گفت‌وشنود
4.9K subscribers
2.8K photos
1.11K videos
2 files
1.35K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزارش حمله‌ی شیعیان متعصب به وابسته‌ی سفارت آمریکا- ۱۳۰۲ خورشیدی… بهانه: بهاییان!

دگرباشی ایرانی
اپیزود دوم از مجموعه دیگری‌نامه

برای خواندن نسخه‌ی کامل متن این قسمت به صفحه‌ی گفت‌وشنود:

https://dialog.tavaana.org/podcast_others_2/

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در یوتیوب به:

https://youtu.be/sz6kfxFq5JY?si=jn0UKAEjaIrRfK8Z

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

https://castbox.fm/vd/633788366

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در ساندکلود به:

https://on.soundcloud.com/qFZki

رجوع کنید.

#دیگری_نامه #بهایی #شیعه #ترور #تروریسم #تعصب_دینی #آزادی_ادیان

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«آنان که نمی‌میرند!»
اپیزود پانزدهم
دیگری‌نامه

«…حسن‌بن موسی نوبختی، در کتاب مشهوری به نام فرقه‌های شیعه، غلو، یا به زبان امروزی، رادیکالیسم جریان‌‌های شیعه را به مزدکیان و خرم‌دینان نسبت می‌دهد و می‌نویسد:

 
«غلو با ایشان آغاز شد. حتی معتقد بودند که امام خداست؛ پیغمبر و رسول، فرشته‌اند. ایشان بودند که درباره‌ «اظله» سخن گفتند و در تناسخ روح مقالات نوشتند. در این جهان، به «دور» معتقد بودند و قیامت و رستاخیز مردگان و شمار اعمال را منکر می‌شدند. گمان داشتند که سرایی جز این جهان نیست و رستاخیز همانا خروج روان از یک تن و درآمدنش به تنی دیگرست؛ چنانکه اگر نکوکار باشد به تنی نیک، و اگر بدکار به تنی بد درخواهد آمد. و نیز آنکه روان در این تن یا خوش است و یا در آزار و همین تن‌هاست که بهشت و دوزخ است.»
 
منظور از اظله در جملات نقل شده از نوبختی، جمع کلمه‌ عربی ظل به معنای سایه‌هاست. دو اصطلاح اظله و اشباح، از اصطلاحات پرکاربرد در نوشته‌های نویسندگان متهم به رادیکالیسم تا قرن سوم و چهارم هجری قمری‌ست. روایاتی که به روایات اظله و اشباح مشهورند، روایاتی هستند که به خلقت ارواح پیش از خلقت اجسام باور دارند و بنابراین تناسخ و حلول را با چنین باوری تایید می‌کنند.»


در اپیزود پانزدهم از دیگری‌نامه، با نام «آنان که نمی‌میرند!» به تداوم قیام‌های مزدکی در قرون اولیه‌ اسلامی می‌پردازیم و به نقل از منابع پژوهشی، نقشی را که مزدکیان در تقویت جریان‌های شیعی ایفا کردند روایت خواهیم کرد.

برای خواندن متن کامل این اپیزود در صفحه‌ی گفت‌وشنود به:

https://dialog.tavaana.org/others-15/

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل آن در یوتیوب به:

https://youtu.be/IKorL4bZFFc?si=VOxDxNCs8bAI_vuF https://youtu.be/IKorL4bZFFc?si=VOxDxNCs8bAI_vuF

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

https://castbox.fm/vb/664556328

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در ساند کلود به:

https://on.soundcloud.com/LC9Ru


رجوع کنید.

#دیگری_نامه #مزدک #مزدکیان #یارشاطر #شیعه #غلات #رادیکالیسم #رواداری #مدارا


@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وضعیت اقتصادی ابراهیم زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه قبل و بعد از شیعه شدن

این گفتگو با یکی از بستگان نزدیک شیخ زکزاکی انجام شده‌است. او اخیرا به ایران آمد و مورد پذیرایی ویژه خامنه‌ای هم قرار گرفت.

جمهوری اسلامی هزینه‌های سرسام‌آوری خرج ترویج تشیع در خارج از مرزهای ایران می‌کند که به بروز اختلاف و خونریزی در کشورهای مقصد نیز منجر شده‌است.

#شیخ_زکزاکی #نیجریه #شیعه_گری #گفتگو_توانا

@dialogue1402
پول‌پاشی حکومت در آفریقا و گسترش تشیع به چه کار مردم ایران می‌آید؟

چند سال قبل بود که یکی از روحانیان شیعه در آفریقا با اشاره به وضعیت خوب شیعیان لبنانی تاکید کرده بود که ما نیز باید به جمهوری اسلامی نزدیک شویم تا از فقر و بی‌پولی رهایی یابیم!

چنین تمایلاتی در کنار عطش سیری‌ناپذیر حکومت به گسترش نیروهای نیابتی‌اش در گوشه و کنار جهان باعث صرف هزینه‌های هنگفت و گسترش فقر در ایران شده و از آن سو، کشورهایی متعددی را درگیر تفرقه و فتنه داخلی کرده‌است!

#شیعه_گری #روحانیت_شیعه #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
احمد کسروی
‏دیگری‌نامه
‏اپیزود بیستم

‏ناصر پاکدامن، نویسنده‌ کتاب «قتل کسروی» در مورد کتاب «شیعی‌گری» شادروان کسروی و حواشی‌اش می‌نویسد:

‏«کتاب [شیعی‌گری] اعتراض خشم‌آلود محافل دینی را برانگیخت. در این ایام دولتیان، «رضاخان‌زدایی» می‌کردند تا با افراط و تفریط دوران بیست‌ساله وداع کرده باشند و به این طریق، خاصه کدورت از خاطر و خشم از دل روحانیت شیعه بیرون آورند. جمله‌ای که کسروی از محمدعلی فروغی، نخستین نخست‌وزیر پس از شهریور ۲۰ نقل می‌کند بسیار پرمعنی‌ست. گویی که در آن سال‌ها رهنمود اصلی سیاست دولتیان، همین جمله است که فروغی در نخستین دیدارش با روزنامه‌نگاران به زبان آورده است:

‏«به دین هم باید حمایت کرد.»

‏در این راستاست که «شیعی‌گری» را توقیف می‌کنند. چاپ بعدی کتاب با عنوان بخوانند و داوری کنند انتشار می‌یابد. نمونه‌ای از این خشم بی‌پایان اهل دین را در نوشته‌های آن زمان آقای خمینی می‌توان یافت. خمینی در شرحی که با عنوان بخوانید و به کار ببندید در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ خورشیدی نوشته است، سراسر از بی‌عملی و بی‌کارگی اهل دین در این دوران رشد بی‌دینی و رونق کفر انتقاد می‌کند. او خطاب به اینان می‌نویسد:

‏«همه دیدید کتاب‌های یک نفر تبریزی بی‌سروپا که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب روحی له‌الفدا، آن همه جسارت‌ها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد.» 

‏برای مطالعه‌ی متن کامل اپیزود بیستم رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌وشنود در:

‏⁦ dialog.tavaana.org/others-20/

‏برای شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در یوتیوب به:

https://youtu.be/HR_WWYS5Lec?si=lm8sYfGSdsDc3GAm

‏برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

‏⁦ castbox.fm/vb/680483741

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در ساندکلود به:

‏⁦ on.soundcloud.com/wvcJh

‏رجوع کنید.

‏⁧ #دیگری‌_نامه⁩ ⁧ #احمد_کسروی⁩ ⁧ #نقد_دین⁩ ⁧ #فرقه⁩ ⁧ #شیعی_گری⁩ ⁧ #شیعه⁩ ⁧ #قتل_دگراندیش⁩ ⁧ #سیاست_حذف⁩ ⁧ #سیاست_ترور⁩ ⁧ #تروریسم⁩ ⁧ #دگراندیشی

‏⁦ @Dialogue1402
"ایدئولوژی" برعلیه "زندگی طبیعی"

مطلبی از «علی صاحب‌الحواشی»

این گزیده‌ای از مطلبی است که از ایشان در کانال تلگرامی‌شان نشر یافته است:

«خمینیِ متاخر، دگردیسیِ ایدئولوژیک یافت تا با نظریه ولایت‌فقیه از "انتظار فرجِ" غیرفعال به سوی اراده‌گراییِ تصاحب قدرت چرخش نمود و وارد کنش انقلابی گردید و بزودی "مهندسی‌اجتماعی" را نیز به عنوان راه‌کار یک سلطه جبارانه بر جامعه برگزید.

برخلاف خمینی، علی‌خامنه‌ای عمدتاً از منبع شریعتی با مارکسیسم آشنایی یافته بود تا میراث خمینی را رسماً ایدئولوژیزه نمود و از دریافت‌های مارکسیستی بود که وسواسِ "انقلاب‌جهانی" و بنیان‌گذاری "تمدن نوین اسلامی" به جانش افتاد تا به راه میلیتاریسمِ تمام‌عیاری که ذوق شخصی‌اش نیز بود رفت.

حالا دیگر ویران‌کردن "زندگی‌های خصوصی" نه یک پیامد ناخواسته صرفِ ناشی از تبعاتِ بنیادگراییِ ستیزنده، که یک "راهبردِ" مهندسی‌اجتماعی شبیه به رویه بولشویک‌ها شد. آنقدر که خامنه‌ای برای فرزندآوری مردم هم فرمان صادر می‌کند، حجاب اجباری را به رغم مقاومت اجتماعی پی‌می‌گیرد، خودش را "فرمانده" می‌داند و دستور می‌دهد برایش سرود "سلام‌فرمانده" بسازند و در دهان کودکان بیندازند که البته سر به مضحکه زد.

آماجِ اصلیِ این اراده‌گراییِ ایدئولوژیک، مثل مورد بولشویک‌های روسی، ویران‌کردن حیات‌طبیعی و خصوصی مردم بود تا مهندسی‌اجتماعی مطلوبش را به جای آن اِعمال بکند. امروزِ جامعه‌ایران عرصه چالش بدنه جامعه با اراده مهندسی‌اجتماعیِ نظام شده است.

من معتقدم که در این چالش، کفه تن‌زدن و استنکافِ اجتماعی، بسی پر زورتر از اراده نظامِ از توش‌وتوان افتاده و مشروعیت‌باخته است».

- صورت کامل این مطلب را در کانال تلگرامی ایشان بخوایند.

آدرس:
https://telegra.ph/Ar-04-16-3

#گفتگو_توانا #ایدئولوژی_اسلامی #شیعه_انقلابی #خمینی

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیاست هویتی و دروغ‌های سیاسی
دیگری‌نامه
اپیزود پنجم

آنچه از دوران شاه‌اسماعیل صفوی و تغییر آیین اکثریت سنی‌مذهب ایرانیان به مذهب شیعه می‌دانیم، روایت‌گر صحنه‌های فوق‌العاده غیرانسانی و دهشت‌بار است.

شاه‌اسماعیل مانند هر فاتحی، به مجرد پیروزی، دستور به انتقام‌گیری از دشمنان پدر خود، شیخ‌حیدر، داد؛ به‌طوری‌که حتی مقابر آن‌ها را نبش کرده و استخوان‌های آن‌ها را سوزاند.

او همچنین گشت‌‌های مسلحی را تاسیس کرد که مامور بودند در کوچه و خیابان بگردند، با صدای بلند مدح و ستایش امیرالمومنین را بگویند و خلفای اهل سنت را دشنام دهند. این ماموران مسلح را شاید بتوان به زبان امروزی، گروه‌های فشاری نامید که با ایجاد ترس‌ووحشت، خواسته‌های خود را به اکثریت تحمیل می‌کنند. مردم شهرها مجبور بوده‌اند که گفته‌های این جارچیان مسلح را تایید کرده و با گفتن «بیش باد» یا «کم مباد»، در لعن و نفرین «دشمنان اهل بیت» همراهی کنند. بعضی پژوهشگران نوشته‌اند که اگر مردم در این کار همکاری نمی‌کردند، ماموران این گشت، که به گشت تبرائیان مشهور بود، حتی اجازه‌ قتل آن‌ها را داشتند. 

اما از این وحشتناک‌تر، وجود واحدهای آدم‌خواری در لشکر رسمی شاه‌اسماعیل صفوی بود. قزلباشان که بدنه‌ اصلی سپاهیان حکومت صفوی را می‌ساختند، عمدتا قبایل ترکمن شیعی‌مذهب بودند که رابطه‌ مریدی و مرادی با امرای خود داشتند. شاه‌اسماعیل در غلبه بر رقبای خود به‌ویژه مرهون ‌جان‌نثاری، و درست‌تر بگوییم، وحشی‌گری فوق‌العاده این قزلباشان بود.

واحدهایی از این قزلباشان برای اثبات فرمانبری و جان‌نثاری خود، حتی آماده بودند که گوشت تن دشمنان شاه را بخورند. یکی از گزارش‌های تاریخی از این آدم‌خواری آیینی مربوط به زمانی است که…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت رجوع کنید به:

https://dialogue.tavaana.org/podcast_others_5/

و بری شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در یوتیوب به:

https://youtu.be/RA8GLb4vIgo?si=emX7FOZzf1cGV_IP

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در کست‌باکس به:

https://castbox.fm/vb/639929820

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در ساند کلود به:

https://on.soundcloud.com/6ALzHCcbFYpa2AMY6

رجوع کنید.

#دیگری_نامه #شاه_اسماعیل #تشیع_صفوی #تبرائیان #تولائیان #شیعه #صفویه #سیاست_هویتی #خشوت_دینی

@Dialogue1402
«من راستی خنده‌ام می‌گیرد وقتی می‌بینم این مردم خود را به اسلام می‌بندند و یا از آن طرفداری می‌کنند. یک پایه‌ی مهم اسلام، توحید است. شما از همین توحید چه بهره‌ای دارید!؟ اگر یک مادّی تمام، ادعای توحید کند، خیلی به حقیقت نزدیک‌تر است زیرا او همه‌ی عامل را پیرو یک نظام ثابت می‌داند ولی شما هزاران سنگ و چوب قبر و صاحب قبر را دست‌اندرکار می‌دانید.»

اینها جملات علی‌اکبر حکمی‌زاده است. او مجموعه‌ای از جدلیات بی‌پرده و بی‌پروای خود علیه آنچه دین مسلط ایرانیان می‌نامید را در نشریه‌ی پرچم در سال ۱۳۲۲ منتشر کرد و سپس در قالب کتابی به نام «اسرار هزارساله» منتشر نمود.

انتشار چنین کتابی در ان اوضاع و احوال به این علت شجاعانه بود، که با تبعید رضاشاه، دولت مرکزی ضعیف شده بود. در همین ایام است که افراد مرتجعی مانند محسن صدر، دوباره به میدان بازمی‌گردند و آثار انتقادی احمد کسروی را ممنوع‌الانتشار می‌کنند. قتل احمد کسروی هم در ۱۳۲۴ محصول خلأ قدرت ناشی از نبود دولت رضاشاهی‌ست. با این حال، حکمی‌زاده که خود مانند کسروی و تقی‌زاده، تحصیلات حوزوی را تجربه کرده بود، تلاش می‌کند با طرح پرسش‌های ساده اما گزنده، تناقضات ایرانیان را نشان دهد. او در این کار، به ویژه فرهنگ دینی مسلط را نقد می‌کند.

گفتار یکم در کتاب «اسرار هزارساله»، «خدا» نام دارد. حکمی‌زاده تاکید می‌کند که اولین اصل اسلام، توحید است. «قرآن، در چند جا می‌گوید خود پیغمبر غیب نمی داند. در چند جا می‌گوید که او هم بشری‌ست مانند دیگران. جز اینکه به او وحی می‌شود و می‌گوید که او مالک سود و زیان خود نیست. (قل لا الملک لنفسی نفعاً و لاضراً) ولی شما برای امام‌زاده داوود هم حاضر نیستید اینها را بپذیرید!»

حکمی‌زاده در انتقاد از زیارت شیعی که آن را «گنبدپرستی» می‌نامد و همین‌طور باور به شفاعت امامان و قدیسین، می‌نویسد:

«ابن مکتوم، از اصحاب خاص پیغمبر، کور بود. نه او بینایی خود را از پیغمبر خواست و نه پیغمبر چنین کاری کرد. عقیل، برادر علی کور بود. نه این برادر، خود دخیل بست و نه او عقیل را به چنین حاجتی رسانید. ولی شما می‌گویید تربت امام، شفای هر درد و امان از هر بلایی‌ست. نه راستی شما در این سخن اگر شوخی می‌کنید که دین و خدا و جان مردم شوخی‌بردار نیست. و اگر جدی می‌گویید پس چرا معطلید!؟ بگویید همه‌ی این بیمارستان‌ها و داروهانه‌ها و دانشکده‌های طب و داروسازی را برچینند!»

چنین انتقادات عقل‌گرایانه‌ای، بعدها از برخی دیگر از نویسندگان منتقد شیعه که خود شیعه‌زاده بودند هم ابراز شد. به عنوان نمونه، حیدرعلی قلمداران در کتاب «راه نجات از شر غلات» همین‌گونه ملاحظات عقلانی را مبنای انتقاد از «دین مسلط» قرار می‌دهد و فقدان مبانی اسلامی، و حتی ضدیت این رفتارها را با اسلام، ادعا می‌کند. در اپیزود هشتم از دیگری‌نامه، شرحی از او و عقایدش را شاهد بودید. علاوه بر قلمداران، ابوالفضل برقعی هم یکی دیگر از نیروهای ریزشی سازمان شیعه محسوب می‌شد که البته کمی بعدتر، به صف این گونه منتقدان عقل‌گرا پیوست.

«اسرار هزارساله» با واکنش خمینی جوان هم مواجه شد و رساله‌ی «کشف‌الاسرار» خمینی در پاسخ به آن نوشته شد. غم‌انگیز است که با فروپاشی نظام شاهنشاهی، ورق به نفع حامیان راست‌کیش شیعی‌گری برگشت. مطالعه‌ی کتاب «اسرار هزارساله» از حیث نکته‌سنجی‌های عقل‌گرایانه‌ای که می‌کند و به ویژه،‌ وقتی در بستر تاریخ غم‌بار صد سال. اخیر نگریسته شود، هنوز خواندنی‌ست. متن این کتاب به صورت رایگان و در قالب پی.‌دی.اف، به. آسانی قابل دانلود است.

https://x.com/dialogue1402/status/1793701277299261902?s=46

#نقد_دین #نوگرایی_دینی #سکولاریسم #شیعه #شیعی_گری #زیارت #شفاعت #گفتگو

@Dialogue1402
علی‌اکبر حکمی‌زاده
منتقد شیعه و مولف کتاب «اسرارهزارساله»

بریده‌ی زیر که برگرفته از «اسرارهزارساله» منتشر شده در دهه‌ی بیست خورشیدی‌ست اما نکته‌سنجی‌ها و پرسش‌هایش هنوز تازه جلوه می‌کند. گفتنی‌ست که روح‌الله خمینی، کتاب «کشف‌الاسرار» را در پاسخ به حکمی‌زاده نوشت:

آب یک جو اگر از یک سرچشمه باشد هرچه پایین‌تر آید، اگر کمتر نشود، زیادتر هم نخواهد شد. حال شما کتاب‌هایی که درباره امامت نوشته شده، به ترتیب تاریخ با هم بسنجید و یا یک کتاب از پیش از صفویه و یکی هم بعد آن، کنار هم بگذارید، آنگاه می‌بینید هر چه پایین‌تر می‌آید غلو آنها بیشتر و حجمشان بزرگ‌تر می‌شود.

شما کتاب مقتل سید ابن طاووس را با جلد دهم بحار [الانوار مجلسی] و اسرارالشهاده دربندی بسنجید آنگاه از خود بپرسید این همه اختلاف چیست و اینها را که دربندی نوشته از کجا به دست آورده که سید ابن طاووس یا مجلسی به آن دسترسی نداشته؟!

یک زمانی سیاست این طور اقتضا می‌کرد که برای استقلال ایران و یا نگهداری آن در برابر دو دشمن نیرومند عثمانی و ازبک، مردم را به وسیه گریه و زیارت و دسته و گنبد و قبر، به تکان بیاورند ولی چه کنیم که آن سیاستداران با سیاست‌شان رفتند و نابود شدند و دنیا هم قرن‌ها پیش رفت ولی این بدعت‌ها همچنان برای ما ماند و معلوم نیست تا کی باید گرفتار اینها باشیم.

قرآن می‌گوید که ستمکارترین مردم کسانی‌اند که به خدا دروغ ببندند. علتش این است که آنچه رنگ دین به خود می‌گیرد پایدار می‌ماند. اگر شهری را به نام سیاست ویران کنند، بهتر است از اینکه بدعتی به نام دین بسازند. خرابی‌ها، غارت‌ها، جنگ‌ها قحطی‌ها که در گذشته واقع شده، جز در تاریخ اثری از آنها نیست. اما بدعت‌های دینی که برای سیاست ساختند، پابرجاست.

#رواداری #شیعه #نقد_دینی #نوگرایی_دینی #گفتگو

@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از دخمه‌ها تا امام‌زاده‌ها: مرزهای سیال فرهنگی
دیگری‌نامه
اپیزود هشتم

برتولد اشپولر، پژوهشگر آلمانی در کتاب «تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی»، مذهب شیعه را مذهبی می‌‌داند که به مرور ایرانی شده است. از قضا آنچه او مورد استناد قرار می‌‌دهد به دنیای هنر، به‌ویژه معماری و تصویرسازی بازمی‌گردد.

اشپولر رد معماری آتشکده‌ها را در برخی زیارتگاه‌های شیعه در عراق امروزی جسته است و معتقد است تداوم تصویرسازی از قدیسان در میان شیعیان، احیانا سنتی ایرانی بوده که در دوران اسلامی علیرغم حرمت تصویرسازی، هرگز پایان نگرفته است. اشپولر می‌نویسد: 

«می‌بایستی احساس ایرانی، مبارزه‌ای مستمر علیه دشمنی با تصویر در اسلام داشته باشد. در ایران، هرگز مصور کردن حیوانات و انسان پایان نگرفت. و از این طریق مناطق دیگر اسلامی در نفی تصویرسازی همواره دچار تزلزل بودند. برداشت دوستانه‌ شیعیان از تصویرسازی مسلما به طور عمده از این واقعیت متاثر بود و تشیع در طول زمان به طور کلی مذهبی ایرانی شده بود.» 

تمایز دیدگاه اشپولر با نویسندگانی مانند احمد کسروی و حیدرعلی قلمداران بسیار معنادار و آموزنده است. در حالی که کسروی و قلمداران از درون هویت‌های متمایز ایرانی یا اسلامی می‌نویسند و گاه، به دنبال پیراسته کردن، یا به اصطلاح نوعی «ناب‌گرایی فرهنگی»‌اند، اشپولر تنها به آنچه که واقعیت است می‌پردازد.

از دید اشپولر واقعیت این است که تغییر هویت و فرهنگ به آرامی صورت می‌گیرد و بیشتر حالت طیفی دارد. با دقت هرچه بیشتر، پیوستگی‌ها را می‌توان پیدا کرد تا گسستگی‌ها را. در نتیجه، از دید قلمداران شباهت زیارتگاه‌های امامان معصوم یا فرزندانشان به بارگاه سلاطین جبار و فراعنه‌ روزگار حکایت از تاثیرپذیری فرهنگ…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود رجوع کنید:

https://dialog.tavaana.org/podcast_others_8/

برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:

https://youtu.be/dbizi6iWfJs?si=yrRCzvg62Do-2l3M

برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در ساندکلود به:

https://soundcloud.com/tavaana/ilvafisop2pv

و برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در کست‌باکس به:

https://castbox.fm/vd/647650249

رجوع کنید.

#دیگری_نامه #حیدرعلی_قلمداران #اشپولر #معماری_ایرانی #آتشکده #دخمه #زیارتگاه #شیعه #دگردینی #نقد_دینی #مدارا

@Dialogue1402
‌‌
یک همراه صفحه گفت‌وشنود‌ این پیام را برای ما ارسال کرده‌اند؛ این روایت‌ها هرروز در ایران تکرار می‌شوند، روایت ظلم، بی‌عدالتی و آپارتاید مذهبی توسط عده‌ای به نام دین.

سلام
دیدم که توی پیج پیام مردم رو منتشر میکنید
گفتم یه چیزی رو براتون تعریف کنم.
من پسر یک بازاری سنتی ام و ابوی بنده یک حاجی سن و سال دار و مقیده . به ما بچه هاش هم همیشه سخت گرفته از روزی که یادم میاد نمازشم تو مسجد خونده خمس و زکات هم مرتبه.
همین چند روز پیش شاگردش در دکون فیلم اون پیرزن بهایی که مزرعه ش رو با بولدوزر شخم زدن بهش نشون داده داستان رو براش تعریف کرده.
بعد ۵۰ سال که از سن من میگذره چند روزه مسجد نمیره خیلی بهم ریخته. میگه حالم بده. ما پای این دین وایسادیم که این بلا سر پیرزن بیاد همش لعنت میفرسته به خودش.

#خداناباور
#گفتگو_توانا
#آپارتاید_مذهبی
#رواداری
#شیعه_گری
@Dialogue1402