♻️#ماده #خاکستری #مغز (#قشر #مخ) در #نوجوانی #رشد می کند.
#Age-related effects and #sex #differences in #gray matter #density, #volume, #mass, and #cortical #thickness from #childhood to #young #adulthood
پژوهشگران نوروساینس دانشگاه پنسیلوانیا 🇺🇸 در پژوهشی بر اساس ترکیب #بافت شناسی کمّی-MRI که به تازگی منتشر شده است، دریافتند با اینکه #حجم مغز بتدریج از #کودکی به #بزرگسالی کاهش می یابد، اما بر #چگالی ماده خاکستری در دوره #نوجوانی افزوده می شود.
🔬در این پژوهش با استفاده از تکنیک #T1 در #MRI بر 1189 فرد بین 8 تا 23 ساله و از 1625 نقطه مغزی صورت پذیرفت و در آن #چگالی ماده خاکستری، #حجم ماده خاکستری، #جرم ماده خاکستری، و #ضخامت #کرتکس محاسبه شد.
📚نتایج پژوهش نشانگر تفاوت های معنادار #سنی و #جنسی بودند. در حالی که حجم ماده خاکستری و ضخامت کرتکس با افزایش #سن کاهش می یابند، چگالی ماده خاکستری همگام با سن افزایش می یابد، و در عین حال جرم ماده خاکستری کاهش اندکی نشان می دهد. #زنان حجم ماده خاکستری کمتر و چگالی ماده خاکستری بیشتری نسبت به #مردان در سرتاسر مغز خود دارند.
بر اساس نتایج تحلیلی پژوهش حاضر 🔍بنظر می رسد چگالی ماده خاکستری #فنوتیپ اصلی برای سنجش تحول مغزی و #تحول #شناختی است و بنظر می رسد #آسیب های مغزی پیش از نوجوانی بویژه در ماده خاکستری، در نوجوانی قابل جبران باشند.
Abstract
#Developmental #structural #neuroimaging studies in #humans have long described decreases in #gray #matter #volume and #cortical #thickness during #adolescence. Gray matter #density, a measure often assumed to be highly related to volume, has not been systematically investigated in development. We used T1 imaging data collected on the Philadelphia Neurodevelopmental Cohort to study age-related effects and sex differences in four regional gray matter measures in 1189 youths aged 8 to 23 years. Custom #T1 segmentation and a novel high-resolution gray matter #parcellation were used to extract gray matter density (#GMD), gray matter volume (#GMV), gray matter mass (#GMM, defined as GMD * GMV), and cortical thickness (#CT) from 1625 brain regions. #Non-linear models revealed that each modality exhibits unique age-related effects and #sex #differences. While GMV and CT generally decrease with age, GMD increases and shows the strongest age-related effects, while GMM shows slight decline overall. Females have lower GMV but higher GMD than males throughout the brain. Our findings suggest that GMD is a prime #phenotype for assessment of #brain #development and likely #cognition and that #periadolescent gray matter loss may be less pronounced than previously thought. This work highlights the need for #combined #quantitative #histological-MRI studies.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.jneurosci.org/content/early/2017/04/21/JNEUROSCI.3550-16.2017
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
#Age-related effects and #sex #differences in #gray matter #density, #volume, #mass, and #cortical #thickness from #childhood to #young #adulthood
پژوهشگران نوروساینس دانشگاه پنسیلوانیا 🇺🇸 در پژوهشی بر اساس ترکیب #بافت شناسی کمّی-MRI که به تازگی منتشر شده است، دریافتند با اینکه #حجم مغز بتدریج از #کودکی به #بزرگسالی کاهش می یابد، اما بر #چگالی ماده خاکستری در دوره #نوجوانی افزوده می شود.
🔬در این پژوهش با استفاده از تکنیک #T1 در #MRI بر 1189 فرد بین 8 تا 23 ساله و از 1625 نقطه مغزی صورت پذیرفت و در آن #چگالی ماده خاکستری، #حجم ماده خاکستری، #جرم ماده خاکستری، و #ضخامت #کرتکس محاسبه شد.
📚نتایج پژوهش نشانگر تفاوت های معنادار #سنی و #جنسی بودند. در حالی که حجم ماده خاکستری و ضخامت کرتکس با افزایش #سن کاهش می یابند، چگالی ماده خاکستری همگام با سن افزایش می یابد، و در عین حال جرم ماده خاکستری کاهش اندکی نشان می دهد. #زنان حجم ماده خاکستری کمتر و چگالی ماده خاکستری بیشتری نسبت به #مردان در سرتاسر مغز خود دارند.
بر اساس نتایج تحلیلی پژوهش حاضر 🔍بنظر می رسد چگالی ماده خاکستری #فنوتیپ اصلی برای سنجش تحول مغزی و #تحول #شناختی است و بنظر می رسد #آسیب های مغزی پیش از نوجوانی بویژه در ماده خاکستری، در نوجوانی قابل جبران باشند.
Abstract
#Developmental #structural #neuroimaging studies in #humans have long described decreases in #gray #matter #volume and #cortical #thickness during #adolescence. Gray matter #density, a measure often assumed to be highly related to volume, has not been systematically investigated in development. We used T1 imaging data collected on the Philadelphia Neurodevelopmental Cohort to study age-related effects and sex differences in four regional gray matter measures in 1189 youths aged 8 to 23 years. Custom #T1 segmentation and a novel high-resolution gray matter #parcellation were used to extract gray matter density (#GMD), gray matter volume (#GMV), gray matter mass (#GMM, defined as GMD * GMV), and cortical thickness (#CT) from 1625 brain regions. #Non-linear models revealed that each modality exhibits unique age-related effects and #sex #differences. While GMV and CT generally decrease with age, GMD increases and shows the strongest age-related effects, while GMM shows slight decline overall. Females have lower GMV but higher GMD than males throughout the brain. Our findings suggest that GMD is a prime #phenotype for assessment of #brain #development and likely #cognition and that #periadolescent gray matter loss may be less pronounced than previously thought. This work highlights the need for #combined #quantitative #histological-MRI studies.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.jneurosci.org/content/early/2017/04/21/JNEUROSCI.3550-16.2017
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
Journal of Neuroscience
Age-related effects and sex differences in gray matter density, volume, mass, and cortical thickness from childhood to young adulthood
Developmental structural neuroimaging studies in humans have long described decreases in gray matter volume and cortical thickness during adolescence. Gray matter density, a measure often assumed to be highly related to volume, has not been systematically…
♻️تفاوت های #افسردگی در #مردان و #زنان
#Adolescent #Major #Depressive #Disorder: #Neuroimaging Evidence of #Sex #Difference during an #Affective Go/No-Go Task
در پژوهشی که به تازگی توسط متخصصان نوروساینس دانشگاه منچستر 🇬🇧 صورت گرفته است مشخص شد مغز افراد مبتلا به #اختلال #افسردگی #عمیق (#MDD) بسته به #جنس، تغییرات متفاوتی دارد.
📗اختلال افسردگی عمیق (MDD) که یکی از مشکلات عمده در #نوجوانی است، در حدود سنین 15 سالگی #دختران را دو برابر #پسران مبتلا می کند، دلایل بسیاری دارد که شامل مواردی چون #نوسانات #هورمونی، مسایل مربوط به #تصویربدنی، پیش زمینه ها و استعداد #ژنتیک است. بطور معمول افسردگی در زنان دوره ای بوده اما در مردان بصورت یکنواخت و پایدار است. اما تفاوت بین دو جنس، تنها به دلیل تفاوت در ریسک ابتلا به MDD نیست، بلکه شکل بروز و #فنوتیپ آن در دو جنس نیز متفاوت است.
🔬در پژوهش حاضر که شامل 82 زن و 24 مرد بین سنین 11 تا 18 سال مبتلا به MDD و 24 زن و 10 مرد سالم بود، با استفاده از #fMRI #فعالیت #مغزی حین اجرای #تکالیف شناسایی #هیجانی بررسی شد. تحلیل نتایج نشان از تفاوت های معنادار وابسته به جنس در بخش های #کرتکس شکنج فوق حاشیه ای و #سینگولیت پسین مشاهده شد. همچنین، مردان افسرده نسبت به مردان سالم فعالیت بسیار کمتری در #مخچه داشتند که بر حسب گروه های سنی نیز این تفاوت معنادار بود.
📚نتایج این پژوهش نشانگر دو نکته مهم در #پروتکل های #درمانی افسردگی هستند:
1. برای هرجنس لازم است رویه های درمانی کاملاً جداگانه ای برای MDD طراحی شوند.
2. تفاوت های سنی در برنامه ها و پروتکل های درمانی MDD هر جنس لازم است در نظر گرفته شده و ماژول های درمانی تغییرات متناسبی داشته باشند تا با سن و نحوه فعالیت مغز و مخچه منطبق باشند.
Abstract
Compared to female major depressive disorder (#MDD), male MDD often receives less attention. However, research is warranted since there are significant sex differences in the clinical presentation of MDD and a higher rate of #suicide in depressed men. To the best of our knowledge, this is the first #functional #magnetic #resonance #imaging (#fMRI) study with a large sample addressing putative sex differences in MDD during adolescence, a period when one of the most robust findings in #psychiatric #epidemiology emerges; that females are twice as likely to suffer from MDD than males. Twenty-four depressed and 10 healthy male adolescents, together with 82 depressed and 24 healthy female adolescents, aged 11–18 years, undertook an #affective #go/no-go #task during fMRI acquisition. In response to sad relative to neutral distractors, #significant #sex #differences (in the #supramarginal #gyrus) and group-by-sex interactions (in the #supramarginal #gyrus and the #posterior #cingulate #cortex) were found. Furthermore, in contrast to the #healthy male adolescents, #depressed male adolescents showed decreased activation in the #cerebellum with a significant group-by-age interaction in connectivity. Future research may consider altered developmental #trajectories and the possible implications of #sex-specific treatment and prevention strategies for #MDD.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://journal.frontiersin.org/article/10.3389/fpsyt.2017.00119/full
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
#Adolescent #Major #Depressive #Disorder: #Neuroimaging Evidence of #Sex #Difference during an #Affective Go/No-Go Task
در پژوهشی که به تازگی توسط متخصصان نوروساینس دانشگاه منچستر 🇬🇧 صورت گرفته است مشخص شد مغز افراد مبتلا به #اختلال #افسردگی #عمیق (#MDD) بسته به #جنس، تغییرات متفاوتی دارد.
📗اختلال افسردگی عمیق (MDD) که یکی از مشکلات عمده در #نوجوانی است، در حدود سنین 15 سالگی #دختران را دو برابر #پسران مبتلا می کند، دلایل بسیاری دارد که شامل مواردی چون #نوسانات #هورمونی، مسایل مربوط به #تصویربدنی، پیش زمینه ها و استعداد #ژنتیک است. بطور معمول افسردگی در زنان دوره ای بوده اما در مردان بصورت یکنواخت و پایدار است. اما تفاوت بین دو جنس، تنها به دلیل تفاوت در ریسک ابتلا به MDD نیست، بلکه شکل بروز و #فنوتیپ آن در دو جنس نیز متفاوت است.
🔬در پژوهش حاضر که شامل 82 زن و 24 مرد بین سنین 11 تا 18 سال مبتلا به MDD و 24 زن و 10 مرد سالم بود، با استفاده از #fMRI #فعالیت #مغزی حین اجرای #تکالیف شناسایی #هیجانی بررسی شد. تحلیل نتایج نشان از تفاوت های معنادار وابسته به جنس در بخش های #کرتکس شکنج فوق حاشیه ای و #سینگولیت پسین مشاهده شد. همچنین، مردان افسرده نسبت به مردان سالم فعالیت بسیار کمتری در #مخچه داشتند که بر حسب گروه های سنی نیز این تفاوت معنادار بود.
📚نتایج این پژوهش نشانگر دو نکته مهم در #پروتکل های #درمانی افسردگی هستند:
1. برای هرجنس لازم است رویه های درمانی کاملاً جداگانه ای برای MDD طراحی شوند.
2. تفاوت های سنی در برنامه ها و پروتکل های درمانی MDD هر جنس لازم است در نظر گرفته شده و ماژول های درمانی تغییرات متناسبی داشته باشند تا با سن و نحوه فعالیت مغز و مخچه منطبق باشند.
Abstract
Compared to female major depressive disorder (#MDD), male MDD often receives less attention. However, research is warranted since there are significant sex differences in the clinical presentation of MDD and a higher rate of #suicide in depressed men. To the best of our knowledge, this is the first #functional #magnetic #resonance #imaging (#fMRI) study with a large sample addressing putative sex differences in MDD during adolescence, a period when one of the most robust findings in #psychiatric #epidemiology emerges; that females are twice as likely to suffer from MDD than males. Twenty-four depressed and 10 healthy male adolescents, together with 82 depressed and 24 healthy female adolescents, aged 11–18 years, undertook an #affective #go/no-go #task during fMRI acquisition. In response to sad relative to neutral distractors, #significant #sex #differences (in the #supramarginal #gyrus) and group-by-sex interactions (in the #supramarginal #gyrus and the #posterior #cingulate #cortex) were found. Furthermore, in contrast to the #healthy male adolescents, #depressed male adolescents showed decreased activation in the #cerebellum with a significant group-by-age interaction in connectivity. Future research may consider altered developmental #trajectories and the possible implications of #sex-specific treatment and prevention strategies for #MDD.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://journal.frontiersin.org/article/10.3389/fpsyt.2017.00119/full
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
Frontiers
Adolescent Major Depressive Disorder: Neuroimaging Evidence of Sex Difference during an Affective Go/No-Go Task
Compared to female major depressive disorder, male major depressive disorder often receives less attention. However, research is warranted since there are significant sex differences in the clinical presentation of major depressive disorder and a higher rate…
♻️#شکل #صورت نشانگر #میل و #انگیزه #جنسی در افراد است.
در پژوهشی که به تازگی توسط متخصصان دانشگاه نیپسینگ 🇨🇦 صورت گرفته است، مشخص شد که شکل صورت افراد ارتباط زیادی با میل و انگیزه جنسی در آنها دارد. در این پژوهش مشخص شد هم #مردان و هم #زنانی که صورت های #کوتاهتر و #پهن تر دارند، میل جنسی بیشتری نسبت سایر مدل های صورت از خود بروز می دهند.
🔬در این پژوهش که 459 نفر داوطلب در آن شرکت داشتند، #رفتارهای جنسی، #رضایت جنسی، و #مسایل ارتباطی افراد در کنار تحلیل های تصاویر چهره ای آنها صورت گرفت. برای تحلیل صورت از نسبت پهنا به ارتفاع صورت (#FWHR) استفاده شد. بنظر می رسد FWHR می تواند هم در مردان و هم در زنان پیش بینی کننده قابل اتکایی برای میل و انگیزه جنسی باشد. مردان و زنانی که FWHR بزرگتری داشته باشند (صورت های پهن و مربعی) میل و انگیزه جنسی بیشتری دارند. همچنین این افراد شخصیت های راحت تری دارند و نسبت به رابطه جنسی تمایل و راحتی بیشتری از خود نشان می دهند.
🔆این پژوهش در شماره آتی Archives of Sexual Behavior به چاپ خواهد رسید.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
https://link.springer.com/journal/10508
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
در پژوهشی که به تازگی توسط متخصصان دانشگاه نیپسینگ 🇨🇦 صورت گرفته است، مشخص شد که شکل صورت افراد ارتباط زیادی با میل و انگیزه جنسی در آنها دارد. در این پژوهش مشخص شد هم #مردان و هم #زنانی که صورت های #کوتاهتر و #پهن تر دارند، میل جنسی بیشتری نسبت سایر مدل های صورت از خود بروز می دهند.
🔬در این پژوهش که 459 نفر داوطلب در آن شرکت داشتند، #رفتارهای جنسی، #رضایت جنسی، و #مسایل ارتباطی افراد در کنار تحلیل های تصاویر چهره ای آنها صورت گرفت. برای تحلیل صورت از نسبت پهنا به ارتفاع صورت (#FWHR) استفاده شد. بنظر می رسد FWHR می تواند هم در مردان و هم در زنان پیش بینی کننده قابل اتکایی برای میل و انگیزه جنسی باشد. مردان و زنانی که FWHR بزرگتری داشته باشند (صورت های پهن و مربعی) میل و انگیزه جنسی بیشتری دارند. همچنین این افراد شخصیت های راحت تری دارند و نسبت به رابطه جنسی تمایل و راحتی بیشتری از خود نشان می دهند.
🔆این پژوهش در شماره آتی Archives of Sexual Behavior به چاپ خواهد رسید.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
https://link.springer.com/journal/10508
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
♻️#استرس بر #مغز #مردان و #زنان تاثیرات کاملاً متفاوتی دارد.
A #sexually #dimorphic #pre-stressed #translational #signature in #CA3 #pyramidal #neurons of #BDNF #Val66Met #mice
پژوهشگران نورواندوکرینولوژی دانشگاه راکفلر 🇺🇸 در پژوهشی که به سرپرستی بروس مک ایون (واضع نظریه #آلوستازی) صورت گرفته است، دریافتند تفاوت های معناداری در #پاسخ #مغز #زنان و #مردان به #استرس وجود دارد.
🔬در این پژوهش که بر mRNA نورون های هیپوکامپ در موش صورت گرفته است، مشخص شد #تجلی #ژن حین مواجهه با #استرس #حاد در زنان بیشتر ز مردان است. همچنین، مغز زنان در برابر استرس حاد دچار نقایص #حافظه #فضایی می شود که ناشی از جریان #هورمون های #تخمدانی است (در موشهای ماده بدون تخمدان و نیز موش های مذکر، این وضعیت مشاهده نشد).
📚نتایج پژوهش حاضر گام مهمی در درک تفاوت های واقعی جنسی حین مواجهه با استرس محسوب می شود. تاکنون باور رایج این بود که استرس در سطح فیزیولوژیک تاثیرات یکسانی بر زن و مرد دارد و تنها در سطح روانی بین دو جنس تفاوت وجود دارد. همچنین، احتمال دارد، در دوران یائسگی نیز واکنش های زنان به استرس متفاوت از پیش از آن باشد.
Abstract
#Males and #females use distinct #brain #circuits to cope with similar challenges. Using #RNA #sequencing of #ribosome-bound #mRNA from #hippocampal #CA3 #neurons, we found remarkable #sex #differences and discovered that female mice displayed greater #gene #expression #activation after #acute #stress than males. #Stress-sensitive #BDNF Val66Met #mice of both sexes show a pre-stressed #translational #phenotype in which the same genes that are activated without applied stress are also induced in #wild-type mice by an acute #stressor. #Behaviourally, only #heterozygous BDNF Val66Met females exhibit #spatial #memory #impairment, regardless of acute stress. Interestingly, this effect is not observed in #ovariectomized heterozygous BDNF Val66Met females, suggesting that #circulating #ovarian #hormones induce #cognitive impairment in Met carriers. Cognitive #deficits are not observed in males of either genotype. Thus, in a brain region not normally associated with sex differences, this work sheds light on ways that genes, environment and sex interact to affect the #transcriptome’s response to a stressor.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
https://www.nature.com/articles/s41467-017-01014-4
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
A #sexually #dimorphic #pre-stressed #translational #signature in #CA3 #pyramidal #neurons of #BDNF #Val66Met #mice
پژوهشگران نورواندوکرینولوژی دانشگاه راکفلر 🇺🇸 در پژوهشی که به سرپرستی بروس مک ایون (واضع نظریه #آلوستازی) صورت گرفته است، دریافتند تفاوت های معناداری در #پاسخ #مغز #زنان و #مردان به #استرس وجود دارد.
🔬در این پژوهش که بر mRNA نورون های هیپوکامپ در موش صورت گرفته است، مشخص شد #تجلی #ژن حین مواجهه با #استرس #حاد در زنان بیشتر ز مردان است. همچنین، مغز زنان در برابر استرس حاد دچار نقایص #حافظه #فضایی می شود که ناشی از جریان #هورمون های #تخمدانی است (در موشهای ماده بدون تخمدان و نیز موش های مذکر، این وضعیت مشاهده نشد).
📚نتایج پژوهش حاضر گام مهمی در درک تفاوت های واقعی جنسی حین مواجهه با استرس محسوب می شود. تاکنون باور رایج این بود که استرس در سطح فیزیولوژیک تاثیرات یکسانی بر زن و مرد دارد و تنها در سطح روانی بین دو جنس تفاوت وجود دارد. همچنین، احتمال دارد، در دوران یائسگی نیز واکنش های زنان به استرس متفاوت از پیش از آن باشد.
Abstract
#Males and #females use distinct #brain #circuits to cope with similar challenges. Using #RNA #sequencing of #ribosome-bound #mRNA from #hippocampal #CA3 #neurons, we found remarkable #sex #differences and discovered that female mice displayed greater #gene #expression #activation after #acute #stress than males. #Stress-sensitive #BDNF Val66Met #mice of both sexes show a pre-stressed #translational #phenotype in which the same genes that are activated without applied stress are also induced in #wild-type mice by an acute #stressor. #Behaviourally, only #heterozygous BDNF Val66Met females exhibit #spatial #memory #impairment, regardless of acute stress. Interestingly, this effect is not observed in #ovariectomized heterozygous BDNF Val66Met females, suggesting that #circulating #ovarian #hormones induce #cognitive impairment in Met carriers. Cognitive #deficits are not observed in males of either genotype. Thus, in a brain region not normally associated with sex differences, this work sheds light on ways that genes, environment and sex interact to affect the #transcriptome’s response to a stressor.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
https://www.nature.com/articles/s41467-017-01014-4
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
Nature Communications
A sexually dimorphic pre-stressed translational signature in CA3 pyramidal neurons of BDNF Val66Met mice
Animals’ response to acute stress is known to be influenced by sex and genetics. Here the authors performed RNA-seq on actively translated mRNAs in hippocampal CA3 neurons in mice, and document the effects of sex and genotype (i.e., BDNF Val66Met) on acute…
♻️تاثیر #خواب #مردان بر #سلامت #DNA #اسپرمهای آنان و #قدرت #باروری #مردانه
#Sleep #duration is associated with #sperm #chromatin #integrity among #young #men in Chongqing, China
در پژوهشی طولی که توسط پژوهشگران پزشکی چین 🇨🇳 صورت گرفته است، مشخص شد طول مدت خواب ارتباط در مردان با سلامت کروموزومی اسپرمهای آنها ارتباط دارد.
🔬در این پژوهش طولی که بر 796 مرد داوطلب و با 2020 نمونه #مایع #منی بین سالهای 2013 تا 2015 صورت گرفت،مشخص شد افرادی که در هر شبانه روز بطور متوسط بیش از 9 ساعت و یا کمتر از 6.5 ساعت می خوابند، نسبت به مردانی با متوسط خواب روزانه 7-7.5 ساعت، به ترتیب 41% و 30% رنگ پذیری DNA کمتری دارند که به معنای قدرت بیشتر باروری است.
📚👈🏻 به هارت دیگر، نتایج این پژوهش عنوان می دارند برای باروری بیشترمردانی که کمتر از 6.5 ساعت و یا بیش از 9 ساعت شبانه روز می خوابند توان باروری بیشتری دارند (رابطه U شکل). بر اساس پژوهش های صورت گرفته در صورتی که رنگ پذیری DNA بیش از 36% باشد احتمال باروری تقریباً منتفی است.
🔆پژوهش حاضر گامی نوین و شگفت انگیز در حوزه ارتباط سبک زندگی و باروری در انسان و مردان به شمار می رود که می تواند پاسخگوی بسیاری از مسایل مرتبط با ناباروری باشد.
Summary
This study explores whether #sleep #duration is associated with sperm #chromatin #integrity. To do so, we conducted a #three-phase panel study of 796 #male volunteers from colleges in Chongqing (China) from 2013 to 2015. Sleep duration was measured using a modified #Munich #Chronotype #Questionnaire. #Sperm #DNA #integrity was examined via Sperm #Chromatin Structure #Assay and #Comet assay. Setting 7–7.5 h day of sleep duration as a reference, either longer or shorter sleep duration was associated negatively with #high #DNA #stainability (HDS) (P = 0.009), which reflected the immaturity of sperm chromatin. The volunteers with > 9.0 h day sleep and those with ≤ 6.5 h day sleep had 40.7 and 30.3% lower HDS than did volunteers with 7–7.5 h day sleep. No association was found between sleep duration and DNA fragmentation index or Comet assay parameters. This study suggests that sleep duration is associated with sperm chromatin integrity. Further studies are required to validate these findings and investigate the mechanism underlying this association.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/jsr.12615/abstract
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
#Sleep #duration is associated with #sperm #chromatin #integrity among #young #men in Chongqing, China
در پژوهشی طولی که توسط پژوهشگران پزشکی چین 🇨🇳 صورت گرفته است، مشخص شد طول مدت خواب ارتباط در مردان با سلامت کروموزومی اسپرمهای آنها ارتباط دارد.
🔬در این پژوهش طولی که بر 796 مرد داوطلب و با 2020 نمونه #مایع #منی بین سالهای 2013 تا 2015 صورت گرفت،مشخص شد افرادی که در هر شبانه روز بطور متوسط بیش از 9 ساعت و یا کمتر از 6.5 ساعت می خوابند، نسبت به مردانی با متوسط خواب روزانه 7-7.5 ساعت، به ترتیب 41% و 30% رنگ پذیری DNA کمتری دارند که به معنای قدرت بیشتر باروری است.
📚👈🏻 به هارت دیگر، نتایج این پژوهش عنوان می دارند برای باروری بیشترمردانی که کمتر از 6.5 ساعت و یا بیش از 9 ساعت شبانه روز می خوابند توان باروری بیشتری دارند (رابطه U شکل). بر اساس پژوهش های صورت گرفته در صورتی که رنگ پذیری DNA بیش از 36% باشد احتمال باروری تقریباً منتفی است.
🔆پژوهش حاضر گامی نوین و شگفت انگیز در حوزه ارتباط سبک زندگی و باروری در انسان و مردان به شمار می رود که می تواند پاسخگوی بسیاری از مسایل مرتبط با ناباروری باشد.
Summary
This study explores whether #sleep #duration is associated with sperm #chromatin #integrity. To do so, we conducted a #three-phase panel study of 796 #male volunteers from colleges in Chongqing (China) from 2013 to 2015. Sleep duration was measured using a modified #Munich #Chronotype #Questionnaire. #Sperm #DNA #integrity was examined via Sperm #Chromatin Structure #Assay and #Comet assay. Setting 7–7.5 h day of sleep duration as a reference, either longer or shorter sleep duration was associated negatively with #high #DNA #stainability (HDS) (P = 0.009), which reflected the immaturity of sperm chromatin. The volunteers with > 9.0 h day sleep and those with ≤ 6.5 h day sleep had 40.7 and 30.3% lower HDS than did volunteers with 7–7.5 h day sleep. No association was found between sleep duration and DNA fragmentation index or Comet assay parameters. This study suggests that sleep duration is associated with sperm chromatin integrity. Further studies are required to validate these findings and investigate the mechanism underlying this association.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/jsr.12615/abstract
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
Wiley
Sleep duration is associated with sperm chromatin integrity among young men in Chongqing, China
This study explores whether sleep duration is associated with sperm chromatin integrity. To do so, we conducted a three‐phase panel study of 796 male volunteers from colleges in Chongqing (China) from...
♻️#اعتیادبه_خوردن: عوامل همراه و عوامل دخیل
#Food #addiction
در پژوهشی بین المللی که به تازگی منتشر شده است، پژوهشگران به بررسی وضعیت اعتیاد به غذا در جمعیت غیربالینی پرداختند.
🔬در این پژوهش 7639 نفر داوطلب بصورت آنلاین پرسشنامه های میزان #مصرف #غذا، پرسشنامه های #سوءمصرف #مواد، پرسشنامه های #مصاحبه #بالینی و #تشخیصی، #کیفیت #زندگی (#QOL)، و #SCL-90-R را پرکردند.
📚نتایج نشان داد 4.32% جمعیت اعتیاد به خوردن دارند و در #زنان بیش از #مردان است. اعتیاد به خوردن ارتباط بالایی با فاز فعال #افسردگی، طیف اختلالات #دوقطبی، و اختلال #کندن #پوست دارد. همچنین مشخص شد #آزارهای #روانی و #جنسی دوران #کودکی و #نوجوانی ارتباط مستقیمی با اعتیاد به خوردن دارند. هرچه #کیفیت #زندگی #روانی، #اجتماعی و #محیطی پایین تر باشد اعتیاد به خوردن بیشتر بروز می نماید.
⚠️⚠️در سطح جهان بطور معمول اعتیاد به خوردن در جوامعی با وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین و متوسط یشتر دیده می شود و #استرس های #اجتماعی و #احساس #ناامنی منجر به افزایش آن می شود.
Abstract
Objective: To determine the #prevalence of #food #addiction in a large #Brazilian #non-clinical sample. #Sociodemographic and #psychopathological correlates of food addiction as well as associations with #quality of #life (#QoL) domains were also investigated.
Methods: This #cross-sectional study obtained data from a Brazilian anonymous #web-based research platform (N = 7639; 71.3% females). Participants provided sociodemographic data and completed the modified #Yale #Food #Addiction #Scale 2.0, #PHQ-9, #hypomania checklist (HCL-32), #Fagerström Test for #Nicotine #Dependence, #AUDIT, modified #Skin #picking-Stanford questionnaire, #Minnesota #impulsive d#isorders #interview, #Symptom #Checklist-90-Revised inventory (#SCL-90R), #early #trauma #inventory self report-short form, and the #WHO #Quality of #Life instrument-Abbreviated version (#WHOQOL-Bref). Associations were adjusted to potential confounders through multivariable models.
Results: The prevalence of food addiction was 4.32% (95%CI: 3.89–4.80%), and was more common among #females. Food addiction was associated with a positive screen for a #major #depressive #episode (OR = 4.41; 95%CI: 3.46–5.62), #bipolar #spectrum #disorder (OR = 1.98; 95%CI: 1.43–2.75), and skin picking disorder (OR = 2.02; 95%CI: 1.31–3.09). Food addiction was also independently associated with exposure to early life #psychological and #sexual #abuse (P = 0.008) as well as with reduced #physical, #psychological, #social, and #environment #QoL (all P < 0.001).
Conclusions: Food addiction may be common in #low and #middle_income #countries, though possibly less prevalent than in the US. Food addiction was associated with co-occurring mood disorders and skin picking disorder as well as with early life psychological and sexual abuse. Finally, food addiction was independently associated with broad reductions in QoL. Public health efforts towards the early recognition and management of food addiction are warranted.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.journalofpsychiatricresearch.com/article/S0022-3956(17)31029-4/fulltext
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
#Food #addiction
در پژوهشی بین المللی که به تازگی منتشر شده است، پژوهشگران به بررسی وضعیت اعتیاد به غذا در جمعیت غیربالینی پرداختند.
🔬در این پژوهش 7639 نفر داوطلب بصورت آنلاین پرسشنامه های میزان #مصرف #غذا، پرسشنامه های #سوءمصرف #مواد، پرسشنامه های #مصاحبه #بالینی و #تشخیصی، #کیفیت #زندگی (#QOL)، و #SCL-90-R را پرکردند.
📚نتایج نشان داد 4.32% جمعیت اعتیاد به خوردن دارند و در #زنان بیش از #مردان است. اعتیاد به خوردن ارتباط بالایی با فاز فعال #افسردگی، طیف اختلالات #دوقطبی، و اختلال #کندن #پوست دارد. همچنین مشخص شد #آزارهای #روانی و #جنسی دوران #کودکی و #نوجوانی ارتباط مستقیمی با اعتیاد به خوردن دارند. هرچه #کیفیت #زندگی #روانی، #اجتماعی و #محیطی پایین تر باشد اعتیاد به خوردن بیشتر بروز می نماید.
⚠️⚠️در سطح جهان بطور معمول اعتیاد به خوردن در جوامعی با وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین و متوسط یشتر دیده می شود و #استرس های #اجتماعی و #احساس #ناامنی منجر به افزایش آن می شود.
Abstract
Objective: To determine the #prevalence of #food #addiction in a large #Brazilian #non-clinical sample. #Sociodemographic and #psychopathological correlates of food addiction as well as associations with #quality of #life (#QoL) domains were also investigated.
Methods: This #cross-sectional study obtained data from a Brazilian anonymous #web-based research platform (N = 7639; 71.3% females). Participants provided sociodemographic data and completed the modified #Yale #Food #Addiction #Scale 2.0, #PHQ-9, #hypomania checklist (HCL-32), #Fagerström Test for #Nicotine #Dependence, #AUDIT, modified #Skin #picking-Stanford questionnaire, #Minnesota #impulsive d#isorders #interview, #Symptom #Checklist-90-Revised inventory (#SCL-90R), #early #trauma #inventory self report-short form, and the #WHO #Quality of #Life instrument-Abbreviated version (#WHOQOL-Bref). Associations were adjusted to potential confounders through multivariable models.
Results: The prevalence of food addiction was 4.32% (95%CI: 3.89–4.80%), and was more common among #females. Food addiction was associated with a positive screen for a #major #depressive #episode (OR = 4.41; 95%CI: 3.46–5.62), #bipolar #spectrum #disorder (OR = 1.98; 95%CI: 1.43–2.75), and skin picking disorder (OR = 2.02; 95%CI: 1.31–3.09). Food addiction was also independently associated with exposure to early life #psychological and #sexual #abuse (P = 0.008) as well as with reduced #physical, #psychological, #social, and #environment #QoL (all P < 0.001).
Conclusions: Food addiction may be common in #low and #middle_income #countries, though possibly less prevalent than in the US. Food addiction was associated with co-occurring mood disorders and skin picking disorder as well as with early life psychological and sexual abuse. Finally, food addiction was independently associated with broad reductions in QoL. Public health efforts towards the early recognition and management of food addiction are warranted.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.journalofpsychiatricresearch.com/article/S0022-3956(17)31029-4/fulltext
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
♻️تفاوت در سرمنشاء #ژنتیک گونه های مختلف #اختلال #دوقطبی (#افسردگی-شیدایی)
#Specificity in #Etiology of #Subtypes of #Bipolar Disorder: Evidence From a #Swedish Population-Based #Family Study
پژوهشگران نوروساینس انستیتو کارولینسکا 🇸🇪، دانشگاه اوربرو 🇸🇪، دانشگاه یوتوبوری 🇸🇪، و MIT 🇺🇸 در پژوهشی که به تازگی منتشر شده است، دریافتند گونه های مختلف اختلال دوقطبی در خانواده های مختلف متفاوتند و با اینکه شباهت های ژنتیک بین افراد زیرگونه های مختلف اختلال دوقطبی وجود دارد، سرمنشاء این اختلال در گونه های مختلف متفاوت است.
🔬در این پژوهش ابتدا جمعیتی #همسن شامل 15 میلیون و 700 هزار نفر انتخاب شده و 4309 نفر #خویشاوندان افراد دارای اختلال دوقطبی نوع 1 (#BDI) و 4178 نفر خویشاوندان افراد دارای اختلال دو قطبی نوع 2 (#BDII) شناسایی شدند و سپس تحلیل های ژنتیک رفتاری و سبب شناختی صورت گرفتند.
📚نتایج نشان دادند:
1️⃣ #وراثت پذیری BDI حدود 57 درصد و BDII حدود 49 درصد است.
2️⃣ مشخص شد از نظر #ژنتیک و #سبب_شناسی، BDI و BDII منشاء ژنتیک و الگوهای #توارث متفاوتی نسبت به هم دارند.
3️⃣ فقط در BDI تفاوت #جنسی وجود دارد؛ #زنان بطور معناداری بیش از #مردان مبتلا می شوند.
4️⃣ به گونه ای معنادار BDI در خانواده هایی مشاهده می شود که تشخیص #اسکیزوفرنی در آنها وجود دارد.
5️⃣ بین گونه های مختلف BDI و BDII در #شجره های خانوادگی مختلف نیز تفاوت هایی وجود دارد.
Abstract
Background: Uncertainty remains whether #bipolar I disorder (#BDI) and bipolar II disorder (#BDII) differ #etiologically. We used a #population-based family sample to examine the etiological boundaries between BDI and BDII by assessing their #familial #aggregation/#coaggregation and by assessing the coaggregation between them and #schizophrenia, #depression, #attention-deficit/hyperactivity disorder, #eating disorders, #autism #spectrum #disorder (#ASD), #substance use disorders, #anxiety disorders, and #personality disorders.
Methods: By linking #Swedish national registers, we established a population-based cohort (N = 15,685,511) and identified relatives with different biological relationships. #Odds #ratios (#ORs) were used to measure the relative risk of BDI and BDII in relatives of individuals diagnosed with BDI (n = 4309) and BDII (n = 4178). The #heritability for BDI and BDII and the genetic correlation across psychiatric disorders were estimated by variance decomposition analysis.
Results: Compared with the general population, the OR of BDI was 17.0 (95% confidence interval [CI] 13.1–22.0) in first-degree relatives of BDI patients, higher than that of BDII patients (OR 9.8, 95% CI 7.7–12.5). The ORs of BDII were 13.6 (95% CI 10.2–18.2) in first-degree relatives of BDII patients and 9.8 (95% CI 7.7–12.4) in relatives of BDI patients. The heritabilities for BDI and BDII were estimated at 57% (95% CI 32%–79%) and 46% (95% CI 21%–67%), respectively, with a genetic correlation estimated as 0.78 (95% CI 0.36–1.00). The familial coaggregation of other psychiatric disorders, in particular schizophrenia, showed different patterns for BDI and BDII.
Conclusions: Our results suggest a distinction between BDI and BDII in etiology, partly due to genetic differences.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.biopsych.2017.11.014
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
#Specificity in #Etiology of #Subtypes of #Bipolar Disorder: Evidence From a #Swedish Population-Based #Family Study
پژوهشگران نوروساینس انستیتو کارولینسکا 🇸🇪، دانشگاه اوربرو 🇸🇪، دانشگاه یوتوبوری 🇸🇪، و MIT 🇺🇸 در پژوهشی که به تازگی منتشر شده است، دریافتند گونه های مختلف اختلال دوقطبی در خانواده های مختلف متفاوتند و با اینکه شباهت های ژنتیک بین افراد زیرگونه های مختلف اختلال دوقطبی وجود دارد، سرمنشاء این اختلال در گونه های مختلف متفاوت است.
🔬در این پژوهش ابتدا جمعیتی #همسن شامل 15 میلیون و 700 هزار نفر انتخاب شده و 4309 نفر #خویشاوندان افراد دارای اختلال دوقطبی نوع 1 (#BDI) و 4178 نفر خویشاوندان افراد دارای اختلال دو قطبی نوع 2 (#BDII) شناسایی شدند و سپس تحلیل های ژنتیک رفتاری و سبب شناختی صورت گرفتند.
📚نتایج نشان دادند:
1️⃣ #وراثت پذیری BDI حدود 57 درصد و BDII حدود 49 درصد است.
2️⃣ مشخص شد از نظر #ژنتیک و #سبب_شناسی، BDI و BDII منشاء ژنتیک و الگوهای #توارث متفاوتی نسبت به هم دارند.
3️⃣ فقط در BDI تفاوت #جنسی وجود دارد؛ #زنان بطور معناداری بیش از #مردان مبتلا می شوند.
4️⃣ به گونه ای معنادار BDI در خانواده هایی مشاهده می شود که تشخیص #اسکیزوفرنی در آنها وجود دارد.
5️⃣ بین گونه های مختلف BDI و BDII در #شجره های خانوادگی مختلف نیز تفاوت هایی وجود دارد.
Abstract
Background: Uncertainty remains whether #bipolar I disorder (#BDI) and bipolar II disorder (#BDII) differ #etiologically. We used a #population-based family sample to examine the etiological boundaries between BDI and BDII by assessing their #familial #aggregation/#coaggregation and by assessing the coaggregation between them and #schizophrenia, #depression, #attention-deficit/hyperactivity disorder, #eating disorders, #autism #spectrum #disorder (#ASD), #substance use disorders, #anxiety disorders, and #personality disorders.
Methods: By linking #Swedish national registers, we established a population-based cohort (N = 15,685,511) and identified relatives with different biological relationships. #Odds #ratios (#ORs) were used to measure the relative risk of BDI and BDII in relatives of individuals diagnosed with BDI (n = 4309) and BDII (n = 4178). The #heritability for BDI and BDII and the genetic correlation across psychiatric disorders were estimated by variance decomposition analysis.
Results: Compared with the general population, the OR of BDI was 17.0 (95% confidence interval [CI] 13.1–22.0) in first-degree relatives of BDI patients, higher than that of BDII patients (OR 9.8, 95% CI 7.7–12.5). The ORs of BDII were 13.6 (95% CI 10.2–18.2) in first-degree relatives of BDII patients and 9.8 (95% CI 7.7–12.4) in relatives of BDI patients. The heritabilities for BDI and BDII were estimated at 57% (95% CI 32%–79%) and 46% (95% CI 21%–67%), respectively, with a genetic correlation estimated as 0.78 (95% CI 0.36–1.00). The familial coaggregation of other psychiatric disorders, in particular schizophrenia, showed different patterns for BDI and BDII.
Conclusions: Our results suggest a distinction between BDI and BDII in etiology, partly due to genetic differences.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.biopsych.2017.11.014
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
♻️#امید به زندگی
#Life #expectancy
1️⃣#امید_به_زندگی، یا #امید_به_زندگی_هنگام_تولد، نشانگر #نرخ کلی #مرگ و میر در یک #جمعیت است. شاخص امید به زندگی مولفه ای بسیار مهم در پژوهش های #آمارزیستی بوده و نشانگر میزان مرگ میر در هر گروه سنی در یک جمعیت خاص مورد مطالعه می باشد.
2️⃣به زبان ساده، برای محاسبه امید به زندگی، سن موارد فوتی در هر سال ثبت شده و سپس به تفکیک گروه های سنی دسته بندی می شود. بنابراین، این شاخص برخلاف نامش، هیچ ارتباطی به مولفه های زیستی افراد در قید حیات و یا نوزاد تازه متولد شده ندارد. گروه های سنی مرجع برای امید به زندگی شامل کودکان و نوجوانان، بززگسالان، و سالمندان است.
3️⃣امید به زندگی در لحظه تولد در سال 2015 بطور کلی در سطح جهان 71.4 سال بوده است (73.8 سال برای #زنان و 69.1 سال برای #مردان) و دامنه ای بین 60.0 سال در نواحی آفریقایی تا 76.8 سال در نواحی اروپایی را دارد.
4️⃣زنان در سرتاسر جهان از مردان بیشتر عمر می کنند. فاصله امید به زندگی بین دو #جنس در سال 1990 4.5 سال بوده است و در سال 2015 نیز 4.6 سال محاسبه شده است (تقریباً ثابت).
5️⃣بطور کلی میانگین امید به زندگی در جهان از سال 2000 تا 2015، افزایشی 5 ساله را شاهد بوده است که سریعترین افزایش از سال 1960 محسوب می شود. بیشترین میزان افزایش امید به زندگی در کشورهای آفریقایی با 9.4 سال بوده است.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.who.int/gho/mortality_burden_disease/life_tables/situation_trends_text/en/
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
#Life #expectancy
1️⃣#امید_به_زندگی، یا #امید_به_زندگی_هنگام_تولد، نشانگر #نرخ کلی #مرگ و میر در یک #جمعیت است. شاخص امید به زندگی مولفه ای بسیار مهم در پژوهش های #آمارزیستی بوده و نشانگر میزان مرگ میر در هر گروه سنی در یک جمعیت خاص مورد مطالعه می باشد.
2️⃣به زبان ساده، برای محاسبه امید به زندگی، سن موارد فوتی در هر سال ثبت شده و سپس به تفکیک گروه های سنی دسته بندی می شود. بنابراین، این شاخص برخلاف نامش، هیچ ارتباطی به مولفه های زیستی افراد در قید حیات و یا نوزاد تازه متولد شده ندارد. گروه های سنی مرجع برای امید به زندگی شامل کودکان و نوجوانان، بززگسالان، و سالمندان است.
3️⃣امید به زندگی در لحظه تولد در سال 2015 بطور کلی در سطح جهان 71.4 سال بوده است (73.8 سال برای #زنان و 69.1 سال برای #مردان) و دامنه ای بین 60.0 سال در نواحی آفریقایی تا 76.8 سال در نواحی اروپایی را دارد.
4️⃣زنان در سرتاسر جهان از مردان بیشتر عمر می کنند. فاصله امید به زندگی بین دو #جنس در سال 1990 4.5 سال بوده است و در سال 2015 نیز 4.6 سال محاسبه شده است (تقریباً ثابت).
5️⃣بطور کلی میانگین امید به زندگی در جهان از سال 2000 تا 2015، افزایشی 5 ساله را شاهد بوده است که سریعترین افزایش از سال 1960 محسوب می شود. بیشترین میزان افزایش امید به زندگی در کشورهای آفریقایی با 9.4 سال بوده است.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.who.int/gho/mortality_burden_disease/life_tables/situation_trends_text/en/
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
♻️#درمان های جدید برای شکل های #عودکننده و #پیشرونده #تصلب #چندگانه
New Advances in #Disease-Modifying #Therapies for #Relapsing and #Progressive Forms of #Multiple #Sclerosis
پژوهشگران نوروساینس دانشگاه مستقل بارسلونا 🇪🇸 در مقاله ای که به تازگی منتشر شده به بررسی پیشرفت های نوین در درمان #MS پرداخته اند.
⚠️بیماری #اسکلروزمالتیپل بیماری #نورودژنراتیو #مزمن دستگاه #اعصاب #مرکزی (#CNS) است که در آن #التهاب، #میلین زدایی، و از بین رفتن #آکسونها به عنوان #نیمرخ اصلی بیماری شناخته می شوند. بطور عمده MS در سنین 20 تا 40 سالگی بروز کرده و در #زنان بیش از #مردان است.
📚در سالهای اخیر، 11 داروی جدید برای MS مجوز تولید دریافت کرده اند که نتایج مطلوبی برای کاهش دوره عود و افزایش فاصله بین دو دوره عود داشته اند. دو دارو نیز در لیست دریافت مجوز هستند که بزودی در دسترس عموم بیماران قرار خواهند گرفت. #داکلیزوماب، #اکرلیزوماب و #کلادریبین سه داروی جدیدی هستند که تاثیرات چندجانبه شگرفی در کاهش ابعاد مختلف MS داشته اند:
1️⃣داکلیزوماب: #آنتی بادی تک هسته ای با تاثیر بر گیرنده #IL-2 است. این دارو تاثیرات ویژه ای بر #سیستم #ایمنی و کاهش مشکلات #خودایمنی دارد. کارایی این دارو نسبت به #دارونما بین 45 تا 52 درصد در کاهش نرخ عود مجدد در بیماران بوده و نیز تا 3 ماه بعد از مصرف جلوی عوارض پیشرفت بیماری را می گیرد. لازم است در مصرف این دارو #آنزیم های #کبدی مداوم پایش شوند، چرا که در 16 درصد از افراد احتمال التهاب کبدی وجود دارد.
2️⃣اکرلیزوماب: آنتی بادی سلول های B است که در بررسی های صورت گرفته نسبت به #IFN-b به میزان 46-47 درصد بیشتر منجر به کاهش عود مجدد در بیماران می شود. همچنین ریسک پیشرفت بیماری نسبت به IFN-bحدود 40 درصد کمتر است. عوارض جانبی این دارو نظیر IFN- b است.
3️⃣کلادریبین: این دارو معادل صنعتی #پورین است. در بررسی های صورت گرفته، این دارو نسبت به دارونما به میزان 56درصد کاهش عود مجدد و 32 درصدکاهش پیشرفت بیماری در 3 ماه آتی در بیماران MS بوده است. کلادریبین به میزان 75 درصد ریسک تحریب های جدید #T2 و 86 درصد تخریب های #تسهیل کننده #Gd را کاهش می دهد. افزون بر این، استفاده از این دارو در مراحل تحت بالینی 62 تا 67درصد بروز بیماری را به تاخیر می اندازد. عوارض منفی این دارو شامل #لنفوسیتوپنیا است.
🔬در حال حاضر، 8 داروی جدید برای MS در حال ساخته شدن و ارزیابیند که شامل #سکوکینوماب، #پونسیمود، #سیپونیمود، #ازانیمود، #آمیزلیمود، #MD1003 (#بیوتین با دوز بالا)، #اوپیسینوماب، و #GSK239512 هستند.
🔆بنظر می رسد با توجه به رشد قابل توجه و مطلوب شیوه های درمانی و دارویی مقابله با MS و نیز شناسایی #سبب_شناسی های جدید برای این بیماری، بزودی بیماران مبتلا به #مالتیپل #اسکلروسیز براحتی به کارکردهای پی از بیماری خود بازگردند.
KEY POINTS
🔑Treatment development in past years has been extremely active and a great number of disease-modifying treatments have emerged for treating multiple sclerosis (#MS) patients.
🔑Newer drugs, some of them with newer mechanisms of action, are still being developed for treating MS patients.
🔑There is a growing interest in developing new drugs that will promote #neuroprotection and/or #myelin #repair that may target the most #degenerative component of the disease.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.ncl.2017.08.011
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
New Advances in #Disease-Modifying #Therapies for #Relapsing and #Progressive Forms of #Multiple #Sclerosis
پژوهشگران نوروساینس دانشگاه مستقل بارسلونا 🇪🇸 در مقاله ای که به تازگی منتشر شده به بررسی پیشرفت های نوین در درمان #MS پرداخته اند.
⚠️بیماری #اسکلروزمالتیپل بیماری #نورودژنراتیو #مزمن دستگاه #اعصاب #مرکزی (#CNS) است که در آن #التهاب، #میلین زدایی، و از بین رفتن #آکسونها به عنوان #نیمرخ اصلی بیماری شناخته می شوند. بطور عمده MS در سنین 20 تا 40 سالگی بروز کرده و در #زنان بیش از #مردان است.
📚در سالهای اخیر، 11 داروی جدید برای MS مجوز تولید دریافت کرده اند که نتایج مطلوبی برای کاهش دوره عود و افزایش فاصله بین دو دوره عود داشته اند. دو دارو نیز در لیست دریافت مجوز هستند که بزودی در دسترس عموم بیماران قرار خواهند گرفت. #داکلیزوماب، #اکرلیزوماب و #کلادریبین سه داروی جدیدی هستند که تاثیرات چندجانبه شگرفی در کاهش ابعاد مختلف MS داشته اند:
1️⃣داکلیزوماب: #آنتی بادی تک هسته ای با تاثیر بر گیرنده #IL-2 است. این دارو تاثیرات ویژه ای بر #سیستم #ایمنی و کاهش مشکلات #خودایمنی دارد. کارایی این دارو نسبت به #دارونما بین 45 تا 52 درصد در کاهش نرخ عود مجدد در بیماران بوده و نیز تا 3 ماه بعد از مصرف جلوی عوارض پیشرفت بیماری را می گیرد. لازم است در مصرف این دارو #آنزیم های #کبدی مداوم پایش شوند، چرا که در 16 درصد از افراد احتمال التهاب کبدی وجود دارد.
2️⃣اکرلیزوماب: آنتی بادی سلول های B است که در بررسی های صورت گرفته نسبت به #IFN-b به میزان 46-47 درصد بیشتر منجر به کاهش عود مجدد در بیماران می شود. همچنین ریسک پیشرفت بیماری نسبت به IFN-bحدود 40 درصد کمتر است. عوارض جانبی این دارو نظیر IFN- b است.
3️⃣کلادریبین: این دارو معادل صنعتی #پورین است. در بررسی های صورت گرفته، این دارو نسبت به دارونما به میزان 56درصد کاهش عود مجدد و 32 درصدکاهش پیشرفت بیماری در 3 ماه آتی در بیماران MS بوده است. کلادریبین به میزان 75 درصد ریسک تحریب های جدید #T2 و 86 درصد تخریب های #تسهیل کننده #Gd را کاهش می دهد. افزون بر این، استفاده از این دارو در مراحل تحت بالینی 62 تا 67درصد بروز بیماری را به تاخیر می اندازد. عوارض منفی این دارو شامل #لنفوسیتوپنیا است.
🔬در حال حاضر، 8 داروی جدید برای MS در حال ساخته شدن و ارزیابیند که شامل #سکوکینوماب، #پونسیمود، #سیپونیمود، #ازانیمود، #آمیزلیمود، #MD1003 (#بیوتین با دوز بالا)، #اوپیسینوماب، و #GSK239512 هستند.
🔆بنظر می رسد با توجه به رشد قابل توجه و مطلوب شیوه های درمانی و دارویی مقابله با MS و نیز شناسایی #سبب_شناسی های جدید برای این بیماری، بزودی بیماران مبتلا به #مالتیپل #اسکلروسیز براحتی به کارکردهای پی از بیماری خود بازگردند.
KEY POINTS
🔑Treatment development in past years has been extremely active and a great number of disease-modifying treatments have emerged for treating multiple sclerosis (#MS) patients.
🔑Newer drugs, some of them with newer mechanisms of action, are still being developed for treating MS patients.
🔑There is a growing interest in developing new drugs that will promote #neuroprotection and/or #myelin #repair that may target the most #degenerative component of the disease.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.ncl.2017.08.011
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
♻️تحلیل انواع #پیشرونده #MS: صورت های متفاوت بیماری و یا تغییرات وابسته به #سن؟
#Progressive Forms of #Multiple #Sclerosis: Distinct Entity or #Age-Dependent #Phenomena
متخصصان نوروساینس بنیاد و کلینیک مایو🇺🇸، در نوشتاری که به تازگی منتشر شده است به بررسی سیر #تصلب_چندگانه در چرخه زندگی مبتلایان و نیز انواع مختلف آن پرداخته اند.
1️⃣دوره بیماری #مالتیپل_اسلکروسیس بطور کلی بر اساس دو پدیده متمایز #بهبود و #پیشرفت مشخص می شود. هر دوره بصورت یک #فاز #بالینی یا #تحت_بالینی بهبود/کاهش، یک فاز #پیشرونده، و فاز #همپوشان بینابینی تعریف می شود. هرفاز می تواند شامل دوره های متناوب #فعال و #غیرفعال باشد.
2️⃣بروز فاز پیشرونده #مالتیپل_اسکلروسیز وابسته به سن است؛ در 99 درصد افراد مبتلا به MS، فاز پیشرونده در محدوده 35-55 سالگی رخ می دهد، اما زمان و فاز علایم تحت بالینی پیش-پیشرونده (#تخریب #مغز، تخریب #تالاموس، و تخریب #نخاع) نامشخص است. علایم پیش بینی فاز پیشرونده شامل #مذکر بودن، تخریب نخاعی، #استعمال #تنباکو، مصرف زیاد #نمک، #چاقی، و بالانبودن سطح #ویتامین #D در خون هستند که به میزان زیادی مرتبط با سن هستند.
3️⃣ دو سازوکار اصلی زیرببنایی در MS، #استرس #اکسیداتیو و #التهاب هستند. این دو مکانیزم به میزان زیادی وابسته به سن هستند. با افزایش سن، میزان #کاتابولیزم بر #آنابولیزم پیشی گرفته و #تباهی #عصبی وسعت بیشتری به خود می گیرد؛ در عین حال، سرعت #بازسازی و #میلین_سازی مجدد نیز افت می کند. علایم آسیب شناختی بروز #اسکلروزمالتیپل پیشرونده نیز وابسته به سن هستند (بویژه اوج #پلاکهای ذوب شده در حدود 47 سالگی است). اما زمان و فاز پیش-پیشرونده نامشخص است.
4️⃣فعالیت #رفتاری #تحت_بالینی بیماران که منتهی به MS پیشرونده اولیه می شود، با بیمارانی که در فاز بهبودی/کاهش هستند که به فاز پیشرونده ثانویه می رود، معمولاً تفاوتی ندارد. حتی تفاوتی بین #زنان و #مردان نیز در این زمینه مشاهده نمی شود
📚در مجموع، حسب تحلیل های #عصب_شناختی و بررسی های #پیمایشی و #اپیدمیولوژیک، بنظر می رسد در حقیقت انواع پیشرونده MS عاملی ثانوی در نتیجه افزایش سن باشند و بهتر است بعنوان طبقات جداگانه محسوب نشوند، بلکه بخشی از سیر بیماری در چرخه عمر هر بیمار در نظر گرفته شوند.
KEY POINTS
🔑Multiple sclerosis (MS) disease course is defined by a subclinical or clinical relapsing-remitting phase, a progressive phase, and the overlapping phase in-between.
🔑Each phase can have intermittently active or inactive periods.
🔑The onset of progressive phase of MS is age-dependent but time and pre-progressive phase agnostic.
🔑Pathologic hallmarks of progressive MS onset are age-dependent but pre-progressive phase agnostic.
🔑Subclinical activity behavior in patients with radiologically isolated syndrome evolving to
primary progressive MS are mostly indistinguishable from patients with relapsing-remitting MS evolving to secondary progressive MS.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.ncl.2017.08.006
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
#Progressive Forms of #Multiple #Sclerosis: Distinct Entity or #Age-Dependent #Phenomena
متخصصان نوروساینس بنیاد و کلینیک مایو🇺🇸، در نوشتاری که به تازگی منتشر شده است به بررسی سیر #تصلب_چندگانه در چرخه زندگی مبتلایان و نیز انواع مختلف آن پرداخته اند.
1️⃣دوره بیماری #مالتیپل_اسلکروسیس بطور کلی بر اساس دو پدیده متمایز #بهبود و #پیشرفت مشخص می شود. هر دوره بصورت یک #فاز #بالینی یا #تحت_بالینی بهبود/کاهش، یک فاز #پیشرونده، و فاز #همپوشان بینابینی تعریف می شود. هرفاز می تواند شامل دوره های متناوب #فعال و #غیرفعال باشد.
2️⃣بروز فاز پیشرونده #مالتیپل_اسکلروسیز وابسته به سن است؛ در 99 درصد افراد مبتلا به MS، فاز پیشرونده در محدوده 35-55 سالگی رخ می دهد، اما زمان و فاز علایم تحت بالینی پیش-پیشرونده (#تخریب #مغز، تخریب #تالاموس، و تخریب #نخاع) نامشخص است. علایم پیش بینی فاز پیشرونده شامل #مذکر بودن، تخریب نخاعی، #استعمال #تنباکو، مصرف زیاد #نمک، #چاقی، و بالانبودن سطح #ویتامین #D در خون هستند که به میزان زیادی مرتبط با سن هستند.
3️⃣ دو سازوکار اصلی زیرببنایی در MS، #استرس #اکسیداتیو و #التهاب هستند. این دو مکانیزم به میزان زیادی وابسته به سن هستند. با افزایش سن، میزان #کاتابولیزم بر #آنابولیزم پیشی گرفته و #تباهی #عصبی وسعت بیشتری به خود می گیرد؛ در عین حال، سرعت #بازسازی و #میلین_سازی مجدد نیز افت می کند. علایم آسیب شناختی بروز #اسکلروزمالتیپل پیشرونده نیز وابسته به سن هستند (بویژه اوج #پلاکهای ذوب شده در حدود 47 سالگی است). اما زمان و فاز پیش-پیشرونده نامشخص است.
4️⃣فعالیت #رفتاری #تحت_بالینی بیماران که منتهی به MS پیشرونده اولیه می شود، با بیمارانی که در فاز بهبودی/کاهش هستند که به فاز پیشرونده ثانویه می رود، معمولاً تفاوتی ندارد. حتی تفاوتی بین #زنان و #مردان نیز در این زمینه مشاهده نمی شود
📚در مجموع، حسب تحلیل های #عصب_شناختی و بررسی های #پیمایشی و #اپیدمیولوژیک، بنظر می رسد در حقیقت انواع پیشرونده MS عاملی ثانوی در نتیجه افزایش سن باشند و بهتر است بعنوان طبقات جداگانه محسوب نشوند، بلکه بخشی از سیر بیماری در چرخه عمر هر بیمار در نظر گرفته شوند.
KEY POINTS
🔑Multiple sclerosis (MS) disease course is defined by a subclinical or clinical relapsing-remitting phase, a progressive phase, and the overlapping phase in-between.
🔑Each phase can have intermittently active or inactive periods.
🔑The onset of progressive phase of MS is age-dependent but time and pre-progressive phase agnostic.
🔑Pathologic hallmarks of progressive MS onset are age-dependent but pre-progressive phase agnostic.
🔑Subclinical activity behavior in patients with radiologically isolated syndrome evolving to
primary progressive MS are mostly indistinguishable from patients with relapsing-remitting MS evolving to secondary progressive MS.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.ncl.2017.08.006
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani