کانال رسمی هزار باده فرهنگ
689 subscribers
3.43K photos
490 videos
80 files
2.76K links
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم.

ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Download Telegram
💧🖤

◾️خوشا به حالت استاد شجریان!

✍️ احسان محمدی

1️⃣ ما سوگوار خودمان هستیم، #استاد_شجریان را بهانه کرده‌ایم برای بغض کردن، برای دریغا دریغ. احساس تنهایی می‌کنیم از رفتن کسی که همیشه انگار مطمئن بودیم در هر بزنگاهی کنارمان می‌ایستد. دوشادوشمان و حالا مثل خانه‌ای قدیمی شده‌ایم که دیوارش ریخته و باد می‌آید و توی دلش چنگ می‌زند.

2️⃣ #سروش_صحت در فیلم #جهان_با_من_برقص داستان مردی را روایت می‌کند که برای سالم زیستن از دود و دم تهران فرار می‌کند و به جای دنجی در شمال پناه می‌برد. شیر گاو می‌خورد و دم‌نوش گیاهان و... اما به سرطان مبتلا می‌شود و طنز تلخ ماجرا این است که دوستش حمید که کارخانه سوسیس و کالباس دارد و صبحانه کله‌پاچه می‌زند آنقدر سالم است که زن جوان گرفته، برنامه دارد بچه‌دار شود و حتی به کانادا برود!

#محمدرضا_شجریان کوه‌نوردی می‌کرد، عاشق طبیعت و گل و گیاه بود، از محصولات باغ و باغچه‌اش می‌خورد و حتی به گمانم گندم کاشته بود و از آرد آن نان می‌پخت و... اما سرانجام گرفتار سرطان شد. شوخی تلخ روزگار است. دنیای عجیبی است، تاریخ پر از آن‌هاست که خون خلق می‌خوردند و هیچ‌شان نشد!

3️⃣ من هم دلتنگ استاد شجریان هستم اما کاش هر کدام از ما یک هزارم آنچه او زیست را زندگی کنیم.

فخر موسیقی شد، خوشنویسی کرد، آشپز ممتازی شد، ساز ساخت، نجاری کرد، برای مردم خوشنام‌تر از هر سیاستمردی شد، در همه جای جهان احترام دید، ۸۰ سال در اوج بود، فرزندانی پرورش داد که مایه مباهاتند، صدای مردمش شد، عکسش را بر در و دیوار زدند، با ربنایش افطار کردند و...

حالا که بعد از رنج بیماری کتاب زندگی‌اش را بست و رفت میلیون‌ها ایرانی چنان غمگین‌اند که انگار یکی از اعضای خانواده‌شان را از دست داده‌اند. مگر چند نفر در این کشور تا این اندازه خوش‌بخت زیسته‌اند و عاقبت به‌خیر شده‌اند؟

تنها حسرتم برای او این #وداع_غریبانه است. اینکه سزاوار بدرقه‌ای باشکوه‌تر از این بغض‌های خاموش ما در شبکه‌های اجتماعی است.

4️⃣ حرف آخر اینکه مُرده آن است که نامش به نکویی نبرند، مُرده آن است که پشت‌ هنرمندان وطن‌دوستی چون تو را خالی کرد، اجازه کنسرت نداد و گمان کرد می‌تواند نامت را از یاد مردم ببرد وگرنه محمدرضا شجریان تا آخرین روز دنیا که حتی یک نفر فارسی بداند، زنده است.

5️⃣ بعضی‌ها را خدا بغل کرده است، مهرشان به دل مردم چنان نشسته که با هیچ دستور و اخم و تَخمی قابل پاک کردن نیست، شجریان یکی از آنهاست.

خوشا به حالت آقای شجریان که محترم زیستی و در قلب مردم این سرزمین تا همیشه زنده‌ای و خوشا به سعادت ما که در روزگار تو زیستیم و از صدایت لذت بردیم.

https://t.me/shajariyan/8605

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
💧🖤

همه میدانیم که #شجریان منتقد حکومت بود، اما منتقدی نجیب و شریف بود.

#عبدالکریم_سروش در مقدمه جلسه ۱۰۱ شرح مثنوی ضمن تسلیت درگذشت استاد #محمدرضا_شجریان به جایگاه او در سپهر فرهنگی، ادبی، اجتماعی و هنری پرداخت و با بیان این شعر فواد کرمانی که:
بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی
در سینه‌های مردم عارف مزار ماست
از او به عنوان نماینده فرهنگ و ادب ایران یاد کرد که ادبیات و نوای قرون اعصار کهن را به درون دل‌ها برد

دکتر سروش در ادامه از برگزاری بی‌مسئٔله، اما پرشور مراسم و همراهی دولت برای برگزاری مناسب شان و جایگاه استاد شجریان و دفن پیکر آن مرحوم در جایی که وصیت کرده بود( مزار فردوسی) اشاره کرد و از فرهنگستان‌های هنر، زبان و ادب فارسی و علوم انتقاد کرد که چرا در حد یک تسلیت رسمی هم به چنین واقعه مهمی واکنش نشان ندادند.
او مسئولین این نهادها را مورد پرسش قرار داد که چرا برای لحظاتی و برای حفظ میز و پستشان از انجام چنین وظیفه فرهنگی تن می‌زنند.
او همچنین از یکی از رسانه‌ها که به استاد لقب وطن فروش داد انتقاد کرد و آن را رسانه‌ای فرهنگ‌کش نامید که به تمامی اهالی فرهنگ و هنر توهین روا می‌دارد.

https://t.me/DrSoroush/2916

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
💧🖤

«دلبستۀ یاران خراسانی خویشم»

آنات الیم و ملتهبی که با درگذشت #محمدرضا_شجریان بر میلیون‌ها نفر از ایرانیان گذشت، با خفتن او در خاک طوس رفته‌رفته رو به آرامی می‌گذارد. آنان که به بدرقۀ پیکر او تا آرامگاه پای کشیده بودند، خسته و خشمگین از جفای گزمگان باز می‌گردند و شحنگان کم‌کم صحنه را به سودای آش گرم همسرانِ خوب فرمانبر پارسا ترک می‌گویند. در صحن آرامگاه، تا چند روز دیگر، دیگر کسی نیست؛ جز لولیانی که بر حلبی‌های زنگ‌زده خواهند نشست و با دوتارهای ارزان مرغ‌ سحر خواهند نواخت و با انگشت‌های شکسته از پاکت‌های شکسته بهمن‌های شکسته‌ بیرون خواهند کشید و از چاک لب‌های شکسته‌ رو به آسمان خراسان دود خواهند کرد. اما مهد مهربان طوس پیکر فرزندانش را به بر خواهد داشت. آنچه از این صحنه و صحنه‌آرایی غمبار بر جای خواهد ماند همین است: طوس و فرزندانش.
آنچه مهم بود انجام پذیرفت: شجری ریشه‌دار در آن خاک غرس شد و کودکان ایرانی که صد سال دیگر، دویست سال دیگر، بر آن خاک گذر خواهند کرد او را خواهند شناخت. تا امروز نیک پیدا نشد که مبنای تصمیم بر دفن او در طوس چه بوده است؛ اما چه خود او وصیت کرده باشد و چه فرزندانش چنین خواسته یا خواستانده شده باشند و چه «هرچه هرجا و هرکه هرجا... و حتی خود او که آن بالاست، بالای بالای بالای بالای بالای ما» چنین اراده کرده باشد، به نظر این قلم، تصمیمی نیکو بوده است؛ مشروط به پاسخ یک پرسش: چه کسان دیگری قرار است در خاک آرامگاه فردوسی بخسبند؟ آیا این مکان یگانه، یگانه خواهد ماند؟
اینک تنها دو تن در خاک محوطۀ آرامگاه فردوسی دفن شده‌اند: اخوان‌ثالث و شجریان. سنگ اخوان کوچک و درویشانه است، مثل خودش که گفت «هیچیم و چیزی کم»؛ و چه خوب اگر سنگ شجریان نیز ‌هم‌وزن باشد با آنچه او خود را بدان می‌خواند: «خاک‌پای مردم ایران». افزون آنکه در دامن جبروت فردوسی، هر آرا و پیرایی زائد و زیاد است.

مقبرة‌الشعرایی که از سال ۱۳۷۸ نزدیک آرامگاه فردوسی ساخته شده و تعدادی از شعرای خراسانی در آن به خاک سپرده شده‌اند، بناست گسترش یابد. هیئت امنایی دارد و اساسنامه‌ای و تشکیلاتی و تصمیماتی. اما هرگونه گسترشی باید با در نظر داشتن یکّه‌سازی آرامگاه فردوسی انجام پذیرد. آن یگانه‌جا باید یگانه از آنِ فردوسی و دُردانه‌هایش بماند و بس. چه کنیم اگر فردا پس‌فردا طوطیان شکرشکن شیرین‌گفتار را هم به‌بهانۀ دفن در مقبرة‌الشعرا راهی آرامگاه کنند؟ الثغ‌ها و الکن‌ها و احسن‌ها و ارشدها را، که همچنان که قند را با ظرافتی مخصوص در استکان چای فرو می‌برند، منتظرند به جایگاه قرائت شعر فراخوانده شوند؟

وظیفۀ مهم دفن شجریان در خاک آرامگاه فردوسی، به‌سختی و با تحمل رنج و محرومیت بسیار برای خانوادۀ او و دوستدارانش، انجام پذیرفت؛ اما اینک وظیفه‌ای گران‌تر از آن بر دوش ایرانیان و به‌ویژه شهروندان خراسان است: صیانت از این مهم که کسانی در آن خاک دفن نشوند.


#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan

https://t.me/Sayehsaar/671
🎙گفت‌وگوی منتشر نشده با استاد محمدرضا شجریان

این گفت‌وگو را اکبر ناظمی عکاس ایرانی در سال ۱۳۶۲ انجام داده است و جزو معدود مصاحبه‌های تصویری با #محمدرضا_شجریان در سالهای اول انقلاب ایران است.
#محمدرضا_شجریان در این گفت‌وگو از دیدگاهش درباره مسائل مختلفی از جمله، هنر راستین، موسیقی ایرانی و جایگاهش در جهان، و ارتباطش با شعر می‌گوید.

https://t.me/shajarian_home/2253

🔗 دریافت از آپارات:
http://aparat.com/v/IgF6G

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
.
سنگ مزار استاد #محمدرضا_شجریان نصب شد.

پس گذشت ۸۳ روز از درگذشت استاد #شجریان، سنگ طراحی شده "#خاک_پای_مردم_ایران" بر روی مزار ایشان نصب شد.


بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود


#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
Ghasedak
Shajarian & Meshkatian
.
به مناسبت زادروز شاعر ارجمند خراسانی #مهدی_اخوان_ثالث
.
قاصدک! هان، چه خبر آوردي؟
از کجا، وز که خبر آوردي؟
خوش خبر باشي، امّا، امّا
گرد بام و در من
بي ثمر مي گردي.
انتظار خبري نيست مرا
نه زياري نه ز ديّاري ، باري،
برو آنجا که بود چشمي و گوشي با کس،
برو آنجا که ترا منتظرند.
قاصدک!
در دل من همه کورند و کرند.
دست بردار از اين در وطن خويش غريب
.
#مهدی_اخوان_ثالث
#محمدرضا_شجریان
#پرویز_مشکاتیان
.
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
#رباعیات_خیام
.
🔹به مناسبت بیست‌_و_هشتم_اردیبهشت_روز_بزرگداشت_حکیم_عمر_خیام
.
🔹صدای:#احمد_شاملو
.
🔹موسیقی متن: #فریدون_شهبازیان
.
🔹کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ـ ۱۳۵۱
.
از اولین مجموعه‌هایی که کانون پرورش کانون فکری کودکان و نوجوانان با عنوان صدای شاعر منتشر کرد یکی هم ۳۰ رباعی از سروده‌های حکیم عمر خیام بود به گزینش و صدای احمد شاملو که در سال ۱۳۵۱ به شکل نوار کاست انتشار یافت.
.
موسیقی زمینهٔ دکلمهٔ اشعار از ساخته‌های #فریدون_شهبازیان بود و #محمدرضا_شجریان، پنج رباعی از این مجموعه را به آواز می‌خواند.
.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
.
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#همایش
#حکیم_عمر_خیام
#رباعیات
#خیام
#شجریان
#شاملو
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
.
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هوا_بس_ناجوانمردانه_سرد_است #فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان https://t.me/Baghekhabushan
.

#هوا_بس_ناجوانمردانه_سرد_است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت،
سرها در گریبان است.
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را.
نگه جز پیش پا را دید، نتواند،
که ره تاریک و لغزان است.
وگر دست محبت سوی کس یازی ،
به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛
که سرما سخت سوزان است.
نفس، کز گرمگاه سینه می اید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت.
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک؟
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیرِ پیرهن چرکین !
هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی...
دمت گرم و سرت خوش باد !
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای!
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم.
منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور.
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور.
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم.
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم.
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد.
تگرگی نیست، مرگی نیست.
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است.
من امشب آمدستم وام بگزارم.
حسابت را کنار جام بگذارم.
چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد؟
فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست.
حریفا ! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است.
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده.
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان است.
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است.
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت.
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان،
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین،
درختان اسکلتهای بلور آجین.
زمین دلمرده ، سقفِ آسمان کوتاه،
غبار آلوده مهر و ماه،
زمستان است.
آهنگ با صدای زنده یاد

زنده یادان:
#مهدی_اخوان_ثالث
#محمدرضا_شجریان


#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.
✍️قبله‌ی عالم ناصرالدین شاه قاجار و امیرحسین خان تتلو| ۶ فروردین ۱۴۰۱

سایت "اقتصاد دان" چندی پیش با اشاره به استقبال باورنکردنی جوانانِ ایرانی از کنسرت جناب تتلو در استانبول نوشت که
"با نسل‌های جوان‌مان چه کرده‌ایم؟"

🔹چه کرده‌ایم که فرزندان‌مان برای دیدن کنسرت تتلو ۱۰۰میلیارد تومان هزینه می‌کنند و استقبال‌شان از آن کنسرت آنقدر گسترده بود که درهای سالن کنسرت کنده شدند. "اقتصاددان" می‌پرسد که "با نسل جوان‌مان چه کرده‌ایم که جامعه‌ای که در آسمان هنری‌اش ستارگانی همچون "#کیهان_کلهر"، "#حسین_علیزاده"، "#محمدرضا_شجریان"، "#پرویز_مشکاتیان"، "#حسام_الدین_سراج"،"#مختاباد"....و گروه‌هایی همچون "#کامکارها"، "#همای_ها" و.....می‌درخشیدند، حالا سمبل و بُتش شده تتلو؟"

🔹این فقط درعرصه هنر نبوده که "ازشجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر به امیرحسین تتلو رسیده‌ایم". در عرصه‌های دیگر هم درخشش کمتری نداشته‌ایم. در سیاست خارجی، پیشرفت‌های اقتصادی، ناامیدی نسل جوان و حسرت مهاجرت از کشور، اعتیاد، گسترش فقر، بی‌عدالتی، بیکاری و...حکایت از "شجریان به تتلو" تکرار شده.

🔹امپراطور روسیه به اعلیحضرت همایونی ظل الله قبله‌ی عالم ناصرالدین شاه در نخستین سفرشان به آن کشور آینه قدی بزرگی هدیه می‌دهند. قبله‌ی عالم آنرا درپاگرد کاخ گلستان نصب می‌کنند و هر روز صبح که بمنظور جلوس به تخت سلطنت از برابر آن عبور می‌کردند نگاهی به سیمای همایونی انداخته و در حالیکه سبیل‌های مبارک را تاب می‌دادند بی اختیار زیرلب می‌فرمودند: "انصافا که همه چیزمان به همه چیزمان میآید".

🔺شرح خبر در سایت اقتصاددان:

*میدان دار برای نسل امروز تتلوست*
*باختیم. همه با هم باختیم.*

تتلو کنسرت برگزار کرد و برآورد شد که ایرانیان برای شرکت در کنسرت او در ترکیه *حدود ۱۰۰ میلیارد تومان خرج کردند* تا به کنسرتِ کسی بروند که در میان ترانه‌هایش نه اشعار فاخر، که الفاظ رکیک و فحاشی برای مخاطبش به کار می‌برد.
شوک و حیرتی که هواداران تتلو در شکستن ورودی‌های سالن برگزاری کنسرت ایجاد کردند یک *«علامت سوال»* به ذهن ها نشاند که
«چرا؟»
در کشوری که *«کیهان کلهر»* دارد با آن صدای شگفت و جادویی کمانچه اش،،
در کشوری که *«حسین علیزاده»* دارد با آن زخمه های شگفت که بر تار و سه تارش می زند،،
در کشوری که *پرویز مشکاتیان* «داشت»،،
در کشوری که *محمدرضا شجریان* «داشت»،،
*سطح درک ما از موسیقی و نوا در این حد بود که این «چهره» ها و «ساز» شان را در تلویزیون به تصویر نکشیم. (و دردانه‌ای همچون کیهان کلهر را در پستو پنهان کنیم.)*
و برای نسل ما چنین باشد که حتی یکبار این چهره‌های فاخر را در سیما نبیند.
*حال ببین چه شده؟!*
فرزندان ما تتلو گوش می‌کنند نه کمانچه کیهان کلهر‌.
*روزگاری که باید التماس/تلاش می کردیم که فرزندان ما «آستان جان» و «به یاد عارف» گوش کنند، با آن موسیقیِ فاخر در حد صُوَرِ قبیحه برخورد کردیم و حال صورت قبیح بر روی سِن برای‌مان فحاشی می‌خواند و فرزندان ما برای ورود به کنسرتش گیت‌های ورودی را می‌شکنند!*

راستی چند سوال:

جایگاه *شجریان* در صدا و سیمای ما کجاست؟
کدام یک از جوانان ما اسم *محمد منتشری* را شنیده‌اند؟
جایگاه *گروه همای* و *کامکارها* در موسیقی کجاست؟
چرا *حسام‌الدین سراج* دیگر آلبومی منتشر نکرده؟
از حنجرۀ *صدیق تعریف* و آن طنین صدایش در ابتدای سریال امام علی چه خبر؟
راستی *فرهاد فخرالدینی* چه شد؟
*مجید انتظامی* کجاست؟
از آن خوشنویسِ خوش صدا، *بیژن بیژنی* کسی خبری دارد؟
از برنامه کاروان موسیقی *#سهیل_محمودی* که عقبۀ صدها سال موسیقی ایرانی و اتصالش به ادبیات را بیان می کرد چه خبر؟
*ایرج* به کدام گوشه نشسته است؟
*علیرضا قربانی* کجاست؟
چه مدت است که از *مختاباد* خبری نیست؟
صدای *محمد منتشری* در کدام پستو گم شده؟

ادامه در صفحه بعدی👇👇


#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#خراسانیات

گفتی که مَمیر
وخته مو لبیکمه گفتُم
هی هی به خدا خوب تو گفتی مو شنفتُم

ای شیر نر
عشق‌، تقلای مو پوچه
ای بوده مقدر که به چنگال تو بفتُم

تا زور دِری
تیر بزن بازوی صیاد
مو کفترِ جون‌سختُم و آسون نمیفتُم

گفتم که به
پایت نَخِلَه خار و مو اِمشو
با جاروی مژگون سر راه تو رَ رُفتُم

دیشو به خیال
صدف سینهٔ صافت
تا وقت سحر مُروِریِ اشک مُسُفتُم

همدوش بهارُم مو
که هم‌ جفتُم و هم‌ طاق
در بی‌طَقَتی طاقُم و با یاد تو جفتُم

گفتی که مَمیر
وخته مو لبیکمه گفتُم
هی هی به خدا خوب تو گفتی مو شنفتُم

ای شیر نر
عشق‌، تقلای مو پوچه
ای بوده مقدر که به چنگال تو بفتُم...

#محمدرضا_شجریان #پرویز_مشکاتیان


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan