.
#دعایی، #وفادار_و_حق_گزار_بود
✍️🔽متن کامل در صفحه بعدی... 👇👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#شعر
#سیدمحمود_دعایی
#محمد_قوچانی
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#دعایی، #وفادار_و_حق_گزار_بود
✍️🔽متن کامل در صفحه بعدی... 👇👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#شعر
#سیدمحمود_دعایی
#محمد_قوچانی
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #دعایی، #وفادار_و_حق_گزار_بود ✍️🔽متن کامل در صفحه بعدی... 👇👇 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فصلنامه #فرهنگی #هنری #باغ_خبوشان #قوچان #خبوشان #خراسان #تهران #ایران #شعر #سیدمحمود_دعایی #محمد_قوچانی #فرهنگ #پژوهش…
.
#دعایی، #وفادار_و_حق_گزار_بود
🔷یکی از دو سوی این قاب از عکس بیرون رفت. همان انسان ذاتا معتدل و مصلحی که چهل سال روزنامه اطلاعات را با اعتدال در دل انقلاب نگه داشت.
سیدمحمود دعایی نماد روحانیتی بود که انقلاب را با اعتدال متضاد نمی دانست، بر خلاف وارثان انقلابی روزنامه دوقلوی ناهمسانش «کیهان» که یکسره تاریخ را به انکار نشستند، او هرگز مؤسس میراثی که به او رسیده بود را از یاد نبرد. به عباس مسعودی بی حرمتی نکرد.
🔷همین دو هفته قبل که به همت دکتر علی ربیعی برای دیدار با دکتر ظریف در معیت دیگر روزنامه نگاران خدمتش رسیده بودیم، از آرزوهایش برای بزرگداشت جشن صد سالگی اطلاعات (چهار سال دیگر) می گفت و از اینکه هنوز تندیس عباس مسعودی مؤسس اطلاعات را سالم نگه داشته است. وفادار بود.
🔷به دکتر ظریف همان اتاقی را داده بود که به آقای خاتمی داده بود. به هر سیاستمدار فرهیخته ای پس از مسئولیت اتاقی می داد تا بگوید یار دوران غربت است. حق گزار بود، تا این اواخر اخبار آقای خاتمی را منتشر می کرد.
🔷سال هشتاد وهشت در زندان که بودم و فقط به اطلاعات و کیهان دسترسی داشتم، همه اخبار اعتراضات را از اطلاعات پیگیری می کردم. از روابطش با رهبران انقلاب برای تألیف قلوب بهره می برد و برای وصل کردن و نه فصل کردن. عميقا ساده زیست و فروتن بود.
🔷تا آخر عمر از منشی داشتن پرهیز کرد و به زی طلبگی می زیست و نه امتیازات حکومتی پس از انقلاب مؤسسه اش را به دانشکده تربیت بسیاری از روزنامه نگاران بدل کرد. دریغا که ما بد بدرقه اش کردیم و یک رفتار شخصی پیر مرد (ولو قابل نقد) که از عواطفش برخاسته بود را بزرگنمایی کردیم. بزرگ ما بود.
🔷ما همه مدیونش هستیم؟ چه آنان که همکار اطلاعات بودند، چه آنان که چون من (که به لطف عادت پدرم) خواننده اطلاعات بودیم، همه اطلاعاتی بودیم و نه کیهانی! که این دو، دو مکتب روزنامه نگاری در ایران است که باید به تفصیل در شماره هشتم آگاهی نو بنویسم. هر روزنامه نگار و روشنفکر و هنرمند و سیاستمدار ملی که می رفت، بر پیکرش دعایی نماز می خواند از یدالله سحابی تا محمدرضا شجریان.
#محمد_قوچانی
سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ - سال نود وششم - شماره ۲۸۱۲۹
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#شعر
#سیدمحمود_دعایی
#محمد_قوچانی
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#دعایی، #وفادار_و_حق_گزار_بود
🔷یکی از دو سوی این قاب از عکس بیرون رفت. همان انسان ذاتا معتدل و مصلحی که چهل سال روزنامه اطلاعات را با اعتدال در دل انقلاب نگه داشت.
سیدمحمود دعایی نماد روحانیتی بود که انقلاب را با اعتدال متضاد نمی دانست، بر خلاف وارثان انقلابی روزنامه دوقلوی ناهمسانش «کیهان» که یکسره تاریخ را به انکار نشستند، او هرگز مؤسس میراثی که به او رسیده بود را از یاد نبرد. به عباس مسعودی بی حرمتی نکرد.
🔷همین دو هفته قبل که به همت دکتر علی ربیعی برای دیدار با دکتر ظریف در معیت دیگر روزنامه نگاران خدمتش رسیده بودیم، از آرزوهایش برای بزرگداشت جشن صد سالگی اطلاعات (چهار سال دیگر) می گفت و از اینکه هنوز تندیس عباس مسعودی مؤسس اطلاعات را سالم نگه داشته است. وفادار بود.
🔷به دکتر ظریف همان اتاقی را داده بود که به آقای خاتمی داده بود. به هر سیاستمدار فرهیخته ای پس از مسئولیت اتاقی می داد تا بگوید یار دوران غربت است. حق گزار بود، تا این اواخر اخبار آقای خاتمی را منتشر می کرد.
🔷سال هشتاد وهشت در زندان که بودم و فقط به اطلاعات و کیهان دسترسی داشتم، همه اخبار اعتراضات را از اطلاعات پیگیری می کردم. از روابطش با رهبران انقلاب برای تألیف قلوب بهره می برد و برای وصل کردن و نه فصل کردن. عميقا ساده زیست و فروتن بود.
🔷تا آخر عمر از منشی داشتن پرهیز کرد و به زی طلبگی می زیست و نه امتیازات حکومتی پس از انقلاب مؤسسه اش را به دانشکده تربیت بسیاری از روزنامه نگاران بدل کرد. دریغا که ما بد بدرقه اش کردیم و یک رفتار شخصی پیر مرد (ولو قابل نقد) که از عواطفش برخاسته بود را بزرگنمایی کردیم. بزرگ ما بود.
🔷ما همه مدیونش هستیم؟ چه آنان که همکار اطلاعات بودند، چه آنان که چون من (که به لطف عادت پدرم) خواننده اطلاعات بودیم، همه اطلاعاتی بودیم و نه کیهانی! که این دو، دو مکتب روزنامه نگاری در ایران است که باید به تفصیل در شماره هشتم آگاهی نو بنویسم. هر روزنامه نگار و روشنفکر و هنرمند و سیاستمدار ملی که می رفت، بر پیکرش دعایی نماز می خواند از یدالله سحابی تا محمدرضا شجریان.
#محمد_قوچانی
سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ - سال نود وششم - شماره ۲۸۱۲۹
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#شعر
#سیدمحمود_دعایی
#محمد_قوچانی
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.
یک از دو
#دعای_مردی_انقلابی، #دوستدار_اهل_فرهنگ
کافی بود کسی یک بار مرحوم #دعایی را ببیند و شیفته او شود. کافی بود کسی او را ببیند و بفهمد او در زمره آنانی است که میشود ایشان را مصداقهای بعدی رسول(ص)، در وصف قرآنی «انّک لعلی خُلُقٍ عظیم» دانست. در زندگی اجتماعی، اخلاق حرف اول را میزد و او عالیترین نوع آن را در قیاس با آنچه بهترینها داشتند، برخوردار بود. اخلاق فقط لبخند و نرمی در برخورد نیست، اخلاق ترکیبی از داشتن حسن برخورد، به همراه درایت و عقل، کاربردی کردن آن، معتدل و اهل مدارا بودن، فهیم بودن و درک افراد، احترام نهادن به آراء دیگران و در یک سخن داشتن پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بود. من نوبه خود، هر زمانی او را میدیدم، احساس فاصله زیاد اخلاقی میان خود و او میکردم و به وصف و حال و صفات او غبطه میخوردم. البته میدانستم و میدانم هرگز مثل او نخواهم شد، اما چنان که امیر مومنان در باره خود میفرمود، تلاش میکردم شبیه او باشم. حق این است که شبیه بودن به او هم بسیار دشوار بود.
1. یک نکته مهم این بود که در مسیر ا نقلاب، آن هم آدمی مثل دعایی که بسیار نزدیک به قطب انقلاب بود، با فراز و نشیبهای عجیب و غریبی که آدمهای انقلابی را گرفتار میکرد و با هر انگیزهای، میتوانست گرفتار گردابهای عجیبی شده باشد. این که شما به عنوان انقلابی، با آن سوابق و نفوذ، یک مرتبه به مقامات بالایی برسید که دستتان در هر کاری باز باشد، در همه چیز... اما این کار را نکنید، اصلا وارد نشوید تا آلوده شوید، خود را در شرایطی قرار دهید که در چاه و چاله نیفتید، این چیزی بود که دعایی با اعتقاد و فهم به آن توجه داشت. از روز اول هم آدم تندی نبود و سوابقش این را نشان نمیدهد. از اول هم در حد خود مردمی و فرهیخته بود. دعایی روزها و مرزهای سختی را پشت سر گذاشت، آن هم بیش از چهل سال، اما اصولش را حفظ کرد، مهمتر از همه اصول دینی و اخلاقی را. به آن شناختی که از امامان داشت، معتقد بود. به اصول انسانی و نه اصول ساختگی و اصرار بر آنها، باور داشت. دعایی راه خود را رفت، اسیر جوّ نشد، از ارزشهایی که برای خود شناخته بود، فاصله نگرفت. دعایی، دوستان انقلابی و هم قطارانی داشت که بی محابا رفتار می کردند. هم در نجف و هم بعدها در ایران... حالا هم به اسم انقلابی، به تندی حرف می زنند... اما دعایی وارد این عرصهها آن هم به اسم انقلابیگری نشد.
2. به نظر می رسد دعایی عقیده و مبنایش این بود که ما در انقلاب هر کسی را به هر اتهامی کنار بگذاریم.؟ قرار نبود هر روز در روزنامه خود، جنازه بیجان یا باجان کسی را که زمانی در دوره شاه به اقتضای زندگی و فکر و زمانه کتابی یا مقالهای نوشته بود یا در مراسمی حاضر شده بود یا .... دراز کنیم. چه انسانهای فرهیختهای که با یک دشنام و اتهام از هستی ساقط شدند و برای ابد محو گشتند. بسیاری از آن اتهامات قابل اثبات نبود و یا ناشی از یک کجفهمی یا تنگنظری بود. البته که دعایی هم قلم، روزنامه، سابقه انقلابی داشت، در دستگاه حکومتی جایی و حامی داشت، و آن روزها اگر کسی این کارها را میکرد، نامش سر زبانها میافتاد. اما برای او اخلاق و ارزشهای انسانی بیش از اینها ارزش قائل بود. او میدانست تهمت چه جایگاه منفوری در دین دارد، در حالی که حرفه برخی از اینها فقط و فقط تهمت زدن آن هم در پوشش دینداری و انقلابیگری بود. به فرمایش امام علی، دین برای بسیاری از اینها «لعق علی السنتهم» و وسیله کسب و کار و معاش و دنیا داری بود. «یطلب به الدنیا». و البته این دنیا فقط پول و ثروت و منصب نبود و نیست؛ شما ممکن است عمری را به زهد بگذارنید اما شهوت شهرت و نام و نشان و جز آن داشته باشید. زاهدانی در صدر اسلام بودند که بسیار از اینها زاهدتر بودند، اما قدرت را از اهل حق گرفتند و حالا هم بعد از قرنها به رغم آن زهدگرایی، نامشان همیشه قرین بدی و خشونت است. این مهم است که یک انقلابی، از روزگاران سخت، از نظر نمره اخلاق و انسانیت، جان سالم بدر ببرد و مرحوم دعایی چنین بود. 👇👇👇👇
https://t.me/jafarian1964/12800
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#شعر
#سیدمحمود_دعایی
#رشول_جعفریان
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
یک از دو
#دعای_مردی_انقلابی، #دوستدار_اهل_فرهنگ
کافی بود کسی یک بار مرحوم #دعایی را ببیند و شیفته او شود. کافی بود کسی او را ببیند و بفهمد او در زمره آنانی است که میشود ایشان را مصداقهای بعدی رسول(ص)، در وصف قرآنی «انّک لعلی خُلُقٍ عظیم» دانست. در زندگی اجتماعی، اخلاق حرف اول را میزد و او عالیترین نوع آن را در قیاس با آنچه بهترینها داشتند، برخوردار بود. اخلاق فقط لبخند و نرمی در برخورد نیست، اخلاق ترکیبی از داشتن حسن برخورد، به همراه درایت و عقل، کاربردی کردن آن، معتدل و اهل مدارا بودن، فهیم بودن و درک افراد، احترام نهادن به آراء دیگران و در یک سخن داشتن پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بود. من نوبه خود، هر زمانی او را میدیدم، احساس فاصله زیاد اخلاقی میان خود و او میکردم و به وصف و حال و صفات او غبطه میخوردم. البته میدانستم و میدانم هرگز مثل او نخواهم شد، اما چنان که امیر مومنان در باره خود میفرمود، تلاش میکردم شبیه او باشم. حق این است که شبیه بودن به او هم بسیار دشوار بود.
1. یک نکته مهم این بود که در مسیر ا نقلاب، آن هم آدمی مثل دعایی که بسیار نزدیک به قطب انقلاب بود، با فراز و نشیبهای عجیب و غریبی که آدمهای انقلابی را گرفتار میکرد و با هر انگیزهای، میتوانست گرفتار گردابهای عجیبی شده باشد. این که شما به عنوان انقلابی، با آن سوابق و نفوذ، یک مرتبه به مقامات بالایی برسید که دستتان در هر کاری باز باشد، در همه چیز... اما این کار را نکنید، اصلا وارد نشوید تا آلوده شوید، خود را در شرایطی قرار دهید که در چاه و چاله نیفتید، این چیزی بود که دعایی با اعتقاد و فهم به آن توجه داشت. از روز اول هم آدم تندی نبود و سوابقش این را نشان نمیدهد. از اول هم در حد خود مردمی و فرهیخته بود. دعایی روزها و مرزهای سختی را پشت سر گذاشت، آن هم بیش از چهل سال، اما اصولش را حفظ کرد، مهمتر از همه اصول دینی و اخلاقی را. به آن شناختی که از امامان داشت، معتقد بود. به اصول انسانی و نه اصول ساختگی و اصرار بر آنها، باور داشت. دعایی راه خود را رفت، اسیر جوّ نشد، از ارزشهایی که برای خود شناخته بود، فاصله نگرفت. دعایی، دوستان انقلابی و هم قطارانی داشت که بی محابا رفتار می کردند. هم در نجف و هم بعدها در ایران... حالا هم به اسم انقلابی، به تندی حرف می زنند... اما دعایی وارد این عرصهها آن هم به اسم انقلابیگری نشد.
2. به نظر می رسد دعایی عقیده و مبنایش این بود که ما در انقلاب هر کسی را به هر اتهامی کنار بگذاریم.؟ قرار نبود هر روز در روزنامه خود، جنازه بیجان یا باجان کسی را که زمانی در دوره شاه به اقتضای زندگی و فکر و زمانه کتابی یا مقالهای نوشته بود یا در مراسمی حاضر شده بود یا .... دراز کنیم. چه انسانهای فرهیختهای که با یک دشنام و اتهام از هستی ساقط شدند و برای ابد محو گشتند. بسیاری از آن اتهامات قابل اثبات نبود و یا ناشی از یک کجفهمی یا تنگنظری بود. البته که دعایی هم قلم، روزنامه، سابقه انقلابی داشت، در دستگاه حکومتی جایی و حامی داشت، و آن روزها اگر کسی این کارها را میکرد، نامش سر زبانها میافتاد. اما برای او اخلاق و ارزشهای انسانی بیش از اینها ارزش قائل بود. او میدانست تهمت چه جایگاه منفوری در دین دارد، در حالی که حرفه برخی از اینها فقط و فقط تهمت زدن آن هم در پوشش دینداری و انقلابیگری بود. به فرمایش امام علی، دین برای بسیاری از اینها «لعق علی السنتهم» و وسیله کسب و کار و معاش و دنیا داری بود. «یطلب به الدنیا». و البته این دنیا فقط پول و ثروت و منصب نبود و نیست؛ شما ممکن است عمری را به زهد بگذارنید اما شهوت شهرت و نام و نشان و جز آن داشته باشید. زاهدانی در صدر اسلام بودند که بسیار از اینها زاهدتر بودند، اما قدرت را از اهل حق گرفتند و حالا هم بعد از قرنها به رغم آن زهدگرایی، نامشان همیشه قرین بدی و خشونت است. این مهم است که یک انقلابی، از روزگاران سخت، از نظر نمره اخلاق و انسانیت، جان سالم بدر ببرد و مرحوم دعایی چنین بود. 👇👇👇👇
https://t.me/jafarian1964/12800
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#شعر
#سیدمحمود_دعایی
#رشول_جعفریان
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
رسول جعفریان
دعای مردی انقلابی، دوستدار اهل فرهنگ
کافی بود کسی یک بار مرحوم دعایی را ببیند و شیفته او شود. کافی بود کسی او را ببیند و بفهمد او در زمره آنانی است که میشود ایشان را مصداقهای بعدی رسول(ص)، در وصف قرآنی «انّک لعلی خُلُقٍ عظیم» دانست. در زندگی اجتماعی،…
کافی بود کسی یک بار مرحوم دعایی را ببیند و شیفته او شود. کافی بود کسی او را ببیند و بفهمد او در زمره آنانی است که میشود ایشان را مصداقهای بعدی رسول(ص)، در وصف قرآنی «انّک لعلی خُلُقٍ عظیم» دانست. در زندگی اجتماعی،…