رضا شاه #دیکتاتوری یا #دولت_بااساس
دوره رضاشاه و کلاً عصر پهلوی را نمیتوان با مفاهیمی چون دیکتاتوری و حتی استبداد توضیح داد.
رضاشاه، از دل یک جامعه نهادمند، و سیستم قانونمند برنخواست که او را دیکتاتور بنامیم!
یک کلیشه نادرست و بیمبنا در میان کثیری از ایرانیان جا افتاده است، مبنی بر اینکه
«رضاشاه، مشروطیت را تعطیل کرد»
در حالیکه برعکس! مشروطیت یا حکومت قانون، یا به قول مرحوم فروغی #دولت_بااساس با رضاشاه شروع شد.
قبل از رضاشاه، اساسأ جنین حکومت قانون هم شکل نگرفته بود، در حد یک نطفه سرگردان بود
قانون اساسی و مجلس در ظاهر وجود داشت.
اما روح حکومت قانون وجود نداشت. دولت، هیچ اساسی نداشت.
کشور هیچ نظم و نسقی نداشت.
از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ تا تاجگذاری رضاشاه در سال ۱۳۰۴، کشور در حال فروپاشی بود.
اصل و اساس کشور در آستانه نابودی بود، چه رسد به حکومت قانون!
ما ایرانیان، برای سوالات و دغدغههای پیچیده، پاسخهای ساده قایل هستیم و خیلی زود با یک پاسخ ساده و دم دستی، سروته قضیه را جمع میکنیم!
با گزارههای سادهای چون
«رضاشاه قانون را زیرپا گذاشت»!
« رضاشاه مشروطه را تعطیل کرد»،
«رضاشاه دیکتاتور بود»!
«رضاشاه مستبد بود»!
و امثالهم، ذهن خود را از تأمل و اندیشیدن، آزاد و معاف میکنیم.
چون اندیشیدن و تأمل کار سختی است.
عدهای هم که زمین زیرپایشان سست است، در خلأ تحلیل میکنند و برای زمانه و اوضاعی که اساسا موجودیت کشور در خطر بود، معیارهای حکومت قانون، آزادی و دموکراسی را در حد انگلستان قرن بیستویکم، برای ایران اوایل قرن بیستم قایل هستند!
اینها یا کینه شخصی و یا ایدیولوژیک یا باندی، با پهلویها دارند و یا اینکه اصلاً در زمین #ایران نایستادهاند.
باید یک ایران باشد تا حکومت قانون، آزادی و دموکراسی در آن مستقر شود!
مشروطیت، حکومت قانون، آزادی و دموکراسی، قبل از هر چیزی به یک اقتدار حاکمیتی نیاز دارد.
قانون حافظ آزادی و دموکراسی و حقوق شهروندی هم، نیاز به «ضمانت اجرا» قوی دارد.
و مثل روز روشن است که اقتدار حاکمیتی، و #دولت_بااساس ضامن اجرا هستند و بس
نطفه حکومت قانون در معنای مدرن آن در ایران، در عصر رضاشاه، بسته شد و نوزاد #حکومت_قانون به سلامت در آن عصر متولد شد.
و رضاشاه و نخبگان عصر رضاشاه، از این طفل شیرخواره، نسبتاً به خوبی محافظت کردند.
وضعیت یک طفل شیرخواره، با یک فرد بزرگسال تفاوت دارد.
بسیاری مواقع لازم است که برای حفاظت از این طفل شیرخواره، یک کارهایی انجام گیرد که برای ذهن یک بزرگسال، خلاف قاعده به نظر بیاید.
رضاشاه، در واقع شالودهریزی
#حکومت_قانون در ایران را انجام داد
او یک پادشاه اقتدارگرا و توسعهگرا و میهنپرست بود
به جرأت میتوانم بگویم که، بهترین قوانین تاریخ ایران، در عصر رضاشاه تدوین و تصویب شدند.
اعم از
قانون مدنی ایران،
قانون آیین دادرسی مدنی
قانون تجارت
قانون امور حسبی
قانون راجع به مجازات عمومی
این قوانین (به جز قانون مجازات)، همه بعد از انقلاب اسلامی هم باقی ماندند و تغییرات اندکی داشتهاند.
در مورد قانون مجازات هم، بسیاری از مسوولان قضایی جمهوری اسلامی پشیمان هستند که آن را تغییر دادهاند.
قوانین کارآمد یادشده در عصر رضاشاه، در زیر سایه اقتدار حاکمیتی، و به دنبال تأسیس #دولت_بااساس در ایران تدوین و تصویب شدند، و آن قوانین فقط بخش بسیار کوچکی از دستآوردهای شروع فرآیند ساخت دولت مدرن در عصر رضاشاه بود.
اما آن روند ادامه پیدا نکرد، و طوفان انقلاب و ایدئولوژیهای چپ و راست و مذهبی و غیرمذهبی و ضدمذهبی هزینه دموکراسی را در ایران چند برابر کردند.
@C_B_SHAHZADEH
دوره رضاشاه و کلاً عصر پهلوی را نمیتوان با مفاهیمی چون دیکتاتوری و حتی استبداد توضیح داد.
رضاشاه، از دل یک جامعه نهادمند، و سیستم قانونمند برنخواست که او را دیکتاتور بنامیم!
یک کلیشه نادرست و بیمبنا در میان کثیری از ایرانیان جا افتاده است، مبنی بر اینکه
«رضاشاه، مشروطیت را تعطیل کرد»
در حالیکه برعکس! مشروطیت یا حکومت قانون، یا به قول مرحوم فروغی #دولت_بااساس با رضاشاه شروع شد.
قبل از رضاشاه، اساسأ جنین حکومت قانون هم شکل نگرفته بود، در حد یک نطفه سرگردان بود
قانون اساسی و مجلس در ظاهر وجود داشت.
اما روح حکومت قانون وجود نداشت. دولت، هیچ اساسی نداشت.
کشور هیچ نظم و نسقی نداشت.
از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ تا تاجگذاری رضاشاه در سال ۱۳۰۴، کشور در حال فروپاشی بود.
اصل و اساس کشور در آستانه نابودی بود، چه رسد به حکومت قانون!
ما ایرانیان، برای سوالات و دغدغههای پیچیده، پاسخهای ساده قایل هستیم و خیلی زود با یک پاسخ ساده و دم دستی، سروته قضیه را جمع میکنیم!
با گزارههای سادهای چون
«رضاشاه قانون را زیرپا گذاشت»!
« رضاشاه مشروطه را تعطیل کرد»،
«رضاشاه دیکتاتور بود»!
«رضاشاه مستبد بود»!
و امثالهم، ذهن خود را از تأمل و اندیشیدن، آزاد و معاف میکنیم.
چون اندیشیدن و تأمل کار سختی است.
عدهای هم که زمین زیرپایشان سست است، در خلأ تحلیل میکنند و برای زمانه و اوضاعی که اساسا موجودیت کشور در خطر بود، معیارهای حکومت قانون، آزادی و دموکراسی را در حد انگلستان قرن بیستویکم، برای ایران اوایل قرن بیستم قایل هستند!
اینها یا کینه شخصی و یا ایدیولوژیک یا باندی، با پهلویها دارند و یا اینکه اصلاً در زمین #ایران نایستادهاند.
باید یک ایران باشد تا حکومت قانون، آزادی و دموکراسی در آن مستقر شود!
مشروطیت، حکومت قانون، آزادی و دموکراسی، قبل از هر چیزی به یک اقتدار حاکمیتی نیاز دارد.
قانون حافظ آزادی و دموکراسی و حقوق شهروندی هم، نیاز به «ضمانت اجرا» قوی دارد.
و مثل روز روشن است که اقتدار حاکمیتی، و #دولت_بااساس ضامن اجرا هستند و بس
نطفه حکومت قانون در معنای مدرن آن در ایران، در عصر رضاشاه، بسته شد و نوزاد #حکومت_قانون به سلامت در آن عصر متولد شد.
و رضاشاه و نخبگان عصر رضاشاه، از این طفل شیرخواره، نسبتاً به خوبی محافظت کردند.
وضعیت یک طفل شیرخواره، با یک فرد بزرگسال تفاوت دارد.
بسیاری مواقع لازم است که برای حفاظت از این طفل شیرخواره، یک کارهایی انجام گیرد که برای ذهن یک بزرگسال، خلاف قاعده به نظر بیاید.
رضاشاه، در واقع شالودهریزی
#حکومت_قانون در ایران را انجام داد
او یک پادشاه اقتدارگرا و توسعهگرا و میهنپرست بود
به جرأت میتوانم بگویم که، بهترین قوانین تاریخ ایران، در عصر رضاشاه تدوین و تصویب شدند.
اعم از
قانون مدنی ایران،
قانون آیین دادرسی مدنی
قانون تجارت
قانون امور حسبی
قانون راجع به مجازات عمومی
این قوانین (به جز قانون مجازات)، همه بعد از انقلاب اسلامی هم باقی ماندند و تغییرات اندکی داشتهاند.
در مورد قانون مجازات هم، بسیاری از مسوولان قضایی جمهوری اسلامی پشیمان هستند که آن را تغییر دادهاند.
قوانین کارآمد یادشده در عصر رضاشاه، در زیر سایه اقتدار حاکمیتی، و به دنبال تأسیس #دولت_بااساس در ایران تدوین و تصویب شدند، و آن قوانین فقط بخش بسیار کوچکی از دستآوردهای شروع فرآیند ساخت دولت مدرن در عصر رضاشاه بود.
اما آن روند ادامه پیدا نکرد، و طوفان انقلاب و ایدئولوژیهای چپ و راست و مذهبی و غیرمذهبی و ضدمذهبی هزینه دموکراسی را در ایران چند برابر کردند.
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from خسرو انوشیروان
#حاکمیت_ملی و #دموکراسی
@khosrovanooshiravan
#حاکمیت_ملی
یک بار و (به لطف جمهوری خواهان ظاهرا ایرانی) در تاریخ دوازدهم فروردین پنجاه وهشت پیروز و منجر به وقوع فاجعه ی ملّی شد
مردمی که نمیدانستند جمهوری اسلامی چیست و توان درک این حقیقت مسلَّم را نداشتند که ؛ 👈 یک جمهوری نمیتواند اسلامی باشد زیرا ماهیت دین مبین با جمهوریّت در تضاد کامل است .
(چرا که #اسلام میفرماید : الله جَلَّ جَلالُه و نماینده ی او فرمان برانند و جمهوری میگوید مردم حکومت کنند.)
با توصیه ی جلادی به نام #خمینی پای صندوق رای رفتند و به جمهوری اسلامی رای آری دادند😐
چهل سال است که #عرزشیها پی در پی مردمسالاری دینی را #عر میزنند و اما #مردم_سالاری_دینی توهمی بیش نیست .
عرض کردم:
👈 حکومت دینی میگوید : آنچه خداوند و ولیَّش فرمان میدهند و بدیهی است در اینچنین حکومتی ؛ سالاریِ مردم #پشم است و اما ...
#دموکراسی ؛
آیا بهتر نیست دموکراسی را به جای مردم سالاری به #حکومت_مردم تعبیر کنیم؟
چرا که مردم از دیرباز برای تشکیل #ملت و #دولت نیازمند #حکومت بوده اند.
👈شاید اگر بگوییم #حکومت از آن مردم است بهتر باشد تا بگوییم #سالاری از آن مردم است
👈 مردم به کدام وسیله میتوانند حکومت کنند ؟
👈 به وسیله ی #قانون
اگر دموکراسی را به #حکومت_قانون تعبیر کنیم ؛ باید قانونی بایسته و لازم الاجرا نوشت.
( البته که یکی از هزاران دلیلِ عدم مشروعیتِ رژیمِ #جمهوری_اسلامی...؟ برای حکومت بر ایران لازم الاجرا نبودن قانون در بسیاری از موارد است.
👈 خواص در جمهوری اسلامی به راحتی قانون اساسی را دور میزنند 👉
حتی بارها دیده ایم ؛ #علی_خامنه_ای به عنوان عالی ترین مقام رژیم ، با صدور 👈 #حکم_حکومتی ؛ قانون اساسیِ ناقصِ نامشروعِ رژیمِ تحت ولایتش را نادیده گرفته و حاکمیتش را به هیچ انگاشته.)
👈 در ایرانِ آینده ی ما #قانون_اساسی باید منطبق با #حقوق_شهروندی مدرن و بایسته و همچنین تحت نظر نهادهای نظارتیِ مستقلِ قابل رصد باشد تا از ایجاد فساد جلوگیری کنند و آنگاه بتواند سیستمی را پایه ریزی کند که راهنمای ملت ایران در توسعه ی پایدار است .
توسعه ی پایدار به معنای رشد هماهنگ و همه جانبه ی علمی حقوقی اقتصادی فرهنگی انسانی هنری امنیتی نظامی وووو....
بدون آسیب یا با کمترین آسیب ممکن به دیگر بخشها همانند #محیط_زیست یا #حقوق_شهروندی است.
آیا در دهه های پیش از #شورش_۵۷ #قانون_اساسی_مشروطه همین کارآیی را نداشت؟
شما باید برای داوری ایرانِ ابتدای سال ۱۳۰۴ را با ایرانِ انتهای ۱۳۵۷ مقایسه کنید و بی اندیشید.
#بازگشت_به_مشروطه
@khosrovanooshiravan
#خسرو
@khosrovanooshiravan
#حاکمیت_ملی
یک بار و (به لطف جمهوری خواهان ظاهرا ایرانی) در تاریخ دوازدهم فروردین پنجاه وهشت پیروز و منجر به وقوع فاجعه ی ملّی شد
مردمی که نمیدانستند جمهوری اسلامی چیست و توان درک این حقیقت مسلَّم را نداشتند که ؛ 👈 یک جمهوری نمیتواند اسلامی باشد زیرا ماهیت دین مبین با جمهوریّت در تضاد کامل است .
(چرا که #اسلام میفرماید : الله جَلَّ جَلالُه و نماینده ی او فرمان برانند و جمهوری میگوید مردم حکومت کنند.)
با توصیه ی جلادی به نام #خمینی پای صندوق رای رفتند و به جمهوری اسلامی رای آری دادند😐
چهل سال است که #عرزشیها پی در پی مردمسالاری دینی را #عر میزنند و اما #مردم_سالاری_دینی توهمی بیش نیست .
عرض کردم:
👈 حکومت دینی میگوید : آنچه خداوند و ولیَّش فرمان میدهند و بدیهی است در اینچنین حکومتی ؛ سالاریِ مردم #پشم است و اما ...
#دموکراسی ؛
آیا بهتر نیست دموکراسی را به جای مردم سالاری به #حکومت_مردم تعبیر کنیم؟
چرا که مردم از دیرباز برای تشکیل #ملت و #دولت نیازمند #حکومت بوده اند.
👈شاید اگر بگوییم #حکومت از آن مردم است بهتر باشد تا بگوییم #سالاری از آن مردم است
👈 مردم به کدام وسیله میتوانند حکومت کنند ؟
👈 به وسیله ی #قانون
اگر دموکراسی را به #حکومت_قانون تعبیر کنیم ؛ باید قانونی بایسته و لازم الاجرا نوشت.
( البته که یکی از هزاران دلیلِ عدم مشروعیتِ رژیمِ #جمهوری_اسلامی...؟ برای حکومت بر ایران لازم الاجرا نبودن قانون در بسیاری از موارد است.
👈 خواص در جمهوری اسلامی به راحتی قانون اساسی را دور میزنند 👉
حتی بارها دیده ایم ؛ #علی_خامنه_ای به عنوان عالی ترین مقام رژیم ، با صدور 👈 #حکم_حکومتی ؛ قانون اساسیِ ناقصِ نامشروعِ رژیمِ تحت ولایتش را نادیده گرفته و حاکمیتش را به هیچ انگاشته.)
👈 در ایرانِ آینده ی ما #قانون_اساسی باید منطبق با #حقوق_شهروندی مدرن و بایسته و همچنین تحت نظر نهادهای نظارتیِ مستقلِ قابل رصد باشد تا از ایجاد فساد جلوگیری کنند و آنگاه بتواند سیستمی را پایه ریزی کند که راهنمای ملت ایران در توسعه ی پایدار است .
توسعه ی پایدار به معنای رشد هماهنگ و همه جانبه ی علمی حقوقی اقتصادی فرهنگی انسانی هنری امنیتی نظامی وووو....
بدون آسیب یا با کمترین آسیب ممکن به دیگر بخشها همانند #محیط_زیست یا #حقوق_شهروندی است.
آیا در دهه های پیش از #شورش_۵۷ #قانون_اساسی_مشروطه همین کارآیی را نداشت؟
شما باید برای داوری ایرانِ ابتدای سال ۱۳۰۴ را با ایرانِ انتهای ۱۳۵۷ مقایسه کنید و بی اندیشید.
#بازگشت_به_مشروطه
@khosrovanooshiravan
#خسرو
🎙️ «تا تبریز هست، مشروطه زنده است!»
اصل هفتم متمم قانون اساسی مشروطه:
«اساس مشروطیت، کلاً و جزئاً تعطیل بردار نیست.»
🔻 همین اصل قانونی، تکلیف همه چیز را روشن میکند.
#حکومت_قانون
📻 رادیو تبریز
@C_B_SHAHZADEH
اصل هفتم متمم قانون اساسی مشروطه:
«اساس مشروطیت، کلاً و جزئاً تعطیل بردار نیست.»
🔻 همین اصل قانونی، تکلیف همه چیز را روشن میکند.
#حکومت_قانون
📻 رادیو تبریز
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
رضا شاه #دیکتاتوری یا #دولت_بااساس
دوره رضاشاه و کلاً عصر پهلوی را نمیتوان با مفاهیمی چون دیکتاتوری و حتی استبداد توضیح داد.
رضاشاه، از دل یک جامعه نهادمند، و سیستم قانونمند برنخواست که او را دیکتاتور بنامیم!
یک کلیشه نادرست و بیمبنا در میان کثیری از ایرانیان جا افتاده است، مبنی بر اینکه
«رضاشاه، مشروطیت را تعطیل کرد»
در حالیکه برعکس! مشروطیت یا حکومت قانون، یا به قول مرحوم فروغی #دولت_بااساس با رضاشاه شروع شد.
قبل از رضاشاه، اساسأ جنین حکومت قانون هم شکل نگرفته بود، در حد یک نطفه سرگردان بود
قانون اساسی و مجلس در ظاهر وجود داشت.
اما روح حکومت قانون وجود نداشت. دولت، هیچ اساسی نداشت.
کشور هیچ نظم و نسقی نداشت.
از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ تا تاجگذاری رضاشاه در سال ۱۳۰۴، کشور در حال فروپاشی بود.
اصل و اساس کشور در آستانه نابودی بود، چه رسد به حکومت قانون!
ما ایرانیان، برای سوالات و دغدغههای پیچیده، پاسخهای ساده قایل هستیم و خیلی زود با یک پاسخ ساده و دم دستی، سروته قضیه را جمع میکنیم!
با گزارههای سادهای چون
«رضاشاه قانون را زیرپا گذاشت»!
« رضاشاه مشروطه را تعطیل کرد»،
«رضاشاه دیکتاتور بود»!
«رضاشاه مستبد بود»!
و امثالهم، ذهن خود را از تأمل و اندیشیدن، آزاد و معاف میکنیم.
چون اندیشیدن و تأمل کار سختی است.
عدهای هم که زمین زیرپایشان سست است، در خلأ تحلیل میکنند و برای زمانه و اوضاعی که اساسا موجودیت کشور در خطر بود، معیارهای حکومت قانون، آزادی و دموکراسی را در حد انگلستان قرن بیستویکم، برای ایران اوایل قرن بیستم قایل هستند!
اینها یا کینه شخصی و یا ایدیولوژیک یا باندی، با پهلویها دارند و یا اینکه اصلاً در زمین #ایران نایستادهاند.
باید یک ایران باشد تا حکومت قانون، آزادی و دموکراسی در آن مستقر شود!
مشروطیت، حکومت قانون، آزادی و دموکراسی، قبل از هر چیزی به یک اقتدار حاکمیتی نیاز دارد.
قانون حافظ آزادی و دموکراسی و حقوق شهروندی هم، نیاز به «ضمانت اجرا» قوی دارد.
و مثل روز روشن است که اقتدار حاکمیتی، و #دولت_بااساس ضامن اجرا هستند و بس
نطفه حکومت قانون در معنای مدرن آن در ایران، در عصر رضاشاه، بسته شد و نوزاد #حکومت_قانون به سلامت در آن عصر متولد شد.
و رضاشاه و نخبگان عصر رضاشاه، از این طفل شیرخواره، نسبتاً به خوبی محافظت کردند.
وضعیت یک طفل شیرخواره، با یک فرد بزرگسال تفاوت دارد.
بسیاری مواقع لازم است که برای حفاظت از این طفل شیرخواره، یک کارهایی انجام گیرد که برای ذهن یک بزرگسال، خلاف قاعده به نظر بیاید.
رضاشاه، در واقع شالودهریزی
#حکومت_قانون در ایران را انجام داد
او یک پادشاه اقتدارگرا و توسعهگرا و میهنپرست بود
به جرأت میتوانم بگویم که، بهترین قوانین تاریخ ایران، در عصر رضاشاه تدوین و تصویب شدند.
اعم از
قانون مدنی ایران،
قانون آیین دادرسی مدنی
قانون تجارت
قانون امور حسبی
قانون راجع به مجازات عمومی
این قوانین (به جز قانون مجازات)، همه بعد از انقلاب اسلامی هم باقی ماندند و تغییرات اندکی داشتهاند.
در مورد قانون مجازات هم، بسیاری از مسوولان قضایی جمهوری اسلامی پشیمان هستند که آن را تغییر دادهاند.
قوانین کارآمد یادشده در عصر رضاشاه، در زیر سایه اقتدار حاکمیتی، و به دنبال تأسیس #دولت_بااساس در ایران تدوین و تصویب شدند، و آن قوانین فقط بخش بسیار کوچکی از دستآوردهای شروع فرآیند ساخت دولت مدرن در عصر رضاشاه بود.
اما آن روند ادامه پیدا نکرد، و طوفان انقلاب و ایدئولوژیهای چپ و راست و مذهبی و غیرمذهبی و ضدمذهبی هزینه دموکراسی را در ایران چند برابر کردند.
@C_B_SHAHZADEH
دوره رضاشاه و کلاً عصر پهلوی را نمیتوان با مفاهیمی چون دیکتاتوری و حتی استبداد توضیح داد.
رضاشاه، از دل یک جامعه نهادمند، و سیستم قانونمند برنخواست که او را دیکتاتور بنامیم!
یک کلیشه نادرست و بیمبنا در میان کثیری از ایرانیان جا افتاده است، مبنی بر اینکه
«رضاشاه، مشروطیت را تعطیل کرد»
در حالیکه برعکس! مشروطیت یا حکومت قانون، یا به قول مرحوم فروغی #دولت_بااساس با رضاشاه شروع شد.
قبل از رضاشاه، اساسأ جنین حکومت قانون هم شکل نگرفته بود، در حد یک نطفه سرگردان بود
قانون اساسی و مجلس در ظاهر وجود داشت.
اما روح حکومت قانون وجود نداشت. دولت، هیچ اساسی نداشت.
کشور هیچ نظم و نسقی نداشت.
از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ تا تاجگذاری رضاشاه در سال ۱۳۰۴، کشور در حال فروپاشی بود.
اصل و اساس کشور در آستانه نابودی بود، چه رسد به حکومت قانون!
ما ایرانیان، برای سوالات و دغدغههای پیچیده، پاسخهای ساده قایل هستیم و خیلی زود با یک پاسخ ساده و دم دستی، سروته قضیه را جمع میکنیم!
با گزارههای سادهای چون
«رضاشاه قانون را زیرپا گذاشت»!
« رضاشاه مشروطه را تعطیل کرد»،
«رضاشاه دیکتاتور بود»!
«رضاشاه مستبد بود»!
و امثالهم، ذهن خود را از تأمل و اندیشیدن، آزاد و معاف میکنیم.
چون اندیشیدن و تأمل کار سختی است.
عدهای هم که زمین زیرپایشان سست است، در خلأ تحلیل میکنند و برای زمانه و اوضاعی که اساسا موجودیت کشور در خطر بود، معیارهای حکومت قانون، آزادی و دموکراسی را در حد انگلستان قرن بیستویکم، برای ایران اوایل قرن بیستم قایل هستند!
اینها یا کینه شخصی و یا ایدیولوژیک یا باندی، با پهلویها دارند و یا اینکه اصلاً در زمین #ایران نایستادهاند.
باید یک ایران باشد تا حکومت قانون، آزادی و دموکراسی در آن مستقر شود!
مشروطیت، حکومت قانون، آزادی و دموکراسی، قبل از هر چیزی به یک اقتدار حاکمیتی نیاز دارد.
قانون حافظ آزادی و دموکراسی و حقوق شهروندی هم، نیاز به «ضمانت اجرا» قوی دارد.
و مثل روز روشن است که اقتدار حاکمیتی، و #دولت_بااساس ضامن اجرا هستند و بس
نطفه حکومت قانون در معنای مدرن آن در ایران، در عصر رضاشاه، بسته شد و نوزاد #حکومت_قانون به سلامت در آن عصر متولد شد.
و رضاشاه و نخبگان عصر رضاشاه، از این طفل شیرخواره، نسبتاً به خوبی محافظت کردند.
وضعیت یک طفل شیرخواره، با یک فرد بزرگسال تفاوت دارد.
بسیاری مواقع لازم است که برای حفاظت از این طفل شیرخواره، یک کارهایی انجام گیرد که برای ذهن یک بزرگسال، خلاف قاعده به نظر بیاید.
رضاشاه، در واقع شالودهریزی
#حکومت_قانون در ایران را انجام داد
او یک پادشاه اقتدارگرا و توسعهگرا و میهنپرست بود
به جرأت میتوانم بگویم که، بهترین قوانین تاریخ ایران، در عصر رضاشاه تدوین و تصویب شدند.
اعم از
قانون مدنی ایران،
قانون آیین دادرسی مدنی
قانون تجارت
قانون امور حسبی
قانون راجع به مجازات عمومی
این قوانین (به جز قانون مجازات)، همه بعد از انقلاب اسلامی هم باقی ماندند و تغییرات اندکی داشتهاند.
در مورد قانون مجازات هم، بسیاری از مسوولان قضایی جمهوری اسلامی پشیمان هستند که آن را تغییر دادهاند.
قوانین کارآمد یادشده در عصر رضاشاه، در زیر سایه اقتدار حاکمیتی، و به دنبال تأسیس #دولت_بااساس در ایران تدوین و تصویب شدند، و آن قوانین فقط بخش بسیار کوچکی از دستآوردهای شروع فرآیند ساخت دولت مدرن در عصر رضاشاه بود.
اما آن روند ادامه پیدا نکرد، و طوفان انقلاب و ایدئولوژیهای چپ و راست و مذهبی و غیرمذهبی و ضدمذهبی هزینه دموکراسی را در ایران چند برابر کردند.
@C_B_SHAHZADEH