✔️@BoomrangInstitute
🔴 «مشاعات محیط زیستی»
در گفتگو با هفتهنامه تجارت فردا
شماره ۳۷۲ / ۲۵ مرداد ۱۳۹۹
🎤 شهرام اتفاق
با افزایش درک ما از اهمیت کارکرد اکوسیستم، مفهوم «مشاع» نیز در گذر زمان دستخوش تغییراتی شده است. جو کره زمین، یا فعل و انفعلات و آثار اکوسیستمی جنگلها، نمونههایی از «مشاعات محیط زیستی» هستند.
ما شاید بتوانیم زمین جنگل را به مالکیت اشخاص دربیاوریم. اما کارکردهای یک جنگل در چرخه اکوسیستم، جو بالای آن زمین، و هوای مشترکی که تنفس میکنیم قابل واگذاری نیستند. شما ممکن است دریاها را تقسیم بندی کنید و به مالکیت اشخاص دربیاورید. اما اگر یکی از مالکان، در بخش متعلق به خودش، موادی در آب بریزد که منجر به نابودی جلبکها و ماهیان و سایر جانداران دریا شود، کل اکوسیستم دریا بصورت یکپارچه به خطر میافتد. سفرههای آب زیرزمینی نیز مشاع هستند. اگر مالکان واحدهای صنعتی، پسماندهای شیمیایی خودشان را بر روی زمین متعلق به خودشان تخلیه کنند، این پسماندها قادرند تا کل سفرههای آب زیرزمینی را آلوده کنند.
بنابراین یک بخش مشاع و غیر قابل واگذاری در این «مشاعات محیط زیستی» وجود دارد. اجزای اکوسیستمی جنگلها، دریاها یا سفرههای آب زیرزمینی، نمونهای از «مشاعات محیط زیستی» هستند.
صاحبنظرانی مانند «گوستاو دو مولیناری» بر این باور بودند که واگذاری مالکیت کلیه منابع عمومی به مالکان شخصی راهگشای حل همه مسائل خواهد بود. آنچنانکه به توصیف جفری هاجسن، کار به جایی رسیده بود که «والتر بلاک (1989) پیشنهاد داد که جو زمین را با پرتوهای لیزر حصارکشی کنند تا حدود مالکیت خصوصی در این عرصه مشخص و اجرایی شود».
تردیدی نیست که ما هم شریک نگرانیهای مولیناری و بلاک درباره خطرات و زیانهای ناشی از سیطره دولت و دستگاه سیاسی بر منابع مشترک هستیم. اما پیچیدگیهای فنی مربوط به حوزه «مشاعات محیط زیستی»، ورای حدود تصورات مولیناری و بلاک هستند.
وجود این پیچیدگیها به منزلهی این است که مالکیت شخصی بر این منابع نمیتواند راهگشای صیانت از این منابع باشد یا واگذاری مالکیت آن مشاعات به مالکان خصوصی، دست کم مستلزم وجود قیودی بر مالکیت خواهد بود. مثلاً شما در برخی نقاط دنیا میتوانید بخشی از یک جنگل را بخرید. اما کاربری آن تعریف شده و محدود به قیودی است.
اما مقید نمودن مالکیت شخصی مالکان خصوصی، از این ظرفیت برخوردار است تا بر سیطره دولت و دستگاه سیاسی بر منابع مشترک بیافزاید. آنچنانکه به وفور شاهد صدور مجوزهای دولتی برای تغییر کاربری زمینهای کشاورزی یا کوهها یا جنگلها هستیم. مجوزهایی که در بسیاری از موارد، حاصل زدوبند با دولت است. در غالب این موارد، عامل اصلی در زمینخواری، کوهخواری یا جنگلخواریهای مورد اشاره، فساد یا ناکارآمدی دستگاههای دولتی هستند.
اینجاست که اهمیت راهکار اوستروم پدیدار میشود: تمشیت امور از طریق راهکار میانه ای مانند «نهادهای غیر رسمی» به منزله توافقی میان ذینفعان و بدون دخالت دولت در بین دو راه حل «دولتی» و «بازاری»،
#الینور_اوستروم
#مشاع #محیط_زیست
#دولت #بازار #نهاد
🔴 «مشاعات محیط زیستی»
در گفتگو با هفتهنامه تجارت فردا
شماره ۳۷۲ / ۲۵ مرداد ۱۳۹۹
🎤 شهرام اتفاق
با افزایش درک ما از اهمیت کارکرد اکوسیستم، مفهوم «مشاع» نیز در گذر زمان دستخوش تغییراتی شده است. جو کره زمین، یا فعل و انفعلات و آثار اکوسیستمی جنگلها، نمونههایی از «مشاعات محیط زیستی» هستند.
ما شاید بتوانیم زمین جنگل را به مالکیت اشخاص دربیاوریم. اما کارکردهای یک جنگل در چرخه اکوسیستم، جو بالای آن زمین، و هوای مشترکی که تنفس میکنیم قابل واگذاری نیستند. شما ممکن است دریاها را تقسیم بندی کنید و به مالکیت اشخاص دربیاورید. اما اگر یکی از مالکان، در بخش متعلق به خودش، موادی در آب بریزد که منجر به نابودی جلبکها و ماهیان و سایر جانداران دریا شود، کل اکوسیستم دریا بصورت یکپارچه به خطر میافتد. سفرههای آب زیرزمینی نیز مشاع هستند. اگر مالکان واحدهای صنعتی، پسماندهای شیمیایی خودشان را بر روی زمین متعلق به خودشان تخلیه کنند، این پسماندها قادرند تا کل سفرههای آب زیرزمینی را آلوده کنند.
بنابراین یک بخش مشاع و غیر قابل واگذاری در این «مشاعات محیط زیستی» وجود دارد. اجزای اکوسیستمی جنگلها، دریاها یا سفرههای آب زیرزمینی، نمونهای از «مشاعات محیط زیستی» هستند.
صاحبنظرانی مانند «گوستاو دو مولیناری» بر این باور بودند که واگذاری مالکیت کلیه منابع عمومی به مالکان شخصی راهگشای حل همه مسائل خواهد بود. آنچنانکه به توصیف جفری هاجسن، کار به جایی رسیده بود که «والتر بلاک (1989) پیشنهاد داد که جو زمین را با پرتوهای لیزر حصارکشی کنند تا حدود مالکیت خصوصی در این عرصه مشخص و اجرایی شود».
تردیدی نیست که ما هم شریک نگرانیهای مولیناری و بلاک درباره خطرات و زیانهای ناشی از سیطره دولت و دستگاه سیاسی بر منابع مشترک هستیم. اما پیچیدگیهای فنی مربوط به حوزه «مشاعات محیط زیستی»، ورای حدود تصورات مولیناری و بلاک هستند.
وجود این پیچیدگیها به منزلهی این است که مالکیت شخصی بر این منابع نمیتواند راهگشای صیانت از این منابع باشد یا واگذاری مالکیت آن مشاعات به مالکان خصوصی، دست کم مستلزم وجود قیودی بر مالکیت خواهد بود. مثلاً شما در برخی نقاط دنیا میتوانید بخشی از یک جنگل را بخرید. اما کاربری آن تعریف شده و محدود به قیودی است.
اما مقید نمودن مالکیت شخصی مالکان خصوصی، از این ظرفیت برخوردار است تا بر سیطره دولت و دستگاه سیاسی بر منابع مشترک بیافزاید. آنچنانکه به وفور شاهد صدور مجوزهای دولتی برای تغییر کاربری زمینهای کشاورزی یا کوهها یا جنگلها هستیم. مجوزهایی که در بسیاری از موارد، حاصل زدوبند با دولت است. در غالب این موارد، عامل اصلی در زمینخواری، کوهخواری یا جنگلخواریهای مورد اشاره، فساد یا ناکارآمدی دستگاههای دولتی هستند.
اینجاست که اهمیت راهکار اوستروم پدیدار میشود: تمشیت امور از طریق راهکار میانه ای مانند «نهادهای غیر رسمی» به منزله توافقی میان ذینفعان و بدون دخالت دولت در بین دو راه حل «دولتی» و «بازاری»،
#الینور_اوستروم
#مشاع #محیط_زیست
#دولت #بازار #نهاد
Telegram
هفتهنامه تجارتفردا
🔹 برداشت از ذخایر ارزی چقدر در تورم اخیر نقش داشت؟
منابع صندوق توسعه ملی که قرار بود اندوخته روز مبادای نسلهای آینده باشد به عامل خلق تورم برای نسل امروز تبدیل شده است. شیوع کرونا خیلی از دولتها را به صرافت استفاده از صندوقهای بیننسلی انداخته و ذخایر…
منابع صندوق توسعه ملی که قرار بود اندوخته روز مبادای نسلهای آینده باشد به عامل خلق تورم برای نسل امروز تبدیل شده است. شیوع کرونا خیلی از دولتها را به صرافت استفاده از صندوقهای بیننسلی انداخته و ذخایر…
✔️@BoomrangInstitute
🔴 معرفی کتاب «کنش انسانی» میزس
✍ مهرپویا علا
نخستین مواجهه نگارنده با کتاب «کنش انسانی» آمیخته با پیشداوری منفی بود. کتاب را به دست گرفته بودم تا بتوانم به درکی نظری پیرامون بلایایی برسم که «نئولیبرالیسم» در عمل به جان جوامع بشری انداخته است. انگار که چراغ به دست در هر جملهای رد آن بلایا را در خطاهای فاحش یا چه بسا شیطنتهای نویسندۀ آن جستوجو میکردم! بنابراین هدفم از خواندن کتاب نه یافتن تأییدی برای پیشداوریهای خود، بلکه بر عکس جدال نظری با مکتبی اقتصادی، یا گستردهتر از آن با یک طرز فکر بود. با این همه هرچقدر که صفحات بیشتری از کتاب را میخواندم و به پیش میرفتم قضیه بیشتر و بیشتر وارون میشد. در واقع این پیشداوریها و حتی جهانبینی نگارنده بود که در حال زیر و زبر شدن بودند. تا آنجا که پس از مدتی دریافتم چه تصور کاریکاتوری از یک مکتب بزرگ فکری داشتهام . . .
متن کامل را در 👈 اینجا بخوانید.
👈این مطلب از وبسایت [بورژوا] دریافت شده است.
#کنش_انسانی
#سوسیالیسم
#بازار_آزاد
#ارزش_ذهنی
#معرفی_کتاب
🔴 معرفی کتاب «کنش انسانی» میزس
✍ مهرپویا علا
نخستین مواجهه نگارنده با کتاب «کنش انسانی» آمیخته با پیشداوری منفی بود. کتاب را به دست گرفته بودم تا بتوانم به درکی نظری پیرامون بلایایی برسم که «نئولیبرالیسم» در عمل به جان جوامع بشری انداخته است. انگار که چراغ به دست در هر جملهای رد آن بلایا را در خطاهای فاحش یا چه بسا شیطنتهای نویسندۀ آن جستوجو میکردم! بنابراین هدفم از خواندن کتاب نه یافتن تأییدی برای پیشداوریهای خود، بلکه بر عکس جدال نظری با مکتبی اقتصادی، یا گستردهتر از آن با یک طرز فکر بود. با این همه هرچقدر که صفحات بیشتری از کتاب را میخواندم و به پیش میرفتم قضیه بیشتر و بیشتر وارون میشد. در واقع این پیشداوریها و حتی جهانبینی نگارنده بود که در حال زیر و زبر شدن بودند. تا آنجا که پس از مدتی دریافتم چه تصور کاریکاتوری از یک مکتب بزرگ فکری داشتهام . . .
متن کامل را در 👈 اینجا بخوانید.
👈این مطلب از وبسایت [بورژوا] دریافت شده است.
#کنش_انسانی
#سوسیالیسم
#بازار_آزاد
#ارزش_ذهنی
#معرفی_کتاب