روز ۱۴۲: مزمور ۵۹
جان کلون
«ایشان را مکُش، ای یَهُوَه، ای سپر ما، مبادا قوم من فراموش کنند! بلکه ایشان را به قوت خویش متفرّق ساز و سرنگون فرما.»
داوود بهدرستی این نکته را با خود در میان میگذارد، تا صبری در دلش پدید آید. ما معمولاً چون میبینیم که خدا دشمنانمان را فوراً نابود نکرده است، میپنداریم که آنها بهکلی از دست عدالت الاهی گریختهاند؛ و بهدرستی باور نمیکنیم که اگر کسی تدریجی و آهسته نابود شود، این نیز نوعی کیفر باشد. درست است که اگر چشمان ما کور نبود، در نابودی ناگهانی شریران، نمایش روشنی از مجازات الاهی میدیدیم؛ اما این نوع وقایع غالباً بهسرعت از یادها میرود. پس داوود بهدرستی چنین درخواستی دارد که این منظره، پیوسته تکرار شود تا آگاهی از داوریهای خدا ژرفتر در دلهای ما حک گردد. اگر شریران در لحظهای نابود میشدند، یاد آن رویداد شاید بهزودی محو میگشت.
در اینجا نیز بهطور ضمنی سرزنشی است نسبت به قوم اسرائیل، بهسبب آنکه نتوانستند از داوریهای آشکار خدا بهرهمند شوند. اما این گناه، در زمان ما نیز بهوفور دیده میشود. آن داوریهایی که چنان آشکارند که هر کسی بدون بستن چشمانش میتواند آنها را ببیند، ما با گناه خود آنها را به فراموشی میسپاریم؛ و ازاینرو، لازم است که هر روز ما را به آن صحنۀ نمایش کشانند، جاییکه ناچار شویم دست خدا را ببینیم.
«اما من از قوت تو خواهم سرایید، و بامدادان از رحمت تو خواهم گفت؛ زیرا که تو برج استوار منی، و پناهگاه من در روز تنگی.»
داوود این حقیقت را با وضوح بیشتری بیان میکند، که نجات خود را بهکلی مدیون خداست. خدا قوت شریران را در دست دارد، تا آن را مهار کرده، فرو نشاند، و نشان دهد که هر قدرتی که ایشان به آن مینازند، بیهوده و فریبنده است. اما قوم خود را، او محافظت و تقویت میکند تا از افتادن محفوظ بمانند، و این نیرو را از ذات خویش به آنان عطا میکند.
در بخش پیشین این مزمور، داوود با تأمل بر اینکه شائول چنان تحت سلطۀ نهانی مشیت خداست که بدون اجازۀ او نمیتواند حتی انگشتی تکان دهد، بهخاطر ایمنیاش به خود تبریک گفته بود. اکنون، با آنکه خود را ناتوان میداند، اعلام میدارد که دلیلی محکم برای سرودن حمد دارد—چنانکه یعقوب رسول نیز الهامیافته میفرماید که «هر که شاد است، سرودهای روحانی بخواند» (یعقوب ۵:۱۳).
جان کلون
«ایشان را مکُش، ای یَهُوَه، ای سپر ما، مبادا قوم من فراموش کنند! بلکه ایشان را به قوت خویش متفرّق ساز و سرنگون فرما.»
داوود بهدرستی این نکته را با خود در میان میگذارد، تا صبری در دلش پدید آید. ما معمولاً چون میبینیم که خدا دشمنانمان را فوراً نابود نکرده است، میپنداریم که آنها بهکلی از دست عدالت الاهی گریختهاند؛ و بهدرستی باور نمیکنیم که اگر کسی تدریجی و آهسته نابود شود، این نیز نوعی کیفر باشد. درست است که اگر چشمان ما کور نبود، در نابودی ناگهانی شریران، نمایش روشنی از مجازات الاهی میدیدیم؛ اما این نوع وقایع غالباً بهسرعت از یادها میرود. پس داوود بهدرستی چنین درخواستی دارد که این منظره، پیوسته تکرار شود تا آگاهی از داوریهای خدا ژرفتر در دلهای ما حک گردد. اگر شریران در لحظهای نابود میشدند، یاد آن رویداد شاید بهزودی محو میگشت.
در اینجا نیز بهطور ضمنی سرزنشی است نسبت به قوم اسرائیل، بهسبب آنکه نتوانستند از داوریهای آشکار خدا بهرهمند شوند. اما این گناه، در زمان ما نیز بهوفور دیده میشود. آن داوریهایی که چنان آشکارند که هر کسی بدون بستن چشمانش میتواند آنها را ببیند، ما با گناه خود آنها را به فراموشی میسپاریم؛ و ازاینرو، لازم است که هر روز ما را به آن صحنۀ نمایش کشانند، جاییکه ناچار شویم دست خدا را ببینیم.
«اما من از قوت تو خواهم سرایید، و بامدادان از رحمت تو خواهم گفت؛ زیرا که تو برج استوار منی، و پناهگاه من در روز تنگی.»
داوود این حقیقت را با وضوح بیشتری بیان میکند، که نجات خود را بهکلی مدیون خداست. خدا قوت شریران را در دست دارد، تا آن را مهار کرده، فرو نشاند، و نشان دهد که هر قدرتی که ایشان به آن مینازند، بیهوده و فریبنده است. اما قوم خود را، او محافظت و تقویت میکند تا از افتادن محفوظ بمانند، و این نیرو را از ذات خویش به آنان عطا میکند.
در بخش پیشین این مزمور، داوود با تأمل بر اینکه شائول چنان تحت سلطۀ نهانی مشیت خداست که بدون اجازۀ او نمیتواند حتی انگشتی تکان دهد، بهخاطر ایمنیاش به خود تبریک گفته بود. اکنون، با آنکه خود را ناتوان میداند، اعلام میدارد که دلیلی محکم برای سرودن حمد دارد—چنانکه یعقوب رسول نیز الهامیافته میفرماید که «هر که شاد است، سرودهای روحانی بخواند» (یعقوب ۵:۱۳).
فایل تصویری موعظه شماره ۴۲ به پیدایش
خاصیت ایمان سخاوتمند
https://www.youtube.com/watch?v=vwvt7ZG7FO8&t=581s
خاصیت ایمان سخاوتمند
https://www.youtube.com/watch?v=vwvt7ZG7FO8&t=581s
YouTube
موعظه تشریحی کتاب مقدس - ایمانِ سخاوتمند
موعظه تشریحی کتاب مقدس - ایمانِ سخاوتمند
ایمانِ سخاوتمند (پیدایش ۱:۱۳-۱۸)
موعظه ۴۲
واعظ مانی محمدی
ایمانِ سخاوتمند (پیدایش ۱:۱۳-۱۸)
موعظه ۴۲
واعظ مانی محمدی
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طالع بینی، فالگیری در تلویزیون محبت
آیا اعتراض ما به فساد سیستماتیک در شبکه های تلویزیونی نشانه ی تند رو بودن ما است؟
این فالگیری و طالع بینی در شبکه تلویزیونی محبت که ادعای مسیحی بودن دارد یک دهن کجی بزرگ به «مسیح و پیامش» نمی باشد؟
هرمز شریعت خواب تعبیر میکند و محبت طالع بینی راه انداخته و منتقدینی چون ما در جامعه مسیحیت طرد می شوند.
باشد تا مسیح و تاریخ بین ما قضاوت بکند.
آیا اعتراض ما به فساد سیستماتیک در شبکه های تلویزیونی نشانه ی تند رو بودن ما است؟
این فالگیری و طالع بینی در شبکه تلویزیونی محبت که ادعای مسیحی بودن دارد یک دهن کجی بزرگ به «مسیح و پیامش» نمی باشد؟
هرمز شریعت خواب تعبیر میکند و محبت طالع بینی راه انداخته و منتقدینی چون ما در جامعه مسیحیت طرد می شوند.
باشد تا مسیح و تاریخ بین ما قضاوت بکند.
👍14🙏2🤝2❤1
روز ۱۴۳: مزمور ۶۰
جان کلون
«در تنگی، ما را یاری ده، زیرا یاری انسان باطل است.»
داوود بار دیگر به تمرین دعا بازمیگردد، یا بهتر بگوییم، بهواسطۀ اطمینانی که از امید در دل داشت، بهطور طبیعی به دعا کشیده میشود—چنانکه پیشتر دیدیم. او این یقین را ابراز میکند که اگر خدا مدد خود را بگستراند، همان کمکِ الاهی بهتنهایی کفایت میکند، حتی اگر از هیچ منبع دیگری یاری نرسد. گویی چنین میگوید: «ای خدا، وقتی اراده کنی که قدرت خود را آشکار سازی، نیازی به هیچ یاور دیگر نداری؛ و ازاینرو، وقتی یقین یابیم که از لطف تو برخورداریم، دیگر دلیلی ندارد که به یاری انسان چشم بدوزیم. تمام منابع زمینی، در برابر درخشش قدرت تو رنگ میبازند.»
چرا تقریباً همیشه چنین است که انسانها یا در عزم خود سست میشوند، یا دل به امیدهایی بسته میدارند که بیهودهاند، زیرا منشأ آنها خدا نیست؟ پاسخ این است که ایشان درک درستی از آن نجاتی ندارند که خدا قادر است عطا کند—نجاتی که خود بهتنهایی بسنده است، و بدون آن، هر گونه پشتیبانی زمینی بیفایده خواهد بود.
خدا ممکن است در حفظ و رهایی ما از ابزارهای انسانی استفاده کند، اما این حق را برای خود نگاه داشته که نجاتدهنده باشد، و هرگز اجازه نمیدهد که انسانها جلال او را بربایند. نجاتی که از طریق انسان به ما میرسد، باید بهدرستی به خدا نسبت داده شود.
آنچه داوود میخواهد بگوید این است که هر امیدی که منشأ آن خدا نباشد، بیارزش و باطل است. و برای تأیید این دیدگاه، در آخرین آیهٔ مزمور اعلام میدارد که همانگونه که بدون خدا هیچ نمیتوانیم کرد، بههمانگونه با او بر همهچیز قادر خواهیم بود.
«از راه خدا، دلیرانه عمل خواهیم کرد؛ زیرا اوست که دشمنان ما را پایمال خواهد کرد.»
اگر خدا لطف خود را بازگیرد، هر قدرتی که در انسان فرض گرفته میشود، بهسرعت فرو خواهد ریخت؛ اما آنانکه تمام کفایتشان از خداست، با شجاعتی الهی برای غلبه بر هر دشواری مجهز میشوند. حتی در رویارویی با مخلوقاتی چون خودمان نیز، ما مجاز نیستیم که جلال پیروزی را با خدا تقسیم کنیم؛ و آیا گناه بزرگتری نیست اگر کسی ارادۀ آزاد خود را در برابر فیض الهی قرار دهد و بگوید که او در امر نجات جاودان، بهاندازۀ خدا در کار بوده است؟
کسانیکه کوچکترین ذرهای از قدرت را جدای از خدا به خود نسبت میدهند، در نهایت خود را با غرور خویش نابود میسازند.
جان کلون
«در تنگی، ما را یاری ده، زیرا یاری انسان باطل است.»
داوود بار دیگر به تمرین دعا بازمیگردد، یا بهتر بگوییم، بهواسطۀ اطمینانی که از امید در دل داشت، بهطور طبیعی به دعا کشیده میشود—چنانکه پیشتر دیدیم. او این یقین را ابراز میکند که اگر خدا مدد خود را بگستراند، همان کمکِ الاهی بهتنهایی کفایت میکند، حتی اگر از هیچ منبع دیگری یاری نرسد. گویی چنین میگوید: «ای خدا، وقتی اراده کنی که قدرت خود را آشکار سازی، نیازی به هیچ یاور دیگر نداری؛ و ازاینرو، وقتی یقین یابیم که از لطف تو برخورداریم، دیگر دلیلی ندارد که به یاری انسان چشم بدوزیم. تمام منابع زمینی، در برابر درخشش قدرت تو رنگ میبازند.»
چرا تقریباً همیشه چنین است که انسانها یا در عزم خود سست میشوند، یا دل به امیدهایی بسته میدارند که بیهودهاند، زیرا منشأ آنها خدا نیست؟ پاسخ این است که ایشان درک درستی از آن نجاتی ندارند که خدا قادر است عطا کند—نجاتی که خود بهتنهایی بسنده است، و بدون آن، هر گونه پشتیبانی زمینی بیفایده خواهد بود.
خدا ممکن است در حفظ و رهایی ما از ابزارهای انسانی استفاده کند، اما این حق را برای خود نگاه داشته که نجاتدهنده باشد، و هرگز اجازه نمیدهد که انسانها جلال او را بربایند. نجاتی که از طریق انسان به ما میرسد، باید بهدرستی به خدا نسبت داده شود.
آنچه داوود میخواهد بگوید این است که هر امیدی که منشأ آن خدا نباشد، بیارزش و باطل است. و برای تأیید این دیدگاه، در آخرین آیهٔ مزمور اعلام میدارد که همانگونه که بدون خدا هیچ نمیتوانیم کرد، بههمانگونه با او بر همهچیز قادر خواهیم بود.
«از راه خدا، دلیرانه عمل خواهیم کرد؛ زیرا اوست که دشمنان ما را پایمال خواهد کرد.»
اگر خدا لطف خود را بازگیرد، هر قدرتی که در انسان فرض گرفته میشود، بهسرعت فرو خواهد ریخت؛ اما آنانکه تمام کفایتشان از خداست، با شجاعتی الهی برای غلبه بر هر دشواری مجهز میشوند. حتی در رویارویی با مخلوقاتی چون خودمان نیز، ما مجاز نیستیم که جلال پیروزی را با خدا تقسیم کنیم؛ و آیا گناه بزرگتری نیست اگر کسی ارادۀ آزاد خود را در برابر فیض الهی قرار دهد و بگوید که او در امر نجات جاودان، بهاندازۀ خدا در کار بوده است؟
کسانیکه کوچکترین ذرهای از قدرت را جدای از خدا به خود نسبت میدهند، در نهایت خود را با غرور خویش نابود میسازند.
🙏3❤2
درس_چهاردهم_مرگ،_رستاخیز_و_ابدیت.pdf
193.5 KB
📝 جزوه درس سیزدهم با انظمام پرسش های مرتبط
🔺عطایای سخن گفتن به زبانهای غیر
خواب و رویا برای ایمانداران
🗓 تاریخ جلسه: پنجشنبه ساعت ۱۸:۳۰ به وقت تهران
مکان ملاقات: در اپلیکیشن گوگل میت
لطفا جزوه را مطالعه بفرمایید.
به امید دیدارتان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🙏2
روز ۱۴۴: مزمور ۶۱
جان کلون
«زیرا ای خدا، نذرهای مرا شنیدهای؛ میراثِ ترسندگانِ نامت را به من بخشیدهای.»
خدا هرگز خادمان خود را ناامید نمیسازد، بلکه کشاکشها و تنگیهایی را که ممکن است ایمان ایشان را آزموده باشد، با شادی جاودان تاج میبخشد. این گفته دربردارندۀ سرزنشی است ضمنی بر آن اعتماد بیجایی که شریران از خود نشان میدهند، آنگاهکه بهسبب بردباری الاهی، از فرصتی برای کامیابی بهرهمند میشوند. کامیابیای که آنان را میفریبد، فقط خیالی است و بهزودی ناپدید میشود.
اما واژۀ میراث بر آن دلالت دارد که قوم خدا از نوعی کامیابی برخوردارند که استوارتر و پایدارتر است؛ چنانکه مصیبتهای زودگذر و لحظهای ایشان تنها موجب پیشرفت نیکبختی جاودانشان میشود. داوود خدا را میستاید که ترسندگان نام او به خوشیای چندروزه واگذار نمیشوند، بلکه در میراثی پایدار از سعادت ایمن میگردند.
این حقیقتی انکارناپذیر است: شریران چون بهواسطۀ ایمان، مالک برکاتی نمیشوند که شاید بهطور موقت از آنها بهرهمند باشند، زندگیشان چنان است که گویی هر روز را با غنیمت زیستن سپری میکنند. تنها کسانی که از خدا میترسند، بهرهمندان واقعی و قانونیِ برکات خویشاند.
«ایامِ عمرِ پادشاه را بیفزا، سالهایش را تا نسلهای بسیار پایدار دار.»
رشتهای از سالها و نسلها که داوود از آن سخن میگوید، نگاهی دارد به آینده، تا آمدن مسیح؛ چراکه شرط بقا و تداوم ملکوت این بود که خدا قومش را تحت رهبری واحدی نگاه دارد، یا اگر پراکنده شدند، باز گرد هم آورد.
همین تداوم، دربارۀ ما نیز برقرار است. باید مسیح را همچنان زنده در اعضای خود تا پایان جهان دید. اِشَعْیا به همین نکته اشاره دارد آنگاهکه میگوید: «چه کسی نسل او را بیان خواهد کرد؟»—سخنانی که در آن، پیشبینی میکند که کلیسا، علیرغم خطر همیشگی نابودی از سوی دشمنان و طوفانهای پیدرپی، در تمام اعصار باقی خواهد ماند.
پس در اینجا نیز، داوود پایداری بیوقفۀ ملکوت را تا زمان مسیح پیشگویی میکند.
جان کلون
«زیرا ای خدا، نذرهای مرا شنیدهای؛ میراثِ ترسندگانِ نامت را به من بخشیدهای.»
خدا هرگز خادمان خود را ناامید نمیسازد، بلکه کشاکشها و تنگیهایی را که ممکن است ایمان ایشان را آزموده باشد، با شادی جاودان تاج میبخشد. این گفته دربردارندۀ سرزنشی است ضمنی بر آن اعتماد بیجایی که شریران از خود نشان میدهند، آنگاهکه بهسبب بردباری الاهی، از فرصتی برای کامیابی بهرهمند میشوند. کامیابیای که آنان را میفریبد، فقط خیالی است و بهزودی ناپدید میشود.
اما واژۀ میراث بر آن دلالت دارد که قوم خدا از نوعی کامیابی برخوردارند که استوارتر و پایدارتر است؛ چنانکه مصیبتهای زودگذر و لحظهای ایشان تنها موجب پیشرفت نیکبختی جاودانشان میشود. داوود خدا را میستاید که ترسندگان نام او به خوشیای چندروزه واگذار نمیشوند، بلکه در میراثی پایدار از سعادت ایمن میگردند.
این حقیقتی انکارناپذیر است: شریران چون بهواسطۀ ایمان، مالک برکاتی نمیشوند که شاید بهطور موقت از آنها بهرهمند باشند، زندگیشان چنان است که گویی هر روز را با غنیمت زیستن سپری میکنند. تنها کسانی که از خدا میترسند، بهرهمندان واقعی و قانونیِ برکات خویشاند.
«ایامِ عمرِ پادشاه را بیفزا، سالهایش را تا نسلهای بسیار پایدار دار.»
رشتهای از سالها و نسلها که داوود از آن سخن میگوید، نگاهی دارد به آینده، تا آمدن مسیح؛ چراکه شرط بقا و تداوم ملکوت این بود که خدا قومش را تحت رهبری واحدی نگاه دارد، یا اگر پراکنده شدند، باز گرد هم آورد.
همین تداوم، دربارۀ ما نیز برقرار است. باید مسیح را همچنان زنده در اعضای خود تا پایان جهان دید. اِشَعْیا به همین نکته اشاره دارد آنگاهکه میگوید: «چه کسی نسل او را بیان خواهد کرد؟»—سخنانی که در آن، پیشبینی میکند که کلیسا، علیرغم خطر همیشگی نابودی از سوی دشمنان و طوفانهای پیدرپی، در تمام اعصار باقی خواهد ماند.
پس در اینجا نیز، داوود پایداری بیوقفۀ ملکوت را تا زمان مسیح پیشگویی میکند.
❤1
خداوند فیض داد با دعا و حمایت مالی شما عزیزان نمایشنامه صوتی کتاب ایوب بعد از ماهها تلاش حاضر شد.باعث افتخار تیم ما هست که اولین نمایشنامه از کتابهای کتابمقدس توسط تیم حکمت مسیحی انجام شد .تقدیم به شما
⭐️انجیل متی و یوحنا نیز در حال ضبط هستیم اما بدلیل کمبود بودجه در مرحله صداپردازی متوقف شده است.
اگر برای بشارت ملکوت خداوند قلبهای شما میتپد با هدایای مالی خود برای پیشبرد این پروژهها همکاری کنید.
از این این لینک گوش دهید
👇👇👇
https://t.me/hekmatemasihi/8177
⭐️انجیل متی و یوحنا نیز در حال ضبط هستیم اما بدلیل کمبود بودجه در مرحله صداپردازی متوقف شده است.
اگر برای بشارت ملکوت خداوند قلبهای شما میتپد با هدایای مالی خود برای پیشبرد این پروژهها همکاری کنید.
از این این لینک گوش دهید
👇👇👇
https://t.me/hekmatemasihi/8177
Telegram
حکمت مسیحی
🥳 خداوند فیض داد با دعا و حمایت مالی شما عزیزان نمایش صوتی کتاب ایوب بعد از ماهها تلاش حاضر شد.باعث افتخار تیم ما هست که اولین نمایشنامه از کتابهای کتابمقدس توسط تیم حکمت مسیحی انجام شد .تقدیم به شما
🔴 اگر شما مایل هستید برای انجام پروژههای اینچنینی…
🔴 اگر شما مایل هستید برای انجام پروژههای اینچنینی…
❤1
از شما دعوت می کنیم تا این هفته شنبه ۲ آگوست، ۱۱ شهریور به این سری موعظات بپیوندید.
موضوع:
ابراهیم - پدر تمام ایمانداران
بخش چهارم : فروتنی - قدرت ایمان
پیدایش ۱:۱۴-۲۴
ساعت تفسیر بر اساس مکانها:
۱۸:۳۰ به وقت تهران
۱۹:۳۰ به وقت کابل
۱۸:۰۰ به وقت آنکارا و آتن
۱۸:۳۰ به وقت ایروان و تفلیس
۲۰:۰۰ به وقت اسلام آباد
راه پیوستن به ما گوگل میت
(همزمان جلسه در فیس بوک، یوتوب و اینستاگرام و تلگرام بصورت آنلاین خواهد بود)
- خدمت «چهره به چهره»
🔵 Persianchristians.com
✝️ @ChehreBeChehreh
☎️ @IranKelisa
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2
روز ۱۴۵: مزمور ۶۲:۱–۱۰
جان کلون
«جانم تنها در خدا آرام میگیرد؛ نجاتم از اوست.»
میدانیم که قوم خدا همیشه به چنان درجهای از آرامش نمیرسند که بهکلی از آشفتگیها مصون باشند. ایشان آرزو دارند که کلام خدا را با فروتنی بپذیرند و زیر دست تأدیب او خاموش بمانند؛ اما عواطف بیمهار، ذهنشان را فرا میگیرد و آرامشی را که میتوانستند در تمرین ایمان و تسلیم به دست آورند، برهم میزند.
داوود در درون خود، کشاکش و مقاومتی را احساس میکرد که لازم دید آن را مهار کند. شیطان در عواطف او آشوبی برپا کرده و تا اندازهای بیصبری در دلش بهوجود آورده بود، که اکنون آن را سرکوب میکند؛ و ارادهاش را برای خاموش ماندن ابراز میدارد. واژهٔ مورد استفاده، حاکی از بردباری ملایم و فروتنانه در تحمل صلیب است. این واژه نقطۀ مقابل آن شور و حرارتی در روح است که آدمی را در موضعی قرار میدهد که در برابر خدا ایستادگی کند.
پس این خاموشی، بهطور خلاصه، همان تسلیم آرام ایماندار است، که در پرتو آن، بر وعدههای خدا رضایت میدهد، راه را برای کلام او باز میگذارد، در برابر حاکمیت او خم میشود، و هر نارضایتی درونی را فرو مینشاند.
«ای قوم، در هر وقت بر او توکل کنید؛ دلهای خود را پیش او بریزید، زیرا خدا پناه ماست.»
عبارت در هر وقت، هم در کامیابی و هم در سختی را در بر میگیرد، و نشان میدهد که کسانیکه با هر تغییر شرایط بیرونی، دچار تزلزل یا فروپاشی میشوند، در اشتباهاند. خدا فرزندانش را با سختیها میآزماید، اما در اینجا داوود تعلیم میدهد که باید این آزمایشها را با پایداری و شجاعت تاب آورد.
ما موظفایم نام او را گرامی بداریم، آنگاهکه در تنگترین شرایط به یاد میآوریم که راههای مرگ و حیات در دست اوست. و چون همهٔ ما در چنین زمانهایی تمایل داریم اندوه خود را در دل نگاه داریم—و این کار فقط بر رنج میافزاید و ذهن را علیه خدا تلخ میسازد—داوود چه نیکو راه چارهای نشان میدهد: اینکه اندوه خود را به او بسپاریم، و چنانکه گویی دل خود را پیش او بریزیم.
همواره دیده شده است که وقتی دل زیر بار اندوه فشرده شده، آزادی در دعا یافت نمیشود. در شرایط سخت، باید خود را با این اندیشه تسلی دهیم که خدا آرامش خواهد بخشید، بهشرط آنکه نگرانیهایمان را بیپرده به حضور او بیاوریم.
جان کلون
«جانم تنها در خدا آرام میگیرد؛ نجاتم از اوست.»
میدانیم که قوم خدا همیشه به چنان درجهای از آرامش نمیرسند که بهکلی از آشفتگیها مصون باشند. ایشان آرزو دارند که کلام خدا را با فروتنی بپذیرند و زیر دست تأدیب او خاموش بمانند؛ اما عواطف بیمهار، ذهنشان را فرا میگیرد و آرامشی را که میتوانستند در تمرین ایمان و تسلیم به دست آورند، برهم میزند.
داوود در درون خود، کشاکش و مقاومتی را احساس میکرد که لازم دید آن را مهار کند. شیطان در عواطف او آشوبی برپا کرده و تا اندازهای بیصبری در دلش بهوجود آورده بود، که اکنون آن را سرکوب میکند؛ و ارادهاش را برای خاموش ماندن ابراز میدارد. واژهٔ مورد استفاده، حاکی از بردباری ملایم و فروتنانه در تحمل صلیب است. این واژه نقطۀ مقابل آن شور و حرارتی در روح است که آدمی را در موضعی قرار میدهد که در برابر خدا ایستادگی کند.
پس این خاموشی، بهطور خلاصه، همان تسلیم آرام ایماندار است، که در پرتو آن، بر وعدههای خدا رضایت میدهد، راه را برای کلام او باز میگذارد، در برابر حاکمیت او خم میشود، و هر نارضایتی درونی را فرو مینشاند.
«ای قوم، در هر وقت بر او توکل کنید؛ دلهای خود را پیش او بریزید، زیرا خدا پناه ماست.»
عبارت در هر وقت، هم در کامیابی و هم در سختی را در بر میگیرد، و نشان میدهد که کسانیکه با هر تغییر شرایط بیرونی، دچار تزلزل یا فروپاشی میشوند، در اشتباهاند. خدا فرزندانش را با سختیها میآزماید، اما در اینجا داوود تعلیم میدهد که باید این آزمایشها را با پایداری و شجاعت تاب آورد.
ما موظفایم نام او را گرامی بداریم، آنگاهکه در تنگترین شرایط به یاد میآوریم که راههای مرگ و حیات در دست اوست. و چون همهٔ ما در چنین زمانهایی تمایل داریم اندوه خود را در دل نگاه داریم—و این کار فقط بر رنج میافزاید و ذهن را علیه خدا تلخ میسازد—داوود چه نیکو راه چارهای نشان میدهد: اینکه اندوه خود را به او بسپاریم، و چنانکه گویی دل خود را پیش او بریزیم.
همواره دیده شده است که وقتی دل زیر بار اندوه فشرده شده، آزادی در دعا یافت نمیشود. در شرایط سخت، باید خود را با این اندیشه تسلی دهیم که خدا آرامش خواهد بخشید، بهشرط آنکه نگرانیهایمان را بیپرده به حضور او بیاوریم.
❤3
روز ۱۴۶: مزمور ۶۲:۱۱–۱۲(الف)
جان کلون
«یک چیز خدا گفته، و دو چیز شنیدهام: که ای خدا، تو نیرومندی؛ و که ای خداوند، تو مهربانی.»
مردم معمولاً در مسیرهای گوناگون کشیده میشوند یا دستکم دچار تردید میگردند، چنانکه تغییرات جهان را مشاهده میکنند؛ اما داوود با توصیه به تمرکز فروتنانه بر کلام خدا، قاعدهای مطمئنتر برای هدایت رفتارشان پیش مینهد.
این موضوع اهمیت بسیار دارد که در باور به کلام خدا راسخ باشیم، و اینجا به ما اشاره میشود به اطمینانی بیخطا که به کلام او تعلق دارد.
خدا با خود هماهنگ عمل میکند و هرگز از آنچه گفته منحرف نمیشود. هر سخنی که از جانب خدا صادر شده، باید با اقتداری بیچونوچرا پذیرفته شود.
«و که ای خداوند، تو مهربانی.»
اگر بخواهیم ذهنمان را در برابر وسوسهها استوار سازیم، کاملاً ضروری است که دیدگاهی درخور از قدرت و رحمت خدا داشته باشیم؛ چراکه هیچ چیز بهطرز مؤثرتری ما را در مسیری مستقیم و بیانحراف نگاه نمیدارد، جز این باور استوار که تمامی امور در دست خداست و او به همان اندازه که تواناست، مهربان نیز هست.
کسیکه خود را با تأمل در این دو ویژگی الاهی تربیت میکند—ویژگیهایی که نباید هرگز در ذهنمان از ذات خدا جدا شوند—بیشک در برابر سختترین هجومهای وسوسه، راستقامت و استوار خواهد ایستاد.
اما اگر از کفایت همهجانبۀ خدا چشم بپوشیم (چنانکه متأسفانه اغلب چنین میکنیم)، خود را در معرض نابودی در نخستین برخورد قرار دادهایم.
تصور رایج مردم دربارۀ خدا این است که او در آسمان نشسته و تنها تماشاگر بیتفاوتِ رویدادهای جهان است. آیا جای تعجب است که انسانها با هر پیشامدی بلرزند، آنگاهکه چنین باوری دارند که گویی بازیچۀ بخت و اتفاقاند؟
هیچ اطمینانی حاصل نمیشود مگر آنکه از نظارت الاهی به حقیقتی آرامشبخش برسیم، و بتوانیم جان خود و هرآنچه داریم را با اطمینان به دست خدا بسپاریم.
نخست باید به قدرت او بنگریم، تا از پناه بودنش برای کسانیکه خود را به مراقبت او میسپارند، یقین کامل یابیم.
و همراه با این، باید اعتماد به رحمت او را نیز داشته باشیم، تا افکار اضطرابآوری را که ممکن است در دلمان برآید، فرونشانیم.
جان کلون
«یک چیز خدا گفته، و دو چیز شنیدهام: که ای خدا، تو نیرومندی؛ و که ای خداوند، تو مهربانی.»
مردم معمولاً در مسیرهای گوناگون کشیده میشوند یا دستکم دچار تردید میگردند، چنانکه تغییرات جهان را مشاهده میکنند؛ اما داوود با توصیه به تمرکز فروتنانه بر کلام خدا، قاعدهای مطمئنتر برای هدایت رفتارشان پیش مینهد.
این موضوع اهمیت بسیار دارد که در باور به کلام خدا راسخ باشیم، و اینجا به ما اشاره میشود به اطمینانی بیخطا که به کلام او تعلق دارد.
خدا با خود هماهنگ عمل میکند و هرگز از آنچه گفته منحرف نمیشود. هر سخنی که از جانب خدا صادر شده، باید با اقتداری بیچونوچرا پذیرفته شود.
«و که ای خداوند، تو مهربانی.»
اگر بخواهیم ذهنمان را در برابر وسوسهها استوار سازیم، کاملاً ضروری است که دیدگاهی درخور از قدرت و رحمت خدا داشته باشیم؛ چراکه هیچ چیز بهطرز مؤثرتری ما را در مسیری مستقیم و بیانحراف نگاه نمیدارد، جز این باور استوار که تمامی امور در دست خداست و او به همان اندازه که تواناست، مهربان نیز هست.
کسیکه خود را با تأمل در این دو ویژگی الاهی تربیت میکند—ویژگیهایی که نباید هرگز در ذهنمان از ذات خدا جدا شوند—بیشک در برابر سختترین هجومهای وسوسه، راستقامت و استوار خواهد ایستاد.
اما اگر از کفایت همهجانبۀ خدا چشم بپوشیم (چنانکه متأسفانه اغلب چنین میکنیم)، خود را در معرض نابودی در نخستین برخورد قرار دادهایم.
تصور رایج مردم دربارۀ خدا این است که او در آسمان نشسته و تنها تماشاگر بیتفاوتِ رویدادهای جهان است. آیا جای تعجب است که انسانها با هر پیشامدی بلرزند، آنگاهکه چنین باوری دارند که گویی بازیچۀ بخت و اتفاقاند؟
هیچ اطمینانی حاصل نمیشود مگر آنکه از نظارت الاهی به حقیقتی آرامشبخش برسیم، و بتوانیم جان خود و هرآنچه داریم را با اطمینان به دست خدا بسپاریم.
نخست باید به قدرت او بنگریم، تا از پناه بودنش برای کسانیکه خود را به مراقبت او میسپارند، یقین کامل یابیم.
و همراه با این، باید اعتماد به رحمت او را نیز داشته باشیم، تا افکار اضطرابآوری را که ممکن است در دلمان برآید، فرونشانیم.
روز ۱۴۷: مزمور ۶۲:۱۲(ب)
جان کلون
«یقیناً تو هرکس را برحسب اعمالش جزا خواهی داد.»
در اینجا، مزمورنویس اعلام میکند که خدایی که بهواسطۀ مشیّت خود جهان را اداره میکند، آن را به عدالت داوری خواهد کرد. انتظار چنین داوریای، اگر بهدرستی در دل پرورانده شود، تأثیری آرامشبخش بر جان ما خواهد گذاشت، شکیبایی را در ما تقویت خواهد کرد و ما را از گرایش به انتقامجویی در برابر رنجهایی که میکشیم بازخواهد داشت. او با قرار دادن خود و دیگران در برابر بارگاه عظیم خدا، هم دل خود را با امید به رهایی آینده تشویق میکند، و هم میآموزد که آزار و شکنجۀ گستاخانۀ دشمنان را خوار بشمارد؛ زیرا در نظر میآورد که اعمال هر انسان، در برابر آن خدایی داوری خواهد شد که نه میتواند داوری را رها کند، و نه خود را انکار نماید.
پس میتوانیم با اطمینان خاطر آرام بگیریم، هرچند ستمی که به ما میشود بسیار سنگین باشد، و هرچند شریران ما را همچون زباله و پسماند همۀ چیزها بشمارند، خدا شاهد آن چیزی است که ما متحمّل میشویم؛ در زمان مناسب مداخله خواهد کرد و انتظار صبورانۀ ما را ناامید نخواهد ساخت.
پاپیان از این آیه و آیاتی مشابه آن چنین استدلال کردهاند که عادلشمردگی و نجات وابسته به اعمال نیک است. بهمحض اینکه سخنی از اعمال به میان میآید، چنان به آن میچسبند که گویی گفته شده خدا بر پایۀ شایستگی انسان پاداش میدهد. امّا هدف روح از وعدۀ پاداش دادن به اعمال، چیز کاملاً متفاوتی است؛ هدف آن است که ما را در راههای اطاعت تشویق کند، نه اینکه آن اعتمادبهنفس کفرآمیزی را شعلهور سازد که اساس نجات را نابود میکند.
ما میدانیم که هیچیک از اعمال ما در نظر خدا کامل یا پاک نیست و از آلودگی گناه مبرا نیست. پس اگر پاداشی در کار باشد، باید آن را بهتمامی ناشی از نیکویی خدا دانست. چون کتب مقدّس وعدۀ پاداش به مقدّسان را فقط برای انگیزش و تشویق ایشان در جهاد الهی داده است، و نه برای آنکه ذرهای از رحمت خدا بکاهد، پس استدلال پاپیان که میگویند ایشان به هر نحوی شایستۀ چیزیاند که به ایشان عطا میشود، کاملاً بیپایه است.
امّا دربارۀ شریران، کسی تردید ندارد که مجازاتی که بهعنوان ناقضان شریعت دریافت میکنند، کاملاً سزاوار است.
جان کلون
«یقیناً تو هرکس را برحسب اعمالش جزا خواهی داد.»
در اینجا، مزمورنویس اعلام میکند که خدایی که بهواسطۀ مشیّت خود جهان را اداره میکند، آن را به عدالت داوری خواهد کرد. انتظار چنین داوریای، اگر بهدرستی در دل پرورانده شود، تأثیری آرامشبخش بر جان ما خواهد گذاشت، شکیبایی را در ما تقویت خواهد کرد و ما را از گرایش به انتقامجویی در برابر رنجهایی که میکشیم بازخواهد داشت. او با قرار دادن خود و دیگران در برابر بارگاه عظیم خدا، هم دل خود را با امید به رهایی آینده تشویق میکند، و هم میآموزد که آزار و شکنجۀ گستاخانۀ دشمنان را خوار بشمارد؛ زیرا در نظر میآورد که اعمال هر انسان، در برابر آن خدایی داوری خواهد شد که نه میتواند داوری را رها کند، و نه خود را انکار نماید.
پس میتوانیم با اطمینان خاطر آرام بگیریم، هرچند ستمی که به ما میشود بسیار سنگین باشد، و هرچند شریران ما را همچون زباله و پسماند همۀ چیزها بشمارند، خدا شاهد آن چیزی است که ما متحمّل میشویم؛ در زمان مناسب مداخله خواهد کرد و انتظار صبورانۀ ما را ناامید نخواهد ساخت.
پاپیان از این آیه و آیاتی مشابه آن چنین استدلال کردهاند که عادلشمردگی و نجات وابسته به اعمال نیک است. بهمحض اینکه سخنی از اعمال به میان میآید، چنان به آن میچسبند که گویی گفته شده خدا بر پایۀ شایستگی انسان پاداش میدهد. امّا هدف روح از وعدۀ پاداش دادن به اعمال، چیز کاملاً متفاوتی است؛ هدف آن است که ما را در راههای اطاعت تشویق کند، نه اینکه آن اعتمادبهنفس کفرآمیزی را شعلهور سازد که اساس نجات را نابود میکند.
ما میدانیم که هیچیک از اعمال ما در نظر خدا کامل یا پاک نیست و از آلودگی گناه مبرا نیست. پس اگر پاداشی در کار باشد، باید آن را بهتمامی ناشی از نیکویی خدا دانست. چون کتب مقدّس وعدۀ پاداش به مقدّسان را فقط برای انگیزش و تشویق ایشان در جهاد الهی داده است، و نه برای آنکه ذرهای از رحمت خدا بکاهد، پس استدلال پاپیان که میگویند ایشان به هر نحوی شایستۀ چیزیاند که به ایشان عطا میشود، کاملاً بیپایه است.
امّا دربارۀ شریران، کسی تردید ندارد که مجازاتی که بهعنوان ناقضان شریعت دریافت میکنند، کاملاً سزاوار است.
🙏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تلگرام | وبسایت | یوتیوب | اینستاگرام | فیسبوک
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤4
روز ۱۴۸: مزمور ۶۳:۱–۲
جان کلون
«ای خدا، تو خدای من هستی، مشتاقانه تو را میجویم.»
آشکار است که داوود هرگز اجازه نداد رنجهایش چنان بر او چیره شوند که از دعا کردن بهسوی آسمان بازبماند یا از تکیهکردن با ایمانی استوار و پایدار بر وعدههای الهی دست بکشد. ما انسانها بهگونهای هستیم که گاهی حتّی با کوچکترین رنج، تسلّای شناختی را که پیشتر از خدا داشتهایم از دست میدهیم. ازاینرو لازم است به این نکته توجه کنیم و از سرمشق داوود بیاموزیم که در بدترین مصیبتها نیز برای حفظ اعتماد خود به خدا مبارزه کنیم.
او صرفاً دعا نمیکند، بلکه خداوند را بهعنوان «خدای خود» پیش چشم مینهد، تا تمام نگرانیهایش را، با اطمینان کامل، بر او افکند؛ زیرا از انسانها طرد شده و چون بیکسی در بیابانی خشک و هولناک سرگردان بود. ایمان او، که خود را در این یقین به لطف و یاری خدا نشان میدهد، موجب میشود که با دعاهایی پیوسته و پرشور، فیضی را که انتظارش را میکشد بجوید.
«تو را در قدس دیدهام و قدرت و جلالت را مشاهده کردهام.»
این سخن نشان میدهد که خدا همواره در اندیشۀ مزمورنویس بوده، حتّی زمانیکه در بیابان و در چنان شرایط محرومکنندهای آواره بوده است. در همان مکان وحشی و هولناک، که وحشتهای طبیعیِ آن برای پراکندن هر اندیشۀ مقدسی کافی بودند، او خود را به تأمل در قدرت و جلال خدا وامیدارد، چنانکه گویی در قدس حضور دارد.
نکتۀ قابلتوجه دربارۀ افراد نادان و خرافهپرست آن است که تا زمانیکه با مراسم مذهبی در تماساند، سرشار از غیرت و شور هستند، امّا بهمحض آنکه این نشانهها از آنها گرفته شود، جدیتشان رنگ میبازد. امّا داوود، برعکس، زمانیکه این مراسم از او گرفته شده بودند، آنها را در یاد خود نگاه داشت و با بهرهگیری از آنها، دل خود را بهسوی خدا برمیافراشت.
از این درس میگیریم که هرگاه از وسایل بیرونی فیض محروم شویم، باید چشم ایمانمان را بهسوی خدا بدوزیم، حتّی در بدترین شرایط، و هیچگاه فراموشش نکنیم، حتّی اگر نشانههای ظاهری امور مقدس از پیش چشممان برداشته شوند. یا فرض کنیم که شام خداوند و دیگر وسایل رشد روحانی ما با اعمال زور ظالمانه از ما گرفته شوند، این به معنای آن نیست که ذهن ما دیگر نباید با تأمل دربارۀ خدا مشغول باشد.
جان کلون
«ای خدا، تو خدای من هستی، مشتاقانه تو را میجویم.»
آشکار است که داوود هرگز اجازه نداد رنجهایش چنان بر او چیره شوند که از دعا کردن بهسوی آسمان بازبماند یا از تکیهکردن با ایمانی استوار و پایدار بر وعدههای الهی دست بکشد. ما انسانها بهگونهای هستیم که گاهی حتّی با کوچکترین رنج، تسلّای شناختی را که پیشتر از خدا داشتهایم از دست میدهیم. ازاینرو لازم است به این نکته توجه کنیم و از سرمشق داوود بیاموزیم که در بدترین مصیبتها نیز برای حفظ اعتماد خود به خدا مبارزه کنیم.
او صرفاً دعا نمیکند، بلکه خداوند را بهعنوان «خدای خود» پیش چشم مینهد، تا تمام نگرانیهایش را، با اطمینان کامل، بر او افکند؛ زیرا از انسانها طرد شده و چون بیکسی در بیابانی خشک و هولناک سرگردان بود. ایمان او، که خود را در این یقین به لطف و یاری خدا نشان میدهد، موجب میشود که با دعاهایی پیوسته و پرشور، فیضی را که انتظارش را میکشد بجوید.
«تو را در قدس دیدهام و قدرت و جلالت را مشاهده کردهام.»
این سخن نشان میدهد که خدا همواره در اندیشۀ مزمورنویس بوده، حتّی زمانیکه در بیابان و در چنان شرایط محرومکنندهای آواره بوده است. در همان مکان وحشی و هولناک، که وحشتهای طبیعیِ آن برای پراکندن هر اندیشۀ مقدسی کافی بودند، او خود را به تأمل در قدرت و جلال خدا وامیدارد، چنانکه گویی در قدس حضور دارد.
نکتۀ قابلتوجه دربارۀ افراد نادان و خرافهپرست آن است که تا زمانیکه با مراسم مذهبی در تماساند، سرشار از غیرت و شور هستند، امّا بهمحض آنکه این نشانهها از آنها گرفته شود، جدیتشان رنگ میبازد. امّا داوود، برعکس، زمانیکه این مراسم از او گرفته شده بودند، آنها را در یاد خود نگاه داشت و با بهرهگیری از آنها، دل خود را بهسوی خدا برمیافراشت.
از این درس میگیریم که هرگاه از وسایل بیرونی فیض محروم شویم، باید چشم ایمانمان را بهسوی خدا بدوزیم، حتّی در بدترین شرایط، و هیچگاه فراموشش نکنیم، حتّی اگر نشانههای ظاهری امور مقدس از پیش چشممان برداشته شوند. یا فرض کنیم که شام خداوند و دیگر وسایل رشد روحانی ما با اعمال زور ظالمانه از ما گرفته شوند، این به معنای آن نیست که ذهن ما دیگر نباید با تأمل دربارۀ خدا مشغول باشد.
🙏3
روز ۱۴۹: مزمور ۶۳:۳–۱۱
جان کلون
«زیرا محبت تو از حیات بهتر است، لبهایم تو را تمجید خواهد کرد.»
مهم نیست انسان چه مقدار از رفاه و امکاناتی را که معمولاً ضامن امنیت زندگی شمرده میشوند در اختیار داشته باشد؛ زیرا رحمت الهی اساس اعتماد بسیار محکمتری است از هر حیاتی که به دست خود برای خویش ساختهایم و از همۀ تکیهگاههای دیگر. به همین دلیل قوم خدا، هرچند بهسختی از فقر، یا از ظلم و ستم انسانها، یا از سستی و خستگی، یا از گرسنگی و تشنگی، یا از گرفتاریها و نگرانیهای فراوان زندگی رنج ببرند، با این حال میتوانند خوشبخت باشند؛ زیرا زمانی که خدا دوستشان است، در بهترین معنای کلمه، حالشان نیکوست. امّا بیایمانان، حتی اگر همۀ دنیا به رویشان لبخند زند، بیشک بدبختاند؛ زیرا خدا دشمن آنهاست و لعنت بیگمان به زندگیشان چسبیده است.
«جان من سیر خواهد شد، همچون از بهترین خوراکها؛ و با لبهایی سرشار از ترانه، دهانم تو را خواهد ستود.»
اگر میخواهیم ایمانی استوار را نشان دهیم، باید پیشاپیش منتظر لطف الهی باشیم، پیش از آنکه بهطور عینی آشکار شده باشد، و حتی زمانی که نشانهای از ظهور آن در دست نیست. از این نمونهای که پیش روی ماست، باید بیاموزیم که در شرایطی که شریران را در وفور نعمت و خوشی دنیا غوطهور میبینیم، حالآنکه خودمان از کمبود رنج میبریم، از ناامیدی پرهیز کنیم. داوود در تنگنایی که در آن قرار داشت، میتوانست به ناامیدی تن دهد، اما او میدانست که خدا قادر است جان گرسنه را سیر کند و تا زمانی که از لطف او بهرهمند است، هیچچیز برایش کم نخواهد بود.
خدا میخواهد در این زندگی، صبر ما را با رنجهای گوناگون بیازماید. پس بیاییم بیعدالتیهایی را که ممکن است در حق ما روا داشته میشود، با فروتنی تحمل کنیم تا زمانی فرا رسد که همۀ آرزوهایمان بهوفور برآورده شود. شایسته است یادآوری کنیم که داوود، زمانی که از سیر شدن با مغز استخوان و چربی سخن میگوید، بهزبان تمثیلی سخن میراند و هرگز به آن لذتپرستی افراطی و زیادهرویهایی که بیایمانان خود را در آن غرق میکنند و بهواسطۀ آن ذهنشان را به حیوانیت میکشانند، نظر ندارد؛ بلکه به آن بهرهمندی معتدل اشاره دارد که او را به شادمانی بیشتر در ستایش خدا برمیانگیزد
جان کلون
«زیرا محبت تو از حیات بهتر است، لبهایم تو را تمجید خواهد کرد.»
مهم نیست انسان چه مقدار از رفاه و امکاناتی را که معمولاً ضامن امنیت زندگی شمرده میشوند در اختیار داشته باشد؛ زیرا رحمت الهی اساس اعتماد بسیار محکمتری است از هر حیاتی که به دست خود برای خویش ساختهایم و از همۀ تکیهگاههای دیگر. به همین دلیل قوم خدا، هرچند بهسختی از فقر، یا از ظلم و ستم انسانها، یا از سستی و خستگی، یا از گرسنگی و تشنگی، یا از گرفتاریها و نگرانیهای فراوان زندگی رنج ببرند، با این حال میتوانند خوشبخت باشند؛ زیرا زمانی که خدا دوستشان است، در بهترین معنای کلمه، حالشان نیکوست. امّا بیایمانان، حتی اگر همۀ دنیا به رویشان لبخند زند، بیشک بدبختاند؛ زیرا خدا دشمن آنهاست و لعنت بیگمان به زندگیشان چسبیده است.
«جان من سیر خواهد شد، همچون از بهترین خوراکها؛ و با لبهایی سرشار از ترانه، دهانم تو را خواهد ستود.»
اگر میخواهیم ایمانی استوار را نشان دهیم، باید پیشاپیش منتظر لطف الهی باشیم، پیش از آنکه بهطور عینی آشکار شده باشد، و حتی زمانی که نشانهای از ظهور آن در دست نیست. از این نمونهای که پیش روی ماست، باید بیاموزیم که در شرایطی که شریران را در وفور نعمت و خوشی دنیا غوطهور میبینیم، حالآنکه خودمان از کمبود رنج میبریم، از ناامیدی پرهیز کنیم. داوود در تنگنایی که در آن قرار داشت، میتوانست به ناامیدی تن دهد، اما او میدانست که خدا قادر است جان گرسنه را سیر کند و تا زمانی که از لطف او بهرهمند است، هیچچیز برایش کم نخواهد بود.
خدا میخواهد در این زندگی، صبر ما را با رنجهای گوناگون بیازماید. پس بیاییم بیعدالتیهایی را که ممکن است در حق ما روا داشته میشود، با فروتنی تحمل کنیم تا زمانی فرا رسد که همۀ آرزوهایمان بهوفور برآورده شود. شایسته است یادآوری کنیم که داوود، زمانی که از سیر شدن با مغز استخوان و چربی سخن میگوید، بهزبان تمثیلی سخن میراند و هرگز به آن لذتپرستی افراطی و زیادهرویهایی که بیایمانان خود را در آن غرق میکنند و بهواسطۀ آن ذهنشان را به حیوانیت میکشانند، نظر ندارد؛ بلکه به آن بهرهمندی معتدل اشاره دارد که او را به شادمانی بیشتر در ستایش خدا برمیانگیزد
❤1👏1
درس پانزدهم - الهیات رنج.pdf
219.9 KB
📝 جزوه درس پانزدهم با انظمام پرسش های مرتبط
🔺الهـیات رنـج
🗓 تاریخ جلسه: پنجشنبه ساعت ۱۸:۳۰ به وقت تهران
مکان ملاقات: در اپلیکیشن گوگل میت
لطفا جزوه را مطالعه بفرمایید.
به امید دیدارتان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍1
روز ۱۵۰: مزمور ۶۴
جان کلون
«امّا خدا ایشان را با تیرهای خود خواهد زد؛ ناگهان خواهند افتاد.»
مزمورنویس اکنون با اطمینان خاطر، خود را تبریک میگوید، با این یقین که دعایش بینتیجه نمانده بلکه هماکنون مستجاب شده است. بااینکه هنوز نشانهای از داوری قریبالوقوع خدا دیده نمیشد، اعلام میکند که این داوری ناگهان انجام خواهد شد؛ و در این سخن، نمونهای چشمگیر از ایمان ارائه میدهد. او شریران را میدید که در کامیابی خود سختدل شدهاند و بر اساس چشمپوشی و شکیبایی خدا بر این باورند که مجازات نخواهند شد؛ اما بهجای آنکه دلسرد شود، با این ایمان دلگرم بود که خدا، طبق روش همیشگی خود در برخورد با شریران، در لحظهای که آنها خود را از خطر رهاشده میپندارند و در غرور و اعتماد بیجا غوطهورند، بر آنها خواهد تاخت. این نکته باید تسلّی خاطر ما باشد زمانی که در معرض آزمایشی طولانی قرار میگیریم: اینکه خدا مجازات شریران را به تأخیر میاندازد، دقیقاً به قصد آن است که در آینده داوریهایی بهمراتب سزاوارتر را بر ایشان وارد کند؛ و آنگاه که میگویند: «سلامتی و اَمنیت است»، با نابودی ناگهانی غافلگیرشان سازد (ارمیا ۸:۱۱).
«او زبان خودشان را بر ضدّ ایشان برخواهد گرداند و آنان را به هلاکت خواهد رساند؛ هر که آنها را ببیند، سر تکان خواهد داد.»
در ادامۀ همین موضوع، داوود اظهار میدارد که زهری که در مشورتهای پنهانی خویش تهیه کردهاند و با زبانشان بر زبان آوردهاند، درنهایت به خودشان آسیب خواهد زد. این مضمون، همان است که در جای دیگری با تمثیلی دیگر بیان شده، یعنی اینکه آنها در دامهایی گرفتار خواهند شد که خود گستردهاند، و در گودالی خواهند افتاد که به دست خویش کندهاند (مزمور ۵۷:۶). عادلانه است که آسمان، شرارتی را که آنها برای انسانهای بیگناه و درستکار اندیشیدهاند، بر سر خودشان بازگرداند. این داوری چیزی نیست که نادر باشد؛ بلکه پیوسته و هر روزه پیش چشم ما رخ میدهد، امّا باز هم بهسختی باور میکنیم که ممکن است واقعاً رخ دهد.
ازاینرو، بیشتر موظفیم این حقیقت را در دلمان حک کنیم که خدا پیوسته در کمین فرصت است تا نیرنگهای شریران را به ابزار نابودی خودشان تبدیل کند، درست به همان اندازه مؤثر که گویی خودشان عمداً این نیرنگها را برای آن هدف به کار بردهاند. در پایان آیه، برای نشان دادن شدت داوری ایشان، گفته شده که هر که آنها را ببیند، از ایشان خواهد گریخت. شناخت آنچه خدا اینچنین بهروشنی انجام داده، در همهجا منتشر خواهد شد.
جان کلون
«امّا خدا ایشان را با تیرهای خود خواهد زد؛ ناگهان خواهند افتاد.»
مزمورنویس اکنون با اطمینان خاطر، خود را تبریک میگوید، با این یقین که دعایش بینتیجه نمانده بلکه هماکنون مستجاب شده است. بااینکه هنوز نشانهای از داوری قریبالوقوع خدا دیده نمیشد، اعلام میکند که این داوری ناگهان انجام خواهد شد؛ و در این سخن، نمونهای چشمگیر از ایمان ارائه میدهد. او شریران را میدید که در کامیابی خود سختدل شدهاند و بر اساس چشمپوشی و شکیبایی خدا بر این باورند که مجازات نخواهند شد؛ اما بهجای آنکه دلسرد شود، با این ایمان دلگرم بود که خدا، طبق روش همیشگی خود در برخورد با شریران، در لحظهای که آنها خود را از خطر رهاشده میپندارند و در غرور و اعتماد بیجا غوطهورند، بر آنها خواهد تاخت. این نکته باید تسلّی خاطر ما باشد زمانی که در معرض آزمایشی طولانی قرار میگیریم: اینکه خدا مجازات شریران را به تأخیر میاندازد، دقیقاً به قصد آن است که در آینده داوریهایی بهمراتب سزاوارتر را بر ایشان وارد کند؛ و آنگاه که میگویند: «سلامتی و اَمنیت است»، با نابودی ناگهانی غافلگیرشان سازد (ارمیا ۸:۱۱).
«او زبان خودشان را بر ضدّ ایشان برخواهد گرداند و آنان را به هلاکت خواهد رساند؛ هر که آنها را ببیند، سر تکان خواهد داد.»
در ادامۀ همین موضوع، داوود اظهار میدارد که زهری که در مشورتهای پنهانی خویش تهیه کردهاند و با زبانشان بر زبان آوردهاند، درنهایت به خودشان آسیب خواهد زد. این مضمون، همان است که در جای دیگری با تمثیلی دیگر بیان شده، یعنی اینکه آنها در دامهایی گرفتار خواهند شد که خود گستردهاند، و در گودالی خواهند افتاد که به دست خویش کندهاند (مزمور ۵۷:۶). عادلانه است که آسمان، شرارتی را که آنها برای انسانهای بیگناه و درستکار اندیشیدهاند، بر سر خودشان بازگرداند. این داوری چیزی نیست که نادر باشد؛ بلکه پیوسته و هر روزه پیش چشم ما رخ میدهد، امّا باز هم بهسختی باور میکنیم که ممکن است واقعاً رخ دهد.
ازاینرو، بیشتر موظفیم این حقیقت را در دلمان حک کنیم که خدا پیوسته در کمین فرصت است تا نیرنگهای شریران را به ابزار نابودی خودشان تبدیل کند، درست به همان اندازه مؤثر که گویی خودشان عمداً این نیرنگها را برای آن هدف به کار بردهاند. در پایان آیه، برای نشان دادن شدت داوری ایشان، گفته شده که هر که آنها را ببیند، از ایشان خواهد گریخت. شناخت آنچه خدا اینچنین بهروشنی انجام داده، در همهجا منتشر خواهد شد.
👍1