Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ مارش اربعین آنها و راه انقلابی ما
▫️ دربارهی دلالتهای فربهسازیِ دولتی شیعهگری
15 نوامبر 2023
نوشتهی: امین حصوری
🔸 برساختن و رواج دولتیِ «فرهنگ اربعین» در سالهای اخیر، بهمدد هزینههای هنگفت دولتی و با جادوی تکرار و تبلیغ، با تورمی فزاینده همراه بوده است؛ طوریکه هر ساله انبوه کثیری از مردم در پیادهروی اربعین مشارکت میکنند. از آنجا که دولت اسلامی حاکم میکوشد با تدارک مشارکت میلیونی در پیادهروی اربعین، این مناسک را بهسان یک مولفهی فرهنگیِ نوپدید نرمالیزه کند، نگاهی دقیقتر به روند تکوین و رشد این پدیده، و دلالتهای چندوجهیِ آن، مجالیست برای آشکارسازی ماهیت سیاسی فرهنگ. در این متن نشان داده میشود که پیدایش و بسط ناگهانی مناسک دولتی پیادهروی اربعین زاییدهی نیازمندهای تاریخمند رژیم ایران برای بازتولید و بسط ارکان سلطهاش بوده است. با عزیمت از این واقعیت که بسط «فرهنگی»-سیاسیِ شیعهگری در ایران متأخر در شالودهی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ریشه دارد، به دلالتها و پیامدهای اقتصادی-سیاسی، فرهنگی و ژئوپولتیکی خاصی که خلق کرده است میپردازیم. و مشخصاً نشان میدهیم که تدارک دولتی گسترده و پرهزینهی کارناوال پیادهروی اربعین و بازنمایی سیاسی و رسانهای پرهیاهوی آن، چگونه به مدیریت فرهنگی-سیاسیِ جامعه خدمت میکند؛ و اینکه این تمهید دولتی چگونه هم راهبرد ژئوپولتیکی معینی را تغذیه میکند و هم نوعی صفآرایی دفاعی (با آرایشی تهاجمی) در برابر رشد خیزشهای تودهای را تدارک میبیند. این نوشتار برای فهم چرایی و چگونگی پیدایش این پدیدهی ظاهراً «فرهنگی» و رشد آن تا ابعاد کنونی، بین خاستگاه پیدایش دولتی این پدیده، محرکهای پویش و گسترش بعدی آن، و کارکردهای امروزیاش برای حاکمان نظام اسلامی ایران تمایز قایل میشود. در دو بخش انتهایی، به دلالتهای این پدیده از منظر نقد فرهنگ مسلط بازمیگردیم؛ راه انقلابی گشودهشده توسط ستمدیدگان (خصوصاً بهواسطهی قیام ژینا) را در برابر سنگفرشِ فریبی که حاکمان از تهران تا کربلا گشودهاند قرار میدهیم؛ و بر بافتار فضای کنونی، چشمانداز و امکانات رویارویی با چنین سازوکارهایی را مرور میکنیم.
🔸 نمونهی تاریخی گسترش دولتی آیینهای شیعهگری در ایران نشان میدهد که پیدایش مولفههای ظاهراً فرهنگی در فضای یک جامعه و حتی مولفههایی که بهتدریج به بخشی از فرهنگ عمومی بدل میشوند، در کنار سایر عوامل تاریخی، پیوند وثیقی با نظام سیاسی حاکم بر جامعه و سازوکارهای هژمونی/سرکوبِ دولتی دارد. بهطور کلی، تلاشهای دولت برای «فرهنگسازی» متأثر از ساختار و ملزومات کلانتریست که دولت در آن محاط است و در چارچوب آن عمل (function) میکند. از همین منظر، برای مثال، میتوان درک و داعیهای را به چالش کشید که از منظر خودپوییِ فرهنگ، حجاب زنان را صرفاً همچون مولفهای فرهنگی بازنمایی میکند. حال آنکه تحمیل دولتی حجاب بر زنان (حجاب اجباری) از سوی حاکمان جمهوری اسلامی یکی از اصلیترین ارکان «لازم» برای بنا کردن حکومت شیعی بوده است: حجاب زنان در همان حال که بازنمایی شیعهگری بهسان ایدئولوژی حاکم را در ساحتهای داخلی و فرامرزی تسهیل میکند، سلطهی شیعهگری بر حیات عمومی جامعه را نرمالیزه میکند.
🔸 در کنار مجموعهای از اقدامات دولتی برای تقویت زیرساختیِ آیینها و نمادهای شیعهگری در امالقرای اسلامی، «گفتمان امنیت ملی» بهعنوان بازوی مکمل رهیافت فوق تکوین یافت. اما مصالح نهاییِ این گفتمان از تلفیق شیعهگری و ناسیونالیسم ایرانگرا فراهم شد؛ دو رویکرد ظاهراً ناسازگاری که اینک بهمیانجی امر ژئوپولتیکی بهسادگی در مقولهی عظمتطلبی ملی پیوند مییافتند. بدینسان، ایدئولوژی ظاهراً دینبنیاد جمهوری اسلامی ــ در چرخشی آشکار ــ به درونمایهی تلویحی خود یعنی «ناسیونالیسم فارس-شیعی» رسمیت بخشید و میدان وسیعتری در اختیار آن نهاد. در امتداد این چرخش راهبردی، گفتمان هویتیِ قدرتمندی حول ناسیونالیسم فارس-شیعی شکل گرفت که بسیاری از مولفههای ناسیونالیستی و ایرانپرستانه را در شیعهگریِ دولتی ادغام میکرد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3M3
#شیعهگری #چشمانداز_انقلابی #عوامل_تاریخی
#امین_حصوری
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ مارش اربعین آنها و راه انقلابی ما
▫️ دربارهی دلالتهای فربهسازیِ دولتی شیعهگری
15 نوامبر 2023
نوشتهی: امین حصوری
🔸 برساختن و رواج دولتیِ «فرهنگ اربعین» در سالهای اخیر، بهمدد هزینههای هنگفت دولتی و با جادوی تکرار و تبلیغ، با تورمی فزاینده همراه بوده است؛ طوریکه هر ساله انبوه کثیری از مردم در پیادهروی اربعین مشارکت میکنند. از آنجا که دولت اسلامی حاکم میکوشد با تدارک مشارکت میلیونی در پیادهروی اربعین، این مناسک را بهسان یک مولفهی فرهنگیِ نوپدید نرمالیزه کند، نگاهی دقیقتر به روند تکوین و رشد این پدیده، و دلالتهای چندوجهیِ آن، مجالیست برای آشکارسازی ماهیت سیاسی فرهنگ. در این متن نشان داده میشود که پیدایش و بسط ناگهانی مناسک دولتی پیادهروی اربعین زاییدهی نیازمندهای تاریخمند رژیم ایران برای بازتولید و بسط ارکان سلطهاش بوده است. با عزیمت از این واقعیت که بسط «فرهنگی»-سیاسیِ شیعهگری در ایران متأخر در شالودهی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ریشه دارد، به دلالتها و پیامدهای اقتصادی-سیاسی، فرهنگی و ژئوپولتیکی خاصی که خلق کرده است میپردازیم. و مشخصاً نشان میدهیم که تدارک دولتی گسترده و پرهزینهی کارناوال پیادهروی اربعین و بازنمایی سیاسی و رسانهای پرهیاهوی آن، چگونه به مدیریت فرهنگی-سیاسیِ جامعه خدمت میکند؛ و اینکه این تمهید دولتی چگونه هم راهبرد ژئوپولتیکی معینی را تغذیه میکند و هم نوعی صفآرایی دفاعی (با آرایشی تهاجمی) در برابر رشد خیزشهای تودهای را تدارک میبیند. این نوشتار برای فهم چرایی و چگونگی پیدایش این پدیدهی ظاهراً «فرهنگی» و رشد آن تا ابعاد کنونی، بین خاستگاه پیدایش دولتی این پدیده، محرکهای پویش و گسترش بعدی آن، و کارکردهای امروزیاش برای حاکمان نظام اسلامی ایران تمایز قایل میشود. در دو بخش انتهایی، به دلالتهای این پدیده از منظر نقد فرهنگ مسلط بازمیگردیم؛ راه انقلابی گشودهشده توسط ستمدیدگان (خصوصاً بهواسطهی قیام ژینا) را در برابر سنگفرشِ فریبی که حاکمان از تهران تا کربلا گشودهاند قرار میدهیم؛ و بر بافتار فضای کنونی، چشمانداز و امکانات رویارویی با چنین سازوکارهایی را مرور میکنیم.
🔸 نمونهی تاریخی گسترش دولتی آیینهای شیعهگری در ایران نشان میدهد که پیدایش مولفههای ظاهراً فرهنگی در فضای یک جامعه و حتی مولفههایی که بهتدریج به بخشی از فرهنگ عمومی بدل میشوند، در کنار سایر عوامل تاریخی، پیوند وثیقی با نظام سیاسی حاکم بر جامعه و سازوکارهای هژمونی/سرکوبِ دولتی دارد. بهطور کلی، تلاشهای دولت برای «فرهنگسازی» متأثر از ساختار و ملزومات کلانتریست که دولت در آن محاط است و در چارچوب آن عمل (function) میکند. از همین منظر، برای مثال، میتوان درک و داعیهای را به چالش کشید که از منظر خودپوییِ فرهنگ، حجاب زنان را صرفاً همچون مولفهای فرهنگی بازنمایی میکند. حال آنکه تحمیل دولتی حجاب بر زنان (حجاب اجباری) از سوی حاکمان جمهوری اسلامی یکی از اصلیترین ارکان «لازم» برای بنا کردن حکومت شیعی بوده است: حجاب زنان در همان حال که بازنمایی شیعهگری بهسان ایدئولوژی حاکم را در ساحتهای داخلی و فرامرزی تسهیل میکند، سلطهی شیعهگری بر حیات عمومی جامعه را نرمالیزه میکند.
🔸 در کنار مجموعهای از اقدامات دولتی برای تقویت زیرساختیِ آیینها و نمادهای شیعهگری در امالقرای اسلامی، «گفتمان امنیت ملی» بهعنوان بازوی مکمل رهیافت فوق تکوین یافت. اما مصالح نهاییِ این گفتمان از تلفیق شیعهگری و ناسیونالیسم ایرانگرا فراهم شد؛ دو رویکرد ظاهراً ناسازگاری که اینک بهمیانجی امر ژئوپولتیکی بهسادگی در مقولهی عظمتطلبی ملی پیوند مییافتند. بدینسان، ایدئولوژی ظاهراً دینبنیاد جمهوری اسلامی ــ در چرخشی آشکار ــ به درونمایهی تلویحی خود یعنی «ناسیونالیسم فارس-شیعی» رسمیت بخشید و میدان وسیعتری در اختیار آن نهاد. در امتداد این چرخش راهبردی، گفتمان هویتیِ قدرتمندی حول ناسیونالیسم فارس-شیعی شکل گرفت که بسیاری از مولفههای ناسیونالیستی و ایرانپرستانه را در شیعهگریِ دولتی ادغام میکرد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3M3
#شیعهگری #چشمانداز_انقلابی #عوامل_تاریخی
#امین_حصوری
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مارش اربعین آنها و راه انقلابی ما
دربارهی دلالتهای فربهسازیِ دولتی شیعهگری نوشتهی: امین حصوری در عصری که بنیانهای ستم همچنان فراگیر و پابرجاست، و در جاییکه نهاد مذهبْ شالودهای ژرف در ساختار و کارکردهای دولت پیدا کرده است، …