کارل گوستاو یونگ، به تعبیر رایج، یکی از پیامبران معنویت عصر جدید است. او خود از شاگردان مکتب فروید بود که از بستر مادهباورانه (ماتریالیستی) روانکاوی فرویدی، پافراتر گذاشت و در نتیجه، ضمن اینکه به غیرعلمی بودن متهم شد، مخاطبان بیشتری هم در میان لایههای مختلف اجتماعی به دست آورد.
شیوه خاص او در طرح کردن مضامینی بسیار کهن که در اسطورهشناسی، دینپژوهی، الهیات و مطالعات دینی هم به نوبهی خود مطرح میشد، از محدودههای رشتههای دانشگاهی و مخاطبان آن فراتر رفت و صورتی عامیانه هم پیدا کرد. روانکاوی یونگی جایی میان دانشگاه و عرصه عمومی نشست و در جهان گسترش یافت.
شرح تاریخچهی این گسترش در کتاب «یونگیها: چشماندازی تطبیقی و تاریخی» اثر تامس کیرش آمده است. دیوید تیسی (David Tacey) صاحب اثری به نام «یونگ و عصر جدید» به جایگاه یونگ در موج معنویتگرایی جدید در جهان میپردازد. تیسی که استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاههای استرالیاست، با گذراندن دورههای روانکاوی یونگی، به تدریس روانکاوی یونگی در استرالیا مشغول شد و در جزوهای به تشریح این واقعیت پرداخت که چگونه مخاطب حتی در محیطهای دانشگاهی، ناخودآگاهانه به مسیر فرافکنی فیگورهای کهنالگویی بر روی تصویر این پژوهشگر سوییسی، کارل یونگ میافتد. یونگ پیش از آنکه به عنوان یک پژوهشگر در قلمرو حیات روانی دیده شود، به صورت کهنالگوی «حیلهگر/ چارهساز» (tricker)، «دیونیسوس/ خداوندگار شور و مستی» و یا «جادوگر» (magician) درک میشود. شایان توجه است که مدخل کارل گوستاو یونگ در ویکیفقه که میتوان آن را سخنگوی فرهنگ دینی جریان اصلی در ایران دانست، و پدیدهها را از منظر فقه اسلامی روایت میکند، زبان محتاطانهای در معرفی یونگ در پیش گرفته است که قابل ملاحظه است: «… یونگ دارای افکار، رفتارها و گفتارهای دینمدارانه بوده است. او الحاد جزماندیشانه فروید را نمیپذیرد بلکه برای تمام ادیان ارزش واقعی قائل است. برخلاف فروید، یونگ مدافع دین است و فکر میکند تجربههای دینی به یک معنی واقعیاند و برای جامعه ضرورت دارد. او رویاها و حقایق ملکوتی دینی را به هم پیوند داده و معتقد بود صور ازلی، قلمرو دیناند و در رویاها نمایان میشوند. او همچنین مطالعاتی در قرآن کریم داشته و برخی افکار خود را بر سوره مبارکه کهف، تطبیق میکند.»
#گفتگو_توانا #مدارا #معنویت_نو #ادیان_غیررسمی
@Dialogue1402
شیوه خاص او در طرح کردن مضامینی بسیار کهن که در اسطورهشناسی، دینپژوهی، الهیات و مطالعات دینی هم به نوبهی خود مطرح میشد، از محدودههای رشتههای دانشگاهی و مخاطبان آن فراتر رفت و صورتی عامیانه هم پیدا کرد. روانکاوی یونگی جایی میان دانشگاه و عرصه عمومی نشست و در جهان گسترش یافت.
شرح تاریخچهی این گسترش در کتاب «یونگیها: چشماندازی تطبیقی و تاریخی» اثر تامس کیرش آمده است. دیوید تیسی (David Tacey) صاحب اثری به نام «یونگ و عصر جدید» به جایگاه یونگ در موج معنویتگرایی جدید در جهان میپردازد. تیسی که استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاههای استرالیاست، با گذراندن دورههای روانکاوی یونگی، به تدریس روانکاوی یونگی در استرالیا مشغول شد و در جزوهای به تشریح این واقعیت پرداخت که چگونه مخاطب حتی در محیطهای دانشگاهی، ناخودآگاهانه به مسیر فرافکنی فیگورهای کهنالگویی بر روی تصویر این پژوهشگر سوییسی، کارل یونگ میافتد. یونگ پیش از آنکه به عنوان یک پژوهشگر در قلمرو حیات روانی دیده شود، به صورت کهنالگوی «حیلهگر/ چارهساز» (tricker)، «دیونیسوس/ خداوندگار شور و مستی» و یا «جادوگر» (magician) درک میشود. شایان توجه است که مدخل کارل گوستاو یونگ در ویکیفقه که میتوان آن را سخنگوی فرهنگ دینی جریان اصلی در ایران دانست، و پدیدهها را از منظر فقه اسلامی روایت میکند، زبان محتاطانهای در معرفی یونگ در پیش گرفته است که قابل ملاحظه است: «… یونگ دارای افکار، رفتارها و گفتارهای دینمدارانه بوده است. او الحاد جزماندیشانه فروید را نمیپذیرد بلکه برای تمام ادیان ارزش واقعی قائل است. برخلاف فروید، یونگ مدافع دین است و فکر میکند تجربههای دینی به یک معنی واقعیاند و برای جامعه ضرورت دارد. او رویاها و حقایق ملکوتی دینی را به هم پیوند داده و معتقد بود صور ازلی، قلمرو دیناند و در رویاها نمایان میشوند. او همچنین مطالعاتی در قرآن کریم داشته و برخی افکار خود را بر سوره مبارکه کهف، تطبیق میکند.»
#گفتگو_توانا #مدارا #معنویت_نو #ادیان_غیررسمی
@Dialogue1402
پیمان فتاحی مشهور به ایلیا میم. رامالله تا پیش از ۱۳۸۴ از طریق سخنرانیهایی که در فرهنگسراها و تالارهای رسمی ایراد میکرد، علاقهمندان به معنویت و عرفان را به خود جلب مینمود. مخاطبان او در قالب جمعیتی به نام آلیاسین و به عنوان یک مردمنهاد (NGO) ثبت شده بودند.
پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد و تشکیل دایرهای برای مبارزه با فرق و مذاهب در وزارت اطلاعات، برخورد با این جمعیت آغاز شد و پیمان فتاحی به عنوان بنیانگذار یک فرقه جدید، دو نوبت در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ بازداشت گردید. اتهام او ترویج «پلورالیسم دینی» بوده است.
رویکرد کلینگرانه پیمان فتاحی درباره ادیان و مذاهب موجود (multi faith approach) از یک سو، و واکنش دولت وقت به مباحثی که اصلاحطلبان درباره مدارا و تکثرگرایی دینی در جامعه طرح کرده بودند از سوی دیگر، زمینهساز طرح این اتهام علیه او شد. این جمعیت انتشاراتی به نام «تعالیم حق» داشت که بستری برای انتشار آثار پیمان فتاحی بود. در جلد اول کتاب «آمین» صراحتاً فرقه بودن جمعیت آلیاسین رد شده و در جهت خلاف آن استدلال شده است. نویسنده یا نویسندگان کتاب «آمین» معتقدند جمعیت آلیاسین از ابتدا یک رویکرد ضدفرقهای داشته و همواره از تفرقه پرهیخته و به وحدت «الهیون» تأکید داشته است.
در حال حاضر، یک پایگاه اینترنتی به نام استاد ایلیا میم. رامالله وجود دارد که توسط شاگردان پیمان فتاحی از خارج ایران اداره میشود. پستهای این پایگاه اینترنتی تاریخ ندارند و بنابراین نمیتوان با اطمینان گفت که تا چه حد این پایگاه اینترنتی هنوز فعال است. درباره علت تأسیس چنین پایگاهی در بخش «درباره ما»، علاوه بر ضرورت معرفی مستند استاد ایلیا چنین توضیحی آمده است: «… از طرفی بعضی از افراد فرصتطلب از چنین شرایطی در جهت منافع شخصی خود استفاده کرده و بعضی از پیروان را مورد سوءاستفاده قرار میدهند یا نظرات و تمایلات خود را از این طریق اعلام میکنند. بعضی افراد هم از سر محبت یا مغرضانه، اخبار مبهم یا نادرستی را بین دوستان پخش میکنند.»
در مواضع پیمان فتاحی، انتقاد از خشونتگرایی در اسلام رسمی دیده میشود. او منتقد اسلام سیاسیست و همچنین برخی احکام اسلامی مانند اعدام، ارث و سنگسار را نکوهش کرده و عدم تطابق قوانین اسلامی در مسائل زنان با هنجارهای روز را نادرست ارزیابی می کند. فتاحی مشخصاً از حق طلاق زنان دفاع میکند. اولین حملات به او در ۱۳۸۳ و توسط روزنامه حکومتی کیهان انجام شده است.
#گفتگو_توانا #مدارا #ادیان_غیررسمی #معنویت_نو
@Dialogue1402
پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد و تشکیل دایرهای برای مبارزه با فرق و مذاهب در وزارت اطلاعات، برخورد با این جمعیت آغاز شد و پیمان فتاحی به عنوان بنیانگذار یک فرقه جدید، دو نوبت در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ بازداشت گردید. اتهام او ترویج «پلورالیسم دینی» بوده است.
رویکرد کلینگرانه پیمان فتاحی درباره ادیان و مذاهب موجود (multi faith approach) از یک سو، و واکنش دولت وقت به مباحثی که اصلاحطلبان درباره مدارا و تکثرگرایی دینی در جامعه طرح کرده بودند از سوی دیگر، زمینهساز طرح این اتهام علیه او شد. این جمعیت انتشاراتی به نام «تعالیم حق» داشت که بستری برای انتشار آثار پیمان فتاحی بود. در جلد اول کتاب «آمین» صراحتاً فرقه بودن جمعیت آلیاسین رد شده و در جهت خلاف آن استدلال شده است. نویسنده یا نویسندگان کتاب «آمین» معتقدند جمعیت آلیاسین از ابتدا یک رویکرد ضدفرقهای داشته و همواره از تفرقه پرهیخته و به وحدت «الهیون» تأکید داشته است.
در حال حاضر، یک پایگاه اینترنتی به نام استاد ایلیا میم. رامالله وجود دارد که توسط شاگردان پیمان فتاحی از خارج ایران اداره میشود. پستهای این پایگاه اینترنتی تاریخ ندارند و بنابراین نمیتوان با اطمینان گفت که تا چه حد این پایگاه اینترنتی هنوز فعال است. درباره علت تأسیس چنین پایگاهی در بخش «درباره ما»، علاوه بر ضرورت معرفی مستند استاد ایلیا چنین توضیحی آمده است: «… از طرفی بعضی از افراد فرصتطلب از چنین شرایطی در جهت منافع شخصی خود استفاده کرده و بعضی از پیروان را مورد سوءاستفاده قرار میدهند یا نظرات و تمایلات خود را از این طریق اعلام میکنند. بعضی افراد هم از سر محبت یا مغرضانه، اخبار مبهم یا نادرستی را بین دوستان پخش میکنند.»
در مواضع پیمان فتاحی، انتقاد از خشونتگرایی در اسلام رسمی دیده میشود. او منتقد اسلام سیاسیست و همچنین برخی احکام اسلامی مانند اعدام، ارث و سنگسار را نکوهش کرده و عدم تطابق قوانین اسلامی در مسائل زنان با هنجارهای روز را نادرست ارزیابی می کند. فتاحی مشخصاً از حق طلاق زنان دفاع میکند. اولین حملات به او در ۱۳۸۳ و توسط روزنامه حکومتی کیهان انجام شده است.
#گفتگو_توانا #مدارا #ادیان_غیررسمی #معنویت_نو
@Dialogue1402
Telegraph
جمعیت آلیاسین؛ معنویتی نو
پیمان فتاحی مشهور به ایلیا میم. رامالله تا پیش از ۱۳۸۴ از طریق سخنرانیهایی که در فرهنگسراها و تالارهای رسمی ایراد میکرد، علاقهمندان به معنویت و عرفان را به خود جلب مینمود. مخاطبان او در قالب جمعیتی به نام آلیاسین و به عنوان یک مردمنهاد (NGO) ثبت شده…
کارل گوستاو یونگ، به تعبیر رایج، یکی از پیامبران معنویت عصر جدید است. او خود از شاگردان مکتب فروید بود که از بستر مادهباورانه (ماتریالیستی) روانکاوی فرویدی، پافراتر گذاشت و در نتیجه، ضمن اینکه به غیرعلمی بودن متهم شد، مخاطبان بیشتری هم در میان لایههای مختلف اجتماعی به دست آورد.
شیوه خاص او در طرح کردن مضامینی بسیار کهن که در اسطورهشناسی، دینپژوهی، الهیات و مطالعات دینی هم به نوبهی خود مطرح میشد، از محدودههای رشتههای دانشگاهی و مخاطبان آن فراتر رفت و صورتی عامیانه هم پیدا کرد. روانکاوی یونگی جایی میان دانشگاه و عرصه عمومی نشست و در جهان گسترش یافت. شرح تاریخچهی این گسترش در کتاب «یونگیها: چشماندازی تطبیقی و تاریخی» اثر تامس کیرش آمده است.
دیوید تیسی (David Tacey) صاحب اثری به نام «یونگ و عصر جدید» به جایگاه یونگ در موج معنویتگرایی جدید در جهان میپردازد. تیسی که استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاههای استرالیاست، با گذراندن دورههای روانکاوی یونگی، به تدریس روانکاوی یونگی در استرالیا مشغول شد و در جزوهای به تشریح این واقعیت پرداخت که چگونه مخاطب حتی در محیطهای دانشگاهی، ناخودآگاهانه به مسیر فرافکنی فیگورهای کهنالگویی بر روی تصویر این پژوهشگر سوییسی، کارل یونگ میافتد.
یونگ پیش از آنکه به عنوان یک پژوهشگر در قلمرو حیات روانی دیده شود، به صورت کهنالگوی «حیلهگر/ چارهساز» (tricker)، «دیونیسوس/ خداوندگار شور و مستی» و یا «جادوگر» (magician) درک میشود.
شایان توجه است که مدخل کارل گوستاو یونگ در ویکیفقه که میتوان آن را سخنگوی فرهنگ دینی جریان اصلی در ایران دانست، و پدیدهها را از منظر فقه اسلامی روایت میکند، زبان محتاطانهای در معرفی یونگ در پیش گرفته است که قابل ملاحظه است:
«… یونگ دارای افکار، رفتارها و گفتارهای دینمدارانه بوده است. او الحاد جزماندیشانه فروید را نمیپذیرد بلکه برای تمام ادیان ارزش واقعی قائل است. برخلاف فروید، یونگ مدافع دین است و فکر میکند تجربههای دینی به یک معنی واقعیاند و برای جامعه ضرورت دارد…
برای مطالعهی ادامهی متن و مطالعهی نمونههای دیگری از جریانها و ادیان غیررسمی در ایران امروز به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
dialog.tavaana.org/nonbelievers-3/
#گفتگو_توانا #مدارا #معنویت_نو #ادیان_غیررسمی
@Dialogue1402
شیوه خاص او در طرح کردن مضامینی بسیار کهن که در اسطورهشناسی، دینپژوهی، الهیات و مطالعات دینی هم به نوبهی خود مطرح میشد، از محدودههای رشتههای دانشگاهی و مخاطبان آن فراتر رفت و صورتی عامیانه هم پیدا کرد. روانکاوی یونگی جایی میان دانشگاه و عرصه عمومی نشست و در جهان گسترش یافت. شرح تاریخچهی این گسترش در کتاب «یونگیها: چشماندازی تطبیقی و تاریخی» اثر تامس کیرش آمده است.
دیوید تیسی (David Tacey) صاحب اثری به نام «یونگ و عصر جدید» به جایگاه یونگ در موج معنویتگرایی جدید در جهان میپردازد. تیسی که استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاههای استرالیاست، با گذراندن دورههای روانکاوی یونگی، به تدریس روانکاوی یونگی در استرالیا مشغول شد و در جزوهای به تشریح این واقعیت پرداخت که چگونه مخاطب حتی در محیطهای دانشگاهی، ناخودآگاهانه به مسیر فرافکنی فیگورهای کهنالگویی بر روی تصویر این پژوهشگر سوییسی، کارل یونگ میافتد.
یونگ پیش از آنکه به عنوان یک پژوهشگر در قلمرو حیات روانی دیده شود، به صورت کهنالگوی «حیلهگر/ چارهساز» (tricker)، «دیونیسوس/ خداوندگار شور و مستی» و یا «جادوگر» (magician) درک میشود.
شایان توجه است که مدخل کارل گوستاو یونگ در ویکیفقه که میتوان آن را سخنگوی فرهنگ دینی جریان اصلی در ایران دانست، و پدیدهها را از منظر فقه اسلامی روایت میکند، زبان محتاطانهای در معرفی یونگ در پیش گرفته است که قابل ملاحظه است:
«… یونگ دارای افکار، رفتارها و گفتارهای دینمدارانه بوده است. او الحاد جزماندیشانه فروید را نمیپذیرد بلکه برای تمام ادیان ارزش واقعی قائل است. برخلاف فروید، یونگ مدافع دین است و فکر میکند تجربههای دینی به یک معنی واقعیاند و برای جامعه ضرورت دارد…
برای مطالعهی ادامهی متن و مطالعهی نمونههای دیگری از جریانها و ادیان غیررسمی در ایران امروز به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
dialog.tavaana.org/nonbelievers-3/
#گفتگو_توانا #مدارا #معنویت_نو #ادیان_غیررسمی
@Dialogue1402
کارل یونگ
پیامبر عصر جدید
کارل گوستاو یونگ، به تعبیر رایج، یکی از پیامبران معنویت عصر جدید است. او خود از شاگردان مکتب فروید بود که از بستر مادهباورانه (ماتریالیستی) روانکاوی فرویدی، پافراتر گذاشت و در نتیجه، ضمن اینکه به غیرعلمی بودن متهم شد، مخاطبان بیشتری هم در میان لایههای مختلف اجتماعی به دست آورد.
شیوه خاص او در طرح کردن مضامینی بسیار کهن که در اسطورهشناسی، دینپژوهی، الهیات و مطالعات دینی هم به نوبهی خود مطرح میشد، از محدودههای رشتههای دانشگاهی و مخاطبان آن فراتر رفت و صورتی عامیانه هم پیدا کرد. روانکاوی یونگی جایی میان دانشگاه و عرصه عمومی نشست و در جهان گسترش یافت. شرح تاریخچهی این گسترش در کتاب «یونگیها: چشماندازی تطبیقی و تاریخی» اثر تامس کیرش آمده است.
دیوید تیسی (David Tacey) صاحب اثری به نام «یونگ و عصر جدید» به جایگاه یونگ در موج معنویتگرایی جدید در جهان میپردازد. تیسی که استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاههای استرالیاست، با گذراندن دورههای روانکاوی یونگی، به تدریس روانکاوی یونگی در استرالیا مشغول شد و در جزوهای به تشریح این واقعیت پرداخت که چگونه مخاطب حتی در محیطهای دانشگاهی، ناخودآگاهانه به مسیر فرافکنی فیگورهای کهنالگویی بر روی تصویر این پژوهشگر سوییسی، کارل یونگ میافتد.
یونگ پیش از آنکه به عنوان یک پژوهشگر در قلمرو حیات روانی دیده شود، به صورت کهنالگوی «حیلهگر/ چارهساز» (tricker)، «دیونیسوس/ خداوندگار شور و مستی» و یا «جادوگر» (magician) درک میشود.
شایان توجه است که مدخل کارل گوستاو یونگ در ویکیفقه که میتوان آن را سخنگوی فرهنگ دینی جریان اصلی در ایران دانست، و پدیدهها را از منظر فقه اسلامی روایت میکند، زبان محتاطانهای در معرفی یونگ در پیش گرفته است که قابل ملاحظه است:
«… یونگ دارای افکار، رفتارها و گفتارهای دینمدارانه بوده است. او الحاد جزماندیشانه فروید را نمیپذیرد بلکه برای تمام ادیان ارزش واقعی قائل است. برخلاف فروید، یونگ مدافع دین است و فکر میکند تجربههای دینی به یک معنی واقعیاند و برای جامعه ضرورت دارد…
برای مطالعهی ادامهی متن و مطالعهی نمونههای دیگری از جریانها و ادیان غیررسمی در ایران امروز به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
dialog.tavaana.org/nonbelievers-3/
#گفتگو_توانا #مدارا #معنویت_نو #ادیان_غیررسمی
@Dialogue1402
پیامبر عصر جدید
کارل گوستاو یونگ، به تعبیر رایج، یکی از پیامبران معنویت عصر جدید است. او خود از شاگردان مکتب فروید بود که از بستر مادهباورانه (ماتریالیستی) روانکاوی فرویدی، پافراتر گذاشت و در نتیجه، ضمن اینکه به غیرعلمی بودن متهم شد، مخاطبان بیشتری هم در میان لایههای مختلف اجتماعی به دست آورد.
شیوه خاص او در طرح کردن مضامینی بسیار کهن که در اسطورهشناسی، دینپژوهی، الهیات و مطالعات دینی هم به نوبهی خود مطرح میشد، از محدودههای رشتههای دانشگاهی و مخاطبان آن فراتر رفت و صورتی عامیانه هم پیدا کرد. روانکاوی یونگی جایی میان دانشگاه و عرصه عمومی نشست و در جهان گسترش یافت. شرح تاریخچهی این گسترش در کتاب «یونگیها: چشماندازی تطبیقی و تاریخی» اثر تامس کیرش آمده است.
دیوید تیسی (David Tacey) صاحب اثری به نام «یونگ و عصر جدید» به جایگاه یونگ در موج معنویتگرایی جدید در جهان میپردازد. تیسی که استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاههای استرالیاست، با گذراندن دورههای روانکاوی یونگی، به تدریس روانکاوی یونگی در استرالیا مشغول شد و در جزوهای به تشریح این واقعیت پرداخت که چگونه مخاطب حتی در محیطهای دانشگاهی، ناخودآگاهانه به مسیر فرافکنی فیگورهای کهنالگویی بر روی تصویر این پژوهشگر سوییسی، کارل یونگ میافتد.
یونگ پیش از آنکه به عنوان یک پژوهشگر در قلمرو حیات روانی دیده شود، به صورت کهنالگوی «حیلهگر/ چارهساز» (tricker)، «دیونیسوس/ خداوندگار شور و مستی» و یا «جادوگر» (magician) درک میشود.
شایان توجه است که مدخل کارل گوستاو یونگ در ویکیفقه که میتوان آن را سخنگوی فرهنگ دینی جریان اصلی در ایران دانست، و پدیدهها را از منظر فقه اسلامی روایت میکند، زبان محتاطانهای در معرفی یونگ در پیش گرفته است که قابل ملاحظه است:
«… یونگ دارای افکار، رفتارها و گفتارهای دینمدارانه بوده است. او الحاد جزماندیشانه فروید را نمیپذیرد بلکه برای تمام ادیان ارزش واقعی قائل است. برخلاف فروید، یونگ مدافع دین است و فکر میکند تجربههای دینی به یک معنی واقعیاند و برای جامعه ضرورت دارد…
برای مطالعهی ادامهی متن و مطالعهی نمونههای دیگری از جریانها و ادیان غیررسمی در ایران امروز به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
dialog.tavaana.org/nonbelievers-3/
#گفتگو_توانا #مدارا #معنویت_نو #ادیان_غیررسمی
@Dialogue1402