توی ترمینال کاملا جو #بلوچی حاکمه. جناب راننده با قد بلند و سبیل های پر پشت و چفیه دور گردن بسته و لباس بلوچی هیبت خاصی داره. با عصبانیت بلیتم رو میگیره و با حرکت دست اشاره میکنه که برو بالا ! زن های بلوچ با چادر های مشکی و پوشیه بسته ردیف های جلو رو کاملا گرفتن. از پله ها که بالا میرم سراشون بلند میکنن و بهم خیره میشن. حق هم دارن، با این پیرهن بافتنی بنفش و کوله روی دوش آدم کاملا متفاوتی بحساب میام. حداقل خوبی قضیه اینه که جای صندلی شکسته تَکیم دقیقا کنار در عقب ولوی پا ب سن گذاشته ست و خیلی تو دید آدمها نیستم. پنجره رو نم بارون گرفته؛ هنوز از #نخل_ها خبری نیست.
پ.ن:
بارون هواتو داره . .
#سه_شنبه، ساعت دو بعد از ظهر در مسیرم ب سمت ایرانشهر
امضا: #میم_الف
@Dastane_Balouchestan
پ.ن:
بارون هواتو داره . .
#سه_شنبه، ساعت دو بعد از ظهر در مسیرم ب سمت ایرانشهر
امضا: #میم_الف
@Dastane_Balouchestan