لورن باکال
#Lauren_Bacall
برنده جوایز:
-گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل زن
-انجمن بازیگران
-سزار افتخاری
-اسکار افتخاری
#سینما
#بازیگر
#اسطوره_بازیگری
@derakhte_honar
#Lauren_Bacall
برنده جوایز:
-گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل زن
-انجمن بازیگران
-سزار افتخاری
-اسکار افتخاری
#سینما
#بازیگر
#اسطوره_بازیگری
@derakhte_honar
Audio
@bankema
🎧 اسطوره چیست؟
(بخش اول)
🎙#استاد_ژاله_آموزگار
زمان: 1 ساعت و 38 دقیقه
حجم: 34 مگابایت
#اسطوره #تاریخ #ادبیات
@derakhte_honar
(بخش اول)
🎙#استاد_ژاله_آموزگار
زمان: 1 ساعت و 38 دقیقه
حجم: 34 مگابایت
#اسطوره #تاریخ #ادبیات
@derakhte_honar
📚کلاس شاهنامه
شاهرخ مسکوب
گفتار ۱ - حماسه
🔺حماسه بیانگر دید و جایگاه انسان است در جهان، حال آنکه اسطوره بیانگر دید و جایگاه انسان است در کیهان. به تعبیر دیگر، حماسه همان اسطوره است که از آسمان به زمین، از انتزاع به جسم، از عالم مجاز به دنیای واقعی انسان ها آمده است.
بنا بر نظر هگل، روایت حماسی مربوط به فرهنگ اقوام در حال شکل گیری است، چون ایلیاد و اودیسه نزد یونانی ها، یا مهاباراتا ورامایانا نزد هندی ها. اما حماسه ملی ایران یا شاهنامه در قرن چهارم هجری، یعنی ۱۲۰۰ سال پس از تشکیل قوم و ملت ایران و چهار صد سال پس از شکست از عربها نوشته شده است. در این دوران، تاریخ ایران که پیشتر به دست اردشیر پی ریزی شده بود، این بارتوسط یک شاعر از نو پی افکنده می شود. بنابراین، شاهنامه را می توان حماسه متأخر نام نهاد.
🔺منابع حماسه ملی ایران عبارتند از:
ـ روایت های اسطوره ای برگرفته از اوستا
ـ سیکل سیستان یا روایت های پهلوانی شرق ایران (خاندان نریمان، سام، زال، رستم و فریبرز)
ـ روایت های تاریخی خانواده های اشکانی (گودرز، گیو و بیژن)
روایت های هر سه این منابع طی سالیان دراز به صورت شفاهی، سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر نقل می شده است. اوستا را تنها موبدان می دانستند و بازگو می کردند، در حالی که روایت های پهلوانی و حماسی توسط گوسان ها به شعر و همراه با موسیقی بیان می شده است. در اواخر دوره اشکانی، ابتدا اوستا جمع آوری و به صورت مکتوب روی پوست گاو نوشته می شود. سپس روایت های اساطیری، پهلوانی و تاریخی که در طول ۴۷۰ سال پادشاهی ساسانی، به هم آمیخته و در هم تنیده شده اند، در خداینامک ها گردآوری و تدوین می شود. چند صد سال بعد، یعنی در قرن چهارم هجری، هنگامی که خلافت عباسی در بغداد ضعیف می شود، درخراسان و شمال شرق ایران و ماوراء النهر، نوعی استقلال محلی بوجود می آید و زبان فارسی مشروعیت پیدا می کند. در چنین شرایطی، سپهسالار خراسان به فکر می افتد که داستان های پراکنده و تاریخ گسسته ایران را جمع آوری کند. پس، از چهار کاتب زرتشتی دعوت می کند تا به توس بیایند و خداینامک جدیدی را که بعد ها به نام او خداینامک ابومنصوری نام یافت، به نثر بنویسند.
این کتاب منبع اصلی فردوسی بوده است.
🔺در شاهنامه، اسطوره، حماسه و تاریخ، یا به بیان دیگر افسانه، داستان و واقعیت، در هم تنیده اند. شاهنامه به منزله اثری ادبی، حماسه ای است که در آن سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی باز شناخته می شود:
ـ بخش اساطیری (از نخستین پادشاه تا جمشید، ضحاک و فریدون، افراسیاب و کیخسرو، زرتشت واسفندیار)
ـ بخش پهلوانی یا حماسی ( از فریدون تا بهمن)
ـ بخش تاریخی ( از اسکندر تا یزدگرد)
البته این بخش بندی اجمالی و تقریبی است و گاه مرز روشنی، به ویژه میان دو بخش نخستین که نام آورانی چون فریدون و افراسیاب و کیخسرو نقش پردازان آنند، وجود ندارد.
#اسطوره #ادبیات #شاهنامه #شاهرخ_مسكوب
@derakhte_honar
شاهرخ مسکوب
گفتار ۱ - حماسه
🔺حماسه بیانگر دید و جایگاه انسان است در جهان، حال آنکه اسطوره بیانگر دید و جایگاه انسان است در کیهان. به تعبیر دیگر، حماسه همان اسطوره است که از آسمان به زمین، از انتزاع به جسم، از عالم مجاز به دنیای واقعی انسان ها آمده است.
بنا بر نظر هگل، روایت حماسی مربوط به فرهنگ اقوام در حال شکل گیری است، چون ایلیاد و اودیسه نزد یونانی ها، یا مهاباراتا ورامایانا نزد هندی ها. اما حماسه ملی ایران یا شاهنامه در قرن چهارم هجری، یعنی ۱۲۰۰ سال پس از تشکیل قوم و ملت ایران و چهار صد سال پس از شکست از عربها نوشته شده است. در این دوران، تاریخ ایران که پیشتر به دست اردشیر پی ریزی شده بود، این بارتوسط یک شاعر از نو پی افکنده می شود. بنابراین، شاهنامه را می توان حماسه متأخر نام نهاد.
🔺منابع حماسه ملی ایران عبارتند از:
ـ روایت های اسطوره ای برگرفته از اوستا
ـ سیکل سیستان یا روایت های پهلوانی شرق ایران (خاندان نریمان، سام، زال، رستم و فریبرز)
ـ روایت های تاریخی خانواده های اشکانی (گودرز، گیو و بیژن)
روایت های هر سه این منابع طی سالیان دراز به صورت شفاهی، سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر نقل می شده است. اوستا را تنها موبدان می دانستند و بازگو می کردند، در حالی که روایت های پهلوانی و حماسی توسط گوسان ها به شعر و همراه با موسیقی بیان می شده است. در اواخر دوره اشکانی، ابتدا اوستا جمع آوری و به صورت مکتوب روی پوست گاو نوشته می شود. سپس روایت های اساطیری، پهلوانی و تاریخی که در طول ۴۷۰ سال پادشاهی ساسانی، به هم آمیخته و در هم تنیده شده اند، در خداینامک ها گردآوری و تدوین می شود. چند صد سال بعد، یعنی در قرن چهارم هجری، هنگامی که خلافت عباسی در بغداد ضعیف می شود، درخراسان و شمال شرق ایران و ماوراء النهر، نوعی استقلال محلی بوجود می آید و زبان فارسی مشروعیت پیدا می کند. در چنین شرایطی، سپهسالار خراسان به فکر می افتد که داستان های پراکنده و تاریخ گسسته ایران را جمع آوری کند. پس، از چهار کاتب زرتشتی دعوت می کند تا به توس بیایند و خداینامک جدیدی را که بعد ها به نام او خداینامک ابومنصوری نام یافت، به نثر بنویسند.
این کتاب منبع اصلی فردوسی بوده است.
🔺در شاهنامه، اسطوره، حماسه و تاریخ، یا به بیان دیگر افسانه، داستان و واقعیت، در هم تنیده اند. شاهنامه به منزله اثری ادبی، حماسه ای است که در آن سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی باز شناخته می شود:
ـ بخش اساطیری (از نخستین پادشاه تا جمشید، ضحاک و فریدون، افراسیاب و کیخسرو، زرتشت واسفندیار)
ـ بخش پهلوانی یا حماسی ( از فریدون تا بهمن)
ـ بخش تاریخی ( از اسکندر تا یزدگرد)
البته این بخش بندی اجمالی و تقریبی است و گاه مرز روشنی، به ویژه میان دو بخش نخستین که نام آورانی چون فریدون و افراسیاب و کیخسرو نقش پردازان آنند، وجود ندارد.
#اسطوره #ادبیات #شاهنامه #شاهرخ_مسكوب
@derakhte_honar
📚کلاس شاهنامه، شاهرخ مسکوب
گفتار دو - زمان
(بخش یک)
🔵کتاب «ارمغان مور، جستاری در شاهنامه» که این کلاس ها بازتابی از آن است و خواندنش برای کسانی که این گفتارها را دنبال می کنند بسیار روشن کننده است، از پنج بخش تشکیل می شود: زمان، آفرینش، تاریخ، جهانداری و سخن. اما بنا به گفته خود مؤلف در پیشگفتار آن، رشته پنهانی که همه این فصل ها را به هم می پیوندد، زمان است. دریافت از زمان در تمام ساحت های اندیشه ایرانی: زمان اکرانه و زمان کرانمند، نقش زمان در اسطوره آفرینش، زمان اساطیری، زمان پهلوانی، زمان تاریخی و غیره.
🔸آنچه در شاهنامه آمده و در گیتی می گذرد بازتابی است از آنچه در اوستا آمده و در مینو می گذرد.
🔸در اسطوره آفرینش، اهورا مزدا گیتی را آفرید و برای پیروزی در کارزار کیهانی علیه اهریمن، زمان کرانمند را اندیشید. دورانی نه هزار ساله که به سه دوره هر کدام سه هزار ساله تقسیم می شود. اگر این زمان نمی بود، عمر اهریمن نیز به سر نمی رسید. در این نبرد، زمان نیز چون انسان، به یاری اهورامزدا می آید تا او را بر اهریمن پیروز سازد. پس به یاری زمان و در زمان است که اهورا مزدا خدا می شود. خدایی که نه تنها آگاه مطلق است بلکه در پایان زمان توانای مطلق نیز خواهد بود.
🔸در فرگرد ۲ وندیداد، اهورا مزدا نخست با جمشید گفتگو می کند و فرا می خواندش به رواج دین بهی. اما جمشید از این رسالت سر باز می زند. او تنها عهده دار سامان دادن به گیتی می شود، سه بار جهان را فراخ می کند و ورجمکرد را می سازد.
🔸در شاهنامه، زمان با جمشید، بزرگ ترین پادشاه اساطیری ما، صورتمند می شود. او که پادشاهی تمدن ساز است، به ساخت و پرداخت جهان و زندگی آدمیان می پردازد و سه گروه اجتماعی بزرگ را بنا می گذارد. او حتی دیوها را هم به زیر فرمان خود در می آورد و آنها را وا می دارد تا دیوارها و کاخ ها و ایوان های دور از گزند برافرازند. در روزگار جمشید نه درد و رنج و بیماری هست و نه مرگ. روزی که جمشید به تخت می نشیند و بر دوش دیوان بر آسمان دست می یابد، نخستین روز بهار است. پس او آن روز را روز نو می نامد و جشن می گیرد. نوروز یا روز هرمز از ماه فرودین. با نامگذاری این روز، آگاهی به زمان پیدا می شود. بدین ترتیب مردی که مکان را ساخت و پرداخت، زمان را نیز سروسامان داد. پس او پادشاه زمان و مکان است، اما خدا نیست، انسان است. به همین خاطر هم دچار غرور و آز می شود و منی می کند و به گیتی جز از خویشتن را نمی بیند. اینست که فر ایزدی از او روی گردان می شود و کار برمی گردد و شکست به بارمی آید. فرجام کار جمشید، پیروزی ضحاک است.
#اسطوره #ادبیات #شاهنامه #شاهرخ_مسكوب
@derakhte_honar
گفتار دو - زمان
(بخش یک)
🔵کتاب «ارمغان مور، جستاری در شاهنامه» که این کلاس ها بازتابی از آن است و خواندنش برای کسانی که این گفتارها را دنبال می کنند بسیار روشن کننده است، از پنج بخش تشکیل می شود: زمان، آفرینش، تاریخ، جهانداری و سخن. اما بنا به گفته خود مؤلف در پیشگفتار آن، رشته پنهانی که همه این فصل ها را به هم می پیوندد، زمان است. دریافت از زمان در تمام ساحت های اندیشه ایرانی: زمان اکرانه و زمان کرانمند، نقش زمان در اسطوره آفرینش، زمان اساطیری، زمان پهلوانی، زمان تاریخی و غیره.
🔸آنچه در شاهنامه آمده و در گیتی می گذرد بازتابی است از آنچه در اوستا آمده و در مینو می گذرد.
🔸در اسطوره آفرینش، اهورا مزدا گیتی را آفرید و برای پیروزی در کارزار کیهانی علیه اهریمن، زمان کرانمند را اندیشید. دورانی نه هزار ساله که به سه دوره هر کدام سه هزار ساله تقسیم می شود. اگر این زمان نمی بود، عمر اهریمن نیز به سر نمی رسید. در این نبرد، زمان نیز چون انسان، به یاری اهورامزدا می آید تا او را بر اهریمن پیروز سازد. پس به یاری زمان و در زمان است که اهورا مزدا خدا می شود. خدایی که نه تنها آگاه مطلق است بلکه در پایان زمان توانای مطلق نیز خواهد بود.
🔸در فرگرد ۲ وندیداد، اهورا مزدا نخست با جمشید گفتگو می کند و فرا می خواندش به رواج دین بهی. اما جمشید از این رسالت سر باز می زند. او تنها عهده دار سامان دادن به گیتی می شود، سه بار جهان را فراخ می کند و ورجمکرد را می سازد.
🔸در شاهنامه، زمان با جمشید، بزرگ ترین پادشاه اساطیری ما، صورتمند می شود. او که پادشاهی تمدن ساز است، به ساخت و پرداخت جهان و زندگی آدمیان می پردازد و سه گروه اجتماعی بزرگ را بنا می گذارد. او حتی دیوها را هم به زیر فرمان خود در می آورد و آنها را وا می دارد تا دیوارها و کاخ ها و ایوان های دور از گزند برافرازند. در روزگار جمشید نه درد و رنج و بیماری هست و نه مرگ. روزی که جمشید به تخت می نشیند و بر دوش دیوان بر آسمان دست می یابد، نخستین روز بهار است. پس او آن روز را روز نو می نامد و جشن می گیرد. نوروز یا روز هرمز از ماه فرودین. با نامگذاری این روز، آگاهی به زمان پیدا می شود. بدین ترتیب مردی که مکان را ساخت و پرداخت، زمان را نیز سروسامان داد. پس او پادشاه زمان و مکان است، اما خدا نیست، انسان است. به همین خاطر هم دچار غرور و آز می شود و منی می کند و به گیتی جز از خویشتن را نمی بیند. اینست که فر ایزدی از او روی گردان می شود و کار برمی گردد و شکست به بارمی آید. فرجام کار جمشید، پیروزی ضحاک است.
#اسطوره #ادبیات #شاهنامه #شاهرخ_مسكوب
@derakhte_honar
کلاس شاهنامه، شاهرخ مسکوب
گفتار سه - تاریخ
(بخش یک)
شاهنامه چهار صد سال پس از فروریختن ساسانیان و شکست ایرانیان از عرب ها سروده شد، زمانی که وجدان تاریخی ایرانیان دوباره برانگیخته شده بود. در این کتاب تاریخ ایران که در گذشته یکبار به دست پادشاهی چون اردشیر پی ریزی شده بود، این بار به دست شاعری چون فردوسی از نو سامان یافت.
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
بر این نامه بر عمرها بگذرد
همی خواندش هر که دارد خرد
دراین سه بیت شعر، شاعر به خوبی از درک خود از کار بزرگی که در پیش دارد، پرده بر می دارد: نقشه داشتن، شالوده ریختن، برافراشتن کاخی بلند و بی گزند از باد و باران. پی افکندن در نظم، خود نظام و سامان دادن است به آنچه تا پیش از آن در نثر پراکنده و گسیخته بوده است. پناهگاهی در زبان دور از گزند زمان!
آنچه از روزگاران پیشین به دست فردوسی رسیده بود، خداینامک ها از جمله خداینامک ابومنصوری بود که توسط چهار کاتب زردشتی به نثر گردآوری و نوشته شده بود. فردوسی پاره ای از داستان ها را بر گزید و پاره ای دیگر را به کنار نهاد، و البته قصه هایی چون رستم و سهراب، بیژن و منیژه و اکوان دیو را نیز که از منابع دیگر گرفته بود، وارد کتاب کرد.
بازمانده ادبیات پهلوی نشان می دهد که در روزگار ساسانیان، یعنی دوران تکوین و تدوین خداینامک ها، اسطوره و اندیشه زروانی با آداب و آیین های زردشتی در آمیخته بوده است. در اسطوره های ایرانی (خواه زروانی و خواه زردشتی) جهان آغاز و انجام و پایانی دارد. در شاهنامه تاریخ گیتی بازتابی است از تاریخ مینو، زمین از راه آسمان و واقعیت از راه اسطوره در تصور نقش می بندد. مسیر این تاریخ گرته برداری از تاریخی است که در عالم بالا اتفاق می افتد. زروان با زادن دو پسر، اهورامزدا و اهریمن، طرح ۹۰۰۰ ساله سرنوشت کیهان را می ریزد و فریدون نیز با تقسیم جهان میان پسران خود، طرح تاریخ ایران و توران (و روم) را! زروان خواهان اهریمن و نبردش با هرمزد نبود، فریدون نیز دشمنی سلم و تور با ایرج را بر نمی تافت. دشمنی ای که منجر به کشته شدن یک برادر بدست دو برادر دیگر شد و این برادر کشی نقطه آغاز تاریخ حماسی ما بود ودر کارزار نبردهای دیرپای ایران و توران متبلور گشت. کارزاری که سراسر تاریخ حماسی ما را رقم می زند اما در هیچ مقطعی از آن رنگ نژادی ندارد، چون برادران همه فرزند یک پدر (فریدون) هستند و این تنها «آز» است که عامل اصلی تراژدی است.
#اسطوره #ادبیات #شاهنامه #شاهرخ_مسكوب
@derakhte_honar
گفتار سه - تاریخ
(بخش یک)
شاهنامه چهار صد سال پس از فروریختن ساسانیان و شکست ایرانیان از عرب ها سروده شد، زمانی که وجدان تاریخی ایرانیان دوباره برانگیخته شده بود. در این کتاب تاریخ ایران که در گذشته یکبار به دست پادشاهی چون اردشیر پی ریزی شده بود، این بار به دست شاعری چون فردوسی از نو سامان یافت.
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
بر این نامه بر عمرها بگذرد
همی خواندش هر که دارد خرد
دراین سه بیت شعر، شاعر به خوبی از درک خود از کار بزرگی که در پیش دارد، پرده بر می دارد: نقشه داشتن، شالوده ریختن، برافراشتن کاخی بلند و بی گزند از باد و باران. پی افکندن در نظم، خود نظام و سامان دادن است به آنچه تا پیش از آن در نثر پراکنده و گسیخته بوده است. پناهگاهی در زبان دور از گزند زمان!
آنچه از روزگاران پیشین به دست فردوسی رسیده بود، خداینامک ها از جمله خداینامک ابومنصوری بود که توسط چهار کاتب زردشتی به نثر گردآوری و نوشته شده بود. فردوسی پاره ای از داستان ها را بر گزید و پاره ای دیگر را به کنار نهاد، و البته قصه هایی چون رستم و سهراب، بیژن و منیژه و اکوان دیو را نیز که از منابع دیگر گرفته بود، وارد کتاب کرد.
بازمانده ادبیات پهلوی نشان می دهد که در روزگار ساسانیان، یعنی دوران تکوین و تدوین خداینامک ها، اسطوره و اندیشه زروانی با آداب و آیین های زردشتی در آمیخته بوده است. در اسطوره های ایرانی (خواه زروانی و خواه زردشتی) جهان آغاز و انجام و پایانی دارد. در شاهنامه تاریخ گیتی بازتابی است از تاریخ مینو، زمین از راه آسمان و واقعیت از راه اسطوره در تصور نقش می بندد. مسیر این تاریخ گرته برداری از تاریخی است که در عالم بالا اتفاق می افتد. زروان با زادن دو پسر، اهورامزدا و اهریمن، طرح ۹۰۰۰ ساله سرنوشت کیهان را می ریزد و فریدون نیز با تقسیم جهان میان پسران خود، طرح تاریخ ایران و توران (و روم) را! زروان خواهان اهریمن و نبردش با هرمزد نبود، فریدون نیز دشمنی سلم و تور با ایرج را بر نمی تافت. دشمنی ای که منجر به کشته شدن یک برادر بدست دو برادر دیگر شد و این برادر کشی نقطه آغاز تاریخ حماسی ما بود ودر کارزار نبردهای دیرپای ایران و توران متبلور گشت. کارزاری که سراسر تاریخ حماسی ما را رقم می زند اما در هیچ مقطعی از آن رنگ نژادی ندارد، چون برادران همه فرزند یک پدر (فریدون) هستند و این تنها «آز» است که عامل اصلی تراژدی است.
#اسطوره #ادبیات #شاهنامه #شاهرخ_مسكوب
@derakhte_honar
#به_فراخور_۲۴_اسفند 🔔🔔🔔
#بیست_و_چهارم_اسفند زادروز "اشو زرتشت" پیامبر راستی خجسته باد.
رواج دهندگان تقویم تازه ساز ۳۷۰۰ ساله که تنها به براوردهای ذبیح بهروز تکیه کرده اند غافلند که اساس کار او روی زمین سست بوده است: سالروز زرتشت در ششم فروردین: قراردادی و متاخر میباشد.
اینک که زادسپرم ترجمه شده، روز #انغران از اسپند ماه را نیز فرا دید داریم.
از سوی دیگر، بجز ذبیح بهروز، چند تن از اخترشماران که بسیار بیشتر از او با اوستا و نوشتارهای پهلوی، اشنایی داشتند، نیز به محاسبه زمان زرتشت پرداخته اند.
اینک با برخی از انها آشنا میشویم:
* «م. باهای کوکا» ( M. Bhai Kuka ) با بررسی «تیر یشت» اوستا، از دیدگاه نجومی چنین نتیجه میگیرد که قدمت زمان نگارش تیر یشت که بعد از زرتشت بوده است 5300 سال قبل از میلاد میباشد.
* «اردشیر خبردار» با محاسبات اخترشناسی در پیوند با «منطقت البروج» و تابش آفتاب بر زمین چنین! نتیجه گرفته که زمان «گاتها» 8500 سال پیش بوده است.
* «سپنسر» ( H. S. Spencer ) برابر بررسیهای خود که بر پایهی ستارهشناسی میباشد ، زمان زرتشت را 7129 سال پیش از مسیح یاد میکند. [زمان زرتشت ، جمشید کاووسجی کاتراک ، ترجمهی کیخسرو کشاورزی، سال 1373 ، صفحهی 25 و 70 تا 76 ]
* مطابق دلیل نجومی که آقای بهرام گور انکلسریا شفاهن اظهار داشته اند تاریخ ظهور زرتشت را میتوان به ۸۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تخمین زد. در حدود 71 سال و نیم نقطه اعتدالین یک درجه سیر قهقرایی می کند، به طوری که تقریبن در 2150 سال اعتدالین در برج سابق می افتد. به موجب اسناد پهلوی که دردست است در زمان زرتشت نقطه اعتدالین در برج ثور (گاو) بوده و کبیسه ی نوروز از زمستان شروع می شده و اکنون در برج حمل می باشد و کبیسه از 13 آوریل شروع می شود. پس از محاسبه دقیق نجومی به دست می آید که از زمان زرتشت تا میلاد مسیح 8600 سال می گذرد. [صادق هدایت: زند وهومن یسن، ص ۱۶]
* روی محاسبات نجومی بر اساس قولی از زادسپرم که در سده هشتم میلادی میزیسته است، «بهرام پاتاوالا» زمان زرتشت را ۶۳۱۲ ق.م ذکر میکند. [دیدی نو از دینی کهن، ص ۱۲۷]
#اسطوره #زرتشت #ايران #نجوم #تقويم
@derakhte_honar
#بیست_و_چهارم_اسفند زادروز "اشو زرتشت" پیامبر راستی خجسته باد.
رواج دهندگان تقویم تازه ساز ۳۷۰۰ ساله که تنها به براوردهای ذبیح بهروز تکیه کرده اند غافلند که اساس کار او روی زمین سست بوده است: سالروز زرتشت در ششم فروردین: قراردادی و متاخر میباشد.
اینک که زادسپرم ترجمه شده، روز #انغران از اسپند ماه را نیز فرا دید داریم.
از سوی دیگر، بجز ذبیح بهروز، چند تن از اخترشماران که بسیار بیشتر از او با اوستا و نوشتارهای پهلوی، اشنایی داشتند، نیز به محاسبه زمان زرتشت پرداخته اند.
اینک با برخی از انها آشنا میشویم:
* «م. باهای کوکا» ( M. Bhai Kuka ) با بررسی «تیر یشت» اوستا، از دیدگاه نجومی چنین نتیجه میگیرد که قدمت زمان نگارش تیر یشت که بعد از زرتشت بوده است 5300 سال قبل از میلاد میباشد.
* «اردشیر خبردار» با محاسبات اخترشناسی در پیوند با «منطقت البروج» و تابش آفتاب بر زمین چنین! نتیجه گرفته که زمان «گاتها» 8500 سال پیش بوده است.
* «سپنسر» ( H. S. Spencer ) برابر بررسیهای خود که بر پایهی ستارهشناسی میباشد ، زمان زرتشت را 7129 سال پیش از مسیح یاد میکند. [زمان زرتشت ، جمشید کاووسجی کاتراک ، ترجمهی کیخسرو کشاورزی، سال 1373 ، صفحهی 25 و 70 تا 76 ]
* مطابق دلیل نجومی که آقای بهرام گور انکلسریا شفاهن اظهار داشته اند تاریخ ظهور زرتشت را میتوان به ۸۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تخمین زد. در حدود 71 سال و نیم نقطه اعتدالین یک درجه سیر قهقرایی می کند، به طوری که تقریبن در 2150 سال اعتدالین در برج سابق می افتد. به موجب اسناد پهلوی که دردست است در زمان زرتشت نقطه اعتدالین در برج ثور (گاو) بوده و کبیسه ی نوروز از زمستان شروع می شده و اکنون در برج حمل می باشد و کبیسه از 13 آوریل شروع می شود. پس از محاسبه دقیق نجومی به دست می آید که از زمان زرتشت تا میلاد مسیح 8600 سال می گذرد. [صادق هدایت: زند وهومن یسن، ص ۱۶]
* روی محاسبات نجومی بر اساس قولی از زادسپرم که در سده هشتم میلادی میزیسته است، «بهرام پاتاوالا» زمان زرتشت را ۶۳۱۲ ق.م ذکر میکند. [دیدی نو از دینی کهن، ص ۱۲۷]
#اسطوره #زرتشت #ايران #نجوم #تقويم
@derakhte_honar
نشریه درخت هنر-پاییز1400.pdf
11.8 MB
نشریه فرهنگی-هنری «درخت هنر» منتشر شد!
@derakhte_honar
(پاییز 1400)
🌳 #درخت_هنر منتشر شد!🌳
📚دومین شمارۀ نشریه فرهنگی-هنری #درخت_هنر (پاییز 1400)با مجوز انتشار الکترونیکی منتشر شد.
در این شماره به #داستان، #سینما، #عکاسی، #شعر، #نقاشی، #موسیقی ، #تاریخ، #اسطوره، #شاهنامه، #باستان_شناسی و #کتاب پرداخته ایم.
✅همراهان این شماره:
🔸امید فلاح
🔸میلاد رضایی خلیق
🔸هلنا روبرتیان
🔸عاطفه قلی پور
🔸الهام اسدی نیا
🔸مریم جواندشتی
🔸فاطمه نوشین
🔸نگین شهبازی
🔸الهام ناجی
🔸حسینعلی قبادی
🔸رضا سیدحسینی
🔸ماهور شیدایی
🔸 فلورا نعمتی
🔸سحر محمدی
🔸الناز بخشی پور
🔸آرمان کوچکی پیرکوهی
و گفتارهایی از "عین القضات همدانی"
———————————-
✅نشریه را از سایت، اینستاگرام و تلگرام #درخت_هنر @derakhte_honar دریافت نمائید.
http://derakhtehonar.blogfa.com/
✅با افتخار، پذیرای نظرات ارزشمند و مطالب گرانقدرتان هستیم. 🌹
#درخت_هنر #نشریه #فرهنگ #هنر #ادبیات #نشریه_فرهنگی_هنری
@derakhte_honar
(پاییز 1400)
🌳 #درخت_هنر منتشر شد!🌳
📚دومین شمارۀ نشریه فرهنگی-هنری #درخت_هنر (پاییز 1400)با مجوز انتشار الکترونیکی منتشر شد.
در این شماره به #داستان، #سینما، #عکاسی، #شعر، #نقاشی، #موسیقی ، #تاریخ، #اسطوره، #شاهنامه، #باستان_شناسی و #کتاب پرداخته ایم.
✅همراهان این شماره:
🔸امید فلاح
🔸میلاد رضایی خلیق
🔸هلنا روبرتیان
🔸عاطفه قلی پور
🔸الهام اسدی نیا
🔸مریم جواندشتی
🔸فاطمه نوشین
🔸نگین شهبازی
🔸الهام ناجی
🔸حسینعلی قبادی
🔸رضا سیدحسینی
🔸ماهور شیدایی
🔸 فلورا نعمتی
🔸سحر محمدی
🔸الناز بخشی پور
🔸آرمان کوچکی پیرکوهی
و گفتارهایی از "عین القضات همدانی"
———————————-
✅نشریه را از سایت، اینستاگرام و تلگرام #درخت_هنر @derakhte_honar دریافت نمائید.
http://derakhtehonar.blogfa.com/
✅با افتخار، پذیرای نظرات ارزشمند و مطالب گرانقدرتان هستیم. 🌹
#درخت_هنر #نشریه #فرهنگ #هنر #ادبیات #نشریه_فرهنگی_هنری