♦️هشتمین #کرسیآزاداندیشی رسانهای با موضوع «دولت، #رسانهها و #اعتراضاتبنزینی» از ساعت ۱۳ تا ۱۵ #سهشنبه ۲۶ آذر در سالن غدیر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی برگزار میشود.
🔺در این کرسی #محمدخدادی، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر #اکبرنصراللهی، رییس دانشکده ارتباطات و رسانه،
دکتر #فرشادمهدیپور، سردبیر روزنامه صبحنو و
#علیمیرزاخانی، سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد این موضوع را بررسی و به سوالات خبرنگاران و حضار پاسخ میدهند.
✅⚘ورود خبرنگاران، دانشجویان و استادان دانشگاه آزاد است .
@Akbarnasrollahi
✅ @commac
🔺در این کرسی #محمدخدادی، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر #اکبرنصراللهی، رییس دانشکده ارتباطات و رسانه،
دکتر #فرشادمهدیپور، سردبیر روزنامه صبحنو و
#علیمیرزاخانی، سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد این موضوع را بررسی و به سوالات خبرنگاران و حضار پاسخ میدهند.
✅⚘ورود خبرنگاران، دانشجویان و استادان دانشگاه آزاد است .
@Akbarnasrollahi
✅ @commac
🔸کرونا و رسانه؛ نفی خوشبینی، ضرورتِ امید
▫️#پژمان_موسوی
اسفندِ ۹۸ برایمان همنشینِ دو واژه شده است: اضطراب و قرنطینه.
بعضیهامان که امکانش را داریم،تمام وقت در قرنطینه خانگی هستیم و بضیهامان هم که نمیتوانیم، تلاش میکنیم حضورمان خارج از خانه در حداقلیترین شکلِ خود باشد. «اضطراب» اما مشترک است، هم برای خانهنشینان،هم برای شاغلان، هم برای کادر درمانی و پرستاران، هم برای صاحبانِ مشاغلِ آزاد و هم برای مبتلایان.پرسشِ مهم این روزها اما این است که #روزنامهنگاران کجای این معادله قرار دارند؟ #رسانه چه نقش و جایگاهی در روزهای «اضطراب» و «قرنطینه» دارد و #روزنامهنگار چگونه میتواند از ملال و اندوهِ این روزها کم کند و چشماندازی روشن را در مقابل ترسیم نماید؟
به نظر میرسد پاسخ به هر سه این پرسشها، در یک تفاوتگذاری نهفته است، تفاوتی که #روزنامهنگاران و #رسانهها باید ابعاد آن را روشن کرده و تکلیفِ خود را با آنها روشن کنند: تفاوتِ میانِ «خوشبینی» و «امید».
پُر واضح است که آنچه این روزها برخی رسانههای رسمی در تلاشند از #کرونا و آینده آن در ایران برای مردم ترسیم کنند، همراه با چاشنی«خوشبینی» است؛همین هم هست که آن را باور پذیر نکرده و مردم را به سمت سایر مدیومهای #رسانهای هدایت کرده است. مردم در روزهای بحران، #قرنطینه و #اضطراب، بیشتر از سایر زمانها، روی #خبرها حساساند، آنها را از چند کانال دنبال میکنند و تلاش میکنند رسانههای یکسونگر را بایکوت کنند. در یک چنین شرایطی، کم اهمیت جلوه دادنِ کرونا، عادی نشان دادنِ شرایط و القای حسِ خوشبینیِ کاذب، نه تنها بلاهت، که خیانت است. مردم در زمانهی #بحران، توقع دارند رسانهها با آنها صادق باشند، جز #حقیقت را منتشر نکنند و تلاش نکنند با عادی نشان دادنِ شرایط، دامنهی بحران را ناخواسته افزایش دهند.
اما چه تفاوتی است بین «امید» و «خوشبینی»؟ چه فاکتوری، رسانهای که از امید میگوید را متفاوت از رسانهای میکند که خوشبینی را ترویج میکند؟ آیا به واقع فرقی هست بین این دو؟ حتما که تفاوت است بین این دو! تفاوتی از زمین تا آسمان. رسانه خوشبین، دنبالِ «عادی» نشان دادنِ اوضاع است، رسانهای که از امید میگوید اما نمیخواهد به دروغ شرایط را «عادی» نشان دهد؛ رسانه خوشبین تنها به دنبال انتشارِ اظهار نظرهای مقامات مسئول است، رسانهای که از امید میگوید اما کارشناسانِ مستقل را به خدمت میگیرد تا ابعاد بحران را از زوایای مختلف مورد ارزیابی و نقد قرار دهد؛ رسانه خوشبین، همهی واقعیت را با مخاطبِ خویش در میان نمیگذارد، رسانهای که از امید میگوید اما چیزی برای پنهان کردن از مخاطبش ندارد؛ رسانه خوشبین امیدِ کاذب میدهد، رسانهای که از امید میگوید اما با واقعبینی، راههای عبور از بحران را با #مخاطبِ خود در میان میگذارد...
به قولِ «هلن کلر»، امید، نادیده را میبیند، ناملموس را لمس میکند و ناممکن را ممکن میسازد. رسانهای که از امید میگوید هم با طرحِ درست، دقیق و همه جانبهی بحران، مردم را نسبت به آینده و روزهایِ پیشِ رو، امیدوار میکند بیآنکه روزهای پیشِ رو را الزاما نزدیک یا مسیر را بیخطر نشان دهد. رسانه یا روزنامهنگاری که از امید میگوید، میداند نباید حقیقت را مدیریت کند، باید حقیقت را بی کم و کاست با مردم در میان بگذارد و وضعیت را آنگونه که هست، تشریح کند. رسانه یا روزنامهنگاری که از امید میگوید، میداند رعایت #اصول_بهداشتی چه تاثیری در کنترل بیماری دارد، میداند باید به مخاطبانش هشدار بدهد که در خانه بمانند یا در صورتِ خروج از منزل، چگونه از خود در برابر #ویروس محافظت کنند، این دسته از رسانهها و روزنامهنگارانش اما وضعیت را در بحرانیترین شرایط هم یکسره تیره و تار نمیبیند چرا که میدانند نا امیدی، رخوت میآورد، بیانگیزگی میآورد، توان عبور از بحران را از آدمها سلب میکند و آنها را نسبت به «فردا» ناامید میسازد. رسانهای که از امید میگوید میداند دقیقا از چه چیزی سخن میگوید، میداند همین امید است که میتواند ما را به فردای بهتر برساند، به فردای سلامتی، به فردای عبور از بحران، به فردای بدون کرونا.
▫️روزنامه شرق - ۲۰ اسفند ۹۸
@younesshokrkhah
🆔 @commac
▫️#پژمان_موسوی
اسفندِ ۹۸ برایمان همنشینِ دو واژه شده است: اضطراب و قرنطینه.
بعضیهامان که امکانش را داریم،تمام وقت در قرنطینه خانگی هستیم و بضیهامان هم که نمیتوانیم، تلاش میکنیم حضورمان خارج از خانه در حداقلیترین شکلِ خود باشد. «اضطراب» اما مشترک است، هم برای خانهنشینان،هم برای شاغلان، هم برای کادر درمانی و پرستاران، هم برای صاحبانِ مشاغلِ آزاد و هم برای مبتلایان.پرسشِ مهم این روزها اما این است که #روزنامهنگاران کجای این معادله قرار دارند؟ #رسانه چه نقش و جایگاهی در روزهای «اضطراب» و «قرنطینه» دارد و #روزنامهنگار چگونه میتواند از ملال و اندوهِ این روزها کم کند و چشماندازی روشن را در مقابل ترسیم نماید؟
به نظر میرسد پاسخ به هر سه این پرسشها، در یک تفاوتگذاری نهفته است، تفاوتی که #روزنامهنگاران و #رسانهها باید ابعاد آن را روشن کرده و تکلیفِ خود را با آنها روشن کنند: تفاوتِ میانِ «خوشبینی» و «امید».
پُر واضح است که آنچه این روزها برخی رسانههای رسمی در تلاشند از #کرونا و آینده آن در ایران برای مردم ترسیم کنند، همراه با چاشنی«خوشبینی» است؛همین هم هست که آن را باور پذیر نکرده و مردم را به سمت سایر مدیومهای #رسانهای هدایت کرده است. مردم در روزهای بحران، #قرنطینه و #اضطراب، بیشتر از سایر زمانها، روی #خبرها حساساند، آنها را از چند کانال دنبال میکنند و تلاش میکنند رسانههای یکسونگر را بایکوت کنند. در یک چنین شرایطی، کم اهمیت جلوه دادنِ کرونا، عادی نشان دادنِ شرایط و القای حسِ خوشبینیِ کاذب، نه تنها بلاهت، که خیانت است. مردم در زمانهی #بحران، توقع دارند رسانهها با آنها صادق باشند، جز #حقیقت را منتشر نکنند و تلاش نکنند با عادی نشان دادنِ شرایط، دامنهی بحران را ناخواسته افزایش دهند.
اما چه تفاوتی است بین «امید» و «خوشبینی»؟ چه فاکتوری، رسانهای که از امید میگوید را متفاوت از رسانهای میکند که خوشبینی را ترویج میکند؟ آیا به واقع فرقی هست بین این دو؟ حتما که تفاوت است بین این دو! تفاوتی از زمین تا آسمان. رسانه خوشبین، دنبالِ «عادی» نشان دادنِ اوضاع است، رسانهای که از امید میگوید اما نمیخواهد به دروغ شرایط را «عادی» نشان دهد؛ رسانه خوشبین تنها به دنبال انتشارِ اظهار نظرهای مقامات مسئول است، رسانهای که از امید میگوید اما کارشناسانِ مستقل را به خدمت میگیرد تا ابعاد بحران را از زوایای مختلف مورد ارزیابی و نقد قرار دهد؛ رسانه خوشبین، همهی واقعیت را با مخاطبِ خویش در میان نمیگذارد، رسانهای که از امید میگوید اما چیزی برای پنهان کردن از مخاطبش ندارد؛ رسانه خوشبین امیدِ کاذب میدهد، رسانهای که از امید میگوید اما با واقعبینی، راههای عبور از بحران را با #مخاطبِ خود در میان میگذارد...
به قولِ «هلن کلر»، امید، نادیده را میبیند، ناملموس را لمس میکند و ناممکن را ممکن میسازد. رسانهای که از امید میگوید هم با طرحِ درست، دقیق و همه جانبهی بحران، مردم را نسبت به آینده و روزهایِ پیشِ رو، امیدوار میکند بیآنکه روزهای پیشِ رو را الزاما نزدیک یا مسیر را بیخطر نشان دهد. رسانه یا روزنامهنگاری که از امید میگوید، میداند نباید حقیقت را مدیریت کند، باید حقیقت را بی کم و کاست با مردم در میان بگذارد و وضعیت را آنگونه که هست، تشریح کند. رسانه یا روزنامهنگاری که از امید میگوید، میداند رعایت #اصول_بهداشتی چه تاثیری در کنترل بیماری دارد، میداند باید به مخاطبانش هشدار بدهد که در خانه بمانند یا در صورتِ خروج از منزل، چگونه از خود در برابر #ویروس محافظت کنند، این دسته از رسانهها و روزنامهنگارانش اما وضعیت را در بحرانیترین شرایط هم یکسره تیره و تار نمیبیند چرا که میدانند نا امیدی، رخوت میآورد، بیانگیزگی میآورد، توان عبور از بحران را از آدمها سلب میکند و آنها را نسبت به «فردا» ناامید میسازد. رسانهای که از امید میگوید میداند دقیقا از چه چیزی سخن میگوید، میداند همین امید است که میتواند ما را به فردای بهتر برساند، به فردای سلامتی، به فردای عبور از بحران، به فردای بدون کرونا.
▫️روزنامه شرق - ۲۰ اسفند ۹۸
@younesshokrkhah
🆔 @commac
🔸مردم،گرانی و آینده رسانههای مکتوب
#پژمان_موسوی
گرانی، جدیترین دغدغه امروزِ مردم ایران است؛ تقریبا روزی نیست که افزایش قیمت دلار، سکه، طلا، مسکن، خودرو و از همهی اینها مهمتر، ضروریاتِ زندگیِ مردم، خبرِ اول #رسانهها نباشد و #روزنامهها و #رسانههای_مکتوب از یک سو و شبکههای اجتماعی و #رسانههای_آنلاین از سوی دیگر، تحلیل، تفسیر یا خبری در این زمینه منتشر نکنند. فارغ از چرایی و چگونگی و ریشههای این گرانیِ هر دم افزون، آنچه تقریبا روی آن اتفاقنظر وجود دارد، تاثیر مستقیمِ گرانیها بر سبد خریدِ فرهنگی خانوار است؛ سبدی که در سالها و ماههای اخیر، هر روز کوچک و کوچکتر شده و وضعیت به جایی رسیده که دیگر چیزی از آن باقی نمانده است. در میانِ این سبد فرهنگی نیز، برخی بیشتر و برخی کمتر آسیب دیدهاند و در لیستِ بیشترین آسیبدیدگان و در صدرِ آن، بیشک روزنامهها، مجلات و سایر رسانههای مکتوب قرار دارند.
واقعیت اینجاست که روزنامهها و مجلات در ایران، از ابتدای فعالیتِ حرفهای خود تا به امروز، عموما یک مخاطبب مشخص داشتهاند: #طبقه_متوسط. همان طبقهای که در سالهای اخیر و با تلاطمها و تنشهای اقتصادی از یکسو و کاهش قدرت خرید خانوار از سوی دیگر،بیش از سایرِ طبقهها در معرضِ حذف و نابودی قرار گرفته است تا حدی که جامعهشناسان و مصلحان اجتماعی،با هشدار نسبت به عواقبِ حذف و کوچک شدنِ طبقه متوسط،چارهجویی برای تعیین تلکیفِ این «مسئله اجتماعی» را در صدرِ خواستههای خود قرار دادهاند.همین حذف و کوچک شدنِ طبقه متوسط در کنارِ چند عاملِ دیگر که جولانِ شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین در صدرِ آنهاست،رسانههای مکتوب را در تاریکترین دورانِ خود فرو برده است؛دورانی که نه توان و نه انگیزهای برای خریدِ روزنامهها و مجلات برای طبقه متوسط باقی نگذاشته است و اگر نبود دغدغههای فرهنگیِ چند هزارِ مخاطبِ جدی و پیگیرِ رسانههای مکتوب،طومارِ این رسانهها تاکنون باید پیچیده شده بود و جر چند نشریه که از بودجههای دولتی ارتزاق میکنند،چیزی به نام روزنامه و مجله باقی نمانده بود.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که در شرایطی که طبقه متوسط بیش از پیش تضعیف شده و قدرت خریدِ مردم در حد نیازهای معیشتی و ضروری پایین آمده است، آیا میتوان به آینده نشریات مکتوب امیدوار بود؟ آیا در شرایطی که ذکرش رفت، مردم ترجیح نمیدهند نیازهای خبری خود را از #رسانههای_آنلاین و #شبکههای_اجتماعی که دسترسی به آنها هزینهی کمتری برایشان دارد برآورده کنند؟ پاسخ به این پرسشها، البته که پیچیده، سخت و چند لایه است اما هیچ تحلیلی، چشماندازِ کوتاه مدت را بهبودِ وضعیتِ طبقه متوسط و افزایشِ سهمِ فرهنگ در سبدِ خریدِ خانوار پیشبینی نمیکند. پس چه باید کرد؟ آیا باید به کلی ناامید شد و دست از تلاش برداشت؟آیا هیچ نشانهای از بهبودِ اوضاع در حوزه نشریاتِ مکتوب به چشم نمیخورد؟ پاسخ به این پرسش هم مثبت است و هم منفی.مثبت است چرا که واقعیت، کاهشِ قدرتِ خریدِ فرهنگیِ خانوار، اولویتِ تامینِ نیازهای معیشتی بر نیازهای ثانویه و در نتیجه کاهشِ اقبال به خریدِ نشریاتِ مکتوب است.منفی است چرا که هنوز هم مخاطبانِ زیادی هستند که با وجودِ مشکلاتِ بسیارِ اقتصادی،مشتریِ پروپاقرص روزنامهها و مجلات هستند که اگر جز این بود، این همه مجلهی خوب و تعداد کمتری روزنامهی خوبی که این روزها منتشر میشوند، علیالقاعده بایستی بدون مخاطب مانده، فروخته نشده و در نتیجه تعطیل میشدند.اینکه هنوز هم نشریات خوب مکتوب دارند منتشر میشوند، یعنی مخاطبانی دارند که برایشان پول میدهند و توان خریدشان را دارند.البته این در کنارِ یارانه،آگهی، کمکهای داوطلبانه و سایرِ منابع درآمدی است که نشریات مکتوب بعضا در اختیار دارند اما واقعیت اینجاست که اگر نشریهای نفروشد، تعطیل میشود و اینکه هنوز کیوسکهای مطبوعاتی رونق اندکی دارند، یعنی مردمی هستند که برایشان پول میدهند و هر روز و هر ماه، مبلغی را برای سبد خرید فرهنگی خانوار کنار میگذارند.
این شعورِ برخاسته از دغدغه، تنها امید این روزهای اهالی نشریاتِ مکتوب است؛شعوری که بخشی از طبقهی متوسط و البته درصدِ کمتری از طبقهی بالا یا پایین، حامل آن هستند و به اهمیت فکر و فرهنگ در زندگی قائلند؛ اینکه گاه نیازهای مثلا ثانویه حتی میتواند مهمتر از نیازهای اولیه یا در عرض آن باشد و به هیچ روی نباید از آن روی برگرداند؛ این نگاه و دغدغه، وظیفهی سنگینی را بر دوش روزنامهنگاران و اهالی رسانههای مکتوب میگذارد، اینکه باید کار کرد، خوب کار کرد و محصول حرفهای و قابل دفاعی را برای آنها تولید کرد و این پیام را به آنها منتقل کرد که «شما به نشریات مکتوب،به روزنامهها و به مجلات نیاز دارید»؛ از آنها روی بر نگردانید.
▫️روزنامه شرق -۱۲ مهر ۹۹
↪️ @commac
#پژمان_موسوی
گرانی، جدیترین دغدغه امروزِ مردم ایران است؛ تقریبا روزی نیست که افزایش قیمت دلار، سکه، طلا، مسکن، خودرو و از همهی اینها مهمتر، ضروریاتِ زندگیِ مردم، خبرِ اول #رسانهها نباشد و #روزنامهها و #رسانههای_مکتوب از یک سو و شبکههای اجتماعی و #رسانههای_آنلاین از سوی دیگر، تحلیل، تفسیر یا خبری در این زمینه منتشر نکنند. فارغ از چرایی و چگونگی و ریشههای این گرانیِ هر دم افزون، آنچه تقریبا روی آن اتفاقنظر وجود دارد، تاثیر مستقیمِ گرانیها بر سبد خریدِ فرهنگی خانوار است؛ سبدی که در سالها و ماههای اخیر، هر روز کوچک و کوچکتر شده و وضعیت به جایی رسیده که دیگر چیزی از آن باقی نمانده است. در میانِ این سبد فرهنگی نیز، برخی بیشتر و برخی کمتر آسیب دیدهاند و در لیستِ بیشترین آسیبدیدگان و در صدرِ آن، بیشک روزنامهها، مجلات و سایر رسانههای مکتوب قرار دارند.
واقعیت اینجاست که روزنامهها و مجلات در ایران، از ابتدای فعالیتِ حرفهای خود تا به امروز، عموما یک مخاطبب مشخص داشتهاند: #طبقه_متوسط. همان طبقهای که در سالهای اخیر و با تلاطمها و تنشهای اقتصادی از یکسو و کاهش قدرت خرید خانوار از سوی دیگر،بیش از سایرِ طبقهها در معرضِ حذف و نابودی قرار گرفته است تا حدی که جامعهشناسان و مصلحان اجتماعی،با هشدار نسبت به عواقبِ حذف و کوچک شدنِ طبقه متوسط،چارهجویی برای تعیین تلکیفِ این «مسئله اجتماعی» را در صدرِ خواستههای خود قرار دادهاند.همین حذف و کوچک شدنِ طبقه متوسط در کنارِ چند عاملِ دیگر که جولانِ شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین در صدرِ آنهاست،رسانههای مکتوب را در تاریکترین دورانِ خود فرو برده است؛دورانی که نه توان و نه انگیزهای برای خریدِ روزنامهها و مجلات برای طبقه متوسط باقی نگذاشته است و اگر نبود دغدغههای فرهنگیِ چند هزارِ مخاطبِ جدی و پیگیرِ رسانههای مکتوب،طومارِ این رسانهها تاکنون باید پیچیده شده بود و جر چند نشریه که از بودجههای دولتی ارتزاق میکنند،چیزی به نام روزنامه و مجله باقی نمانده بود.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که در شرایطی که طبقه متوسط بیش از پیش تضعیف شده و قدرت خریدِ مردم در حد نیازهای معیشتی و ضروری پایین آمده است، آیا میتوان به آینده نشریات مکتوب امیدوار بود؟ آیا در شرایطی که ذکرش رفت، مردم ترجیح نمیدهند نیازهای خبری خود را از #رسانههای_آنلاین و #شبکههای_اجتماعی که دسترسی به آنها هزینهی کمتری برایشان دارد برآورده کنند؟ پاسخ به این پرسشها، البته که پیچیده، سخت و چند لایه است اما هیچ تحلیلی، چشماندازِ کوتاه مدت را بهبودِ وضعیتِ طبقه متوسط و افزایشِ سهمِ فرهنگ در سبدِ خریدِ خانوار پیشبینی نمیکند. پس چه باید کرد؟ آیا باید به کلی ناامید شد و دست از تلاش برداشت؟آیا هیچ نشانهای از بهبودِ اوضاع در حوزه نشریاتِ مکتوب به چشم نمیخورد؟ پاسخ به این پرسش هم مثبت است و هم منفی.مثبت است چرا که واقعیت، کاهشِ قدرتِ خریدِ فرهنگیِ خانوار، اولویتِ تامینِ نیازهای معیشتی بر نیازهای ثانویه و در نتیجه کاهشِ اقبال به خریدِ نشریاتِ مکتوب است.منفی است چرا که هنوز هم مخاطبانِ زیادی هستند که با وجودِ مشکلاتِ بسیارِ اقتصادی،مشتریِ پروپاقرص روزنامهها و مجلات هستند که اگر جز این بود، این همه مجلهی خوب و تعداد کمتری روزنامهی خوبی که این روزها منتشر میشوند، علیالقاعده بایستی بدون مخاطب مانده، فروخته نشده و در نتیجه تعطیل میشدند.اینکه هنوز هم نشریات خوب مکتوب دارند منتشر میشوند، یعنی مخاطبانی دارند که برایشان پول میدهند و توان خریدشان را دارند.البته این در کنارِ یارانه،آگهی، کمکهای داوطلبانه و سایرِ منابع درآمدی است که نشریات مکتوب بعضا در اختیار دارند اما واقعیت اینجاست که اگر نشریهای نفروشد، تعطیل میشود و اینکه هنوز کیوسکهای مطبوعاتی رونق اندکی دارند، یعنی مردمی هستند که برایشان پول میدهند و هر روز و هر ماه، مبلغی را برای سبد خرید فرهنگی خانوار کنار میگذارند.
این شعورِ برخاسته از دغدغه، تنها امید این روزهای اهالی نشریاتِ مکتوب است؛شعوری که بخشی از طبقهی متوسط و البته درصدِ کمتری از طبقهی بالا یا پایین، حامل آن هستند و به اهمیت فکر و فرهنگ در زندگی قائلند؛ اینکه گاه نیازهای مثلا ثانویه حتی میتواند مهمتر از نیازهای اولیه یا در عرض آن باشد و به هیچ روی نباید از آن روی برگرداند؛ این نگاه و دغدغه، وظیفهی سنگینی را بر دوش روزنامهنگاران و اهالی رسانههای مکتوب میگذارد، اینکه باید کار کرد، خوب کار کرد و محصول حرفهای و قابل دفاعی را برای آنها تولید کرد و این پیام را به آنها منتقل کرد که «شما به نشریات مکتوب،به روزنامهها و به مجلات نیاز دارید»؛ از آنها روی بر نگردانید.
▫️روزنامه شرق -۱۲ مهر ۹۹
↪️ @commac
دکتراکبرنصراللهی :
اخلاق ،گمشده جوامع امروزی و به ویژه رسانهها و رعایت آن مقدم بر سایر اصولاست
🔹 به اصول اخلاق رسانهای در #رسانهها به دلایل مختلف توجه کافی نشدهاست.
🔸شاید بیتوجهی به #اصول_اخلاقی در کشورهای دیگر خیلی محل ایراد نباشد ولی در ایران به دلیل اینکه هدف انقلاب اسلامی رعایت بیشتر اخلاق بود، انتظار می رود که مسئولان، رسانه ها و مردم بیشتر پایبند به اصول اخلاقی باشند.
🔹نادیده گرفتن اصولاخلاقی پیامدهای جبران ناپذیری دارد و #اعتماد مردم را کاهش میدهد.
🔸علاوه بر آن در شرایط تحریم و وضعیت معیشتی نامناسب مردم رعایت نکردن اصول اخلاقی مشکلات را تشدید میکند و باعث میشود تا جامعه فریب بخورد و نتواند در موقعیت های مختلف تصمیم های درستی بگیرند.
🔸 #عدالت، #تعدد_گفتمانی ، احترام به عقاید دیگران ، انتشار اخبار متضاد با منافع رسانه ، #پاسخگویی ، پرهیز از پیشداوری از جمله #کدهایاخلاقی است که رعایت آن بیش از هر زمانی ضروری است .
✅بیشتر در #شفقنا بخوانید👇
https://b2n.ir/650974
↪️ @commac
اخلاق ،گمشده جوامع امروزی و به ویژه رسانهها و رعایت آن مقدم بر سایر اصولاست
🔹 به اصول اخلاق رسانهای در #رسانهها به دلایل مختلف توجه کافی نشدهاست.
🔸شاید بیتوجهی به #اصول_اخلاقی در کشورهای دیگر خیلی محل ایراد نباشد ولی در ایران به دلیل اینکه هدف انقلاب اسلامی رعایت بیشتر اخلاق بود، انتظار می رود که مسئولان، رسانه ها و مردم بیشتر پایبند به اصول اخلاقی باشند.
🔹نادیده گرفتن اصولاخلاقی پیامدهای جبران ناپذیری دارد و #اعتماد مردم را کاهش میدهد.
🔸علاوه بر آن در شرایط تحریم و وضعیت معیشتی نامناسب مردم رعایت نکردن اصول اخلاقی مشکلات را تشدید میکند و باعث میشود تا جامعه فریب بخورد و نتواند در موقعیت های مختلف تصمیم های درستی بگیرند.
🔸 #عدالت، #تعدد_گفتمانی ، احترام به عقاید دیگران ، انتشار اخبار متضاد با منافع رسانه ، #پاسخگویی ، پرهیز از پیشداوری از جمله #کدهایاخلاقی است که رعایت آن بیش از هر زمانی ضروری است .
✅بیشتر در #شفقنا بخوانید👇
https://b2n.ir/650974
↪️ @commac
📚 بزودی منتشر میشود
جدال شهروندان با خبرنگاران در ایران
📚«شهروندان در برابر خبرنگاران؛ دروازهبانیخبر در شبکههایاجتماعی»، عنوان کتاب جدید دکتر اکبر نصراللهی و روح الله انصاری است که بزودی انتشارات مرکز مطالعات و برنامهریزی رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي آن را منتشر میکند.
📚این كتاب که حاصل پژوهش نویسندگان از سال ۱۳۹۷ در محیط رسانههای رسمی و شبکههایاجتماعی ایران است، نخستین بار به بررسی و کشف جریانهای خبری ویروسی (وایرال) در فضای رسانهای ایران پرداخته و مدل «دروازهبانی دینامیک» را برای سیستم دروازهبانی رسانههای رسمی ایران در شبکههای اجتماعی پیشنهاد داده است.
📚از مباحث مهم این کتاب، "نظریه تاثیر فضای مجازی" در تحولات ایران و همچنین مطالعهای تاثیر فیلترینگ بر جریان خبری فارسی زبان است.
#کتاب_جدید #فضای_مجازی #شبکههای_اجتماعی #اخبار_ویروسی #شهروند_خبرنگار #رسانهها
#دکتراکبرنصراللهی👇
اینستاگرام |توئیتر |تلگرام
🅰️ @dr.akbarnasrollahi
♻️ @commac
جدال شهروندان با خبرنگاران در ایران
📚«شهروندان در برابر خبرنگاران؛ دروازهبانیخبر در شبکههایاجتماعی»، عنوان کتاب جدید دکتر اکبر نصراللهی و روح الله انصاری است که بزودی انتشارات مرکز مطالعات و برنامهریزی رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي آن را منتشر میکند.
📚این كتاب که حاصل پژوهش نویسندگان از سال ۱۳۹۷ در محیط رسانههای رسمی و شبکههایاجتماعی ایران است، نخستین بار به بررسی و کشف جریانهای خبری ویروسی (وایرال) در فضای رسانهای ایران پرداخته و مدل «دروازهبانی دینامیک» را برای سیستم دروازهبانی رسانههای رسمی ایران در شبکههای اجتماعی پیشنهاد داده است.
📚از مباحث مهم این کتاب، "نظریه تاثیر فضای مجازی" در تحولات ایران و همچنین مطالعهای تاثیر فیلترینگ بر جریان خبری فارسی زبان است.
#کتاب_جدید #فضای_مجازی #شبکههای_اجتماعی #اخبار_ویروسی #شهروند_خبرنگار #رسانهها
#دکتراکبرنصراللهی👇
اینستاگرام |توئیتر |تلگرام
🅰️ @dr.akbarnasrollahi
♻️ @commac