از مقدمه‌ی نویسنده:

در کوران قیام ژینا بود که ویدئویی کوتاه از دختربچه‌ای (احتمالا ۱۳- ۱۴ ساله) از صفحۀ #صدای_ماهی_سیاه  منتشر شد. در آن ویدئو، راوی این‌گونه آغاز کرد: «سلام. من یه دهه‌هشتادی هستم؛ یه دختر دهه‌هشتادی. که بهش می‌گین بچه. هیچ‌کدومتون تا الان نیومدید بگید دردت چیه؟ تو چی ‌می‌خوای؟ چرا داری انقلاب می‌کنی؟ چرا داری اعتراض می‌کنی؟ چرا داری ناآرامی ایجاد می‌کنید، البته به قول خودتون. ولی من بهتون می‌گم. درد من اون پیرمردیه که باید تو مترو فال بفروشه تا بتونه خرج زندگی را در بیاره. درد ما فقط حجاب نیست. یکی از دردهای ما حجابه .....»
بدون این‌که خواسته باشیم در دام سانتی‌مانتالیسم افراطی بیفتیم و از انقلاب دور شویم، باید آن ویدئوی معروفِ چنددقیقه‌ای را یکی از بهترین دلایل برای همان «ناآرامی‌ها» بر شمرد. قیام ژینا خاموش گردید، و شاید از حیث پژوهشی بهتر بتوان چند‌‌و‌چون؛ چم‌و‌خم؛ و کم‌و‌کیف آن را از منظر تحقیقی بررسی کرد. بدون تعارف، حتی در بین جبهه‌های قلمیِ چپ، بودند و هستند افرادی که قیام ژینا را همچون جنبش سبز، شورشی خرده‌بورژوایی و طبقه‌متوسطی تلقی کردند. ولی واقعیت آن است که مختصات قیام ژینا به‌قدری رادیکال بود که تمام تقاطع‌های ستم جنسی، جنسیتی، حاشیه- مرکز، اتنیکی- ملی، و حتی دستمزدی و معیشتی را پل زد، و همین مختصات تکان‌دهنده بود که این قیام را در بین تمامی قیام‌ها، شورش‌ها و جنبش‌های پسا۵۷ یگانه و یکتا کرده.
نگارنده در مقام یک پژوهشگر، در حوزۀ دیگری قلم می‌زند و در فضای اندیشه‌ای دیگر قدم، و به دور از هر کلیشه‌ای، سواد و دانشی در حوزۀ بسیار مهم و تخصصی «مطالعات کودک و کودکان» ندارد، ولی جرقۀ نگارش و جمع‌آوری مطلبی که پیش روی شماست، با دیدن همان ویدئو، عصیان‌گری کودکان در قیام ژینا و برخوردهای شخصی نگارنده با کودکانی که درگیرِ قیام ژینا بودند، رقم زده شد. در نوشتۀ پیش رو تلاش شده تا ضمن اشارۀ مختصری به «مداخلۀ کودک در سیاست»، پیداکردن «زبان سیاسی»، حضور توامان با «اکت سیاسی» در قیام ژینا و نقش‌آفرینی کودکان نشان داده شود. از آنجا که یکی از مباحث مهمِ مطرح‌شده از خلل قیام ژینا، یکی همین تقلیل اعتراض به نسل، و بی‌عرضه‌دانستن مابقیِ نسل‌ها بود، نگارنده پیشتر در مقاله‌ای، به خطای پژوهشیِ این نوع نگاه پرداخته، و به‌جهت مرور مجدد و پرهیز از دوباره‌گویی، در بخش پیوست، ضمیمۀ مطلبِ حاضر گردیده، تا خوانندگان پیگیرتر بتوانند نگاهی اجمالی یا مفصل به مقولۀ سن، نسل و کنشگری نسلی در سیاست داشته باشند. و اما مهم‌ترین بهانۀ این مطلب، مواجهۀ نگارنده با نقاشی‌های کودکان در مورد قیام ژینا بود، و برخی مصاحبه‌های پراکنده با آن‌ها. نقاشی‌هایی که اجازۀ انتشار آن را داشتم، در پیوست یک آمده.
سخن کوتاه می‌کنم، که مطلب پیش رو که در مورد نقش کودکان است و به زبان تصویریِ آن‌ها، زیاده بالغانه نشود. فقط می‌ماندَد توضیح نهایی در مورد عنوان نوشته. در ویدئویی کوتاه، سه دختربچۀ دبستانی حضور داشتند که با هر سه، «زن، زندگی، آزادی»گویان در راه بارگشت از مدرسه بودند. صفحۀ «صدای ماهی سیاه» در تیتری درست، این‌گونه خطاب کرد: «شکوفه‌های انقلاب» برخی شِبه‌فعالان خُرده گرفتند که اطلاق «شکوفه» به دختران، لفظی سکسیستی است و بار اروتیک دارد. گویا آن شِبه‌فعالان خبر نداشتند که «شکوفه» اصطلاحی تماما سیاسی است که ریشه در تاریخ مبارزه در این سرزمین دارد؛ ریشه‌ای که در پیوند با عبارت‌های «غنچه»، «بنفشه» و «گُل» در شعر «وارطان سخن نگفت»، سرودۀ شاملو، در سال ۱۳۳۳ در زندان قصر، برای وارطان سالاخانیان به نهایت رسید:
وارطان سخن نگفت
وارطان بنفشه بود، گُل داد و مژده داد:
«زمستان شکست» و رفت ...
پس چه عنوانی بهتر از «شکوفه‌های انقلاب» در این زمستان؟!


فایل پی‌دی‌اف جزوه در پیوست


#طاها_رادمنش #زن_زندگی_آزادی #ژن_ژیان_ئازادی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم



@Blackfishvoice1

وب‌سایت #صدای_ماهی_سیاه
به زودی...

blackfishvoice.com


@Blackfishvoice1

🔺️حساب سازمان جاسوسی اسرائیل با انتشار تصویری از تهران نوشت: "قبل از". گرچه در این لحظه، این بخشی از پروپاگاندای جنگی و جنگِ روانی است ولی با مرور همین دو دهه‌ی اخیر درمی‌یابیم که ویرانی و قتل‌عامِ غیرنظامیان، کسب و کارِ آمریکا و فرزندِ خلف‌اش اسرائیل بوده است.

این هشدارِ اسرائیل می‌تواند تودهنی مناسبی به جماعتی باشد که بلافاصه بعد از آغاز حمله‌ی نظامی سازه‌ی فاشیستی اسرائیل به #غزه ضمن هلهله از نسل‌کشی فلسطینی‌ها، عادی‌سازی از حمله‌ی نظامی به ایران را از سر گرفتند و از گزاره‌ی "زدنِ سرِ مار در تهران" استفاده کردند.
در میانِ اپوزیسیون راستِ براندازِ نه تنها کلامی در مذمت و محکومیتِ نسل‌کشی فلسطینی‌ها شنیده نشد (توقعِ بی‌جا) بلکه مستقیم و غیرمستقیم گفتند که هدف جمهوری اسلامی خواهد بود نه ایران، هدف آخوند خواهد بود نه کودکان. تو گویی نیم‌میلیون عراقی که توسط آمریکایی‌ها سلاخی شدند، یاران قسم‌خورده‌ی #صدام بودند.

توجیه شیادانه‌ی این افراد، این است که اسرائیل در پی نابودیِ #حماس است و لاجرم چند غیرنظامی هم قربانی می‌شوند؛ ولو این‌که تعداد این چند نفر در ۶ ماه به بیش از ۳۳هزار غیرنظامی ( بیش از ۱۳هزار کودک) رسیده است.

🔺️هشدار #صدای_ماهی_سیاه این بود و هست که اگر از بغضِ جمهوری نکبت اسلامی برای نازی‌های اسرائیل هورا می‌کشید باید بدانید که این ماشین کشتار، ایستگاه‌های قبلی نیز داشته و با توقف در #لیبی #عراق #افغانستان، #بالکان و .‌.. به‌نامِ حقوق بشر، از کشته‌ها، پشته ساخته است‌.
هشدار این بود که اگر امروز به‌جای محکوم کردن #رژیم_آپارتاید، نقطه‌ی آغازِ تاریخ اشغال را هفت اکتبر می‌گذارید و می‌گوئید:
"حماس شروع کرد پس تقصیر خودشان است"، فردا که در پیِ لگدپرانی‌های جمهوری اسلامی، به ایران حمله‌ی نظامی شد، نمی‌توانید بگوئید: لطفا بمباران نکنید. ما غیرنظامیانِ مخالفِ نظام هستیم نه سپاهی. لطفا کودکان ما را نکشید. بمب‌های هزارکیلویی قبل از اصابت به زمین برای اینکه از شما سوال کنند حامی جمهوری اسلامی هستید یا خیر، ترمز نمی‌کنند؛ ببخشید.

🔺️ به‌خاطر داشته باشید که چه‌کسانی، انترناسیونالیست بودنِ چپ را به "بی‌وطن" بودن ترجمه می‌کنند و خود زیرِ بیرقِ پرچم واحد و چس‌ناله‌‌ برای تاریخ چندهزارساله، منتظر حمله‌ی نظامی به کشورشان هستند.

نه به جنگ
آری به #مبارزه_طبقاتی

برش‌هایی از چند متن را که بعد از هفت اکتبر منتشر کردیم، به‌صورتِ اسلاید، بازنشر می‌کنیم.

#جسدمعاشان #صهیونیسم #امپریالیسم #نسل_کشی #ناتو


@Blackfishvoice1

از استوری اینستاگرام #صدای_ماهی_سیاه


#محور_کذایی_مقاومت

صفحه‌ی انگلیسی #صدای_ماهی_سیاه در اینستاگرام:


https://www.instagram.com/blackfishvoice.eng?igsh=cGwxdW9nMWM4czRy

آغاز به کارِ کانال تلگرام انگایسی‌زبان #صدای_ماهی_سیاه


https://t.me/BlackfishvoiceEng

به استقبالِ #روز_جهانی_کارگران

کارگران جهان متحد شوید
آهنگساز و خواننده: جواد احمد ( عضو حزبِ برابری پاکستان)

ترجمه و زیرنویس: #صدای_ماهی_سیاه


#طبقه_کارگر #مبارزه_طبقاتی


@Blackfishvoice1

به استقبالِ #روز_جهانی_کارگران


(با کیفیت بالا)


کارگران جهان متحد شوید
آهنگساز و خواننده: جواد احمد ( عضو حزبِ برابری پاکستان)

ترجمه و زیرنویس: #صدای_ماهی_سیاه


#طبقه_کارگر #مبارزه_طبقاتی


@Blackfishvoice1

چهارهزار سال قبل؟
چهارصد سال قبل؟
نه! همین حالا و در سال ۲۰۲۴ میلادی نیروی کار به‌این شکل در #کنگو خرید و فروش می‌شود تا در معادن #کلتان به‌عنوان برده استثمار شوند.
رسانه‌ها چنین تصاویری از پشت‌پرده‌ی تولیدِ تلفن‌های همراه، رایانه‌ها، دوربین‌های عکاسی و باطری‌های اتوموبیل و دوچرخه‌هلی الکترونیکی را از چشم‌ مصرف‌کننده دور نگاه می‌دارند تا تبهکارانِ اقتصادی از #بیل_گیتس تا #ایلان_ماسک به‌عنوان #کارآفرین_نمونه و سلبریتی‌ به افکار عمومی معرفی شوند.
صدهاهزار کودک زیر ۱۳ سال در کنگو در وحشیانه‌ترین شرایط برای تولید کلتان، #کبالت و #لیتیوم زیر تازیانه‌های اربابانِ سفیدپوست قرار دارند و برخی در توهمات خود گمان می‌دارند که "عمو تُم" و #هاکلبری_فین داستان‌های مربوط به اعصار گذشته است.

🔺️ما به زودی شما را به بازارهای خرید و فروشِ #برده در #لیبی آشنا خواهیم کرد؛ جایی‌که اعتراضاتِ به‌حقِ فرودستان، با مداخله‌ی دولت‌های جنایت‌کارِ عضو پیمان تروریستی #ناتو به پیشاتاریخ فرستاده شد.


🔺️پانوشت: با کلیک روی هشتگ #کنگو در کانال تلگرام #صدای_ماهی_سیاه به چندین متن در همین رابطه دسترسی خواهید داشت.


@Blackfishvoice1

🔺الف: یکی از احکامِ رايج بی‌دادگاه‌های جمهوری نکبت اسلامی علیه فعالین اجتماعی ( مدافعین حقوق زنان، فعالین کارگری، فعالین معلمان و ...) "ضبط وسائل الکترونیکی"، "محرومیت استفاده از تلفن‌های هوشمند و منع حضور در شبکه‌های اجتماعی" است.
اغلب فعالین اجتماعی اجتماعی حتی پاسپورت ندارند که ممنوع‌الخروج شوند؛ در برخی موارد نهادهای امنیتی مانع از صدور پاسپورت برای فعالین می‌شوند، در برخی موارد پاسپورت‌ها جزو اقلامی‌ست مصادره می‌شوند و در برخی موارد نیز در لحظه‌ی خروج از گیت، مانع از سفر آن‌ها می‌گردند و فرد را مستقیم به زندان منتقل می‌کنند.

🔺ب: تعدادی از افرادِ حاضر در تصویرِ فوق، نه تنها با پاسپورت و از طریقِ فرودگاه خمینی از ایران خارج شدند بلکه زمانِ خروجِ آن‌ها دقیقا در ملتهب‌ترین و خونین‌ترین روزهایِ اعتراضات سال ۱۴۰۱ بود؛ از جمله #احسان_کرمی #حمید_فرخ_نژاد #بروز_ارجمند و #علی_کریمی؛ #مهناز_افشار کمی پیش‌تر به خارج مشرف شده بود تا از طریق باندِ فاسدِ مستقر در آلمان، مقدمات استقبال از همسرِ دزد خود را مهیا کند.

🔺ج: اگر جمهوری اسلامی درصدی از این افراد احساس خطر می‌‌کرد، اجازه می‌داد تا با پاسپورت خود از مهم‌ترین فرودگاه کشور به خارج بروند؛ آن‌هم در پائيز ۱۴۰۱ که حتی چهره‌هایی نظیر #ترانه_علیدوستی و ... بابت یکی‌دو پست اینستاگرامی راهی #زندان_اوین شدند؟ آیا می‌دانید کلِ هزینه‌ی سیاسی که #حمید_فرخ_نژاد داده است، تنها دوماه ممنوعیت از کشور بوده است؟ دقت بفرمائید: ممنوعیت از شبکه‌های اجتماعی و اظهار نظر سیاسی نه، ممنوعیت سفر به خارج آن‌هم نه دو سال بلکه دوماه.
جمع مخاطبین همین چهار #لمپن‌_سلبریتی‌، به مرز ۴۰ میلیون نفر می‌رسد: چطور ممکن است یک دستگاه امنیتی با فرضِ پتانسیلِ بسیجِ سیاسی همین مخاطبان، در اوج یک قیام، مانع از سفر این افراد نشود؟ جز این است که این افراد محصولات خود سیستم هستند و سیستم با شناخت کامل از روحیه‌ی فرصت‌طلبی و بی‌پرنسیبی‌شان و نیز آگاهی از پتانسیل بالایِ راست برانداز برای جذبِ لمپن‌ها و سفلگان، آن‌ها را صادر می‌کند؟ همین افراد با این تعداد مخاطب دست‌کم دو مرتبه از فراخوان‌های احمقانه‌‌ی تفاله‌ی سلطنت حمایت کردند ولی محض رضایِ فسیلِ رضاخان، حتی چهار عدد از سگ‌های ولگرد حومه‌ی قلعه‌حسن‌خان دعوت‌شان را لبیک نگفتند.

🔺د: جمهوری اسلامی به‌خوبی فرق میانِ افراد/نیروهای سیاسی رزمنده و تأثیرگذار را می‌داند و بهتر از هر کسی به ماهیتِ تولیدات فرهنگی خود آگاه است. کافی‌ست نگاه کنید که یک #ژینا_مدرس_گرجی بابت دفاع از حقوق زنان در کردستان، به ۲۱سال حبس محکوم شده است و افشار با مخاطب ۱۶میلیونی و همسرِ دزد، با بدرقه‌ی اطلاعات سپاه به فرنگ می‌رود. کافی‌ست نگاه کنید که معلمان معترض یکی پس از دیگری از مشاغل خود اخراج می‌شوند و تلفن‌های همراه‌شان ضبط می‌گردد ولی فیلم‌های این صادراتی‌ها هنوز در شبکه‌ی نمایش خانگی با مجوز رسمی پخش می‌شود. سلبریتی‌ها هیچ نیستند مگر پیچ و مهره‌های بقای سیستم. سلبریتی، آفت است.


پانوشت: یکی از تکراری‌ترین کامنت‌ها خطاب به #صدای_ماهی_سیاه این است:
"چرا همه‌رو می‌زنید؟ پس با کی هستید؟"

الف: "همه" این دلقک‌های صادراتی و خود-رهبرپنداران آن‌سوی اقیانوس‌ها نیستند.

ب: نقد بنیان‌کن هیچ مرزی ندارد؛ تفاله‌های وزرات ارشاد اسلامی که ...

ج: "همه" را نمی‌زنیم بلکه با افشای سفلگان و #جسدمعاشان توجه شما را به شنیدنِ زندانیان سیاسی و فعالین اجتماعی مستقل، شریف و بی‌صدا جلب می‌کنیم. "همه با هم" فریب است. همه‌ای در کار نیست و هرچه هست، تضاد منافع طبقاتی است. چون #ما_در_یک_قایق_ننشسته_ایم

#ژینا_مدرس_گرجی
#چرخنده_ها #لمپن‌_سلبریتی‌_ها #سیرک_صادراتی_ها #مهناز_افشار #برزو_ارجمند #احسان_کرمی #حمید_فرخ_نژاد #علی_کریمی #لمپنیسم #کانفورمیست #صنعت_اپوزیسیون #آنتی_سلبریتی


@Blackfishvoice1

🔺این متن توسط یکی از کارگران شاغل در #هلدینگ_باختر نوشته شده و برای انتشار در اختیار #صدای_ماهی_سیاه قرار گرفته است. هیچ دخل و تصرفی در متن صورت نگرفته است.

🔺در مورخِ بیست مردادماه هزار و چهارصد و سه مسمومیت غذایی در #هلدینگ_باختر واقع در #پارس_جنوبی #عسلویه یک کارگر را به کام مرگ کشید.

آشنایی با هلدینگ باختر

درحال حاضر از بزرگترین وثروتمندترین هلدینگ‌های کشور در زمینه پتروشیمی می‌باشد.
این هلدینگ در سال هزار و سیصد و هشتاد و سه تاسیس شده است و در سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت، چهل درصد از سهام  این هلدینگ با سیزده شرکت زیر مجوعه به قیمت صد میلیارد به شرکت "کاوش صنعت سپید"  به صورت از دم قسط واگذار گردید.
بعد از دو سال، یازده درصد دیگر به قیمت سی میلیارد تومان به  شرکت کاوش صنعت سپید به صورت از دم قسط واگذار کردید.

برای مثال این شرکت با پرداخت صد و سی میلیارد به صورت اقساط، صاحب خط لوله اتیلن غرب به طول دوهزار و چهارصد و پنجاه کیلومتر از عسلویه تا #میاندوآب شد.

ماجرا‌هم به اینجا ختم نشد و در سال هزار و سیصد و نود و هفت نیز بیست و هفت درصد دیگر از سهام با قیمت هفده هزار و هفتصد میلیارد تومان به این شرکت واگذار گردید البته بازم از دم قسط.

این شرکت متعلق به برادران نجفی اصل
به نام‌های مهدی نجفی، حسن نجفی، محسن نجفی است.

حسن نجفی همان دوست آقای #اکبر_طبری معاون اجرایی قوه قضاییه بود که به ایشان لطف زیادی می‌داشتند و می‌توانستند برای‌شان نصف تهران را سند بزنند.

#داودعلی_ربانی مدیر عامل هلدینگ باختر که نقش بسزایی در واگذاری این هلدینگ به برادران  نجفی را داشت در حال حاضر بیش از یک دهه از مدیرعامل هلدینگ می‌باشد.

شایان ذکر است که ربانی رابطه نزدیکی به بیت رهبری و شخص خامنه‌ای( مشاور رهبری در زمینه صنایع پتروشیمی) دارد در یکی از سخنرانی‌ها خود در حضور خامنه‌ای از ایشان استدعای دعا و رفع موانع بخش خصوصی را داشتند.

خامنه‌ای در سال هزار و سیصد و نود از پتروشیمی کاویان زیر مجموعه  هلدینگ باختر بازدید نمود.

در این هلدینگِ سرتاسر فساد، چندین مرتبه پرونده فساد مالی آن به مجلس ارائه شده و هیچوقت رسیدگی صورت نگرفته که وابستگی آن به بیت بیشتر از پیش مشخص می‌شود.

این متن بریده‌ای از تاریخچه فساد در هلدینگ باختر بود. هلدینگی‌ که یکی از بزرگترین و پرسودترین هلدینگ‌های کشوری به شمار می‌آید، حتی نمی‌تواند وعده غذایی استاندارد به کارگران خود بدهد. کارگرانی که در بدترین شرایط آب و هوایی کار کرده‌اند از یک وعده غذایی سالم در این هلدینگ محرم هستند حال سایر امکانات دیگر مثل امکانات خوابگاهی و سرویس.دهی و حتی حقوقی در ضعیف ترین حد ممکن می‌باشد.


عصر فراعنه مدرن، به هلدینگ باختر خوش آمدید کار کنید تا بمیرید سهم کارگر چیزی به مرگ نبوده و نیست، اعتراض داری اخراج.

در این هلدینگ به دلیل مسمومیت غذایی که برای پرسنل به وجود آمده تا کنون بیش از صد و هشتاد نفر به بیمارستان مراجعه کردند و با عرض تاسف یک نفر از این پرسنل به نام #رامین_گلستانی فوت شده است.

می‌دانم که هیچ چیز تغییر نخواهد کرد و حتی وعده های غذایی این پرسنل درست نخواهد شد به گفته سازمان بهداشت عسلویه  این اولین مرتبه نیست که مسمومیت غذایی در این هادینگ صورت گرفته است در ماه گذشته نیز بالغ بر صدنفر از کارگران دچار مسمومیت و به بیمارستان و مراکز درمانی عسلویه مراجعه کرده اند.

غرض بیان ظلم به کارگری است که با توجه به فوت شدن یک نفر از همکارانشان به دلیل امنیتی بودن این هلدینگ توان اعتراض را از  آنها سلب کرده‌اند.



#پارس_جنوبی #عسلویه #فراتر_از_استثمار #سفره_غارت #بورژوازی_ایران #طبقه_کارگر #طبقه_کارگر_ایران #علیه_سکوت #مافیا #پارس_جنوبی_عسلویه


@Blackfishvoice1

با توجه به تبعات پس از سرکوب خیزش #زن_زندگی_آزادی
مهاجرت به یک اپیدمی تبدیل شده است؛ به‌طوری که وقتی با مردم عادی صحبت می‌کنیم، چنین برداشت می‌شود که اگر نمی‌روند، نمی‌توانند‌.
بسیاری از آن‌ها که می‌روند از مجموعه‌ای از امتیازات برخورداند؛ یا سرمایه دارند و می‌توانند به سهولت اقدام کنند و در اسرع وقت اقامت و شهروندی به‌‌دست‌ آوردند یا این‌که تحصیلات عالی دارند؛ اکثریتِ همين دانشجویان نیز یا تمکن مالی دارند یا این‌که امتیازات طبقاتی، به این‌که در دانشگاه‌های ممتاز تحصیل کنند، بدون نیاز به اشتغال‌ و مصائب دوران دانشجوئی، تحصیلات خود را به پایان ببرند و در جنب آن، یک یا چند زبان خارجی را نیز فراگیرند، کمک می‌کند؛ تمامی این‌ها به تسهیلِ مهاجرت کمک می‌کند.
در شرایطِ شکست و استیصال، رفتن از کشور عملا به یک امکان رهاییِ فردی تبدیل شده است. بسیاری از کسانی هم که رفته‌اند در سطوح مختلف به بلاگر و اینفلوئنسرِ مهاجرت تبدیل شده‌اند و با اطلاعات دفرمه‌شده از کشورِ مقصد، مخاطبان خود را به مهاجرت ترغیب می‌کنند.
آن‌هایی که از کلیه‌ی امتیازاتِ برشمرده‌شده، محروم هستند و تحت تاثیر تبلیغات، مهاجرت را راهِ رستگاری درک می‌کنند، مجبورند تا راه‌های پرخطر مهاجرت غیرقانونی را در پیش گیرند. مصائب این جمعیت مهاجر/پناهجو در رسانه‌ها بازنمایی نمی‌شود. رسانه به افکار عمومی القا می‌کند که اکثریتِ ایرانیان مهاجر، "نخبه" _با همان تعاریفِ طبقاتیِ پیش‌گفته_ هستند و مسیرهای هولناک پناهجویی، کمپ‌های پناهندگان و زندگی بدون برگه‌های اقامتی را بایکوت می‌کند.
از تلاش پناهجویان ایرانی برای ساخت انواع کیس‌های پناهندگی سخنی گفته نمی‌شود. از مرگ سالیانه صدها پناهجو حرفی نزده نمی‌شود یا هیچ اراده‌ای برای شرح رنج‌ها و خطرات دیده نمی‌شود.
همه‌ی این‌ها یک سویه‌ی دیگر هم دارد: این‌که افکار عمومی در مقابل پناهجوی افغانستانی سینه سپر می‌کند و مدعی می‌شود که برخلاف آن‌ها، تمامی مهاجران ایرانی قانونی مهاجرت می‌کنند یا این‌که در کشورهای مقصد به سبب ایرانی بودن‌شان جایگاه خاصی پیدا می‌کنند.
نیلوفر فولادی، در مجموعه‌ای از روایت‌های خود از مسیر پناهجویی، آن‌چه را به‌زبان آورده‌‌ که هم رسانه و هم دیاسپورای ایرانی علاقه‌ای به بازگو کردن آن ندارند‌.
او روایت خود را به‌صورت فشرده بازگو می‌کند تا به گوش‌ها برسد و گوشه‌ای از واقعیت عریان ولی پنهان پناهجویی، آشکار گردد.
نسخه‌ی ۳۰ دقیقه‌ای صحبت‌های او را در یوتیوب #صدای_ماهی_سیاه تماشا کنید.
#ناشهروندان #پناهجویان


@Blackfishvoice1

آدرسِ قبلی تماس با ادمین، غيرفعال است.
آدرسِ جدید، در دسترس قرار خواهد گرفت.

#صدای_ماهی_سیاه