گفت‌وشنود
4.88K subscribers
2.82K photos
1.11K videos
2 files
1.36K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیژن عبدالکریمی بار دیگر در تلویزیون جمهوری اسلامی حاضر شده و بی‌هیچ اشاره‌ای به جنایات سازمان تروریستی حماس مدعی شده است که دولت‌های آمریکا، انگلیس و فرانسه از خشونت عریان علیه مردم فلسطین حمایت کرده‌اند!

‏این فیلسوف ج. ا. تا آنجا پیش می‌رود که پای افلاطون، ارسطو، کانت و هگل را هم به میان می‌کشد و مدعی می‌شود دولت‌های غربی، آبروی فلسفه را برده‌اند و آنچه رخ داده، ذات متافیزیک غربی را نشان می‌‌دهد!

‏عبدالکریمی چیزی راجع به ذات متافیزیکی که در تهران نشسته و حماس، جهاد اسلامی و حزب‌الله لبنان را تحریک و تجهیز می‌کند، نمی‌گوید. شاید به این دلیل که چنین متافیزیکی، یک متافیزیک دینی یا فرقه‌ای‌ست و بنابراین، برخلاف ادبیات فلسفی که کسی در غرب برای آن قداست قائل نیست، تقدس دارد.

‏عبدالکریمی چندی پیش در واکنش به عدم همراهی مردم ایران از جنایات اسلام‌گرایان در غزه و اسرائیل، و اعتراضات مکرر علیه سیاست‌های حکومت اسلام‌گرای تهران، گفته بود که مردم ایران تب دارند و هذیان می‌گویند!

‏⁧#گفتگو⁩ ⁧#عبدالکریمی⁩ ⁧#بیژن_عبدالکریمی⁩ ⁧#مدارا⁩ ⁧#تروریسم⁩ ⁧#فلسفه⁩ ⁧#متافیزیک⁩ ⁧#متافیزیک_غربی⁩ ⁧#هایدگر

‏⁦@Dialogue1402
شناخت کم از جهان پیرامون، کامل مبودن شناخت و عدم احاطه‌ی مغز انسان به همه امور و در نهایت، تراشیدن علت‌های ساختگی برای پدیده‌هایی که منبع و منشا آنها را نمی‌دانیم!

از نظر این مخاطب گرامی، ریشه ظهور مذهب و متافیزیک و باور به امور قدسی در این چند عامل است!

شما چه فکر می‌کنید؟ با او موافقید یا مخالف؟

#خلقت #بینگ_بنگ #متافیزیک #مذهب #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
اگر آنها که به وجود خدا باوری ندارند می‌خواستند قصه‌های آموزنده تعریف کنند، قصه‌های آنها در مقایسه با قصه‌های کتب مقدس که حول باور به خداوند می‌گردد، چه کیفیتی پیدا می‌کرد!؟ فیلم «انجمن برف» که در سال ۲۰۲۳ اکران شد، قصه‌ایست متواضعانه، برمبنای یک اتفاق واقعی که در ۱۹۷۲ رخ داد، با یک پرسش ساده در انتها: چطور می‌توان ادعا کرد که خدایی هست!؟

اعضای جوان یک تیم راگبی دانشجویی در اوروگوئه که به حکم ماهیت مذهبی آموزشگاهشان، «باشگاه مسیحی‌های قدیمی» نام داشت، برای شرکت در یک مسابقه‌ی راگبی، تدارک سفری هوایی به شیلی می‌کنند. اما هواپیمای آنها دچار سانحه شد و تمامی آنچه خلبان کارکشته توانست انجام دهد، فرود آوردن هواپیما در ارتفاعات برفی آند، مابین اروگوئه و شیلی بود. هواپیما به جای اینکه به صخره‌ها و قله‌های سنگی برخورد کند، بر زمینی نسبتاً مسطح مابین کوه‌ها سُر خورد و در نتیجه، همه‌ی ۴۵ نفر مسافر و خدمه نمردند؛ بلکه بعضی از آنها زنده ماندند و خوش‌بین بودند که کمک هوایی به زودی می‌رسد. اما انتظار آنها به درازا کشید و دست به خوردن از گوشت تن مسافرانی بردند که درجا مرده بودند و یا به مرور از سرما و گرسنگی جان می‌دادند!

خلبان پیش از آنکه نفس آخر را بکشد، زیر لب گفته بود که «خدا با شماست!» اما در ۷۲ روز جهنمی بعد از آن، از خداوند هیچ خبری نشد! بعضی از اعضای تیم که همگی جوان بودند، مکرر نیایش کردند؛ آنها می‌گریستند و بازگشت به خانه و خانواده را از «پدر ما که در آسمان است» تقاضا می‌کردند. اما جز آنکه وضع دائم بدتر و بدتر شود، هیچ اتفاقی نمی‌افتاد! آنها که ایمان محکم‌تری داشتند، در ابتدا قبول نکردند که از گوشت تن هم‌تیمی خود بخورند تا زنده بمانند تا وقتی که از رادیوی ترانزیستوری شنیدند که عملیات جستجو بدون نتیجه به پایان رسیده است! وقتی آخرین امید واقعی، یعنی امید به انسان‌های دیگر از دست رفت، یکی یکی برخاستند تا با خوردن گوشت تن همنوع خود، چند روزی بیشتر زنده بمانند!

یکی از بچه‌های جوان، وقتی از رفیقش شنید که باید همچنان به نجات از سوی پدر آسمانی ایمان داشت، به سقف کابین شکسته‌ی هواپیما، بالای سر خود اشاره کرد و گفت که آسمان من و سقفش همین‌جاست! و به بچه‌هایی امید دارم که با پنجره‌ی شکسته‌ی هواپیما، گوشت تن رفقای از دست‌رفته را می‌کنند و لقمه درست می‌کنند! او به کسی ایمان داشت که در دقایق آخر زندگی‌اش، کاغذی نوشت تا رضایت خاطر خود را از خورده شدن پس از مرگ توسط دوستانش ابراز کرده باشد. او که می‌خواست دوستانش بدون عذاب وجدان از تن او بخورند، در نامه‌اش نوشته بود: «هیچ عشقی از این بالاتر نیست که فدای دوستانت شوی!»

در غیاب عیسی مسیحِ داستان‌هایِ مذهبی که خود را فدیه‌ی انسان‌ها کرد تا آنها را برهاند، آنها به عیسای یکدیگر تبدیل شدند و از گوشت تن خود، یکدیگر را تغذیه کردند تا از حادثه‌ای مرگ‌آفرین و شکنجه‌بار، رهایی یابند. تیم پژوهشی گفت‌وشنود، تماشای این فیلم خوش‌ساخت، محصول اسپانیا، به کارگردانی جی.ای. بایونا را به همه‌ی علاقه‌مندان به مباحث الهیاتی پیشنهاد می‌کند. «انجمن برف» از شبکه‌ی نتفلیکس، در حال پخش است.

#خداباوری #خداناباوری #دین #باور_دینی #ایمان #متافیزیک #معجزه #بقاء #آدم_خواری #کانیبالیسم

@Dialogue1402

https://x.com/dialogue1402/status/1753473309486772654?s=46
اگر آنها که به وجود خدا باوری ندارند می‌خواستند قصه‌های آموزنده تعریف کنند، قصه‌های آنها در مقایسه با قصه‌های کتب مقدس که حول باور به خداوند می‌گردد، چه کیفیتی پیدا می‌کرد!؟ فیلم «انجمن برف» که در سال ۲۰۲۳ اکران شد، قصه‌ایست متواضعانه، برمبنای یک اتفاق واقعی که در ۱۹۷۲ رخ داد، با یک پرسش ساده در انتها: چطور می‌توان ادعا کرد که خدایی هست!؟

اعضای جوان یک تیم راگبی دانشجویی در اوروگوئه که به حکم ماهیت مذهبی آموزشگاهشان، «باشگاه مسیحی‌های قدیمی» نام داشت، برای شرکت در یک مسابقه‌ی راگبی، تدارک سفری هوایی به شیلی می‌کنند. اما هواپیمای آنها دچار سانحه شد و تمامی آنچه خلبان کارکشته توانست انجام دهد، فرود آوردن هواپیما در ارتفاعات برفی آند، مابین اروگوئه و شیلی بود. هواپیما به جای اینکه به صخره‌ها و قله‌های سنگی برخورد کند، بر زمینی نسبتاً مسطح مابین کوه‌ها سُر خورد و در نتیجه، همه‌ی ۴۵ نفر مسافر و خدمه نمردند؛ بلکه بعضی از آنها زنده ماندند و خوش‌بین بودند که کمک هوایی به زودی می‌رسد.

خلبان پیش از آنکه نفس آخر را بکشد، زیر لب گفته بود که «خدا با شماست!» اما در ۷۲ روز جهنمی بعد از آن، از خداوند هیچ خبری نشد! بعضی از اعضای تیم که همگی جوان بودند، مکرر نیایش کردند؛ آنها می‌گریستند و بازگشت به خانه و خانواده را از «پدر ما که در آسمان است» تقاضا می‌کردند. اما جز آنکه وضع دائم بدتر و بدتر شود، هیچ اتفاقی نمی‌افتاد وقتی آخرین امید واقعی، یعنی امید به انسان‌های دیگر از دست رفت، یکی یکی برخاستند تا با خوردن گوشت تن همنوع خود، چند روزی بیشتر زنده بمانند!

یکی از بچه‌های جوان، وقتی از رفیقش شنید که باید همچنان به نجات از سوی پدر آسمانی ایمان داشت، به سقف کابین شکسته‌ی هواپیما، بالای سر خود اشاره کرد و گفت که آسمان من و سقفش همین‌جاست! و به بچه‌هایی امید دارم که با پنجره‌ی شکسته‌ی هواپیما، گوشت تن رفقای از دست‌رفته را می‌کنند و لقمه درست می‌کنند!

در غیاب عیسی مسیحِ داستان‌هایِ مذهبی که خود را فدیه‌ی انسان‌ها کرد تا آنها را برهاند، آنها به عیسای یکدیگر تبدیل شدند…

برای خواندن متن کامل معرفی این فیلم، به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه. کنید:

https://dialog.tavaana.org/society-of-the-snow

#خداباوری #خداناباوری #دین #باور_دینی #ایمان #متافیزیک #معجزه #بقاء #آدم_خواری #کانیبالیسم

@Dialogue1402
‏«به واسطه لطف سخاوتمندانه پرفسور دنیل دنت، دسترسی رایگان به برگردان فارسی این کتاب میسر گردید و لذا، به همین خاطر بنده هم از طرف خودم و هم از طرف بسیاری از ایرانیان که در حال حاضر متاسفانه از دسترسی آزاد و غیرسانسورشده به دانش محروم هستند، از ایشان عمیقاً قدردانی می‌نمایم...»

‏این جملات امیر منیعی، مترجم فارسی کتاب «از باکتری تا باخ و بالعس» است. ترجمه‌ی این اثر، چنانکه مترجم فارسی یادآوری می‌کند، در کتابخانه‌های آنلاین به آسانی در دسترس است. تیم پژوهشی گفت‌وشنود، مطالعه‌ی آثار دنت را به خداناباوران ایرانی پیشنهاد می‌کند.

‏اندیشه‌های دنت، تداوم منطقی ماتریالیسم اروپایی‌ست که از یک سو خود را از زبان فوق‌العاده پیچیده‌ی فلسفه‌ی قاره‌ای (کانتیننتال) رهانیده، و از سوی دیگر با آخرین دستاوردهای علم روز خود را به‌روز کرده است. حوزه‌ی تخصصی دنیل دنت، فلسفه‌ی ذهن و علوم شناختی است. او در حوزه‌هایی چون هوش مصنوعی و آگاهی ذهنی تأثیرگذار بوده و به خاطر داشتن دیدگاه‌های روشنفکرانه و بحث‌برانگیز شناخته می‌شود. دنت همچنین بر روی نقاط اشتراک بین علم و فلسفه تمرکز دارد و سعی می‌کند این دو را به طوری که برای عموم قابل فهم باشد، به هم پیوند دهد.

‏دنیل دنت همچنین به خاطر دیدگاه‌های آشکار خداناباورانه‌اش شناخته شده است. او طی سال‌ها به صورت فعال در بحث‌های مربوط به دین، علم، و خداناباوری شرکت کرده و از منتقدان سرسخت مذهب و دیدگاه‌های متافیزیکی بوده است. دنت اغلب استدلال می‌کند که دین می‌تواند به عنوان یک پدیده طبیعی توضیح داده شود و نیازی به توسل به ماوراءالطبیعه ندارد.

‏او در آثار خود به بررسی و تحلیل علمی دین پرداخته و تلاش کرده است تا نشان دهد که چگونه باورهای دینی می‌توانند از منظر تکاملی و روانشناختی توجیه شوند. دنت همچنین از مفاهیم و اصطلاحاتی مانند "معنویت بدون اعتقاد به خدا" پشتیبانی کرده و بر این باور است که انسان‌ها می‌توانند ارزش‌ها و تجربیات معنوی را بدون نیاز به خدا تجربه کنند.

‏این دیدگاه‌ها در میان جامعه علمی و فلسفی واکنش‌های مختلفی برانگیخته است، با برخی از همکارانش که این نگاه را می‌پذیرند و برخی دیگر که آن را به چالش می‌کشند. در مجموع، دنت به عنوان یکی از چهره‌های برجسته در جنبش خداناباوری مدرن شناخته شده و به ترویج دیدگاه‌های علمی و فلسفی در مورد دین کمک کرده است.

‏کتاب «از باکتری تا باخ و بالعکس»، یکی از آثار دنت است که در آن به بررسی پیوندهای بین تکامل بیولوژیکی و پیشرفت‌های فرهنگی می‌پردازد. در این کتاب، دنت استدلال می‌کند که هنر و موسیقی نه تنها محصولاتی فرهنگی هستند، بلکه دارای جنبه‌هایی فرگشتی نیز می‌باشند که به بقای انسان کمک کرده‌اند. این دیدگاه، که موسیقی و هنر را به عنوان عواملی در تکامل انسان بررسی می‌کند، به چالش‌های فکری جدیدی در حوزه‌های فلسفه، روان‌شناسی و علوم شناختی دامن زده است.

‏در جوامع انگلیسی‌زبان، کتاب «از باکتری تا باخ و بالعکس» مورد استقبال قرار گرفته و تحسین‌هایی به خاطر تلفیق عمیق و دقیق علم با فلسفه دریافت کرده است. این کتاب به خوانندگان این امکان را می‌دهد که درک بهتری از پیوند بین زیست‌شناسی و فرهنگ کسب کنند و بحث‌هایی را در حوزه‌های تحقیقاتی مختلف ایجاد کرده است.

‏در جوامع غیر انگلیسی‌زبان نیز، با توجه به ترجمه‌های موجود، این کتاب توانسته است تأثیراتی مشابه داشته باشد، هرچند که ممکن است بازخوردها در نتیجه تفاوت‌های فرهنگی متفاوت باشند. برخی ممکن است نقدهایی به سبک نگارش دنت و رویکرد فلسفی او داشته باشند، اما به طور کلی، کتاب به خوبی توانسته است مخاطبان گسترده‌ای را در سراسر دنیا جذب کند.

https://x.com/dialogue1402/status/1786807347236458678?s=46

‏⁧ #خداناباوری⁩ ⁧ #ماتریالیسم⁩ ⁧ #ماده_باوری⁩ ⁧ #علم⁩ ⁧ #علم_گرایی⁩ ⁧ #دنیل_دنت⁩ ⁧ #دین⁩ ⁧ #معنویت_بی_دین⁩ ⁧ #معنویت⁩ ⁧ #متافیزیک⁩ ⁧ #گفتگو⁩ ⁧ #مدارا⁩ ⁧ #رواداری

‏⁦ @Dialogue1402
شناخت کم از جهان پیرامون، کامل مبودن شناخت و عدم احاطه‌ی مغز انسان به همه امور و در نهایت، تراشیدن علت‌های ساختگی برای پدیده‌هایی که منبع و منشا آنها را نمی‌دانیم!

از نظر این مخاطب گرامی، ریشه ظهور مذهب و متافیزیک و باور به امور قدسی در این چند عامل است!

شما چه فکر می‌کنید؟ با او موافقید یا مخالف؟

#خلقت #بینگ_بنگ #متافیزیک #مذهب #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
پیام همراهان:

«آفرین دیالوگ (گفت‌وشنود). بسیار نکته خوبی رو اشاره کردی. من به تمام دوستانی که ندانم‌گرا هستند، همیشه همین حرفایی رو می‌زدم و می‌زنم که اینجا پست کردی. اینکه نمی‌دونی چیزی وجود داره یا نه، به معنای اینه بهش «ناباور» هستی. حتی اگه نتونی عدم وجودش رو اثبات کنی یا حتی بپذیری. اصولا نبودن چیزی رو نمیشه اثبات کرد ولی دوستان ندانم‌گرا، عموما جسارت اینو ندارن که بگویند چون وجود فلان مورد (مثلا خدا) برای من اثبات نشده، پس تا زمان اثباتش، بهش «ناباور» هستم.»

این پیغام در ارتباط با نقلی از ترجمه فارسی کتاب ریچارد داوکینز، «پشت سر نهادن خدا»، برای ما ارسال شده است. در این نقل، داوکینز استدلال «قوری‌چینی چرخنده به دور خورشید» را مطرح می‌کند تا بگوید عدم امکان اثبات یا رد امری، به معنای احتمال پنجاه‌درصدی وجود یا عدم وجودش نیست. برتراند راسل که اولین بار این استدلال را طرح کرد می‌گوید که اگر من ادعا کنم که یک قوری چینی به دور خورشید می‌گردد، شما نمی‌توانید ادعای من را رد کنید. اگر خود من هم نتوانم عقلا ثابت کنم، مفهومش این نیست که وجود یک قوری چرخنده در مدار خورشید، پنجاه درصد محتمل است!

شما چه فکر می‌کنید؟

آیا استدلال آن دسته از ندانم‌گرایان که با استناد به کمی دانش بشری، احتمال وجود خداوند را جدی می‌انگارند، معتبر است؟

صفحه گفت‌وشنود از انعکاس نظرات شما استقبال می‌کند. هدف، تدارک زمینه‌ای برای گفت و شنود چند جانبه است.

#گفتگو #روادرای #ندانم_گرایی #لاادری #باورمندی #ناباوری #ناباورمندی #دین #متافیزیک #خدا

@Dialogue1402