کانال رسمی هزار باده فرهنگ
594 subscribers
3.46K photos
491 videos
80 files
2.77K links
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم.

ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Download Telegram
.
سایه در وطن

فراز و فرود انتقال پیکر شاعرمان بسیار طول کشید. در این چند روز، علی‌الخصوص شب و روز درگذشت سایه‌ی شاعر، بعضی «میدان را وسیع دیدند» و از هیچ وقاحتی فروگذار نکردند. یک لحظه با خود نگفتند که خانواده‌ای داغدار است و هرکس به‌طریقی انتقام روزگار کشید. در آن روزها بسیار عصبانی بودم. بارها پیام نوشتم و به‌مقابله برخاستم و باز حذف کردم. دل را به دریا زدم و پیام به عتاب و ناسزا گذاشتم که خانمی به من پیام دادند و مرا نکوهش کردند. نکوهشی به‌جا! گفتند: «شما چه‌طور شعر سایه را خوانده‌ای و چنین پیامی گذاشتی؟» شرمنده شدم‌. دیدم من هم به‌طریقی آبروی سایه را بردم. دیدم من هم در این آشفته‌بازار ناسزا و توهین گرفتار شدم. پیام را حذف کردم و سکوت را ترجیح دادم.

چرا عصبانی؟

هنوز معتقدم حق سایه توهین نبود و نیست. اما جامعه‌ی مستأصل و فرومانده گریزی جز متهم کردن ندارد. باید زخم‌هایش را گردن کسی بیندازد. چه کسی بی‌خطرتر و بی‌پناه‌تر از شاعر و نویسنده و روزنامه‌نگار و روشنفکر! همان‌هایی که در روزگار حیات، کسی برایشان گوش نیست.
درد دیگر، جابه‌جایی تاریخ است. دردآور این‌جاست که گذشته در ظرف امروز سنجیده می‌شود. کسی از خود نمی‌پرسد: «اگر من در آن روزگار بودم چه می‌کردم؟» کسی از خود نمی‌پرسد: «چند میلیون از مردم به حرف روشنفکر گوش داده است؟» کسی از خود نمی‌پرسد: «همین امروز چند روشنفکر را می‌شناسد و به حرفش گوش می‌دهد؟»
من فقط نگران شدم. نگران آینده‌ای که خواهد آمد و باز هم روشنفکر و نویسنده و شاعرش متهم خواهد بود.
ناامید شدم! ناامید از این‌که دیگر کسی گوش نیست! همه دهان شده‌اند به فریاد...

چه غریبانه تو با یاد وطن می‌نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم...

همین!

#حمید_ضیایی
#سایه
#ه_الف_سایه
#شعر
#شاعر
#ادبیات

🖋حافظه‌ی کوتاه مدت درخت
تلگرام. اینستاگرام:


https://t.me/h_ziaee46/1810


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#هزار_باده_فرهنگ
#قوچان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#باغ_خبوشان_سابق
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
«باغ‌دار یک باغ دارد و بی‌باغ صد باغ»

فرهنگ شفاهی، گنجینه‌ای بی‌تکرار و گران‌بهاست. هر کنج‌وکنارش را بکاوی، نکته‌ای و پندی و حکمتی دست‌گیرت می‌شود. از افسانه‌ها (اُوْسَنَه ôsanā) و مَثَل‌ها و کنایه‌ها، تا دوبیتی‌ها و فراقی‌هایش، همه سرشار از عشق و حکمت و جهان‌بینی است. حق این است که بگوییم گذشتگان بیش از ما سیرِ آفاق و انفس کرده‌اند و بیش از ما (انسان نیم‌مدرن و نیم‌سنتی) گوش‌وکنار هستیِ پیرامون خویش را کاویده‌اند.
آن‌چه را درست می‌یافتند، به خان‌ومان و عیال و اولاد هم می‌آموختند و این آموختن چه به‌صورت شفاهی، مزّین به کلامی موزون و کنایتی شیرین و خاطره‌ای سهل‌الوصول می‌شد و راز ماندگاری و ورزیدگی‌اش نیز در همین است.
گذشت، هم‌دوشی، هم‌دردی، مشارکت در اندوه و شادی، هم‌نمکی، هرکدام شاخصه‌هایی است که در فرهنگ کلامی و شفاهی مردم به کرّات بیان شده و سینه‌به‌سینه منتقل گردیده و به آن عمل شده است.
«باغ‌دار یک باغ دارد و بی‌باغ صدباغ» از آن ضرب‌المثل‌های عجیب و شیرین و بکر است که «عباس ایرانی» برایم نقل کرد. خاطره‌ای هم در ادامه‌ی این مثل نقل کرد که ذکر جمیلش جلای روح است.
«باغ‌داران میوه از باغشان می‌چیدند و بار خر می‌کردند و به سمت خانه راه می‌افتادند. در راه، هر خانه‌ای که می‌دانستند باغ و باری ندارد، توقف می‌کردند و صدا می‌زدند که بیا میوه بردار همسایه!» برای همین هم این مثل را ساخته‌اند؛ چرا که هر که باغی و باری داشته همسایه‌ و خویش و قوم را نیز در می‌یافته. بی‌باغ هم سهمی داشته از میوه‌های نوبرانه و این رسمی بوده در میان مردم روستا و باغ‌دار.
کشاورزان می‌گفتند این برکت باغ است و به‌حق برکت بود. اعتقاد داشتند که هر میوه برکت می‌کند و آسمان هم بخیلی نمی‌کرد و هوای کشاورز و باغ‌دار را داشت. قنات‌ها جوشان و رودها خروشان بود. پرنده و چرنده هم از زمین و بذر سهمی داشتند و کسی با کسی بخیلی نمی‌کرد. حرفی و سخنی از حساب و ترازوی دیجیتال و مراکز خرید میوه و رونق بازار شارلاتان‌ها و دللال‌ها در میان نبود و هرچه بود صفا و صمیمیت و دوستی بود.

والسلام!


#حمید_ضیایی
#فرهنگ_شفاهی
#فولکلور
#ادبیات_عامیانه
#خراسان
#کوهسرخ


🖋حافظه‌ی کوتاه مدت درخت


✒️ @h_ziaee46

«در اینستاگرام هم می‌توانید به همین آدرس، مرا دنبال کنید.»
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #نقش_درختان_کهن_در_باور_عامیانه_مردم حمید ضیایی: در باور تمام مردم دنیا، اعتقاد به درختان و یا اشیا وجود دارد. در میان توده‌ی مردم، بعضی اشیا جنبه‌ی مقدس‌گونگی به‌خود می‌گیرد. این‌ تقدس‌گرایی تا جایی پیش می‌رود که جزوی از زندگی روزمره‌ی انسان... متن…
.

🔷چرا درختان مقدس می‌شوند؟

انسان، همواره در طول زیست خود بر زمین، نوعی احساس ناامنی و بی‌پناهی می‌کرده است. یکی از نگرانی‌های مهم انسان، آینده است و این نگرانی او را وادار به توسل و تمسّک به اشیاء و درختان می‌کرده است. انسان چون می‌داند که در جهان هستی قائم‌به‌ذات نیست و جایگاه خود را متزلزل می‌شمارد و از طرفی میل به قدرت و پیروزی و فائق شدن به هرکاری در نهادش وجود دارد، به‌دنبال تسکین و نیرویی مافوق نیروی خود می‌گردیده و می‌گردد. برتراند راسل، فیلسوف بریتانیایی می‌گوید: «میل به تسلیم که به‌اندازه‌ی میل به فرمان دادن واقعی و فراوان است، از ترس ریشه می‌گیرد. نافرمان‌ترین دسته‌ی کودکان در یک موقعیت وحشت‌آور، مانند آتش‌سوزی، دستور یک بزرگ‌سال با کفایت را کاملاً گوش می‌کنند.» (قدرت، راسل، برتراند، ترجمه: دریابندری، نجف، چ ششم، ۱۳۹۷، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی).
از سوی دیگر، تا آن‌جا که نگارنده دیده است، وجود درختانی که حالتی مقدس‌گونه به خود گرفته‌اند، از جرگه‌ی درختان نادر در آن اقلیم بوده است. به‌عنوان مثال، درخت بنه نمی‌تواند در کویر ببالد و بروید؛ وقتی در روستایی کویری مانند اسحاق‌آباد چنین درختی رشد و نمو می‌یابد، بدون‌شک مردم برای حفظ آن درخت، چنین باورهایی پیدا می‌کرده‌اند تا از این راه، درخت را محافظت کنند. مشابه همین اعتقادات عامیانه را می‌توان درباره‌ی آب در منطقه‌ی ترشیز بررسی کرد. آب، یکی از دغدغه‌های مهم مردم کویری است و برای حفظ آن، که هم برای آشامیدن از آن بهره می‌برده‌اند و هم کشاورزی و هم برای دام‌ها و احشام مورد استفاده بوده است، می‌باید اعتقادات یا باورهایی را رواج می‌داده‌اند. به‌عنوان‌مثال برای حفظ پاکی آب، مردم را از آلوده کردن آب برحذر می‌داشته‌اند. می‌گفته‌اند:«‌اگر کسی در آب آلودگی ایجاد کند، کفن پدرش را آب می‌برد.» (فرهنگ شفاهی ترشیز، نگارنده)
با وجود این اعتقاد، آب را همواره پاک نگه می‌داشته‌اند. به گمانم برای حفظ درخت‌ها هم می‌تواند چنین اعتقاداتی رواج می‌یافته تا از هرگونه گزند در امان بماند.

شنبه ۰۵ فروردین ۱۴۰۲

#حمید_ضیایی

ص ۳


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

#مستند_رادیویی_خنچه_برون

مستند رادیویی «خُنچه‌برون» در فرهنگ‌شفاهی مردم کاشمر
پخش‌شده از رادیو خراسان‌رضوی
مدت‌زمان برنامه: 25 دقیقه
هنرمندان:
دوتار و خوانند: علی‌آصغر آذری
دایره: احمد آذری
سُرنا: محمدرضا پاسبان
دُهل: هادی پاسبان
دف: علی‌اصغر آذری
راوی زنان: حاجیه معصومه حسینی‌مقدم (حاج آتو)
راوی مردان و چاووشی‌خوان: حاج عباس ترشیزی (شیخ عباس)
تهیه‌کننده، نویسنده، گوینده:
#حمید_ضیایی


https://t.me/khorasan_folklore/28


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
مستند «در جست‌وجوی یار»

نگاهی به زندگی، آثار و احوال شیخ‌احمد نامقی‌جامی، از زادگاهش روستای «نامقِ ترشیز» تا «تربت‌جام» است.
هجرت شیخ‌احمد حلقه‌ی اتصال فرهنگی‌ای میان این دو منطقه به‌حساب می‌آید که از دیدگاه‌های مختلفی در این مستند روایت شده است.

«به‌زودی از شبکه‌ی سیمای خراسان»


مدیر تولید: محسن اسماعیل‌پور
تهیه‌کننده: سعید خواجه‌زاده
نویسنده و گوینده:
#حمید_ضیایی
تصویربردار: مهدی علی‌محمدی
تصاویر هوایی: مجتبی اسکندری
تدوین:
حمید علی‌محمدی
موسیقی: پیمان غمخواراحمدی


https://t.me/khorasan_folklore/48

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan