Blackfishvoice (BFV)
7.44K subscribers
4.89K photos
3.79K videos
101 files
271 links
Download Telegram
Blackfishvoice (BFV)
Photo
#زینب_جلالیان وارد هفدهمین سال از حبس بدون مرخصی شد.
#فروغ_تقی_پور به ۱۵ سال حبس محکوم شد.
#مرضیه_فارسی به ۱۵سال حبس محکوم شد.
#شهدخت_خانجانی به ۱۱ سال حبس محکوم شد.
#وریشه_مرادی و #پخشان_عزیزی تحت شکنجه و بازجویی‌های بی‌وقفه قرار دارند و بیم آن می‌رود احکام بسیار سنگینی دریافت کنند.
#سمیرا_احمدی در #سقز به ۳ سال حبس محکوم شد.
#سپیده_رشنو به تحمل ۴سال حبس محکوم شد.
#حوریه_محسنی به ۴ سال حبس محکوم شد.
#آرمیتا_پاویر به ۲۳ماه حبس محکوم شد.
#شریفه_محمدی فعال کارگری کماکان در بازداشت به سر می‌برد.
#تینا_دلجو فعال سیاسی-اجتماعی برای تحمل یک‌سال حبس روانه #زندان_لاکان_رشت شد.
#بهاره_شیری مادر شهید آزادی و برابری #علی_عباسی به شش سال حبس محکوم شد.
#سمانه_اصغری مدافع حقوق کودکان به یک سال حبس محکوم شد.


این‌ها برخی از احکامی هستند که تنها طی یک‌ماه اخیر برای سرکوبِ زنانِ مبارز صادر شده‌اند.

می‌توان بابِ طبعِ #صنعت_حقوق_بشر تا ساعت‌ها به شمردنِ تعداد زندانیان و محکومین سیاسی ادامه داد و مبارزان را به اعداد تقلیل داد.

لیکن هر یک از این نام‌ها، یک زندگی هستند که برای دقایق، ساعات و سال‌های پیش‌روی خود آرزوها داشته و دارند.

از کنار نام‌ها نباید به سادگی گذشت. نباید آن‌ها را به تیترهای خبری فروکاست و به کالایی‌سازی مبارزه یاری رساند.

کافی‌ست به مورد زینب جلالیان دقت کنید: ۱۷ سال بدون یک روز مرخصی.

عمر یک انسان چقدر است که ۱۷ سال از آن در بدترین زندان‌های ایران سپری شود؟ نوزادی که ۱۷ سال قبل متولد شده است، اکنون واپسین روزهای دبیرستان خود را سپری می‌کند‌. خودِ شما! از ۱۷ سال قبل تا امروز چقدر تجربه کرده‌اید؟ ۱۷ سال. ۱۷ سال. این عدد را، در تاريخچه‌ی زندگی خود لحاظ کرده و به سرعت ۱۷ سال گذشته‌تان را مرور کنید. ۱۷ سال.

فروغ تقی‌پور متولد ۱۳۷۳ است. او پیش‌تر نیز مدت‌ها زندانی بوده و اکنون در آستانه‌ی ۳۰ سالگی، حکمی دریافت کرده است که تا ۴۵ سالگیِ او را در زندان رقم خواهد زد.

با نگاه به تعداد زندانیان سیاسی و احکام بی‌رحمانه، درمی‌یابیم که خلاصه شدن دولت در ایران به نهادِ سرکوب سیاسی، نتوانسته است مانع از مقاومت/مبارزه گردد.
مبارزه به فصول مشخصی که قیام‌ها فوران می‌کنند خلاصه نمی‌‌شود. چراغ مبارزه را از سال‌های سیاه دهه‌ی شصت تا امروز، همین زندانیان سیاسی روشن نگاه داشته‌اند و حسرتِ تسلیم شدن را بر دل حاکمان جمهوری اسلامی گذاشته‌اند.

هیچ‌یک از این نام‌ها به زندانی شدن علاقمند نیستند! آن‌ها برای پاسداشتِ زندگی، از جوانی خود دست شسته‌اند و تحقق آرزوهای خویش را در گرو تحقق آرزوهای سرکوب‌شده‌ی ستم‌دیدگان ایران دانسته‌اند.


#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی
#زن_زندگی_آزادی


@Blackfishvoice1
شعبه بیست و ششم بیدادگاهی در تهران #پخشان_عزیزی را به اعدام محکوم کرد.

پخشان عزیزی (په‌خشان عه‌زیزی)، اهل #مهاباد و دانش‌آموخته مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران است. در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۲، پخشان عزیزی توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
برای اخذ #اعترافات_اجباری تحت شکنجه قرار گرفت و در نامه‌ای سرگشاده نوشت:

بارها در بازجویی به دار می‌کشیدنم. ۱۰ متر به قعر زمین فرو می‌بردن و باز بیرون می‌آوردند و سرخورده و شکست خوردهٔ اجتماعی قلمدادم می‌کردند.

هم‌زمان با دور جدید از بازداشت و سرکوبِ فعالین حقوق زنان و صدور حکم برای #شریفه_محمدی این حکم نیز نشانه‌ای از عزم جمهوری نکبت اسلامی برای انتقام‌جویی از زنان مبارز و قیام #زن_زندگی_آزادی است.


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
فریاد اعتراض زنان زندان اوین به قزلحصار هم رسید

بلافاصله بعد از نمایش انتخابات و تحریم گسترده آن، چنان‌که قابل پیش‌بینی بود ماشین سرکوب و اعدام در اقدامی انتقام‌جویانه و جنایتکارانه، مجدداً به راه افتاده و طی چهار روز بیش از ۱۸ زندانی در زندان‌های مختلف اعدام شده‌اند: همین سه‌شنبه نیز ۷ زندانی اعدام شدند که ۳ تن از آنان از زنان زندانی بودند که نشان از ماهیت زن‌ستیزانه رژیم است.

با فریاد اعتراض زنان قهرمان #زندان_اوین مطلع شدیم که زندانی سیاسی #پخشان_عزیزی هم با اتهام حکومت ساخته "بغی" به اعدام محکوم گردیده و همزمان آقای #کامران_شیخه همبندی سابق ما نیز امروز صبح در #زندان_ارومیه اعدام شده است. هم‌چنین خبردار شدیم بیش از ۱۰ نفر دیگر هم برای اجرای حکم به انفرادی انتقال داده شده‌اند.

ما زندانیان #زندان_قزلحصار هم به حمایت از زندانیان سیاسی بند زنان اوین، با اعتراض آنان هم‌نوا می‌شویم و ضمن محکوم کردن نقض حق حیات مردم ایران توسط ماشین اعدام، توجه همه نهادهای بین‌المللی حقوق بشر را به موج اعدام‌های به راه افتاده جدید جلب می‌کنیم و تاکید می‌کنیم که مقاومت و اعتراض در برابر سرکوب و اعدام، "عادی و غیرعادی" ، "سیاسی و غیرسیاسی" نمی‌شناسد و تعطیل‌بردار نیست.

زندانیان سیاسی واحد ۴ زندان قزلحصار

۴ مرداد ۱۴۰۳


پانوشت: عصر ۳ مرداد، جمعی از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در اعتراض به حکم اعدام #پخشان_عزیزی در هواخوری بند زنان تحصن کرده و اعلام کردند که امشب به بند باز نمی‌گردند. زنان زندانی از مردم خواسته‌اند به این حکم ظالمانه اعتراض کنند.


#جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام #علیه_بی_تفاوتی #علیه_سکوت #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد


@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنانِ زندانی سیاسی محبوس در #زندان_اوین از عصر شنبه ۶ مرداد در اعتراض به احکام اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی در هواخوری این زندان در تحصن هستند.

آن‌ها با سر دادنِ شعارهای "هم‌صدا، هم‌پیمان تا لغو حکم اعدام، ایستاده‌ایم تا پایان"، "تن برود، آزادی از بین نرود" و #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد زندان را به عرصه‌ی نبرد چشم در چشم با پاسدارانه ارتجاع تبدیل کرده‌اند.

#مقاومت_زندگیست #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان


@blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
هفته‌ی بیست و هفتم از کارزارِ سه‌شنبه‌های نه به اعدام؛
پیوستن زندان نظام شیراز به کارزار

با سرعت گرفتن ماشین سرکوب و اعدام در هفته گذشته، شاهد اعدام ده‌ها زندانی سیاسی، عقیدتی و عمومی در زندان‌های سراسر کشور بودیم، در این میان زندانی عقیدتی_سیاسی #کامران_شیخه بعد از ۱۵ سال زندان و شکنجه اعدام شد.
کامران و ۶ هم پرونده‌ای دیگر او در روند دادرسی مبهم و غیرعادلانه ۱۴ سال پیش به اتهام قتل یک ماموستای اهل سنت نزدیک حکومت به اعدام محکوم شده بودند. واکنش‌های گسترده به اعدام #خسرو_بشارت دیگر متهم این پرونده‌سازی که پس از ۱۴ روز نگهداری در بند امن #زندان_قزلحصار به دار کشیده شد؛ دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی کامران شیخه آخرین متهم این پرونده‌سازی را به زندان مهاباد منتقل کرده و هفته گذشته این زندانی عقیدتی سیاسی را در زندان ارومیه به دار آویختند.

در هفته گذشته همچنین سه زندانی عقیدتی کرد اهل بوکان به اسامی #سلیمان_ادهمی، #حسین_خسروی و #هیوا_نوری بدون برخورداری از حقوق اولیه و دادرسی عادلانه و در روندی مبهم در دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام حکومت ساخته "بغی" متهم شدند، این اتهام و روند پراشکال دادرسی این زندانیان نگرانی ‌ها درخصوص احتمال صدور حکم غیرانسانی اعدام برای آنها را درپی داشته است.

در طول هفته گذشته نیز زندانی سیاسی پخشان عزیزی در بی‌دادگاه انقلاب تهران شعبه ۲۶ محکوم به اعدام گردید؛ و شاهد تحصن و اعتراض زندانیان زن در زندان اوین و دیگر زندانها به این احکام بودیم و حالا تمام بند زنان اوین، شامل زندانیان سیاسی و عقیدتی، اعلام نموده‌اند که با سه‌شنبه‌های نه به اعدام همراه شده و در اعتصاب غذا خواهند بود. صدور حکم اعدام برای #پخشان_عزیزی بعد از #شریفه_محمدی و انتساب اتهام بغی به #نسیم_غلامی_سیمیاری و وریشه_مرادی  ادامه سرکوب و ستم مضاعف علیه زنان و برای ایجاد رعب و وحشت و ادامه جنگ علیه زنان است.

صدور و اجرای این احکام ضد انسانی و نقض حقوق بشر و به ویژه "حق حیات" در زندان‌های جمهوری اسلامی که شاهد گسترش آن هستیم، در حالی است که در آخرین گزارش آقای جاوید رحمان "گزارشگر ویژه حقوق بشر  در مورد ایران"، جمهوری اسلامی بابت کشتارهای خودسرانه در دهه شصت و سال ۶۷، به جنایت علیه بشریت و نسل کشی محکوم شده و این گزارشگر سازمان ملل در آخرین گزارش خود خواستار محاکمه عاملان آن شده بود.

کارزار #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام" که این هفته بنا بر اطلاع منابع موثق شماری از زندانیان در #زندان_نظام_شیراز به آن پیوسته‌اند، این هفته به ۱۷ زندان در سراسر کشور گسترش یافته است که شامل زندانیان با اتهامات مختلف و هدفش لغو اعدام و شکنجه است و این سه‌شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ نیز در اعتراض به گسترش اعدامها در زندانهای اوین(بندزنان،بند۴، بند۶، بند۸)،زندان قزلحصار(بند۳وبند۴)،زندان مرکزی کرج، زندان خرم‌آباد، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان تبریز، زندان مشهد، زندان قائم شهر، زندان اردبیل، زندان کامیاران، زندان مریوان ،زندان سلماس، زندان ارومیه، زندان بانه و زندان نظام شیراز دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
زندانیان اعتصابی از تمامی فعالان سیاسی ، حقوق بشری و نهادهای بین‌المللی می‌خواهند برای لغو اعدام و شکنجه و احکام ضد انسانی تلاش کنند و صدای زندانیان اعتصابی باشند.


کارزار سه‌شنبه های نه به اعدام
۹ مرداد ۱۴۰۳


#جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است


@Blackfishvoice1
Forwarded from بيدارزنى
🟣‌ اعتصاب غذای «زنان زندانی سیاسی» در زندان لاکان رشت و پیوستن به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

هشت تن از #زنان_زندانی_سیاسی محبوس در زندان #لاکان_رشت اعلام کرده‌اند در مخالفت با حکم اعدام، این هفته سه‌شنبه، ۹ مرداد ۱۴۰۳، اعتصاب غذا می‌کنند و به زندانیان اعتصابی «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» می‌پیوندند.

این زندانیان ضمن مخالفت با صدور حکم اعدام برای زندانیان سیاسی و غیرسیاسی، به طور ویژه به خاطر صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی دست به اعتصاب غذا زده‌اند.

⚪️ آنها همچنین اعلام نموده‌اند ۱۴ زندانی غیرسیاسی زن در زندان لاکان در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند و خواهان توجه به وضعیت این زندانیان گمنام و حمایت از آنان هستند.


▪️اسامی زندانیان اعتصابی در
کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در زندان لاکان رشت به شرح زیر است:

زهره دادرس، زهرا دادرس، فروغ سمیع‌نیا، شریفه محمدی، آزاده چاوشیان، جلوه جواهری، نگین رضایی، شیوا شاه‌‌سیاه


#قیام_علیه_اعدام
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣‌ نامه و دفاعیه‌ی وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد برای «اطلاع افکار عمومی»


⚪️ داعش سر می‌بُرد،‌ جمهوری اسلامی نیز سر به دار می‌کِشد
 

▪️#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.

وی از بند زندان زنان اوین، دفاعیه‌ای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته که برای انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است.


▪️متن دفاعیه: «احکام ناعادلانه‌ی اعدام فعالین زن (شریفه‌ محمدی و پخشان عزیزی) در فاصله‌ی کمتر از یک ماه،‌ اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسی‌اش است. تظاهر به قدرت‌مند بودن دولت جدید،‌ ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانه‌ی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن،‌ کورد بودن و جست‌جوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شده‌ام. هم‌اکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار  برای برگزاری دومین جلسه‌ی دادگاه، در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی ‌به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد،‌ قرار دارم. اگر چه می‌دانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد،‌ اما به نشانه‌ی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی،‌ به دادگاه نخواهم رفت و چنین دادگاهی را که حکم عادلانه‌ای در آن صادر نمی‌گردد، به رسمیت نمی‌شناسم. بارها در شرایط دشوار بازجویی‌ها و بازپرسی‌ها‌ دفاعیاتم را ارائه داده‌ام، اما این بار این نامه‌ی دفاعیه‌‌ی من است که خطاب به مردم و جامعه‌ی همیشه هشیار و آگاه و آزادیخواه به نگارش درمی‌آورم. از آنان می‌خواهم مرا و فعالیت‌هایم را مطابق عدالت اجتماعی قضاوت کنند.
زیستن در قرن بیست‌ویکم در خاورمیانه‌ای که نیروهای هژمونیک جهانی و دولت‌-ملت‌های دیکتاتور منطقه سعی در غصب ارزش‌ها و فرهنگ‌ها داشته و خواهان بازسازی هژمونی خویش بر آن هستند، به معنای زیستن در جغرافیایی است که به خاک و خون کشیده شده و شاهد هرروزه‌ی نسل‌کشی، همگون‌سازی و ادغام و الحاق اجباری است. زیستن در کوردستان نیز یعنی حیاتی فاقد ضمانت قانونی، اقتصادی، سیاسی، ‌آموزشی و ...، و به عبارتی یعنی بی‌کاری، فقر، تبعیض، بازداشت، شکنجه، اعدام و کشته‌ شدن کولبرها (شهدای نان)!….»


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/nOo1z



#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
Blackfishvoice (BFV)
Photo
بیست و سوم خرداد، به زعم خودم، برای دفاع از اتهام انتسابی آمده بودم به "انتهای شمالی بزرگراه امام خمینی، زندان اوین"، اما در دم بازداشت شدم و در روزهای ابتدایی چهل و شش سالگی‌ام را در این سرآمدِ یادگارهای خمینی سپری کردم و ظاهرا باید کل چهل و شش سالگی را هم همین جا بمانم؛ بالاخره این یادگار سهم من هم شد. این یادگار عموما قسمت کسانی می شود که جای درستی ایستاده اند. این صفحات از "شناسنامه‌ی دختر مسیح" را، به رغم همه‌ی سختی‌های طاقت سوزش، دوست دارم. خوشحالم که از دیدن چشمان خودم در آینه نمی ترسم.

همان روزهای اول حضورم، موهایم را از ته تراشیدم. با اینکه ذره‌ای مو روی سرم نبود، حاضر نشدند مرا به دادگاه‌شان ببرند تا از متن کیفرخواستم مطلع شوم. صرفا چون نمی‌خواستم سرم را بپوشانم. به جد تصمیم گرفته بودم که روز تشکیل جلسه به دادگاه نروم. در فاصله‌ی بسیار کوتاهی تا تاریخ تعیین شده برای محاکمه، از محتویات پرونده‌ام مطلع شدم. وکیل که پرونده را خوانده، در قسمت ملاحظات پرونده دیده بود که بازجو به شغل پدرم اشاره کرده است؛ به نظر وکیل، هدف از این اشاره تخفیف قائل شدن در حکم بوده. برای همین اهم فالا هم کردم و به رغم میل باطنی‌ام به دادگاه رفتم و حاضر شدم صرفا در همان چند دقیقه‌ی حضور در شعبه حجاب کنم تا مانع این تخفیف شوم. به محض اتمام آن جلسه‌ی نمایشیِ کمتر از پنج دقیقه شالم را برداشتم و با صدای بلند اعلام کردم که من هم زندانی سیاسی‌ام درست مانند دیگر زندانیان سیاسی؛ هرگز حاضر نیستم بابت معمم بودن پدرم، که سرسوزنی هم با نهادهای حکومتی و دولتی ارتباط نداشت، تخفیفی قائل شوید. فریاد زدم که این تخفیف با خط قرمز های من در برابری خواهی منافات دارد. بلافاصله هم شالم را به سطل زباله‌ی دادگاه سپردم.

در حکم حبس یک ساله‌ام ده مورد مصادیق اتهامی است، از آن جمله:

دشمنی با جمهوری اسلامی، اعلامِ صریحِ براندازی جمهوری اسلامی، حمایت از اغتشاشات ۱۴۰۱ و انتشار هشتگ‌های امنیتی، سعی در روشن نگه داشتن اغتشاشات ۱۴۰۱، ترویج بی حجابی.

دشمنیِ من با جمهوری اسلامی مربوط به امروز و دیروز نیست؛ این خصومت نه از ۶۷، نه از ۷۸، نه از ۸۸، نه از ۹۶، نه از ۹۸، نه از ۱۴۰۱ است. من از بهمن ۵۷ با این حکومت سر ناسازگاری داشتم؛ زمانی که هنوز به دنیا نیامده بودم، چون دشمنی با حکومتی که اساسش تزویر و ریاست و تداومش با استبداد و سفاکی، با انعقاد نطفه ام شکل گرفته است. حضور پررنگم در جنبش زن، زندگی، آزادی تبلور بخشی از این دشمنی است.

پیش از این هم بارها نوشته‌ام که چرا و چگونه فمینیست شدم. این نخستین سالی نیست که جمهوری اسلامی زندگی مرا به تاراج برده است. هفت سال، تکرار می‌کنم هفت سال اسیر دادگاه خانواده بودم نه برای طلاق که برای ثبت صیغه‌ی طلاقی که جاری شده بود.
را همراه پاسیار بالای سر م نگه می‌دارند. تحقیر می‌کنند تا تو و اندیشه‌ات را بی‌ارزش جلوه دهند، هم زمان طوری عمل می‌کنند که میزان ترسشان از زنی عصیانگر رقت انگیز است.

نه تسلیم به رای زدم نه تجدید نظر خواهی کردم. تا وقتی که نفس می‌کشم از حقوق زنان خواهم گفت و خواهم نوشت. اگر تلاش‌هایم حتی در زندگی یک زن اثر گذار باشد، آن کاری را که باید بکنم کرده‌ام. رؤیای آزادی زنان تحمل حبس را برایم آسان می‌کند. در نهایت، اگر اغتشاش یعنی مختل کردنِ زن ستیزیِ سازمان یافته، من اغتشاش گرم و تا روز آزادی و برابری به اغتشاش ادامه خواهم داد.

حورا نیک‌بخت
بند زنان زندان اوین
تابستان ۱۴۰۳


#حورا_نیکبخت در حال گذراندن دوران محکومیت خود در بند زنان ##زندان_اوین است.

#شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زن_ستیزی #علیه_زن_ستیزی #زن_زندگی_آزادی #مقاومت_روزمره


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo