قانون اساسی آلمان و خدشهناپذیری حیثیت انسان
قوانین اساسی کشورها آینه تمامنمایی از خواستههای اساسی ملتها هستند. از لوای قانون اساسی است که میتوان دریافت یک ملت به دنیا چگونه مینگرد و جایگاه انسان در جهان نزد این ملت چگونه تعریف میشود.
البته که ناگفته پیداست این درباره کشورهای دموکراتیک صدق میکند وگرنه بدیهی است کشورهای استبدادی قوانین اساسی مطلوب خود را بر ملتها تحمیل میکنند.
قانون اساسی آلمان دموکراتیک از آن دست قوانینی است که به زعم ناظران توانسته است «خدشهناپذیری حیثیت انسان» را تضمین کند و صرفا یک «تکه کاغذ» نباشد بلکه زیربنایی باشد برای آنکه آزادی و حقوق اساسی انسان را از خلال حوادث مختلف حفظ کند.
این قانون اکنون ۷۰ سالگی خود را گذرانده است و همچنان مورد فخر و استناد است.
در کتاب «حقوق اساسی» که توسط آموزشکده توانا ترجمه شده است درباره این قانون چنین آمده است:
«کمتر کسی میتوانست در سال ۱۹۴۹ حدس بزند که با تدوین این قانون اساسی درازمدتترین دورهی دموکراتیک در تاریخ آلمان شروع خواهد شد... اما این قانون موقت برای همیشه ماند و نه تنها دوران تقسیم را به عنوان قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان از سر گذراند، بلکه از بوتهی آزمایش اتحاد دوبارهی دو کشور آلمان شرقی و غربی، پس از فروپاشی آلمان شرقی پس از چهل و دوسال نیز سربلند بیرون آمد.
دلیل این امر بیشک هستهی اساسی آن، یعنی آن حقوق اساسی بود که متن اصلی قانون اساسی را تشکیل میدهد. پس از تجربیات تلخ و انسانستیزانه و تحقیرآمیز ناسیونال-سوسیالیسم، در قانون اساسی ما، خدشهناپذیری حیثیت انسان بدل به والاترین ارزش راهنمای قانون اساسی شد که از آن حقوق مربوط به آزادیها و تساوی حقوقی همه در برابر قانون منتج میشود. حقوقی که حکومت موظف به تضمین و حفاظت از آنها است، حقوقی که در اساس خود تغییرناپذیرند و در صورت نقض یا تعرض به آنها ، هرکس حق خواهد داشت خواهان رسیدگی قضایی شود.
این حقوق، به همراه اجرای پیگیر و مصمم آن در یک حکومت دموکراتیک قانونمدار بدل به "ستون فقرات جمهوری فدرال آلمان" و همزمان با آن بدل به "حقوق روزانه" برای شهروندان شد. شاهد این واقعیت، از یکسو، میزان بالای شکایات شهروندان آلمان است که سالانه به دست دادگاه عالی حراست از قانون اساسی (حافظان قانون اساسی) میرسد، و از سوی دیگر، میزان همواره ثابت و بسیار زیاد چاپ متن قانون اساسی است که پیر و جوان خواهان آن هستند».
#آلمان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
قوانین اساسی کشورها آینه تمامنمایی از خواستههای اساسی ملتها هستند. از لوای قانون اساسی است که میتوان دریافت یک ملت به دنیا چگونه مینگرد و جایگاه انسان در جهان نزد این ملت چگونه تعریف میشود.
البته که ناگفته پیداست این درباره کشورهای دموکراتیک صدق میکند وگرنه بدیهی است کشورهای استبدادی قوانین اساسی مطلوب خود را بر ملتها تحمیل میکنند.
قانون اساسی آلمان دموکراتیک از آن دست قوانینی است که به زعم ناظران توانسته است «خدشهناپذیری حیثیت انسان» را تضمین کند و صرفا یک «تکه کاغذ» نباشد بلکه زیربنایی باشد برای آنکه آزادی و حقوق اساسی انسان را از خلال حوادث مختلف حفظ کند.
این قانون اکنون ۷۰ سالگی خود را گذرانده است و همچنان مورد فخر و استناد است.
در کتاب «حقوق اساسی» که توسط آموزشکده توانا ترجمه شده است درباره این قانون چنین آمده است:
«کمتر کسی میتوانست در سال ۱۹۴۹ حدس بزند که با تدوین این قانون اساسی درازمدتترین دورهی دموکراتیک در تاریخ آلمان شروع خواهد شد... اما این قانون موقت برای همیشه ماند و نه تنها دوران تقسیم را به عنوان قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان از سر گذراند، بلکه از بوتهی آزمایش اتحاد دوبارهی دو کشور آلمان شرقی و غربی، پس از فروپاشی آلمان شرقی پس از چهل و دوسال نیز سربلند بیرون آمد.
دلیل این امر بیشک هستهی اساسی آن، یعنی آن حقوق اساسی بود که متن اصلی قانون اساسی را تشکیل میدهد. پس از تجربیات تلخ و انسانستیزانه و تحقیرآمیز ناسیونال-سوسیالیسم، در قانون اساسی ما، خدشهناپذیری حیثیت انسان بدل به والاترین ارزش راهنمای قانون اساسی شد که از آن حقوق مربوط به آزادیها و تساوی حقوقی همه در برابر قانون منتج میشود. حقوقی که حکومت موظف به تضمین و حفاظت از آنها است، حقوقی که در اساس خود تغییرناپذیرند و در صورت نقض یا تعرض به آنها ، هرکس حق خواهد داشت خواهان رسیدگی قضایی شود.
این حقوق، به همراه اجرای پیگیر و مصمم آن در یک حکومت دموکراتیک قانونمدار بدل به "ستون فقرات جمهوری فدرال آلمان" و همزمان با آن بدل به "حقوق روزانه" برای شهروندان شد. شاهد این واقعیت، از یکسو، میزان بالای شکایات شهروندان آلمان است که سالانه به دست دادگاه عالی حراست از قانون اساسی (حافظان قانون اساسی) میرسد، و از سوی دیگر، میزان همواره ثابت و بسیار زیاد چاپ متن قانون اساسی است که پیر و جوان خواهان آن هستند».
#آلمان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Telegraph
قانون اساسی آلمان و خدشهناپذیری حیثیت انسان
قانون اساسی آلمان و خدشهناپذیری حیثیت انسان قوانین اساسی کشورها آینه تمامنمایی از خواستههای اساسی ملتها هستند. از لوای قانون اساسی است که میتوان دریافت یک ملت به دنیا چگونه مینگرد و جایگاه انسان در جهان نزد این ملت چگونه تعریف میشود. البته که ناگفته…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مقایسه اظهارات علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی و آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی پس از نجات از حادثه سوءقصد (اسفند ۱۳۶۰ / ژوئیه ۱۹۴۴)
متن و ویدیو از حافظه تاریخی
@hafezeye_tarikhi
- مستبدان نامداراگر چه شبیه همدیگر هستند!
#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #آلمان_نازی #هیتلر #خامنه_ای
متن و ویدیو از حافظه تاریخی
@hafezeye_tarikhi
- مستبدان نامداراگر چه شبیه همدیگر هستند!
#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #آلمان_نازی #هیتلر #خامنه_ای
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مقایسه اظهارات علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی و آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی پس از نجات از حادثه سوءقصد (اسفند ۱۳۶۰ / ژوئیه ۱۹۴۴)
متن و ویدیو از حافظه تاریخی
@hafezeye_tarikhi
- مستبدان نامداراگر چه شبیه همدیگر هستند!
#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #آلمان_نازی #هیتلر #خامنه_ای
@dialogue1402
متن و ویدیو از حافظه تاریخی
@hafezeye_tarikhi
- مستبدان نامداراگر چه شبیه همدیگر هستند!
#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #آلمان_نازی #هیتلر #خامنه_ای
@dialogue1402
لینک یوتیوب:
https://youtu.be/b8bncFVgWbs
در اواسط دهه سی میلادی موسیقی جاز و رقص سوئینگ در میان جوانان آلمانی طرفداران بسیار یافته بود. آلمان که خود از تاریخی غنی از موسیقی و رقص برخوردار بود، قاعدتا نه تنها نباید شاهد چالشی در این زمینه میبود، بلکه میبایست ارزش موسیقی و هنر مدرن و متفاوت را بهخوبی درمییافت و حتی خود بر غنای آن میافزود. اما چنین رویکرد باز و پذیرایی در فضای آلمان آن دوران دشمنی سرسخت داشت: ایدئولوژی نازی.
نازیها به غیر از تبلیغ وسیع سرسپردگی و ایمان به رهبری کاریزماتیک هیتلر و احترام به نمادها و مناسک خود، بهشدت در تحقیر و تمسخر سایر فرهنگها – که از دید آنان پستتر از فرهنگ ژرمن تلقی میشد – میکوشیدند. اما این همه مسئله نبود. به نظر میرسد رابطه مشخصی میان تمرکز قدرت سیاسی در دست رهبران نازی و سرکوب آزادیهای هنری وجود داشت. گرچه ممکن است در نگاه اول غیرمنطقی به نظر برسد، اما واقعیت این است حکومتی که ادعای اصلاح مسیر تاریخ بشریت را داشت، بخشی از توان خود را برای مقابله با جوانانی گذاشت که صرفا میخواستند به نحو خاصی برقصند.
در این پادکست با ما همراه باشید تا بشنویم که چرا ایدئولوژی نازی از رقص سوینگ متنفر بود؟
نسخه کستباکس:
https://castbox.fm/vb/668060666
نسخه ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/3BgGA
#گفتگو_توانا #موسیقی_سوئینگ #ایدئولوژی_نازی #آلمان_نازی
@Dialogue1402
https://youtu.be/b8bncFVgWbs
در اواسط دهه سی میلادی موسیقی جاز و رقص سوئینگ در میان جوانان آلمانی طرفداران بسیار یافته بود. آلمان که خود از تاریخی غنی از موسیقی و رقص برخوردار بود، قاعدتا نه تنها نباید شاهد چالشی در این زمینه میبود، بلکه میبایست ارزش موسیقی و هنر مدرن و متفاوت را بهخوبی درمییافت و حتی خود بر غنای آن میافزود. اما چنین رویکرد باز و پذیرایی در فضای آلمان آن دوران دشمنی سرسخت داشت: ایدئولوژی نازی.
نازیها به غیر از تبلیغ وسیع سرسپردگی و ایمان به رهبری کاریزماتیک هیتلر و احترام به نمادها و مناسک خود، بهشدت در تحقیر و تمسخر سایر فرهنگها – که از دید آنان پستتر از فرهنگ ژرمن تلقی میشد – میکوشیدند. اما این همه مسئله نبود. به نظر میرسد رابطه مشخصی میان تمرکز قدرت سیاسی در دست رهبران نازی و سرکوب آزادیهای هنری وجود داشت. گرچه ممکن است در نگاه اول غیرمنطقی به نظر برسد، اما واقعیت این است حکومتی که ادعای اصلاح مسیر تاریخ بشریت را داشت، بخشی از توان خود را برای مقابله با جوانانی گذاشت که صرفا میخواستند به نحو خاصی برقصند.
در این پادکست با ما همراه باشید تا بشنویم که چرا ایدئولوژی نازی از رقص سوینگ متنفر بود؟
نسخه کستباکس:
https://castbox.fm/vb/668060666
نسخه ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/3BgGA
#گفتگو_توانا #موسیقی_سوئینگ #ایدئولوژی_نازی #آلمان_نازی
@Dialogue1402
YouTube
دشمنی با رقص و موسیقی: چرا ایدئولوژی نازی از رقص سوینگ متنفر بود؟
در اواسط دهه سی میلادی موسیقی جاز و رقص سوئینگ در میان جوانان آلمانی طرفداران بسیار یافته بود. آلمان که خود از تاریخی غنی از موسیقی و رقص برخوردار بود، قاعدتا نه تنها نباید شاهد چالشی در این زمینه میبود، بلکه میبایست ارزش موسیقی و هنر مدرن و متفاوت را بهخوبی…
قانون اساسی آلمان و خدشهناپذیری حیثیت انسان
قانون اساسی آلمان دموکراتیک از آن دست قوانینی است که به زعم ناظران توانسته است «خدشهناپذیری حیثیت انسان» را تضمین کند و صرفا یک «تکه کاغذ» نباشد بلکه زیربنایی باشد برای آنکه آزادی و حقوق اساسی انسان را از خلال حوادث مختلف حفظ کند.
این قانون اکنون ۷۰ سالگی خود را گذرانده است و همچنان مورد فخر و استناد است.
در کتاب «حقوق اساسی» که توسط آموزشکده توانا ترجمه شده است درباره این قانون چنین آمده است:
«کمتر کسی میتوانست در سال ۱۹۴۹ حدس بزند که با تدوین این قانون اساسی درازمدتترین دورهی دموکراتیک در تاریخ آلمان شروع خواهد شد... اما این قانون موقت برای همیشه ماند و نه تنها دوران تقسیم را به عنوان قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان از سر گذراند، بلکه از بوتهی آزمایش اتحاد دوبارهی دو کشور آلمان شرقی و غربی، پس از فروپاشی آلمان شرقی پس از چهل و دوسال نیز سربلند بیرون آمد.
دلیل این امر بیشک هستهی اساسی آن، یعنی آن حقوق اساسی بود که متن اصلی قانون اساسی را تشکیل میدهد. پس از تجربیات تلخ و انسانستیزانه و تحقیرآمیز ناسیونال-سوسیالیسم، در قانون اساسی ما، خدشهناپذیری حیثیت انسان بدل به والاترین ارزش راهنمای قانون اساسی شد که از آن حقوق مربوط به آزادیها و تساوی حقوقی همه در برابر قانون منتج میشود. حقوقی که حکومت موظف به تضمین و حفاظت از آنها است، حقوقی که در اساس خود تغییرناپذیرند و در صورت نقض یا تعرض به آنها ، هرکس حق خواهد داشت خواهان رسیدگی قضایی شود.
این حقوق، به همراه اجرای پیگیر و مصمم آن در یک حکومت دموکراتیک قانونمدار بدل به "ستون فقرات جمهوری فدرال آلمان" و همزمان با آن بدل به "حقوق روزانه" برای شهروندان شد. شاهد این واقعیت، از یکسو، میزان بالای شکایات شهروندان آلمان است که سالانه به دست دادگاه عالی حراست از قانون اساسی (حافظان قانون اساسی) میرسد، و از سوی دیگر، میزان همواره ثابت و بسیار زیاد چاپ متن قانون اساسی است که پیر و جوان خواهان آن هستند».
#آلمان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
قانون اساسی آلمان دموکراتیک از آن دست قوانینی است که به زعم ناظران توانسته است «خدشهناپذیری حیثیت انسان» را تضمین کند و صرفا یک «تکه کاغذ» نباشد بلکه زیربنایی باشد برای آنکه آزادی و حقوق اساسی انسان را از خلال حوادث مختلف حفظ کند.
این قانون اکنون ۷۰ سالگی خود را گذرانده است و همچنان مورد فخر و استناد است.
در کتاب «حقوق اساسی» که توسط آموزشکده توانا ترجمه شده است درباره این قانون چنین آمده است:
«کمتر کسی میتوانست در سال ۱۹۴۹ حدس بزند که با تدوین این قانون اساسی درازمدتترین دورهی دموکراتیک در تاریخ آلمان شروع خواهد شد... اما این قانون موقت برای همیشه ماند و نه تنها دوران تقسیم را به عنوان قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان از سر گذراند، بلکه از بوتهی آزمایش اتحاد دوبارهی دو کشور آلمان شرقی و غربی، پس از فروپاشی آلمان شرقی پس از چهل و دوسال نیز سربلند بیرون آمد.
دلیل این امر بیشک هستهی اساسی آن، یعنی آن حقوق اساسی بود که متن اصلی قانون اساسی را تشکیل میدهد. پس از تجربیات تلخ و انسانستیزانه و تحقیرآمیز ناسیونال-سوسیالیسم، در قانون اساسی ما، خدشهناپذیری حیثیت انسان بدل به والاترین ارزش راهنمای قانون اساسی شد که از آن حقوق مربوط به آزادیها و تساوی حقوقی همه در برابر قانون منتج میشود. حقوقی که حکومت موظف به تضمین و حفاظت از آنها است، حقوقی که در اساس خود تغییرناپذیرند و در صورت نقض یا تعرض به آنها ، هرکس حق خواهد داشت خواهان رسیدگی قضایی شود.
این حقوق، به همراه اجرای پیگیر و مصمم آن در یک حکومت دموکراتیک قانونمدار بدل به "ستون فقرات جمهوری فدرال آلمان" و همزمان با آن بدل به "حقوق روزانه" برای شهروندان شد. شاهد این واقعیت، از یکسو، میزان بالای شکایات شهروندان آلمان است که سالانه به دست دادگاه عالی حراست از قانون اساسی (حافظان قانون اساسی) میرسد، و از سوی دیگر، میزان همواره ثابت و بسیار زیاد چاپ متن قانون اساسی است که پیر و جوان خواهان آن هستند».
#آلمان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
میشائیل شتوبگن، وزیر امور داخلی ایالت براندنبورگ روز پنجشنبه ۲۲ شهریور فعالیت "مرکز اسلامی السلام" در شهر فورستنوالده را با اتهاماتی همچون "افراط گرایی" ممنوع اعلام کرد. / دویچهوله
شتوبگن تاکید کرد: «ظهور فرهنگ متعصبانه و عصر حجری اسلامگرایی باید در نطفه از بین برود تا از بروز یک بحران گسترده جلوگیری شود.»
بر اساس گزارشها، پلیس فدرال تمامی اماکن متعلق به این مرکز و آپارتمانهای شخصی اعضای آن را در براندنبورگ و برلین تفتیش کرده است.
گفته میشود که "مرکز اسلامی السلام" با گروه اسلامگرای اخوانالمسلمین و گروه تروریستی حماس ارتباط دارد.
نیروهای پلیس آلمان بامداد چهارشنبه ۳ مرداد ماه نیز به مرکز اسلامی هامبورگ و همچنین سایر مراکز اسلامی وابسته به آن در ده ایالت این کشور حمله کرده بودند.
https://dialog.tavaana.org/antisemitism-rabbi-sacks/
#افراط_گرایی #آلمان #اسلامگرایان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
میشائیل شتوبگن، وزیر امور داخلی ایالت براندنبورگ روز پنجشنبه ۲۲ شهریور فعالیت "مرکز اسلامی السلام" در شهر فورستنوالده را با اتهاماتی همچون "افراط گرایی" ممنوع اعلام کرد. / دویچهوله
شتوبگن تاکید کرد: «ظهور فرهنگ متعصبانه و عصر حجری اسلامگرایی باید در نطفه از بین برود تا از بروز یک بحران گسترده جلوگیری شود.»
بر اساس گزارشها، پلیس فدرال تمامی اماکن متعلق به این مرکز و آپارتمانهای شخصی اعضای آن را در براندنبورگ و برلین تفتیش کرده است.
گفته میشود که "مرکز اسلامی السلام" با گروه اسلامگرای اخوانالمسلمین و گروه تروریستی حماس ارتباط دارد.
نیروهای پلیس آلمان بامداد چهارشنبه ۳ مرداد ماه نیز به مرکز اسلامی هامبورگ و همچنین سایر مراکز اسلامی وابسته به آن در ده ایالت این کشور حمله کرده بودند.
https://dialog.tavaana.org/antisemitism-rabbi-sacks/
#افراط_گرایی #آلمان #اسلامگرایان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رییس پلیس فدرال مبارزه با جرایم جنایی آلمان اعلام کرد اتحاد اسلامگرایان و چپهای افراطی موجب افزایش نگرانی از حمله به سیاستمداران شده است و به همین علت شمار محافظان شخصیتهای این کشور افزایش خواهد یافت.
#آلمان
#اسلام_افراطی #چپ #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رییس پلیس فدرال مبارزه با جرایم جنایی آلمان اعلام کرد اتحاد اسلامگرایان و چپهای افراطی موجب افزایش نگرانی از حمله به سیاستمداران شده است و به همین علت شمار محافظان شخصیتهای این کشور افزایش خواهد یافت.
#آلمان
#اسلام_افراطی #چپ #گفتگو_توانا
@Dialogue1402