کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.
#تحقیر_یک_ترانه_ی_عاشقانه_ی_کرمانج
🔷تحقیرِ یک ترانهی عاشقانهی کرمانج در شرایطی که تکههای مختلفِ ایران زخمهایی آشکار دارند از روزگار بیش از آنکه نشان از حماقت داشته باشد تصویری از سفاهت هم هست. در یک شوی مهوع تلویزیونی چند ابله همراهِ ابلهِ کبیر یعنی مهران رجبی و البته برنامهریزاناش برای «خنداندن» یک ترانهی مهمِ خراسانی را که شاهکاری از غولِ دو تار یعنی #سهراب_محمدی است دستمایه قرار میدهند. اول اینکه نگویید «این شوخی»ست که شرایطِ ما با فلان کشورهایی که مثال میزنند با همه چیز شوخی میکنند متفاوت است. بهنظرم اکثر ما تفاوت بینِ طنز و تحقیرکردن و از آن مهمتر «نیت» پشت آن را میدانیم. تلویزیون ورشکست، بیمخاطب و بودجهخوار هر کاری میکند تا اندک بینندهای به دست آورد و مشخص است چه آشفتهگی شدیدی در این سازمان وجود دارد. اگر تا چند سال پیش فقط تحقیرکردنِ نویسنده و طبقهی مرفه و نمادهای بیدینی «مجاز» بود حالا انگار خیلی چیزهای دیگر «مجاز» شده.
🔷ما در روزگاری هستیم که آدمها با رنجها و آلامشان به هم متصل شدهاند. هر قوم، زبان و منطقهای قهرمانهایی دارد که برایشان محترم است. چرا ما از شوخی با صادق هدایت یا شاملو و... در رسانههای غیردولتی ناراحت نمیشویم؟ چرا مرحوم عمران صلاحی این همه با آدمهای درجهاول شوخی کرد و هنوز از ته دل میخندیم به آنها؟ چون در هیچیک «لجنمال»کردن وجود ندارد. چون یک رسانهی دولتی که پول از مال مردم برمیدارد حق ندارد وارد حیطههایی شود که صرفا قرار است با تحقیر باعث «خنداندن» شود...
🔷درضمن آیا دربارهی برخی آثاری که برای حضراتِ تلویزیون مهم است میشود چنین برخوردی کرد؟ ایران، ایرانِ امروز شبیهِ آمریکا، آلمان، سوییس و... نیست. آدمها زخمهایی دارند که برخیشان ریشه پر هویت آنها دارد و برای همین واکنش نشان میدهند. چرا به این تکهی مبتذل چنین واکنشی نشان داده شد؟ چون سخیف است، کثیف و پر از نادانی و شاید بدخواهیست. ما روزاروز در حالِ دورشدن از تاریخِ غیررسمی خود هستیم، شاید تنها حُسن این حقارتورزی این بود که حالا میلیونها نفر دانستند دوتارنواز فقید سهراب محمدی چه قطعههای شگفتی دارد که حتا اگر کامل نفهمیمشان حسشان میکنیم.
🔷در روزهایی که مدام قصه و غصه رقم خوردهاند، تلویزیونِ ناخوب دولتی حق ندارد چنین کند. مساله صرفا هویت، زبان یا جغرافیا نیست حتی، مساله تحقیر است برای خنداندن مشتی جاهل که به همه چیز میخندند. حتی خودشان و فرقی نمیکند برایشان اینچنین بودن. اما قرار نیست ما هم با آنها همراه شویم. آنچه شما با آن خندیدید تکهای از روح ایران است...
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
https://t.me/sorkhesiah/704
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#تحقیر_یک_ترانه_ی_عاشقانه_ی_کرمانج
🔷تحقیرِ یک ترانهی عاشقانهی کرمانج در شرایطی که تکههای مختلفِ ایران زخمهایی آشکار دارند از روزگار بیش از آنکه نشان از حماقت داشته باشد تصویری از سفاهت هم هست. در یک شوی مهوع تلویزیونی چند ابله همراهِ ابلهِ کبیر یعنی مهران رجبی و البته برنامهریزاناش برای «خنداندن» یک ترانهی مهمِ خراسانی را که شاهکاری از غولِ دو تار یعنی #سهراب_محمدی است دستمایه قرار میدهند. اول اینکه نگویید «این شوخی»ست که شرایطِ ما با فلان کشورهایی که مثال میزنند با همه چیز شوخی میکنند متفاوت است. بهنظرم اکثر ما تفاوت بینِ طنز و تحقیرکردن و از آن مهمتر «نیت» پشت آن را میدانیم. تلویزیون ورشکست، بیمخاطب و بودجهخوار هر کاری میکند تا اندک بینندهای به دست آورد و مشخص است چه آشفتهگی شدیدی در این سازمان وجود دارد. اگر تا چند سال پیش فقط تحقیرکردنِ نویسنده و طبقهی مرفه و نمادهای بیدینی «مجاز» بود حالا انگار خیلی چیزهای دیگر «مجاز» شده.
🔷ما در روزگاری هستیم که آدمها با رنجها و آلامشان به هم متصل شدهاند. هر قوم، زبان و منطقهای قهرمانهایی دارد که برایشان محترم است. چرا ما از شوخی با صادق هدایت یا شاملو و... در رسانههای غیردولتی ناراحت نمیشویم؟ چرا مرحوم عمران صلاحی این همه با آدمهای درجهاول شوخی کرد و هنوز از ته دل میخندیم به آنها؟ چون در هیچیک «لجنمال»کردن وجود ندارد. چون یک رسانهی دولتی که پول از مال مردم برمیدارد حق ندارد وارد حیطههایی شود که صرفا قرار است با تحقیر باعث «خنداندن» شود...
🔷درضمن آیا دربارهی برخی آثاری که برای حضراتِ تلویزیون مهم است میشود چنین برخوردی کرد؟ ایران، ایرانِ امروز شبیهِ آمریکا، آلمان، سوییس و... نیست. آدمها زخمهایی دارند که برخیشان ریشه پر هویت آنها دارد و برای همین واکنش نشان میدهند. چرا به این تکهی مبتذل چنین واکنشی نشان داده شد؟ چون سخیف است، کثیف و پر از نادانی و شاید بدخواهیست. ما روزاروز در حالِ دورشدن از تاریخِ غیررسمی خود هستیم، شاید تنها حُسن این حقارتورزی این بود که حالا میلیونها نفر دانستند دوتارنواز فقید سهراب محمدی چه قطعههای شگفتی دارد که حتا اگر کامل نفهمیمشان حسشان میکنیم.
🔷در روزهایی که مدام قصه و غصه رقم خوردهاند، تلویزیونِ ناخوب دولتی حق ندارد چنین کند. مساله صرفا هویت، زبان یا جغرافیا نیست حتی، مساله تحقیر است برای خنداندن مشتی جاهل که به همه چیز میخندند. حتی خودشان و فرقی نمیکند برایشان اینچنین بودن. اما قرار نیست ما هم با آنها همراه شویم. آنچه شما با آن خندیدید تکهای از روح ایران است...
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
https://t.me/sorkhesiah/704
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
سرخِ سیاه
.
تحقیرِ یک ترانهی عاشقانهی کرمانج در شرایطی که تکههای مختلفِ ایران زخمهایی آشکار دارند از روزگار بیش از آنکه نشان از حماقت داشته باشد تصویری از سفاهت هم هست. در یک شوی مهوع تلویزیونی چند ابله همراهِ ابلهِ کبیر یعنی مهران رجبی و البته برنامهریزاناش…
تحقیرِ یک ترانهی عاشقانهی کرمانج در شرایطی که تکههای مختلفِ ایران زخمهایی آشکار دارند از روزگار بیش از آنکه نشان از حماقت داشته باشد تصویری از سفاهت هم هست. در یک شوی مهوع تلویزیونی چند ابله همراهِ ابلهِ کبیر یعنی مهران رجبی و البته برنامهریزاناش…