بومرنگ
2.74K subscribers
359 photos
26 videos
12 files
558 links
موسسه اندیشه اجتماعی: اقتصاد، فلسفه و مدیریت

www.boomrang.org

برای به اشتراک گذاشتن مطالب خودتان در وب سایت و کانال بومرنگ، به یکی از روش های زیر با ما تماس بگیرید:
Email: boomranginstitute@gmail.com
Telegram: @ArashAzadi82
Download Telegram
✔️@BoomrangInstitute

🔴 آدرس غلط از لیبرالیسم
سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد
تاریخ ۶ آذر ۱۳۹۹

شهـــرام اتفـــاق

به تازگی، یادداشتی تلگرامی به دستم رسید که خطاب به جمعی نوشته شده بود که چه نشسته‌‎اید که لیبرالیسم در جهان روزآمد شده است و شما هم باید هرچه زودتر لیبرالیسم‌تان را روزآمد کنید.

نویسنده این یادداشت تلگرامی یعنی آقای محمدرضا جلائی‌پور در گام نخست، ساختار اقتصاد سیاسی ایران را لیبرالیستی فرض کرده‌‎اند و متعاقب چنین پیش‌‎فرضی، مدافعان لیبرالیسم را مورد شماتت قرار داده‌اند و بر ایشان خرده گرفته‌‌اند و بدون اشاره به منابع، مراجع و مستندات مشخص، ادعایی به شرح زیر را مطرح فرموده‌اند که:

«چرا در نوشته‌ها و مواضع و سیاست‌های مورد حمایت شما به این چهار اصل [آموزش، سلامت، محیط‌زیست و برابری] توجه کافی نمی‌‌شود؟ چرا به نام لیبرالیسم منتقد افزایش سهم آموزش عمومی و سلامت عمومی از بودجه‌‌اید؟ چرا به نام لیبرالیسم منتقد سیاست‌های کاهنده نابرابری مانده‌‌اید؟ چرا دولت‌های هاشمی و خاتمی و روحانی تحت نفوذ گفتمان شما معمار افزایش نابرابری آموزشی و نابرابری در سلامت و مخرب محیط‌زیست شدند؟»

سپس اندرزی به مخاطبان یادداشت خود داده‌‌اند که «مانیفست لیبرالیسم آندورا ۲۰۱۷» را بخوانند و به بدآموزی‎های لیبرالیستی خود در کشور خاتمه دهند.

از نگاه من، این یادداشت تلگرامی بر چهار موضوع مهم دلالت دارد:

۱- به‌نظر می‌‌رسد نویسنده این یادداشت، تعریف نابسامانی از مفهوم «لیبرالیسم» را در اختیار دارد.

۲- نویسنده متاثر از خطای یاددشده، اقتصاد ایران را لیبرالیستی فرض می‎‌کند.

۳- نویسنده، آگاهانه یا ناآگاهانه، مناسبات حاکم بر چگونگی تسهیم بودجه کشور را پنهان می‌کند و عدم توازن آن را به سطح گفتمان چند لیبرالیست تقلیل می‌‎دهد.

۴- نویسنده علت اصلی وجود مشکلات کنونی کشور را در باب آموزش، سلامت، محیط‌زیست و نابرابری، برخاسته از عقاید لیبرالیستی و نفوذ گفتمان چند نفر معرفی می‎کند.

از این‌رو، قصد دارم درباره هر یک از موارد یادشده، مختصر توضیحی را درباره خطای سهوی یا عمدی نویسنده ارائه کنم ...

🔸در کشورهای «نفتی»، اصلی‌‎ترین دلیل نابرابری، توزیع نابرابر ثروت نفتی است. وانگهی، در کشورهای دارای ساختار «اقتصاد دولتی» و «دستوری»، کلیدی‌ترین منبع کسب ثروت، بهره‌‌مندی از انواع رانت‎‌های دولتی و روابط ویژه است ...

🔸در «اقتصاد دولتی» و «دستوری» ایران، کاهش سهم آموزش، سلامت یا محیط‌زیست از بودجه، از جیب بخش‌خصوصی پرداخت نمی‌‌شود و هیچ تاثیری بر حیات بخش‌خصوصی واقعی در ایران ندارد. در واقع، آنچه رخ می‌‌دهد این است که کاهش سهم یک «بخش بودجه‌‎خوار دولتی»، تنها منجر به افزایش سهم «بخش‌های بودجه‌خوار دولتی» دیگر می‎شود و برعکس ...

🔸ساختار یارانه‌‎ای در اقتصاد «دستوری» در ایران به‎گونه‌‌ای است که استخرهای شنای آن با آب یارانه‌‌ای پر می‌شود و حتی توصیه می‌شود که خسارت‎‌های مال‌باختگان موسسات مالی یا سرمایه‌گذاران در بورس، از محل یارانه اعطایی از منابع عمومی تامین ‌شود ...

🔸در عمل، شعار «تقدم توسعه سیاسی» و «عدالت‌خواهی»، به چیزی بیش از تلاش برای کسب سهم بیشتری از قدرت و انتفاع از عواید آن توسط واعظانش منجر نشده است ...

🔸گمان می‌کنم که نسبت دادن مشکلات اکنون کشور به عقاید لیبرالیستی و نفوذ گفتمان چند نفر، چیزی جز معرفی یک آدرس عوضی برای تبرئه مقصران اصلی نیست.


متن کامل را در 👈 اینجا بخوانید.


#لیبرالیسم
#اقتصاد_دستوری


🔻
✔️@BoomrangInstitute

🔴 «بیزینس سوخت‎بری» در کارنامه اقتصاد دستوری - روزنامه صمت - ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ - شهرام اتفاق

یکی از فعالیت‎های اقتصادی مرزنشینان در برخی نقاط مرزی کشور، انتقال سوخت ارزان قیمت از ایران به کشورهای همسایه نظیر پاکستان است که به آن «سوخت‎بری» می‎گویند.

این فعالیت‎ اقتصادی معمولاً به دو شیوه غیر قانونی یا قاچاق، و شیوه قانونی و تحت مجوز انجام شده است. در برخی نقاط مرزی کشور، مجوزهایی برای تجارت کالا توسط مرزنشینان در حجم مشخص و محدود، توسط مراجع قانونی صادر می‏شود و مجوز انتقال سوخت در طرح «کارت رزاق» هم یک نمونه از رویکرد است.

ظاهراً قرار است تا هر «کارت رزاق»، اسبابی را فراهم سازد تا معیشت پنج خانواده از رهگذر آن تامین ‌شود. اما به نظر می‏رسد که تأمل در باب پدیده «کارت رزاق» و حواشی آن، از وجوه گوناگونی سودمند و حاوی آموزه‎های ارزشمند و در عین حال تأسف‎باری باشد ...

اجرای طرح‎هایی مانند «کارت رزاق»، یکی از رویه‎های معمول اقتصاد ایران طی چند دهه اخیر بوده است؛ رویکردهایی مبتنی بر درمان مقطعی و سرپایی و چشم‎پوشی از علت‎ها.

ریشه مشکلات سیستان و بلوچستان، ناتوانی در توسعه متوازن در گستره کشور، ناتوانی در بهبود فضای کسب و کار برای بخش خصوصی، ناتوانی در جذب سرمایه‎گذاران داخلی و خارجی، ناتوانی در حل بحران‎های فزاینده محیط زیستی، ناتوانی در حل بحران یارانه‎های انرژی و نرخ ارز دستوری است و در حقیقت، «کارت رزاق» نتیجه نهایی و خروجی مجموعه این ناتوانی‎ها است.


متن کامل را در 👈اینجا بخوانید


#کارت_رزاق
#اقتصاد_دولتی
#اقتصاد_دستوری