.
#کتاب_فروشی_در_قوچان
.
#محمد_جابانی
.
در احسن التقاسیم و سایر نوشته¬های جغرافیانویسان از استو و آساک و خبوشان سخن بسیار است. می¬دانیم که در هر شهری یکی از محله¬های مهم فرهنگی و اجتماعی راستۀ کتابفروشیهاست. از شهر قدیم قوچان که در زلزلۀ سالهای 1311-1312 ه.ق دستخوش قهر طبیعت گردید اطلاعی دربارۀ کتابفروشیها نداریم.
.
در سال 1313 ه.ق هجری قمری که قوچان جدید بنا شد افراد زیادی از سرتاسر ایران و روستاهای اطراف و شهر قدیم قوچان به شهر تازه تأسیس کوچیدند و هر گروه فرهنگ خود را بدین شهر جدید منتقل کردند. آبادی شهر در محلّه حاجی ملکی قرار داشته است. نام ملک التّجار بر این محل به واسطۀ وجود کاروانسرای بزرگی بوده است که مرکز رفت و آمد و داد و ستد مسافران و کاروانیان بوده است.
در خیابان متّصل به این محلّه، تجارتخانه¬های مهمی قرار داشته: دو نمایندگی کشور سوئد و روسیه. نمایندگی تاجر معروف زردشتی ارباب جمشید و دفاتر متعدد دیگر در همین خیابان بود.
.
اولین کتابفروشی در بازار مشهد و جنب بازارچۀ مسگرها قرار داشته است. مشهدی محمد حسین، کتابفروش قوچانی مدیر و مالک آن بوده است. از وضع زندگی او و چگونگی فروش کتاب توسط او اطلاعی در دسترس نیست. فقط از آقای مهدی¬زاده، پیرمرد کاسب و مورد توجه مردم شنیدم که می¬گفت او دائی من بود و من مدتی شاگرد مغازۀ او بودم. به احتمال زیاد او از مهاجرین ترک بوده است. مدرکی که دالّ بر وجود این کتابفروشی بوده است کتابی است چاپ سنگی به قطع جیبی در شانزده صفحه که در تهران به چاپ رسیده است و آن اشعار ملامحمدتقی متخلص به فانی است که پس از اخذ شناسنامه، اسم فامیل قائمی را انتخاب کرد. این کتاب در کتابخانۀ آستان قدس رضوی به شمارۀ 13482 به ثبت رسیده و مصوّر است. در روی جلد نوشته شده است: کتاب تاریخ زلزله، که در سنۀ 1311 در قوچان واقع شد و در سال 1314 هجری قمری به سفارش مشهدی محمدحسین کتابفروش قوچانی به خط محمدحسن الخوانساری نوشته شده و به چاپ رسیده است. تصویر رو و پشت جلد و قسمتی از مطالب را در صفحات 408 و 109 جلد دوم سرزمین و مردم قوچان در شرح حال خانوادۀ قائمی آورده¬ام.
.
در قدیم، فروش کتاب بسیار کم و منحصر به کتابهای خطی و چاپ سنگی بوده است و یا کاغذ که برای مصرف قباله¬ها و احکام به کار می¬رفته است.
.
دومین کتابفروشی که دایر شده کنار گاراژ راستی(که بعدها اتوشهیر نام گرفت) در بازار عشق¬آباد بوده است1 این کتابفروشی به مدیریّت شیخ محمدعلی مزرجی بود که تحصیلات علوم قدیمه را در مشهد به پایان برد و پس از بازگشت به قوچان اقدام به تأسیس آن کرد و نام کتابفروشی را ناصریّه نهاد. اسم شهر قوچان در اوائل بنیاد، ناصریّه بود که در زمان سلطنت ناصرالدین¬شاه و به فرمان محمدناصرخان شجاع¬الدوله بنا گردیده بود- یک لفظ به دو معنی.
کتابفروشی مذکور تا سال 1308 هجری شمسی دوام داشت و در آن سال شیخ محمدعلی مزرجی به ریاست معارف و اوقاف قوچان انتخاب شد، لذا مغازه به دیگری واگذار و بعد تعطیل گردید.
.
کتابفروشی دیگری در بازار قوچان قرار داشت و متعلق به شیخ¬رضا حبرانی بود. وی در نجف تحصیل کرده بود و مدتی را در هندوستان به سربرده. پس از بازگشت از نجف به قوچان نمایندگی آیت¬الله آقا سیدابوالحسن اصفهانی را عهده¬دار بود و پیشنمازی یکی از مساجد را، که ادامه نداد.
کتابفروشی و صحافی او ابتدا جنب کاروانسرای مشهدی بهادر بود و بعد به اوائل بازار قوچان منتقل گردید. ضمناً در این کتابفروشی به تدریس علوم قدیمه و صحافی و فروش کتاب اشتغال داشت. مغازۀ او مرکزی برای تجمع اهل قلم و عرفان بود. این محل را خود از نزدیک دیده بودم. بسیاری از نوشته¬های او در جریان سیل قوچان از بین رفت، حبرانی بعد در فرهنگ استخدام شد و تا آخرعمر به کار معلمی و کتابفروشی و صحافی ادامه داد.
همزمان با این کتابفروشی، ملامحمد صحاف در همان بازار مدت کوتاهی به صحافی اشتغال داشت. بعد در فرهنگ استخدام شده است. «ملامحمد صحاف» مدتی مدرسۀ سعادت را با حبرانی که سمت مدیریت داشت اداره می¬کرد.
.
دو نفر از ترک زبانان مهاجر و از علاقمندان به اشاعۀ فرهنگ، آقایان محمد جعفر طالبیان و کاظم تقی¬پور نیز در میدان مرکزی شهر مغازۀ کتابفروشی دایر کردند. مغازۀ آنان مخصوص کتابهای: یوسف و زلیخا، موشوگربه، سبزپری- زردپری، ملک جمشید، حسین کرد شبستری، امیر ارسلان نامدار و ادعیه¬های مختلف بود. این دو، تا مدت زیادی شریک بودند. بعدها مشهدی کاظم تقی¬پور جدا شد و مغازۀ لوازم التحریری در بازار عشق¬آباد دایر کرد. ولی طالبیان به فروش کتابهای جدید و درسی اشتغال داشت و تا آخر عمر به این کار ادامه داد. ...👇صفحه دوم👇
.
#کتاب_فروشی_در_قوچان
.
#محمد_جابانی
.
در احسن التقاسیم و سایر نوشته¬های جغرافیانویسان از استو و آساک و خبوشان سخن بسیار است. می¬دانیم که در هر شهری یکی از محله¬های مهم فرهنگی و اجتماعی راستۀ کتابفروشیهاست. از شهر قدیم قوچان که در زلزلۀ سالهای 1311-1312 ه.ق دستخوش قهر طبیعت گردید اطلاعی دربارۀ کتابفروشیها نداریم.
.
در سال 1313 ه.ق هجری قمری که قوچان جدید بنا شد افراد زیادی از سرتاسر ایران و روستاهای اطراف و شهر قدیم قوچان به شهر تازه تأسیس کوچیدند و هر گروه فرهنگ خود را بدین شهر جدید منتقل کردند. آبادی شهر در محلّه حاجی ملکی قرار داشته است. نام ملک التّجار بر این محل به واسطۀ وجود کاروانسرای بزرگی بوده است که مرکز رفت و آمد و داد و ستد مسافران و کاروانیان بوده است.
در خیابان متّصل به این محلّه، تجارتخانه¬های مهمی قرار داشته: دو نمایندگی کشور سوئد و روسیه. نمایندگی تاجر معروف زردشتی ارباب جمشید و دفاتر متعدد دیگر در همین خیابان بود.
.
اولین کتابفروشی در بازار مشهد و جنب بازارچۀ مسگرها قرار داشته است. مشهدی محمد حسین، کتابفروش قوچانی مدیر و مالک آن بوده است. از وضع زندگی او و چگونگی فروش کتاب توسط او اطلاعی در دسترس نیست. فقط از آقای مهدی¬زاده، پیرمرد کاسب و مورد توجه مردم شنیدم که می¬گفت او دائی من بود و من مدتی شاگرد مغازۀ او بودم. به احتمال زیاد او از مهاجرین ترک بوده است. مدرکی که دالّ بر وجود این کتابفروشی بوده است کتابی است چاپ سنگی به قطع جیبی در شانزده صفحه که در تهران به چاپ رسیده است و آن اشعار ملامحمدتقی متخلص به فانی است که پس از اخذ شناسنامه، اسم فامیل قائمی را انتخاب کرد. این کتاب در کتابخانۀ آستان قدس رضوی به شمارۀ 13482 به ثبت رسیده و مصوّر است. در روی جلد نوشته شده است: کتاب تاریخ زلزله، که در سنۀ 1311 در قوچان واقع شد و در سال 1314 هجری قمری به سفارش مشهدی محمدحسین کتابفروش قوچانی به خط محمدحسن الخوانساری نوشته شده و به چاپ رسیده است. تصویر رو و پشت جلد و قسمتی از مطالب را در صفحات 408 و 109 جلد دوم سرزمین و مردم قوچان در شرح حال خانوادۀ قائمی آورده¬ام.
.
در قدیم، فروش کتاب بسیار کم و منحصر به کتابهای خطی و چاپ سنگی بوده است و یا کاغذ که برای مصرف قباله¬ها و احکام به کار می¬رفته است.
.
دومین کتابفروشی که دایر شده کنار گاراژ راستی(که بعدها اتوشهیر نام گرفت) در بازار عشق¬آباد بوده است1 این کتابفروشی به مدیریّت شیخ محمدعلی مزرجی بود که تحصیلات علوم قدیمه را در مشهد به پایان برد و پس از بازگشت به قوچان اقدام به تأسیس آن کرد و نام کتابفروشی را ناصریّه نهاد. اسم شهر قوچان در اوائل بنیاد، ناصریّه بود که در زمان سلطنت ناصرالدین¬شاه و به فرمان محمدناصرخان شجاع¬الدوله بنا گردیده بود- یک لفظ به دو معنی.
کتابفروشی مذکور تا سال 1308 هجری شمسی دوام داشت و در آن سال شیخ محمدعلی مزرجی به ریاست معارف و اوقاف قوچان انتخاب شد، لذا مغازه به دیگری واگذار و بعد تعطیل گردید.
.
کتابفروشی دیگری در بازار قوچان قرار داشت و متعلق به شیخ¬رضا حبرانی بود. وی در نجف تحصیل کرده بود و مدتی را در هندوستان به سربرده. پس از بازگشت از نجف به قوچان نمایندگی آیت¬الله آقا سیدابوالحسن اصفهانی را عهده¬دار بود و پیشنمازی یکی از مساجد را، که ادامه نداد.
کتابفروشی و صحافی او ابتدا جنب کاروانسرای مشهدی بهادر بود و بعد به اوائل بازار قوچان منتقل گردید. ضمناً در این کتابفروشی به تدریس علوم قدیمه و صحافی و فروش کتاب اشتغال داشت. مغازۀ او مرکزی برای تجمع اهل قلم و عرفان بود. این محل را خود از نزدیک دیده بودم. بسیاری از نوشته¬های او در جریان سیل قوچان از بین رفت، حبرانی بعد در فرهنگ استخدام شد و تا آخرعمر به کار معلمی و کتابفروشی و صحافی ادامه داد.
همزمان با این کتابفروشی، ملامحمد صحاف در همان بازار مدت کوتاهی به صحافی اشتغال داشت. بعد در فرهنگ استخدام شده است. «ملامحمد صحاف» مدتی مدرسۀ سعادت را با حبرانی که سمت مدیریت داشت اداره می¬کرد.
.
دو نفر از ترک زبانان مهاجر و از علاقمندان به اشاعۀ فرهنگ، آقایان محمد جعفر طالبیان و کاظم تقی¬پور نیز در میدان مرکزی شهر مغازۀ کتابفروشی دایر کردند. مغازۀ آنان مخصوص کتابهای: یوسف و زلیخا، موشوگربه، سبزپری- زردپری، ملک جمشید، حسین کرد شبستری، امیر ارسلان نامدار و ادعیه¬های مختلف بود. این دو، تا مدت زیادی شریک بودند. بعدها مشهدی کاظم تقی¬پور جدا شد و مغازۀ لوازم التحریری در بازار عشق¬آباد دایر کرد. ولی طالبیان به فروش کتابهای جدید و درسی اشتغال داشت و تا آخر عمر به این کار ادامه داد. ...👇صفحه دوم👇
.