✅مقدمهی مرحوم استاد #محمد_محیط_طباطبائی (1) بر دیوان #نوعی_خبوشانی
🔹 #نوعی_خبوشانی یا #قوچانی شاعری است، مثنوی گوی و غزلسرا که بعد از انتقال کانون شعر و سیاست و حکومت ایران از هرات و خراسان به آذربایجان و اصفهان و توجه شعرا و هنرمندان و صاحبان ذوق از خراسان و ماوراء النهر به سوی عراق و آذربایجان و هندوستان برای استفاده از دستگاه پهناور حکومت گورکانیان هند که در صدۀ دهم از خراسان به هند انتقال یافته بودند به شاعری شهرت یافت و شعراو در قلمرو ذوق شعرای ایران مورد پسند و قبول قرارگرفت.
🔹موضوعی که شاید درکسب شهرت نوعی اثر فوق العاده بخشیده باشد همانا موضوع داستان مثنوی سوز وگداز اوست که سرگذشت به آتش افکندن زن هندو بعد از مرگ شوهر و سوختن پیکر بیجانش به رسم هندوان بوده است به طور مسلم آنچه او را در جنب نظامی و مثنویگویان معروف بعد از نظامی تا صدۀ دهم و امیرخسرو دهلوی در صدۀ هشتم در خور چنین شهرتی در ایران قرار می دهد. همانا گشودن در موضوع تازه و نظم داستانی بی نظیراوزان شعری ایران به روی فارسی زبانان بوده که شاعر پس ازانتقال از ایران به هندوستان و اقامت در آنجا به چشم خود نمونه های آن سوختن را در کنار رودگنگ و پنجاب می نگریست و بدان متأثر می شد.
🔹اما سبک فارسی تازه او در حقیقت نمونه ای از زبان مشترک ادبی متداول درخراسان و پنجاب بوده او را در نظر بزرگان ایرانی تبار هند در درجه اول شاعری مورد قبول معرفی می کرد.
🔹بدین ترتیب از شهر کوچک خبوشان یا خوجان و یا قوچان که پیش از دورۀ مغول هم درکنار شهرکهای ایبورد و نسا در شمال طوس محلی معروف و موسوم به استوا بود و شاعری معروف که با وحشی و مکتبی همعصر بود در تاریخ شعر و شعرا پدید آمد. بی فایده نیست که به اصل پارسی کهن نام این شهرک که تذکارش از طرف قدما هم فراموش گشته اشاره ای کنم، خبوشان به گواهی کلمه های «خوجان» و «قوچان» معادلش مرکب است از «ک،خ،ق» و همچنین«ب» و سپس«و» و«ج» یا «چ» می باشد. بنابراین اصل این نام از کلمه کوفَج باستانی به معنی «کوهی» گرفته شد و به صورت خبوش درآمده است وضع طبیعی اراضی آن هم این معنی را تایید میکند. زیرا کوهستانی است.
🔹نوعی که در حقیقت از مردم بومی این سرزمین باستانی بوده و برای خود نسبی عارفانه هم از پیش در عرفای خبوشان می شناخت تنها شاعری می باشد که شهرت این شهر کمک کرده است در صورتی که شهر ابیورد همسایۀ آن انوری را ب زبان فارسی اهداء نموده و قدما انوری را شخصیت دوم از سه شاعر درجه اول ایران می شناختند. جز انوری هم شاعر و ادیب سرشناس دیگر داشته است فقیه و متکلم منسوب به خبوشان که در قاهره مصر می زیست و مورد عنایت صلاح الدین ایوبی بود نامش را در ضمن فقهای شافعی یافت و شناخت نه شعراء و ادبای ایران .
🔹در جوانی خود مثنوی سوز و گداز نوعی را در جنگی از دوره صفوی و با لیلی و مجنون مکتبی و فرهاد و شیرین وحشی دیدم و از مضمون بدیع آن لذت فراوان بردم و بعد هم ترجیع بندی که در اقتفای محتشم کاشانی استاد خود در مرثیه یکی از بزرگان همعصرش سروده دیدم و خواندم و او را شاعری توانا و شیوا و در خور قبول مردمی یافتم اما به دیدن دیوان کامل او موفق نشده بودم. چندی پیش که درکتابخانه مجلس شورای بهارستان رفته بودم نسخه ای از دیوان نوعی را پیش آقای امیر حسین ذاکرزاده دانشجوی پژوهشگر و فرزانه دیدم و آن را به دقت ورق زدم و مرور کردم از هر حیث در خور چاپ و انتشار دیدم و از آقای ذاکرزاده که دیوان را در اختیار خود داشت خواستم که بعد از مقابله و افزودن شرح حالی در معرفی شاعر این نسخه نادر و بدیع را در اختیار هموطنان شعر دوست خود قرار بدهد.
🔹خوشبختانه از این دیدار و سفارش چندان نگذشته بود که اینک نسخۀ آماده به چاپ را به نظرمی رسانیدند و بنا به آنچه مقرر شده بود این چند سطر را درباره معرفی شاعر و شعر و وطن شاعر و آشنائی خود با نخسین اثر او و تقدیر از زحمت و دقت آقای ذاکرزاده، در مقدمه دیوان افزودم.
🔹در خاتمه این مقدمه توفیق آقای ذاکرزاده را در خدمت به زبان و فرهنگ ایران از خداوند متعال خواستارم.
🔺(1) استاد محیط طباطبایى (۱۲۸۱ـ۱۳۷۱ش)
💠استاد سالهای 1327-1334بعنوان مستشار فرهنگی ایران در دهلی نو،بغداد،دمشق و بیروت بود.پس از بازنشستگی از سال 1337به مدت بیست و یک سال در رادیو عهده دار برنامه مرزهای دانش بود. سرانجام در سال 1371 در تهران در گذشت و در محوطه برج طغرل نزدیک قبرستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.
💠ازجمله آثار استادمحیط طبا طبایی: تاریخ اعزام محصل به اروپا،زندگی محمد زکریای رازی،دوران نادر،تاریخ تحول نثر فارسی در قرن سیزدهم،تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران،نقش سید جمال در بیداری مشرق زمین،جغرافیای نو،شرح حال فردوسی،مقدمه نگارستان عجایب وغرایب...
telegram.me/baghekhabushan
🔹 #نوعی_خبوشانی یا #قوچانی شاعری است، مثنوی گوی و غزلسرا که بعد از انتقال کانون شعر و سیاست و حکومت ایران از هرات و خراسان به آذربایجان و اصفهان و توجه شعرا و هنرمندان و صاحبان ذوق از خراسان و ماوراء النهر به سوی عراق و آذربایجان و هندوستان برای استفاده از دستگاه پهناور حکومت گورکانیان هند که در صدۀ دهم از خراسان به هند انتقال یافته بودند به شاعری شهرت یافت و شعراو در قلمرو ذوق شعرای ایران مورد پسند و قبول قرارگرفت.
🔹موضوعی که شاید درکسب شهرت نوعی اثر فوق العاده بخشیده باشد همانا موضوع داستان مثنوی سوز وگداز اوست که سرگذشت به آتش افکندن زن هندو بعد از مرگ شوهر و سوختن پیکر بیجانش به رسم هندوان بوده است به طور مسلم آنچه او را در جنب نظامی و مثنویگویان معروف بعد از نظامی تا صدۀ دهم و امیرخسرو دهلوی در صدۀ هشتم در خور چنین شهرتی در ایران قرار می دهد. همانا گشودن در موضوع تازه و نظم داستانی بی نظیراوزان شعری ایران به روی فارسی زبانان بوده که شاعر پس ازانتقال از ایران به هندوستان و اقامت در آنجا به چشم خود نمونه های آن سوختن را در کنار رودگنگ و پنجاب می نگریست و بدان متأثر می شد.
🔹اما سبک فارسی تازه او در حقیقت نمونه ای از زبان مشترک ادبی متداول درخراسان و پنجاب بوده او را در نظر بزرگان ایرانی تبار هند در درجه اول شاعری مورد قبول معرفی می کرد.
🔹بدین ترتیب از شهر کوچک خبوشان یا خوجان و یا قوچان که پیش از دورۀ مغول هم درکنار شهرکهای ایبورد و نسا در شمال طوس محلی معروف و موسوم به استوا بود و شاعری معروف که با وحشی و مکتبی همعصر بود در تاریخ شعر و شعرا پدید آمد. بی فایده نیست که به اصل پارسی کهن نام این شهرک که تذکارش از طرف قدما هم فراموش گشته اشاره ای کنم، خبوشان به گواهی کلمه های «خوجان» و «قوچان» معادلش مرکب است از «ک،خ،ق» و همچنین«ب» و سپس«و» و«ج» یا «چ» می باشد. بنابراین اصل این نام از کلمه کوفَج باستانی به معنی «کوهی» گرفته شد و به صورت خبوش درآمده است وضع طبیعی اراضی آن هم این معنی را تایید میکند. زیرا کوهستانی است.
🔹نوعی که در حقیقت از مردم بومی این سرزمین باستانی بوده و برای خود نسبی عارفانه هم از پیش در عرفای خبوشان می شناخت تنها شاعری می باشد که شهرت این شهر کمک کرده است در صورتی که شهر ابیورد همسایۀ آن انوری را ب زبان فارسی اهداء نموده و قدما انوری را شخصیت دوم از سه شاعر درجه اول ایران می شناختند. جز انوری هم شاعر و ادیب سرشناس دیگر داشته است فقیه و متکلم منسوب به خبوشان که در قاهره مصر می زیست و مورد عنایت صلاح الدین ایوبی بود نامش را در ضمن فقهای شافعی یافت و شناخت نه شعراء و ادبای ایران .
🔹در جوانی خود مثنوی سوز و گداز نوعی را در جنگی از دوره صفوی و با لیلی و مجنون مکتبی و فرهاد و شیرین وحشی دیدم و از مضمون بدیع آن لذت فراوان بردم و بعد هم ترجیع بندی که در اقتفای محتشم کاشانی استاد خود در مرثیه یکی از بزرگان همعصرش سروده دیدم و خواندم و او را شاعری توانا و شیوا و در خور قبول مردمی یافتم اما به دیدن دیوان کامل او موفق نشده بودم. چندی پیش که درکتابخانه مجلس شورای بهارستان رفته بودم نسخه ای از دیوان نوعی را پیش آقای امیر حسین ذاکرزاده دانشجوی پژوهشگر و فرزانه دیدم و آن را به دقت ورق زدم و مرور کردم از هر حیث در خور چاپ و انتشار دیدم و از آقای ذاکرزاده که دیوان را در اختیار خود داشت خواستم که بعد از مقابله و افزودن شرح حالی در معرفی شاعر این نسخه نادر و بدیع را در اختیار هموطنان شعر دوست خود قرار بدهد.
🔹خوشبختانه از این دیدار و سفارش چندان نگذشته بود که اینک نسخۀ آماده به چاپ را به نظرمی رسانیدند و بنا به آنچه مقرر شده بود این چند سطر را درباره معرفی شاعر و شعر و وطن شاعر و آشنائی خود با نخسین اثر او و تقدیر از زحمت و دقت آقای ذاکرزاده، در مقدمه دیوان افزودم.
🔹در خاتمه این مقدمه توفیق آقای ذاکرزاده را در خدمت به زبان و فرهنگ ایران از خداوند متعال خواستارم.
🔺(1) استاد محیط طباطبایى (۱۲۸۱ـ۱۳۷۱ش)
💠استاد سالهای 1327-1334بعنوان مستشار فرهنگی ایران در دهلی نو،بغداد،دمشق و بیروت بود.پس از بازنشستگی از سال 1337به مدت بیست و یک سال در رادیو عهده دار برنامه مرزهای دانش بود. سرانجام در سال 1371 در تهران در گذشت و در محوطه برج طغرل نزدیک قبرستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.
💠ازجمله آثار استادمحیط طبا طبایی: تاریخ اعزام محصل به اروپا،زندگی محمد زکریای رازی،دوران نادر،تاریخ تحول نثر فارسی در قرن سیزدهم،تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران،نقش سید جمال در بیداری مشرق زمین،جغرافیای نو،شرح حال فردوسی،مقدمه نگارستان عجایب وغرایب...
telegram.me/baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35