Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وضعیت معیشت کارگران در کابل
"کارگران روز مزد در کابل میگویند که با بلند رفتن دالر در برابر پول افغانی، قیمتها چند برابر شده است و آنان حتا توان خریدن نان خشک را دیگر ندارند."
منبع: آماجنیوز
#افغانستان #طبقه_کارگر
@Blackfishvoice
"کارگران روز مزد در کابل میگویند که با بلند رفتن دالر در برابر پول افغانی، قیمتها چند برابر شده است و آنان حتا توان خریدن نان خشک را دیگر ندارند."
منبع: آماجنیوز
#افغانستان #طبقه_کارگر
@Blackfishvoice
صدای ماهی سیاه (BFV)
Photo
زنان زندانی سیاسی مظلوم و قربانی نیستند. مظلوم کسیست که در برابر ظالم توانایی دفاع/تعرض ندارد و یکسره تسلیم است. زن/زنانی که کلیهی دم و دستگاه ایدئولوژیکِ حاکم را به مبارزه میطلبند و قوهی قهریه برای ساکت کردنشان به داغ و درفش و پروندهسازی متوسل میشود هیچ، _مطلقا هیچ_ نسبتی با مظلومیت ندارند؛ آنکه ظالم را به مبارزه میطلبد ظلمستیز است و البته خود مدافعِ مظلومان. مریم اکبری منفرد و زینب جلالیان، بیش از یک دهه و بدون یک روز مرخصی در حبس و تبعید به سر میبرند چرا که ظالم را به ستوه آوردهاند و حسرتِ تسلیم را بر دلِ زندانبانانِ زنستیز گذاشتهاند.
#صنعت_حقوق_بشر به قربانی نیاز دارد ولی مبارزهی طبقاتی به رزمنده.
اگر در رابطه با زندانیانی مانند #لیلا_حسین_زاده به بیماری فیزیکی اشاره میشود از این حیث است که افکار عمومی دریابد جمهوری اسلامی از بیماریِ فردِ تحتِ بازداشت بهمثابه شکنجهی مضاعف استفاده میکند. ممانعت از رساندن دارو به زندانی خود نشانهایست محکم از زبونیِ جمهوری اسلامی در برابر زنانی که پشیزی برای عربدهکشیهای پوچِ پادوهای #محور_کذایی_مقاومت ارزش قائل نیستند.
حسینزاده مظلوم اگر بود برای بازداشت او ۱۵ مأمور مسلح گسیل نمیکردند.
@Blackfishvoice
#صنعت_حقوق_بشر به قربانی نیاز دارد ولی مبارزهی طبقاتی به رزمنده.
اگر در رابطه با زندانیانی مانند #لیلا_حسین_زاده به بیماری فیزیکی اشاره میشود از این حیث است که افکار عمومی دریابد جمهوری اسلامی از بیماریِ فردِ تحتِ بازداشت بهمثابه شکنجهی مضاعف استفاده میکند. ممانعت از رساندن دارو به زندانی خود نشانهایست محکم از زبونیِ جمهوری اسلامی در برابر زنانی که پشیزی برای عربدهکشیهای پوچِ پادوهای #محور_کذایی_مقاومت ارزش قائل نیستند.
حسینزاده مظلوم اگر بود برای بازداشت او ۱۵ مأمور مسلح گسیل نمیکردند.
@Blackfishvoice
Forwarded from نقد
▫️ خشونتپرهیزی، دگرگونی اجتماعی و انقلاب
نوشتهی: مارتین امپسون
ترجمهی: بیژن سپیدرودی
13 دسامبر 2021
🔸 در هنگام نگارش این مقاله، شورشی جهانی طبقات حاکم را از هنگکنگ گرفته تا کلمبیا، از راه شیلی، هائیتی، کاتالونیا، مصر، لبنان و عراق بهلرزه در آورده است. این جنبشهای اعتراضی در بریتانیا قابل سنجش با سایر جنبشها نیست. اما اعتصابات مربوط بهشرایط اقلیمی و «خیزش علیه انقراض» (XR) براستی الهامبخش بودهاند، و دهها هزار نفر در آن شرکت کردند. رویدادهای مربوط به (XR) در دورههای طولانی رخ داده است، و در زمان شورش سبب آشفتگی برجسته در انگلیس، بهویژه در لندن، شده است.
🔸 در بسیاری از این جنبشها، کشمکشهای کهنه در شرایط جدید مطرح میشوند. در جنبشهای اجتماعی اینها گرهگاههایی هستند که سالهاست مورد بحث و جدل قرار گرفته است – نقش پلیس، مسالهی رهبری سیاسی و سازمانی، نقش طبقهیکارگر و غیره. موضوع خشونتپرهیزی یکی از موضوعات ویژهای است که این بحثوجدلها را تحت تاثیر قرار داده است.
🔸 در حالیکه ما مارکسیستها خشونت نظاممند (برنامهریزی شده) را دوست نداریم، برای «خشونتپرهیزی» بهعنوان یک راهبرد همهجانبه در جنبشهای اجتماعی بحث نمیکنیم. من نشان خواهم داد، که نظریهپردازان خشونتپرهیز اغلب پیشنهاد میکنند، که بین خشونت و خشونتپرهیزی انتخابی دوگانه وجود دارد. اما جنبشهای اجتماعی بسیار پیچیدهتر از این است. در واقع، ژرفنگری سرشت خشونت مورد اعتراض است. فعالانی که از موضع اصول و عقاید اخلاقی، همهی خشونتها مانند پرتاب سنگ، رویارویی بدنی یا ایستادگی در برابر دستگیریها را رد میکنند، شاید تعجب کنند که ببینند پارهای از نظریهپردازان «خشونتپرهیزی» بهکارگیری این ترفندها را ذیل جنبش بدون خشونت منتفی نمیدانند. انتفاضهی اول فلسطین نمونهای است که پیدرپی بهکار گرفته میشود و بهرغم پرتاب سنگ که مظهر آن مبارزه است، در حکم مبارزهای خشونتپرهیزانه دستهبندی میشود. در مقابل، جنبشهای «خشونتآمیز» ممکن است جنبشهایی شامل جنگ چریکی یا تروریسم باشد، اما اینها راهبردهایی نیستند که سنت کلاسیک مارکسیستی از آنها پشتیبانی کند. در واقع، همانگونه که خواهیم دید، بسیاری از مارکسیستها از استراتژیهای خشونتپرهیزانه برای دگرگونی ــ اعتصابات، تحصنها، اعتراضهای سیاسی ــ پشتیبانی میکنند، زیرا از راه هرجومرج اقتصادی و اجتماعی برای ایجاد تغییر طراحی شدهاند.
🔸 امروزه در درون جنبش، یک رویارویی نادرست بین «خشونتورزی» و «خشونتپرهیزی» وجود دارد، که دربارهی چگونگی آفرینش دگرگونی اجتماعی استدلالهای مهمی را پنهان میکند. از نگاه مارکسیستها، خشونت یک امر اخلاقی نیست، بلکه مسالهای در قلمرو راهکار و راهبرد است، که از سرشت نظام سرمایهداری برمیخیزد.
🔸 بیشترین انتقادی که در کتابهای چنووث، استفان و اکرمن و دووال بهنمونههای مبارزات خشونتپرهیز «موفق» اشاره میشود، معیارهای آنها تنها برای سنجش موفقیت است. هیچیک از جنبشهایی که آنها توصیف میکنند، منجر به نوعی تغییر اجتماعی نشد که بتواند آغازی برای توجه بهستم بنیادی و استثمار در قلب جامعهی سرمایهداری باشد. بهبیانی خام، ما میتوانیم موفقیت جنبشهایی را که بهآپارتاید در آفریقای جنوبی پایان دادند و آزادیهای مدنی را برای سیاه پوستان در ایالات متحده بهدست آوردند، جشن بگیریم، اما بیستوپنچ سال پس از اینکه نلسون ماندلا رئیس جمهور شد، بیش از نیمی از جمعیت آفریقای جنوبی هنوز زیر خط فقر زندگی میکنند و نابرابری از ۱۹۹۴ بیشتر شده است. باوجود پیروزیهای دههی ۱۹۶۰، نژادپرستی در آمریکا بهعنوان یک مشکل واقعی و رو به رشد باقی مانده است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2G2
#مارتین_امپسون #بیژن_سپیدرودی
#لوترکینگ #گاندی #تغییر_انقلابی #خشونتپرهیزی
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: مارتین امپسون
ترجمهی: بیژن سپیدرودی
13 دسامبر 2021
🔸 در هنگام نگارش این مقاله، شورشی جهانی طبقات حاکم را از هنگکنگ گرفته تا کلمبیا، از راه شیلی، هائیتی، کاتالونیا، مصر، لبنان و عراق بهلرزه در آورده است. این جنبشهای اعتراضی در بریتانیا قابل سنجش با سایر جنبشها نیست. اما اعتصابات مربوط بهشرایط اقلیمی و «خیزش علیه انقراض» (XR) براستی الهامبخش بودهاند، و دهها هزار نفر در آن شرکت کردند. رویدادهای مربوط به (XR) در دورههای طولانی رخ داده است، و در زمان شورش سبب آشفتگی برجسته در انگلیس، بهویژه در لندن، شده است.
🔸 در بسیاری از این جنبشها، کشمکشهای کهنه در شرایط جدید مطرح میشوند. در جنبشهای اجتماعی اینها گرهگاههایی هستند که سالهاست مورد بحث و جدل قرار گرفته است – نقش پلیس، مسالهی رهبری سیاسی و سازمانی، نقش طبقهیکارگر و غیره. موضوع خشونتپرهیزی یکی از موضوعات ویژهای است که این بحثوجدلها را تحت تاثیر قرار داده است.
🔸 در حالیکه ما مارکسیستها خشونت نظاممند (برنامهریزی شده) را دوست نداریم، برای «خشونتپرهیزی» بهعنوان یک راهبرد همهجانبه در جنبشهای اجتماعی بحث نمیکنیم. من نشان خواهم داد، که نظریهپردازان خشونتپرهیز اغلب پیشنهاد میکنند، که بین خشونت و خشونتپرهیزی انتخابی دوگانه وجود دارد. اما جنبشهای اجتماعی بسیار پیچیدهتر از این است. در واقع، ژرفنگری سرشت خشونت مورد اعتراض است. فعالانی که از موضع اصول و عقاید اخلاقی، همهی خشونتها مانند پرتاب سنگ، رویارویی بدنی یا ایستادگی در برابر دستگیریها را رد میکنند، شاید تعجب کنند که ببینند پارهای از نظریهپردازان «خشونتپرهیزی» بهکارگیری این ترفندها را ذیل جنبش بدون خشونت منتفی نمیدانند. انتفاضهی اول فلسطین نمونهای است که پیدرپی بهکار گرفته میشود و بهرغم پرتاب سنگ که مظهر آن مبارزه است، در حکم مبارزهای خشونتپرهیزانه دستهبندی میشود. در مقابل، جنبشهای «خشونتآمیز» ممکن است جنبشهایی شامل جنگ چریکی یا تروریسم باشد، اما اینها راهبردهایی نیستند که سنت کلاسیک مارکسیستی از آنها پشتیبانی کند. در واقع، همانگونه که خواهیم دید، بسیاری از مارکسیستها از استراتژیهای خشونتپرهیزانه برای دگرگونی ــ اعتصابات، تحصنها، اعتراضهای سیاسی ــ پشتیبانی میکنند، زیرا از راه هرجومرج اقتصادی و اجتماعی برای ایجاد تغییر طراحی شدهاند.
🔸 امروزه در درون جنبش، یک رویارویی نادرست بین «خشونتورزی» و «خشونتپرهیزی» وجود دارد، که دربارهی چگونگی آفرینش دگرگونی اجتماعی استدلالهای مهمی را پنهان میکند. از نگاه مارکسیستها، خشونت یک امر اخلاقی نیست، بلکه مسالهای در قلمرو راهکار و راهبرد است، که از سرشت نظام سرمایهداری برمیخیزد.
🔸 بیشترین انتقادی که در کتابهای چنووث، استفان و اکرمن و دووال بهنمونههای مبارزات خشونتپرهیز «موفق» اشاره میشود، معیارهای آنها تنها برای سنجش موفقیت است. هیچیک از جنبشهایی که آنها توصیف میکنند، منجر به نوعی تغییر اجتماعی نشد که بتواند آغازی برای توجه بهستم بنیادی و استثمار در قلب جامعهی سرمایهداری باشد. بهبیانی خام، ما میتوانیم موفقیت جنبشهایی را که بهآپارتاید در آفریقای جنوبی پایان دادند و آزادیهای مدنی را برای سیاه پوستان در ایالات متحده بهدست آوردند، جشن بگیریم، اما بیستوپنچ سال پس از اینکه نلسون ماندلا رئیس جمهور شد، بیش از نیمی از جمعیت آفریقای جنوبی هنوز زیر خط فقر زندگی میکنند و نابرابری از ۱۹۹۴ بیشتر شده است. باوجود پیروزیهای دههی ۱۹۶۰، نژادپرستی در آمریکا بهعنوان یک مشکل واقعی و رو به رشد باقی مانده است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2G2
#مارتین_امپسون #بیژن_سپیدرودی
#لوترکینگ #گاندی #تغییر_انقلابی #خشونتپرهیزی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
خشونتپرهیزی، دگرگونی اجتماعی و انقلاب
نوشتهی: مارتین امپسون ترجمهی: بیژن سپیدرودی وسواس فکری گاندی در پرهیز از خشونت و هراس او از مبارزهی گستردهتر طبقاتی از پایین، پشتوانهای بود که در برهههای حیاتی مبارزهی کسانی را که فراتر از …
پیشنهاد فیلم:
کندو ( ۲۰۲۱ )
کارگردان: بلرتا باشولی
داستان فیلم دربارهی زنی به نامِ فهریه است که شوهرش را در جنگ کوزوو از دست داده. او علاوه بر مراقبت از پدرشوهر پیر، فرزندان و کندوهای عسل تصمیم دارد کسب و کار کوچکی راه اندازد تا دیگر زنانِ روستا از طریق تولید و فروش غذای محلی منبع درآمدی پیدا کنند.
مشکل اما مردان روستا هستند که به کار زنان بیرون از روستا، رانندگی و ارتباط با خریداران و فروشندگان نگاهی ارتجاعی دارند و به همین دلیل نیز فهریه را مورد توهین و آزار و اذیت قرار میدهند.
فهریه اما با مقاومت در برابر نگاههای ضد زن آرام آرام زنان روستا را برای تاسیس یک شرکت تعاونی روستایی متشکل میکند.
کندو فیلم بیادعا و شریفی است که با پرهیز از شعارزدگی، تجربهی ستمِ مضاعف و نیز مقاومت روزمرهی زنان در جوامعِ با فرهنگِ سختجانِ مردسالاری را بازنمایی میکند.
نسخهی کامل این فیلم همراه با زیرنویس فارسی 👇
@Blackfishvoice
کندو ( ۲۰۲۱ )
کارگردان: بلرتا باشولی
داستان فیلم دربارهی زنی به نامِ فهریه است که شوهرش را در جنگ کوزوو از دست داده. او علاوه بر مراقبت از پدرشوهر پیر، فرزندان و کندوهای عسل تصمیم دارد کسب و کار کوچکی راه اندازد تا دیگر زنانِ روستا از طریق تولید و فروش غذای محلی منبع درآمدی پیدا کنند.
مشکل اما مردان روستا هستند که به کار زنان بیرون از روستا، رانندگی و ارتباط با خریداران و فروشندگان نگاهی ارتجاعی دارند و به همین دلیل نیز فهریه را مورد توهین و آزار و اذیت قرار میدهند.
فهریه اما با مقاومت در برابر نگاههای ضد زن آرام آرام زنان روستا را برای تاسیس یک شرکت تعاونی روستایی متشکل میکند.
کندو فیلم بیادعا و شریفی است که با پرهیز از شعارزدگی، تجربهی ستمِ مضاعف و نیز مقاومت روزمرهی زنان در جوامعِ با فرهنگِ سختجانِ مردسالاری را بازنمایی میکند.
نسخهی کامل این فیلم همراه با زیرنویس فارسی 👇
@Blackfishvoice
صدای ماهی سیاه (BFV)
پیشنهاد فیلم: کندو ( ۲۰۲۱ ) کارگردان: بلرتا باشولی داستان فیلم دربارهی زنی به نامِ فهریه است که شوهرش را در جنگ کوزوو از دست داده. او علاوه بر مراقبت از پدرشوهر پیر، فرزندان و کندوهای عسل تصمیم دارد کسب و کار کوچکی راه اندازد تا دیگر زنانِ روستا از طریق…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سوران دانشور دانشجوی دکتری فلسفه در دانشگاه تبریز با دستور وزارت اطلاعات از ادامهی تحصیل محروم شده است.
@Blackfishvoice
@Blackfishvoice
لازمهی فرهنگی سازمانیابیِ تهیدستانِ شهری
گفتگوی همایون ایوانی با محمد مالجو
https://youtu.be/Ahjt6WH1cbU
#تهیدستان_شهری #سازمانیابی #سازماندهی
@Blackfishvoice
گفتگوی همایون ایوانی با محمد مالجو
https://youtu.be/Ahjt6WH1cbU
#تهیدستان_شهری #سازمانیابی #سازماندهی
@Blackfishvoice
YouTube
لازمهی فرهنگی سازمانیابی تهیدستان شهری / محمد مالجو
گفتوگوی همایون ایوانی با محمد مالجو
لازمهی فرهنگی سازمانیابی تهیدستان شهری
چه کسانی را تهیدستان شهری قلمداد میکنیم؟ آیا تهیدستان شهری لایهی معین و مستقل اجتماعی-اقتصادی را نمایندگی میکنند؟ کدام گرایشهای فکری و فرهنگی را با چه خواستها و مطالباتی…
لازمهی فرهنگی سازمانیابی تهیدستان شهری
چه کسانی را تهیدستان شهری قلمداد میکنیم؟ آیا تهیدستان شهری لایهی معین و مستقل اجتماعی-اقتصادی را نمایندگی میکنند؟ کدام گرایشهای فکری و فرهنگی را با چه خواستها و مطالباتی…
صدای ماهی سیاه (BFV)
Photo
۲۳ آذر ۹۹ گارد زندان قرچک به دستور سپاه به بند هشت این زندان که محل نگهداری زندانیان سیاسی و تعدادی از رای کاران زندان بود حمله کرد. #گلرخ_ایرایی با ضرب و شتم از بند ربوده شد و بعد از یک ماه نگهداری در سلول انفرادی، بازجویی و گشودن پرونده جدید به زندان آمل تبعید شد.
۲۳ آذر ۹۹ گارد #زندان_قرچک به دستور سپاه به بند هشت این زندان که محل نگهداری زندانیان سیاسی و تعدادی از رای کاران زندان بود حمله کرد. #گلرخ_ایرایی با ضرب و شتم از بند ربوده شد و بعد از یک ماه نگهداری در سلول انفرادی، بازجویی و گشودن پرونده جدید به زندان آمل تبعید شد.
بعدها علت درگیری با زندانیان را مقاومت بند عنوان کردند و به این علت بازخواست شدیم که چرا در برابر ربودن هم بندی مان از بند بی تفاوت نماندیم!
بعد از این حمله به مدت ۲ روز امکان برقراری تماس تلفنی نداشتیم و نگهبان ها برای تحویل غذا دسته جمعی میآمدند مبادا خبری از بند به بیرون برسد. و بعد هم تلفن بند به ۲ نوبت در هفته و هربار ۱۰ دقیقه محدود شد و اعمال فشارها و محدودیت ها به بند افزایش یافت.
نه تنها تهدید به محاکمه ی مجدد میشدیم که به این بهانه با آزادی مشروط و مرخصی تعدادی از اعضای بند مخالفت کردند و گفتند تا شما باشید پشت هم درنیایید.
شخصی به نام جواد فعلی گری همراه دست کم بیست پاسیار زن (که نام یکی از آنها سپیده خوش رفتار بود) سرپرست یگان بود و در جریان ضرب و شتم زندانیان پاسیاران زن راهمراهی میکرد.
وقتی یکی از زندانیان تشنج کرده و روی زمین افتاده بود همین شخص شوکر را به بدن بی دفاعش چسباند و بلند بلند خندید.
بعد از این واقعه اعضای همین گارد با بهانه های مختلف دیگر به بند هجوم اورند و هربار یکی از هم بندیهایمان را از کنارمان بردند.
در عرض کمتر از یک سال دست کم پنج بار به بند سیاسیِ تازه تاسیسِ زندان قرچک حمله شده و رسانه ها بی تفاوت از کنار آن عبور کردند.
در حالیکه کوچکترین درگیری فیزیکی در بند آقایان بازتاب گسترده ی خبری دارد.
#گلرخ_ایرایی
#پریزاد_حمیدی_شفق
#زهرا_صفایی
#پرستو_معینی
#فروغ_تقی_پور
#مرضیه_فارسی
#صبا_کردافشاری
#نوشین_جعفری
#سهیلا_حجاب
از حساب توئیتر سپیده فرهان
#زنان_زندانی_سیاسی
@Blackfishvoice
۲۳ آذر ۹۹ گارد #زندان_قرچک به دستور سپاه به بند هشت این زندان که محل نگهداری زندانیان سیاسی و تعدادی از رای کاران زندان بود حمله کرد. #گلرخ_ایرایی با ضرب و شتم از بند ربوده شد و بعد از یک ماه نگهداری در سلول انفرادی، بازجویی و گشودن پرونده جدید به زندان آمل تبعید شد.
بعدها علت درگیری با زندانیان را مقاومت بند عنوان کردند و به این علت بازخواست شدیم که چرا در برابر ربودن هم بندی مان از بند بی تفاوت نماندیم!
بعد از این حمله به مدت ۲ روز امکان برقراری تماس تلفنی نداشتیم و نگهبان ها برای تحویل غذا دسته جمعی میآمدند مبادا خبری از بند به بیرون برسد. و بعد هم تلفن بند به ۲ نوبت در هفته و هربار ۱۰ دقیقه محدود شد و اعمال فشارها و محدودیت ها به بند افزایش یافت.
نه تنها تهدید به محاکمه ی مجدد میشدیم که به این بهانه با آزادی مشروط و مرخصی تعدادی از اعضای بند مخالفت کردند و گفتند تا شما باشید پشت هم درنیایید.
شخصی به نام جواد فعلی گری همراه دست کم بیست پاسیار زن (که نام یکی از آنها سپیده خوش رفتار بود) سرپرست یگان بود و در جریان ضرب و شتم زندانیان پاسیاران زن راهمراهی میکرد.
وقتی یکی از زندانیان تشنج کرده و روی زمین افتاده بود همین شخص شوکر را به بدن بی دفاعش چسباند و بلند بلند خندید.
بعد از این واقعه اعضای همین گارد با بهانه های مختلف دیگر به بند هجوم اورند و هربار یکی از هم بندیهایمان را از کنارمان بردند.
در عرض کمتر از یک سال دست کم پنج بار به بند سیاسیِ تازه تاسیسِ زندان قرچک حمله شده و رسانه ها بی تفاوت از کنار آن عبور کردند.
در حالیکه کوچکترین درگیری فیزیکی در بند آقایان بازتاب گسترده ی خبری دارد.
#گلرخ_ایرایی
#پریزاد_حمیدی_شفق
#زهرا_صفایی
#پرستو_معینی
#فروغ_تقی_پور
#مرضیه_فارسی
#صبا_کردافشاری
#نوشین_جعفری
#سهیلا_حجاب
از حساب توئیتر سپیده فرهان
#زنان_زندانی_سیاسی
@Blackfishvoice
Forwarded from نقد
دو رویداد در شیراز و پیام راستقامتان تسلیمناپذیر
رویداد نخست: 16 آذر، روز دانشجو. هجوم باندی 15 نفره از تبهکاران بی نام، اما با نشان ننگآور نیروی سرکوب رژیم برای دستگیری لیلا حسینزاده دانشجوی مبارز و یکی از نمایندگان و سخنگویان برجستهی جنبش دانشجویی. رویدادی شوم که با توجه به بیماری سخت و مزمن او و بیخبری از وضعیتش پس از این آدمربایی بزدلانه، موجب نگرانی بسیار و نفرت و خشمی باز هم فزایندهتر نسبت به بانیان و مزدوران این رژِیم مرگآیینِ زندان و شکنجه و اعدام است.
رویداد دوم: 22 آذر. تظاهرات عظیم و شکوهمند آموزگاران مبارز و مبارزه، برای اعتراض به سیاستهای انسانستیزانه رژِیم و فریاد زدنِ خواستهای برحق و انکارناپذیر خود.
حلقه و رشتهی پیوند این دو رویداد، هر چند یکی - همچون به بند کشیدن هیرداد پیربداقی یا رسول بداقی و بسیارانی دیگر- دردناک، و دیگری شادی برانگیزست، غرورآمیز بودن آنها به مثابه نشانههای قدرتی است که لرزهی پنهان زانوان حاکمان را، پسِ پشت «قدرقدرتی» درندهخویانهشان، آشکار میکند. قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجرهی زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه زور و ستم و شلاق و زندان و شکنجه و اعدام، چهار دهه سایهی شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده
✊🏽✊🏽✊🏽
https://t.me/naghd_com/662
🖋@naghd_com
رویداد نخست: 16 آذر، روز دانشجو. هجوم باندی 15 نفره از تبهکاران بی نام، اما با نشان ننگآور نیروی سرکوب رژیم برای دستگیری لیلا حسینزاده دانشجوی مبارز و یکی از نمایندگان و سخنگویان برجستهی جنبش دانشجویی. رویدادی شوم که با توجه به بیماری سخت و مزمن او و بیخبری از وضعیتش پس از این آدمربایی بزدلانه، موجب نگرانی بسیار و نفرت و خشمی باز هم فزایندهتر نسبت به بانیان و مزدوران این رژِیم مرگآیینِ زندان و شکنجه و اعدام است.
رویداد دوم: 22 آذر. تظاهرات عظیم و شکوهمند آموزگاران مبارز و مبارزه، برای اعتراض به سیاستهای انسانستیزانه رژِیم و فریاد زدنِ خواستهای برحق و انکارناپذیر خود.
حلقه و رشتهی پیوند این دو رویداد، هر چند یکی - همچون به بند کشیدن هیرداد پیربداقی یا رسول بداقی و بسیارانی دیگر- دردناک، و دیگری شادی برانگیزست، غرورآمیز بودن آنها به مثابه نشانههای قدرتی است که لرزهی پنهان زانوان حاکمان را، پسِ پشت «قدرقدرتی» درندهخویانهشان، آشکار میکند. قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجرهی زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه زور و ستم و شلاق و زندان و شکنجه و اعدام، چهار دهه سایهی شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده
✊🏽✊🏽✊🏽
https://t.me/naghd_com/662
🖋@naghd_com
Telegram
نقد
پیام راستقامتان در شیراز
قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجره زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه سایه شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده…
قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجره زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه سایه شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده…
شیوهی اعتراضات فوقِ رادیکال و خانمانبراندازِ سلبریتیهای ایران
امثال منیژه حکمت در ایام هر انتخابات ریاستجمهوری به یاد "حقوق زنان" میافتند
ولی در همان روزی که #گوهر_عشقی توسط اوباشِ جمهوری اسلامی مورد حمله قرار میگیرد، کمپین دفاع از عینک آفتابی هوا میکنند که در واقع تنها نتیجهاش به حاشيه راندنِ اخبار سرکوب و اعتصاب و ... است.
پانوشت: در توئیتر فارسی سرچ کنید و ببينيد اولویتِ طبقهی متوسط ایران همصدایی با #اعتصاب_سراسری_معلمان و #گوهر_عشقی و ... بوده یا آه و فغان بابت "عینک آفتابی" و "عوارض خروج از کشور".
" همهی ما در یک قایق" ننشستهایم.
@Blackfishvoice
امثال منیژه حکمت در ایام هر انتخابات ریاستجمهوری به یاد "حقوق زنان" میافتند
ولی در همان روزی که #گوهر_عشقی توسط اوباشِ جمهوری اسلامی مورد حمله قرار میگیرد، کمپین دفاع از عینک آفتابی هوا میکنند که در واقع تنها نتیجهاش به حاشيه راندنِ اخبار سرکوب و اعتصاب و ... است.
پانوشت: در توئیتر فارسی سرچ کنید و ببينيد اولویتِ طبقهی متوسط ایران همصدایی با #اعتصاب_سراسری_معلمان و #گوهر_عشقی و ... بوده یا آه و فغان بابت "عینک آفتابی" و "عوارض خروج از کشور".
" همهی ما در یک قایق" ننشستهایم.
@Blackfishvoice
صدای ماهی سیاه (BFV)
تجربه مدرنیته - مارشال برمن.pdf
مارشال برمن و «مدرنیسم در خیابانها»
مدرنیسم یا بربریت
نویسنده: نوید نزهت
مترجم: بنجامین بالتاسر
#مقاله #مارشال_برمن
مارشال برمن، نظریهپرداز فضای شهر و منتقد فرهنگی مارکسیست، به دفاع شورانگیزش از مدرنیسم، عشقش به میدان تایمز، نوشتههای متنوعش درباره همهچیز از اعیانسازی گرفته تا ضدفرهنگ دهه ۶٠، و اثر بدیعش درباره مدرنیته (هرآنچه سخت است دود میشود و به هوا میرود) شهره است. اثر مهم او اواخر دهه ٧٠ شمسی در ایران نیز با نام «تجربه مدرنیته» منتشر شد و جهتگیری بحث درباره مدرنیته را تغییر داد. این کتاب از خلال شماری از انواع و انحای قرائت پیش میرود و بسط مییابد: قرائت متونی چون فاوست گوته، مانیفست کمونیست، یادداشتهای زیرزمینی و بسیاری دیگر. ولی برمن در عین حال میکوشد محیطهای جغرافیایی و اجتماعی را نیز قرائت کند، محیطهایی چون شهرهای کوچک، محوطه ساختوسازهای بزرگ، سدها، قصر بلورین (کریستال پالاس) جوزف پاکستون، بلوارهای پاریسی هوسمان، تفرجگاههای پترزبورگ، بزرگراه های رابرت موزز در نیویورک و بالاخره قرائت زندگی آدمیان خیالی و واقعی، از دوره گوته گرفته تا عصر مارکس و بودلر و در نهایت، دوره و زمانه خود او. عنوان فصلی از این کتاب که به بودلر اختصاص دارد «مدرنیسم در خیابان» است، همان عنوانی که الهامبخش آخرین اثر او شد. این کتاب درست پیش از مرگش در سال ٢٠١٣ تکمیل شد: «مدرنیسم در خیابانها: جستارهایی از یک زندگی و عصر». کتاب که خودزندگینامهنوشت فکری برمن است شامل جستارهای اولیه او درباره دهه رادیکال شصت، نیویورک، چهرههای ادبی از کافکا تا پاموک، و نیز جستارهای متأخرش درباره موسیقی راک، هیپهاپ، و اعیانسازی است.
https://meidaan.com/archive/38571
@Blackfishvoice
مدرنیسم یا بربریت
نویسنده: نوید نزهت
مترجم: بنجامین بالتاسر
#مقاله #مارشال_برمن
مارشال برمن، نظریهپرداز فضای شهر و منتقد فرهنگی مارکسیست، به دفاع شورانگیزش از مدرنیسم، عشقش به میدان تایمز، نوشتههای متنوعش درباره همهچیز از اعیانسازی گرفته تا ضدفرهنگ دهه ۶٠، و اثر بدیعش درباره مدرنیته (هرآنچه سخت است دود میشود و به هوا میرود) شهره است. اثر مهم او اواخر دهه ٧٠ شمسی در ایران نیز با نام «تجربه مدرنیته» منتشر شد و جهتگیری بحث درباره مدرنیته را تغییر داد. این کتاب از خلال شماری از انواع و انحای قرائت پیش میرود و بسط مییابد: قرائت متونی چون فاوست گوته، مانیفست کمونیست، یادداشتهای زیرزمینی و بسیاری دیگر. ولی برمن در عین حال میکوشد محیطهای جغرافیایی و اجتماعی را نیز قرائت کند، محیطهایی چون شهرهای کوچک، محوطه ساختوسازهای بزرگ، سدها، قصر بلورین (کریستال پالاس) جوزف پاکستون، بلوارهای پاریسی هوسمان، تفرجگاههای پترزبورگ، بزرگراه های رابرت موزز در نیویورک و بالاخره قرائت زندگی آدمیان خیالی و واقعی، از دوره گوته گرفته تا عصر مارکس و بودلر و در نهایت، دوره و زمانه خود او. عنوان فصلی از این کتاب که به بودلر اختصاص دارد «مدرنیسم در خیابان» است، همان عنوانی که الهامبخش آخرین اثر او شد. این کتاب درست پیش از مرگش در سال ٢٠١٣ تکمیل شد: «مدرنیسم در خیابانها: جستارهایی از یک زندگی و عصر». کتاب که خودزندگینامهنوشت فکری برمن است شامل جستارهای اولیه او درباره دهه رادیکال شصت، نیویورک، چهرههای ادبی از کافکا تا پاموک، و نیز جستارهای متأخرش درباره موسیقی راک، هیپهاپ، و اعیانسازی است.
https://meidaan.com/archive/38571
@Blackfishvoice
میدان
مدرنیسم یا بربریت
مارشال برمن، نظریهپرداز فضای شهر و منتقد فرهنگی مارکسیست، به دفاع شورانگیزش از مدرنیسم، عشقش به میدان تایمز، نوشتههای متنوعش درباره همهچیز از اعیانسازی گرفته تا ضدفرهنگ دهه ٦٠، و اثر بدیعش درباره مدرنیته (هرآنچه سخت است دود میشود و به هوا میرود) شهره…
سلطهی انحصار خصوصی بر فرهنگ، استبداد تن را به حال خود رها میکند و حملهی خود را مستقیما متوجه روح و روان میکند.
فرمانروا مستقیما نمیگوید یا باید همچون من فکر کنی یا بمیری .او میگوید تو آزادی چون من فکر نکنی ولی از امروز به بعد در میان ما فردی بیگانه خواهی بود.
عدم تطبیق و سازش به معنای محکوم شدن به عجز و ناتوانی اقتصادی است که در عجز فکری فرد تنها و تک رو تداوم مییابد.
چنین فردی را به راحتی میتوان به بیکفایتی متهم ساخت.
تولید سرمایهدارانه چنان جسم و جان مصرف کنندگان خرده بورژوا و کارمند و کارگران را به سود حاکمان مهار کرده است و محصور کرده که بی هیچ مقاومتی تسلیم هر آن چیزی میشوند که به آنان عرضه میشود.
توده را بی هیچ تزلزلی دقیقا بر حفظ همان ایدئولوژیی اصرار میورزد که موجب بندگیشان است.
دیالکتیک روشنگری، #تئودور_آدورنو
#ماکس_هورکهایمر
ترجمهی مراد فرهادپور و امید مهرگان
#صنعت_موفقیت
@Blackfishvoice
فرمانروا مستقیما نمیگوید یا باید همچون من فکر کنی یا بمیری .او میگوید تو آزادی چون من فکر نکنی ولی از امروز به بعد در میان ما فردی بیگانه خواهی بود.
عدم تطبیق و سازش به معنای محکوم شدن به عجز و ناتوانی اقتصادی است که در عجز فکری فرد تنها و تک رو تداوم مییابد.
چنین فردی را به راحتی میتوان به بیکفایتی متهم ساخت.
تولید سرمایهدارانه چنان جسم و جان مصرف کنندگان خرده بورژوا و کارمند و کارگران را به سود حاکمان مهار کرده است و محصور کرده که بی هیچ مقاومتی تسلیم هر آن چیزی میشوند که به آنان عرضه میشود.
توده را بی هیچ تزلزلی دقیقا بر حفظ همان ایدئولوژیی اصرار میورزد که موجب بندگیشان است.
دیالکتیک روشنگری، #تئودور_آدورنو
#ماکس_هورکهایمر
ترجمهی مراد فرهادپور و امید مهرگان
#صنعت_موفقیت
@Blackfishvoice
سیروان علیپور پناهجوی ۲۳ ساله اهل سردشت در کانال مانش غرق شد.
سهمشان از جنگ بمباران شیمیایی، بعد از جنگ سرکوب سیاسی، حالا هم کولبری و آوارگی؛
#در_عوض_امنیت_داریم
@Blackfishvoice
سهمشان از جنگ بمباران شیمیایی، بعد از جنگ سرکوب سیاسی، حالا هم کولبری و آوارگی؛
#در_عوض_امنیت_داریم
@Blackfishvoice
Forwarded from کانون نویسندگان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاد
از رفتگان کانون؛ جاهد جهانشاهی
۹ سال پیش در ۲۳ آذر ماه #جاهد_جهانشاهی ، مترجم، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران درگذشت.
از رفتگان کانون؛ جاهد جهانشاهی
۹ سال پیش در ۲۳ آذر ماه #جاهد_جهانشاهی ، مترجم، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران درگذشت.