Blackfishvoice (BFV)
7.52K subscribers
4.82K photos
3.77K videos
101 files
263 links
تماس با ادمین:
@ADBFV1
Download Telegram
" در زندان اوین پاسبانی بود آذربایجانی که نصف وقت کار می‌کرد. روزی که غلامحسین ساعدی را شلاق زده بودند، برای این‌که پاهایش ورم نکند، این پاسبان آن‌ها را ماساژ می‌داد. غلامحسین را نمی‌شناخت و فقط می‌دانست که دکتر است.از او می‌پرسد: تو چه کار کرده‌ای که این‌طور تو را زده‌اند؟ صمد بهرنگی یا ساعدی را خوانده‌ای؟ "

از کتاب خاطرات زندان #مصطفی_خلجی از
زندان خود در دوران پهلوی

#روشنفکر_متعهد #روشنفکر_انقلابی #غلامحسین_ساعدی #صمد_بهرنگی



@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
🔺️از آن‌جا که حکومت‌های فردی، معمولاً قشری از فاسدترین و سودجوترین افراد جامعه را به گرد خود متبلور می‌کند که جز سوء استفاده از قدرت هدفی ندارند، سانسور حصاری می‌شود که توده‌های مردم را از عمق فساد گروه حاکمه، از کشف ارقام نجومی غارت و چپاول ثروت‌های ملّی و از درک اسراری که در پس پرده‌های فرو افکنده و درهای بسته می‌گذرد بی‌خبر نگه می‌دارد.ــ این توجیه که پاره‌یی از لب‌ها را برای آن‌که دکه‌ی آزادی جامعه باز بماند می‌دوزیم، توجیه خررنگ‌کنی بیش نیست. زیرا وقتی که «جزئی از یک ملّت» نتواند آن‌چه را که در فکر و اندیشه‌ی جست‌وجوگر یا سازنده‌اش گذشته است به آزادی بیان کند، دیگر «آزادی کُل آن ملّت» حرف مفتی بیش نخواهد بود. و این موضوعی خنده‌آور است که معمولاً «دولت‌ها» همه میهن‌پرست و طرفدار آزادی هستند و «ملّت‌ها» همه دشمن آزادی و میهن خویش!

🔺️سانسور که حق هر گونه بازخواستی را از نویسندگان و سخنگویان ملّت سلب کرده است، میدان بلامعارضی‌ در اختیار مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی دولتی می‌گذارد تا تصویری مجعول و نادرست از حقایق اجتماعی در ذهن توده‌های مردم به وجود آرند. سیاه را سفید و دوغ را دوشاب جلوه دهند و معیار و محکی جز آن‌چه خود به دست مردم می‌دهند، برای تمیز درست از نادرست و صحیح از سقیم و حق از باطل باقی نگذارند. در هر گوشهٔ دنیا هر رژیم حاکمی که چیزی را ممنوع‌الانتشار به قلم داد، من به خودم حق می‌دهم که فکر کنم در کار آن رژیم کلکی هست و چیزی را می‌خواهد از من پنهان کند.



#احمد_شاملو، شهریور ۱۳۵۷

🔺️ پانزده سال پیش در آبان سال ۱۳۸۷ کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه‌ای روز ۱۳ آذر را به یاد دو جان‌باخته‌ی راه آزادی اندیشه و بیان، #محمد_مختاری و #محمدجعفر_پوینده، #روز_مبارزه_با_سانسور نامید و از همه‌ی افراد و تشکل‌های فعال در عرصه‌های مختلف اجتماعی خواست که این روز را به رسمیت بشناسند و از آن حمایت کنند.

#علیه_سانسور #روشنفکر_ستیزی #آزادی_بیان #کانون_نویسندگان_ایران

@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۵سال پیش در چنین روزی #محمدجعفر_پوینده یکی از ستون‌های روشنفکری و تفکر انتقادی در ایران، توسط نیروهای وزارت اطلاعات به قتل رسید. پوینده کودک کار بود و ستم طبقاتی را با گوشت و استخوان درک کرده بود و تا روزی که زنده بود به تفکر انتقادی و مبارزه طبقاتی وفادار ماند.
صفا پوینده، خواهر محمدجعفر پوینده، می‌گوید نخستین کتاب غیردرسی‌اش را از محمدجعفر هدیه گرفت و آن کتاب، #ماهی_سیاه_کوچولو بود. او از برادرش می‌گوید: «نوجوان بودم. شبی به اتاقش رفتم و گفتم: «جعفر امشب هر کاری می‌کنم خوابم نمی‌برد. کتابی به من بده.» گفت: «مگر کتابی که در دست داشتی تمام کردی؟» گفتم: «نه ولی کتابی می‌خواهم تا با خواندن آن خوابم ببرد.» گفت: «صفا جان! من اصلاً کتابی که کسی خوابش ببرد ندارم و همهٔ کتاب‌های من انسان را بیدار می‌کند.»


#روشنفکر_ستیزی #روشنفکرکشی #کانون_نویسندگان_ایران #محمد_مختاری #قتلهای_زنجیره_ای #جمهوری_کشتار
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
جمهوری اسلامی حاکمیتی‌ست که از بدو استقرار کنر به قتل‌عام و منزوی‌سازی روشنفکران بست تا در برهوتِ روشنفکری، مداحانِ قدرت و دشمنانِ ستم‌دیدگان با نشخوار کردن مشتی ترهات، به متفکران قوم تبدیل شوند. در برهوتی که به‌مدد راست برانداز #روشنفکر به فحش تبدیل شد،
#لیبرال_فاشیستها در عین بی‌بهره‌گی از دانش و با استفاده از رانت‌های رسانه‌ای حکومتی به چهره تبدیل شدند تا نقشِ "معترضان مجاز" یا به عبارتی دقيق‌تر سوپاپ‌های اطمینان را برای طبقه‌ی حاکم بازی کنند. از ماهرویان تا زیباکلام، از جواد طباطبایی تا غنی‌نژاد و زیباکلام و ... مازادِ همین فضا هستند. در این فضا آن‌ها آزادانه یاوه‌های تاریخی و رتوریک‌های دفرمه‌شده را به حلق مخاطب می‌ریزند و سرمایه‌ی اجتماعی انباشت می‌کنند تا در بزنگاه‌های سیاسی تمام‌قد برای بازتولید تمامیت طبقه‌ی حاکم به خط شوند.
یکی از این #لیبرال_فاشیستها همین #صادق_زیباکلام است که از سیاه‌ترین روزهای کردستان بعد از پیروزی انقلاب و روزگارِ جولان دادن آدم‌خوارانی نظیر #مصطفی_چمران نماینده‌ی ضدانقلاب در آن دیار بودند و مزد خوش‌خدمتی خود را با دریافت کرسی‌های استادی و مجوزهای نشر گرفتند.
بعد از سرکوب‌های خونین دهه‌ی شصت و هم‌زمان با پروژه‌‌ی #قتل_های_زنجیره_ای به‌عنوان تئورسین سیاسی باند کارگزاران سازندگی تبدیل به چهره شد. چهره‌ای که ضمن یدک کشیدن عنوان نچسبِ روشنفکر، مداح قاتل روشنفکران و تهیدستانِ مشهد، قزوین، اسلام‌شهر و ... شد تا از جرثومه‌ای به‌نام #رفسنجانی #امیرکبیر ثانی بتراشد.

وقتی پروژه‌ی سفیدنمایی از پهلوی توسط باندهای امنیتی کلید خورد و زباله‌دانی‌های منوتوتی‌وی متولد شد، زیباکلام هم آبادانی و پیشرفت را در چکمه‌های رضاخان معنا کرد؛ و زیباست که با توصيه‌های همان نهادهای امنیتی اباطیل او در مدح رضاخان با مجوز وزارت ارشاد اسلامی، به انتشار رسید.

در روزهای قیام ۱۴۰۱ نیز او هم‌نوا با همین باند، با مداحی تمام‌وقت برای رضاخان و پهلوی، صدای فاشیسم را تقویت کرد و طبق معمول لمپن‌‌های سطلی را به‌وجد آورد. ( درست مانند غنی‌نژاد و ...)

تا دیروز ادعا می‌شد آصادق در زندان اوین است ولی امروز قبراق و سرحال در حسینیه ارشاد پای صندوق رفت و فرمود: آلترناتیو همین صندوق رأی وزارت کشور است و لاغیر.


روشنفکر؟! زکی!
#صادق_هدایت می‌گفت به این‌ها نگوئید انتلکتوئل. بگوئید: گه‌تلکتوئل.


زیاده عرضی نیست🖐


@Blackfishvoice1