Blackfishvoice (BFV)
7.44K subscribers
4.89K photos
3.79K videos
101 files
272 links
Download Telegram
#روزبه_سوهانی و #آیدا_عمیدی دو عضوِ عضو هیئت دبیران #کانون_نویسندگان_ایران امروز ۱۴ آذر توسط نیروهای امنیتی ربوده شدند.
سرکوب‌گران با حمله به منازل این دو شاعر و شکستن درهای ورودی اقدام به تفتیش، ضبط وسایل شخصی و بازداشت این دو کردند.

#علیه_سکوت
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زن_زندگی_آزادی


@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبت‌های خواهرِ زندانی سیاسی #علی_اسداللهی


🔺علی اسدالهی ، شاعر،‌ منشی کانون نویسندگان ایران و دانشجوی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه تهران، روز دوشنبه ۳۰ آبان در منزل مسکونی خود بازداشت شد.

علی همچنان در سلول انفرادی بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات محبوس است و مراجعات مکرر خانواده او به دادسرای اوین برای اطلاع از شرایطش تاکنون بی نتیجه مانده است.

علی اسداللهی از فعالان سابق دانشجویی و ورودی سال ۸۴ دانشگاه علم وصنعت است که به دلیل فعالیت‌های دانشجویی‌اش توسط کمیته انضباطی از دانشگاه اخراج شده بود.

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت
#کانون_نویسندگان_ایران

@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
هفدهم دی‌ماه خبر اجرای حکم اعدام دو جوان معترض بازداشت‌شده، #محمدمهدی_کرمی و #محمد_حسینی منتشر شد که گفته می‌شود به خون‌خواهی یک مأمور عضو بسیج بوده است.
سال‌هاست که بسیاری از کشورهای جهان به کارزار مخالفت با اعدام پیوسته‌اند. اما در این‌جا می‌بینیم از آغاز جنبش آزادی‌خواهی مردم که حاکمیت سرکوب‌گر صدها معترض را، اغلب، وحشیانه بازداشت و زندانی و گاه «مقتول» کرده است و دادگاه‌ها آماده‌ی صدور احکام سنگین شده‌اند، ریزه‌خواران سفره‌ی قدرت که ‌هیچ مسئولیتی در دایره‌ی قضا و جزا ندارند پی‌درپی وحشت‌زده فریاد «اعدام کنید» سر داده‌اند. 
با اعدام #محسن_شکاری و #مجید‌رضا_رهنورد در آذرماه، فریادهای «اعدام بس!» در سراسر جهان طنین‌انداز شد و در پی آن هشدارها ‌آمد که «راه رفته را آزمودن خطاست». اما ادامه‌ی موج تازه‌ی اعدام‌های شتابزده نشان می‌دهد که حاکمیت به‌ستوه‌آمده از ایستادگی مردم آزادی‌خواه جز سرکوب هرچه بیش‌تر راهی پیش روی خود نمی‌بیند. برای قدرت‌نمایی و گرفتن زهرچشم، در یک روند قضایی معیوب هم‌چنان زندانیان سیاسی را پشت درهای بسته، بدون حضور وکیل یا وکلای مستقل انتخابی، در غیاب هیئت منصفه و مردم تماشاگری که بر صحت داوری شهادت دهند، محاکمه می‌کند و از میان آنان گردن‌هایی را برای طناب دار برمی‌گزیند که گاه حتی واپسین وداع با خانواده و عزیزان خود از آن‌ها دریغ می‌شود. حاشا که این دست حرکات مذبوحانه هرگز و هیچ‌کجا جز افزودن بر خشم مردم مثمر ثمر بوده باشند؛ آزادی‌خواهان در سراسر تاریخ با ایستادگی و نثار جان خود بر این حقیقت گواهی داده‌اند.

#کانون_نویسندگان_ایران #قیام_علیه_اعدام #جمهوری_اعدام #علیه_سکوت #زن_زندگی_آزادی

@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
هفته‌ی گذشته، در چندین شهر در مدارس دخترانه برخی از دانش‌آموزان دچار مسمومیت استنشاقی شده‌اند و حال شماری از آنان وخیم گزارش شده است. به‌دنبال این مسمومیت‌های فراگیر، خانواده‌های این دانش‌آموزان لب به اعتراض گشودند و خواستار روشن‌شدن موضوع و دستگیری و محاکمه‌ی عاملان این جنایت شدند. اما اعتراض‌ها به روال معمول این سال‌ها با واکنش تند، خشونت‌آمیز و تهاجمی حاکمیت روبه‌رو شد. روز گذشته تصویر و فیلم زنی که چند عامل امنیتی و حکومتی او را با خشونت وحشیانه از اعتراض باز می‌دارند نشان داد که گذشت بیش از ۵ ماه از جنبش آزادی‌خواهی مردم نه‌تنها هیچ تغییری در رفتارهای ضدانسانی جمهوری اسلامی با مخالفان، خاصه زنان، پدید نیاورده که بر شدت قساوت و خشونت و تندخویی با زنان افزوده است. 
زنان این کشور در سه ‌چهار دهه‌ی گذشته در معرض خشونت و سرکوب‌هایی بوده‌اند که به‌راستی از طاقت بشری بیرون است. قتل‌های موسوم به «ناموسی» و #اسیدپاشی تنها مشتی نمونه‌ی خروار از این خشونت‌های ددمنشانه است. در تمامی این موارد حاکمیت نه‌تنها تدبیری برای پایان‌دادن به این زن‌ستیزی سلطه‌جویانه نیندیشیده، که با ترویج خرافه‌پرستی، اندیشه‌های ارتجاعی و به‌کارگیری سانسور گسترده به آن دامن زده است. هر اعتراضی را به روش‌های سازمان‌یافته‌ی خشونت‌آمیز و قهری سرکوب می‌کند و به‌جای روشن‌گری و عذرخواهی در قبال آن‌چه رخ می‌دهد فرافکنی و سرکوب را در دستور کار دارد. بی‌تردید این‌بار نیز مانند همیشه کاربه‌دستان چیزی را گردن نمی‌گیرند، ماجرا را به نیروهای «خودسر» یا متحجر نسبت می‌دهند، و دست آخر قربانیان مقصر قلمداد ‌می‌شوند و مقصران با مجازاتی اندک سر به سلامت می‌برند.

#کانون_نویسندگان_ایران #حملات_شیمیایی_به_مدارس_دخترانه #زن_ستیزی #علیه_زن_ستیزی #علیه_ارتجاع #زن_زندگی_آزادی


@Blackfishvoice1
#باقر_پرهام، مترجم و نویسنده، در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
باقر پرهام از جمله پایه گذاران #کانون_نویسندگان_ایران در اردیبهشت ۱۳۴۷ بود.
از میان ترجمه‌های او می‌توان به "مبانی نقد اقتصاد سیاسی" اثر #کارل_مارکس "استقرار شریعت در مذهب مسیح" #هگل و هیجدهم برومر لوئی بناپارت اثر دیگری از مارکس اشاره کرد.

@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
هشتم تیرماه سال ۱۳۶۰ کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه‌ای خطاب به «هنرمندان و اهل قلم» درباره‌ی خشونت‌طلبی‌ حاکمیت و سکوت و مماشات برخی از نویسندگان با سانسور هشدار داد. این بیانیه با اشاره به «دسته‌های سیاه زور و اختناق» به «هنرمندان و نویسندگان و اهل قلمی که به علت وابستگی یا اعتیاد ذهنی [...] یا توهمات و دل‌بستگی‌های عاطفی و عقیدتی خود [...] با سکوت در برابر جریان‌های متجاوز و اوباش بسیج‌شده‌ی قدرت [...] اصول و نوامیس حرفه‌ای خود را زیر پا نهادند [...] و با مستبدان و متجاوزان تازه‌به‌دوران‌رسیده هم‌آواز شدند» توصیه می‌کرد که در این «بزنگاه تاریخی [...] به بازسنجی کردارها و پندارهای خود برخیزیم، پرده‌‌ی کوردلی‌ها و جزم‌اندیشی‌ها را از هم بدریم [...] هیچ غازه‌ی توجیه‌گرانه‌ای نمی‌تواند چهره‌ی پلید جنایات ضدبشری و ضدمردمی را تزیین [..]. یا توجیه‌گران مماشات‌گر را در پیشگاه تاریخ و خلق تبرئه کند. فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید...»

یک دهه‌ بعد، در هشتم تیرماه ۱۳۷۸، کانون با بیانیه‌ای دیگر به وضعیت رسیدگی به پرونده‌ی قتل‌های زنجیره‌ای و «خودکشی» سعید امامی پرداخت: «... پس از مدت‌ها سکوت درباره‌ی پرونده قتل‌های زنجیره‌ای، ازجمله قتل دو تن از فعالان کانون نویسندگان ایران، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح در یک مصاحبه با اعلام خبر «خودکشی» یکی از عاملان این جنایت فجیع بر دامنه‌ی ابهامات ماجرا افزود و در زمانی که مردم ایران در انتظار معرفی و مجازات عاملان و آمران این قتل‌ها بودند با مرگ مشکوک معاون سابق امنیتی وزارت اطلاعات با بن‌بست تازه‌ای روبرو شدند....»

آن‌چه در دهه‌های پس از این بیانیه‌ها بر مردم گذشت به‌روشنی نشان داد که عافیت‌جویی و مماشات با سانسور هرگز و در هیچ کجا چاره‌ساز نبوده و نیست. و این درس تاریخ را یادآور شد که توجیه سانسور و غفلت از ایستادگی برابر ستم و سرکوب و پایمال شدن حقوق مردم چگونه می‌تواند دایره‌ی انحصارطلبی و ستم‌گری و جنایتکاری را تا مرزهایی دهشت‌زا بگستراند و تحریف حقایق و نشر اخبار جعلی جان و مال مردم را نیز در امان نگذارند.


#کانون_نویسندگان_ایران
#سانسور
#علیه_بی_تفاوتی #علیه_سکوت



@kanoon_nevisandegane_iran
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
سرکوب‌های حاکمیت همچنان ادامه دارد. پس از قلع و قمع معترضان در خیابان، بازداشت‌های گسترده، شکنجه و ارعاب، صدور و اجرای احکام اعدام و حکم‌فرما کردن آرامشِ گورستانی، حکومت، احضار و پرونده‌سازی‌، برگزاری دادگاه‌ها پشت درهای بسته و صدور احکام سنگین را سرعت بخشیده است. در هفته‌ی اخیر توماج صالحی، خواننده‌ی معترض، پس از ۸ ماه بازداشت با اتهام‌های سنگینی از جمله «افساد فی‌الارض» و «همکاری با دولت متخاصم» روبه‌رو شده است. مریم اکبری‌منفرد که بیش از ۱۳ سال است بدون یک روز مرخصی در زندان به سر می‌برد و اکنون ۱۸ ماه از حبس او باقی مانده است با پرونده‌سازی تازه‌ای روبه‌روست، سپیده قلیان نیز، که دوران حبس خود را سپری می‌کند، با پرونده‌سازی حاکمیت به دادگاه احضار شده است و هر روز اخبار تعقیب و آزار آزادی‌خواهان منتشر می‌شود.
 سرکوب زنان نیز به شیوه‌های گوناگون ادامه داشته است. فضای عمومی، کاری و تحصیلی برای زنان معترض به پوشش اجباری نا‌امن شده است و حاکمیت که با فشار اقتصادی مضاعف، مردم را در تنگنای فقر و فلاکت گرفتار کرده است، می‌خواهد از گرسنگان و تنگدستان «آمران معروف» بسازد.
زنان از نخستین روزهای استقرار این حاکمیت پیشگام آزادی‌خواهی بوده‌اند و این‌بار نیز پا پس نکشیده‌اند. آنان با پایداری و پیگیری خستگی‌ناپذیر نشان داده‌اند که آزادی زنان معامله‌پذیر و به‌تعویق‌انداختنی نیست؛ آزادی زنان گره‌گاه خواست آزادی است و بی‌آن هر تعبیری از آزادی بی‌اعتبار می‌شود. این‌ بار زنان همچون اسفند ۱۳۵۸ معترضانی تک‌افتاده در آستانه‌ی سلطه‌ی حاکمیتی آزادی‌کُش نیستند. اکنون پس پشت این آرامش گورستانی هم‌بستگی عمومی شکل گرفته است. مردم به اشکال مختلف همراهی خود را با زنان معترض نشان می‌دهند و این همبستگی همان نیرویی است که با قوام و دوامش عبور از هر صعبی ممکن می‌شود.
قریب یکسال از جنبش آزادی‌خواهانه‌ی مردم ایران می‌گذرد. جنبشی که خود ادامه‌ی چند دهه مبارزه و مقاومت جانانه بود و هست! هست، چون نه امروز و دیروز، بلکه در تمام این سالیان، زیر ضرب سرکوب بی‌امان، آزادی و آزادی‌خواهی همواره سربرآورده و حاکمیت آزادی‌ستیز را پس رانده است.
بی‌گمان در وضعی که حاکمیت عرصه را چنان بر مردم و آزادی‌خواهان تنگ کرده که اخبار شوم خودکشی به اخباری روزانه بدل شده است، تنها با تکیه بر نیرویی جمعی می‌توان راه‌گشای بن‌بست و تنگناها بود.
کانون نویسندگان ایران ضمن محکوم کردن سرکوب‌های اخیر، از تمام مردم آزادی‌خواه و نهاد‌های هم‌سو در سراسر جهان می‌خواهد که صدای معترضان، بازداشت‌شدگان و زندانیان سیاسی باشند و راه را بر دست‌درازی حاکمیت بر جان و زندگی مردم ببندند.

#کانون_نویسندگان_ایران
۱۶ تیر ۱۴۰۲


@kanoon_nevisandegane_iran
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
🔺️از آن‌جا که حکومت‌های فردی، معمولاً قشری از فاسدترین و سودجوترین افراد جامعه را به گرد خود متبلور می‌کند که جز سوء استفاده از قدرت هدفی ندارند، سانسور حصاری می‌شود که توده‌های مردم را از عمق فساد گروه حاکمه، از کشف ارقام نجومی غارت و چپاول ثروت‌های ملّی و از درک اسراری که در پس پرده‌های فرو افکنده و درهای بسته می‌گذرد بی‌خبر نگه می‌دارد.ــ این توجیه که پاره‌یی از لب‌ها را برای آن‌که دکه‌ی آزادی جامعه باز بماند می‌دوزیم، توجیه خررنگ‌کنی بیش نیست. زیرا وقتی که «جزئی از یک ملّت» نتواند آن‌چه را که در فکر و اندیشه‌ی جست‌وجوگر یا سازنده‌اش گذشته است به آزادی بیان کند، دیگر «آزادی کُل آن ملّت» حرف مفتی بیش نخواهد بود. و این موضوعی خنده‌آور است که معمولاً «دولت‌ها» همه میهن‌پرست و طرفدار آزادی هستند و «ملّت‌ها» همه دشمن آزادی و میهن خویش!

🔺️سانسور که حق هر گونه بازخواستی را از نویسندگان و سخنگویان ملّت سلب کرده است، میدان بلامعارضی‌ در اختیار مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی دولتی می‌گذارد تا تصویری مجعول و نادرست از حقایق اجتماعی در ذهن توده‌های مردم به وجود آرند. سیاه را سفید و دوغ را دوشاب جلوه دهند و معیار و محکی جز آن‌چه خود به دست مردم می‌دهند، برای تمیز درست از نادرست و صحیح از سقیم و حق از باطل باقی نگذارند. در هر گوشهٔ دنیا هر رژیم حاکمی که چیزی را ممنوع‌الانتشار به قلم داد، من به خودم حق می‌دهم که فکر کنم در کار آن رژیم کلکی هست و چیزی را می‌خواهد از من پنهان کند.



#احمد_شاملو، شهریور ۱۳۵۷

🔺️ پانزده سال پیش در آبان سال ۱۳۸۷ کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه‌ای روز ۱۳ آذر را به یاد دو جان‌باخته‌ی راه آزادی اندیشه و بیان، #محمد_مختاری و #محمدجعفر_پوینده، #روز_مبارزه_با_سانسور نامید و از همه‌ی افراد و تشکل‌های فعال در عرصه‌های مختلف اجتماعی خواست که این روز را به رسمیت بشناسند و از آن حمایت کنند.

#علیه_سانسور #روشنفکر_ستیزی #آزادی_بیان #کانون_نویسندگان_ایران

@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۵سال پیش در چنین روزی #محمدجعفر_پوینده یکی از ستون‌های روشنفکری و تفکر انتقادی در ایران، توسط نیروهای وزارت اطلاعات به قتل رسید. پوینده کودک کار بود و ستم طبقاتی را با گوشت و استخوان درک کرده بود و تا روزی که زنده بود به تفکر انتقادی و مبارزه طبقاتی وفادار ماند.
صفا پوینده، خواهر محمدجعفر پوینده، می‌گوید نخستین کتاب غیردرسی‌اش را از محمدجعفر هدیه گرفت و آن کتاب، #ماهی_سیاه_کوچولو بود. او از برادرش می‌گوید: «نوجوان بودم. شبی به اتاقش رفتم و گفتم: «جعفر امشب هر کاری می‌کنم خوابم نمی‌برد. کتابی به من بده.» گفت: «مگر کتابی که در دست داشتی تمام کردی؟» گفتم: «نه ولی کتابی می‌خواهم تا با خواندن آن خوابم ببرد.» گفت: «صفا جان! من اصلاً کتابی که کسی خوابش ببرد ندارم و همهٔ کتاب‌های من انسان را بیدار می‌کند.»


#روشنفکر_ستیزی #روشنفکرکشی #کانون_نویسندگان_ایران #محمد_مختاری #قتلهای_زنجیره_ای #جمهوری_کشتار
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم


@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در ستایشِ پایداری

"بله من ایدئالیستم، من آرمان‌خواهم، من آزادی‌خواهم. حاضرم همه زندگی‌ام را بدهم و شرافتم را به دست بگیرم. من حاضرم همین الان درعین جوانی جان شیفته‌ام وخون پُر شورم را فدا کنم."


در چنین روزی در سال ۱۴۰۰ #بکتاش_آبتین شاعر و فیلم‌سازِ عضو #کانون_نویسندگان_ایران به قتل رسید.

بکتاش در طی دورانِ زندان دو بار به کرونا مبتلا شد که در بار دوم با وجود وخیم شدن شرایط جسمی، سرکوبگران آن‌قدر از اعزام او به بیمارستان جلوگیری کردند تا به کما رفت. پیکر نیمه‌جان بکتاش را با زنجیر به تخت بستند تا اینکه در روز ۱۸ دی چشم از جهان فرو بست.


#علیه_فراموشی #دادخواهی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #جمهوری_کشتار #روشنفکرکشی


@Blackfishvoice1