.
زندگی رسم خوشایندی است...
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
زندگی جذبه دستی است که می چیند
زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است
زندگی بُعد درخت است به چشم حشره
زندگی تجربه شب پره در تاریکی است
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
زندگی رسم خوشایندی است...
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
زندگی جذبه دستی است که می چیند
زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است
زندگی بُعد درخت است به چشم حشره
زندگی تجربه شب پره در تاریکی است
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
از من تـا من ،
تو گستـــــردهای
با تـــو برخـــــوردم
به راز پــرستش پیوستم
از تـــو بــه راه افتــــادم
به جلــوهٔ رنــــج رسیــدم
و با این همــه، ای شفاف !
و با این همــه، ای شگرف...!
مرا راهی از تـــو به در نیست
زمیـــن بـــاران را صــــدا میزند
من تـــــــــو را...!
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
تو گستـــــردهای
با تـــو برخـــــوردم
به راز پــرستش پیوستم
از تـــو بــه راه افتــــادم
به جلــوهٔ رنــــج رسیــدم
و با این همــه، ای شفاف !
و با این همــه، ای شگرف...!
مرا راهی از تـــو به در نیست
زمیـــن بـــاران را صــــدا میزند
من تـــــــــو را...!
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
اهل هیچستانم
دینم عشق و مذهبم حقیقت
معبدم درونم و مقصدم خداست
نمازم سکوت است و نیازم همه دوست
آرامگاهم دلِ کوه است و کوله بارم
همه رقص
همه شعر
همه شور
شیوه ام پروانگی ست
مسلکم دلداده گی ست
نور خواهم خورد
عشق خواهم داد
دوست خواهم داشت.
اهل هیچستانم
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
مرا سفر به کجا میبرد؟
کجا نشان قدم، ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشتهای نرمِ فراغت
گشوده خواهد شد؟
کجاست جای رسیدن و پهن کردن یک فرش
و بیخیال نشستن...
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
کجا نشان قدم، ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشتهای نرمِ فراغت
گشوده خواهد شد؟
کجاست جای رسیدن و پهن کردن یک فرش
و بیخیال نشستن...
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
ساز دل گفت که تو زمزمه ی ناب منی
صدف قعر دلی،گوهر جذاب منی
شیون عشقی و در دام نی افتاده دلت
گل نیلوفر و در غارت مرداب منی
آسمان دل من بی تو چه ابریست صنم
روی بگشای ،که تو زیور شب تاب منی
از حدیث نگهت ناز بسی شرمنده است
سجده گاهت شده دل ،داد که محراب منی
طره ی موی تو تابیده به جان و دل من
خلقت ناب خدایی تو که اعجاب منی
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
صدف قعر دلی،گوهر جذاب منی
شیون عشقی و در دام نی افتاده دلت
گل نیلوفر و در غارت مرداب منی
آسمان دل من بی تو چه ابریست صنم
روی بگشای ،که تو زیور شب تاب منی
از حدیث نگهت ناز بسی شرمنده است
سجده گاهت شده دل ،داد که محراب منی
طره ی موی تو تابیده به جان و دل من
خلقت ناب خدایی تو که اعجاب منی
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
هنوز در سفرم
خیال میکنم
در آبهای جهان قایقی است
و من ‚ مسافر قایق
هزارها سال است
سرود زنده دریانوردهای کهن را
به گوش روزنههای فصول میخوانم
و پیش میرانم
مرا سفر به کجا میبرد ؟
کجا نشان قدم ‚ ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشتهای نرم فراغت
گشوده خواهد شد ؟
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
خیال میکنم
در آبهای جهان قایقی است
و من ‚ مسافر قایق
هزارها سال است
سرود زنده دریانوردهای کهن را
به گوش روزنههای فصول میخوانم
و پیش میرانم
مرا سفر به کجا میبرد ؟
کجا نشان قدم ‚ ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشتهای نرم فراغت
گشوده خواهد شد ؟
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
چیزهایی هست که نمی دانم
می دانم، سبزه ای را بِکَنم خواهد مـُـرد
می روم بالا تا اوج
من پُر از بال و پرم
راه می بینم در ظلمت
من پر از فانوسم
من پُر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پُرم از راه ، از پل
از رود ، از موج
پرم از سایه ی برگی در آب
چه درونم تنهاست.
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
می دانم، سبزه ای را بِکَنم خواهد مـُـرد
می روم بالا تا اوج
من پُر از بال و پرم
راه می بینم در ظلمت
من پر از فانوسم
من پُر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پُرم از راه ، از پل
از رود ، از موج
پرم از سایه ی برگی در آب
چه درونم تنهاست.
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
.
آسمان دل من بی تو چه ابریست صنم
روی بگشای ،که تو زیور شب تاب منی
از حدیث نگهت ناز بسی شرمنده است
سجده گاهت شده دل ،داد که محراب منی
طره ی موی تو تابیده به جان و دل من
خلقت ناب خدایی تو که اعجاب منی
ساز من ،زخمه بزن بر دل تارم امشب
ساغر مستی و قاصد شده در خواب منی
شور شهنازی فریادم و ماهور زنم
دف و سنتور و رباب دل بی تاب منی
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
آسمان دل من بی تو چه ابریست صنم
روی بگشای ،که تو زیور شب تاب منی
از حدیث نگهت ناز بسی شرمنده است
سجده گاهت شده دل ،داد که محراب منی
طره ی موی تو تابیده به جان و دل من
خلقت ناب خدایی تو که اعجاب منی
ساز من ،زخمه بزن بر دل تارم امشب
ساغر مستی و قاصد شده در خواب منی
شور شهنازی فریادم و ماهور زنم
دف و سنتور و رباب دل بی تاب منی
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
.
کوهساران مرا پر کن
ای طنین فراموشی
نفرین به زیبایی آب تاریک
خروشان که هست مرا
فرو پیچد و برد
تو ناگهان زیبا هستی
اندامت گردابی است
موج تو اقلیم مرا گرفت
ترا یافتم آسمان ها را پی بردم
ترا یافتم درها را گشودم
شاخه ها را خواندم
افتاده باد آن برگ
که به آهنگ وزشهایت نلرزد
مژگان تو لرزید رویا درهم شد...
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
کوهساران مرا پر کن
ای طنین فراموشی
نفرین به زیبایی آب تاریک
خروشان که هست مرا
فرو پیچد و برد
تو ناگهان زیبا هستی
اندامت گردابی است
موج تو اقلیم مرا گرفت
ترا یافتم آسمان ها را پی بردم
ترا یافتم درها را گشودم
شاخه ها را خواندم
افتاده باد آن برگ
که به آهنگ وزشهایت نلرزد
مژگان تو لرزید رویا درهم شد...
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
.
گیاه تلخ افسونی!
شوکران بنفش خورشید را
در جام سپید بیابانها لحظه لحظه نوشیدم
و در آیینه نفس کشنده سراب
تصویر تو را در هر گام زنده تر یافتم
در چشمانم چه تابشها که نریخت!
و در رگهایم چه عطشها که نشکفت!
آمدم تا تو را بویم
و تو زهر دوزخیات را با نفسم آمیختی
به پاس این همه راهی که آمدم !
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
گیاه تلخ افسونی!
شوکران بنفش خورشید را
در جام سپید بیابانها لحظه لحظه نوشیدم
و در آیینه نفس کشنده سراب
تصویر تو را در هر گام زنده تر یافتم
در چشمانم چه تابشها که نریخت!
و در رگهایم چه عطشها که نشکفت!
آمدم تا تو را بویم
و تو زهر دوزخیات را با نفسم آمیختی
به پاس این همه راهی که آمدم !
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
.
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است!
نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه...
در دل من چیزی است،
مثل یک بیشهی نور،
مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم، که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.
دورها آوایی است، که مرا میخواند..
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است!
نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه...
در دل من چیزی است،
مثل یک بیشهی نور،
مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم، که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.
دورها آوایی است، که مرا میخواند..
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
.
خانه دوست کجاست؟
در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت؛
" نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه ی پرهای صداقت آبی است "...
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
خانه دوست کجاست؟
در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت؛
" نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه ی پرهای صداقت آبی است "...
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
.
زندگی
شوق رسیدن
به همان فرداییاست
که نخواهد آمد . تو نه در دیروزی
و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست....!
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
زندگی
شوق رسیدن
به همان فرداییاست
که نخواهد آمد . تو نه در دیروزی
و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست....!
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم میگذرد
آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود،جامه اندوه مپوشان هرگز...!
زندگی ذره گاهی ست
که کوهش کردیم
زندگی نام نگویی ست
که خارش کردیم
زندگی نیست به جز نم نم باران بهار
زندگی نیست به جز دیدن یار
زندگی نیست به جز عشق
به جز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی
زندگی کرده بسی
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد
دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
غصه هم میگذرد
آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود،جامه اندوه مپوشان هرگز...!
زندگی ذره گاهی ست
که کوهش کردیم
زندگی نام نگویی ست
که خارش کردیم
زندگی نیست به جز نم نم باران بهار
زندگی نیست به جز دیدن یار
زندگی نیست به جز عشق
به جز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی
زندگی کرده بسی
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد
دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
.
نرسیده به درخت
کوچهباغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازهٔ پرهای صداقت آبی است
میروی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر بدر میآرد
پس به سمت گل تنهایی میپیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین میمانی
و ترا ترسی شفاف فرا میگیرد
در صمیمیت سیّال فضا خش خشی میشنوی
کودکی میبینی
رفته از کاج بلندی بالا جوجه بردارد از لانه نور
و از او می پرسی؛
خانه دوست کجاست؟
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
نرسیده به درخت
کوچهباغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازهٔ پرهای صداقت آبی است
میروی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر بدر میآرد
پس به سمت گل تنهایی میپیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین میمانی
و ترا ترسی شفاف فرا میگیرد
در صمیمیت سیّال فضا خش خشی میشنوی
کودکی میبینی
رفته از کاج بلندی بالا جوجه بردارد از لانه نور
و از او می پرسی؛
خانه دوست کجاست؟
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
.
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست
نه وصل ممکن نیست
همیشه فاصله ای هست
اگر چه منحنی آب بالش خوبی است
برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر
همیشه فاصله ای هست
دچار باید بود
وگرنه زمزمه حیرت میان دو حرف
حرام خواهد شد
و عشق
سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست
و عشق
صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که غرق ابهامند..
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست
نه وصل ممکن نیست
همیشه فاصله ای هست
اگر چه منحنی آب بالش خوبی است
برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر
همیشه فاصله ای هست
دچار باید بود
وگرنه زمزمه حیرت میان دو حرف
حرام خواهد شد
و عشق
سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست
و عشق
صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که غرق ابهامند..
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
این نوا چیست که از پردهٔ جان میشنوم
گوش دل باز که اسرار نهان میشنوم
آن سروشی که مرا بود به سر منزل شوق
دیده هوش به راهش نگران میشنوم
نشنید آن چه مرا گوش خرد در همه عمر
حالیا مست میِ ذوقم و آن میشنوم
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
گوش دل باز که اسرار نهان میشنوم
آن سروشی که مرا بود به سر منزل شوق
دیده هوش به راهش نگران میشنوم
نشنید آن چه مرا گوش خرد در همه عمر
حالیا مست میِ ذوقم و آن میشنوم
#سهراب_سپهری
╚⊱𝄄ⵂ𝄄⃟𝄄ⵂ༄᳀༄ⵂ𝄄⃟ꠋꠋ𝄄ⵂ⊰╝
.
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر، سحر نزدیک است.
هر دم این بانگ برآرم بر دل:
وای، این شب چقدر تاریک است!
خندهای کو که به دل انگیزم؟
قطرهای کو که به دریا ریزم؟
صخرهای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است
دیگران را هم غم است به دل،
غم من، لیک، غمی غمناک است.
#سهراب_سپهری
╔════ᭂ**࿐ღ══╗
ᥴꫝꪖ𝑘ꪖꪑꫀ☜
╚═ღ**࿐ᭂ═════╝