کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.
دو از دو
3. فرهنگ دوستی از مهمترین ویژگیهای دعایی بود. مردی در آستانه هشتاد سالگی، با آن هم شهرت و نام، دیگر نیازی به این نداشت که در هر مجلس فرهنگی ارزشمندی که برگزار می شد، حاضر شود، آن هم برای یادکرد از بزرگی، برای تقدیر از دست اندرکارانی که میکوشیدند یاد بزرگی را حفظ کنند. بسا از او دعوت هم نمیشد، اما حاضر میشد، در انتها یا میانه مجلس هرجا بود مینشست. این حضور، ناشی از فرهنگ دوستی او بود. اهمیت دادن به علم و به کتاب و شخصیتهای علمی. آن هم احترام به کسانی که دیگران و مدیران و بودجه داران، از یاد آنها غفلت میکنند یا خود را به تغافل میزنند. این که در موج باشیم و بودجهای بگیریم و ستایشی از کسی بکنیم که فرمانی برای بزرگداشت او صادر شده، مهم نیست، مهم آن است مردانی پاس داشته شوند که دیگران به آنها ناسزا میگفتند، و آنها را برای سالها خوار کرده بودند. حالا وقتی کسی پیدا میشود و قدمی برای پاسداشت آنها بر میدارد، دعایی حاضر میشود. از آبروی خود مایه میگذارد، و می آید و سخن هم میگوید. فقط کافی است آخرین سخنرانی او را در بزرگداشت مرحوم اسلامی ندوشن که حکومتیها حتی از گفتن یک تسلیت هم برای درگذشت او ابا کردند، بنگرید. همان نکات کافی است تا بهتر از هزاران جمله از این دست که بنده در بارهاش مینویسم، احساسش را در کنید. او برای بزرگداشت کسانی حاضر میشد که دیگران حتی حاضر نیستند اسم آنها را بر زبان بیاورند و این رفتار را به پای انقلابیگری خود میگذاشتند. روزنامه اطلاعات در همه این دههها صدای آنها بود. مردانه میایستاد. هنوز هم میتوان روزنامه اطلاعات روزگار ایشان را یک روزنامه فرهنگی در سطح خوب، و البته صدای این قبیل از ضعفای اهل فرهنگ اما دانشمند و فرهیخته هم دانست. البته که باید از وضعیتی که همین اندازه تحمل میکرد و روزنامه را همچنان در اختیار او گذاشته بود، تقدیر کنیم. این که دست کم یک نمونه از یک رفتار انسانی در یک دوره سخت برجای بماند و بر دیگران حجت باشد که این حجت الاسلام بودن است.
4. باید دعایی را یک انقلابی اصیل دانست، چهرهای با تجربه در انقلاب که البته امثال او ـ معالاسف ـ کمیاب هستند. بیشتر مدعیان انقلابیگیری، انقلابی بودن را با دشنام دادن و تندی کردن و کنار گذاشتن و حذف کردن و پیاده کردن یکی میدانند. در روزگار ما این وضعیت بدتر هم شده و فلان انقلابی را میبینید که یکجا، نسلی از هنرمندان این کشور را که سالهای سال استعداد خودشان به همراه پول این مردم پرورششان داده به فساد اخلاق متهم میکنند و زشتترین تعابیر را در باره آنها بکار میبرند. عجیب این که هیچ وقت به ذهن مقامات قضایی نمیرسد که از اینها بپرسند در این شرع با این فروعاتش، اگر یک نفر اتهام فحشا به کسی بزند، باید از او شاهد بخواهند و اگر نتوانست بیاورد باید محکوم به عقوبتش کنند، چه رسد به این که کسی، جماعتی را این چنین متهم به فساد و فحشا میکند! در زمانه ما و البته پیش ز این هم، برای بسیاری، این رفتار معنای انقلابیگری بود. مرحوم دعایی البته که معنای دیگری از انقلابیگری میشناخت. هرچه دیگران در مطبوعاتشان آبروی اشخاص را می بردند، او برای حفظ آبروی آنها و دفاع از حقوقشان تلاش میکرد. با آن هم سابقه انقلابیگری هیچ گاه با این رفتارهای تند که نقشش پیاده کردن بسیاری از مردم و هل دادن آنها به گریز از کشور بود، موافق نبود، علیه آن مینوشت، و بیش از همه در عمل نشان میداد که خوب بودن، و شیعه علی و زهرا بودن به چه معناست. همین است که امروز اینچنین مورد ستایش دوست و دشمن در دایره این انقلاب است. خدایش بیامرزد.
#روزنامه_اعتماد، دوشنبه 23 خرداد ماه 1401
https://t.me/jafarian1964/12801
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#شعر
#سیدمحمود_دعایی
#رشول_جعفریان
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
دو از دو
3. فرهنگ دوستی از مهمترین ویژگیهای دعایی بود. مردی در آستانه هشتاد سالگی، با آن هم شهرت و نام، دیگر نیازی به این نداشت که در هر مجلس فرهنگی ارزشمندی که برگزار می شد، حاضر شود، آن هم برای یادکرد از بزرگی، برای تقدیر از دست اندرکارانی که میکوشیدند یاد بزرگی را حفظ کنند. بسا از او دعوت هم نمیشد، اما حاضر میشد، در انتها یا میانه مجلس هرجا بود مینشست. این حضور، ناشی از فرهنگ دوستی او بود. اهمیت دادن به علم و به کتاب و شخصیتهای علمی. آن هم احترام به کسانی که دیگران و مدیران و بودجه داران، از یاد آنها غفلت میکنند یا خود را به تغافل میزنند. این که در موج باشیم و بودجهای بگیریم و ستایشی از کسی بکنیم که فرمانی برای بزرگداشت او صادر شده، مهم نیست، مهم آن است مردانی پاس داشته شوند که دیگران به آنها ناسزا میگفتند، و آنها را برای سالها خوار کرده بودند. حالا وقتی کسی پیدا میشود و قدمی برای پاسداشت آنها بر میدارد، دعایی حاضر میشود. از آبروی خود مایه میگذارد، و می آید و سخن هم میگوید. فقط کافی است آخرین سخنرانی او را در بزرگداشت مرحوم اسلامی ندوشن که حکومتیها حتی از گفتن یک تسلیت هم برای درگذشت او ابا کردند، بنگرید. همان نکات کافی است تا بهتر از هزاران جمله از این دست که بنده در بارهاش مینویسم، احساسش را در کنید. او برای بزرگداشت کسانی حاضر میشد که دیگران حتی حاضر نیستند اسم آنها را بر زبان بیاورند و این رفتار را به پای انقلابیگری خود میگذاشتند. روزنامه اطلاعات در همه این دههها صدای آنها بود. مردانه میایستاد. هنوز هم میتوان روزنامه اطلاعات روزگار ایشان را یک روزنامه فرهنگی در سطح خوب، و البته صدای این قبیل از ضعفای اهل فرهنگ اما دانشمند و فرهیخته هم دانست. البته که باید از وضعیتی که همین اندازه تحمل میکرد و روزنامه را همچنان در اختیار او گذاشته بود، تقدیر کنیم. این که دست کم یک نمونه از یک رفتار انسانی در یک دوره سخت برجای بماند و بر دیگران حجت باشد که این حجت الاسلام بودن است.
4. باید دعایی را یک انقلابی اصیل دانست، چهرهای با تجربه در انقلاب که البته امثال او ـ معالاسف ـ کمیاب هستند. بیشتر مدعیان انقلابیگیری، انقلابی بودن را با دشنام دادن و تندی کردن و کنار گذاشتن و حذف کردن و پیاده کردن یکی میدانند. در روزگار ما این وضعیت بدتر هم شده و فلان انقلابی را میبینید که یکجا، نسلی از هنرمندان این کشور را که سالهای سال استعداد خودشان به همراه پول این مردم پرورششان داده به فساد اخلاق متهم میکنند و زشتترین تعابیر را در باره آنها بکار میبرند. عجیب این که هیچ وقت به ذهن مقامات قضایی نمیرسد که از اینها بپرسند در این شرع با این فروعاتش، اگر یک نفر اتهام فحشا به کسی بزند، باید از او شاهد بخواهند و اگر نتوانست بیاورد باید محکوم به عقوبتش کنند، چه رسد به این که کسی، جماعتی را این چنین متهم به فساد و فحشا میکند! در زمانه ما و البته پیش ز این هم، برای بسیاری، این رفتار معنای انقلابیگری بود. مرحوم دعایی البته که معنای دیگری از انقلابیگری میشناخت. هرچه دیگران در مطبوعاتشان آبروی اشخاص را می بردند، او برای حفظ آبروی آنها و دفاع از حقوقشان تلاش میکرد. با آن هم سابقه انقلابیگری هیچ گاه با این رفتارهای تند که نقشش پیاده کردن بسیاری از مردم و هل دادن آنها به گریز از کشور بود، موافق نبود، علیه آن مینوشت، و بیش از همه در عمل نشان میداد که خوب بودن، و شیعه علی و زهرا بودن به چه معناست. همین است که امروز اینچنین مورد ستایش دوست و دشمن در دایره این انقلاب است. خدایش بیامرزد.
#روزنامه_اعتماد، دوشنبه 23 خرداد ماه 1401
https://t.me/jafarian1964/12801
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#شعر
#سیدمحمود_دعایی
#رشول_جعفریان
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
رسول جعفریان
3. فرهنگ دوستی از مهمترین ویژگیهای دعایی بود. مردی در آستانه هشتاد سالگی، با آن هم شهرت و نام، دیگر نیازی به این نداشت که در هر مجلس فرهنگی ارزشمندی که برگزار می شد، حاضر شود، آن هم برای یادکرد از بزرگی، برای تقدیر از دست اندرکارانی که میکوشیدند یاد بزرگی…