Forwarded from اتچ بات
#دلنوشته........ #ملودی
آرامِ جانِ میهنم! آرامِ جانِ وطنم!
پدرِ ایرانم رضا شاه بزرگ!
پدرِ ایران نوین!
ایرانم! ایرانم مانده بود سالها!
بی آرامِ جانش! بی پدر مهربانش!
آرامِ جان میهنم #رضا_شاه بزرگ طلوع کرد. درست از دل زمین جایی میان شهر ری زمانی که ایرانم در سیاه ترین برهه زمانیش بوده و هست.
از جنس ناجی های آسمانی همانقدر پر نور همانقدر پر اقتدار.
خورشید طلوع کرد بی گمان پدری در این روز های پشیمانی و پریشانی ملتی دردمند و ناسپاس در این روز های کم جانی ایرانم! در این روزهایی که از هر گوشه ایرانم صدایش میزنند و طلب بخشش میکنند!
مردی که نامش بر زبان ها افتاده و طپش های نامنطم قلب های ملتی شده که از شوق سر پا بند نیستند! قلب هایی که بوی تن #پدر را حس کرده اند بوی خوش #آزادی و #آبادی را حس میکنند. آمدنش بی دلیل نیست او بخشیده فرزندان قدر نشناسش را!
طنین پوتین های خاک خورده سربازی این روز ها گوش های زیادی را نوازش میدهد.
خوب میدانم دلیل آمدنش را! درست چهار ماه پیش #فریاد های ملتی که پدرشان را #صدا میکردند به گوشش خورده!
چه باغ هایی که به بار ننشسته پژمردند! چه دریاچه های که خشکید و چه پلهایی که در نبود خاندانش فروریخت و چه عزت هایی که بی عزت شد!
خورشید ایرانم #طلوع کرد
مردی آمد مردی که پدر بود و جان بود! برای #کشورم مردی با پوتین های سربازی معروفش همان پوتین هایی که جای جای #ایرانم را ساخته بود همان مردی که قدم های استوارش چنان پر جذبه و #ایرانساز بود که بزرگترین و دلسوز ترین و با سواد ترین سیاست مداران هم به پایش نرسیدند. مردی که عشقش عمیق بود.
دلیل آمدنش را میدانم چرا ، چون چهل سال است لاشخوران گرسنه ایرانم را به تاراج بردند و مردمان ناسپاس کشورم #چهلسال است پشیمانند از ظلمی که به پدر شان و پسرش کردند و این روز ها ندای پوزش خواهیشان چنان بلند و رسا شده که به تار پود پدر ایرانم هم رسیده.
تنش از زیر خروار ها خاک بیرون امده اما این آمدن هم گواه #بخشیدن ماست گواه بزرگی پدریست که فرزندانش را از جان بیشتر دوست داشت.
آمد چون تن رنجور و خمیده #مادرمایران برایش عذاب آور بود چون عزت #دختران و #زنان ایران زمینش زیر دست و پای #داعشیانوطنی رفته چون پسران و مردان سرزمینش این روزها کمرشان زیر فشار های مالی و..... خم شده.
چون ارومیه اش خشک شده چون زاینده رودش دیگر زاینده نیست و نابود شده! چون مردمانش به تنگ امده اند چون دیر بجنبیم ایرانمان مرده.
این روز ها اما روزهای آمدن بهار واقعیست #رضاشاهبزرگ کهنه #سرباز و پدر ایران زمین شاه ایران ساز میهنم که فرزندانش چون خودش از جان برای ایرانمان گذاشته اند و من میدانم این آمدن و این اقتدار یعنی زیر #ننگ نمانید .
ایرانم را بی پدر دیده بودند که زخم میزدند و تکه تکه اش میکردند
ایرانم بی سایه مانده بود بی دست های نوازشگر پدرانش همان دست های ایرانساز را میگویم!
همان که لرزه بر تن #دینفروشان #وطنفروشان #ایرانستیزان میاندازد همان دستانی که شکوفایی ایران را مدیونش هستیم همان دستانی که #از_خرابهای_ایران_ساخت
همان پدری که جای بوسه بر دستانش فرزندانش را هم از خود راندیم ناسپاس تمام لطف هایشان بودیم.
اما انگار بخشیده شدیم! گفته اند پدران بی حد بخشنده اند اما این روز ها این حرف باورم شده! درست در این برهه زجر اورد!
آمده تا شاهد آمدن تنها یادگار فرزندش به ایران باشد ایران را به دست نیمه دیگرش بدهد! #شاهزاده را میگویم که کم از پدرانش ندارد چون در رگ هایش خون بزرگ مرد ایران جوشش دارد.
فردای ایرانم رسیده چون ایرانم دیگر بی سایه سر نیست چون ایرانم این روز ها فرخنده ترین روزها را در پیش دارد پدرش آمده همان مرد محکم سالهای دور...
#وطنم_محتاج_درمان_است
درود بر بزرگ مرد و پدر ایران
#کمپین_بازگشت_شاهزاده
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
آرامِ جانِ میهنم! آرامِ جانِ وطنم!
پدرِ ایرانم رضا شاه بزرگ!
پدرِ ایران نوین!
ایرانم! ایرانم مانده بود سالها!
بی آرامِ جانش! بی پدر مهربانش!
آرامِ جان میهنم #رضا_شاه بزرگ طلوع کرد. درست از دل زمین جایی میان شهر ری زمانی که ایرانم در سیاه ترین برهه زمانیش بوده و هست.
از جنس ناجی های آسمانی همانقدر پر نور همانقدر پر اقتدار.
خورشید طلوع کرد بی گمان پدری در این روز های پشیمانی و پریشانی ملتی دردمند و ناسپاس در این روز های کم جانی ایرانم! در این روزهایی که از هر گوشه ایرانم صدایش میزنند و طلب بخشش میکنند!
مردی که نامش بر زبان ها افتاده و طپش های نامنطم قلب های ملتی شده که از شوق سر پا بند نیستند! قلب هایی که بوی تن #پدر را حس کرده اند بوی خوش #آزادی و #آبادی را حس میکنند. آمدنش بی دلیل نیست او بخشیده فرزندان قدر نشناسش را!
طنین پوتین های خاک خورده سربازی این روز ها گوش های زیادی را نوازش میدهد.
خوب میدانم دلیل آمدنش را! درست چهار ماه پیش #فریاد های ملتی که پدرشان را #صدا میکردند به گوشش خورده!
چه باغ هایی که به بار ننشسته پژمردند! چه دریاچه های که خشکید و چه پلهایی که در نبود خاندانش فروریخت و چه عزت هایی که بی عزت شد!
خورشید ایرانم #طلوع کرد
مردی آمد مردی که پدر بود و جان بود! برای #کشورم مردی با پوتین های سربازی معروفش همان پوتین هایی که جای جای #ایرانم را ساخته بود همان مردی که قدم های استوارش چنان پر جذبه و #ایرانساز بود که بزرگترین و دلسوز ترین و با سواد ترین سیاست مداران هم به پایش نرسیدند. مردی که عشقش عمیق بود.
دلیل آمدنش را میدانم چرا ، چون چهل سال است لاشخوران گرسنه ایرانم را به تاراج بردند و مردمان ناسپاس کشورم #چهلسال است پشیمانند از ظلمی که به پدر شان و پسرش کردند و این روز ها ندای پوزش خواهیشان چنان بلند و رسا شده که به تار پود پدر ایرانم هم رسیده.
تنش از زیر خروار ها خاک بیرون امده اما این آمدن هم گواه #بخشیدن ماست گواه بزرگی پدریست که فرزندانش را از جان بیشتر دوست داشت.
آمد چون تن رنجور و خمیده #مادرمایران برایش عذاب آور بود چون عزت #دختران و #زنان ایران زمینش زیر دست و پای #داعشیانوطنی رفته چون پسران و مردان سرزمینش این روزها کمرشان زیر فشار های مالی و..... خم شده.
چون ارومیه اش خشک شده چون زاینده رودش دیگر زاینده نیست و نابود شده! چون مردمانش به تنگ امده اند چون دیر بجنبیم ایرانمان مرده.
این روز ها اما روزهای آمدن بهار واقعیست #رضاشاهبزرگ کهنه #سرباز و پدر ایران زمین شاه ایران ساز میهنم که فرزندانش چون خودش از جان برای ایرانمان گذاشته اند و من میدانم این آمدن و این اقتدار یعنی زیر #ننگ نمانید .
ایرانم را بی پدر دیده بودند که زخم میزدند و تکه تکه اش میکردند
ایرانم بی سایه مانده بود بی دست های نوازشگر پدرانش همان دست های ایرانساز را میگویم!
همان که لرزه بر تن #دینفروشان #وطنفروشان #ایرانستیزان میاندازد همان دستانی که شکوفایی ایران را مدیونش هستیم همان دستانی که #از_خرابهای_ایران_ساخت
همان پدری که جای بوسه بر دستانش فرزندانش را هم از خود راندیم ناسپاس تمام لطف هایشان بودیم.
اما انگار بخشیده شدیم! گفته اند پدران بی حد بخشنده اند اما این روز ها این حرف باورم شده! درست در این برهه زجر اورد!
آمده تا شاهد آمدن تنها یادگار فرزندش به ایران باشد ایران را به دست نیمه دیگرش بدهد! #شاهزاده را میگویم که کم از پدرانش ندارد چون در رگ هایش خون بزرگ مرد ایران جوشش دارد.
فردای ایرانم رسیده چون ایرانم دیگر بی سایه سر نیست چون ایرانم این روز ها فرخنده ترین روزها را در پیش دارد پدرش آمده همان مرد محکم سالهای دور...
#وطنم_محتاج_درمان_است
درود بر بزرگ مرد و پدر ایران
#کمپین_بازگشت_شاهزاده
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
Telegram
attach 📎
#دلنوشته........ #ملودی
مردمی که زخم های کهنه و عمیقی دارند .آنقدر عمیق که برای کسی چهل سال برای دیگری سی سال و همینطور ادامه دار.
نمیدانم از زخم های بیست ساله خودم بگویم یا از درد های چهل ساله پدرم
زخم های پدرم اما به قدمت همان زخم چهل ساله کشورم هست زخم های میلیون ها ایرانی.
درد و زخم هایی که چهل سال است بیشتر و بیشتر میشود از حماقت نسلی که نازپروده بود نمک نشناسی نسلی که پدرانشان را با ناسپاسی تمام دل آزرده کردند اما همان نسل و فرزندانشان سالهاست اقرار میکنند اشتباه کرده اند.
این مردم اما امروز خاک پای پدرشان را سرمه چشمانشان میکنند و در بدترین روز های ممکن مثل کودکی بی پناه به دنبال پدر میگردند.
به گمانمت مردم بعد از آمدن ناجیشان چه حسی دارند.؟؟
پدری که صدایش کردند و چهار ماه بعد اما سینه خاک را شکافت چون توان نشنیدن نداشت چون فرزندان پشیمانش نالهایشان جگر سوز بود.
میدانی عمق فاجعه برایتان چقدر است همان آخر خط را میگویم . ای دشمن ایرانم ای ایرانستیزان که خون مردم را در شیشه کردید چهل سال.
رضا شاه مثل کوه مثل شیر بیشه ای که پیکرش هم به تن شغال هایی مثل شما لرزه می اندازد ـ.
بدان تا آخرین قطره خون پاسدار پیکر پدر ایران میشویم . از امروز هر ایرانی غیوری غیرتش را در کنار بانوان و مردان کشورش برای حفظ پیکر پاک پدرشان میگذارند.
میبینم لرزه های ستون سستی را که در پی نابودی حقانیت هر ایرانی هستند شما دشمنان قسم خورده ایرانم هستین.
هشدار! هشدار!
پدرم! پاره تنم را آسیبی رسد فاتحه ریز و درشتتان خوانده است.
زخم ها اگر باز شوند و مردمی ظلم دیده که بی شک این بار از خاک پدر نمیگذرند.
خون ایرانی به جوش آمده کافیست تا خطا کنی سر ریز که شود هم شما میسوزید و هم کاخ ها و قصر های کاسبیتان!
میدانم آنقدر خطر برایتان نزدیک است که میترسید! از پیکرش میترسید! از مردمی که روشن شده اند! مردمی که از این یکی نخواهند گذشت! نمیگذارند ریشه های این کهنه سرباز ایرانم آسیبی ببیند. اینبار اما آخر خط است اگر پیکر پدر را بی حرمتی شود.
شغالان به گمانم فراموششان شده
#ایرانم_این_شیر_زخمی_هنوز_نفس_میکشد
#وطنم_محتاج_درمان_است
#کمپین_بازگشت_شاهزاده
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
مردمی که زخم های کهنه و عمیقی دارند .آنقدر عمیق که برای کسی چهل سال برای دیگری سی سال و همینطور ادامه دار.
نمیدانم از زخم های بیست ساله خودم بگویم یا از درد های چهل ساله پدرم
زخم های پدرم اما به قدمت همان زخم چهل ساله کشورم هست زخم های میلیون ها ایرانی.
درد و زخم هایی که چهل سال است بیشتر و بیشتر میشود از حماقت نسلی که نازپروده بود نمک نشناسی نسلی که پدرانشان را با ناسپاسی تمام دل آزرده کردند اما همان نسل و فرزندانشان سالهاست اقرار میکنند اشتباه کرده اند.
این مردم اما امروز خاک پای پدرشان را سرمه چشمانشان میکنند و در بدترین روز های ممکن مثل کودکی بی پناه به دنبال پدر میگردند.
به گمانمت مردم بعد از آمدن ناجیشان چه حسی دارند.؟؟
پدری که صدایش کردند و چهار ماه بعد اما سینه خاک را شکافت چون توان نشنیدن نداشت چون فرزندان پشیمانش نالهایشان جگر سوز بود.
میدانی عمق فاجعه برایتان چقدر است همان آخر خط را میگویم . ای دشمن ایرانم ای ایرانستیزان که خون مردم را در شیشه کردید چهل سال.
رضا شاه مثل کوه مثل شیر بیشه ای که پیکرش هم به تن شغال هایی مثل شما لرزه می اندازد ـ.
بدان تا آخرین قطره خون پاسدار پیکر پدر ایران میشویم . از امروز هر ایرانی غیوری غیرتش را در کنار بانوان و مردان کشورش برای حفظ پیکر پاک پدرشان میگذارند.
میبینم لرزه های ستون سستی را که در پی نابودی حقانیت هر ایرانی هستند شما دشمنان قسم خورده ایرانم هستین.
هشدار! هشدار!
پدرم! پاره تنم را آسیبی رسد فاتحه ریز و درشتتان خوانده است.
زخم ها اگر باز شوند و مردمی ظلم دیده که بی شک این بار از خاک پدر نمیگذرند.
خون ایرانی به جوش آمده کافیست تا خطا کنی سر ریز که شود هم شما میسوزید و هم کاخ ها و قصر های کاسبیتان!
میدانم آنقدر خطر برایتان نزدیک است که میترسید! از پیکرش میترسید! از مردمی که روشن شده اند! مردمی که از این یکی نخواهند گذشت! نمیگذارند ریشه های این کهنه سرباز ایرانم آسیبی ببیند. اینبار اما آخر خط است اگر پیکر پدر را بی حرمتی شود.
شغالان به گمانم فراموششان شده
#ایرانم_این_شیر_زخمی_هنوز_نفس_میکشد
#وطنم_محتاج_درمان_است
#کمپین_بازگشت_شاهزاده
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ