▫️با اینکه فردوسی داستان سرای جنگهاست، و بهترین وصفها را از میدانهای جنگ و هنرنمایی جنگجویان در شاهنامه میخوانیم، با این همه او از جنگ و خونریزی نفرت دارد و آن را ناگزیر و حکم سرنوشت میداند. حکیمی که شاهکار خود را به نام «خداوند جان و خرد» آغاز کرده، طبیعی است که قدر جان انسانها را بداند، حتی قدرجان مورچه دانه کش را هم بداند. او در جاهای فراوان جنگ را مینکوهد. پیران ویسه در گفتگو با رستم میگوید:
مرا آشتی بهتر آید ز جنگ
نباید گرفتن چنین کار تنگ
در جواب او از رستم میشنویم که:
پلنگ این شناسد که پیکار و جنگ
نه خوب است و داند همی کوه و سنگ
رستم کوشش فراوان میکند که اسفندیار را از جنگ با خود باز دارد. توفیق نمییابد. در آخرین لحظه ای که تیر گز را به سوی چشم اسفندیار رها میکند، خدا را گواه میگیرد که این کار به دلخواه او نیست:
همی گفت کای پاک دادار هور
فزاینده دانش و فر و زور
همی بینی این پاک جان مرا
توان مرا، هم روان مرا
که چندین بپیچم که اسفندیار
مگر سر بپیچاند از کارزار
تو دانی به بیداد کوشد همی
همی جنگ و مردی فرو شد همی
به باد افره این گناهم مگیر
تویی آفریننده ماه و تیر
جنگهای ایرانیان در شاهنامه، هیچ گاه به قصد کشورگشایی و تصرف سرزمین دیگران یا تحمیل کیش و آیین خویش یا به چنگ آوردن غنایم جنگی نیست. شاهنامه، حماسه اسکندر و چنگیز و تیمور نیست که از شرق و غرب به ایران میتاختند. شاهنامه حماسه مردم ایران است در دفاع از هستی ملی و پایداری ابدی در برابر هرچه اهریمنی و انیرانی است. از آن گذشته، کین خواهی کشتگان مظلوم هم از علل جنگهاست، چون جنگهای فریدون و منوچهر با سلم و تور به کین خواهی ایرج، و جنگهای رستم و کیخسرو به کینخواهی سیاوش. اساس این است که بیداد و بدی نباید بیکیفر بماند:
نگر تا چه گفته ست مرد خرد
که هرکس که بد کرد، کیفر برد
#محمد_امین_ریاحی
#شاهنامه
#فردوسي
Www.shahnamehpajohan.ir
@derakhte_honar
مرا آشتی بهتر آید ز جنگ
نباید گرفتن چنین کار تنگ
در جواب او از رستم میشنویم که:
پلنگ این شناسد که پیکار و جنگ
نه خوب است و داند همی کوه و سنگ
رستم کوشش فراوان میکند که اسفندیار را از جنگ با خود باز دارد. توفیق نمییابد. در آخرین لحظه ای که تیر گز را به سوی چشم اسفندیار رها میکند، خدا را گواه میگیرد که این کار به دلخواه او نیست:
همی گفت کای پاک دادار هور
فزاینده دانش و فر و زور
همی بینی این پاک جان مرا
توان مرا، هم روان مرا
که چندین بپیچم که اسفندیار
مگر سر بپیچاند از کارزار
تو دانی به بیداد کوشد همی
همی جنگ و مردی فرو شد همی
به باد افره این گناهم مگیر
تویی آفریننده ماه و تیر
جنگهای ایرانیان در شاهنامه، هیچ گاه به قصد کشورگشایی و تصرف سرزمین دیگران یا تحمیل کیش و آیین خویش یا به چنگ آوردن غنایم جنگی نیست. شاهنامه، حماسه اسکندر و چنگیز و تیمور نیست که از شرق و غرب به ایران میتاختند. شاهنامه حماسه مردم ایران است در دفاع از هستی ملی و پایداری ابدی در برابر هرچه اهریمنی و انیرانی است. از آن گذشته، کین خواهی کشتگان مظلوم هم از علل جنگهاست، چون جنگهای فریدون و منوچهر با سلم و تور به کین خواهی ایرج، و جنگهای رستم و کیخسرو به کینخواهی سیاوش. اساس این است که بیداد و بدی نباید بیکیفر بماند:
نگر تا چه گفته ست مرد خرد
که هرکس که بد کرد، کیفر برد
#محمد_امین_ریاحی
#شاهنامه
#فردوسي
Www.shahnamehpajohan.ir
@derakhte_honar
✅اردیبهشت ( اَشَه وَهیشتَه)
#اردیبهشت
#اشه_وهیشته
✡️ اردیبهشت، نام یکی از مهم ترین فرشتگان (امشاسپندان)ششگانه آیین زرتشت است، که پس از « بهمن» در دومین پایگاه امشاسپندان جای می گیرد.نام او در اوستا به صورت « اَشَه وَهیشتَه» و یا « اَرتَه وهیشتَه»می باشد. واژه اوستایی « اَشَه وَهیشتَه» از دو بخش تشکیل شده است: بخش نخست – اَشَه یا اَرتَه، به معنی درستی و راستی و نظم و بخش دوم صفت عالی است به معنی بهترین. پس رویهم رفته، واژه اوستایی « اشه وهیشته» به معنای « بهترین راستی» یا «بهترین نظم » می باشد.
✡️ او فرشته ای است که در جهان خاکی نگهبان درستی، پرهیزگاری، پارسایی، تقوا، پاکی، نظم و سرانجام اخلاق به معنای عام کلمه است. بنا به گفته یکی از پژوهشگران به نام «بارتولومه» همین مفهوم است که از آن در آیین زرتشتی، پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک برداشت شده است. در گاثاها، کهن ترین بخش کتاب مقدس اوستا، اردیبهشت بیشتر به صورت « اَشَه» آمده و یکی از فروزه های اهورامزداست که ارج فراوان دارد و آنان که یار اویند، بهترین پاداش ها را خواهند یافت.
✡️در اوستا «اَشَه» مفهومی است، درست نقطه مقابل « دروغ» و سرانجام «اَشَه» است که به فرمانروایی «دروغ» پایان خواهد داد. «اَشَه» به راستی تمام جان مایه آیین زرتشت است و بنا به گفته یکی از پژوهشگران به نام « نیبرگ»، هسته اصلی دین آریایی به طور اعم است. از اهمیت «اَشَه» این که، در اوستا 180 بار تکرار می شود و در گاثاها، کهن ترین بخش کتاب مقدس اوستا، کمتر بندی است که بدون این واژه شکل گرفته باشد و اردیبهشت بیشتر از هر امشاسپندی بر زبان زرتشت جاری می شود.
✡️بنا به گفته «بارتولومه»، گاهی انسان از کثرت معنا و تعدد برداشت و تلقی، برای دست یافتن به معنای واقعی «اشه»، دچار حیرت و اشکال می شود. زرتشت در گاثاها، اردیبهشت را سرود می گوید و برای نگهبانی از روان، به همراهی منش نیک، با آگاهی می گوید که با تمام توان و توش خواهد کوشید، تا دین «اشه» آموخته شود.( یسنای 28، بندهای 3 و 4) خرداد و امرداد، دو یار راستی افزا، به کمک «اشه» سبب اشاعه خرد اهورامزدا می شوند( یسنای 33، بند9) « اشه» صراط مستقیم است و اردیبهشت جهان افزا است (یسنای33، بندهای 5 و11)
✡️با آنکه چنین به نظر می رسد که باید نخستین امشاسپند، یعنی بهمن دارای اهمیتی بیشتر باشد، با این وصف اردیبهشت با یادکردها و توصیف هایش در اوستا مقام ممتازتری را تصاحب کرده، در گاثاها(گا ت ها) بیش از هر امشاسپند و ایزدی، از وی یاد شده است. این عبارت: « اردیبهشت، زیباترین امشاسپند را می ستاییم» در اوستا بسیار آمده است. بخشی از کتاب مقدس اوستا به نام « اردیبهشت یشت» در ستایش و نیایش اوست.
✡️در اردیبهشت یشت آمده است:« برای فَرّ و فروغش من او را، اردیبهشت را، زیباترین امشاسپند را با نماز بلند با زَور(= آب مقدس) می ستایم.» در میان امشاسپندان، اردیبهشت نخستین آفریده است که در آغاز آفرینش نام خدایی را به اهورامزدا داد و چنین آمده که در آغاز، پس از آفرینش امشاسپندان، اهورامزدا از امشاسپندان می پرسد: که آفریده چه کسی هستید؟ بار نخست همه سکوت می کنند، بار دوم این اردیبهشت است که می گوید: آفریده توهستیم و سایر امشاسپندان با او هم صدا می شوند.
✡️در داستان تولد زرتشت، بهمن و اردیبهشت، هر دو در کنار اهورامزدا قرار دارند و نقش اردیبهشت در تولد زرتشت و پس از رسیدن به پیامبری، در گرویدن ویشتاسپ به او، اهمیت ویژه ای برخوردار است.اردیبهشت نگاهبان مرغزار و گیاهان روی زمین است و پرهیزکاران در مرغزارهای او بسر می برند.در اوستا( یسنای 48، بند 6) اهورامزدا هنگام آفرینش این جهان به دست یاری اَشه(= اردیبهشت) گیاه را می رویاند.
در اشاره به همین خویشکاری( وظیفه) امشاسپند اردیبهشت( نگهبانی مرغزارها و گیاهان روی زمین) است که دقیقی می گوید:
« در افکند ای صنم ابر بهشتی / به گیتی خلعت اردیبهشتی»
✡️ در بخشی از کتاب اوستا به نام « ویسپَرَد» آمده است: که اهورامزدا آنچه را که به دست بهمن آفریده است، به دستیاری اردیبهشت افزایش خواهد داد.در یشت ها، اردیبهشت زیباترین امشاسپند و دشمن دیو خشم و از میان برنده بیماری و مرگ و جادوان و خرفستران ( موجودات زیانکاری همچون ملخ ، موش،...) است. در نوشته های پهلوی، دیوی به نام « ایندرا» دشمن سرسخت امشاسپند اردیبهشت است.
ادامه در پست بعد: 🔻🔻🔻
#اردیبهشت
#اشه_وهیشته
✡️ اردیبهشت، نام یکی از مهم ترین فرشتگان (امشاسپندان)ششگانه آیین زرتشت است، که پس از « بهمن» در دومین پایگاه امشاسپندان جای می گیرد.نام او در اوستا به صورت « اَشَه وَهیشتَه» و یا « اَرتَه وهیشتَه»می باشد. واژه اوستایی « اَشَه وَهیشتَه» از دو بخش تشکیل شده است: بخش نخست – اَشَه یا اَرتَه، به معنی درستی و راستی و نظم و بخش دوم صفت عالی است به معنی بهترین. پس رویهم رفته، واژه اوستایی « اشه وهیشته» به معنای « بهترین راستی» یا «بهترین نظم » می باشد.
✡️ او فرشته ای است که در جهان خاکی نگهبان درستی، پرهیزگاری، پارسایی، تقوا، پاکی، نظم و سرانجام اخلاق به معنای عام کلمه است. بنا به گفته یکی از پژوهشگران به نام «بارتولومه» همین مفهوم است که از آن در آیین زرتشتی، پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک برداشت شده است. در گاثاها، کهن ترین بخش کتاب مقدس اوستا، اردیبهشت بیشتر به صورت « اَشَه» آمده و یکی از فروزه های اهورامزداست که ارج فراوان دارد و آنان که یار اویند، بهترین پاداش ها را خواهند یافت.
✡️در اوستا «اَشَه» مفهومی است، درست نقطه مقابل « دروغ» و سرانجام «اَشَه» است که به فرمانروایی «دروغ» پایان خواهد داد. «اَشَه» به راستی تمام جان مایه آیین زرتشت است و بنا به گفته یکی از پژوهشگران به نام « نیبرگ»، هسته اصلی دین آریایی به طور اعم است. از اهمیت «اَشَه» این که، در اوستا 180 بار تکرار می شود و در گاثاها، کهن ترین بخش کتاب مقدس اوستا، کمتر بندی است که بدون این واژه شکل گرفته باشد و اردیبهشت بیشتر از هر امشاسپندی بر زبان زرتشت جاری می شود.
✡️بنا به گفته «بارتولومه»، گاهی انسان از کثرت معنا و تعدد برداشت و تلقی، برای دست یافتن به معنای واقعی «اشه»، دچار حیرت و اشکال می شود. زرتشت در گاثاها، اردیبهشت را سرود می گوید و برای نگهبانی از روان، به همراهی منش نیک، با آگاهی می گوید که با تمام توان و توش خواهد کوشید، تا دین «اشه» آموخته شود.( یسنای 28، بندهای 3 و 4) خرداد و امرداد، دو یار راستی افزا، به کمک «اشه» سبب اشاعه خرد اهورامزدا می شوند( یسنای 33، بند9) « اشه» صراط مستقیم است و اردیبهشت جهان افزا است (یسنای33، بندهای 5 و11)
✡️با آنکه چنین به نظر می رسد که باید نخستین امشاسپند، یعنی بهمن دارای اهمیتی بیشتر باشد، با این وصف اردیبهشت با یادکردها و توصیف هایش در اوستا مقام ممتازتری را تصاحب کرده، در گاثاها(گا ت ها) بیش از هر امشاسپند و ایزدی، از وی یاد شده است. این عبارت: « اردیبهشت، زیباترین امشاسپند را می ستاییم» در اوستا بسیار آمده است. بخشی از کتاب مقدس اوستا به نام « اردیبهشت یشت» در ستایش و نیایش اوست.
✡️در اردیبهشت یشت آمده است:« برای فَرّ و فروغش من او را، اردیبهشت را، زیباترین امشاسپند را با نماز بلند با زَور(= آب مقدس) می ستایم.» در میان امشاسپندان، اردیبهشت نخستین آفریده است که در آغاز آفرینش نام خدایی را به اهورامزدا داد و چنین آمده که در آغاز، پس از آفرینش امشاسپندان، اهورامزدا از امشاسپندان می پرسد: که آفریده چه کسی هستید؟ بار نخست همه سکوت می کنند، بار دوم این اردیبهشت است که می گوید: آفریده توهستیم و سایر امشاسپندان با او هم صدا می شوند.
✡️در داستان تولد زرتشت، بهمن و اردیبهشت، هر دو در کنار اهورامزدا قرار دارند و نقش اردیبهشت در تولد زرتشت و پس از رسیدن به پیامبری، در گرویدن ویشتاسپ به او، اهمیت ویژه ای برخوردار است.اردیبهشت نگاهبان مرغزار و گیاهان روی زمین است و پرهیزکاران در مرغزارهای او بسر می برند.در اوستا( یسنای 48، بند 6) اهورامزدا هنگام آفرینش این جهان به دست یاری اَشه(= اردیبهشت) گیاه را می رویاند.
در اشاره به همین خویشکاری( وظیفه) امشاسپند اردیبهشت( نگهبانی مرغزارها و گیاهان روی زمین) است که دقیقی می گوید:
« در افکند ای صنم ابر بهشتی / به گیتی خلعت اردیبهشتی»
✡️ در بخشی از کتاب اوستا به نام « ویسپَرَد» آمده است: که اهورامزدا آنچه را که به دست بهمن آفریده است، به دستیاری اردیبهشت افزایش خواهد داد.در یشت ها، اردیبهشت زیباترین امشاسپند و دشمن دیو خشم و از میان برنده بیماری و مرگ و جادوان و خرفستران ( موجودات زیانکاری همچون ملخ ، موش،...) است. در نوشته های پهلوی، دیوی به نام « ایندرا» دشمن سرسخت امشاسپند اردیبهشت است.
ادامه در پست بعد: 🔻🔻🔻
🔺ادامه ي پست قبلي:⬆️⬆️
✡️ایندرا در آثار ودایی نام خدایی بسیار نیرومند است و بیشتر ویژگی های او به ایزد بهرام و تعدادی از ویژگی هایش به ایزد مهر منتقل شده است و خود در باورهای ایرانی به صورت دیوی در آمده است که آفریدگان را از نیکویی کردن باز می دارد. او ضد نظم و ترتیب است. بنا به نوشته پهلوی بندهش، این امشاسپند نه تنها نظم را در روی زمین برقرار می سازد، بلکه حتی نگران نظم مینُوی و دوزخ نیز هست و مراقبت می کند که دیوان، بدکاران را بیش از آنچه سزایشان است تنبیه نکنند.
✡️ایزدان آذر، سروش، بهرام از همکاران اردیبهشت هستند. به گفته بندهش میان گلها، گل مرزنگوش به این امشاسپند اختصاص دارد. از اوقات روز وقت نیمروز(= رپیهوین) به او تعلق دارد. نیایش معروف « اَشِم وُهو...» را نیز « نماز اَشَه» می خوانند و به این امشاسپند نسبت می دهند.
#اردیبهشت
#اوستا
#امشاسپندان
#شاهنامه
@ShaahNameFerdosi
@derakhte_honar
✡️ایندرا در آثار ودایی نام خدایی بسیار نیرومند است و بیشتر ویژگی های او به ایزد بهرام و تعدادی از ویژگی هایش به ایزد مهر منتقل شده است و خود در باورهای ایرانی به صورت دیوی در آمده است که آفریدگان را از نیکویی کردن باز می دارد. او ضد نظم و ترتیب است. بنا به نوشته پهلوی بندهش، این امشاسپند نه تنها نظم را در روی زمین برقرار می سازد، بلکه حتی نگران نظم مینُوی و دوزخ نیز هست و مراقبت می کند که دیوان، بدکاران را بیش از آنچه سزایشان است تنبیه نکنند.
✡️ایزدان آذر، سروش، بهرام از همکاران اردیبهشت هستند. به گفته بندهش میان گلها، گل مرزنگوش به این امشاسپند اختصاص دارد. از اوقات روز وقت نیمروز(= رپیهوین) به او تعلق دارد. نیایش معروف « اَشِم وُهو...» را نیز « نماز اَشَه» می خوانند و به این امشاسپند نسبت می دهند.
#اردیبهشت
#اوستا
#امشاسپندان
#شاهنامه
@ShaahNameFerdosi
@derakhte_honar
📝در سوگ زبان...
#نجف_دریابندری
در این همهمه ی بی قراری و ندانم کاری... و با این همه بی هویتی و بی سرانجامی، خبری بس کوتاه و جانکاه، تلخ تر از زهر رسید: دریابندری رفت!
واااای...! یعنی چه؟! تصورش هم آنقدر دردناک است که نمی توان حتی چند ثانیه زیر سنگینی این خبر و این سوگ دوام آورد!... اما «بس گوهر قیمتی» که ا ز این دیار رفته اند...
برای ما نسل چندمی های مثلا کتابخوان، نام و نشان او مصداق یک نوستالژی جذاب بود... دیدن نامش بر جلد کتابهای کهنه یا چاپ چندمی، آن هم با تنوع بسیار زیاد موضوعات و محتوا، سند معتبری بود برای تهیه آن اثر! حتی محترم تر و مهمتر از نام نویسنده!
خیل آثار ترجمه اش گویای نبوغ روح و عظمت قلم این اعجوبه ی ارجمند است: از فلسفه راسل تا پیامبر جبران، تاریخ سینما تا گودوی بکت، از تراژدی آنتیگونِ تا کتاب مستطاب آشپزی... و از آن همه ترجمه رمان و داستان کوتاه تا بیشمار مقاله و نقد و نظر سیاسی-اجتماعی...!
اما تنها این نوشته ها و ترجمه ها و تالیفات نبود که او را به جایگاه رفیع روشنفکری قرن و صدر اندیشه و ادب رساند! بلکه زبان خاص و تسلط ذاتی او بر مباحث زبان شناختی، دستور زبان، و فرهنگ و ادبیات شفاهی این مرز و بوم بود که او را جزو بزرگترین چهره های ماندگار ادبیات معاصر جهان کرد. احاطه اش بر فضای سیاسی-اجتماعی وطن و به کارگیری عناصر زبانی-فرهنگی در تالیف و ترجمه، دریابندری را از خیل مترجمان کوچک و بزرگ ایران متمایز کرد... و باز هم این همه رفعت و شکوه و خردمندی به کنار! دریغا که جهان، در هیچ زمان و زمانه ای مانند او دیگر نخواهد یافت...! دریغا استاد...دریغا بزرگمرد...دریغا دریابندری...!
🖋آرمان کوچکی پیرکوهی
17 اردیبهشت 1399
#نجف_دریابندری
#ادبیات #زبان_شناسی #ترجمه #داستان #کتاب #مترجم
@derakhte_honar
#نجف_دریابندری
در این همهمه ی بی قراری و ندانم کاری... و با این همه بی هویتی و بی سرانجامی، خبری بس کوتاه و جانکاه، تلخ تر از زهر رسید: دریابندری رفت!
واااای...! یعنی چه؟! تصورش هم آنقدر دردناک است که نمی توان حتی چند ثانیه زیر سنگینی این خبر و این سوگ دوام آورد!... اما «بس گوهر قیمتی» که ا ز این دیار رفته اند...
برای ما نسل چندمی های مثلا کتابخوان، نام و نشان او مصداق یک نوستالژی جذاب بود... دیدن نامش بر جلد کتابهای کهنه یا چاپ چندمی، آن هم با تنوع بسیار زیاد موضوعات و محتوا، سند معتبری بود برای تهیه آن اثر! حتی محترم تر و مهمتر از نام نویسنده!
خیل آثار ترجمه اش گویای نبوغ روح و عظمت قلم این اعجوبه ی ارجمند است: از فلسفه راسل تا پیامبر جبران، تاریخ سینما تا گودوی بکت، از تراژدی آنتیگونِ تا کتاب مستطاب آشپزی... و از آن همه ترجمه رمان و داستان کوتاه تا بیشمار مقاله و نقد و نظر سیاسی-اجتماعی...!
اما تنها این نوشته ها و ترجمه ها و تالیفات نبود که او را به جایگاه رفیع روشنفکری قرن و صدر اندیشه و ادب رساند! بلکه زبان خاص و تسلط ذاتی او بر مباحث زبان شناختی، دستور زبان، و فرهنگ و ادبیات شفاهی این مرز و بوم بود که او را جزو بزرگترین چهره های ماندگار ادبیات معاصر جهان کرد. احاطه اش بر فضای سیاسی-اجتماعی وطن و به کارگیری عناصر زبانی-فرهنگی در تالیف و ترجمه، دریابندری را از خیل مترجمان کوچک و بزرگ ایران متمایز کرد... و باز هم این همه رفعت و شکوه و خردمندی به کنار! دریغا که جهان، در هیچ زمان و زمانه ای مانند او دیگر نخواهد یافت...! دریغا استاد...دریغا بزرگمرد...دریغا دریابندری...!
🖋آرمان کوچکی پیرکوهی
17 اردیبهشت 1399
#نجف_دریابندری
#ادبیات #زبان_شناسی #ترجمه #داستان #کتاب #مترجم
@derakhte_honar
🗓 25 اردیبهشت
روز بزرگداشت حکیم فردوسی گرامی باد.
*
جاودانْ خِرَد
درستایشِ حکیم فردوسی
بزرگا! جاودانْمردا! هُشیواری و دانایی
نه دیروزی که امروزی، نه امروزی که فردایی
همه دیروزِ ما از تو، همه امروزِ ما با تو
همه فردایِ ما در تو، که بالایی و والایی
چو زینجا بنگرم، زانسوی دَه قرنت همیبینم
که میگویی و میرویی و میبالی و میآیی
به گِردت شاعرانْ انبوه و هر یک قُلّهای بِشْکوه
تو امّا در میان گویی دماوندی که تنهایی:
سر اندر ابرِ اسطوره، به ژرفاژرفِ اندیشه
به زیرِ پرتوِ خورشیدِ دانایی چه زیبایی!
هزاران ماه و کوکب از مدارِ جانِ تو تابان
که در منظومۀ ایران، تو خورشیدی و یکتایی
ز دیگرْشاعران خواندم مَدیحِ مستی و دیدم
خرد مستی کند آن جا که در نظمش تو بستایی
اگر سرْنامۀ کارِ هنرها دانش و داد است
تویی رأسِ فضیلتها که آغازِ هنرهایی
سخنها را همه، زیباییِ لفظ است در معنی
تو را زیبد که معنی را به لفظِ خود بیارایی
گهی در گونۀ ابر و گَهی در گونۀ باران
همه از تو به تو پویند جوباران که دریایی
چو دستِ حرب بگشایند مردان در صفِ میدان
به سانِ تُندَر و تِنّیِن همه تن بانگ و هَرّایی
چو جایِ بزم بگزینند خوبان در گلستانها
همه جان، چون نسیم، آرامشی وَ بْریشمآوایی
بدان روشنروان، قانونِ اشراقی که در حکمت
شفایِ پور سینایی و نورِ طورِ سینایی
پناهِ رستم و سیمرغ و افریدون و کیخسرو
دلیری، بخردی، رادی، توانایی و دانایی
اگر سُهراب، اگر رستم، اگر اسفندیارِ یَل
به هَیجا و هجومِ هر یکیشان صحنهآرایی
پناه آرند سوی تو، همه، در تنگناییها
تویی سیمرغ فرزانه که در هر جایْ ملجایی
اگر آن جاودانان در غبارِ کوچِ تاریخاند
توشان در کالبَد جانی که سُتواری و برجایی
ز بهرِ خیزشِ میهن دمیدی جانشان در تن
همه چون عازَرند آنان و تو همچون مسیحایی
اگر جاویدیِ ایران، به گیتی در، معماییست
مرا بگذار تا گویم که رمز این معمایی:
اگر خوزی، اگر رازی، وگر آتورْپاتانیم
تویی آن کیمیایِ جان که در ترکیبِ اجزایی
طخارستان و خوارزم و خراسان و ری و گیلان
به یک پیکر همه عضویم و تو اندیشهٔ مایی
تو گویی قصه بهر کودکِ کُرد و بلوچ و لُر
گر از کاووس میگویی ور از سهراب فرمایی
خِرَدآموز و مهرآمیز و دادآیین و دینپرور
هُشیوار و خِرَدمردی، به هر اندیشه بینایی
یکی کاخ از زمین افراشته در آسمانها سر
گزند از باد و از باران نداری کوهِ خارایی
اگر در غارتِ غُزها، وگر در فتنۀ تاتار
وگر در عصرِ تیمور و اگر در عهدِ اینهایی،
هَماره از تو گرم و روشنیم، ای پیرِ فرزانه!
اگر در صبحِ خرداد و اگر در شامِ یلدایی
حکیمان گفتهاند: «آنجا که زیباییست، بِشْکوهیست»
چو دانستم تو را، دیدم که بِشْکوهی که زیبایی
چو از دانایی و داد و خِرَد، دادِ سخن دادی
مرنج اَر در چنین عهدی، فراموشِ بِعَمدایی
ندانیم و ندانستند قَدرت را و میدانند،
هنرسنجانِ فرداها، که تو فردی و فردایی
بزرگا! بخردا! رادا! به دانایی که میشاید
اگر بر ناتوانیهای این خُردان ببخشایی
*******************
محمدرضا شفیعی کدکنی
از دفترِ «مرثیههای سروِ کاشمر»
*****************
پینوشت:
تِنّین: اژدها /
هَرّا: بانگ و فریاد هراسآور و مهیب /
عازَر: نام مردی است که مسیح بر سرِ گور او آمد و او را، چهار روز پس از مرگِ وی، زنده کرد.
خوزی: خوزستانی /
آتورپات: آذربایجان
#فردوسی
#شفیعی_کدکنی
#درخت_هنر
@derakhte_honar
روز بزرگداشت حکیم فردوسی گرامی باد.
*
جاودانْ خِرَد
درستایشِ حکیم فردوسی
بزرگا! جاودانْمردا! هُشیواری و دانایی
نه دیروزی که امروزی، نه امروزی که فردایی
همه دیروزِ ما از تو، همه امروزِ ما با تو
همه فردایِ ما در تو، که بالایی و والایی
چو زینجا بنگرم، زانسوی دَه قرنت همیبینم
که میگویی و میرویی و میبالی و میآیی
به گِردت شاعرانْ انبوه و هر یک قُلّهای بِشْکوه
تو امّا در میان گویی دماوندی که تنهایی:
سر اندر ابرِ اسطوره، به ژرفاژرفِ اندیشه
به زیرِ پرتوِ خورشیدِ دانایی چه زیبایی!
هزاران ماه و کوکب از مدارِ جانِ تو تابان
که در منظومۀ ایران، تو خورشیدی و یکتایی
ز دیگرْشاعران خواندم مَدیحِ مستی و دیدم
خرد مستی کند آن جا که در نظمش تو بستایی
اگر سرْنامۀ کارِ هنرها دانش و داد است
تویی رأسِ فضیلتها که آغازِ هنرهایی
سخنها را همه، زیباییِ لفظ است در معنی
تو را زیبد که معنی را به لفظِ خود بیارایی
گهی در گونۀ ابر و گَهی در گونۀ باران
همه از تو به تو پویند جوباران که دریایی
چو دستِ حرب بگشایند مردان در صفِ میدان
به سانِ تُندَر و تِنّیِن همه تن بانگ و هَرّایی
چو جایِ بزم بگزینند خوبان در گلستانها
همه جان، چون نسیم، آرامشی وَ بْریشمآوایی
بدان روشنروان، قانونِ اشراقی که در حکمت
شفایِ پور سینایی و نورِ طورِ سینایی
پناهِ رستم و سیمرغ و افریدون و کیخسرو
دلیری، بخردی، رادی، توانایی و دانایی
اگر سُهراب، اگر رستم، اگر اسفندیارِ یَل
به هَیجا و هجومِ هر یکیشان صحنهآرایی
پناه آرند سوی تو، همه، در تنگناییها
تویی سیمرغ فرزانه که در هر جایْ ملجایی
اگر آن جاودانان در غبارِ کوچِ تاریخاند
توشان در کالبَد جانی که سُتواری و برجایی
ز بهرِ خیزشِ میهن دمیدی جانشان در تن
همه چون عازَرند آنان و تو همچون مسیحایی
اگر جاویدیِ ایران، به گیتی در، معماییست
مرا بگذار تا گویم که رمز این معمایی:
اگر خوزی، اگر رازی، وگر آتورْپاتانیم
تویی آن کیمیایِ جان که در ترکیبِ اجزایی
طخارستان و خوارزم و خراسان و ری و گیلان
به یک پیکر همه عضویم و تو اندیشهٔ مایی
تو گویی قصه بهر کودکِ کُرد و بلوچ و لُر
گر از کاووس میگویی ور از سهراب فرمایی
خِرَدآموز و مهرآمیز و دادآیین و دینپرور
هُشیوار و خِرَدمردی، به هر اندیشه بینایی
یکی کاخ از زمین افراشته در آسمانها سر
گزند از باد و از باران نداری کوهِ خارایی
اگر در غارتِ غُزها، وگر در فتنۀ تاتار
وگر در عصرِ تیمور و اگر در عهدِ اینهایی،
هَماره از تو گرم و روشنیم، ای پیرِ فرزانه!
اگر در صبحِ خرداد و اگر در شامِ یلدایی
حکیمان گفتهاند: «آنجا که زیباییست، بِشْکوهیست»
چو دانستم تو را، دیدم که بِشْکوهی که زیبایی
چو از دانایی و داد و خِرَد، دادِ سخن دادی
مرنج اَر در چنین عهدی، فراموشِ بِعَمدایی
ندانیم و ندانستند قَدرت را و میدانند،
هنرسنجانِ فرداها، که تو فردی و فردایی
بزرگا! بخردا! رادا! به دانایی که میشاید
اگر بر ناتوانیهای این خُردان ببخشایی
*******************
محمدرضا شفیعی کدکنی
از دفترِ «مرثیههای سروِ کاشمر»
*****************
پینوشت:
تِنّین: اژدها /
هَرّا: بانگ و فریاد هراسآور و مهیب /
عازَر: نام مردی است که مسیح بر سرِ گور او آمد و او را، چهار روز پس از مرگِ وی، زنده کرد.
خوزی: خوزستانی /
آتورپات: آذربایجان
#فردوسی
#شفیعی_کدکنی
#درخت_هنر
@derakhte_honar
چو روز تو آمد، جهاندار باش
خردمند باش و بی آزار باش
نگر تا نپیچی سر از داد خواه
ببخشی ستمکارگان را گناه
زبان را مگردان به گرد دروغ
چو خواهی که تاج از تو گیرد فروغ!
#فردوسی
@derakhte_honar
خردمند باش و بی آزار باش
نگر تا نپیچی سر از داد خواه
ببخشی ستمکارگان را گناه
زبان را مگردان به گرد دروغ
چو خواهی که تاج از تو گیرد فروغ!
#فردوسی
@derakhte_honar
شاهنامه؛
شاهکارِ خیال شاعرانه
▪️آنها که از شعر توقع استعاره و تشبیه دارند، یعنی حوزهٔ تصویر را محدود در این دو گونهٔ رایج تصویر میدانند، اغلب در باب شاهنامه اشتباه میکنند و میگویند شاهنامه نظمی است استادانه، ولی آثار نظامی شعر است. اگر به علت اصلی این عقیدهٔ ایشان بنگریم خواهیم دید که این داوری ایشان برخاسته از نظرگاه محدود آنان در زمینهٔ تصویرهای شعری است، ولی مگر جوهر شعری، تأثیر و به گفتهٔ ارسطو تخییل نیست، در این صورت، در حماسه، چه چیز از اغراقِ شاعرانه خیالانگیزتر تواند بود، آیا تصویری ازینگونه که در این ابیات میخوانیم:
سپاهی که خورشید شد ناپدید
چو گَرد سیاه از میان بردمید
نه دریا پدید و نه هامون نه کوه
زمین آمد از پای اسبان ستوه
و زمینهٔ تخییلی آن تا مرزِ حیرت گسترده است، میتواند از رهگذر تصویرهای استعاری و یا تشبیهی ترسیم شود؟ آنچه را فردوسی در یک مصراع از رهگذر اسناد مجازی –به معنی مصطلح ما در این کتاب– ارائه میدهد آیا میتوان با هزار تشبیه و استعاره عرضه داشت:
به مرگ سیاوش سیه پوشد آب
کند زار نفرین بر افراسیاب
و یا:
که زیبد کزین غم بنالد پلنگ
ز دریا خروشان برآید نهنگ
و گر مرغ با ماهیان اندر آب
بخوانند نفرین به افراسیاب
شاهنامه از نظر تنوّع حوزهٔ تصویر، در میان دفاترِ شعر فارسی، یکی از شاهکارهای خیال شاعرانهٔ سرایندگان زبان پارسی است و صوَر خیالِ فردوسی محدود در شکلهای رایج تصویر _که استعاره و تشبیه است_ نیست.
در شاهنامه وسیعترین صورتِ خیال، اغراقِ شاعرانه است. اغراق شاعرانه در شاهنامه دارای خصایصی است که با دیگر نمونههای مشابه آن در شعر این روزگار و اعصارِ بعد نیز قابل قیاس نیست. در اغراقهای او قبل از هر چیز مسألهٔ تخییل را به قویترین وجهی میتوان مشاهده کرد و از این روی جنبهٔ هنری آن امری است محسوس. برخلاف بسیاری از اغراقهای معاصران او و یا گویندگان دورههای بعد، که فقط نوعی ادّعاست و این خصوصیت در اغراق شرط اصلی است وگرنه اغراق غیر هنری، کار هر دروغگویی است و اغلب شاعران، مرز میان گونههای مختلف اغراق را درنیافتهاند و هرگونه ادّعای دروغین را از مقولهٔ اغراق شمردهاند و از همینجاست که بسیاری از ناقدان، اغراق را از میان صور خیال شاعرانه، نپسندیدهاند ولی بعضی دیگر آن را بهترین نوع تصاویر شعری دانستهاند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
صور خیال در شعر فارسی، چاپ ششم، آگه، تهران: ۱۳۷۵، صص ۴۴۸–۴۴۷
#فردوسی
#شفیعی_کدکنی
#درخت_هنر
@derakhte_honar
شاهکارِ خیال شاعرانه
▪️آنها که از شعر توقع استعاره و تشبیه دارند، یعنی حوزهٔ تصویر را محدود در این دو گونهٔ رایج تصویر میدانند، اغلب در باب شاهنامه اشتباه میکنند و میگویند شاهنامه نظمی است استادانه، ولی آثار نظامی شعر است. اگر به علت اصلی این عقیدهٔ ایشان بنگریم خواهیم دید که این داوری ایشان برخاسته از نظرگاه محدود آنان در زمینهٔ تصویرهای شعری است، ولی مگر جوهر شعری، تأثیر و به گفتهٔ ارسطو تخییل نیست، در این صورت، در حماسه، چه چیز از اغراقِ شاعرانه خیالانگیزتر تواند بود، آیا تصویری ازینگونه که در این ابیات میخوانیم:
سپاهی که خورشید شد ناپدید
چو گَرد سیاه از میان بردمید
نه دریا پدید و نه هامون نه کوه
زمین آمد از پای اسبان ستوه
و زمینهٔ تخییلی آن تا مرزِ حیرت گسترده است، میتواند از رهگذر تصویرهای استعاری و یا تشبیهی ترسیم شود؟ آنچه را فردوسی در یک مصراع از رهگذر اسناد مجازی –به معنی مصطلح ما در این کتاب– ارائه میدهد آیا میتوان با هزار تشبیه و استعاره عرضه داشت:
به مرگ سیاوش سیه پوشد آب
کند زار نفرین بر افراسیاب
و یا:
که زیبد کزین غم بنالد پلنگ
ز دریا خروشان برآید نهنگ
و گر مرغ با ماهیان اندر آب
بخوانند نفرین به افراسیاب
شاهنامه از نظر تنوّع حوزهٔ تصویر، در میان دفاترِ شعر فارسی، یکی از شاهکارهای خیال شاعرانهٔ سرایندگان زبان پارسی است و صوَر خیالِ فردوسی محدود در شکلهای رایج تصویر _که استعاره و تشبیه است_ نیست.
در شاهنامه وسیعترین صورتِ خیال، اغراقِ شاعرانه است. اغراق شاعرانه در شاهنامه دارای خصایصی است که با دیگر نمونههای مشابه آن در شعر این روزگار و اعصارِ بعد نیز قابل قیاس نیست. در اغراقهای او قبل از هر چیز مسألهٔ تخییل را به قویترین وجهی میتوان مشاهده کرد و از این روی جنبهٔ هنری آن امری است محسوس. برخلاف بسیاری از اغراقهای معاصران او و یا گویندگان دورههای بعد، که فقط نوعی ادّعاست و این خصوصیت در اغراق شرط اصلی است وگرنه اغراق غیر هنری، کار هر دروغگویی است و اغلب شاعران، مرز میان گونههای مختلف اغراق را درنیافتهاند و هرگونه ادّعای دروغین را از مقولهٔ اغراق شمردهاند و از همینجاست که بسیاری از ناقدان، اغراق را از میان صور خیال شاعرانه، نپسندیدهاند ولی بعضی دیگر آن را بهترین نوع تصاویر شعری دانستهاند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
صور خیال در شعر فارسی، چاپ ششم، آگه، تهران: ۱۳۷۵، صص ۴۴۸–۴۴۷
#فردوسی
#شفیعی_کدکنی
#درخت_هنر
@derakhte_honar
🗓 28 اردیبهشت
روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری.
هرگز دل من ز علم محروم نشد
کم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز
معلومم شد که هیچ معلوم نشد!
#خیام
@derakhte_honar
روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری.
هرگز دل من ز علم محروم نشد
کم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز
معلومم شد که هیچ معلوم نشد!
#خیام
@derakhte_honar
بیگُمان عمر خیّام پرآوازهترین شاعر ایرانی در آن سوی مرزهاست. این آوازه، از سویی، مرهون مضامین ابدی رباعیّات اندکشمار اوست که به زبانی سخته و پخته، و در قالبی موجز و آهنگین سروده شدهاند، و از دیگر سو به دلیلِ ترجمهی استادانه و افسونکارانهی ادوارد فیتزجرالد (۱۸۰۹-۱۸۸۳)، شاعر ـ مترجم انگلیسی، است. این حقیقت که شعر خیّام از رهگذر ترجمهی منظوم فیتزجرالد، اندکاندک، جهان غرب را درنوردید، بر هیچکس پوشیده نیست. شاید یکی از علل شهرت جهانگیر و حُسن قبول شعر خیّام این است که شعر او ترجمانِ سرگشتگیها و درماندگیهای انسانِ غربی بود. گویی خیّام از زبانِ او سخن میراند.
#خیام
@derakhte_honar
#خیام
@derakhte_honar
📝 آموزش خط پهلوی ساسانی (پارسیگ)
🔸خواندن و نوشتن دبیره
🔸خوانش و شرح متون کهن
🔸تاریخ زبان های ایرانی
🔸شناخت اساطیر و حماسه ها
—————————
✍️ آموزگار: آقای کوچکی
⏰ شنبه ها : ساعت 16 الی 18
🏠 لاهیجان، میدان گلستان، مجتمع سیمرغ، کافه قاف
☎️09384527733
instagram: ghaf_cafe
@derakhte_honar
🔸خواندن و نوشتن دبیره
🔸خوانش و شرح متون کهن
🔸تاریخ زبان های ایرانی
🔸شناخت اساطیر و حماسه ها
—————————
✍️ آموزگار: آقای کوچکی
⏰ شنبه ها : ساعت 16 الی 18
🏠 لاهیجان، میدان گلستان، مجتمع سیمرغ، کافه قاف
☎️09384527733
instagram: ghaf_cafe
@derakhte_honar
جشن تيرگان
فريدون جنيدی
ايرانيان باستان هر روز را با نامي از ايزدان ميخواندند. روز سيزدهم باستاني، برابر با تير (تيشتر) روز بود. در آيينهاي كهن ايراني هرگاه نام روز با نام ماه برابر ميشد، جشني برپاي ميگرديد. بدين روي، روز سيزدهم تير ماه باستاني، جشن تيرگان است. اين جشن به دليل مبنا قرار گرفتنِ گاهشماري خيامي كه نيمه نخست سال در آن، سنجش و شمارش سي و يك روزه است، برابر با دهم تير ماه امروزي گرديد. بر بنياد نوشته كهن «تيشتر يشت» ميان تيشتر ايزد «باران» كه نام ستارهاي در آسمان است، با «اپوش» ديو خشكي و خشكسالي نبردهايي سهمگين درميگيرد و هر بار «تيشتر» در شكلي ظاهر ميشود، يكبار در شكل جواني زيبا و پانزده ساله، يكبار در شكل گاوي زرّين و بالاخره در شكل اسپي سفيد. سرانجام تيشتر پيروز ميشود و ايزد «باد» به او كمك ميكند. در برخي منابع چنين آمده كه تيراندازي آرش كمانگير از البرزكوه تا كنار «جيهون: جيحون» در تيرگان يعني «تير روز» از «تير ماه» بوده است.از آيينهاي جشن تيرگان كه دستِكم تا پنجاه سال گذشته در يزد و كرمان برگزار ميشده و گاه در روزگار ما هم نشاني از آن در جايي بايد باشد، اين بود كه يك روز پيش از جشن تيرگان، دختركي كوزهاي پر آب ميكند و دور مجلس ميچرخاند و هر كس چيزي در آن مياندازد. بعد اين كوزه را به خانهاي ميبرند كه درخت «مورد» داشته باشد پارچه سبزي روي كوزه مياندازند و آيينهاي روبهروي آن، زير درخت قرار ميدهند آنگاه در تيرگان هر كسي نيتي ميكند و بيت شعري ميخواند. دخترك چيزي از كوزه بيرون ميآورد و آن را با نيت و شعري كه خوانده شده تطبيق ميدهد. از آنجا كه شعرهاي آنان بيشتر نويدبخش است، بيشتر اين فالها هم نيك است. يكي از اين شعرها را كه از پيرزني بهدين شنيدم چنين بود:
رخ زيبا، قد رعنا چش شهلا داري/ آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري
هنگام نبردهاي «تيشتر» با «اپوش»، ايزد باد به او كمك ميكند و باد ابرها را در جهان ميپراكند و باران به همه جا ميريزد و نهرها و رودخانهها و درياها به وجود ميآيد و جهان را به هفت كشور تقسيم ميكند. سعدي نتيجه اين مبارزه را با مشاطهگري باد صبا اينطور بيان ميكند كه: بر عروسان چمن بست صبا، هر گوهري/ كه به غواصي ابر، از دل دريا برخاست. با اميد بازگشت به روش نياكان در گراميداشت دادههاي خداوند چون «باران» و «آب» و «زمين» و «محيطزيست» و...
جشن تيرگان بر ايرانيان خجسته باد.
#جشن_تيرگان
@derakhte_honar
فريدون جنيدی
ايرانيان باستان هر روز را با نامي از ايزدان ميخواندند. روز سيزدهم باستاني، برابر با تير (تيشتر) روز بود. در آيينهاي كهن ايراني هرگاه نام روز با نام ماه برابر ميشد، جشني برپاي ميگرديد. بدين روي، روز سيزدهم تير ماه باستاني، جشن تيرگان است. اين جشن به دليل مبنا قرار گرفتنِ گاهشماري خيامي كه نيمه نخست سال در آن، سنجش و شمارش سي و يك روزه است، برابر با دهم تير ماه امروزي گرديد. بر بنياد نوشته كهن «تيشتر يشت» ميان تيشتر ايزد «باران» كه نام ستارهاي در آسمان است، با «اپوش» ديو خشكي و خشكسالي نبردهايي سهمگين درميگيرد و هر بار «تيشتر» در شكلي ظاهر ميشود، يكبار در شكل جواني زيبا و پانزده ساله، يكبار در شكل گاوي زرّين و بالاخره در شكل اسپي سفيد. سرانجام تيشتر پيروز ميشود و ايزد «باد» به او كمك ميكند. در برخي منابع چنين آمده كه تيراندازي آرش كمانگير از البرزكوه تا كنار «جيهون: جيحون» در تيرگان يعني «تير روز» از «تير ماه» بوده است.از آيينهاي جشن تيرگان كه دستِكم تا پنجاه سال گذشته در يزد و كرمان برگزار ميشده و گاه در روزگار ما هم نشاني از آن در جايي بايد باشد، اين بود كه يك روز پيش از جشن تيرگان، دختركي كوزهاي پر آب ميكند و دور مجلس ميچرخاند و هر كس چيزي در آن مياندازد. بعد اين كوزه را به خانهاي ميبرند كه درخت «مورد» داشته باشد پارچه سبزي روي كوزه مياندازند و آيينهاي روبهروي آن، زير درخت قرار ميدهند آنگاه در تيرگان هر كسي نيتي ميكند و بيت شعري ميخواند. دخترك چيزي از كوزه بيرون ميآورد و آن را با نيت و شعري كه خوانده شده تطبيق ميدهد. از آنجا كه شعرهاي آنان بيشتر نويدبخش است، بيشتر اين فالها هم نيك است. يكي از اين شعرها را كه از پيرزني بهدين شنيدم چنين بود:
رخ زيبا، قد رعنا چش شهلا داري/ آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري
هنگام نبردهاي «تيشتر» با «اپوش»، ايزد باد به او كمك ميكند و باد ابرها را در جهان ميپراكند و باران به همه جا ميريزد و نهرها و رودخانهها و درياها به وجود ميآيد و جهان را به هفت كشور تقسيم ميكند. سعدي نتيجه اين مبارزه را با مشاطهگري باد صبا اينطور بيان ميكند كه: بر عروسان چمن بست صبا، هر گوهري/ كه به غواصي ابر، از دل دريا برخاست. با اميد بازگشت به روش نياكان در گراميداشت دادههاي خداوند چون «باران» و «آب» و «زمين» و «محيطزيست» و...
جشن تيرگان بر ايرانيان خجسته باد.
#جشن_تيرگان
@derakhte_honar
رادیو شاهنامه | بخش بیست و ششم
رادیو شاهنامه
🎧قسمت بيست و ششم راديو شاهنامه
سخنرانی عزت الله فولادوند (خرد و آزادی دو گوهر کمیاب)، شاهنامه خوانی گفتار اندر فراهم آوردن شاهنامه، معرفی کتاب واج شناسی شاهنامه اثر جلال خالقی مطلق، نقالی مرجان صادقی از هفت خوان رستم (بخش دوم) و شاهنامه خوانی نوربخش احمدزاده
#راديو_شاهنامه
#شاهنامه
#فردوسی
@radioshahnameh
@derakhte_honar
سخنرانی عزت الله فولادوند (خرد و آزادی دو گوهر کمیاب)، شاهنامه خوانی گفتار اندر فراهم آوردن شاهنامه، معرفی کتاب واج شناسی شاهنامه اثر جلال خالقی مطلق، نقالی مرجان صادقی از هفت خوان رستم (بخش دوم) و شاهنامه خوانی نوربخش احمدزاده
#راديو_شاهنامه
#شاهنامه
#فردوسی
@radioshahnameh
@derakhte_honar
📽دو جایزه برای سینمای ایران/ فهرست کامل برگزیدگان هفتاد و هفتمین جشنواره ونیز:
🔹بخش اصلی:
شیر طلایی بهترین فیلم:سرزمین آوارهها ساخته کلویی ژائو
جایزه بزرگ هیئت داوران: نظم نوین ساخته میشل فرانکو
شیر نقرهای بهترین کارگردان: کیوشی کوروساوا برای همسر یک جاسوس
جایزه کوپا ولپی بهترین بازیگر مرد: پییر فرانچسکو فاوینو برای پدر ما
جایزه کوپا ولپی بهترین بازیگر زن: ونسا کربی برای تکههای یک زن
جایزه مارچلو ماسترویانی(بهترین بازیگر مرد یا زن جوان): روح الله زمانی برای خورشید
جایزه بهترین فیلمنامه: چیتانیا تامهانه برای مرید
جایزه ویژه هیئت داوران: رفقای عزیز! ساخته آندری کونچالوفسکی
🔹بخش افقها:
بهترین فیلم:دشت خاموش ساخته احمد بهرامی
بهترین کارگردان: لاو دیاز برای فیلم LAHI, HAYOP
جایزه ویژه هیئت داوران: گوش بده
بهترین بازیگر مرد:یحی مهینی برای مردی که پوستش را فروخت
بهترین بازیگر زن: خانسا بتما برای فیلم تماس زانکا
بهترین فیلمنامه: غارتگران
بهترین فیلم کوتاه: ENTRE TÚ Y MILAGROS
شیر آینده - جایزه لوییجی دی لورنتیس بهترین فیلم اول: گوش کن
#جشنواره_ونيز
#سينما
@derakhte_honar
🔹بخش اصلی:
شیر طلایی بهترین فیلم:سرزمین آوارهها ساخته کلویی ژائو
جایزه بزرگ هیئت داوران: نظم نوین ساخته میشل فرانکو
شیر نقرهای بهترین کارگردان: کیوشی کوروساوا برای همسر یک جاسوس
جایزه کوپا ولپی بهترین بازیگر مرد: پییر فرانچسکو فاوینو برای پدر ما
جایزه کوپا ولپی بهترین بازیگر زن: ونسا کربی برای تکههای یک زن
جایزه مارچلو ماسترویانی(بهترین بازیگر مرد یا زن جوان): روح الله زمانی برای خورشید
جایزه بهترین فیلمنامه: چیتانیا تامهانه برای مرید
جایزه ویژه هیئت داوران: رفقای عزیز! ساخته آندری کونچالوفسکی
🔹بخش افقها:
بهترین فیلم:دشت خاموش ساخته احمد بهرامی
بهترین کارگردان: لاو دیاز برای فیلم LAHI, HAYOP
جایزه ویژه هیئت داوران: گوش بده
بهترین بازیگر مرد:یحی مهینی برای مردی که پوستش را فروخت
بهترین بازیگر زن: خانسا بتما برای فیلم تماس زانکا
بهترین فیلمنامه: غارتگران
بهترین فیلم کوتاه: ENTRE TÚ Y MILAGROS
شیر آینده - جایزه لوییجی دی لورنتیس بهترین فیلم اول: گوش کن
#جشنواره_ونيز
#سينما
@derakhte_honar
نشریه درخت هنر-شماره یک-تابستان 99.pdf
14.6 MB
نشریه فرهنگی-هنری «درخت هنر» منتشر شد!
@derakhte_honar
*
🌳 #درخت_هنر منتشر شد!🌳
✳️درود.
نخستین شمارۀ نشریه فرهنگی-هنری #درخت_هنر با مجوز انتشار الکترونیکی منتشر شد. در این شماره به #داستان، #سینما، #عکاسی، #شعر، #نقاشی، #موسیقی و #کتاب پرداخته ایم. پرونده ی ویژه هم به « #خواب» و تعریفها و تعبیرهای مختلفی از آن اختصاص دارد.
✅همراهان این شماره:
🔸میلاد رضایی خلیق
🔸سمانه عاطف درخشان
🔸سام ایمانی
🔸الهام اسدی نیا
🔸جواد تقوی سوره برق
🔸مهسا ادهم
🔸آروین حکَمی
🔸عباس رسولی املشی
🔸ایمان نادری
🔸اکبر شاهانی مقدم
🔸شهرزاد قاسمی
🔸 گیلدا جعفری مقدم
🔸مانی نیک روشن
🔸رضا خرم
🔸امید فلاح
🔸آرمان کوچکی پیرکوهی
و گفتارهایی از شیخ احمد غزالی توسی
———————————-
✅نشریه را از اینستاگرام و تلگرام #درخت_هنر derakhte_honar دریافت نمائید.
✅با افتخار، پذیرای نظرات ارزشمند و مطالب گرانقدرتان هستیم. 🌹
#درخت_هنر #نشریه #فرهنگ #هنر #ادبیات
@derakhte_honar
*
🌳 #درخت_هنر منتشر شد!🌳
✳️درود.
نخستین شمارۀ نشریه فرهنگی-هنری #درخت_هنر با مجوز انتشار الکترونیکی منتشر شد. در این شماره به #داستان، #سینما، #عکاسی، #شعر، #نقاشی، #موسیقی و #کتاب پرداخته ایم. پرونده ی ویژه هم به « #خواب» و تعریفها و تعبیرهای مختلفی از آن اختصاص دارد.
✅همراهان این شماره:
🔸میلاد رضایی خلیق
🔸سمانه عاطف درخشان
🔸سام ایمانی
🔸الهام اسدی نیا
🔸جواد تقوی سوره برق
🔸مهسا ادهم
🔸آروین حکَمی
🔸عباس رسولی املشی
🔸ایمان نادری
🔸اکبر شاهانی مقدم
🔸شهرزاد قاسمی
🔸 گیلدا جعفری مقدم
🔸مانی نیک روشن
🔸رضا خرم
🔸امید فلاح
🔸آرمان کوچکی پیرکوهی
و گفتارهایی از شیخ احمد غزالی توسی
———————————-
✅نشریه را از اینستاگرام و تلگرام #درخت_هنر derakhte_honar دریافت نمائید.
✅با افتخار، پذیرای نظرات ارزشمند و مطالب گرانقدرتان هستیم. 🌹
#درخت_هنر #نشریه #فرهنگ #هنر #ادبیات
👥 کلاس:
✅ شاهنامه خوانی بر پایه زبان پهلوی و آشنایی با اسطوره های ایران
(شاهنامه و اساطیر)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔸شرح و تحلیل یکایک ابیات
🔸ریشه یابی واژگان و نام ها (اوستایی، پهلوی، سامی و...)
🔸شناخت اسطوره های ایرانی
🔸 همانندی حماسه های جهان با شاهنامه فردوسی
🔸بررسی تطبیقی اساطیر با متن شاهنامه
🔸شاهنامه پژوهی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🎓 به صورت ترمی و با ارائه مدرک معتبر در پایان دوره.
🏡 لاهیجان: روبروی استخر- خیابان مطهری-کوچه باباطاهر
مؤسسه شیوا سخن پارسی
📝مدرس: آقای کوچکی
📞09011296307
09021386884
instagram: shivasokhan.parsi
@derakhte_honar
✅ شاهنامه خوانی بر پایه زبان پهلوی و آشنایی با اسطوره های ایران
(شاهنامه و اساطیر)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔸شرح و تحلیل یکایک ابیات
🔸ریشه یابی واژگان و نام ها (اوستایی، پهلوی، سامی و...)
🔸شناخت اسطوره های ایرانی
🔸 همانندی حماسه های جهان با شاهنامه فردوسی
🔸بررسی تطبیقی اساطیر با متن شاهنامه
🔸شاهنامه پژوهی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🎓 به صورت ترمی و با ارائه مدرک معتبر در پایان دوره.
🏡 لاهیجان: روبروی استخر- خیابان مطهری-کوچه باباطاهر
مؤسسه شیوا سخن پارسی
📝مدرس: آقای کوچکی
📞09011296307
09021386884
instagram: shivasokhan.parsi
@derakhte_honar
👥 کلاس:
✅ آموزش زبان پهلوی ساسانی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔸خواندن و نوشتن دبیره
🔸دستور زبان پهلوی
🔸خوانش و شرح متون
🔸تاریخ زبان های ایرانی
🔸شناخت اساطیر و حماسه ها
🔸پژوهش زبانی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🎓 به صورت ترمی و با ارائه مدرک معتبر در پایان دوره.
🏡 لاهیجان: روبروی استخر- خیابان مطهری-کوچه باباطاهر
مؤسسه شیوا سخن پارسی
📝مدرس: آقای کوچکی
📞 09011296307
09021386884
instagram: shivasokhan.parsi
@derakhte_honar
✅ آموزش زبان پهلوی ساسانی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔸خواندن و نوشتن دبیره
🔸دستور زبان پهلوی
🔸خوانش و شرح متون
🔸تاریخ زبان های ایرانی
🔸شناخت اساطیر و حماسه ها
🔸پژوهش زبانی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🎓 به صورت ترمی و با ارائه مدرک معتبر در پایان دوره.
🏡 لاهیجان: روبروی استخر- خیابان مطهری-کوچه باباطاهر
مؤسسه شیوا سخن پارسی
📝مدرس: آقای کوچکی
📞 09011296307
09021386884
instagram: shivasokhan.parsi
@derakhte_honar
👥 کلاس:
✅ نقالی و اجرای نمایشی شاهنامه
(ویژه کودک و نوجوان)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔸نقالی داستان های شاهنامه فردوسی
🔸نمایشنامه خوانی داستان ها
🔸اجرای نمایشی داستان ها
🔸حکایات و قصه های پندآموز ادبی
🔸آشنایی با اساطیر ملی
🔸فعالیت پژوهشی به صورت فردی و گروهی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🎓 به صورت ترمی و با ارائه مدرک معتبر در پایان دوره.
🏡 لاهیجان: روبروی استخر- خیابان مطهری-کوچه باباطاهر
مؤسسه شیوا سخن پارسی
📝مدرس: آقای کوچکی
📞 09011296307
09021386884
instagram: shivasokhan.parsi
@derakhte_honar
✅ نقالی و اجرای نمایشی شاهنامه
(ویژه کودک و نوجوان)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔸نقالی داستان های شاهنامه فردوسی
🔸نمایشنامه خوانی داستان ها
🔸اجرای نمایشی داستان ها
🔸حکایات و قصه های پندآموز ادبی
🔸آشنایی با اساطیر ملی
🔸فعالیت پژوهشی به صورت فردی و گروهی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🎓 به صورت ترمی و با ارائه مدرک معتبر در پایان دوره.
🏡 لاهیجان: روبروی استخر- خیابان مطهری-کوچه باباطاهر
مؤسسه شیوا سخن پارسی
📝مدرس: آقای کوچکی
📞 09011296307
09021386884
instagram: shivasokhan.parsi
@derakhte_honar
👥 کلاس:
✅ سعدی خوانی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔸گلستان و بوستان
🔸شرح لغات و ترکیبات
🔸کنایات و ضرب المثل ها
🔸پندها و حکمت ها
🔸سبک شناسی آثار سعدی
🔸سعدی پژوهی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🎓 به صورت ترمی و با ارائه مدرک معتبر در پایان دوره.
🏡 لاهیجان: روبروی استخر- خیابان مطهری-کوچه باباطاهر
مؤسسه شیوا سخن پارسی
📝مدرس: آقای کوچکی
📞09011296307
09021386884
instagram: shivasokhan.parsi
@derakhte_honar
✅ سعدی خوانی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔸گلستان و بوستان
🔸شرح لغات و ترکیبات
🔸کنایات و ضرب المثل ها
🔸پندها و حکمت ها
🔸سبک شناسی آثار سعدی
🔸سعدی پژوهی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🎓 به صورت ترمی و با ارائه مدرک معتبر در پایان دوره.
🏡 لاهیجان: روبروی استخر- خیابان مطهری-کوچه باباطاهر
مؤسسه شیوا سخن پارسی
📝مدرس: آقای کوچکی
📞09011296307
09021386884
instagram: shivasokhan.parsi
@derakhte_honar
✅ 📚 #باکتاب
برای مهربان اندیشیدن...
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
📕جمع آوری کتاب و کاغذ غیرقابل استفاده
📗تبادل و تعویض کتاب
📙اهدای کتاب به کودکان
📘برگزاری جلسات کتابخوانی و قصه گویی
📒برگزاری نمایشگاه کتاب
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🏡 لاهیجان: روبروی استخر- خیابان مطهری-کوچه باباطاهر
مؤسسه شیوا سخن پارسی/ نشریه درخت هنر
📝با اهدای کتاب و کاغذ، در خرید کتاب کودک با ما همراه باشید.
📞 09011296307 - 09021386884
instagram:
derakhte_honar
shivasokhan.parsi
@derakhte_honar
برای مهربان اندیشیدن...
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
📕جمع آوری کتاب و کاغذ غیرقابل استفاده
📗تبادل و تعویض کتاب
📙اهدای کتاب به کودکان
📘برگزاری جلسات کتابخوانی و قصه گویی
📒برگزاری نمایشگاه کتاب
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🏡 لاهیجان: روبروی استخر- خیابان مطهری-کوچه باباطاهر
مؤسسه شیوا سخن پارسی/ نشریه درخت هنر
📝با اهدای کتاب و کاغذ، در خرید کتاب کودک با ما همراه باشید.
📞 09011296307 - 09021386884
instagram:
derakhte_honar
shivasokhan.parsi
@derakhte_honar
Audio
@bankema
🎧 اسطوره چیست؟
(بخش اول)
🎙#استاد_ژاله_آموزگار
زمان: 1 ساعت و 38 دقیقه
حجم: 34 مگابایت
#اسطوره #تاریخ #ادبیات
@derakhte_honar
(بخش اول)
🎙#استاد_ژاله_آموزگار
زمان: 1 ساعت و 38 دقیقه
حجم: 34 مگابایت
#اسطوره #تاریخ #ادبیات
@derakhte_honar