یافت.
🔸 همانطوری که روانشناسان و مشاوران یاد می دهند که در سطح انسانی مقایسه ها صورت نگیرد، به نظر می رسد این امر در مورد مراسم و رخدادها صادق است و نمی توان دو مراسم را که هر دو ارزشمند هستند ولی با دو هدف متفاوت انجام شده است با هم مقایسه کرد.
🔸 پیشاپیش سال نو را به همه هم رشته ای ها و هم حرفه ای های ارجمندم تبریک گفته، بهترین ها را برای تک تک تان آرزو می کنم و امیدوارم که در سال جدید ارکان به جای افراد بر سازمان حاکم شوند و سازمانی سالم و به دور از هرگونه آسیب اداری و مالی داشته باشیم تا با فراغ بال و اثربخشی بالا، به پیگیری حقوق روانشناسان و مشاوران و نیز مراجعان آنها پرداخته شود.
حمید پورشریفی
28 اسفندماه 1396
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
Telegram
Dr. Poursharifi-Telegram-Channel
هدفِ کانال حاضر و سایت (http://poursharifi.ir)،
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
افسردگی را بشناسیم.
💠 آیا فقط مردها «مرد» هستند؟
🔸 روز میلاد حضرت علی (ع) را روز مرد می نامیم. میلاد بزرگمردی که الگوی انسانهای زیادی فراتر از مذهب شعیه و دین اسلام بوده است. چرا روز مرد؟
🔸 از منظر فردی که با «قالب های جنسیتی» بزرگ شده است، فردی «مرد» تر است که به لحاظ جسمانی قوی باشد، بتواند به خوبی بجنگد، به خوبی از همراهان خود دفاع کند، در فضای کارزار عقب نشینی نکند و به یک معنا «شجاع» باشد.
🔸 صدالبته، به استناد آنچه از رزم آوری های حضرت علی شنیده ایم ایشان از چنین ویژگی¬هایی برخوردار بود: قوی و شجاع.
🔸 اگر «قوی» بودن و «شجاع» بودن را به جنبه های جسمانی محدود کنیم، می توان گفت که مردان بیشتر از زنان «قوی» و «شجاع» هستند..
🔸 وقتی در زندگی امام علی (ع) به مصادیق «قوی» بودن و «شجاع» بودن نظری می افکنیم، این واژه ها که تداعی گر کلمه «مرد» هستند آنقدر معنای وسیعی پیدا می کند که قدرت جسمانی در آنها به گونه ای محو و ناپدید می شود.
🔸 «مرد» بودن در محتوای نامه «امام علی (ع) به مالک اشتر» و در زندگی امام علی در عمل خود را نشان می دهد.
🔸 از منظر نگارنده، «#مرد_بودن» ای که از #امام_علی می آموزیم، در یک کلام
«#بازداری » از انجام هر کاری که منفعت فردی را بر منفعت دیگر انسان ها اولویت می بخشد، با وجود برخوردار بودن از جایگاه و قدرت و
«#پایداری » در مسیر و ارزش های عالی و ای بسا ناهمخوان با منافع فردی، با وجود عدم برخوردار بودن از جایگاه و قدرت.
🔸 وقتی امام علی (ع)، از قاضی می خواهد او را در دادگاه بدون سمت خطاب کند و او را هم سطح فرد شاکی نام ببرد و صدها مورد از این قبیل مصادیقی از ویژگی هایی است که واژه «مرد» را غنا می بخشد.
🔸 با چنین تعریفی از «مرد» بودن، یعنی داشتن «بازداری» در اوج قدرت و «پایداری» در رسیدن به ارزش ها، چه بسیار زنانی که «مرد» هستند و چه بسیار مردانی که برای رسیدن به «مردی» راه درازی در پیش دارند.
🔸 در چنین تعریفی، «زن» بودن نقطه مقابل «مرد» بودن نیست، «زن» بودن شامل ویژگی های متعالی خاصی است که توضیح آنها نوشته دیگری را می طلبد ولی هرچه هست ویژگی هایست که نگارنده دوست دارد هم «مرد» باشد و هم «زن».
🔸بدین ترتیب، «مرد» بودن یا «زن» بودن یک ویژگی جنسیتی نیست که با کروموزم X یا Y مشخص شده باشد، یک ویژگی انسانی است که همه انسان ها اعم از مردان و زنان می توانند آن را داشته باشند، در صورتی که بخواهند و برای آن تلاش کنند.
✅ در مصادیق امروزی، افرادی «مرد»تر هستند که:
- در پذیرش و یا حفظ مسئولیت ها و پست ها، منافع جمعی را بر منافع فردی ترجیح می دهند و در صورت نیاز شهامت انصراف از مسئولیت را دارند.
- شهامت قبول کاستی های خود را دارند و مسئولانه برای رفع آن تلاش می کنند،
- اگر از جانب فرد یا مسئولی رفتار نقض کننده اخلاق نظیر آسیب به دیگر انسانها و جامعه می بینند، مسئولانه برای مقابله با آن اقدام می کنند حتی اگر پیگیری شان به منافع فردی شان آسیب رساند.
- در صورتی در حرفه های حساس و مرتبط با زندگی انسانها شاغل می شوند که برای آن صلاحیت لازم را کسب کرده باشند.
- رفتارهای شهروندی لازم را رعایت می کنند حتی اگر به ضررشان باشد.
«مرد» بودن را برای همه مردان و زنان کشور عزیزمان آرزو می کنم و روز مرد را به همه به ویژه همکاران عزیزم در حرفه روانشناسی و مشاوره، تبریک می گویم.
دکتر حمید پورشریفی
دانشیار روانشناسی سلامت دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
11 فروردین 1397
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
🔸 روز میلاد حضرت علی (ع) را روز مرد می نامیم. میلاد بزرگمردی که الگوی انسانهای زیادی فراتر از مذهب شعیه و دین اسلام بوده است. چرا روز مرد؟
🔸 از منظر فردی که با «قالب های جنسیتی» بزرگ شده است، فردی «مرد» تر است که به لحاظ جسمانی قوی باشد، بتواند به خوبی بجنگد، به خوبی از همراهان خود دفاع کند، در فضای کارزار عقب نشینی نکند و به یک معنا «شجاع» باشد.
🔸 صدالبته، به استناد آنچه از رزم آوری های حضرت علی شنیده ایم ایشان از چنین ویژگی¬هایی برخوردار بود: قوی و شجاع.
🔸 اگر «قوی» بودن و «شجاع» بودن را به جنبه های جسمانی محدود کنیم، می توان گفت که مردان بیشتر از زنان «قوی» و «شجاع» هستند..
🔸 وقتی در زندگی امام علی (ع) به مصادیق «قوی» بودن و «شجاع» بودن نظری می افکنیم، این واژه ها که تداعی گر کلمه «مرد» هستند آنقدر معنای وسیعی پیدا می کند که قدرت جسمانی در آنها به گونه ای محو و ناپدید می شود.
🔸 «مرد» بودن در محتوای نامه «امام علی (ع) به مالک اشتر» و در زندگی امام علی در عمل خود را نشان می دهد.
🔸 از منظر نگارنده، «#مرد_بودن» ای که از #امام_علی می آموزیم، در یک کلام
«#بازداری » از انجام هر کاری که منفعت فردی را بر منفعت دیگر انسان ها اولویت می بخشد، با وجود برخوردار بودن از جایگاه و قدرت و
«#پایداری » در مسیر و ارزش های عالی و ای بسا ناهمخوان با منافع فردی، با وجود عدم برخوردار بودن از جایگاه و قدرت.
🔸 وقتی امام علی (ع)، از قاضی می خواهد او را در دادگاه بدون سمت خطاب کند و او را هم سطح فرد شاکی نام ببرد و صدها مورد از این قبیل مصادیقی از ویژگی هایی است که واژه «مرد» را غنا می بخشد.
🔸 با چنین تعریفی از «مرد» بودن، یعنی داشتن «بازداری» در اوج قدرت و «پایداری» در رسیدن به ارزش ها، چه بسیار زنانی که «مرد» هستند و چه بسیار مردانی که برای رسیدن به «مردی» راه درازی در پیش دارند.
🔸 در چنین تعریفی، «زن» بودن نقطه مقابل «مرد» بودن نیست، «زن» بودن شامل ویژگی های متعالی خاصی است که توضیح آنها نوشته دیگری را می طلبد ولی هرچه هست ویژگی هایست که نگارنده دوست دارد هم «مرد» باشد و هم «زن».
🔸بدین ترتیب، «مرد» بودن یا «زن» بودن یک ویژگی جنسیتی نیست که با کروموزم X یا Y مشخص شده باشد، یک ویژگی انسانی است که همه انسان ها اعم از مردان و زنان می توانند آن را داشته باشند، در صورتی که بخواهند و برای آن تلاش کنند.
✅ در مصادیق امروزی، افرادی «مرد»تر هستند که:
- در پذیرش و یا حفظ مسئولیت ها و پست ها، منافع جمعی را بر منافع فردی ترجیح می دهند و در صورت نیاز شهامت انصراف از مسئولیت را دارند.
- شهامت قبول کاستی های خود را دارند و مسئولانه برای رفع آن تلاش می کنند،
- اگر از جانب فرد یا مسئولی رفتار نقض کننده اخلاق نظیر آسیب به دیگر انسانها و جامعه می بینند، مسئولانه برای مقابله با آن اقدام می کنند حتی اگر پیگیری شان به منافع فردی شان آسیب رساند.
- در صورتی در حرفه های حساس و مرتبط با زندگی انسانها شاغل می شوند که برای آن صلاحیت لازم را کسب کرده باشند.
- رفتارهای شهروندی لازم را رعایت می کنند حتی اگر به ضررشان باشد.
«مرد» بودن را برای همه مردان و زنان کشور عزیزمان آرزو می کنم و روز مرد را به همه به ویژه همکاران عزیزم در حرفه روانشناسی و مشاوره، تبریک می گویم.
دکتر حمید پورشریفی
دانشیار روانشناسی سلامت دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
11 فروردین 1397
@DrPoursharifi
https://t.me/DrPoursharifi
Telegram
Dr. Poursharifi-Telegram-Channel
هدفِ کانال حاضر و سایت (http://poursharifi.ir)،
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی
ترویج علم روانشناسی، پرداختن به مسائل حرفه روانشناسی و مسائل اجتماعی از نگاه روانشناختی