ڪلبہ‎‌‌‎‌‌شـ؏ـردلاویز
5.52K subscribers
870 photos
1 video
11 links
زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل" نوشت
تابدانند " عشق را باید فقط با "دل " نوشت

#رزگار_موکریان

@Delaviz_20
Download Telegram
آه! یک عالمه حرف است که باید بزنم
ولی انگار زبانم شده پامال دلم

مردم شهر! خدا حافظ‌تان من رفتم
کسی از کوچه‌ی غم آمده دنبال دلم


#نجمه_زارع
صبح  از گیسوی تو  بر دوش خود افکنده است
از هوای تو به انفاسِ نفیس آکنده است

از دو خورشیدی که زیر ابروان  داری چنین
عرش و فرش و کهکشان  تابنده است


#اکرم_نورانی
شمشادْ خرامان کن، و آهنگ گلستان کن
تا سرو بیاموزد، از قد تو دلجویی

تا غنچهٔ خندانت، دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا، از بهر که می‌رویی؟


#حافظ
طب جملهٔ عقل‌ها منقوش اوست
روی جمله دلبر‌ان روپوش اوست

روی در روی خود آر ای عشق‌کیش
نیست ای مفتون ترا جز خویش خویش


#مولانا
هم چراغ شب تاریک و سیاهم تو شدی
هم که خورشید سحرخیز پگاهم تو شدی

تا شد آغاز میان من و تو، قصهٔ عشـق
من شدم برکهٔ بی طاقت و ماهم تو شدی


#حسین_فروتن
هوا هوای عاشقی است وقتی هوای من تویی
دلی نماند برای من ، وقتی که دلدارم تویی

قبله ای عاشقانه ام سوی دو چشمان توست
امن ترين جای من ، تنگی آغوش توست


#امیر_پرهام
به دوشش گیسوان خوش دلپسند است
که این مخصوص آن قد بلند است

حمایل های گیسو، یار فایز
تو گویی جنگجویی با کمند است


#فایز_دشتی
گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات

گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا
شادی همه لطیفه گویان صلوات


#حافظ
درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت!
ای روزگار!سیلی محکم تری بزن...

شاید که جام بشکنم و توبه ای کنم
ای مرگ!قبل از این که بیایی دری بزن!


#سجاد_سامانی
عاشقان مست اند و ما دیوانه ایم
عارفان شمع اند و ما پروانه ایم

چون ندارم با خلایق الفتی
خلق پندارند ما دیوانه ایم


#مولانا
ای خَلسه‌ی عشق، مستیِ مانا تو
دور از منی و نفس نفس من با تو

هرچند هزار سال نوری تا تو...
من مانده‌ام و دو راه؛ یا تو، یا تو!


#کوروش_کوپی
کاش سیلی شود اشک تو، که ما را ببرد
که مرا با تو درآمیزد و زین‌جا ببرد

ترسم این سیل فنا، جا بگذارد ما را
یا جدایت بکند از من و تنها ببرد


#حسین_منزوی
برون زین گنبد در بسته پیدا کرده ام راهی
که از اندیشه برتر می پرد آه سحر گاهی

توای شاهین نشیمن درچمن کردی ازآن ترسم
هوای او ببال تو دهد پرواز کوتاهی


#اقبال_لاهوری
بنگر بدین درختان چون جمع نیک‌بختان
شادند ای بنفشه از غم چرا خمیدی

سوسن به غنچه گوید هر چند بسته چشمی
چشمت گشاده گردد کز بخت در مزیدی


#مولانا
ای در غم عشق تو من در هر دهن افسانه‌ای
گشتم غریق بحر غم در جستن دردانه‌ای

هرچند ببریدی ز من از تو طمع نبریده‌ام
جانی و ببریدن ز جان نتوان بهر افسانه‌ای


#جهان_ملک_خاتون
ای شمع رخسار ترا، تابی به هر کاشانه‌ای
وی زآفتاب روی تو، گنجی به هر ویرانه‌ای

گر عاشقی در کوی تو باید، من تنها بسم
نشنودی آخر جان من، کز خانه‌ای دیوانه‌ای


#امیر_شاهی
هر روز را به نام تو آغاز می کنم
هر لحظه با خیال تو پرواز می کنم

خوش می نوازدم نفس و رنگ و بوی عشق
وقتی که صبح پنجرہ را باز می کنم


#محسن_خانچی
ای بوسه‌ات شراب و از هر شراب خوش‌تر
ساقی اگر تو باشی، حالم خراب خوش‌تر

بی تو چه زندگانی؟ گر خود همه جوانی
ای با تو پیر گشتن، از هر شباب خوش‌تر


#حسین_منزوی
آن چشم مست بین که به شوخی و دلبری
قصد هلاک مردم هشیار می کند

ما روی کردہ از همه عالم به روی او
وآن سست عهد روی به دیوار می‌کند


#سعدی
در عشق تو چشمم از جهان دوخته باد
وز مهر تو جان چو مهر افروخته باد

در آتش سودای تو دل همچو سپند
در پیش تو بهر چشم بد سوخته باد


#ازرقی_هروی