.
آینه کدر شد
آن‌قدر که ندیدنت را آه کشید

گلدانِ کنارِ در
که از کنارش رد شدی
حالا انتظار را برگ برگ می‌ریزد

از حرکت ایستاد
عقربه‌ی ساعتی که نگاهش کردی و گفتی وقت رفتن است

سکوت را زندگی می‌کنم؛
وقتی که دوست دارمت را
باد آخر بهار آورد
و زمستان خیلی زود
چله‌نشین شد
سال‌هاست که یخ بسته تمام با توبودن‌هایم

فانوس هنوز سوسو می‌زند
و ایوان آغوشش باز مانده
این خانه چشم انتظار بهار است!

✍ #حسن_عباسی_چابکی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
با من سخن از قصه‌ی دلگیر روا نیست
غیر از غزل و شعر دل‌انگیز سزا نیست

از عرش بیا سمت زمین قدِ دلم باش
همراه‌‌شدن، شانه به شانه که خطا نیست

این دست خودم نیست به فکر تو نباشم
یک لحظه مرا طاقت دوری شما نیست

چون رود خروشانم و دریام تو هستی
بی‌جذر و مدت در دل من موج صفا نیست

محراب دلت مرکز آرامش جان است
هر لحظه نباشی به لبم شوق دعا نیست

آن شور جوانی به دلم مانده، در این شهر
مانند من آشفته‌دل و سر به هوا نیست

تقدیس شده شأن و شکوهت به جهانم
کفر است بگویم که به غیر تو خدا نیست؟!

امید رسیدن شده انگیزه عمرم
دل‌سردشدن حاصل پیمان و وفا نیست

✍ #حسن_عباسی_چابکی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🆔 @hasan_abbasi1

.
عمری‌ست که هم‌صحبت پنهانی عشقم
پژمرده‌ی یک غیبت طولانی عشقم

جانم به تمنای تو در راز و نیاز است
دیوانه‌ی این ‌حالت عرفانی عشقم

هرچند که چون ساحل آرام یقینم
در جان و دلم، طعمه‌ی طوفانی عشقم

دیوار تمنای تماشات فرو ریخت
ویران شده‌ی حادثه‌ی آنی عشقم

درمانده‌ترین عابر چشم نگرانم
مغموم‌ترین شاعر گیلانی عشقم

گفتند که در دایره‌ی عشق نگنجی
من حاصل بارانم و قربانی عشقم

✍ #حسن_عباسی_چابکی

پ.ن: سه بیت از این غزل را پس از خواندن سروده‌ی شاعر همشهری‌ام خانم #سودابه_احمدی در یک گروه تلگرامی بداهه گفتم. سعی کردم از قافیه‌های شعر ایشان استفاده نکنم.

🆔 @hasan_abbasi1
🆔️ @Bahar_Narenj_99

انگیزه‌ی شور زندگانی هستی
باران لطیف آسمانی هستی

از عاطفه و عشق چنان لبریزی
انگار خدای مهربانی هستی

✍ #حسن_عباسی

تقدیم به همه‌ی مهربانان؛
نسبت به همه‌ی انسان‌ها با هر ایده و عقیده‌ای مهربان باشیم.

🆔 @hasan_abbasi1
🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
یادت
هر شب
از جوهر قلمم سرازیر می‌شود
قطره‌هایی که
گونه‌های شعرم را
تر می‌کنند
مادر

✍ #حسن_عباسی_چابکی
▫️ #روحت_شاد_مادرجان
▫️ #اصالت_قاسم_آباد_چابکسر

🆔 @hasan_abbasi1
🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
قبل از تو،
بهار تنها یک فصل بود
و زمستان پایان سال...

با آمدنت،
بهار، همه‌ی عمرم شد
و زمستان، کوتاه‌ترین فصل زندگی...

✍ #حسن_عباسی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
مانند بهار خرم و شاد شویم

از بند زمستان همه آزاد شویم

تا نعره‌ی بیداد زمان قطع شود   

برخیز بیا یکسره فریاد شویم

✍ #حسن_عباسی

🆔 @hasan_abbasi1
🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
هر چیزی که متعلق به «تو» باشد،
دوست‌داشتنی‌ست
حتی جای خالی‌ات

✍ #حسن_عباسی

🆔 @hasan_abbasi1
🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
یک لحظه‌ی عاشقانه تقدیم شما
دلتنگیِ بی‌بهانه تقدیم شما

خورشیدِ نگاه‌تان درخشان باشد
آرامش آشیانه تقدیم شما

✍ #حسن_عباسی

موقعیت عکس : چاله‌سر قاسم آباد (چابکسر)
ارسال شده توسط یکی از همراهان همیشگی جناب آقای حبیب محمدحسینی عزیز

🆔 @hasan_abbasi1
🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
شبیه آسمان هستی معلم
بهار بی‌خزان هستی معلم

نمادِ خدمت بی‌منت و عشق
شکوه بی‌کران هستی معلم

✍ #حسن_عباسی

تقدیم به همه‌ی معلمان گران‌قدر ایران‌زمین؛
تلاش‌های دلسوزانه‌ی شما را ارج می‌نهیم و قدردان  زحمات‌تان هستیم.

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
مهتابِ شبی، بلکه از آن خوب‌تری
از رقص ستاره‌ها تو محبوب‌‌تری

جذاب‌تر از پرتو نوری... آری...
از گرمیِ خورشید، تو مطلوب‌تری

✍ #حسن_عباسی
📸 #سلیمان_قنبرزاده
▫️ ارتفاعات چابکسر

🆔 @hasan_abbasi1
🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
دلتنگی به تنگ آمده بود
از عقربه‌ی ساعتی که از زمان جا مانده
و تیک تیک تیکش
تکه تکه شده
در لحظه لحظه‌‌ای که دیگر نیست
عنکبوت
جایت را بافته بود
و من با لمس غُبار نشسته بر میزی
که آغاز لمس دستانت بود
تو را در آینه دیدم
که چشم‌هایت دلتنگی را
در کاسه‌ی چشمم ریخت و
لبریز تو شدم...

کی بر می‌گردی
تا دوباره سیراب شود چشم‌هایم
و تار و مار شود تارهای دلتنگی‌ات

✍ #حسن_عباسی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
چون بركه ساكنیم و به دریا نمی‌رسیم
درگیر لحظه‌ایم و به فردا نمی‌رسیم

ماندیم پای عادت دیروزمان ولی
شد عمرمان تباه، به معنا نمی‌رسیم

در زندگی چُنان پیِ نانیم بی‌امان
یک لحظه هم به لذت دنیا نمی‌رسیم

با وعده‌های پوچ شنیدن تمام عمر
جایی به جز جهنم عقبا نمی‌رسیم

چون باغ بی‌ثمر که فقط قد کشیده است
خالی ز سرو سبز، به بالا نمی‌رسیم

در نوبهار خوب شود وضع باغ‌مان
با حال بد به قله‌ی رویا نمی‌رسیم

✍ #حسن_عباسی_چابکی

🆔 @hasan_abbasi1
🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
می‌توان با اخم تو یک جنگ را آغاز کرد
یا که عشقت را به نوعِ دیگری ابراز کرد

می‌توان فرهاد شد با تیشه‌ی شیرین عشق
بیستون را عاشقانه مظهر اعجاز کرد

در مسیر حافظ و سعدی به قدرِ یک قدم
می‌توان با شعر خود تا قله‌ها پرواز کرد

می‌شود در داستان لیلی و مجنون عشق 
حق مجنون بوده و مانند لیلی ناز کرد

پیرو ستارخان باشی اگر با جان و دل
می‌توان تبریز شد از حاکمان اعراض کرد

یا شبیه عاشقان عصر دیجیتال و شعر
عاشقی را با دو برچسب و نشان ایجاز کرد

در نهایت می‌توان با اخم تو هرچند سخت
زندگی را با غم و شادیِ دل همساز کرد

✍ #حسن_عباسی

🆔 @hasan_abbasi1
🆔️ @Bahar_Narenj_99