کانال رسمی هزار باده فرهنگ
594 subscribers
3.46K photos
491 videos
80 files
2.77K links
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم.

ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Download Telegram
📣سخنان #پروفسور_عبدالمجید_ارفعی

🔸عبدالمجید ارفعی پژوهشگر و متخصص زبان‌های باستانی اکدی و ایلامی، ایلام‌شناس و از آخرین بازماندگان مترجم خط میخی ایلامی در جهان و از مهم‌ترین کتیبه‌خوانان ایرانی است و برخی از لوح‌های گلی تخت جمشید با تلاش وی ترجمه شده‌است.

🔸عبدالمجید ارفعی نخستین مترجم استوانه کوروش بزرگ از زبان اصلی بابلی‌نو به فارسی است.


https://t.me/nowruzmediair/318

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.
#هر_بار_که_نوروز_از_راه_می_رسد...🌱
.
[با یاد استاد دکتر #عبدالحسین_زرین_کوب در زادروزِ ایشان]
.
.
▪️هر بار که نوروز از راه می‌رسد، احساس می‌کنم که من نیز با «سرمدیت» آن دنیایی که ممکن است بهترین دنیایِ ممکن هم نباشد و در عین حال، بهترین بودنش هم غیر ممکن نیست، تولّدی دوباره پیدا می‌کنم و خود را برای مرور بر گذشته ای که نوروز بارها آن را پسِ پشت گذاشته است و ردّ پای خود را در چین پیشانی من نقش کرده است، آماده می‌یابم و هم‌اکنون نیز که توالی شصت نوروز را دارم پشت سر می‌گذارم، به رغم محنت‌ها و مصایبی که یاد آنها در غربت بیشتر از هرجا و به هنگام تجدید سال بیشتر از هر وقت بر دل سنگینی می‌کند، همچنان مثل نوروزِ پیر وجودم را در گذرگاه این نفحۀ ایزدی تسلیم جاذبۀ حیات سرمدی می‌یابم و دل پیرم را بعد از گذشتِ سالهای دورِ جوانی هنوز از وسوسۀ عشق خالی نمی‌بینم. این عشقی است که جان مرا با هرچه زیباست و هرچه انسانی است پیوند می‌دهد و بقایِ آن بعد از فنای من نیز همچنان ممکن است، غیر ممکن نیست.
.
#عبدالحسین_زرین_کوب

۲۹ اسفند ۱۳۶۱، پاریس
منبع: مجلهٔ بخارا، شمارهٔ ۹۱ [ویژه‌نامه استاد زرین‌کوب]
#نوروز_خوانی
.
https://t.me/shafiei_kadkani/2016
.
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
.
#نوروز
.
نوروز نمادی است از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی و مرگی است که به رستاخیز و زندگی منتهی می‌شود و به همین مناسبت جشن مربوط به «فروهر»ها نیز بوده است. «فروهر» (فروشی در اوستا) گونه‌ای از روان است و نوعی همزاد آدمیان که پیش از آفرینش مادی مردمان در آن جهان به وجود می‌آید و پس از مرگ مردمان به دنیای دیگر می‌شتابد و از کیفرهای خاصی که روان می‌بیند به دور است.
در دوران باستانی‌تر، عقیدهٔ عامه بر این بود که فقط پهلوانان دارای «فروهر» هستند، اما بعدها باورهای مردم این موهبت را شامل مؤمنان نیز کرد. اینان سالی یک بار در طلیعهٔ ماه فروردین (= ماه فروهرها) به زمین بازمی‌گردند و هر یک به خانهٔ خود فرود می‌آیند و ده روزی و به روایتی تا روز فروهر (= روز نوزدهم) فروردین ماه در زمین به سر می‌برند. فروهرها چون در طلیعهٔ فروردین و در
نوروز به خانهٔ خود و برای دیدار بازماندگان و خانواده بازمی‌گردند، از دیدن پاکیزگی و درخشندگی خانه دلخوش می‌شوند و بر شادکامی خانواده و بر برکت خانه دعا می‌کنند و اگر خانه را آشفته و دَرهم، پاک‌نشده و ناآراسته ببینند، غمگین می‌شوند و دعانکرده و برکت‌نخواسته خانه را ترک می‌کنند.
آنان که بر این باورند، روز
نوروز از خانه بیرون نمی‌روند، چون نمی‌خواهند که فروهرها صاحب‌خانه را در خانه نیابند و ناخشنود گردند. چراغ خانه‌ها در این شب‌ها باید روشن باشد؛ زیرا فروهرها اگر چراغ خانه‌های فرزندان خود را خاموش ببینند، غمگین می‌شوند و غمگینی آنان، برکت را از خانه‌ها می‌برد. برای اینکه راه را بر فروهرها بهتر بنمایانند، در آغاز پنج روز آخرین گاهنبار و به روایتی در پایان این پنج روز و درست شب نوروز بزرگ، مراسم آتش‌افروزی بر بام‌ها را انجام می‌دادند که هم راهگشای فروهرها باشد و هم به دور و نزدیک خبر دهند که سال نو می‌آید...
.
متن کامل مقاله نوروز را در پست زیر به صورتPDF مطالعه بفرمایید.
.
#نوروز، دکتر #ژاله_آموزگار، کلک، شمارهٔ ۲۳-۲۴، بهمن و اسفند ۱۳۷۰، ص ۱۹-۳۱
.
.
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
نوروز.pdf
381.3 KB
.
#نوروز
.
نوروز نمادی است از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی و مرگی است که به رستاخیز و زندگی منتهی می‌شود و به همین مناسبت جشن مربوط به «فروهر»ها نیز بوده است. «فروهر» (فروشی در اوستا) گونه‌ای از روان است و نوعی همزاد آدمیان که پیش از آفرینش مادی مردمان در آن جهان به وجود می‌آید و پس از مرگ مردمان به دنیای دیگر می‌شتابد و از کیفرهای خاصی که روان می‌بیند به دور است....
.
متن کامل مقاله نوروز را به صورتPDF در اینجا مطالعه بفرمایید.
.
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
.
#نوروز_جمشیدی
.
... نوروز، این عید ملی و مذهبی برای ایرانیان خیلی عزیز بود و این علامت عظیم ملی را با وجود مصائب متوالیه و انقلابات بزرگ نگاه داشتند و تمام مللی را که بر ایران استیلا کردند به نگاهداری آن عادت دادند. خلفای عباسی نوروز را رعایت می‌کردند و اعراب نیز برای فضیلت نوروز احادیثی هم از اخبار نبوی روایت نمودند و متوکل عباسی در سنۀ ۲۴۳ هجری و بعد از آن معتضد بالله در سنۀ ۲۸۲ کبیسۀ اهمال‌شدۀ نوروز را اصلاح کرده و بحتری و علی بن یحیی منجّم در باب نوروز و اصلاح آن شعرها سروده‌اند... ادامه متن👇👇
.
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
.
#نوروز_جمشیدی (خلاصه‌ای از یک مقاله)
.
... نوروز، این عید ملی و مذهبی برای ایرانیان خیلی عزیز بود و این علامت عظیم ملی را با وجود مصائب متوالیه و انقلابات بزرگ نگاه داشتند و تمام مللی را که بر ایران استیلا کردند به نگاهداری آن عادت دادند. خلفای عباسی نوروز را رعایت می‌کردند و اعراب نیز برای فضیلت نوروز احادیثی هم از اخبار نبوی روایت نمودند و متوکل عباسی در سنۀ ۲۴۳ هجری و بعد از آن معتضد بالله در سنۀ ۲۸۲ کبیسۀ اهمال‌شدۀ نوروز را اصلاح کرده و بحتری و علی بن یحیی منجّم در باب نوروز و اصلاح آن شعرها سروده‌اند...
... جای نهایت افسوس است که امروز در ایران ترتیب ماه‌های ملی ایرانی را استعمال نکرده و تابع ترتیب بروج آسمانی حمل و ثور که بلژیکی‌ها آن را به‌واسطۀ جهلشان به عادات و آداب ملی و تاریخی ایران در دوائر دولتی معمول کردند می‌شوند در صورتی که هنوز در قسمت عمده‌ای از ولایات ایران مرکزی و شمالی (مانند نائین و خونسار و مازندران و غیره) همان اسامی و حساب ماه‌های ایرانی رایج و معمول است. امید که طبقۀ جوانان آیندۀ ایران عادات و آداب ملی قدیم نیاکان خود را احیا نموده و تقویم قدیم را با جشن سده و مهرگان و فروردگان به نوروز ضمیمه سازند و بدین واسطه ملیت ایران را روائی دهند و از مصائب حالیۀ خود مأیوس نشوند زیرا که روح ایرانی به‌واسطۀ همین امید ابدی به جاودانی بودن ایران و عدم امکان تسلط اهریمن به خاک پاک یزدانی بود که عناصر خارجی را بالاخره از ملک خود دفع کرد. و شاید همین امید بوده که لسان‌الغیب خواجه حافظ شیرازی را در بدترین زمان بحران ملیت ایران و فرمانروایی آهن و خون بدین نغمه مترنم ساخت:
.
به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند
چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی
(1)
......
سیدحسن تقی‌زاده یکی از مردان موثر در جریان استقرار مشروطیت و سپس از سیاستمداران کشور و همزمان از پژوهندگان برجسته و پیشگامان در پژوهش‌های تاریخی به‌روش علمی و انتقادی بود. بنابراین ضروری بود تا آثار و نوشته‌های او در هر یک از آن زمینه‌ها و مخصوصا آن چه در قلمرو ایرانشناسی است گردآوری و در یک مجموعه هماهنگ به‌چاپ برسد.
پس از درگذشت او به اجرای این نیت اقدام شد و تعدادی از آنها به نام مقالات تقی‌زاده در ده مجلد به چاپ رسید ولی ناتمام ماند.
در این مجموعه علاوه بر تکمیل کار، نوعی ترتیب و تنظیم مجدد مقالات و همچنین انضمام نوشته‌های جدید، مد نظر قرار گرفته است.
در ضمن دو جلد به زبانهای خارجی بود که در مجموعه کنونی به زبان فارسی ترجمه شده است.
(بنابراین آنچه تحت عنوان چاپ مجدد “مقالات تقی‌زاده” به‌همت ایرج افشار توسط انتشارات توس منتشر شده است، فقط تجدید چاپ مجلدات پیشین و افزوده شدن چند مجلد دیگر بر مجموعه قبلی نیست.
عناوین هر یک از مجلدات این مجموعه به شرح زیر است:
.
جلد اول: مشروطیت
جلد دوم: مانی شناسی
جلد سوم: گاه شماری در ایران قدیم
جلد چهارم: نوشته های سیاسی و سرگذشتی– ترجمه مرتضی ثاقب‌فر
جلد پنجم: پژوهشی در قلمرو ایرانشناسی – ترجمه مرتضی ثاقب فر
جلد ششم: فردوسی و شاهنامه
جلد هفتم: زندگی طوفانی
جلد هشتم: نطق های مجلس شورا (دوره های ۱ و ۲ و ۵ و ۶)
جلد نهم: نطق های مجلس شورا (دوره های ۷ و ۸ و ۱۵)
جلد دهم: نطق های مجلس سنا
جلد یازدهم: مدارک گاه شماری
جلد دوازدهم: نوشته های تاریخی و
نوروز
جلد سیزدهم: کتابها، مقدمه ها، نقدها، دانشمندان – ایران شناسان
جلد چهاردهم: زبان فارسی و ادبیات آن
جلد پانزدهم: تاریخ عربستان و قوم عرب
جلد شانزدهم: سرمقاله های کاوه
جلد هفدهم: تعلیم و تربیت
جلد هجدهم: جوهر تاریخ
.
(1)- مقالات تقی‌زاده، زیر نظر ایرج افشار، جلد دوازدهم (نوشته‌های تاریخی و نوروز)، انتشارات توس، ص ۱۶۷-۱۷۳.
.
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
.

#نوروز_جشن_آیینی_مهری_است

مقاله‌ی وزین و پژوهشی فوق به اهتمام و قلم فاخر استاد مهدی رحمانی قوچانی در آستانه‌ی
نوروز باستانی و بهار جان‌بخش برای حراست از میراث معنوی فرهنگ ایران‌زمین نوشته و به مردم فرهنگ‌دوست ایران در سراسر گیتی پهن‌آور تقدیم شد.
علاقه‌مندان مقاله‌ی «
نوروز جشنِ - آیینی مهری است» را در هشت صفحه‌ی زیر مطالعه فرمایند 👇

🔸استفاده از مقاله‌ی فوق با ذکر منبع: (فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان) بلامانع خوهد بود.

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

#نوروز_جشن_آیینی_مهری_است

فرهنگ سپند و دیرینه‌سال ایرانی را تنها درمتون رسمی- مذهبی کهنش به تمامی و درستی نمی‌‌توان باز‌یافت و آماج‌های بلند و راستینی را که خواست و اراده‌ی هر دل‌آگاهی ازاین فرهنگ سپند است، در این آثار دستوری باز‌جُست. گوهرانِ نایافته وناخوانده‌های این نازنینِ آسمانی را باید در فرهنگ نانوشتاری‌(شفاهی) و نژاده‌ی مردمی‌اش باز‌یافت. فرهنگی که به شوندِ دشمنی و کوته‌نظری اربابانِ زر و زور و از همه مهم‌تر تن در ندادن به خواست‌های آنان، بسی ستم‌ها و ناروایی‌های ‌گران را تحمل کرده‌است. اما هرگز آماج و خویشکاری‌های سپند " دُر دری" را به بهای ناچیز و مصلحت‌گونِ نا‌آشنایان در پای خوکانِ انیرانی نینداخته‌است. هر چند که به شوندِ دیرینگی و در امان ماندن از آسیب‌ها و دست‌بردهای دشمنان به دژِ بی‌گزند "راز‌ و رمز" پناه برده، و از چشمِ دُژ‌منشان دوری جسته‌است‌. اما چون زیبایی و نیکویی را نمی‌توان به سببِ سرشتش در نهان خانه‌ها جای داد، و از دیدارش روشن روانان را بی‌بهره ساخت، در نسک‌های کهن هردم به گونه‌ای دیگر چهره برافروخته‌است (هردم بُت عیار به شکلی دگر آید)، و شیفتگانش را از زلال گوارا و بی¬زوالش سیراب نموده‌ و سبب مانایی و قدر و جایگاه بلند ایران در گستره‌ی هستی شده ‌است. یکی از‌ این گل‌رخان فرهنگِ دیرینه‌سال ایرانی، " جشن- آیین نوروز" است، که به راستی هویت و مانایی ایران اهورایی از اوست. در اوستای سپند به شوندِ سرشت مذهبی و فرمان‌های ‌دینی، نامی از نوروز برده نشده‌است. در‌"گاهان" پیامبرایرانی، بنیان‌گزار نوروز "جم‌، جمشید" را یکی از گناه‌کاران و کژ‌دینانی بر شمرده ‌است که قربان کردن "گاو" و خوردن گوشت گاو را به مردم آموخته ‌است. این کهن‌ترین سند ایرانی است که از " جم درخشان و خوب رمه " به این گونه سخن رانده، و از بزرگی‌های او در متون آریایی (وداها) نامی نبرده‌است. این چشم پوشی بزرگ را باید در نگرش‌های رهایی بخش و تازه‌ی مصلح ایرانی باز‌جست، که جامعه‌ی فرو رفته در نادانی و بی‌خبری و گراییده به انحطاط و خرافه پرستی را به سوی "خرد" و "یکتا‌پرستی" و "مردمی" فرا‌ می‌خواند. و توده‌ی مردم را که گرفتارِ "اما و اگرها" و دستورهای کژ‌آیین "مغان" آریایی بودند، به پگاهِ روشنِ رهایی نوید می‌‌دهد. به این شوند‌های گران و سپند است که وخشور ایرانی‌، هرگز در گاهان‌ که سخنان سپید و آنسری اوست، نامی از "مهر" نمی‌برد. ایزدی که پیش از برانگیخته شدنِ او، خدای بزرگ و مهینِ ایرانیان آریایی بوده‌است، و کیش خورشید (مهر) پریستاری‌اش در سراسر سرزمین‌های آریایی از روایی چشم گیری برخوردار است. پاره‌ای از اندیش‌مندانِ ایران شناس، از جمله " مهرداد بهار " با مقایسه‌ای ژرف و بنیادینِ "مهریشت" و خویشکاری‌های جمشید دربازگفت‌های کهنِ آریایی و پسین‌تر متون ایرانی میانه‌، او و ایزدِ مهر را شخصیتی یگانه می‌دانند. چنان خویشکاری‌های این دو درهم تنیده و یک‌سان و هم‌گون است که هر‌گونه تردیدی را به حداقل می‌رساند. جمشید پسر ویَوهوَنت ( ویوَسوَنت ) "خورشید" است، و در پاره‌ای از بازگفت‌ها خودِ خورشید‌است. به این شوند است که پیشینیان اورا "آفتاب پرست" دانسته‌اند. نام واژه‌ی جمشید ‌(جم+ شید) خود گواه‌ این بازگفت است. در اوستا از او با صفتِ "خشئت" به چمِ "درخشان" یاد شده‌است. در نسکِ وندیداد، نام جم هماره با صفتِ درخشان (جم درخشان) هم‌راه است. در "یسنای نهم" آمده‌است: ویونگهان نخستین کسی است که درجهان مادی هوم (باده‌ی بی‌مرگی) را بیفشرد، و ایزدِهوم به این شوند به او پسری (جمشید) داد که "مانند خورشید درخشان است". در آیین مهری نیز مهر یسنان در هنگام قربانی گاوِ آیینی، نوشابه‌ی "دور آئوشه = دور دارنده‌ی مرگ" را می‌نوشیدند، و به رقص و پای‌کوبی می‌پرداختند، و به گامه‌ی پیوند با خورشید گام می‌نهادند، و به گونه‌ای هم‌‌گون مهر (جمشید) می‌شدند. درگاهان ‌در اشاره‌ای تلخ، وخشور‌ ایرانی از باده‌ی بی‌مرگی با برنام "می کثیف" نام ‌می‌برد، که خرد و هوشمندی را زایل‌می‌گرداند. از این صراحت سخن گاهان می‌توان دریافت که آیین مهر و کیش خورشیدی جمشید در واقع یکی بوده‌اند، و جمشید درحقیقت "تجسم ایزد مهراست بر زمین که وظایف روحانی، جنگاوری، و برکت بخشی وی را درخود جمع دارد."شاه‌نامه بروشنی خویشکاری‌های جمشید را درسخنی شیوا بازگو می‌نماید:

منم گفت با فره‌ی ایزدی
همم شهریاری، همم موبدی

بدان را ز بد دست کوته کنم
روان را سوی روشنی ره کنم

تمام این فروزه‌های جمشید با ویژگی‌های خورشید در‌"خورشید‌ یشت" (فزونی جهان راستی، پاکی و فزونی آب‌ها، نابودی دیوها، دشمنی با ظلمت و تباهی و...) همانند و منطبق است. شاه‌نامه نیز به درستی و راستی، جمشید را به خورشید همانند کرده‌است:

چو خورشید تابان میان هوا
نشسته برو شاه فرمان‌روا

ص (۱)
👇
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.
🔷اشوزَرتُشت

🔸ترجمه تصویر دوم بالا: اهورمزدا خداوند با اراده، روشنائی می‌بخشد باو که روشنائی می‌دهد به دیگری (از خود) برای پیشرفت در زندگی نو و توانائی روانی و نگهداشتن آئین اشا ای آرمیتی ! می‌خواهم سعادت پرتو ایزدی و زیست وهومنی - بخشش کن.

🔸توضیح: این سرود گاتای دوم اشتو وایتی (Ushtavait1) نامیده شده چون که واژه نخستین آن اشتا هست در بحر تریش تب Trish Tup گفته شده پنج مصرع یا سطر در هر قطعه هست باستثنای قطعه پانزدهم در سرود چهل و ششم و هر مصرع یازده سیلاب دارد. در یکی دو قطعه در دوازده سیلاب نیز می‌توان خواند.

( گاتها،سروده‌های زرتشت، ترجمه و تفسیر پروفسور عباس شوشتری، سرود ۴۳، بند۱، صفحه‌ی ۱۱۳)

***

◀️ششم فروردین برای زرتشتیان روز بزرگی است: زادروز و روز آغاز پیامبریِ #زرتشت، روز #نوروز_بزرگ.

اَشوزَرتُشت، پیام‌آور راستی و خرد، فرزند پُوروشَسب و دُغدو، ۳۷۵۵ سال پیش به روزِ خرداد از ماهِ فروردین (برابر با گاهشماری زرتشتی)، یعنی ششم فروردین (طبق تقویم امروزی)، در شرق ایران بزرگ زاده شد.

زرتشت، با پیام «اندیشهٔ نیک، گفتار نیک، کردار نیک» آمد؛ دریافت‌های او از پروردگار یکتا سروده‌هایی است که گاهان یا گاثا/ گاتها نامیده می‌شود و در کتاب یَسنا، که بخشی از اوستاست، پاس داشته شده‌است.

اَشوزرتشت در هفتادوهفت‌سالگی در بلخ درگذشت و رهسپار سرای سرور و روشنایی شد.
هنوز آثاری از آرامگاه وی به‌یقین شناخته نشده‌است.

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

#استاد_میر_جلال_الدین_کزازی:

باید در شناسانیدن
نوروز به جهانیان بکوشیم

باید از شگردها و شیوه‌های گوناگون رسانه‌ای و آگاهی‌دهی در شناسانیدن
نوروز به جهانیان بکوشیم تا بتوانیم پرتوی از فرهنگ گرانسنگ و منش والا و تاریخ دیرینه و نازش‌خیز ایرانی را در جهان بیافکنیم و شکوه و شگرفی و شادابی این فرهنگ را به همگان بشناسانیم. از همین روست که برگزاری #جشن_و_آیین_نوروز کاری است که می‌توانیم آن را کاری ساختاری و بنیادین و ناگزیر در شناسانیدن ایران و فرهنگ ایرانی به جهانیان بدانیم.


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#نوروز_1402
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

بار دیگر: املای لاتین
نوروز

در زبان کسانی که
نوروز را جشن می‌گیرند، از ایران و افغانستان و تاجیکستان گرفته تا ساکنان حوزۀ بالکان و آسیای مرکزی و جز آن، این واژه، مانند هر واژه‌ی دیگری تحت تأثیر لهجۀ مردم آن سرزمین، تلفظ یکسانی ندارد. اما با وجود تفاوت در طرز ادای این لغت، باید بر سر املای آن در الفبای لاتین توافق کرد تا هم پیوستگی نوشتاری این واژه، که خود مایۀ پیوندی دیرینه و فرخنده میان ساکنان سرزمین‌های گوناگون است، حفظ شود و هم از بروز تشتت در انواع متون نوشتاری که الزاماً به خط فارسی نوشته نمی‌شوند کاسته گردد: از کارت تبریک و پوستری که نوید جشن سال نو را می‌دهد تا اعلانی تبلیغاتی یا مقاله‌ای دانشگاهی.

مجمع عمومی سازمان ملل در روز ۲۲ فوریه ۲۰۱۰ (برابر با ۴ اسفند ۱۳۸۸) قطعنامه‌ای در مورد این جشن باستانی به تصویب رساند و روز ۲۱ مارس برابر با اول فروردین ماه را به عنوان روز جهانی
نوروز ثبت کرد. به این ترتیب نوروز در حکم مناسبتی بین‌المللی به رسمیت شناخته شد. در این مصوبه و از آن پس، نوروز را Nowruz می‌نویسند. (https://en.unesco.org/commemorations/nowruzday) در دانشنامۀ ایرانیکا نیز نوروز با همین املا مدخل شده است. (https://iranicaonline.org/articles/nowruz-index)

توافق بر سر این املا نه ناممکن است، نه دشوار؛ بلکه واجب است و برازندۀ نام این میراث کهن. لطفاً همه‌جا بنویسید: Nowruz.


Nowruz, meaning “new day”, is an ancestral festivity marking the first day of spring and the renewal of nature. It includes rituals, ceremonies and cultural events, as well as the enjoyment of a special meal with loved ones. New clothes are worn, visits are made to family and friends, and gifts, especially for children, are exchanged.

Celebrated for over 3000 years in the Balkans, the Black Sea Basin, the Caucasus, Central Asia, the Middle East and other regions, it promotes values of peace and solidarity between generations and within families as well as reconciliation and neighborliness.

https://www.unesco.org/en/international-day-nowruz

https://t.me/Sayehsaar/969


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#نوروز_1402
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.

سال 1401، سال پر اندوه و تلخ هم گذشت

سال سختی‌ها، کم‌بودها، نبودها، نابود کردن‌ها، در یک جمله: زیبایی‌ها و زشتی‌ها...
امیدواریم سال 1402، سالی پر از نور و امید باشد تا سختی‌هایی که بر ملت شریف و نجیب ایران گذشت را جبران کند.
به یاد عزیزانمان که در بین ما نیستند ولی در قلب ما و همه‌ی مردم ایران با هر نژاد و نحله فکری همواره زنده‌اند.
سال۱۴۰۲ را با آرزوی التیام اندوه و غم هموطنانی که در سال گذشته عزیزانی را از دست دادند و تجربیات تلخی داشتند، آغاز می‌کنیم به امید آنکه
نوروز و سال ۱۴۰۲ روزهایی شادتر، زیباتر و آرام‌تر توأم با سلامتی برای مردم ایران‌زمین داشته باشد.

«وقتی که سپاهیان "قتیبه" سیستان را به خاک و خون کشیدند، مردی چنگ نواز در کوی و برزن شهر که غرق خون و آتش بود از کشتارها و جنایات "قتیبه" قصه ها می‌گفت و اشک خونین از دیدگان آنانی که باز مانده بودند، جاری می‌ساخت و خود نیز، خون می‌گریست ... و آنگاه بر چنگ می نواخت و می‌خواند:

با این همه غم در خانه‌ی دل
اندکی شادی باید که گاهِ
نوروز است...» (1)

آری
نوروز است و بهار آمده است. زندگی، آزادی و زیست انسانی را باید پاس داشت...

نوروز باستانی‌تان فرخند باد.


(1): برگرفته از کتاب تاریخ سیستان

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#نوروز_1402
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
noroozkhani
tahooni
تبلیغ اولین قسمت
پادکست «فرهنگ‌شفاهی خراسان»
#نوروز_خوانی

https://t.me/khorasan_folklore
.
#نوروز، نمایی راستین از برپایی اَرته‌ی اهورایی است

بنام خداوند جان آفرین

با درود و آرزوی بهترین راستی‌ها، پیشاپیش سالِ نو را به شما دوست فرهیخته و میهن دوستم، و خانوداه‌ی گرامی‌تان، خجسته باد می‌گویم، و سالی سرشار از نیک‌بختی و شادکامی را برایتان از درگاهِ اهورای بزرگ آرزومندم.
این نوشتار به هم‌میهنان دل‌آگاهم که با کوششی ستودنی در راهِ اُرته‌ی اهورایی گام می‌‌زنند، پیشکش می‌نمایم، تا با یاری سامانه‌ی اُرته ایران‌ را بهشتِ روی زمین گردانند.
ایدون‌ باد.

متن کامل این مقاله‌ی «
#نوروز، #نمایی_راستین_از_برپایی_اَرته_ی_اهورایی_است» را به قلم توانای دوست پژوهش‌گرم #استاد_مهدی_رحمانی_قوچانی در 9 صفحه‌ی زیر مطالعه نمایید....👇👇

استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار باده‌
ی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود. 👇👇

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #نوروز، نمایی راستین از برپایی اَرته‌ی اهورایی است بنام خداوند جان آفرین با درود و آرزوی بهترین راستی‌ها، پیشاپیش سالِ نو را به شما دوست فرهیخته و میهن دوستم، و خانوداه‌ی گرامی‌تان، خجسته باد می‌گویم، و سالی سرشار از نیک‌بختی و شادکامی را برایتان از درگاهِ…
.
بنام خداوند خورشید و ماه

#نوروز، نمایی راستین از برپایی اَرته‌ی اهورایی است

گاه‌شماری ایرانی بالیده در دامانِ فرهنگی است، که سرشتی آسمانی دارد. بخششی است، که‌ آماجش برپایی داد و سامان اهورایی است. نازنینی است، که دیدگان آلوده به بد را توانِ دیدارِ زیبایی‌های او نیست، و دستِ رد بر سینه‌ی نا آشنایانِ ددمنش زده ‌است. نوروز و فرهنگ ایران را پیوند و انسی است ازلی و گسست‌ناپذیر، که هیج‌کدام بدون یکدگر؛ آن کشش و زیبایی سحر‌انگیز را ندارند. گویی اهورای بزرگ سرشت آن‌ها را از یک گوهر مینوی سرشته است، که هرگز دوری از هم‌را بر‌نمی‌تابند، و به ‌گفتی دو جانند در یک‌ تنِ تنومند به ‌نام ایران. نوروز به سزاواری بر چکاد و بلندای تاریخ و فرهنگِ ایران جای خوش کرده‌است، و آغازی خجسته و نیک و سراسر زندگی و زیبایی را برای مردمِ این سامان نقش زده‌است، که هرگز از رویه‌ی (صفحه‌ی) روزگاران ستردنی نیست: «این روز روزی است، برگزیده، زیرا‌ که به‌ نامِ اورمزد (هرمز) نامیده شده‌است. و آن نام خدا و آفریدگار، سازنده، آفریننده و پرورنده‌ی جهان و مردمِ آن است.» نوروز، راز‌انگیز‌ترین جشنی است، که بر بنیادِ آماجِ هستی و از‌همه شایان‌تر خواست و اراده‌ی خداوندی پای گرفته‌‌است. شادی و سُروری است آیینی، که آدمی زیبایی‌های اهورایی، و در آمیغ نمایانی حضرتش را با چشمِ دل (چشم بصیرت) به تماشا می‌نشیند. چرا که در باور باشنده‌ی دل‌آگاه ایرانی، خداوند هستی‌است و هستی چون خداوند است. نوروز از دو پاره‌ی (نو+ روز) پدید آمده‌است، که به‌چم روزگارِ تازه است. روزی است که در گاه‌شماری ایرانی با نام سپند و خجسته‌ی خداوند آغاز می‌شود: سرِ سالِ نو هرمزِ فرودین. این آغازِ بشکوه خود رمز و رازِ پایداری ایران، این دُر‌دانه‌ی اهورایی است. یعنی تا نوروز هست، ایران هم هست. راز مانایی و جاودانگی ایران در نوروز پنهان است. به ‌این شوند‌است،‌ که دشمنان و بد‌خواهانِ ایران و پیورزان مذهبی در گذر روزگاران سرِ ستیز و ناسازی با نوروز را دارند: «بلکه نوروز و سده باید که مندرس شود، و کسی نامِ آن نبرد» نو‌روز با خورشید، نور و روشنایی پیوندی تنگ دارد. با درآمدن خورشید به برجِ بره (حمل) است، که روزگارِ نو آغاز می‌شود، و به‌ گفتی آیینی، نور بر سیاهی پیروز می‌گردد، و نیستی و تباهی و نازندگی از گستره‌ی هستی رخت بر‌می‌بندد:
چو آمد به‌برجِ حمل آفتاب
جهان گشت با فرّ و آیین و آب

بتابید از آن‌سان ز برجِ بره
که گیتی جوان گشت از ‌آن یکسره

به ‌این شوند است، که فرزانه‌ی توس، نوروز را هنگام شادی و سُرور، و آسودگی گیتی از رنج و درد می‌داند:
سرِ سالِ نو هرمزِ فرودین
برآسوده از رنج روی زمین

به‌شوندِ پیوند ژرف و ناگسستنی نوروز با خورشید است،‌ که این جشن کهن در بازگفت‌ها با نامِ جمشید پیوندی تنگ خورده‌است. نام‌واژه‌ی جمشید از دو پاره‌ی (جم+ شید) پای گرفته‌، و به‌چمِ همزاد (تواَمان) خورشید است.‌ در شاه‌نامه به‌ درستی به ‌این اَرش (مفهوم) اشاره شده‌است: «چو خورشیدِ تابان میانِ هوا» در اوستای سپند، نامِ جمشید هماره با فروزه‌ی «خشئتَ» به معنای شاهوار و درخشان آمده ‌است، که در فارسی امروزین به‌گونه‌ی «شید» در واژه‌های خورشید و جمشیدباز‌مانده‌است.‌ در فرازی دیگر اوستا جمشید را با صفتِ «هِوَرَدِرِسَ» به‌چمِ «خورشید دیدار» نام برده‌ است. پدرش «ویوهوُنتَ» با خورشید پیوندی راز‌آمیز دارد، و «دهنده‌ی خورشید» است.‌ به ‌این شوند‌هاست، که «فرخنده‌ترین ساعات نوروز متعلق به خورشید است.» در نسکِ وندیداد، جمشید راهروِ «راهِ خورشید» است.‌ اوست، که زمین را از تنگی می‌رهاند و به گستردگی و گشایش می‌رساند: «جم فراز رفت به سوی روشنایی‌ها، به نیمروز، راهِ هور، او این زمین را فراخ کرد.» شاید نگرشِ شاه‌نامه نیز به‌ این خویشکاری بزرگ جمشید است، که زمین را از رنج تنگی می‌رهاند. این کارِبزرگ به دست‌یاری دو ابزار شگفت، «سووَرا و اَشترا» که اهورا‌مزدا به او بخشش می‌کند، انجام می‌پذیرد. در شاه‌نامه‌ با در آمدن خورشید به ‌برجِ بره است که گیتی شادابی و جوانی را باز می‌یابد:
بتابید از آن‌سان ز برج بره
که گیتی جوان گشت از آن یکسره

۱ از ۹