🍊 کانال ادبی و هنری بهار نارنج قاسم‌ آباد
763 subscribers
8.51K photos
3.35K videos
12 files
122 links
به نام خالقِ ابر و مه و باد
خداوندِ جهان و قاسم‌آباد

🍊 این کانال، به منظور انعکاس فعالیتهای ادبی، هنری و فرهنگی مردمان زادگاهمان 💚 ایجاد شده است.

ارتباط با ادمین : @B_N_13_99
Download Telegram
.
آدم نبودم ؛ نیستم افسوس و صد افسوس که
در فرصت دنیایی‌ام ؛ هم سنگِ حوا مانده‌ام

ماهی به من زل می‌زند؛ هر شب که روزی می‌رود
شاید ملامت می‌کند کز روشنی جا مانده‌ام!

باران نور و گرمی یک روز را تو دیده‌ای
پس درک کن حالِ مرا؛ در سوز و سرما مانده‌ام

گویند جای بهتری بوده مکان آدمی
من که ندانم راستش! دانم که تنها مانده‌ام

از دست خود ناراضی‌ام، حاشا چرا؟ انگار که
از صحبتِ با حوریان با فعلِ خود جا مانده‌ام

هی پشتِ هم اما، اگر! پس کیِ شبیه آدمم؟
فردا همینم باز هم! در کار خود وا مانده‌ام

نوری رسید از پنجره صبحِ سحر نزدیک شد
صد وایِ من! شب رفت و من در قعر رویا مانده‌‌ام

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
دو شعر سپید

آویزانم از هستی
شبیه ماهی در برکه‌ای کوچک
که مدام می‌بوسد
حباب رهایی‌اش را


از زبان بوته می گویم
در پست‌ترین ارتفاع تنهایی
زیر نارونی خسته
وقتی
دفینه‌های ریشه را جستجو می‌کنم

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
گیشه‌های احساس
بلیط دلهره می‌فروشند
در سرد راهِ انتظار....
به من بگویید!
با این روح مرحوم
که بر جسمی یخ زده تکیه داده است
تا کی می‌توان
به سیاه بازی زندگی ادامه داد؟؟

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
مرگ می‌آید و انگار مقدّر این است
دلِ من تنگ شود درد مکرر این است

رنگِ خورشید که قرمز شد و از نور افتاد!
ماه هم تکه شده قصه‌ی اختر این است

اشک جاری شود از چشم، چو رودی پر خون
عاقبت خاک تو را خورد، مقرّر این است

بالِ من بسته و من لنگ زنان می‌آیم
زخمیِ چنگِ عقاب است، کبوتر این است

تنگ‌تر می‌شود امشب دلِ من با یادت
شعر جاری شود و سنگر آخر این است

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

#پنجشنبه است و یاد رفتگان دل را به درد می‌آورد.
روح همه رفتگان شاد و در آرامش

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
سایه‌ها می‌شکنند
در انعکاس نگاهت
از چشم پنجره
وقتی که
با باران واژه
طوفان را
گره می‌زنی
بر گُرده‌ی شعری مبهوت!

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🍭 #آبنبات_دارچینی

چند روزی ست که آبنبات دارچینی را مزه مزه می‌کنم. دوست داشتنی و نوستالژیک است.
هر زمان که مزه مزه‌اش می‌کنم  تلویزیون سیاه و سفید ؛ مهتابی‌های بلند روی دیوار و لحاف‌های سنگین مادرم که هر آدم بی‌خوابی را به خواب اجباری می‌برد ؛ یادم می‌آید.
روزهایی که موهای فرفری‌ام را دور انگشتم می‌پیچیدم و مثل فنر رهایش می کردم.
همان روزها که یک هفته شیفت صبح به مدرسه می‌رفتم و هفته‌ی بعد؛ بعد از ظهرها.
همان روزها که مادرم برایم چای هل و دارچین درست می‌کرد و پدرم هر صبح نان تازه می‌خرید.
آب نبات دارچینی را دوست دارم. مثل کودکی‌هایم ؛ مرغ و خروس‌های حیاط خانه‌ی‌مان و غاز نر بد‌جنسی که منتظر بود به حیاط بروم و دنبالم کند.
آب نبات دارچینی را دوست دارم ؛ مثل سرمای پاهای کوچکم وقتی پیاده به مدرسه می‌رفتم و بخاری نفتیِ بی‌جانی که باید به آن می‌چسبیدم.
آب نبات دارچینی را دوست دارم مثل نبات‌های زعفرانی که مادرم در دوران جنگ و کوپنی شدن قند و شکر برایمان درست می کرد.

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام 
▫️ #دل_نوشته

"آبنبات دارچینی" نام رمانی ست از مهرداد صدقی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
بارانِ دل را
در چمدان ابرهای مسافر می‌ریزم
به قطار بادها می‌سپارم
خیال سایه‌های کوچک آرزو را
من همان کودکی هستم
که در قلب مخفی خاطرات
به رنگین کمان عشق می‌ورزید

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
چشمانِ ابریِ دلم باران ندارد
تاوان عشقت را ببین ؛ پایان ندارد

یک غده در بطن وجودم جا گرفته
تومور بدخیمی شده ، درمان ندارد

با یک قلم رسوا شده اندوه‌هایم
بیماری روح و روان ؛ کتمان ندارد!

کوه دماوندی ، برایم قله هستی
آتشفشان واژه‌ها ؛ وجدان ندارد!

سوزانده نای خسته‌ام را شعرهایم
گویی هوا در حنجره جریان ندارد

صدبار گفتم عشق را بگذار و برگرد!
پایم به حرف عقلِ من ایمان ندارد

اشعار من در گوشه‌ای کز کرده اینجا
بیتِ غزل بی‌عشقِ تو دیوان ندارد!

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
نمی‌خواهم که شاعر باشم امروز

اسیر قافیه ؛ هر روز و هر روز

گمانم شاعری احساس درد است

که شعری می‌شود این درد جانسوز

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام
      #بداهه

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
من خسته‌ترین عابر چشمانِ سیاهم
بی‌صبرترین آدمِ زندانیِ عشقم

پُر غصه‌ترین قصه‌ی دیوانِ جنونم
در زمزمه‌ی وصل ؛ چو خاقانی عشقم

از بس که مرا پس‌زده‌ای دل شده از سنگ
از ضربت بی‌مهری تو کانیِ عشقم

از بسترِ تنهاییِ من ، رود گذر کرد
ابر است دلم ؛ گاه که بارانیِ عشقم

دیوارِ تمنا که فرو ریخت ؛ فروریخت!
ویران شده‌ام در خودم و فانیِ عشقم

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام
      #بداهه

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
خنده‌ی زمین
در بهار
رازها دارد

از تماشای کدام شکفتن
باز می‌گردی؟

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
در شجاعت همه گویند شبیه پسرم
جنسِ زن هستم و در اصلِ خودم مثلِ زرم

شکر می‌گویم ازین مهر که در من جاریست
این قَدَر مردی خود چوب نکن فرقِ سرَم

مثلِ شعر است تولد ، خود هستی تا مرگ
هر طرف می‌نگرم باز زِ تو شعرترم

مادرم ؛ قدرتِ اعجازِ طبیعت هستم
دخترم ؛ باعث آرامش روح پدرم

مثلِ امضای خدا واقعی اما پر راز
غزل زندگی‌ام ؛ عشق شده همسفرم

اهلِ عرفان که شدم نیمه‌ی من کامل شد
جنس مردان شده یکسان همه‌شان در نظرم

#سودابه_احمدی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
من مثل سروی بر تن بستان ایرانم
در فصل سرد زندگی هم سبز می‌مانم

مثل سماموس با ابهت چون خزر صاف
خوشحال‌تر از دیگران ، چون اهل گیلانم

حالا که سایه ، شیون و گلچین ازین‌جاست
در دین خود هر سوره از یک بیت می‌خوانم!

اصلاً تو شیعه ؛ اهل دین ؛ یار امامان
خوشحال‌تر از تو منم! چون اهل عرفانم

انگار من هم کیشِ ابر و آسمان هستم
"نازک دلم احساسی‌ام از جنس بارانم"

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
قسم به شانه‌های شب
بکرترین ترانه
نجوای ستارگان است
در مهمانی مرداب
که در گوش نیلوفران
عاشقانه می‌خواند
طلوع شاعرانه ی ماه را

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
اسب وحشی شده ؛ کوبنده به سینه این دل
بده افسارِ خرد دستِ من و یالِ دلم

سبزه‌زارِ طرب و لذت و شهوت شده دل
شک ندارم که بهشتی شده احوال دلم

مثل مجنون شده آواره‌ی شب‌های سکوت
لیلی عشق شده عامل تبخالِ دلم

سال و ماهم شده یکسان به تبِ راجع عشق
هجری شمسی و غیره نشد امسالِ دلم

بر بلندی شعف برده مرا حالت عشق
مرغکی شاد که افتاده به دنبال دلم

مرغ عشقِ دلِ من لذت نجوا را بُرد
حال! ساکت شده از شدت جنجالِ دلم

خلوتی خواهم از امشب که شوم شاعرِ عشق
بنویسم غزل از  دردِ دلِ کالِ دلم

#سودابه_احمدی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
در اردی‌بهشت خیالم
لچک می‌بافم
از شکوفه
برای ایل‌میلی
دختری با گونه‌های سبزه
که خش‌خش حاشیه‌ی آبی دامنش
مدام در گوش موج می‌زند!

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
در گوشه‌ی خود نشسته‌ام
در زاویه‌ی تردید
وقتی دستانم تهی است
و بوم تکرار افتاده
از چهار پایه‌ی یقین
در گوشه‌ی خود نشسته‌ام
بی چشمک زنی
در چهار راه زندگی!
این .... منم
آن خیابانی
که از نفس افتاده
و به بن‌بست رسانیده
کوچه‌های شعرش را...‌

#سودابه_احمدی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
در نجوای آرام سایه‌ها
سکوت بغض را شنیدم
وقتی که خسته از شب
سر بر دیوار نهاده
و از خرمن نور
خوشه می‌چیدند
و در کویر تنهایی
سراب خورشید را به خواب می‌دیدند
دلتنگیِ آشنایی
که مرا
در ساحل زمان
به خاطره نشاند.

#سودابه_احمدی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
دیگر
سنگ پشت نمی‌شوم
در لاک رویا!
شاید پرنده‌ای
پر بدهم از عریانی خود
تا... آسمان سراسیمه‌ی آرامش
تا بخت سیاه نشده‌ی ابر
تا اشکی
که بعید است
باران شود
دیگر از سر شوق...

#سودابه_احمدی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
از تردید سرخ می‌ترسم
از لایه‌های روی هم افتاده‌ی تفکر
که هیچ دره‌ی سکوتی در آن نیست
از گردن کشیدن واژه‌ها
در شعرهای نگفته می‌ترسم
از رگهای برجسته‌ی بغض!
من نیمرخی از فریادم
که در تنگنای حفره‌ی خود
دست و پا می‌زنم
اندیشه را
تا شعر نشود
و به تلاطم نیندازد
دنیای آبی سردی
که اقیانوس اقیانوس درد
در مرجان‌های تلخ واقعه دفن کرده است
من!
تلخَکی تلخم
که شیرین می‌کنم
کام شعرهای گفته را

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99