🌳نشریه درخت هنر🌳
34 subscribers
119 photos
26 videos
65 files
59 links
🌳 فصلنامه فرهنگی-هنری
https://www.instagram.com/derakhte_honar
در این خیل نادلبخواهی، با شما هستیم...با هم هستیم... از هنر و ادبیات می گوییم و می شنویم...و آنچه را که از دست داده ایم باز می یابیم!
*
سردبیر: آرمان کوچکی پیرکوهی
@Armankp_10
09011296307
Download Telegram
Bondahesh.pdf
17 MB
📚 #معرفی_کتاب:

#بندهش / Bun-daheş
این کتاب، از مهمترین منابع دینی-تاریخی زرتشتی است که متن اصلی آن به زبان پهلوی نوشته شده است.
بندهش از دو جزء «بن» به معنی آغاز و «دهش» به معنی معنی آفرینش تشکیل شده است. در مجموع یعنی آفرینش آغازین!
این کتاب، یک فرهنگنامه بسیار غنی و باشکوه است که از دل قرن ها فراز و نشیب به دست ما رسیده است.

📖#بندهش
🖋 نویسنده: #فرنبغ_دادَگی
📝 ترجمه: استاد #مهرداد_بهار

@derakhte_honar
📽 🎬

فهرست کامل برندگان اسکار 2020/
«انگل» ستاره مراسم اسکار

🔸مراسم اسکار 2020 به پایان رسید و برخلاف پیش بینی‌ها «انگل» توانست اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را برنده شود. «انگل» ساخته بونگ جون هو پرافتخارترین فیلم سال گذشته محصول کره جنوبی است که توانست علاوه بر نخل طلای جشنواره کن ،در مراسم اسکار نیز موفق شد و در رشته بهترین فیلم رقبایی چون «1917»؛ «روزی روزگاری در هالیوود» را پشت سر بگذارد.

🔸فهرست کامل برندگان اسکار به شرح زیر است:

بهترین فیلم: انگل
بهترین کارگردانی: بونگ جون هو
بهترین بازیگر مرد نقش نخست:واکین فینیکس (جوکر)
بهترین بازیگر زن نقش نخست:رنی زلوگر(جودی)
بهترین بازیگر مرد نقش مکمل:برد پیت(روزی روزگاری در هالیوود)
بهترین بازیگر زن نقش مکمل:لورا درن(داستان ازدواج)
بهترین فیلمبرداری: راجر دیکنز(1917)
بهترین فیلم بین المللی: انگل
بهترین موسیقی متن:هیلدور گودنایتر(جوکر)
بهترین ترانه: درکنارت می مانم از فیلم راکت من
بهترین تدوین: فورد در برابر فراری
بهترین چهره پردازی و مو:خبر تکاندهنده
بهترین جلوه های بصری:1917
بهترین صداگذاری:1917
بهترین تدوین صدا:فورد دربرابر فراری
بهترین فیلمنامه اقتباسی: جوجو ربیت
بهترین فیلمنامه غیراقتباسی:انگل
بهترین مستند بلند: کارخانه آمریکایی
بهترین مستند کوتاه: learning to Skateboard in War zone
بهترین طراحی لباس:زنان کوچک
بهترین طراحی صحنه:روزی روزگاری در هالیوود
بهترین فیلم کوتاه زنده:پنجره همسایه
بهترین فیلم کوتاه انیمیشن:عشق مو
بهترین فیلم انیمیشن بلند: داستان اسباب بازی (4)


#اسکار_2020
#فیلم
#سینما

@derakhte_honar
فهرست کامل برندگان اسکار 2020 :
*


🥇اولین فیلم خارجی زبان در تاریخ اسکار که موفق به دریافت اسکار بهترین فیلم سال نیز شد : Parasite

🏆بهترین فیلم - Parasite
🏆بهترین بازیگر نقش اول مرد - Joaquin Phoenix (Joker)
🏆بهترین بازیگر نقش اول زن - Renee Zellweger (Judy)
🏆بهترین بازیگر نقش مکمل مرد - Brad Pitt (Once Upon a Time… in Hollywood)
🏆بهترین بازیگر نقش مکمل زن - Laura Dern (Marriage Story)
🏆بهترین کارگردان - Bong Joon-ho (Parasite)
🏆بهترین جلوه های ویژه - 1917
🏆بهترین فیلمنامه اقتباسی - Jojo Rabbit
🏆بهترین فیلمنامه اورجینال - Parasite
🏆بهترین طراحی لباس - Little Women
🏆بهترین میکس صدا - 1917
🏆بهترین تدوین صدا - Ford v Ferrari
🏆بهترین موسیقی متن - Joker
🏆بهترین انیمیشن کوتاه - Hair Love
🏆بهترین فیلم کوتاه - The Neighbors Window
🏆بهترین مستند - American Factory
🏆بهترین مستند کوتاه - Learning to Skateboard in a War Zone
🏆بهترین فیلم خارجی زبان - Parasite
🏆بهترین طراحی صحنه - Once Upon a Time in Hollywood
🏆بهترین تدوین - Ford v Ferrari
🏆بهترین فیلمبرداری - 1917
🏆بهترین گریم و مدل مو - Bombshell
🏆بهترین انیمیشن - Toy Story 4
🏆بهترین موسیقی اورجینال - Im Gonna Love Me Again
از فیلم Rocketman



#اسکار_2020
#فیلم
#سینما

@derakhte_honar
کدام ویرایش شاهنامه معتبر است .docx
19 KB
📝 یادداشت «دکتر ابوالفضل خطیبی» شاهنامه پژوه نامدار، درباره شاهنامه:
کدام ویرایش شاهنامه معتبر است؟

#شاهنامه #فردوسی #ابوالفضل_خطیبی #خالقی_مطلق


@derakhte_honar
آشیانه


از غرب تا به شرق
پرواز کرد تیر و تا پر به خون نشست
در خون تپید صید و رها گشت
از آشیانه اش،
از اوج شاخسار!

در واپسین دم هستی
با جوجکان خویش چنین گفت:
- من درد بوده ام
عمری میان شعله امیدهای دل
می سوختم، شگفت که دل سرد بوده ام
تب کرده ام ز عشق
خون خورده ام ز رنج که از شعر گل کنم
در باغ عشق و شعر . گل زرد بوده ام
از من مپرس که پرسیده ام ز خویش
این بود زندگی؟
یا اینکه مهره های کشته این نرد بوده ام
آری هر آنچه به من گویند،
یا آنچه روزگار به من کرد بوده ام
امّا...
ای کودکان به یاد سپارید
من، مرد بوده ام.

#شعر
#نصر_رحمانی
از دفتر: بیوهٔ سیاه

@derakhte_honar
مردم بیشتر خوبند تا بد و در حقیقت، مسئله این نیست. بلکه آن ها کم یا زیاد نادانند و همین است که فضیلت یا ننگ شمرده می شود.

#آلبر_کامو 👤
#طاعون 📚
ترجمه رضا سیدحسینی

@Derakhte_Honar
بابا_آدم: اگر چه زندگی این جا پر از دوندگی و زد و خورد است. اما از زندگی یکنواخت و بی مزه بهشت بهتر است. من در بهشت داشتم خفه می شدم. زندگی تنبلی بخور و بخواب زودتر خسته می کند. نمی دانم این فرشته ها چطور در بهشت مانده اند.

ننه_حوا: مخصوصاً خیلی خوب شد که ما را از بهشت بیرون کردند. اقلاً این جا کشیک چی نداریم و آسوده باهم خوش هستیم.

بابا_آدم: لبهایت را بیار نزدیک، مقصود آفرینش همین است.


📚افسانه آفرینش
🖋#صادق_هدایت

@Derakhte_Honar
به بهانه روز بزرگداشت مقام عطارنیشابوری
۲۵ فروردین
ــــــــــــــــــــــ
غزل عطار مهم‌ترین مرحلهٔ تکامل
غزل عرفانی


▪️غزل عطار یکی از مهم‌ترین مراحل تکامل غزل عرفانی فارسی است، یعنی اگر دیوان شمس تبریزی را نادیده بگیریم، غزلیات عطار مهم‌ترین نمونه‌های غزلِ عرفانی فارسی است و این نکته را یادآور شوم که آن بخش از غزل فارسی که تخت تأثیر عرفان ابن‌عربی شکل گرفته است(از قبیل غزل‌های فخرالدین عراقی و شمس مغربی و حتی بعضی جوانب کار خواجه حافظ) به هیچ روی موردِ نظر ما نیست. منظور ما آن شیوه از غزل عرفانی است که اوج آن را باید در دیوان شمس‌ جلال‌الدین مولوی جست.

▪️در این شیوهٔ غزل مهم‌ترین نکته، وحدت تجربهٔ شعری و حتی در موارد بسیار زیاد وحدت «تم و موتیو» است، بدین‌گونه که شاعر از همان آغاز که مطلع غزل را می‌سراید تا پایان، از یک مسیر طبیعی حرکت می‌کند و دایره‌وار در همان‌جا که آغاز کرده بود، سخن را به پایان می‌برد. در بسیاری از این غزل‌ها نوعی سرگذشت یا واقعه تصویر می‌شود و چه بسیار از این غزل‌ها که جوهر زندگینامهٔ یک عارف است که تحولی روحی به ناگهان او را دگرگون کرده است و این نمونه‌ها را در بخش غزل‌های قلندری عطار فراوان می‌توان دید.

▪️مهم‌ترین نکته در این گونه غزل‌ها_ که شیواترین نمونه‌های غزل عرفانی در زبان فارسی است_برهنگی این غزل‌ها از اصطلاحات عرفانی است‌ یعنی شاعر چندان بر تجربهٔ روحانی خویش مسلط است و چنان با موضوع آمیخته است که نیازی به اصطلاحات فنّی تصوف احساس نمی‌کند.

▪️مهم‌ترین ویژگی غزل‌های عطار تناسبی است که میان صورت و معنی در این آثار دیده می‌شود. ما «صورت» را به معنی عام کلمه در اینجا به کار می‌بریم که شامل «زبان» و «تصویر» و «رمز» و «موسیقی» و «قالب عمومی» شعر است و «معنی» را برابرِ «محتوی» یا «پیام». به همین دلیل تناسب صورت و معنی است که در غزل عطار، خواننده، هیچ عنصری را زاید احساس نمی‌کند و انتخاب «تک‌بیت» از آن بسیار دشوار است. باید غزل انتخاب کرد نه تک‌بیت، در صورتی که از اغلب شاعران بزرگِ غزلسرا می‌توان به تک‌بیت‌هایی قناعت کرد.

▪️ممکن است خوانندگانی که با غزل حافظ و غزل‌های مولوی آشنایی و الفت بسیار دارند، در این‌گونه غزل‌ها به چشم شیفتگی ننگرند اما در خواندن این غزل‌ها هیچ‌گاه از دو نکته نباید غفلت کرد: نخست، نقش تاریخی این غزل‌هاست: اگر تجربه‌های سنائی و عطار نبود، بی‌گمان دیوان شمس تبریز مولانا، نمی‌توانست شکل بگیرد و اگر مجموعهٔ تجربه‌های سنائی و عطار و مولوی به ضمیمهٔ خلاقیت نظامی و خاقانی و سعدی و همام و ... بسیاری شاعران دیگر نیز نبود، غزل‌های آسمانی خواجه در روی زمین تحقق نمی‌یافت‌. نکتهٔ دوم تازگی حال و هوا و عمق تجربهٔ روحی شاعر است که در اغلب این غزل‌ها خود را نشان می‌دهد و هر غزل در کل، حاصل یک نوع در خویش فرورفتن است.

محمدرضا شفیعی کدکنی
منطق‌الطیر، تهران: ۱۳۹۳، ص۴۷_۵۰

#عطارنیشابوری
#شفیعی_کدکنی
#ادبیات_عرفانی

@Derakhte_Honar
▪️هزار سال از زندگی تلخ و بزرگوار فردوسی می‌گذرد. در تاریخ ناسپاس و سفله پرور ما، بیدادی که بر او رفته است، مانندی ندارد. و در این جماعت قوادان و دلقکان که ماییم با هوس‌های ناچیز و آرزوهای تباه، کسی را پروای کار او نیست و جهان شگفت شاهنامه همچنان بر "ارباب فضل" در بسته و ناشناخته مانده است. اما در این دوران دراز، شاهنامه زندگی صبور خود را در میان مردم عادی این سرزمین ادامه داده است، و هنوز هم صدای گرمش گاه‌گاه این‌جا و آن‌جا در خانه‌ای و قهوه خانه‌ای شنیده می‌شود و در هر حال این زندگی خواهد بود، و این صدا خاموش نخواهد شد، و هر زمان به آوایی و نوایی، سازگار مردم همان روزگار فراگوش می‌رسد.

شاهرخ مسکوب؛ مقدمه بر رستم و اسفندیار


#فردوسی
#شاهنامه
#شاهرخ_مسکوب


@Derakhte_Honar
اَستَرِمَ.pdf
756.6 KB
اَستَرِمَ astarǝma / بیماری واگیردار /بیماری ای که از ناپاکی و پلشتی برمی خیزد.

#اوستا
#استرم
#فریدون_جنیدی

@derakhte_honar
زیبایی چیست؟


▪️سعدی می‌گوید:
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس
حدّ همین است سخندانی و زیبایی را

اگر کسی از سعدی سوال می‌کرد که این چیزی که تو حسن می‌نامی آیا می‌توانی تعریف کنی، معلوم نبود بتواند. این‌همه کتاب راجع به عشق (چون عشق در زیبایی است) داریم، هیچ‌کدام از قدمای ما به این فکر نیفتاده بودند که به این مسأله پاسخ بدهند، در صورتی که در مورد انواع علوم عجیب و غریب کتاب‌ها نوشته‌اند، ولی هیچ‌کدام از متفکّرینِ اسلامی به این فکر نیفتاده که به این مسأله پاسخ بدهند، که دقیقا حُسن چیست. گویا فکر می‌کرده‌اند که زیبایی یک امر ازلی و ابدی است؛ یعنی آن طور که جامعه‌شناسی و استتیک مارکسیستی امروز (و حتی استتیک بورژوازی، مثل بندِتو کروچه) معنی می‌کند که نسبیّت را در مبادیِ جمال‌شناسی تعقیب کند، قدمای ما این طور فکر نمی‌کرده‌اند. آنها فکر می‌کرده‌اند چیزی هست که زیباست برای همه و در همهٔ شرایط یکسان است. به بداهت عشق و زیبایی معتقد بوده‌اند.
تنها یک نفر را من با تمام تجسّسی که کردم پیدا کردم از فلاسفه یا باید گفت از اُدبا، چون به او می‌گویند «فیلسوف الادبان» و «ادیب الفلاسفه» یعنی ابوحیّان توحیدی که اهل فارس بوده و یکی از زنادقه معروف اسلام است می‌گویند در اسلام سه زندیق معروفند ابوالعلاء معری ابن راوندی و سومی ابوحیان توحیدی است او تنها کسی است که به این نکته توجه کرده در تمام تمدن اسلامی و این مسأله را مطرح کرده که زیبایی چیست. البته نتوانسته به آن پاسخ بدهد آیا عاطفی است یعنی برمی‌گردد به حوزهٔ عواطف یا برمی‌گردد به حوزهٔ استدلال و تعقل؟

به هر صورت قدما سعی می‌کرده‌اند جمال را تجرید کنند و برگردانند آن را به زیبایی الهی و ببرند به طرف زیبایی‌های مطلق و ازلی، یعنی کمال مطلق. یعنی هر چیز زیبا پرتوی از زیبایی ازلی دارد. به همین دلیل بعضی از صوفیه به طرف زیبایی‌های ظاهری رفته‌اند مثل اوحدالدین کرمانی (حتی به صورت منحرف آن)

مثلا حافظ می‌گوید:
لطیفه‌ای‌ست نهانی که عشق از او خیزد

اما خود کلمهٔ لطیفه هم واژه‌ای عاطفی و emotive است و مشکلی را حل نمی‌کند.


محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، جلد سوم، صص ۱۷۷_۱۷۳


#سعدی
#ابوحیان_توحیدی
#شفیعی_کدکنی

@derakhte_honar
«کلامی دربارهٔ کلاسیک‌ها و دیداری کوتاه با سعدی در آینهٔ فردوسی»
به مناسبت یکم اردیبهشت ماه، روز سعدی


#مهری_بهفر


سعدی بزرگ‌ترین شاعر و نویسندهٔ ادبیات تعلیمی ایران، که در بوستان به‌کرّات مضامین تعلیمی شاهنامه‌ای را، چنان‌که در چند نمونهٔ پیشتر دیدیم، مکرّر کرده است، در بیان سبب و کارکردِ داستان‌های شاهنامه در بوستان تفسیری جالب به دست می‌دهد:
بس بگردید و بگردد روزگار / دل به دنیا درنبندد هوشیار
ای که دستت می‌رسد کاری بکن/پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
این‌که در شهنامه‌ها آورده‌اند/ رستم و رویینه‌تن اسفندیار
تا بدانند این خداوندان ملک /کز بسی خلق است دنیا یادگار(سعدی،۱۳۸۵ کلیات چاپ هرمس: ۹۶۴)
سعدی چنان‌که دیدیم در ابیات بالا می‌گوید، داستان‌های شهنامه برای این سروده شده‌اند که این آگاهی را به خداوندان مُلک و صاحبان/حاکمانِ امروزِ دنیا بدهند که این دنیا با شما آغاز نشده و با شما هم پایان نمی‌گیرد. پادشاهانی بزرگتر از شما آمده و رفته‌اند و این دنیا بس گشته و همچنان بگردد. امروز که از دستت برمی‌آید، کار نیکی کن، پیش از آنکه فرصتت برای همیشه از دست رود و نام بد برای همیشه از آنِ تو گردد... .
تفسیر سعدی از سببِ اصلی و معنیِ حقیقیِ داستان‌های شاهنامه دو چیز را نشان می‌دهد؛ یکی اینکه فهم سعدی و قرائت او از شاهنامه چیست، اصل آن را چه می‌داند و فرعش را چه، و دیگر اینکه این‌ فهم و دریافتِ او از شاهنامه چگونه در شکل‌دادن به معانیِ اخلاقی در آثارِ خودِ او کار کرده است.
سعدی از میان لایه‌های مختلف شاهنامه لایهٔ تأملاتِ خودِ فردوسی را که به دورِ روایت و شخصیت و اندیشهٔ موجود در داستان‌ها تنیده بود، یعنی آن جوهرهٔ فهمِ فردوسی را در صورت‌بندیِ معانیِ داستان‌هایِ باستانْ معنیِ حقیقی و اصلِ آن تأویل کرده است. این تفسیرِ سعدی از شاهنامه هم بر چهرهٔ خود او و اثرش پرتو می‌اندازد و هم وجهِ مفاهمه و همسخنی‌اش با فردوسی را روشن می‌کند و هم فاصلهٔ او را از جنبه‌های دیگر روایت شاهنامه معلوم می‌دارد.
و برای همین هم هست که وقتی سعدی می‌خواهد در عدل و تدبیر و رایِ حاکمان حکایتی بگوید، شخصیت‌ها و نام‌های شاهنامه را دستمایهٔ حکایتش می‌کند و در همان میدانِ سخن قلم می‌زند که پیشتر فردوسی پدید آورده بود:
شنیدم که جمشید فرخ سرشت/به سرچشمه‌ای بر به سنگی نوشت
برین چشمه چون ما بسی دم زدند/برفتند چون چشم بر هم زدند...(همان، ۳۲۷)
یا:
چنین گفت شوریده‌ای در عجم/به کسری که ای وارث ملک جم
اگر ملک بر جم بماندی و بخت/ترا کی میسر شدی تاج و تخت... (همان، ۳۴۲)


#سعدی
#شاهنامه

@derakhte_honar
چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت که یک دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت
بلای غمزه نامهربان خون خوارت
چه خون که در دل یاران مهربان انداخت
ز عقل و عافیت آن روز بر کران ماندم
که روزگار حدیث تو در میان انداخت
نه باغ ماند و نه بستان که سرو قامت تو
برست و ولوله در باغ و بوستان انداخت
تو دوستی کن و از دیده مفکنم زنهار
که دشمنم ز برای تو در زبان انداخت
به چشم‌های تو کان چشم کز تو برگیرند
دریغ باشد بر ماه آسمان انداخت
همین حکایت روزی به دوستان برسد
که سعدی از پی جانان برفت و جان انداخت!

#جناب_سعدی

@derakhte_honar
کارسکی: گمان می‌کنم نتوانیم اصلا با هم کنار بیایم. ما از نژاد واحدی نیستیم.

اِدره: چرا! از یک نژاد (انسان) هستیم؛ اما از یک طبقه نیستیم!


🖋ژان پل سارتر
📚دست‌های آلوده


#نمايشنامه
#سارتر

@derakhte_honar
رایج‌ترین غلط‌های املایی

🔻املای سمتِ‌راست #غلط
و املای سمت‌ِچپ #درست است

۱. آنفلوآنزا ← آنفولانزا
۲. اصراف ← اسراف
۳. اصطحکاک ← اصطکاک
۴. اطاق ← اتاق
۵. اطراق ← اتراق
۶. الحمدالله ← الحمدلله
۷. الویت ← اولویت
۸. انشاالله ← ان‌شاءالله
۹. انظباط ← انضباط
۱۰. باطری ← باتری

۱۱. بلاخره ← بالاخره
۱۲. بلیط ← بلیت
۱۳. به‌شخصه ← بشخصه
۱۴. بیاندازد ← بیندازد
۱۵. بی‌مهابا ← بی‌محابا
۱۶. بیوفتد ← بیفتد
۱۷. پاچه‌خواری ← پاچه‌خاری
۱۸. پلمپ ← پلمب
۱۹. پیش‌خوان ← پیش‌خان
۲۰. تزئین ← تزیین

۲۱.خواب زن چپه ← خواب ظن چپه
۲۲. چرخ و فلک ← چرخ‌ِفلک
۲۳. حدالامکان ← حتی‌الامکان
۲۴. خوار و بار ← خواربار
۲۵. درد و دل ← دردِدل
۲۶. ذغال ← زغال
۲۷. راجبه ← راجع به
۲۸. رزالت ← رذالت
۲۹. رزیلانه ← رذیلانه
۳۰. زیباشناسی ← زیبایی‌شناسی

۳۱. سانتریفیوژ ← سانتریفوژ
۳۲. سایبان ← سایه‌بان
۳۳. سپاس‌گذار ← سپاس‌گزار
۳۴. سئوال ← سؤال
۳۵. ضرب‌العجل ← ضرب‌الاجل
۳۶. طپش ← تپش
۳۷. طپیدن ← تپیدن
۳۸. علاقمند ← علاقه‌مند
۳۹. غلطیدن ← غلتیدن
۴۰. فارق از ← فارغ از

۴۱. فن‌آوری ← فناوری
۴۲. قوائد ← قواعد
۴۳. لشگر ← لشکر
۴۴. مابه‌ازا ← مابازا
۴۵. ماکارانی ← ماکارونی
۴۶. مبداء ← مبدأ
۴۷. متالوژی ← متالورژی
۴۸. متنابهی ← معتنابهی
۴۹. مرحم ← مرهم
۵۰. مشمول‌ذمه ← مشغول‌ذِمه

۵۱. ملات ← ملاط
۵۲. ملقمه ← ملغمه
۵۳. منشاء ← منشأ
۵۴. مُنقّص ← مُنغّص
۵۵. نیاندازد ← نیندازد
۵۶. نیوفتد ← نیفتد
۵۷. وحله ← وهله
۵۸. ویالون ← ویولن
۵۹. یا ابوالفضل ← یا اباالفضل
۶۰. یهو ← یه‌هو (یک‌هو)


#ادبيات
#ويرايش
#نگارش

@derakhte_honar
🖋 درباره شاهنامه ابومنصوري
منبع اصلي فردوسي براي سرودن شاهنامه


نام اثر: "شاهنامه"، به تصریح مقدمه آن: "و این نامه را نام 'شاهنامه' نهادند...".

نکته: پس از شهرت شاهنامه فردوسی، برای آنکه با شاهنامه فردوسی اشتباه نشود "شاهنامه (منثور) ابومنصوری" نام‌ گرفت.

تاریخ تدوین: ۳۴۶

به فرمان: ابومنصور محمدبن عبدالرزاق والی طوس

زیر نظر: ابومنصور معمری وزیر ابومنصور

تدوین‌کنندگان: چند تن از موبدان زرتشتی

منابع: ۱. خداینامه، ۲. روایات رستم از آزادسرو، ۳. داستان اسکندر (به احتمال بسیار از ترجمه عربی ابن مقفع در سیرالملوک)، ۴. برخی روایات پادشاهی یزدگرد سوم

آنچه از این اثر باقی‌مانده: مقدمه اثر

آثاری که از این اثر نام برده‌اند: ۱. شاهنامه فردوسی، ۲. آثارالباقیه ابوریحان بیرونی (دومرتبه)، ۳. غرراخبار ثعالبی، ۴. اشاره اسدی طوسی، سراینده گرشاسبنامه (بسی یاد نام نکو رانده شد/ بسی دفتر باستان خوانده شد) و اشاره نظامی در هفت‌پیکر (هر چه تاریخ شهریاران بود/ در یکی نامه اختیار آن بود)

♦️ تطبیق اشارات فردوسی در دیباچه با دیباچه شاهنامه ابومنصوری:


🔸 به دانش ز دانندگان را جوی!
به گیتی بپوی و به هر کس بگوی!

ز هر دانشی چون سخن بشنوی
از آموختن یکزمان نغنوی

چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن

مقدمه شاهنامه ابومنصوری:
"تا جهان بود مردم گرد دانش گشته‌اند و سخن را بزرگ داشته و نیکوترین یادگاری سخن دانسته‌اند، چه اندر این جهان، مردم به دانش بزرگوارتر و مایه‌دارتر".

🔹 یکی پهلوان بود دهقان‌نژاد
دلیر و بزرگ و خردمند و راد

مقدمه شاهنامه ابومنصوری:
"پس امیر ابومنصور عبدالرزاق مردی بود با فرّ و خویشکام بود و با هنر و بزرگمنش بود اندر کامروایی و با دستگاهی تمام از پادشاهی و ساز مهتران و اندیشه‌ای بلند داشت و نژاد بزرگ داشت به گوهر...


🔸 ز هر کشوری موبدی سالخورد
بیاورد کین نامه را گِرد کرد...

چو بشنید از ایشان سپهبد سخن
یکی نامور نامه افکند بن

چنین یادگاری شد اندر جهان
بر او آفرین از کهان و مهان

مقدمه شاهنامه ابومنصوری:
از روزگار آرزو کرد تا او را نیز یادگاری بود اندر این جهان. پس دستور خویش ابومنصور معمری را بفرمود تا خداوندان کتب را از دهقانان و فرزانگان و جهاندیدگان از شهرها بیاورد و چاکر او ابومنصور معمری به فرمان او، نامه کرد و کس فرستاد به شهرهای خراسان، و هشیاران از آنجا بیاورد، چون ماخ پیر خراسانی از هری، و یزدانداد پسر شاپور از سیستان و چون شاهوی خورشیذ پسر بهرام از نشابور و چون شاذان پسر برزین از طوس و هر چهارشان گرد آورد و بنشاند به فراز آوردن این نامه‌های شاهان و کارنامه‌هاشان و زندگانی هر یکی...".

🔹 تو این را دروغ و فسانه مدان
به یکسان‌روشن زمانه مدان

از او هر چه اندر خورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد

مقدمه شاهنامه ابومنصوری: و اندر این چیزهاست کی به گفتار مَر خواننده را بزرگ آید و هر کسی دارند تا از او فایده گیرند و چیزها اندر این نامه بیابند کی سهمگن نماید و این نیکوست، چون‌ مغز او بدانی و تو را درست گردد... این همه درست آید به نزدیک دانایان و بخردان به معنی و آن کی دشمن دانش بود این را زشت گرداند و اندر جهان شگفتی فراوان است، چنان چون پیغامبر ما، صلی الله علیه و سلم فرمود: حَدّثوا عَن بَنی اسرائیلَ و لا حَرَجَ" گفت: هر چه از بنی اسرائیل گویند، همه بشنوید کی بوده است و دروغ نیست".


#شاهنامه_ابومنصوري
#شاهنامه

@derakhte_honar
ایران در شاهنامه دو معنی دارد. یکی کشور ایران است و معنی دیگرش ایرانیان است. ایران جمع «اِر» پهلوی است که به معنی نژاده و ایرانی است. غیر از کلمه ایرانیان، دهقان هم برای ایرانیان به کار رفته و آزادگان هم همین‌طور. پس چند کلمه داریم برای ساکنین ایران: «ایرانیان یا ایران»، «آزادگان» و «دهقانان». همه کسانی که غیر‌ایرانی هستند، نیران نامیده شده‌اند که ممکن است سرزمین‌های وابسته به ایران باشند یا غیروابسته. نیران به معنی غیر‌ایران است.


#شاهنامه
#جلال_خالقي_مطلق
#ايران


@derakhte_honar