گفت‌وشنود
4.89K subscribers
3.03K photos
1.16K videos
2 files
1.44K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
علم الهدی، نماینده خامنه‌ای در مشهد اخیرا گفته است: «مردم هوشیار باشند تا تنگدستی عامل دست کشیدن‌شان از انقلاب نشود...دشمن بداند فشار اقتصادی و مشکلات معیشتی نمی‌تواند باعث شود که مردم ما از دین خود دست بردارند»!

در واقع، نماینده خامنه‌ای در مشهد در اینجا به عیان نشان می‌دهد که آنچه برای او ارجحیت دارد، ایدئولوژی است حتی اگر پای نان مردم وسط باشد. به عبارت ساده‌تر، اگر از علم‌الهدی پرسیده شود بین گرسنگی مردم و ایدئولوژی اسلامی کدام را ارجح می‌داند، او حفظ ایدئولوژی اسلامی را بر می‌گزیند.

بدیهی است وقتی آنان در زمینه سفره و نان مردم چنین صریح سخن می‌گویند، می‌توان حدس زد چه نگاه سخت و تنگ‌نظرانه و تلخ و مداراستیزانه‌ای نسبت به ضرورت رواداری با دیگر نگاه‌ها و چشم‌اندازهای عقیدتی و فکری موجود در جامعه دارند. آنان وقتی نان مردم را فدای ایدئولوژی می‌کنند، جان مردم ناباور به ایدئولوژی خود را ارجمند خواهند دانست؟!

#استبداد_دینی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
«چرا انقلاب شد؟ آیا هدف پیشرفت نظامی و علمی بود یا هدف از انقلاب، شامل دین و فرهنگ نیز می‌شد؟ امروز به گونه‌ای وانمود می‌شود که خواسته ما، تنها رفاه مادی است».
.
«محمد تقی مصباح یزدی» به جد بر این باور بود که انتظارات اقتصادی با اهداف آن انقلاب همخوان نیست. او انگیزه‌های دینی را هدف اصلی انقلاب اسلامی تعریف می‌کرد.

دکتر «قاسم افتخاری» - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - این نظر که خواسته اصلی روحانیت انقلابی، اجرای شریعت بود را تایید می‌کند و در توضیح می‌گوید: «محور مطالبات روحانیون این بود که حکومت‌ها قوانین اسلامی را اجرا کنند».

این سخن مورد تایید «روح الله حسینیان» - رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی - نیز هست. او نیز سخنی به صراحت در این باره گفته بود: «فرض کنید ایرانی مانند ژاپن ساختید، در انتها چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود؟ انقلاب‌اسلامی حرف دیگری داشت. شاه هم می‌توانست ایران را آباد کند، اما ما انقلاب کردیم تا آبادانی همراه با معنویت و دین داشته باشیم».

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سال ۱۳۵۹ که «محمد علی رجایی» - نخست وزیر وقت - از مرتضی نبوی درخواست می‌کند که به شرکت مخابرات برود و در آنجا مسئولیت بپذیرد. در آنجا نبوی سمت معاونت اداری - مالی شرکت را برعهده می‌گیرد؛ اما نخستین فعالیت او در شرکت به چه مربوط می‌شد؟ از زبان خود او بخوانیم: «در آن شرکت ابتدا مبارزه با بی‌حجابی را شروع کردیم. چون تیپ کارمندان آنجا مناسب نبود...پس از مدتی یک جو اسلامی در شرکت حاکم شد».

شاید این تردید مطرح شود که پرپیداست که انگیزه‌های اسلامگرایانه، در پی دموکراسی و آزادی لیبرالی نبودند. پس چرا بر این سخن ظاهرا بدیهی ابرام و اصرار ورزیده می‌شود؟ دلیل آن است که اگر این مدعای اصلی را بپذیریم و نیز به یاد بیاوریم که روحانیت حکومتی و حامیان آنان، پیروز اصلی نزاع بر سر قدرت بودند، طبیعی‌ست نمی‌توانیم از حکومتی با بن مایه‌هایی این چنین انتظار داشته باشیم اهداف شریعت محورانه خود را به کناری بنهد و با چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای نقش حکومتی نرمال و مداراگرا را بازی کند.

یا باید به رفتار اسلامگرایانه حکومت تن داد یا اینکه علیه آن فعالیت کرد. بر این اساس است که انقلاب کنونی ملت ایران را می‌توان انقلابی برای مدارا و رواداری دانست. انقلابی علیه اسلامگرایی و در جستجویی مداراگرایی.

#انقلاب_اسلامی #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
«چرا انقلاب شد؟ آیا هدف پیشرفت نظامی و علمی بود یا هدف از انقلاب، شامل دین و فرهنگ نیز می‌شد؟ امروز به گونه‌ای وانمود می‌شود که خواسته ما، تنها رفاه مادی است».
.
«محمد تقی مصباح یزدی» به جد بر این باور بود که انتظارات اقتصادی با اهداف آن انقلاب همخوان نیست. او انگیزه‌های دینی را هدف اصلی انقلاب اسلامی تعریف می‌کرد.

دکتر «قاسم افتخاری» - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - این نظر که خواسته اصلی روحانیت انقلابی، اجرای شریعت بود را تایید می‌کند و در توضیح می‌گوید: «محور مطالبات روحانیون این بود که حکومت‌ها قوانین اسلامی را اجرا کنند».

این سخن مورد تایید «روح الله حسینیان» - رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی - نیز هست. او نیز سخنی به صراحت در این باره گفته بود: «فرض کنید ایرانی مانند ژاپن ساختید، در انتها چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود؟ انقلاب‌اسلامی حرف دیگری داشت. شاه هم می‌توانست ایران را آباد کند، اما ما انقلاب کردیم تا آبادانی همراه با معنویت و دین داشته باشیم».

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سال ۱۳۵۹ که «محمد علی رجایی» - نخست وزیر وقت - از مرتضی نبوی درخواست می‌کند که به شرکت مخابرات برود و در آنجا مسئولیت بپذیرد. در آنجا نبوی سمت معاونت اداری - مالی شرکت را برعهده می‌گیرد؛ اما نخستین فعالیت او در شرکت به چه مربوط می‌شد؟ از زبان خود او بخوانیم: «در آن شرکت ابتدا مبارزه با بی‌حجابی را شروع کردیم. چون تیپ کارمندان آنجا مناسب نبود...پس از مدتی یک جو اسلامی در شرکت حاکم شد».

شاید این تردید مطرح شود که پرپیداست که انگیزه‌های اسلامگرایانه، در پی دموکراسی و آزادی لیبرالی نبودند. پس چرا بر این سخن ظاهرا بدیهی ابرام و اصرار ورزیده می‌شود؟ دلیل آن است که اگر این مدعای اصلی را بپذیریم و نیز به یاد بیاوریم که روحانیت حکومتی و حامیان آنان، پیروز اصلی نزاع بر سر قدرت بودند، طبیعی‌ست نمی‌توانیم از حکومتی با بن مایه‌هایی این چنین انتظار داشته باشیم اهداف شریعت محورانه خود را به کناری بنهد و با چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای نقش حکومتی نرمال و مداراگرا را بازی کند.

یا باید به رفتار اسلامگرایانه حکومت تن داد یا اینکه علیه آن فعالیت کرد. بر این اساس است که انقلاب کنونی ملت ایران را می‌توان انقلابی برای مدارا و رواداری دانست. انقلابی علیه اسلامگرایی و در جستجویی مداراگرایی.

#انقلاب_اسلامی #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
چرا حکومت‌هایی که بر اساس ایدئولوژی دینی برسر کار می‌آیند ناتوان در مدیریت هستند؟

«آنچه مشخص است این‌که گروه‌های آخوندی زمانی‌که قدرت را بدست می‌گیرند رهبران و مشاورانی دارند که فقط چند سالی درس دینی خوانده و هیچ تخصص دیگری ندارند.

یک آخوند یا مولوی هشت سال تحصیل خود فقط چند کتاب فقهی و دینی می‌خواند و کسانی که دو سال دیگر همین کتب را بخوانند متخصص می‌شوند یعنی کل سواد این جماعت به اندازه یک دیپلم ارزش دارد.

اما این جماعت مدعی همه‌چیزدانی شده و در هرکاری خود را خبره می‌دانند.

حکومت اسلامی آخوندها و حکومت اسلامی طالبان شباهت‌های زیادی با هم دارند هر دو مردم را از خود کمتر فهمیده و افراد هم‌فکر خود را بدون داشتن تخصصی مسئولیت‌های کلان به آنه‌ا می‌دهند.

چیزی که جمهوری اسلامی در طول چهل سال به آن رسید یعنی فقر گسترده، سلب آزادی‌ها، امارت اسلامی طالبان هم در چهار ماه به آنجا رسید.

الان فقر و فلاکت با روی کارآمدن طالبان زیاد شده و به جایی رسیده که مردم از شدت فقر و گرسنگی دختران کوچک خود را می‌فروشند.

تجربه نشان داده حکومت‌های ایدیولوژیک جز بدبختی برای مردم و درعوض سیرشدن چند آخوند بیکاره مدعی همه‌چیزدانی، هیچ ثمری نداشته و البته ویرانی یک سرزمین و چندین نسل».

- این مطلب پیش از این توسط یکی از همراهان به آموزشکده توانا فرستاده شده بود. در اینجا آن را بازنشر کردیم.

شما برای پاسخ به این پرسش چه می‌گویید؟ آیا شما نیز چرایی ناکارآمد بودن حکومت‌های ایدئولوژیک را در غیرتخصصی نگاه‌کردن آنان به مقوله حکمرانی می‌دانید؟

#گفتگو_توانا #خامنه_ای #حکومت_ایدئولوژیک #مدارا_رواداری

@Dialogue1402
چرا حکومت‌هایی که بر اساس ایدئولوژی دینی برسر کار می‌آیند ناتوان در مدیریت هستند؟

«آنچه مشخص است این‌که گروه‌های آخوندی زمانی‌که قدرت را بدست می‌گیرند رهبران و مشاورانی دارند که فقط چند سالی درس دینی خوانده و هیچ تخصص دیگری ندارند.

یک آخوند یا مولوی هشت سال تحصیل خود فقط چند کتاب فقهی و دینی می‌خواند و کسانی که دو سال دیگر همین کتب را بخوانند متخصص می‌شوند یعنی کل سواد این جماعت به اندازه یک دیپلم ارزش دارد.

اما این جماعت مدعی همه‌چیزدانی شده و در هرکاری خود را خبره می‌دانند.

حکومت اسلامی آخوندها و حکومت اسلامی طالبان شباهت‌های زیادی با هم دارند هر دو مردم را از خود کمتر فهمیده و افراد هم‌فکر خود را بدون داشتن تخصصی مسئولیت‌های کلان به آنه‌ا می‌دهند.

چیزی که جمهوری اسلامی در طول چهل سال به آن رسید یعنی فقر گسترده، سلب آزادی‌ها، امارت اسلامی طالبان هم در چهار ماه به آنجا رسید.

الان فقر و فلاکت با روی کارآمدن طالبان زیاد شده و به جایی رسیده که مردم از شدت فقر و گرسنگی دختران کوچک خود را می‌فروشند.

تجربه نشان داده حکومت‌های ایدیولوژیک جز بدبختی برای مردم و درعوض سیرشدن چند آخوند بیکاره مدعی همه‌چیزدانی، هیچ ثمری نداشته و البته ویرانی یک سرزمین و چندین نسل».

- این مطلب پیش از این توسط یکی از همراهان به آموزشکده توانا فرستاده شده بود. در اینجا آن را بازنشر کردیم.

شما برای پاسخ به این پرسش چه می‌گویید؟ آیا شما نیز چرایی ناکارآمد بودن حکومت‌های ایدئولوژیک را در غیرتخصصی نگاه‌کردن آنان به مقوله حکمرانی می‌دانید؟

#گفتگو_توانا #خامنه_ای #حکومت_ایدئولوژیک #مدارا_رواداری

@Dialogue1402
علت شهادت: ناله و زاری در سوگ خمینی!

کی باور می‌کند که یک زمانی کسی در سوگ خمینی آنقدر گریه‌ کرده که مرده؟!

این سرنوشت حکومت‌های ایدئولوژیک است. با گزاره‌های هیجانی و غیرعقلانی شروع می‌کنند و در نهایت با نفرین و شعارهای مردم علیه ارکان نظام سقوط می‌کنند.

- ارسالی همراهان

#خمینی #حکومت_ایدئولوژیک

@Dialogue1402

آفت ایدئولوژی به جان ایران، هم‌زمان با پاس‌داشت ِ جهانی «جنگل» و «آب»!

تازه‌ترین خبرها را درباره‌ی قطع درختان ِ پارک تاریخی قیطریه‌ی تهران «برای مسجدسازی» شنیدید؟

با وجود آن‌همه مسجد در هر محله از تهران و ایران و با وجود آنکه مسلمانان اهل سنت، در تهران و شماری از شهرهای بزرگ ایران، مسجد ندارند.، به نظر شما، ساخت سازه‌های بسیج‌ساز، ایمان شیعیان را بیشتر می‌کند؟

در عین‌حال روزهای نخست فروردین و بهار و نوروز ایرانی، هم‌زمان است با پاس‌داشت ِ جهانی ِ «جنگل» و «آب».

موقعیت و محیط زیست ایران و ایرانی‌های داخل کشور، چه گونه است؟ طبق تحلیل ناظران داخلی و بین‌المللی، سیاست وقتی ایدئولوژی‌زده باشد، نه تنها برای آدم‌ها، بلکه بلایی می‌شود بر سر کل زندگی و زمین و طبیعت‌ هم.

مشکل آب در این کشور، فقط «خشک‌سالی» نیست، بلکه هر بار، هر بارش‌ به سیل تبدیل می‌شود و موجب بی‌خانمانی و آسیب‌های جانی و مالی مردم می‌شود؛ تازه‌ترین سیل‌ها در تفت یزد و سیستان و بلوچستان و … طبق تعریف کارشناسان، ناشی از «عدم مدیریت درست آب ِ موجود» است.

این‌ها همه در حالی ست که سازمان ملل متحد، ۲۱مارچ را «روز جهانی جنگل» نامیده و در این باره اعلام کرده: «نوآوری و فناوری نظارت بر جنگل‌ها را متحول کرده است و کشورها را قادر می‌سازد تا نگه‌داری جنگل‌های خود را به طور موثرتری ردیابی کنند».

سازمان ملل متحد، همچنین، ۲۲ مارچ را «روز جهانی آب» اسم‌گذاری کرده. و هشدار داده که: «آب می تواند صلح‌آور باشد، یا جرقه‌ی درگیری ایجاد کند». این سازمان در سایت خود نوشته: «هنگامی که آب، کمیاب یا آلوده شده است، یا زمانی که مردم سرزمین‌های مختلف به آب دسترسی برابر ندارند، ممکن است تنش‌ها بین جوامع و کشورها افزایش یابد».

اما حکومت ایدئولوژیک ایران در روزهایی که مصادف است با روز جهانی آب و روز جهانی جنگل، به جان درختان افتاده تا مسجد بسازد و هیچ اهمیت مدیریتی به مدیریت سیلاب‌های ناشی از بارش نیز نشان نمی‌دهد.

ایدئولوژی بلای جان زندگی ملت ایران شده است.

#گفتگو_توانا #مسجدسازی #حکومت_ایدئولوژیک

@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«دیکتاتوری‌ها یک وجه سلبی دارند و یک وجه ایجادی. وجه سلبی‌شان اتکا به ترور و وحشت است اما بعد از اینکه منابع ایدئولوژه که وجه سلبی است، تمام می‌شود. در داخل ایران اتفاقی که افتاده است این است که وجه سلبی یعنی وضعیت ایدئولوژی بعد از ۴ دهه خرج شده و دیگر ته کشیده است و حالا نوبت وجه دیکتاتوری و فاز اتکا به ترور وحشت رسیده که با آن سیستم را پیش می‌برد…».

بخشی از سخنان مصطفی دانشگر، پژوهشگر.

این برنامه بخشی از بگو-بشنو ۴۶ با عنوان «۷۳درصد سکولار در ایران یعنی چه؟» است که ۶ اسفند ۱۴۰۲ در اتاق کلاب‌هاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.

لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/ir-terror-ideology/

لینک یوتیوب:
https://youtu.be/XRZGaAT9pJM

لینک ساندکلاد
https://on.soundcloud.com/sTin6N4Xfxj1yKDw7

#دیکتاتوری_مذهبی #استبداد_مذهبی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
علت شهادت: ناله و زاری در سوگ خمینی!

کی باور می‌کند که یک زمانی کسی در سوگ خمینی آنقدر گریه‌ کرده که مرده؟!

این سرنوشت حکومت‌های ایدئولوژیک است. با گزاره‌های هیجانی و غیرعقلانی شروع می‌کنند و در نهایت با نفرین و شعارهای مردم علیه ارکان نظام سقوط می‌کنند.

- ارسالی همراهان

#خمینی #حکومت_ایدئولوژیک

@Dialogue1402