Forwarded from حکمت مسیحی
در اقدامی که بیشازپیش نشاندهندهٔ افول روحانی در بسیاری از فرق سنتی کلیساست، کلیسای آنگلیکان در ولز «اسقف اعظم چری وان» را که یک زن لزبین است و آشکارا در این سبک زندگی بهسر میبرد، بهعنوان اسقف اعظم جدید خود منصوب کرده است. این نخستینبار است که یک زن به چنین جایگاهی در این کلیسا دست مییابد. گزارشها حاکی است که وان با شریک زندگی زن خود، «وندی دایموند»، در کنار هم زندگی میکنند. ازاینپس او بالاترین مرجع روحانی کلیسای آنگلیکان در ولز خواهد بود.
این انتصاب پس از استعفای «اندرو جان»، اسقف اعظم پیشین، انجام شد؛ کسی که پس از افشای نتایج تکاندهندهٔ گزارش بازبینی امنیت اخلاقی در کلیسای بانگور، که او همزمان بهعنوان اسقف آنجا نیز خدمت میکرد، کنارهگیری کرد. این بررسی، فرهنگی مملو از سوءمصرف الکل، رفتارهای جنسی نادرست، غیبت، پارتیبازی و نظارت مالی ضعیف را در کلیسا برملا کرد؛ نشانههایی آشکار از آنچه رخ میدهد وقتی که معیارهای کتابمقدسی کنار گذاشته میشوند.
اندرو جان به «خطاهای قضاوتی» خود اذعان کرد؛ زیرا نتوانسته بود مطابق یافتههای این گزارش—که توسط گروه مستقل Thirtyone:eight تهیه شده بود—عمل کند. این گزارش رفتارهایی را مستند کرده است که نهفقط برای رهبران کلیسا، بلکه حتی برای هر مؤسسهٔ مسیحی نامناسباند. اما بهجای بازگشت به کتابمقدس و توبه، کلیسا با ارتقای شخصی که آشکارا طرح الهی برای جنسیت و ازدواج را رد میکند (رومیان ۱:۲۶–۲۷؛ اول تیموتائوس ۳:۲)، در مسیر انحراف پیشتر رفت.
چری وان که اصالتاً اهل لِستِرشر است، یکی از نخستین زنانی بود که در سال ۱۹۹۴ در کلیسای انگلستان به مقام کشیشی رسید. او اکنون وعده داده است که «شفا و آشتی» به همراه خواهد آورد. اما چگونه کلیسا میتواند شفا یابد، وقتی از توبه و بازگشت به اقتدار کلام خدا سر باز میزند؟
کتابمقدس هشدار میدهد که در روزهای آخر، بسیاری از تعلیم درست رویگردان میشوند و معلمانی را برمیگزینند که خواستههای نفسانیشان را تأیید کنند (دوم تیموتائوس ۴:۳). این انتصاب نشانهای از پیشرفت نیست، بلکه انحطاط و ارتداد است. کلیسا دعوت شده است که مقدس باشد، نه اینکه با فرهنگ جهان سازگار شود. ارتقای گناهی که از آن توبه نشده به رهبری کلیسا، پذیرش نیست، بلکه طغیان در برابر خداست.
اول تیموتائوس ۳:۲
«اسقف باید بیعیب باشد، شوهر یک زن، هوشیار، متین، آراسته، مهماننواز و شایستهٔ تعلیم.»
باشد که آنان که هنوز برای کلام خدا حرمت قائلاند، دعا کنند و استوار بمانند، زیرا داوری از خانهٔ خدا آغاز میشود (اول پطرس ۴:۱۷).
حکمت مسیحی | یوتیوب | کتابخانه مسیح | صدای مسیح | فیلمهای مسیحی | در پی من بیا | نهر پرستش | مسیح مدیا | دانش کلام | پرستش مسیحی
🫷 🤜 🤛 ✊ 👎
✈️ @HekmateMasihi
این انتصاب پس از استعفای «اندرو جان»، اسقف اعظم پیشین، انجام شد؛ کسی که پس از افشای نتایج تکاندهندهٔ گزارش بازبینی امنیت اخلاقی در کلیسای بانگور، که او همزمان بهعنوان اسقف آنجا نیز خدمت میکرد، کنارهگیری کرد. این بررسی، فرهنگی مملو از سوءمصرف الکل، رفتارهای جنسی نادرست، غیبت، پارتیبازی و نظارت مالی ضعیف را در کلیسا برملا کرد؛ نشانههایی آشکار از آنچه رخ میدهد وقتی که معیارهای کتابمقدسی کنار گذاشته میشوند.
اندرو جان به «خطاهای قضاوتی» خود اذعان کرد؛ زیرا نتوانسته بود مطابق یافتههای این گزارش—که توسط گروه مستقل Thirtyone:eight تهیه شده بود—عمل کند. این گزارش رفتارهایی را مستند کرده است که نهفقط برای رهبران کلیسا، بلکه حتی برای هر مؤسسهٔ مسیحی نامناسباند. اما بهجای بازگشت به کتابمقدس و توبه، کلیسا با ارتقای شخصی که آشکارا طرح الهی برای جنسیت و ازدواج را رد میکند (رومیان ۱:۲۶–۲۷؛ اول تیموتائوس ۳:۲)، در مسیر انحراف پیشتر رفت.
چری وان که اصالتاً اهل لِستِرشر است، یکی از نخستین زنانی بود که در سال ۱۹۹۴ در کلیسای انگلستان به مقام کشیشی رسید. او اکنون وعده داده است که «شفا و آشتی» به همراه خواهد آورد. اما چگونه کلیسا میتواند شفا یابد، وقتی از توبه و بازگشت به اقتدار کلام خدا سر باز میزند؟
کتابمقدس هشدار میدهد که در روزهای آخر، بسیاری از تعلیم درست رویگردان میشوند و معلمانی را برمیگزینند که خواستههای نفسانیشان را تأیید کنند (دوم تیموتائوس ۴:۳). این انتصاب نشانهای از پیشرفت نیست، بلکه انحطاط و ارتداد است. کلیسا دعوت شده است که مقدس باشد، نه اینکه با فرهنگ جهان سازگار شود. ارتقای گناهی که از آن توبه نشده به رهبری کلیسا، پذیرش نیست، بلکه طغیان در برابر خداست.
اول تیموتائوس ۳:۲
«اسقف باید بیعیب باشد، شوهر یک زن، هوشیار، متین، آراسته، مهماننواز و شایستهٔ تعلیم.»
باشد که آنان که هنوز برای کلام خدا حرمت قائلاند، دعا کنند و استوار بمانند، زیرا داوری از خانهٔ خدا آغاز میشود (اول پطرس ۴:۱۷).
حکمت مسیحی | یوتیوب | کتابخانه مسیح | صدای مسیح | فیلمهای مسیحی | در پی من بیا | نهر پرستش | مسیح مدیا | دانش کلام | پرستش مسیحی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤝6
دروس الهیات متوسطه
هفته پانزدهم
الهیات رنج
https://www.youtube.com/watch?v=NNny0kaF4gs
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
YouTube
الهیات متوسطه جلسه پانزدهم رنج - مانی محمدی
الهیات رنج، آزمایش و اراده خدا
اول. چرا ایمانداران رنج میکشند؟ حکمت خدا در سختیها
دوم. رنج در کتابمقدس
سه. ارادهٔ خدا در میان رنجها
چهار. پاسخ ایماندار به رنج
مدرس مانی محمدی
https://linktr.ee/Face2FaceMinistry
اول. چرا ایمانداران رنج میکشند؟ حکمت خدا در سختیها
دوم. رنج در کتابمقدس
سه. ارادهٔ خدا در میان رنجها
چهار. پاسخ ایماندار به رنج
مدرس مانی محمدی
https://linktr.ee/Face2FaceMinistry
روز ۱۵۱: مزمور ۶۵:۱–۳
جان کلون
«ای خدا، تسبیح از آنِ توست.»
معنای این عبارت آن است که نیکویی خدا نسبت به قومش، همواره مایهای تازه برای ستایش فراهم میآورد. این نیکویی در سراسر جهان جاری است، امّا بهگونهای خاص به کلیسا نشان داده میشود. افزونبر این، دیگرانی که به کلیسای خدا تعلق ندارند، هرچند ممکن است از برکات فراوانی بهرهمند شوند، امّا منشأ آن را نمیبینند و در نعمتهایی که یافتهاند عیش و نوش میکنند، بیآنکه سپاسی ابراز کنند. شکرگزاری بهخاطر نیکویی خدا نسبت به کلیسا و قومش، امری بایسته است.
«ای تو که دعای ما را میشنوی، همهٔ انسانها نزد تو خواهند آمد.»
لقبی که در اینجا به خدا داده شده، حاوی حقیقتی بسیار مهم است: اینکه اجابت دعاهای ما، در این واقعیت تضمینشده است که اگر خدا آنها را رد کند، بهنوعی ذات خود را انکار کرده است. مزمورنویس نمیگوید که خدا در این یا آن مورد خاص دعا را شنیده است، بلکه او را شنوندهٔ دعا مینامد، بهعنوان بخشی پایدار از جلال او، بهطوریکه همانقدر محال است که گوشش را بر دعاهای ما ببندد که خود را انکار کند. اگر فقط بتوانیم این حقیقت را در ذهن خود حک کنیم که شنیدن دعا ویژگیای است خاص خدا و جداییناپذیر از ذات او، آنگاه ایمانی خللناپذیر در ما برانگیخته خواهد شد. قدرت یاریرساندن به ما هرگز از او سلب نمیشود؛ بنابراین هیچ چیز نمیتواند مانع اجابت دعاهای ما شود.
نکتهٔ بعدی در این آیه نیز شایان توجه است: اینکه «تمامی بشر نزد او خواهند آمد». هیچکس بدون اطمینان از شنیدهشدن دعا، جرأت نمیکند به حضور خدا نزدیک شود؛ اما وقتی او پیشاپیش ترسهای ما را میزداید و اعلام میکند که هیچ دعایی بینتیجه نزد او تقدیم نمیشود، درِ حضور او بهروی همگان گشوده میشود. پیش از آنکه بتوانیم با مقبولیت بهسوی خدا دعا کنیم، ضروری است که وعدههای او را بشناسیم؛ در غیر این صورت، راهی برای تقرّب به او نداریم، چنانکه پولس رسول در (اِفِسُسیان ۳:۱۲) میگوید: هر که بخواهد نزد خدا آید، باید به چنان ایمانی در مسیح آراسته باشد که اعتماد را در دلش برافروزد. چه امتیاز گرانبهایی داریم که بهواسطهٔ انجیل، دسترسی آزادانه به حضور خدا یافتهایم! این، پیشگویی از پادشاهی آیندهٔ مسیح است.
جان کلون
«ای خدا، تسبیح از آنِ توست.»
معنای این عبارت آن است که نیکویی خدا نسبت به قومش، همواره مایهای تازه برای ستایش فراهم میآورد. این نیکویی در سراسر جهان جاری است، امّا بهگونهای خاص به کلیسا نشان داده میشود. افزونبر این، دیگرانی که به کلیسای خدا تعلق ندارند، هرچند ممکن است از برکات فراوانی بهرهمند شوند، امّا منشأ آن را نمیبینند و در نعمتهایی که یافتهاند عیش و نوش میکنند، بیآنکه سپاسی ابراز کنند. شکرگزاری بهخاطر نیکویی خدا نسبت به کلیسا و قومش، امری بایسته است.
«ای تو که دعای ما را میشنوی، همهٔ انسانها نزد تو خواهند آمد.»
لقبی که در اینجا به خدا داده شده، حاوی حقیقتی بسیار مهم است: اینکه اجابت دعاهای ما، در این واقعیت تضمینشده است که اگر خدا آنها را رد کند، بهنوعی ذات خود را انکار کرده است. مزمورنویس نمیگوید که خدا در این یا آن مورد خاص دعا را شنیده است، بلکه او را شنوندهٔ دعا مینامد، بهعنوان بخشی پایدار از جلال او، بهطوریکه همانقدر محال است که گوشش را بر دعاهای ما ببندد که خود را انکار کند. اگر فقط بتوانیم این حقیقت را در ذهن خود حک کنیم که شنیدن دعا ویژگیای است خاص خدا و جداییناپذیر از ذات او، آنگاه ایمانی خللناپذیر در ما برانگیخته خواهد شد. قدرت یاریرساندن به ما هرگز از او سلب نمیشود؛ بنابراین هیچ چیز نمیتواند مانع اجابت دعاهای ما شود.
نکتهٔ بعدی در این آیه نیز شایان توجه است: اینکه «تمامی بشر نزد او خواهند آمد». هیچکس بدون اطمینان از شنیدهشدن دعا، جرأت نمیکند به حضور خدا نزدیک شود؛ اما وقتی او پیشاپیش ترسهای ما را میزداید و اعلام میکند که هیچ دعایی بینتیجه نزد او تقدیم نمیشود، درِ حضور او بهروی همگان گشوده میشود. پیش از آنکه بتوانیم با مقبولیت بهسوی خدا دعا کنیم، ضروری است که وعدههای او را بشناسیم؛ در غیر این صورت، راهی برای تقرّب به او نداریم، چنانکه پولس رسول در (اِفِسُسیان ۳:۱۲) میگوید: هر که بخواهد نزد خدا آید، باید به چنان ایمانی در مسیح آراسته باشد که اعتماد را در دلش برافروزد. چه امتیاز گرانبهایی داریم که بهواسطهٔ انجیل، دسترسی آزادانه به حضور خدا یافتهایم! این، پیشگویی از پادشاهی آیندهٔ مسیح است.
❤5
فسیر و موعظه «کتاب پیدایش» موعظه چهل و چهارم
از شما دعوت می کنیم تا این هفته شنبه ۹ آگوست، ۱۸ شهریور به این سری موعظات بپیوندید.
موضوع:
ابراهیم - پدر تمام ایمانداران
بخش پنجم : عهد خدا - اساس ایمان
پیدایش ۱:۱۵-۲۱
ساعت تفسیر بر اساس مکانها:
۱۸:۳۰ به وقت تهران
۱۹:۳۰ به وقت کابل
۱۸:۰۰ به وقت آنکارا و آتن
۱۸:۳۰ به وقت ایروان و تفلیس
۲۰:۰۰ به وقت اسلام آباد
راه پیوستن به ما گوگل میت
(همزمان جلسه در فیس بوک، یوتوب و اینستاگرام و تلگرام بصورت آنلاین خواهد بود)
- خدمت «چهره به چهره»
از شما دعوت می کنیم تا این هفته شنبه ۹ آگوست، ۱۸ شهریور به این سری موعظات بپیوندید.
موضوع:
ابراهیم - پدر تمام ایمانداران
بخش پنجم : عهد خدا - اساس ایمان
پیدایش ۱:۱۵-۲۱
ساعت تفسیر بر اساس مکانها:
۱۸:۳۰ به وقت تهران
۱۹:۳۰ به وقت کابل
۱۸:۰۰ به وقت آنکارا و آتن
۱۸:۳۰ به وقت ایروان و تفلیس
۲۰:۰۰ به وقت اسلام آباد
راه پیوستن به ما گوگل میت
(همزمان جلسه در فیس بوک، یوتوب و اینستاگرام و تلگرام بصورت آنلاین خواهد بود)
- خدمت «چهره به چهره»
🔥1
روز ۱۵۲: مزمور ۶۵:۴(الف)
جان کلون
«خوشا به حال آنانی که تو برمیگزینی.»
پس از آنکه داوود اعتراف کرد قوم بهسبب گناهان خود از خدا جدا شده و هر حقی برای شنیدهشدن را از دست دادهاند، اکنون به فیض رایگان خدا پناه میبرد؛ فیضی که آمرزش گناهان را در کنار دیگر برکات تضمین میکند. بدینسان، او نوری دیگر بر آنچه پیشتر دربارهٔ زدودهشدن گناه گفته بود میافکند و علت لطف خدا به گناهکاران بیلیاقت را نشان میدهد: فقط محبت پدرانهٔ اوست که آنان را به حضورش میپذیرد. آمرزشی که هر روزه دریافت میکنیم، از فرزندخواندگی ما سرچشمه میگیرد و دعاهای ما نیز بر همین اساس بنا شدهاند. گناهکار چگونه میتوانست جرأت کند به حضور خدا بیاید و آشتی با او را بجوید، اگر به پدر بودن او اطمینان نداشت؟
داوود در این عبارت، از فیض خدا به شکلی سخن میگوید که فقط به زمانهٔ خود او مربوط میشود، نه به زمانی که فیض به امتها نیز برسد. در آن دوران، کلیسای خدا به قوم یهود محدود بود و تنها آنان اجازهٔ ورود به مقدسگاه را داشتند. امّا اکنون که آن تمایز از میان برداشته شده و دیگر قومها نیز به همان امتیاز فراخوانده شدهاند، ما همه میتوانیم با اطمینان خاطر به حضور خدا نزدیک شویم. مسیح صلح ماست (اِفِسُسیان ۲:۱۴)، او که آنانی را که دور بودند و آنانی را که نزدیک بودند، به یک بدن پیوند داد.
آنچه تاکنون گفته شد، مقصود داوود را روشن میسازد. او که قوم برگزیده و کلیسای خدا را برخوردار از وعدهٔ آمرزش گناهان میبیند، کسانی را خوشابحال میخواند که خدا آنان را در شمار این جماعت قرار داده و به برخورداری از چنین امتیاز شگرفی داخل کرده است. سخن او نشان میدهد که در آن زمان، برگزیدگی شامل حال همه نمیشد؛ چراکه او این را امتیازی خاص برای یهودیان میشمارد که خدا ایشان را بر دیگر قومها ترجیح داده است. اگر تصور شود که انسان میتواند پیش از دریافت فیض کاری انجام دهد، آنگاه دیگر انتخاب با خود انسان خواهد بود، نه با خدا؛ حالآنکه حق و قدرت انتخاب، صراحتاً به خدا نسبت داده شده است. یهودیان هیچ برتریای بر دیگران نداشتند، جز اینکه از فیض ممتاز خدا برخوردار شده بودند. اکنون دیوار جدایی شکسته شده است تا امتها نیز فراخوانده شوند
جان کلون
«خوشا به حال آنانی که تو برمیگزینی.»
پس از آنکه داوود اعتراف کرد قوم بهسبب گناهان خود از خدا جدا شده و هر حقی برای شنیدهشدن را از دست دادهاند، اکنون به فیض رایگان خدا پناه میبرد؛ فیضی که آمرزش گناهان را در کنار دیگر برکات تضمین میکند. بدینسان، او نوری دیگر بر آنچه پیشتر دربارهٔ زدودهشدن گناه گفته بود میافکند و علت لطف خدا به گناهکاران بیلیاقت را نشان میدهد: فقط محبت پدرانهٔ اوست که آنان را به حضورش میپذیرد. آمرزشی که هر روزه دریافت میکنیم، از فرزندخواندگی ما سرچشمه میگیرد و دعاهای ما نیز بر همین اساس بنا شدهاند. گناهکار چگونه میتوانست جرأت کند به حضور خدا بیاید و آشتی با او را بجوید، اگر به پدر بودن او اطمینان نداشت؟
داوود در این عبارت، از فیض خدا به شکلی سخن میگوید که فقط به زمانهٔ خود او مربوط میشود، نه به زمانی که فیض به امتها نیز برسد. در آن دوران، کلیسای خدا به قوم یهود محدود بود و تنها آنان اجازهٔ ورود به مقدسگاه را داشتند. امّا اکنون که آن تمایز از میان برداشته شده و دیگر قومها نیز به همان امتیاز فراخوانده شدهاند، ما همه میتوانیم با اطمینان خاطر به حضور خدا نزدیک شویم. مسیح صلح ماست (اِفِسُسیان ۲:۱۴)، او که آنانی را که دور بودند و آنانی را که نزدیک بودند، به یک بدن پیوند داد.
آنچه تاکنون گفته شد، مقصود داوود را روشن میسازد. او که قوم برگزیده و کلیسای خدا را برخوردار از وعدهٔ آمرزش گناهان میبیند، کسانی را خوشابحال میخواند که خدا آنان را در شمار این جماعت قرار داده و به برخورداری از چنین امتیاز شگرفی داخل کرده است. سخن او نشان میدهد که در آن زمان، برگزیدگی شامل حال همه نمیشد؛ چراکه او این را امتیازی خاص برای یهودیان میشمارد که خدا ایشان را بر دیگر قومها ترجیح داده است. اگر تصور شود که انسان میتواند پیش از دریافت فیض کاری انجام دهد، آنگاه دیگر انتخاب با خود انسان خواهد بود، نه با خدا؛ حالآنکه حق و قدرت انتخاب، صراحتاً به خدا نسبت داده شده است. یهودیان هیچ برتریای بر دیگران نداشتند، جز اینکه از فیض ممتاز خدا برخوردار شده بودند. اکنون دیوار جدایی شکسته شده است تا امتها نیز فراخوانده شوند
روز ۱۵۳: مزمور ۶۵:۴ (بخش نخست)
تفسیر جان کلون
«خوشابحال کسی که تو او را برمیگزینی.»
آشکار است که همگان به یکسان خوانده نمیشوند؛ و تجربه نشان میدهد که کسانی که ادعا میکنند فیض خدا بدون هیچگونه گزینشی بهطور یکسان به همه داده میشود، در اشتباهاند. آیا میتوان هیچ دلیلی برای نخواندن همگان بهطور یکسان تصور کرد، مگر اینکه گزینش حاکمانهٔ او بعضی را از بعضی دیگر متمایز میسازد؟ ایمان و دعا ممکن است وسیلههایی برای بهرهمندی از فیض خدا باشند؛ اما سرچشمهٔ این فیض در درون ما نیست، بلکه بیرون از ماست. خوشابحال کسی است که بر خدا توکل میکند و وعدههای او را در آغوش میگیرد—خوشیای که زمانی تجربه میشود که با ایمان به مسیحِ میانجی، او را بهعنوان پدر خود درمییابیم و دعاهای خود را با این شناخت به سویش میفرستیم. اما پیش از آنکه چنین ایمانی و چنین دعایی پدید آید، باید فرض کنیم که ما که بهصورت طبیعی از خدا بیگانهایم، با اعمال فیض او به سویش نزدیک شدهایم. ما به او نزدیک نیستیم از آنرو که پیشاپیش به فیض او پاسخ دادهایم یا خودخواسته نزدش آمدهایم، بلکه از آنرو که او با تواضع خود دستش را تا اعماق جهنم دراز کرده تا ما را بگیرد. درستتر آن است که بگوییم او نخست ما را برمیگزیند و سپس محبت خود را با خواندنمان نشان میدهد.
شایان توجه است که هرچند خدا نسل ابراهیم را قوم خاص خود ساخت و ایشان را با نشانهٔ ختنه سزاوار ورود به معبد خود کرد، اما داوود تفاوتی را حتی در میان قوم یهود تشخیص میدهد، چراکه همهٔ ایشان مشمول دعوت مؤثر خدا نبودند و همگان در واقع مستحق جایگاهی در معبد او نبودند. مزمورنویس البته به معبد ظاهری اشاره دارد، وقتی که از برگزیدگان برای نزدیکشدن به خدا سخن میگوید؛ اما باید به یاد داشته باشیم که همگان که به حیاط معبد قدم میگذاشتند، بهراستی عضوی از کلیسا نبودند، بلکه شرط اساسی آن داشتن «دل پاک و دستهای پاک» بود.
ازاینرو، باید چنین دریافت که آنان که نزد خدا آورده میشوند، همان کسانی هستند که با ایمان حقیقی در حضور او حاضر میشوند، نه آنان که تنها در ظاهر جایگاهی در معبد دارند. افزون بر این، «برگزیدهشدن» و «خواندهشدن برای نزدیکی به خدا»، دو حقیقتی هستند که در اینجا همراه آمدهاند تا هر تصور باطل را اصلاح کنند، مبنی بر اینکه گوسفندان گلهٔ خدا ممکن است آزادانه برای مدتی سرگردان بمانند، بیآنکه به آغل آورده شوند.
تفسیر جان کلون
«خوشابحال کسی که تو او را برمیگزینی.»
آشکار است که همگان به یکسان خوانده نمیشوند؛ و تجربه نشان میدهد که کسانی که ادعا میکنند فیض خدا بدون هیچگونه گزینشی بهطور یکسان به همه داده میشود، در اشتباهاند. آیا میتوان هیچ دلیلی برای نخواندن همگان بهطور یکسان تصور کرد، مگر اینکه گزینش حاکمانهٔ او بعضی را از بعضی دیگر متمایز میسازد؟ ایمان و دعا ممکن است وسیلههایی برای بهرهمندی از فیض خدا باشند؛ اما سرچشمهٔ این فیض در درون ما نیست، بلکه بیرون از ماست. خوشابحال کسی است که بر خدا توکل میکند و وعدههای او را در آغوش میگیرد—خوشیای که زمانی تجربه میشود که با ایمان به مسیحِ میانجی، او را بهعنوان پدر خود درمییابیم و دعاهای خود را با این شناخت به سویش میفرستیم. اما پیش از آنکه چنین ایمانی و چنین دعایی پدید آید، باید فرض کنیم که ما که بهصورت طبیعی از خدا بیگانهایم، با اعمال فیض او به سویش نزدیک شدهایم. ما به او نزدیک نیستیم از آنرو که پیشاپیش به فیض او پاسخ دادهایم یا خودخواسته نزدش آمدهایم، بلکه از آنرو که او با تواضع خود دستش را تا اعماق جهنم دراز کرده تا ما را بگیرد. درستتر آن است که بگوییم او نخست ما را برمیگزیند و سپس محبت خود را با خواندنمان نشان میدهد.
شایان توجه است که هرچند خدا نسل ابراهیم را قوم خاص خود ساخت و ایشان را با نشانهٔ ختنه سزاوار ورود به معبد خود کرد، اما داوود تفاوتی را حتی در میان قوم یهود تشخیص میدهد، چراکه همهٔ ایشان مشمول دعوت مؤثر خدا نبودند و همگان در واقع مستحق جایگاهی در معبد او نبودند. مزمورنویس البته به معبد ظاهری اشاره دارد، وقتی که از برگزیدگان برای نزدیکشدن به خدا سخن میگوید؛ اما باید به یاد داشته باشیم که همگان که به حیاط معبد قدم میگذاشتند، بهراستی عضوی از کلیسا نبودند، بلکه شرط اساسی آن داشتن «دل پاک و دستهای پاک» بود.
ازاینرو، باید چنین دریافت که آنان که نزد خدا آورده میشوند، همان کسانی هستند که با ایمان حقیقی در حضور او حاضر میشوند، نه آنان که تنها در ظاهر جایگاهی در معبد دارند. افزون بر این، «برگزیدهشدن» و «خواندهشدن برای نزدیکی به خدا»، دو حقیقتی هستند که در اینجا همراه آمدهاند تا هر تصور باطل را اصلاح کنند، مبنی بر اینکه گوسفندان گلهٔ خدا ممکن است آزادانه برای مدتی سرگردان بمانند، بیآنکه به آغل آورده شوند.
🙏2❤1
کلام قدوس گاهی گنجهایش را از ما مخفی می کند تا بیاموزیم کلید مکاشفه کلام در (دعا) نهفته است.
- چارلز اسپرجن
- چارلز اسپرجن
❤7🙏3
روز ۱۵۴: مزمور ۶۵:۴ (بخش دوم) تا آیهٔ ۱۳
تفسیر جان کلون
«و او را نزد خود میآوری تا در صحنهای تو ساکن شود!»
مزمورنویس در اینجا بر ثمرهای که از آن امتیاز مبارکی که در بخش پیشین گفته شد حاصل میشود، تأکید میکند، آنگاه که میافزاید: ایمانداران از فراوانی خانهٔ خدا سیر خواهند شد. نباید چنین تصور کرد که ایمانداران در یک لحظه با تمام نیکویی خدا سیر میشوند؛ این نیکویی بهتدریج به ایشان بخشیده میشود. اما در حالیکه تأثیرات روح بهصورت پیاپی عطا میگردد، هریک از این تأثیرات برای حال حاضر کفایت دارد، تا آنگاه که در زمان مقرر همگان به کمال رسانیده شوند. درست است آنگونه که در مزمور ۱۰۳:۵ آمده: «او دهان ما را از چیزهای نیکو سیر میگرداند»، اما درعینحال باید آنچه را که در جای دیگر گفته شده به یاد داشت: «دهانت را باز کن، و من آن را پر خواهم ساخت.»
با ذکر خاص «نیکویی خانهٔ خدا»، مزمورنویس بهطور ضمنی از وسایل بیرونیای که خدا برای رساندن ما به بهرهمندی از برکات آسمانی معیّن کرده است، ستایش میکند. در دوران گذشته، خدا میتوانست مستقیماً دست خود را از آسمان دراز کند تا نیازهای پرستندگانش را رفع کند، اما صلاح دانست تا جانهای ایشان را از طریق تعلیم شریعت، قربانیها، مناسک و دیگر وسایل ظاهری تقوا سیر گرداند. در کلیسا نیز خدا از وسایلی مشابه استفاده میکند؛ و هرچند نباید در همین وسایل متوقف شویم، اما نباید از آنها نیز غافل باشیم.
«زمین را تیمار میکنی و آن را سیراب میسازی؛ آن را بسیار غنی میگردانی.»
هرچند در این بخش، لطف خدا نسبتبه قوم خاصش بیشتر مورد تأکید قرار گرفته چون شناختهشدهتر است، اما ما موظفیم در هر نقطهای از جهان که زندگی میکنیم، از باروری و افزایش زمین که نشانهٔ غنای نیکویی الهی است، قدردان باشیم. زمین بهخودیخود چنین تنوع پایانناپذیری از میوهها نمیآورد، بلکه تنها بهاندازهای که خدا آن را برای تغذیهٔ انسان آماده کرده است، میرویاند. ازاینرو، در عبارتی که مزمورنویس در ادامه میآورد نکتهای ظریف و نیرومند نهفته است، آنگاه که میگوید: «برای انسان گندم مهیا شده است، چراکه زمین را تو آماده کردهای»؛ یعنی دلیل وفور حاصلخیزی زمین، این است که خدا در پدری مهربانانهاش برای خانوادهٔ بزرگ انسان، آن را بهگونهای آفریده تا نیازهای فرزندانش را برآورده سازد.
تفسیر جان کلون
«و او را نزد خود میآوری تا در صحنهای تو ساکن شود!»
مزمورنویس در اینجا بر ثمرهای که از آن امتیاز مبارکی که در بخش پیشین گفته شد حاصل میشود، تأکید میکند، آنگاه که میافزاید: ایمانداران از فراوانی خانهٔ خدا سیر خواهند شد. نباید چنین تصور کرد که ایمانداران در یک لحظه با تمام نیکویی خدا سیر میشوند؛ این نیکویی بهتدریج به ایشان بخشیده میشود. اما در حالیکه تأثیرات روح بهصورت پیاپی عطا میگردد، هریک از این تأثیرات برای حال حاضر کفایت دارد، تا آنگاه که در زمان مقرر همگان به کمال رسانیده شوند. درست است آنگونه که در مزمور ۱۰۳:۵ آمده: «او دهان ما را از چیزهای نیکو سیر میگرداند»، اما درعینحال باید آنچه را که در جای دیگر گفته شده به یاد داشت: «دهانت را باز کن، و من آن را پر خواهم ساخت.»
با ذکر خاص «نیکویی خانهٔ خدا»، مزمورنویس بهطور ضمنی از وسایل بیرونیای که خدا برای رساندن ما به بهرهمندی از برکات آسمانی معیّن کرده است، ستایش میکند. در دوران گذشته، خدا میتوانست مستقیماً دست خود را از آسمان دراز کند تا نیازهای پرستندگانش را رفع کند، اما صلاح دانست تا جانهای ایشان را از طریق تعلیم شریعت، قربانیها، مناسک و دیگر وسایل ظاهری تقوا سیر گرداند. در کلیسا نیز خدا از وسایلی مشابه استفاده میکند؛ و هرچند نباید در همین وسایل متوقف شویم، اما نباید از آنها نیز غافل باشیم.
«زمین را تیمار میکنی و آن را سیراب میسازی؛ آن را بسیار غنی میگردانی.»
هرچند در این بخش، لطف خدا نسبتبه قوم خاصش بیشتر مورد تأکید قرار گرفته چون شناختهشدهتر است، اما ما موظفیم در هر نقطهای از جهان که زندگی میکنیم، از باروری و افزایش زمین که نشانهٔ غنای نیکویی الهی است، قدردان باشیم. زمین بهخودیخود چنین تنوع پایانناپذیری از میوهها نمیآورد، بلکه تنها بهاندازهای که خدا آن را برای تغذیهٔ انسان آماده کرده است، میرویاند. ازاینرو، در عبارتی که مزمورنویس در ادامه میآورد نکتهای ظریف و نیرومند نهفته است، آنگاه که میگوید: «برای انسان گندم مهیا شده است، چراکه زمین را تو آماده کردهای»؛ یعنی دلیل وفور حاصلخیزی زمین، این است که خدا در پدری مهربانانهاش برای خانوادهٔ بزرگ انسان، آن را بهگونهای آفریده تا نیازهای فرزندانش را برآورده سازد.
روز ۱۵۵: مزمور ۶۶:۱–۱۲
تفسیر جان کلون
«زیرا تو ما را آزمودی، ای خدا، ما را گداختی، چنانکه نقره گداخته میشود.»
هنگامیکه دچار رنج و بلا میشویم، بسیار اهمیت دارد که آن را از جانب خدا بدانیم، و باور داشته باشیم که بهطور خاص برای خیریت ما مقرر شده است. مزمورنویس با همین نگاه سخن از آزمایش و تصفیهٔ قوم به میان میآورد. در حالیکه اشاره دارد به اینکه خدا فرزندان خود را برای پاکسازی گناهشان مورد امتحان قرار میدهد، همانگونه که ناخالصی از نقره بهواسطهٔ آتش جدا میشود، در عین حال میخواهد نشان دهد که پایداری ایشان نیز آزموده شده است. تصویر نقرهای که بارها در کوره انداخته میشود، دلالت دارد بر اینکه دوران امتحان ایشان بسیار سخت و شدید بوده است. ایشان با شکرگزاری اعلام میکنند که اگرچه تحت آزمایش بودند، اما نابود نشدند؛ و اینکه رنجهای آنها هم متنوع و هم بسیار طاقتفرسا بوده است، نهفقط از طریق استعاره، بلکه از سراسر متن پیداست: جایی که میگویند به دام افتادند، به تنگنا کشیده شدند، مردم بر سرشان سوار شدند، و از میان کشتیشکستگی و آتش عبور کردند.
«از آتش و آب عبور کردیم.»
شایان توجه است که مزمورنویس تمام ظلمهایی را که از دست دشمنان بر ایشان رفته، بهمنزلهٔ مجازاتی الهی بیان میکند؛ و قصد دارد قوم خدا را از این پندار که گویا خدا از رنجهای آنها بیاطلاع است یا توجهش معطوف به چیزهای دیگر بوده، برحذر دارد. وضعیت توصیفشده در این آیات، نمایانگر حال کلی کلیسا است؛ تا به ما بیاموزد که وقتی دستخوش فراز و نشیب میشویم و بهدنبال یک آزمایش به آزمایشی دیگر دچار میگردیم، و از آتش به آب انداخته میشویم، در این رویدادها چیز تازه یا غریبی نیست که ما را به هراس افکند.
«اما تو ما را به مکان فراخ درآوردی.»
این عبارت بهصورت استعاری بیانگر وضعیت رفاه و کامیابی است، جایی که قوم خدا به سرزمینی دلپذیر و حاصلخیز رسانده شدهاند، جایی که چراگاه بهفراوانی وجود دارد. حقیقتی که اینجا بیان میشود آن است که خدا، هرچند ممکن است فرزندان خود را با تأدیباتی موقتی و سخت مورد توبیخ قرار دهد، در نهایت ایشان را با شادی و کامیابی سرافراز خواهد کرد.
تفسیر جان کلون
«زیرا تو ما را آزمودی، ای خدا، ما را گداختی، چنانکه نقره گداخته میشود.»
هنگامیکه دچار رنج و بلا میشویم، بسیار اهمیت دارد که آن را از جانب خدا بدانیم، و باور داشته باشیم که بهطور خاص برای خیریت ما مقرر شده است. مزمورنویس با همین نگاه سخن از آزمایش و تصفیهٔ قوم به میان میآورد. در حالیکه اشاره دارد به اینکه خدا فرزندان خود را برای پاکسازی گناهشان مورد امتحان قرار میدهد، همانگونه که ناخالصی از نقره بهواسطهٔ آتش جدا میشود، در عین حال میخواهد نشان دهد که پایداری ایشان نیز آزموده شده است. تصویر نقرهای که بارها در کوره انداخته میشود، دلالت دارد بر اینکه دوران امتحان ایشان بسیار سخت و شدید بوده است. ایشان با شکرگزاری اعلام میکنند که اگرچه تحت آزمایش بودند، اما نابود نشدند؛ و اینکه رنجهای آنها هم متنوع و هم بسیار طاقتفرسا بوده است، نهفقط از طریق استعاره، بلکه از سراسر متن پیداست: جایی که میگویند به دام افتادند، به تنگنا کشیده شدند، مردم بر سرشان سوار شدند، و از میان کشتیشکستگی و آتش عبور کردند.
«از آتش و آب عبور کردیم.»
شایان توجه است که مزمورنویس تمام ظلمهایی را که از دست دشمنان بر ایشان رفته، بهمنزلهٔ مجازاتی الهی بیان میکند؛ و قصد دارد قوم خدا را از این پندار که گویا خدا از رنجهای آنها بیاطلاع است یا توجهش معطوف به چیزهای دیگر بوده، برحذر دارد. وضعیت توصیفشده در این آیات، نمایانگر حال کلی کلیسا است؛ تا به ما بیاموزد که وقتی دستخوش فراز و نشیب میشویم و بهدنبال یک آزمایش به آزمایشی دیگر دچار میگردیم، و از آتش به آب انداخته میشویم، در این رویدادها چیز تازه یا غریبی نیست که ما را به هراس افکند.
«اما تو ما را به مکان فراخ درآوردی.»
این عبارت بهصورت استعاری بیانگر وضعیت رفاه و کامیابی است، جایی که قوم خدا به سرزمینی دلپذیر و حاصلخیز رسانده شدهاند، جایی که چراگاه بهفراوانی وجود دارد. حقیقتی که اینجا بیان میشود آن است که خدا، هرچند ممکن است فرزندان خود را با تأدیباتی موقتی و سخت مورد توبیخ قرار دهد، در نهایت ایشان را با شادی و کامیابی سرافراز خواهد کرد.
🙏6
روز ۱۵۶: مزمور ۶۶:۱۳–۲۰
تفسیر جان کلون
«با قربانیهای سوختنی به معبد تو خواهم آمد.»
در اینجا به ما تعلیم داده میشود که اگر در هنگام سختی، خدا به یاریمان بشتابد، روا نیست که نجات او را بیهیچ یادکرد و شکرگزاریای واگذاریم. موضوع این بند تنها شکرگزاری نیست، بلکه داوود از نذرهایی سخن میگوید که در دوران سختی بسته بود، و این نذرها نشانهای از پایداری ایمان او بودند. توصیهٔ رسول یعقوب (یعقوب ۵:۱۳) در اینجا بسیار قابلتوجه است: «اگر کسی در میان شما دچار سختی است، دعا کند؛ و اگر کسی شادی دارد، سرودهای ستایش بخواند.» چه بسیارند کسانی که در دوران خوشی، با زبان ریاکارانه خدا را میستایند، اما بهمحض آنکه دچار تنگی میشوند، حرارت محبتشان سرد میشود، یا جای خود را به ناشکیبایی و شکایت میدهد. برترین نشانهٔ دینداری حقیقی آن است که در فشار مصیبت، آه و ناله بهسوی خدا بلند کنیم و با دعاهایمان پایداری و ایمانمان را بهشیوهای مقدس نشان دهیم، و سپس با ابراز قدردانی، بهپیش آییم.
«به تو قربانیهای فربه خواهم گذرانید، با بزهای نر و قوچها، گاوان و بزها.»
هرچقدر هم که تصمیم بگیریم نام خدا را بستاییم، اگر مسیح خود را قربانی نکرده بود تا ما و پرستشهایمان را تقدیس کند، فقط با لبانی ناپاک آن نام را آلوده میساختیم (عبرانیان ۱۰:۷). آنگونه که از رسول میآموزیم، تنها از راه او است که ستایشهای ما مورد قبول خدا قرار میگیرند. مزمورنویس برای تحسین قربانی خود از بوی خوش آن سخن میگوید؛ زیرا اگرچه آن قوچها و دیگر قربانیها در ذات خود بیارزش و ناخوشایند بودند، اما از آنجا که نمادهایی از مسیح محسوب میشدند، بویی خوش بهسوی خدا برمیافراشتند. اکنون که سایههای شریعت از میان رفتهاند، تمرکز بر خدمت روحانی حقیقی است. محتوای این خدمت در آیهٔ بعد روشنتر میشود، جاییکه مزمورنویس میگوید قصد دارد از نیکوییهایی که از خدا دیده است، با دیگران سخن گوید. هدف از تشریفات بیرونی شریعت نیز همین بود؛ چراکه در غیاب این هدف، همهٔ آن مراسم صرفاً ظاهری توخالی بودند. آنچه به آن قربانیها معنا میبخشید، این بود که تجلی ستایش نیکوییهای الهی بودند، و همین حقیقت، آنها را از بیمزهگی نجات میداد.
تفسیر جان کلون
«با قربانیهای سوختنی به معبد تو خواهم آمد.»
در اینجا به ما تعلیم داده میشود که اگر در هنگام سختی، خدا به یاریمان بشتابد، روا نیست که نجات او را بیهیچ یادکرد و شکرگزاریای واگذاریم. موضوع این بند تنها شکرگزاری نیست، بلکه داوود از نذرهایی سخن میگوید که در دوران سختی بسته بود، و این نذرها نشانهای از پایداری ایمان او بودند. توصیهٔ رسول یعقوب (یعقوب ۵:۱۳) در اینجا بسیار قابلتوجه است: «اگر کسی در میان شما دچار سختی است، دعا کند؛ و اگر کسی شادی دارد، سرودهای ستایش بخواند.» چه بسیارند کسانی که در دوران خوشی، با زبان ریاکارانه خدا را میستایند، اما بهمحض آنکه دچار تنگی میشوند، حرارت محبتشان سرد میشود، یا جای خود را به ناشکیبایی و شکایت میدهد. برترین نشانهٔ دینداری حقیقی آن است که در فشار مصیبت، آه و ناله بهسوی خدا بلند کنیم و با دعاهایمان پایداری و ایمانمان را بهشیوهای مقدس نشان دهیم، و سپس با ابراز قدردانی، بهپیش آییم.
«به تو قربانیهای فربه خواهم گذرانید، با بزهای نر و قوچها، گاوان و بزها.»
هرچقدر هم که تصمیم بگیریم نام خدا را بستاییم، اگر مسیح خود را قربانی نکرده بود تا ما و پرستشهایمان را تقدیس کند، فقط با لبانی ناپاک آن نام را آلوده میساختیم (عبرانیان ۱۰:۷). آنگونه که از رسول میآموزیم، تنها از راه او است که ستایشهای ما مورد قبول خدا قرار میگیرند. مزمورنویس برای تحسین قربانی خود از بوی خوش آن سخن میگوید؛ زیرا اگرچه آن قوچها و دیگر قربانیها در ذات خود بیارزش و ناخوشایند بودند، اما از آنجا که نمادهایی از مسیح محسوب میشدند، بویی خوش بهسوی خدا برمیافراشتند. اکنون که سایههای شریعت از میان رفتهاند، تمرکز بر خدمت روحانی حقیقی است. محتوای این خدمت در آیهٔ بعد روشنتر میشود، جاییکه مزمورنویس میگوید قصد دارد از نیکوییهایی که از خدا دیده است، با دیگران سخن گوید. هدف از تشریفات بیرونی شریعت نیز همین بود؛ چراکه در غیاب این هدف، همهٔ آن مراسم صرفاً ظاهری توخالی بودند. آنچه به آن قربانیها معنا میبخشید، این بود که تجلی ستایش نیکوییهای الهی بودند، و همین حقیقت، آنها را از بیمزهگی نجات میداد.
درس شانزدهم - فرقه شناسی.pdf
186.6 KB
📝 جزوه درس شانزدهم با انظمام پرسش های مرتبط
🔺فرقه شناسی
کاتولیک، ارتودوکس و پروتستانت
🗓 تاریخ جلسه: پنجشنبه ساعت ۱۸:۳۰ به وقت تهران
مکان ملاقات: در اپلیکیشن گوگل میت
لطفا جزوه را مطالعه بفرمایید.
به امید دیدارتان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4
روز ۱۵۷: مزمور ۶۷
جان کلون
خدا بر ما فیض فرماید و ما را برکت دهد. مزمورنویس با دعایی برای دریافت برکت الهی آغاز میکند، بهویژه برای یهودیان. وقتی مزمورنویس دربارهٔ کسانی سخن میگوید که به کلیسای خدا تعلق داشتند، و نه دربارهٔ کسانی که بیرون بودند، نکتهٔ قابلتوجه این است که او همهٔ برکاتی را که دریافت کردهاند به لطف و فیض رایگان خدا نسبت میدهد. از این موضوع میآموزیم که تا زمانی که در این دنیا هستیم، خوشبختی، موفقیت و کامیابیمان را کاملاً مدیون همان علت هستیم. وقتی چنین است، چگونه کسی میتواند گمان کند که با شایستگیهای خود، نیکویی او را پیشاپیش به دست میآورد؟
ای خدا، قومها تو را ستایش کنند. پس از آنکه مزمورنویس از مشارکت همهٔ قومها در شناخت نجاتبخش خدا سخن گفت، اکنون بیان میکند که آنها نیکویی خدا را اعلام خواهند کرد و ایشان را به تمرین شکرگزاری ترغیب میکند. محال است که بتوانیم خدا را بهدرستی ستایش کنیم، مگر اینکه ذهن و دل ما آرام و شاد باشد؛ مگر اینکه، بهعنوان کسانی که با خدا آشتی یافتهاند، با امید نجات انگیخته شده باشیم و «سلامت خدا که از هر فهمی فراتر است» بر دلهای ما حکومت کند (فیلیپیان ۴:۷). دلیلی که برای شادی ذکر شده، آشکارا به رویداد دعوت غیرقومها اشاره دارد. اینجا مقصود آن حکومت عام خدا بر همهٔ خلایق نیست، بلکه به آن سلطهٔ خاص و روحانی اشاره دارد که او بر کلیسا اعمال میکند؛ سلطهای که در آن نمیتوان بهدرستی گفت که بر کسی حکومت میکند، مگر کسانی را که بهوسیلهٔ تعلیم شریعتش زیر اقتدار خود گرد آورده است.
آنگاه زمین محصول خود را خواهد داد. پس از آنکه از مهمترین عمل فیض الهی یاد شد، اکنون به برکات موقتی اشاره میشود که خدا به فرزندانش عطا میکند تا هرآنچه برای کاملکردن خوشبختیشان لازم است داشته باشند. باید به یاد داشت که هر نعمتی که خدا به قوم باستانیاش عطا میکرد، همچون نوری بود که در برابر دیدگان جهان گرفته میشد تا توجه قومها را به سوی او جلب کند. از این موضوع، مزمورنویس چنین نتیجه میگیرد که اگر خدا بهوفور نیازهای قومش را برآورده سازد، نتیجه این خواهد بود که ترس از نام او افزون گردد؛ زیرا همهٔ اقصای زمین، با دیدن آنچه از محبت پدرانهٔ خدا به قومش مشاهده میکنند، با شادی بیشتری خود را به حکومت او تسلیم خواهند کرد.
جان کلون
خدا بر ما فیض فرماید و ما را برکت دهد. مزمورنویس با دعایی برای دریافت برکت الهی آغاز میکند، بهویژه برای یهودیان. وقتی مزمورنویس دربارهٔ کسانی سخن میگوید که به کلیسای خدا تعلق داشتند، و نه دربارهٔ کسانی که بیرون بودند، نکتهٔ قابلتوجه این است که او همهٔ برکاتی را که دریافت کردهاند به لطف و فیض رایگان خدا نسبت میدهد. از این موضوع میآموزیم که تا زمانی که در این دنیا هستیم، خوشبختی، موفقیت و کامیابیمان را کاملاً مدیون همان علت هستیم. وقتی چنین است، چگونه کسی میتواند گمان کند که با شایستگیهای خود، نیکویی او را پیشاپیش به دست میآورد؟
ای خدا، قومها تو را ستایش کنند. پس از آنکه مزمورنویس از مشارکت همهٔ قومها در شناخت نجاتبخش خدا سخن گفت، اکنون بیان میکند که آنها نیکویی خدا را اعلام خواهند کرد و ایشان را به تمرین شکرگزاری ترغیب میکند. محال است که بتوانیم خدا را بهدرستی ستایش کنیم، مگر اینکه ذهن و دل ما آرام و شاد باشد؛ مگر اینکه، بهعنوان کسانی که با خدا آشتی یافتهاند، با امید نجات انگیخته شده باشیم و «سلامت خدا که از هر فهمی فراتر است» بر دلهای ما حکومت کند (فیلیپیان ۴:۷). دلیلی که برای شادی ذکر شده، آشکارا به رویداد دعوت غیرقومها اشاره دارد. اینجا مقصود آن حکومت عام خدا بر همهٔ خلایق نیست، بلکه به آن سلطهٔ خاص و روحانی اشاره دارد که او بر کلیسا اعمال میکند؛ سلطهای که در آن نمیتوان بهدرستی گفت که بر کسی حکومت میکند، مگر کسانی را که بهوسیلهٔ تعلیم شریعتش زیر اقتدار خود گرد آورده است.
آنگاه زمین محصول خود را خواهد داد. پس از آنکه از مهمترین عمل فیض الهی یاد شد، اکنون به برکات موقتی اشاره میشود که خدا به فرزندانش عطا میکند تا هرآنچه برای کاملکردن خوشبختیشان لازم است داشته باشند. باید به یاد داشت که هر نعمتی که خدا به قوم باستانیاش عطا میکرد، همچون نوری بود که در برابر دیدگان جهان گرفته میشد تا توجه قومها را به سوی او جلب کند. از این موضوع، مزمورنویس چنین نتیجه میگیرد که اگر خدا بهوفور نیازهای قومش را برآورده سازد، نتیجه این خواهد بود که ترس از نام او افزون گردد؛ زیرا همهٔ اقصای زمین، با دیدن آنچه از محبت پدرانهٔ خدا به قومش مشاهده میکنند، با شادی بیشتری خود را به حکومت او تسلیم خواهند کرد.
تفسیر و موعظه «کتاب پیدایش» موعظه چهل و پنجم
از شما دعوت می کنیم تا این هفته شنبه ۱۶ آگوست، ۲۴ مرداد به این سری موعظات بپیوندید.
موضوع:
ابراهیم - پدر تمام ایمانداران
بخش ششم : بهای سنگین بی اعتمادی به خدا
پیدایش ۱:۱۶-۱۶
ساعت تفسیر بر اساس مکانها:
۱۸:۳۰ به وقت تهران
۱۹:۳۰ به وقت کابل
۱۸:۰۰ به وقت آنکارا و آتن
۱۸:۳۰ به وقت ایروان و تفلیس
۲۰:۰۰ به وقت اسلام آباد
راه پیوستن به ما گوگل میت
(همزمان جلسه در فیس بوک، یوتوب و اینستاگرام و تلگرام بصورت آنلاین خواهد بود)
- خدمت «چهره به چهره»
از شما دعوت می کنیم تا این هفته شنبه ۱۶ آگوست، ۲۴ مرداد به این سری موعظات بپیوندید.
موضوع:
ابراهیم - پدر تمام ایمانداران
بخش ششم : بهای سنگین بی اعتمادی به خدا
پیدایش ۱:۱۶-۱۶
ساعت تفسیر بر اساس مکانها:
۱۸:۳۰ به وقت تهران
۱۹:۳۰ به وقت کابل
۱۸:۰۰ به وقت آنکارا و آتن
۱۸:۳۰ به وقت ایروان و تفلیس
۲۰:۰۰ به وقت اسلام آباد
راه پیوستن به ما گوگل میت
(همزمان جلسه در فیس بوک، یوتوب و اینستاگرام و تلگرام بصورت آنلاین خواهد بود)
- خدمت «چهره به چهره»
روز ۱۵۸: مزمور ۶۸:۱-۶
جان کلون
اما درستکاران شاد خواهند بود؛ آنان در حضور خدا شادی خواهند کرد و از شادمانی به وجد خواهند آمد. داوود در اینجا اشاره میکند که وقتی خدا خود را برای شریران هولناک مینمایاند، هدفش این است که رهایی کلیسای خود را تأمین کند. شریران از حضور خدا میگریزند، زیرا این حضور در دلشان ترس میافکند؛ اما درستکاران از آن خوشحال میشوند، زیرا هیچ چیز بیش از این، آنان را شاد نمیکند که بدانند خدا نزدیک ایشان است. در مزمور ۱۸:۲۶ دیدیم که چرا حضور خدا برخی را میترساند و برخی دیگر را تسلی میبخشد؛ زیرا «با پاک، خود را پاک نشان میدهد و با کج، خود را پیچیده مینماید.» نویسندهٔ مزمور، عبارت را بر عبارت میافزاید تا نشان دهد که شادی قوم خدا چه اندازه عظیم است و چگونه سراسر عواطف و احساسات آنان را دربرمیگیرد.
برای خدا بسرایید، نام او را ستایش کنید، او را که بر ابرها سوار است بستایید. داوود اکنون پیش میرود تا قوم خدا را به ستایش او فراخواند. او نخست بهطور کلی دلایلی را که برای این عمل دارند بیان میکند، زیرا او همهٔ جهان را در قدرت و حکومت خود شامل میسازد و نیز میافزاید که فروتنانهترین و بینواترین اعضای خانوادهٔ بشر را تحت حمایت خود میگیرد. قدرت بیکران خدا زمانی ستوده میشود که گفته میشود او بر ابرها یا آسمانها سوار است، زیرا این ثابت میکند که او بر همه چیز برتر نشسته است. ممکن است روحالقدس با این تعبیر بخواهد هرگونه اندیشهٔ جسمانی و زمینی را از ذهن ما نسبت به او دور کند؛ ولی بیتردید میخواهد بیش از همه ما را به درکی از عظمت قدرت او برساند تا در ما احترامی شایسته پدید آورد و ما را آگاه سازد که تمامی ستایشهای ما از جلال او بسی فروتر است.
پدر یتیمان و حامی بیوهزنان است خدا در مسکن مقدس خود. داوود در ادامه بر نیکویی بیهمتای خدا تأکید میکند که در فروتنی به یتیمان و بیوهزنان نظر میافکند. جلال غیرقابل وصف خدا باعث نمیشود که او از ما دوری گزیند یا مانع از آن شود که به سوی ما در عمیقترین ورطههای تنگدستیمان خم شود. بیگمان، ذکر یتیمان و بیوهزنان بهطور کلی نمایانگر کسانی است که دنیا تمایل دارد آنان را بیارزش شمرده و شایستهٔ توجه نداند. ما معمولاً توجه خود را به جایی میدهیم که انتظار بازگشت یا منفعتی داشته باشیم. به مقام و شکوه اولویت میدهیم و فقیران را خوار میشماریم یا نادیده میگیریم. فقیران با این اندیشه دلگرم میشوند که خدا از آنان دور نیست.
جان کلون
اما درستکاران شاد خواهند بود؛ آنان در حضور خدا شادی خواهند کرد و از شادمانی به وجد خواهند آمد. داوود در اینجا اشاره میکند که وقتی خدا خود را برای شریران هولناک مینمایاند، هدفش این است که رهایی کلیسای خود را تأمین کند. شریران از حضور خدا میگریزند، زیرا این حضور در دلشان ترس میافکند؛ اما درستکاران از آن خوشحال میشوند، زیرا هیچ چیز بیش از این، آنان را شاد نمیکند که بدانند خدا نزدیک ایشان است. در مزمور ۱۸:۲۶ دیدیم که چرا حضور خدا برخی را میترساند و برخی دیگر را تسلی میبخشد؛ زیرا «با پاک، خود را پاک نشان میدهد و با کج، خود را پیچیده مینماید.» نویسندهٔ مزمور، عبارت را بر عبارت میافزاید تا نشان دهد که شادی قوم خدا چه اندازه عظیم است و چگونه سراسر عواطف و احساسات آنان را دربرمیگیرد.
برای خدا بسرایید، نام او را ستایش کنید، او را که بر ابرها سوار است بستایید. داوود اکنون پیش میرود تا قوم خدا را به ستایش او فراخواند. او نخست بهطور کلی دلایلی را که برای این عمل دارند بیان میکند، زیرا او همهٔ جهان را در قدرت و حکومت خود شامل میسازد و نیز میافزاید که فروتنانهترین و بینواترین اعضای خانوادهٔ بشر را تحت حمایت خود میگیرد. قدرت بیکران خدا زمانی ستوده میشود که گفته میشود او بر ابرها یا آسمانها سوار است، زیرا این ثابت میکند که او بر همه چیز برتر نشسته است. ممکن است روحالقدس با این تعبیر بخواهد هرگونه اندیشهٔ جسمانی و زمینی را از ذهن ما نسبت به او دور کند؛ ولی بیتردید میخواهد بیش از همه ما را به درکی از عظمت قدرت او برساند تا در ما احترامی شایسته پدید آورد و ما را آگاه سازد که تمامی ستایشهای ما از جلال او بسی فروتر است.
پدر یتیمان و حامی بیوهزنان است خدا در مسکن مقدس خود. داوود در ادامه بر نیکویی بیهمتای خدا تأکید میکند که در فروتنی به یتیمان و بیوهزنان نظر میافکند. جلال غیرقابل وصف خدا باعث نمیشود که او از ما دوری گزیند یا مانع از آن شود که به سوی ما در عمیقترین ورطههای تنگدستیمان خم شود. بیگمان، ذکر یتیمان و بیوهزنان بهطور کلی نمایانگر کسانی است که دنیا تمایل دارد آنان را بیارزش شمرده و شایستهٔ توجه نداند. ما معمولاً توجه خود را به جایی میدهیم که انتظار بازگشت یا منفعتی داشته باشیم. به مقام و شکوه اولویت میدهیم و فقیران را خوار میشماریم یا نادیده میگیریم. فقیران با این اندیشه دلگرم میشوند که خدا از آنان دور نیست.