گفت‌وشنود
4.89K subscribers
3.03K photos
1.16K videos
2 files
1.44K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
«پرتره بانویی در آتش»
معرفی فیلم

در گزارش کوتاهی که مرحوم نجف دریابندری از دیدارش با برتراند راسل، فیلسوف مشهور انگلستان، نوشته بود، نکته‌ هوشمندانه‌ای بود؛ اینکه راسل گفته بود: همیشه یک فرهنگ مسلط در دوران اوج خودش، با آنچه که از ‌خرده‌فرهنگ‌های مارجینال (حاشیه) می‌گیرد، غنی‌تر می‌شود؛ او به عنوان نمونه‌ی بارز اشاره کرده بود که موزیک در ایالات متحده، با آنچه که سیاهان آفریقایی‌تبار تولید می‌کنند، غنی‌تر می‌شود.

فیلم  پرتره‌ بانویی در آتش (Portrait of a Lady on Fire) که ماجرای عشق نامتعارفی را میان دو زن روایت می‌کند، مانند اغلب داستان‌هایی از این دست، داستان‌های عاشقانه‌ جهان را غنی‌تر می‌کنند.

این داستان عاشقانه را چنان تماشا خواهید کرد که تو گویی کاملا تازه است! همان یک قصه‌ عشق که حافظ اعتقاد داشت از هر زبان که بشنوی، نامکرر است و تازه جلوه می‌کند، اینجا گویی واقعا تازه شده است؛ واقعا نامکرر شده است! نه به جهت آنکه «غم عشق» همواره مشتاقانی دارد، بلکه به این جهت که فرم قصه، انگاری تازه شده باشد. علتش هم چیزی جز این نیست که اکنون گروه‌های بزرگ اجتماعی که آن‌ها را به اصطلاح queer می‌خوانند قصه‌های کهن بشری را حال و هوای تازه‌ای بخشیده‌اند. مثالی دیگر از غنی‌شدن فرهنگ حاکم بر کلان‌شهرهای بزرگ، توسط گروه‌های حاشیه‌نشین جامعه…

 یکی از آن شگردهای سینمایی که سکانسی از فیلم را تکان‌دهنده کرده است، لحظه‌ای ست که کنار آتش جمع شده‌اند و ناگهان همه‌چیز لطیف می‌شود! چهره‌ مردم برمی‌گردد! نگاه‌ها عمیق‌تر و لب‌ها ترانه‌خوان می‌شود. درست در این صحنه که انگاری با پویاسازی تابلوهای نقاشی مواجهیم، نگاه دو چهره‌ اصلی داستان با هم گره می‌خورد و چنان عمیق می‌شود، که درنمی‌یابند دامن یکی از آن‌ها آتش گرفته است. فیلم نام خود را از این صحنه می‌گیرد. این آتشِ به دامن‌ سرایت کرده، نقطه‌ی اوج درام است…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/portrait-of-a-lady-on-fire/


هفدهم می، روز بین‌المللی مبارزه با ترس (فوبیا) از دگرباشی جنسیتی‌ست. تیم پژوهشی گفت‌وشنود، به همه‌ی علاقه‌مندان روایت‌های عاشقانه، و همچنین به علاقه‌مندان به مطالعات کوییر و گروه‌های حاشیه‌ای اجتماعی، تماشای این فیلم را توصیه می‌کند.

#دگرباشی_جنسی #دگرباشی_جنسیتی #دگرباشی #حاشیه #حاشیه_نشینی #مارجینال #مارجینالیسم #مدارا #رواداری


@Dialogue1402
الیسا و مارسلا
‏معرفی فیلم
‏(برمبنای داستانی واقعی)

‏«راهبه‌ها خود را زنان خداوند می‌دانند و هر کدام تلاش می‌کنند سوگلی سلطان باشند؛ اما سلطانی در کار نیست!…»

‏این را الیسا به مارسلا می‌گوید. مارسلا پرسیده بود زندگی در این مدرسه با راهبه‌‌ها چطور است؟ الیسا که چند سالی بزرگ‌تر است و در مدرسه بیش‌تر سابقه دارد، می‌گوید این زن‌ها همه ناراضی‌اند. همه خود را همسران خداوند می‌دانند و سعی می‌کنند سوگلی سلطان باشند اما سلطانی در کار نیست.

‏مارسلا که متوجه زبان استعاری الیسا شده است، با تردید می‌پرسد: تو به خدا اعتقاد نداری؟‌ پاسخ الیسا قاطع است: من به کشیش‌ها و راهبه‌ها اعتقادی ندارم. نه به مریم باکره و نه به روح‌القدس! من به خدا اعتقادی ندارم!

‏اما فیلم الیسا و مارسلا (Elisa y Marcela) درباره‌ دو دختر جوان است که در ۱۹۰۱ عاشق یکدیگر می‌شوند و علیرغم ممنوعیت ازدواج میان هم‌جنس‌ها در اسپانیا و اغلب کشورهای جهان آن روزگار، با یکدیگر ازدواج می‌کنند. الیسا و مارسلا برای اولین بار در مدرسه‌ای که هر دو در آن تحصیل می‌کردند در شهر لا کورونیا در منطقه گالیسیا واقع در شمال غربی اسپانیا با هم آشنا شدند. آن‌ها هر دو به عنوان دانش‌آموز در این مدرسه‌ مذهبی بودند و در آنجا بود که دوستی و سپس رابطه عاطفی میان آن‌ها شکل گرفت. این رابطه در نهایت به ازدواج آنها منجر شد، ازدواجی که به دلیل شرایط خاص آن دوره و جامعه، مجبور شدند آن را با جعل هویت توسط الیسا انجام دهند.

‏الیسا، سیبیل می‌گذارد و لباس مردانه می‌پوشد و نام خود را با جعل مدارک به ماریو تغییر می‌دهد. این عمل زنانه‌پوشی و (یا) مردانه‌پوشی، transvestism نامیده می‌شود. ترانس‌وستیسم، که تاریخاً به آن «پوشیدن لباس‌های جنس مخالف» گفته می‌شود، شامل پوشیدن لباس‌هایی است که سنتاً با جنس مخالف مرتبط هستند. این اصطلاح اغلب از دیگر رفتارهای مرتبط با هویت جنسیتی، مانند تراجنسیتی، متمایز می‌شود، زیرا ترانس‌وستیسم به طور خاص به عمل پوشیدن لباس‌های جنس مخالف مربوط می‌شود، اغلب بدون تمایل به تغییر دائمی هویت جنسیتی خود…

‏برای مطالعه‌ی ادامه‌ی یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/elisa-y-marcela/

#مارجینال #مارجینالیسم #حاشیه #حاشیه_نشینی #رواداری #گفتگو #دگرباشی #دگرباشی_جنسی

@dialogue1402
پرسشی از روشن‌اندیشان مذهبی

آیا به لزوم رواداری در قبال دگرباشان جنسی باورمند هستید؟

برای دیدن ِ هم پیشرفت‌ها و هم چالش‌ها، سخن ِ امسال «روز جهانی مبارزه با ترس از +LGBTQ این است: «هیچ‌کس را پشت سر نمی‌گذاریم؛ برابری، آزادی و عدالت برای همه».

می‌دانیم که در سرزمین‌های بسیاری، آزادی ِ فردی-اجتماعی ِ افراد +LGBTQIA «هنجار» است و از حقوق شهروندی آن‌ها، برابر با دیگر اتباع آن کشور، رسما پشتیبانی می‌شود؛ ۱۳ دولت، از سال ۲۰۱۷ «جرم‌انگاری جنسی» را از قوانین خود زدودند و ۱۱ کشور از سال ۲۰۱۹ برابری ِ ازدواج را قانونی کرده‌اند.

با این حال، هنوز ده‌ها حکومت، روابط توافقی ِ همجنس‌گرایان را، «بیماری»، «ناهنجاری» یا حتی «جرم» می‌دانند. در محیط‌هایی که «قوانین شرع اسلامی» حاکم است (از خانواده تا جامعه)، افراد +LGBTQIA مجبورند یا در خفا و رنج به سر برند، هویت خود را انکار یا پنهان کنند، یا ممکن است مجازات یا اعدام و حتی سنگسار شوند.

افزون بر آن، متاسفانه بسیاری از رهبران ایدئولوژیک همچنان با سیاست‌های تفرقه‌افکنی، الفاظ مضر و نفرت‌پراکنی به کار می‌برند. این خشونت‌های کلامی، جسمی و جنسی، علاوه بر پیامدهای ویران‌گر روحی، باعث فقر و بیماری، انزوا، حاشیه‌نشینی و در نهایت حتی حذف شمار زیادی از شهروندان شود که نقض آشکار «حق حیات و آزادی» مصوب ِ منشور جهانی حقوق بشر، است.

در ماه‌های اخیر، نهادهای مختلف سازمان ملل متحد خواستار مراقبت‌های بیشتر بهداشتی (ز جمله برای مصونیت از اچ‌آی‌وی) سازگار با حقوق افراد ِ +LGBTQIA شده‌اند. به گفته‌ی دکتر ناتالیا کانم، مدیر اجرایی UNFPA: «حقوق بشر، ذاتی همه‌ی انسان‌ها ست؛ صرف نظر از جنسیت یا گرایش جنسی».

اما به ایرانی بپردازیم که تحت سلطه جمهوری اسلامی جامعه‌ی LGBTQs را سرکوب و مجازات می‌کنند. مسئله مهم اما اینجاست که جدای از جمهوری اسلامی که تکلیف آن در قبال دگرباشان جنسی روشن است، مذهبی‌های روشن‌اندیش ما چه اندازه در این زمینه روادار هستند. آیا مذهبی‌ها تاکنون با خود اندیشیده‌اند که برای ‌ایجاد یا داشتن «هم‌زیستی مسالمت‌آمیز»، چه مسئولیتی به گردن «من ِ شهروند» است؟

#گفتگو_توانا #دگرهراسی_جنسی #دگرباشی_جنسی #روشنگری_دینی

@Dialogue1402
«پرتره بانویی در آتش»
معرفی فیلم

در گزارش کوتاهی که مرحوم نجف دریابندری از دیدارش با برتراند راسل، فیلسوف مشهور انگلستان، نوشته بود، نکته‌ هوشمندانه‌ای بود؛ اینکه راسل گفته بود: همیشه یک فرهنگ مسلط در دوران اوج خودش، با آنچه که از ‌خرده‌فرهنگ‌های مارجینال (حاشیه) می‌گیرد، غنی‌تر می‌شود؛ او به عنوان نمونه‌ی بارز اشاره کرده بود که موزیک در ایالات متحده، با آنچه که سیاهان آفریقایی‌تبار تولید می‌کنند، غنی‌تر می‌شود.

فیلم  پرتره‌ بانویی در آتش (Portrait of a Lady on Fire) که ماجرای عشق نامتعارفی را میان دو زن روایت می‌کند، مانند اغلب داستان‌هایی از این دست، داستان‌های عاشقانه‌ جهان را غنی‌تر می‌کنند.

این داستان عاشقانه را چنان تماشا خواهید کرد که تو گویی کاملا تازه است! همان یک قصه‌ عشق که حافظ اعتقاد داشت از هر زبان که بشنوی، نامکرر است و تازه جلوه می‌کند، اینجا گویی واقعا تازه شده است؛ واقعا نامکرر شده است! نه به جهت آنکه «غم عشق» همواره مشتاقانی دارد، بلکه به این جهت که فرم قصه، انگاری تازه شده باشد. علتش هم چیزی جز این نیست که اکنون گروه‌های بزرگ اجتماعی که آن‌ها را به اصطلاح queer می‌خوانند قصه‌های کهن بشری را حال و هوای تازه‌ای بخشیده‌اند. مثالی دیگر از غنی‌شدن فرهنگ حاکم بر کلان‌شهرهای بزرگ، توسط گروه‌های حاشیه‌نشین جامعه…

 یکی از آن شگردهای سینمایی که سکانسی از فیلم را تکان‌دهنده کرده است، لحظه‌ای ست که کنار آتش جمع شده‌اند و ناگهان همه‌چیز لطیف می‌شود! چهره‌ مردم برمی‌گردد! نگاه‌ها عمیق‌تر و لب‌ها ترانه‌خوان می‌شود. درست در این صحنه که انگاری با پویاسازی تابلوهای نقاشی مواجهیم، نگاه دو چهره‌ اصلی داستان با هم گره می‌خورد و چنان عمیق می‌شود، که درنمی‌یابند دامن یکی از آن‌ها آتش گرفته است. فیلم نام خود را از این صحنه می‌گیرد. این آتشِ به دامن‌ سرایت کرده، نقطه‌ی اوج درام است…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/portrait-of-a-lady-on-fire/


هفدهم می، روز بین‌المللی مبارزه با ترس (فوبیا) از دگرباشی جنسیتی‌ست. تیم پژوهشی گفت‌وشنود، به همه‌ی علاقه‌مندان روایت‌های عاشقانه، و همچنین به علاقه‌مندان به مطالعات کوییر و گروه‌های حاشیه‌ای اجتماعی، تماشای این فیلم را توصیه می‌کند.

#دگرباشی_جنسی #دگرباشی_جنسیتی #دگرباشی #حاشیه #حاشیه_نشینی #مارجینال #مارجینالیسم #مدارا #رواداری


@Dialogue1402
الیسا و مارسلا
‏معرفی فیلم
‏(برمبنای داستانی واقعی)

‏«راهبه‌ها خود را زنان خداوند می‌دانند و هر کدام تلاش می‌کنند سوگلی سلطان باشند؛ اما سلطانی در کار نیست!…»

‏این را الیسا به مارسلا می‌گوید. مارسلا پرسیده بود زندگی در این مدرسه با راهبه‌‌ها چطور است؟ الیسا که چند سالی بزرگ‌تر است و در مدرسه بیش‌تر سابقه دارد، می‌گوید این زن‌ها همه ناراضی‌اند. همه خود را همسران خداوند می‌دانند و سعی می‌کنند سوگلی سلطان باشند اما سلطانی در کار نیست.

‏مارسلا که متوجه زبان استعاری الیسا شده است، با تردید می‌پرسد: تو به خدا اعتقاد نداری؟‌ پاسخ الیسا قاطع است: من به کشیش‌ها و راهبه‌ها اعتقادی ندارم. نه به مریم باکره و نه به روح‌القدس! من به خدا اعتقادی ندارم!

‏اما فیلم الیسا و مارسلا (Elisa y Marcela) درباره‌ دو دختر جوان است که در ۱۹۰۱ عاشق یکدیگر می‌شوند و علیرغم ممنوعیت ازدواج میان هم‌جنس‌ها در اسپانیا و اغلب کشورهای جهان آن روزگار، با یکدیگر ازدواج می‌کنند. الیسا و مارسلا برای اولین بار در مدرسه‌ای که هر دو در آن تحصیل می‌کردند در شهر لا کورونیا در منطقه گالیسیا واقع در شمال غربی اسپانیا با هم آشنا شدند. آن‌ها هر دو به عنوان دانش‌آموز در این مدرسه‌ مذهبی بودند و در آنجا بود که دوستی و سپس رابطه عاطفی میان آن‌ها شکل گرفت. این رابطه در نهایت به ازدواج آنها منجر شد، ازدواجی که به دلیل شرایط خاص آن دوره و جامعه، مجبور شدند آن را با جعل هویت توسط الیسا انجام دهند.

‏الیسا، سیبیل می‌گذارد و لباس مردانه می‌پوشد و نام خود را با جعل مدارک به ماریو تغییر می‌دهد. این عمل زنانه‌پوشی و (یا) مردانه‌پوشی، transvestism نامیده می‌شود. ترانس‌وستیسم، که تاریخاً به آن «پوشیدن لباس‌های جنس مخالف» گفته می‌شود، شامل پوشیدن لباس‌هایی است که سنتاً با جنس مخالف مرتبط هستند. این اصطلاح اغلب از دیگر رفتارهای مرتبط با هویت جنسیتی، مانند تراجنسیتی، متمایز می‌شود، زیرا ترانس‌وستیسم به طور خاص به عمل پوشیدن لباس‌های جنس مخالف مربوط می‌شود، اغلب بدون تمایل به تغییر دائمی هویت جنسیتی خود…

‏برای مطالعه‌ی ادامه‌ی یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/elisa-y-marcela/

#مارجینال #مارجینالیسم #حاشیه #حاشیه_نشینی #رواداری #گفتگو #دگرباشی #دگرباشی_جنسی

@dialogue1402