گفت‌وشنود
4.89K subscribers
2.82K photos
1.11K videos
2 files
1.36K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
ذبیحالله محرمی، پیش از انقلاب ۵۷ کارمند وزارت نیرو - و به روایت دیگری وزارت کشاورزی - بود. پس از ۵۷ و روی کارآمدن یک حکومت اسلامگرا که با بهائیان سر ستیز داشت، او نیز مانند دیگر بهائیان از کار اخراج شد. برای گذران زندگی شغل نصب پرده کرکره‌ای را انتخاب کرد. به روایت یکی از بستگان او، پس از پیروزی انقلاب ۵۷، یکی از دوستان او «به نیتی خیرخواهانه» اعلامیه‌ای مبنی بر تبری ذبیحالله محرمی از دیانت بهایی، به روزنامه‌ها ارسال می‌کند. ذبیحالله محرمی پس از اینکه متوجه این مسئله می‌شود به آن اعتراض می‌کند و تعلق خود به دیانت بهایی را اعلام می‌کند.

جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۴ ذبیحالله محرمی را دستگیر می‌کند. در آغاز، تلاش کردند او را از دیانت بهایی خارج کنند و به‌زور به اسلام باورمند کنند. در بخشی از حکم «دادگاه» او، درباره تلاش دادگاه چنین آمده است: «نامبرده صراحتا خود را بهائی و معتقد به مبانی مسلک مزبور معرفی نموده و علی‌رغم کم‌دانستن اطلاعات خود راجع به دیانت مقدس اسلام و فرقه ضاله مضله بهائیت حاضر نگردید پیشنهاد این دادگاه مبنی بر ارشاد‌نمودن وی توسط افراد خبیر و آگاه را بپذیرد».

دادگاه، ذبیحالله محرمی را به «ارتداد» محکوم کرد و تصمیم گرفت به علت باورمندی به آیین بهایی او را به قتل برساند. فشار بین‌المللی چنان سنگین بود که جمهوری اسلامی از تصمیم اولیه منصرف شد و حکم قتل ذبیحالله محرمی به «زندان ابد» بدل شد. دولت‌هایی چون استرالیا، کانادا، آلمان، آمریکا، فرانسه، و نهادهایی چون پارلمان اروپا این حکم را شدیدا محکوم کردند. سازمان عفو بین‌الملل نیز در سال ۱۳۷۵ ذبیحالله محرمی را «زندانی وجدان» نامید. جمهوری اسلامی به او اتهام «جاسوسی برای اسراییل» نیز زده بود.

باز به روایت بستگان او، در زندان‌های ابرقو و اردکان از ذبیحالله محرمی عملا بیگاری کشیدند و او را به کارهای طاقت‌فرسا وا داشتند. فشار زندان عملا چنان سنگین بود که او مجبور به جراحی زانو شد. همان‌گونه که در بالا اشاره شد با توجه به فشارهای سنگین زندان، ذبیحالله محرمی در آذر ۱۳۸۴ در زندان جان خود را از دست داد. البته با توجه به فضایی که اساسا در قبال نوع و چگونگی بازداشت و نیز کیفیت زندان او وجود داشت می‌توان گفت او به معنای واقعی کلمه به قتل تدریجی جمهوری اسلامی کشته شد. ذبیحالله محرمی هنگام فوت ۴ فرزند داشت.

#گفتگو_توانا #ذبیح_الله_محرمی

@Dialogue1402
ذبیحالله محرمی، پیش از انقلاب ۵۷ کارمند وزارت نیرو - و به روایت دیگری وزارت کشاورزی - بود. پس از ۵۷ و روی کارآمدن یک حکومت اسلامگرا که با بهائیان سر ستیز داشت، او نیز مانند دیگر بهائیان از کار اخراج شد. برای گذران زندگی شغل نصب پرده کرکره‌ای را انتخاب کرد. به روایت یکی از بستگان او، پس از پیروزی انقلاب ۵۷، یکی از دوستان او «به نیتی خیرخواهانه» اعلامیه‌ای مبنی بر تبری ذبیحالله محرمی از دیانت بهایی، به روزنامه‌ها ارسال می‌کند. ذبیحالله محرمی پس از اینکه متوجه این مسئله می‌شود به آن اعتراض می‌کند و تعلق خود به دیانت بهایی را اعلام می‌کند.

جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۴ ذبیحالله محرمی را دستگیر می‌کند. در آغاز، تلاش کردند او را از دیانت بهایی خارج کنند و به‌زور به اسلام باورمند کنند. در بخشی از حکم «دادگاه» او، درباره تلاش دادگاه چنین آمده است: «نامبرده صراحتا خود را بهائی و معتقد به مبانی مسلک مزبور معرفی نموده و علی‌رغم کم‌دانستن اطلاعات خود راجع به دیانت مقدس اسلام و فرقه ضاله مضله بهائیت حاضر نگردید پیشنهاد این دادگاه مبنی بر ارشاد‌نمودن وی توسط افراد خبیر و آگاه را بپذیرد».

دادگاه، ذبیحالله محرمی را به «ارتداد» محکوم کرد و تصمیم گرفت به علت باورمندی به آیین بهایی او را به قتل برساند. فشار بین‌المللی چنان سنگین بود که جمهوری اسلامی از تصمیم اولیه منصرف شد و حکم قتل ذبیحالله محرمی به «زندان ابد» بدل شد. دولت‌هایی چون استرالیا، کانادا، آلمان، آمریکا، فرانسه، و نهادهایی چون پارلمان اروپا این حکم را شدیدا محکوم کردند. سازمان عفو بین‌الملل نیز در سال ۱۳۷۵ ذبیحالله محرمی را «زندانی وجدان» نامید. جمهوری اسلامی به او اتهام «جاسوسی برای اسراییل» نیز زده بود.

باز به روایت بستگان او، در زندان‌های ابرقو و اردکان از ذبیحالله محرمی عملا بیگاری کشیدند و او را به کارهای طاقت‌فرسا وا داشتند. فشار زندان عملا چنان سنگین بود که او مجبور به جراحی زانو شد. همان‌گونه که در بالا اشاره شد با توجه به فشارهای سنگین زندان، ذبیحالله محرمی در آذر ۱۳۸۴ در زندان جان خود را از دست داد. البته با توجه به فضایی که اساسا در قبال نوع و چگونگی بازداشت و نیز کیفیت زندان او وجود داشت می‌توان گفت او به معنای واقعی کلمه به قتل تدریجی جمهوری اسلامی کشته شد. ذبیحالله محرمی هنگام فوت ۴ فرزند داشت.

#گفتگو_توانا #ذبیح_الله_محرمی

@Dialogue1402
ذبیحالله محرمی، پیش از انقلاب ۵۷ کارمند وزارت نیرو - و به روایت دیگری وزارت کشاورزی - بود. پس از ۵۷ و روی کارآمدن یک حکومت اسلامگرا که با بهائیان سر ستیز داشت، او نیز مانند دیگر بهائیان از کار اخراج شد. برای گذران زندگی شغل نصب پرده کرکره‌ای را انتخاب کرد.

به روایت یکی از بستگان او، پس از پیروزی انقلاب ۵۷، یکی از دوستان او «به نیتی خیرخواهانه» اعلامیه‌ای مبنی بر تبری ذبیحالله محرمی از دیانت بهایی، به روزنامه‌ها ارسال می‌کند. ذبیحالله محرمی پس از اینکه متوجه این مسئله می‌شود به آن اعتراض می‌کند و تعلق خود به دیانت بهایی را اعلام می‌کند.

متن کامل را در وبسایت «گفت‌وشنود» بخوانید:
https://dialog.tavaana.org/zbihollah_moharami/

#گفتگو_توانا #ذبیح_الله_محرمی

@Dialogue1402
@Dialogue1402

ذبیحالله محرمی، پیش از انقلاب ۵۷ کارمند وزارت نیرو - و به روایت دیگری وزارت کشاورزی - بود. پس از ۵۷ و روی کارآمدن یک حکومت اسلامگرا که با بهائیان سر ستیز داشت، او نیز مانند دیگر بهائیان از کار اخراج شد. برای گذران زندگی شغل نصب پرده کرکره‌ای را انتخاب کرد.

به روایت یکی از بستگان او، پس از پیروزی انقلاب ۵۷، یکی از دوستان او «به نیتی خیرخواهانه» اعلامیه‌ای مبنی بر تبری ذبیحالله محرمی از دیانت بهایی، به روزنامه‌ها ارسال می‌کند. ذبیحالله محرمی پس از اینکه متوجه این مسئله می‌شود به آن اعتراض می‌کند و تعلق خود به دیانت بهایی را اعلام می‌کند.

متن کامل را در وبسایت «گفت‌وشنود» بخوانید:
https://dialog.tavaana.org/zbihollah_moharami/

#گفتگو_توانا #ذبیح_الله_محرمی

@Dialogue1402