Blackfishvoice (BFV)
Video
🔺روز دوشنبه ۲۴ مهر، یک زن بدون حجاب بهنام #بهاره_ذاکری بدون اجباری در تبریز مورد حمله ماموران موتور سوار قرار گرفت و به زمین افتاد. بنا بر ویديوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، این زن پس از مصدومیت جسمی و شوک عصبی شعارهایی علیه علی خامنهای سر داد.
🔺مرکز اطلاعرسانی پلیس آذربایجان شرقی اطلاعیهای در این ارتباط منتشر کرد و مدعی شد علت خشم و شعار سر دادن این دختر «وضعیت بیماری روحی و روانی» بوده است. در ادامه این اطلاعیه نوشته شده که «با تماس خانواده و نزدیکان این دختر که در محل حضور داشتند، نامبرده که دارای سابقه بیماری روانی است با هماهنگی ماموران اورژانس و هدایت خانواده به مراکز درمانی اعزام شده و تحت درمان قرار گرفته است».
🔺 گرچه مجنونانگاری زندانیان سیاسی و بهزور خاص زنان معترض چند سالیست در ایران رواج یافته است ولی عمری به درازای تاریخ سرمایهداری دارد.
🔺#سیلویا_فدریچی مینویسد:
رشد سرمایهداری با جنگ علیه زنان آغاز شد، یعنی ساحرهکشیهای سدههای شانزدهم و هفدهم که در اروپا و دنیای نو جان هزاران تن را گرفت. در #کالیبان_و_ساحره نوشتهام که این پدیدهی تاریخی بیسابقه عنصری کانونی از فرآیندی بود که #مارکس آن را #انباشت_بدوی توصیف کرد. #ساحره_کشی جهانِ سوژهها و فعالیتهای زنانه را نابود کرد، چرا که سد راه الزامات رشد نظام سرمایهداری بودند: انباشت نیروی کار عظیم و تحمیل انضباطی اجباری بر کارگران. «ساحره» خواندن زنان و پیگرد آنان به این علت راه را برای اسارت زنان اروپا در کار نپرداختهی خانگی هموار کرد و به انقیادشان به مردان در و بیرون خانواده مشروعیت بخشید. کنترل قابلیت بازتولید را به دولت سپرد و خلق نسلهای جدید کارگران را تضمین کرد. به این ترتیب، ساحرهکشیها نظم خاص سرمایهداری و پدرسالارانهای را بنا کرد که تابهحال تداوم داشته است، گرچه در واکنش به مقاومت زنان و دگرگونی نیازهای بازار کار بهطور مداوم تعدیل شده است.
دیری نگذشت که شکنجه و اعدام زنانِ متهم به ساحری به زنان دیگر آموخت که باید مطیع و ساکت باشند و کار طاقتفرسا و آزارهای مردان را بپذیرند تا جامعه نگاه مثبتی به آنان داشته باشد. تا سدهی هجدهم با کسانی که مقاومت میکردند با «پوزهبند» برخورد میشد، وسیلهای فلزی یا چرمی که برای بستن بردهها به کار میرفت. «پوزهبند» به سر زنان بسته میشد و اگر تلاش میکردند صحبت کنند زبانشان را پاره میکرد. شکلهای جنسیتمحور خشونت در مزارع آمریکا نیز استفاده میشد. در آنجا، تا سدهی هجدهم، آزار جنسی بردههای زن به سیاست نظاممند تجاوز بدل شده بود، درست در زمانی که مزرعهداران میکوشیدند واردات برده از آفریقا را با صنعت محلی پرورش برده، متمرکز در ویرجنیا، جایگزین کنند.
خشونت علیه زنان در پایان ساحرهکشیها و الغای بردهداری از میان نرفت بلکه به امری جاافتاده بدل شد. در دهههای بیست و سی سدهی بیستم، در اوج جنبش بهنژادی، «بیبندوباری جنسی» زنان را، که ناشی از بلاهت میدانستند، با بستری کردن در بیمارستانهای روانی یا عقیمسازی مجازات میکردند. عقیمسازی زنان رنگینپوست، فقیر، و زنانی که روابط جنسی خارج از ازدواج داشتند تا دههی ۱۹۶۰ در جنوب و شمال ادامه داشت و به «پرشتابترین شکل کنترل زادوولد در ایالات متحد» بدل شد. استفادهی گسترده از جراحی لوبوتومی برای درمان افسردگی در دههی ۱۹۵۰ را نیز باید در زمرهی خشونت علیه زنان قرار داد. این نوع جراحی برای زنانِ محکوم به کار در خانه ایدهآل قلمداد میشد، چرا که فرض بر این بود که هیچ نیازی به عقل ندارند.
از مقالهی جهانیسازی، انباشت سرمایه و خشونت علیه زنان
ترجمهی فاریا اسدی
#دختر_تبریز #خشونت_علیه_زنان #زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
🔺مرکز اطلاعرسانی پلیس آذربایجان شرقی اطلاعیهای در این ارتباط منتشر کرد و مدعی شد علت خشم و شعار سر دادن این دختر «وضعیت بیماری روحی و روانی» بوده است. در ادامه این اطلاعیه نوشته شده که «با تماس خانواده و نزدیکان این دختر که در محل حضور داشتند، نامبرده که دارای سابقه بیماری روانی است با هماهنگی ماموران اورژانس و هدایت خانواده به مراکز درمانی اعزام شده و تحت درمان قرار گرفته است».
🔺 گرچه مجنونانگاری زندانیان سیاسی و بهزور خاص زنان معترض چند سالیست در ایران رواج یافته است ولی عمری به درازای تاریخ سرمایهداری دارد.
🔺#سیلویا_فدریچی مینویسد:
رشد سرمایهداری با جنگ علیه زنان آغاز شد، یعنی ساحرهکشیهای سدههای شانزدهم و هفدهم که در اروپا و دنیای نو جان هزاران تن را گرفت. در #کالیبان_و_ساحره نوشتهام که این پدیدهی تاریخی بیسابقه عنصری کانونی از فرآیندی بود که #مارکس آن را #انباشت_بدوی توصیف کرد. #ساحره_کشی جهانِ سوژهها و فعالیتهای زنانه را نابود کرد، چرا که سد راه الزامات رشد نظام سرمایهداری بودند: انباشت نیروی کار عظیم و تحمیل انضباطی اجباری بر کارگران. «ساحره» خواندن زنان و پیگرد آنان به این علت راه را برای اسارت زنان اروپا در کار نپرداختهی خانگی هموار کرد و به انقیادشان به مردان در و بیرون خانواده مشروعیت بخشید. کنترل قابلیت بازتولید را به دولت سپرد و خلق نسلهای جدید کارگران را تضمین کرد. به این ترتیب، ساحرهکشیها نظم خاص سرمایهداری و پدرسالارانهای را بنا کرد که تابهحال تداوم داشته است، گرچه در واکنش به مقاومت زنان و دگرگونی نیازهای بازار کار بهطور مداوم تعدیل شده است.
دیری نگذشت که شکنجه و اعدام زنانِ متهم به ساحری به زنان دیگر آموخت که باید مطیع و ساکت باشند و کار طاقتفرسا و آزارهای مردان را بپذیرند تا جامعه نگاه مثبتی به آنان داشته باشد. تا سدهی هجدهم با کسانی که مقاومت میکردند با «پوزهبند» برخورد میشد، وسیلهای فلزی یا چرمی که برای بستن بردهها به کار میرفت. «پوزهبند» به سر زنان بسته میشد و اگر تلاش میکردند صحبت کنند زبانشان را پاره میکرد. شکلهای جنسیتمحور خشونت در مزارع آمریکا نیز استفاده میشد. در آنجا، تا سدهی هجدهم، آزار جنسی بردههای زن به سیاست نظاممند تجاوز بدل شده بود، درست در زمانی که مزرعهداران میکوشیدند واردات برده از آفریقا را با صنعت محلی پرورش برده، متمرکز در ویرجنیا، جایگزین کنند.
خشونت علیه زنان در پایان ساحرهکشیها و الغای بردهداری از میان نرفت بلکه به امری جاافتاده بدل شد. در دهههای بیست و سی سدهی بیستم، در اوج جنبش بهنژادی، «بیبندوباری جنسی» زنان را، که ناشی از بلاهت میدانستند، با بستری کردن در بیمارستانهای روانی یا عقیمسازی مجازات میکردند. عقیمسازی زنان رنگینپوست، فقیر، و زنانی که روابط جنسی خارج از ازدواج داشتند تا دههی ۱۹۶۰ در جنوب و شمال ادامه داشت و به «پرشتابترین شکل کنترل زادوولد در ایالات متحد» بدل شد. استفادهی گسترده از جراحی لوبوتومی برای درمان افسردگی در دههی ۱۹۵۰ را نیز باید در زمرهی خشونت علیه زنان قرار داد. این نوع جراحی برای زنانِ محکوم به کار در خانه ایدهآل قلمداد میشد، چرا که فرض بر این بود که هیچ نیازی به عقل ندارند.
از مقالهی جهانیسازی، انباشت سرمایه و خشونت علیه زنان
ترجمهی فاریا اسدی
#دختر_تبریز #خشونت_علیه_زنان #زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1