وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
✔️چه بر سر صدیقه طاهره آوردند=شکایت حضرت زهرا سلام الله علیها از عمر و ابوبکر نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم... ➰وَ رُوِیَ أَنَّهَا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهَا أَخَذَتْ قَبْضَهً مِنْ تُرَابِ قَبْرِهِ صلی الله علیه و آله فَوَضَعَتْهَا عَلَی عَیْنَیْهَا…
#فاطمیه
●دَخَلَتْ اُمُّ سَلْمَةَ عَلَى فاطِمَةَ صلوات الله علیها فَقالَتْ لَها: كَيْفَ اَصْبَحْتِ عَنْ لَيْلَتِكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ صلي الله عليه و آله؟ قالَتْ: اَصْبَحْتُ بَيْنَ كَمَدٍ وَ كَرْبٍ، فُقِدَ الْنَبِىُّ وَ ظُلِمَ الْوَصىُّ، هُتِكَ وَ اللّهِ حِجابُهُ.
●ام سلمه بر حضرت فاطمه صلوات الله عليها وارد شد و به ايشان عرض کرد: اى دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شب را چگونه صبح کرديد؟ (حال و روزتان چگونه است؟)
حضرت فرمود: (شب را) صبح کردم بین غم و اندوه. پیامبر از دست رفت، و به جانشین او ظلم شد و قسم به خدا که حجاب او هتک شد (حریم او شکست)
بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۵۶
●دَخَلَتْ اُمُّ سَلْمَةَ عَلَى فاطِمَةَ صلوات الله علیها فَقالَتْ لَها: كَيْفَ اَصْبَحْتِ عَنْ لَيْلَتِكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ صلي الله عليه و آله؟ قالَتْ: اَصْبَحْتُ بَيْنَ كَمَدٍ وَ كَرْبٍ، فُقِدَ الْنَبِىُّ وَ ظُلِمَ الْوَصىُّ، هُتِكَ وَ اللّهِ حِجابُهُ.
●ام سلمه بر حضرت فاطمه صلوات الله عليها وارد شد و به ايشان عرض کرد: اى دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شب را چگونه صبح کرديد؟ (حال و روزتان چگونه است؟)
حضرت فرمود: (شب را) صبح کردم بین غم و اندوه. پیامبر از دست رفت، و به جانشین او ظلم شد و قسم به خدا که حجاب او هتک شد (حریم او شکست)
بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۵۶
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
عصبانیت مقدس مومن عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَهَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) أَنَّهُ قِيلَ لَهُ مَا بَالُ الْمُؤْمِنِ أَحَدُّ شَيْءٍ قَالَ لِأَنَّ عِزَّ الْقُرْآنِ فِي قَلْبِهِ وَ مَحْضَ الْإِيمَانِ فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطِيعٌ…
خشم مقدس مولانا امیرالمومنین صلوات الله علیه
#فاطمیه
●قالت فاطمة الزهراء صلوات الله علیها: وَ مَا الَّذِي نَقَمُوا مِنْ أَبِي الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) نَقَمُوا وَ اللَّهِ مِنْهُ نَكِيرَ سَيْفِهِ وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ لِحَتْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَكَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِي ذَاتِ اللَّهِ.
●حضرت فاطمه زهرا صلوات الله علیها در فرازی از خطبه نسائیه می فرماید: از ابوالحسن (حضرت علی صلوات الله علیه) چه چیزی را نپسندیدند؟ به خدا سوگند آنان محکمی شمشیرش، و بی باکی و نترسیدن او از مرگ خود، و استواری گام های او، و سختی کارزار (یا شدت عقوبت عبرت آموزش)، و شدت خشم خدایی او را خوش نداشتند.
معاني الأخبار صفحه 355
الإحتجاج جلد 1 صفحه 108
بيت الأحزان صفحه 174
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 13 صفحه 403
بحار جلد 43 صفحه 160
تَنَمَّرَ
- تَنَمَّرَ تَنَمُّرًا [نمر]: خشمناك و بد اخلاق شد، در خلق و خوى يا رنگ بسان پلنگ شد، صداى خود را بهنگام تهديد بلند كرد و كشانيد - تَنَمَّرَ لِفُلانٍ: بر او متغير شد و او را تهديد كرد.
امیرالمومنین صلوات الله علیه خشن فی ذات الله عز و جل
عصبانیت مقدس مومن
چرا مومنین متعصب و غضبناک می شوند ولی دیگران بی تفاوت و راحت هستند
خوش اخلاقی؟!؟!؟!؟
#فاطمیه
●قالت فاطمة الزهراء صلوات الله علیها: وَ مَا الَّذِي نَقَمُوا مِنْ أَبِي الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) نَقَمُوا وَ اللَّهِ مِنْهُ نَكِيرَ سَيْفِهِ وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ لِحَتْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَكَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِي ذَاتِ اللَّهِ.
●حضرت فاطمه زهرا صلوات الله علیها در فرازی از خطبه نسائیه می فرماید: از ابوالحسن (حضرت علی صلوات الله علیه) چه چیزی را نپسندیدند؟ به خدا سوگند آنان محکمی شمشیرش، و بی باکی و نترسیدن او از مرگ خود، و استواری گام های او، و سختی کارزار (یا شدت عقوبت عبرت آموزش)، و شدت خشم خدایی او را خوش نداشتند.
معاني الأخبار صفحه 355
الإحتجاج جلد 1 صفحه 108
بيت الأحزان صفحه 174
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 13 صفحه 403
بحار جلد 43 صفحه 160
تَنَمَّرَ
- تَنَمَّرَ تَنَمُّرًا [نمر]: خشمناك و بد اخلاق شد، در خلق و خوى يا رنگ بسان پلنگ شد، صداى خود را بهنگام تهديد بلند كرد و كشانيد - تَنَمَّرَ لِفُلانٍ: بر او متغير شد و او را تهديد كرد.
امیرالمومنین صلوات الله علیه خشن فی ذات الله عز و جل
عصبانیت مقدس مومن
چرا مومنین متعصب و غضبناک می شوند ولی دیگران بی تفاوت و راحت هستند
خوش اخلاقی؟!؟!؟!؟
Telegram
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
خشن فی ذات الله عز و جل
قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
ارْفَعُوا أَلْسِنَتَکُمْ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَإِنَّهُ خَشِنٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ غَیْرُ مُدَاهِنٍ فِی دِینِهِ
🔸رسول خدا صلی الله علیه و آله:
«زبان های خود را از…
قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
ارْفَعُوا أَلْسِنَتَکُمْ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَإِنَّهُ خَشِنٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ غَیْرُ مُدَاهِنٍ فِی دِینِهِ
🔸رسول خدا صلی الله علیه و آله:
«زبان های خود را از…
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
مادری که خنده بر لبانش نیامد... #فاطمیه ●قال الامام الباقر علیه السلام: مَا رُؤِيَتْ فَاطِمَةُ (صلوات الله علیها) ضَاحِكَةً قَطُّ مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ (صلی الله علیه و آله) حَتَّى قُبِضَتْ ●امام باقر علیه السلام: فاطمه (صلوات الله عليها) بعد از، از دنیا…
حسنین را از بدن مطهر فاطمه جدا کن
#فاطمیه
●عن فضة أمة فاطمة الزهراء علیهما السلام ، في خبر طويل:
قالَ سَیّدُنا و مَولانا امِيرُ الْمُؤْمِنِين علی بن ابی طالب صلوات الله علیه: فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَةُ يَا فِضَّةُ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّةِ فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ (صلوات الله علیهما) وَ هُمَا يُنَادِيَانِ وَا حَسْرَتَا لَا تَنْطَفِئُ أَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ أُمِّنَا فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ يَا أُمَّ الْحُسَيْنِ إِذَا لَقِيتِ جَدَّنَا مُحَمَّداً الْمُصْطَفَى فَأَقْرِئِيهِ مِنَّا السَّلَامَ وَ قُولِي لَهُ إِنَّا قَدْ بَقِينَا بَعْدَكَ يَتِيمَيْنِ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ يَدَيْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِيّاً وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ يُنَادِي يَا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِيبُ إِلَى الْمَحْبُوبِ قَالَ فَرَفَعْتُهُمَا عَنْ صَدْرِهَا
●در روایتی مفصل از فضه کنیز حضرت زهرا صلوات الله علیها آمده که امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود: چون تصميم گرفتم كفن فاطمه (صلوات الله علیها) را گره بزنم؛ صدا زدم: اى امّ كلثوم، ای زينب، ای سكينه، ای فضّه، ای حسن و ای حسين! بياييد از مادرتان توشه بگیرید (مادر خود را براى آخرين بار ببينيد)، این فراق (آخرین دیدار) است و ملاقات شما در بهشت خواهد بود. حسن و حسين (صلوات الله عليهما) در حالى آمدند كه فرياد مى زدند: آه از اين حسرتى كه هيچ وقت به علّت از دست دادن جدّمان، محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و مادرمان فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) از بين نخواهد رفت. اى مادر حسن ای مادر حسين! هنگامى كه جدّ ما محمّد مصطفى (صلّى اللَّه عليه و آله) را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما هر دو بعد از تو در دار دنيا يتيم مانديم! امیرالمومنین (صلوات الله علیه) مى فرمايد: من خداوند را شاهد مى گيرم كه فاطمه زهرا آه و ناله كرد، دستهاى خود را دراز نمود و حسنين را چند لحظه اى به سينه خود چسبانيد. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: اى ابو الحسن! آن دو (حسن و حسين صلوات الله علیهما) را (از روى سينه فاطمه صلوات الله علیها) بلند کن، به خداوند سوگند كه ملائكه آسمانها را گريان كردند، زيرا دوست مشتاق لقاى محبوب است. حضرت اميرالمومنین (صلوات الله عليه) مى فرمايد: من حسنين را از روى سينه آن بانو برداشتم...
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 179
عوالم العلوم، ج11-قسم-2-فاطمة، ص: 1070
رياض الأبرار، ج1، ص: 62
امان از کربلا و جدایی یتیمان امام حسین صلوات الله علیه از بدن مطهر امام
#فاطمیه
●عن فضة أمة فاطمة الزهراء علیهما السلام ، في خبر طويل:
قالَ سَیّدُنا و مَولانا امِيرُ الْمُؤْمِنِين علی بن ابی طالب صلوات الله علیه: فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَةُ يَا فِضَّةُ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّةِ فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ (صلوات الله علیهما) وَ هُمَا يُنَادِيَانِ وَا حَسْرَتَا لَا تَنْطَفِئُ أَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ أُمِّنَا فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ يَا أُمَّ الْحُسَيْنِ إِذَا لَقِيتِ جَدَّنَا مُحَمَّداً الْمُصْطَفَى فَأَقْرِئِيهِ مِنَّا السَّلَامَ وَ قُولِي لَهُ إِنَّا قَدْ بَقِينَا بَعْدَكَ يَتِيمَيْنِ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ يَدَيْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِيّاً وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ يُنَادِي يَا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِيبُ إِلَى الْمَحْبُوبِ قَالَ فَرَفَعْتُهُمَا عَنْ صَدْرِهَا
●در روایتی مفصل از فضه کنیز حضرت زهرا صلوات الله علیها آمده که امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود: چون تصميم گرفتم كفن فاطمه (صلوات الله علیها) را گره بزنم؛ صدا زدم: اى امّ كلثوم، ای زينب، ای سكينه، ای فضّه، ای حسن و ای حسين! بياييد از مادرتان توشه بگیرید (مادر خود را براى آخرين بار ببينيد)، این فراق (آخرین دیدار) است و ملاقات شما در بهشت خواهد بود. حسن و حسين (صلوات الله عليهما) در حالى آمدند كه فرياد مى زدند: آه از اين حسرتى كه هيچ وقت به علّت از دست دادن جدّمان، محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و مادرمان فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) از بين نخواهد رفت. اى مادر حسن ای مادر حسين! هنگامى كه جدّ ما محمّد مصطفى (صلّى اللَّه عليه و آله) را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما هر دو بعد از تو در دار دنيا يتيم مانديم! امیرالمومنین (صلوات الله علیه) مى فرمايد: من خداوند را شاهد مى گيرم كه فاطمه زهرا آه و ناله كرد، دستهاى خود را دراز نمود و حسنين را چند لحظه اى به سينه خود چسبانيد. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: اى ابو الحسن! آن دو (حسن و حسين صلوات الله علیهما) را (از روى سينه فاطمه صلوات الله علیها) بلند کن، به خداوند سوگند كه ملائكه آسمانها را گريان كردند، زيرا دوست مشتاق لقاى محبوب است. حضرت اميرالمومنین (صلوات الله عليه) مى فرمايد: من حسنين را از روى سينه آن بانو برداشتم...
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 179
عوالم العلوم، ج11-قسم-2-فاطمة، ص: 1070
رياض الأبرار، ج1، ص: 62
امان از کربلا و جدایی یتیمان امام حسین صلوات الله علیه از بدن مطهر امام
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
خطبه فدکیه منبع: بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام با ترجمه فارسي جلد 29 صفحه 220 حدیث 8 بخش دوازدهم ...ثُمَّ انْکَفَأَتْ عَلَیْهَا السَّلَامُ- وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ یَتَوَقَّعُ رُجُوعَهَا إِلَیْهِ وَ یَتَطَلَّعُ…
خطبه نسائیه
عیادت زنان مهاجرین و انصار و جواب حضرت زهرا صلوات الله علیها به ایشان
#فاطمیه #خداحافظ_خوشبختی_تا_روز_ظهور
●عبدالله بن حسن از مادرش فاطمه دختر امام حسین (صلوات الله علیها) روایت کرده است که فرمود: آنگاه که بیماری فاطمه (سلام الله علیها) دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سخت شد و بر او چیره گشت، زنان مهاجر و انصار (علی الظاهر به قصد عیادت) نزد فاطمه (سلام الله علیها) گرد آمدند و به او گفتند: «ای دختر رسول خدا! با این بیماری چه می کنی؟» حضرت فرمود: «سوگند به خدا صبح کردم در حالی که دنیای شما را ناگوار می دانم و با مردانتان بغض و کینه دارم. آنان را به سان لقمه ای که هنوز دندان بر آن ننهاده ای از دهان بیرون افکنده ام و پس از آزمودن آنان، کینه ایشان را به دل گرفته ام. چه زشت است به کندی گراییدن تیزی شمشیر و از کار افتادن نیزه و تزلزل اندیشه. «ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُون» - . مائده / 80 - ، {چه بد است آن خشم الهی که خود برای خویش فراهم آورده اند آنان همیشه در عذاب خواهند بود.}
به ناچار آنان را در بند کارهای زشتشان می دانم و ننگ این رخداد بر آنان است. بردگی، نابودی و نفرین بر قوم ستمگر باد! شگفتا از آنان، چگونه از آنان خلافت را از سنگ پایه های پیامبری و جایگاه وحی و آنکه در امر دنیا و دین، دانا و روشن بود دور ساختند. «أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِین» - . زمر / 15 - ، {آری به راستی این زیان فراوان و آشکار است.}
از ابوالحسن (امیر المومنین علی صلوات الله علیه) چه چیزی را نپسندیدند؟ به خدا سوگند آنان بی پروایی شمشیرش و استواری گام هایش و سختی کارزارش و شدت خشم خدایی او را خوش نداشتند.
به خدا سوگند، اگر آنان از مرکب خلافتی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او (امیرالمومنین علی صلوات الله علیه) سپرده بود، دست می کشیدند، او با آن دمساز می گشت و مردم را نرم و آسان راه می برد، آن گونه که نه بینی شتر خلافت آسیب بیند و نه سوارش به رنج افتد، و مردم را به چشمه همواره جوشان و سرشار و سرریز می رساند و آنان را سیراب باز می گرداند، به گونه ای که شگفت زده می شدند، ولیکن او خود جز به قدر فرو نشاندن آتش تشنگی بر نمی گرفت، کمتر از آنکه او را سیراب کند.
آنگاه، تحقیقاً برکت های آسمان و زمین بر آنان گشوده می گشت - لیکن اکنون - خداوند آنان را به زودی در دام کرده های خویش، گرفتار خواهد نمود.
بیا و بشنو! که تا زنده ای روزگاران تو را به شگفتی خواهد انداخت و حقّاً آن شگفتی پیامد این حادثه است. شگفتا! به کدامین تکیه گاه پیوستند و به چه دستاویزی چنگ زده اند. بر جای پیشتازان، سفله گان را نشاندند و وازده گان را جایگزین برجستگان کردند. بینی گروهی که «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» - . کهف / 104 - «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ» - . بقره / 12 - «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُون» - . یونس / 35 - ، {می پندارند کار نیکی به انجام رسانده اند» بر خاک باد. «راستی آنان همان فساد پیشگانند لیکن خود نمی دانند»، «آیا آنکه به حق راه یافته است شایسته رهبری است یا آنکه خود راهبر نیست جز اینکه راه را به او بنمایند؟ چیست شما را چگونه داوری می کنید؟}
آگاه باش، سوگند به خداوند که تحقیقاً شتر خلافت آبستن حوادث است، دمی درنگ کنید تا فرزندش را به دنیا آورد. آنگاه از پستان شتر خلافت، جامی لبریز از خون تازه و زهری تلخ بدوشند. آن هنگام است که «یَخْسَرُ الْمُبْطِلُون» - . جاثیه / 27 - ، {باطل پیشه گان زیانمند می شوند.} و آیندگان پیامد آنچه را پیشینیان بنیاد نهادند در خواهند یافت.
آنگاه، باید از خود دست بشویند و خود را به فتنه بسپارند و بر شما بشارت باد به شمشیری برنده و از هم گسسته ای فراگیر و بیداد ستمگران، که اموالتان را کم ارزش خواهند کرد و کِشته شما را خویش درو خواهند کرد.
اندوه بر شما، و با شما چه باید کرد که دلهایتان کور شده (امر روشن بر شما مشتبه شده است.) «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُون»، - . هود / 28 -
{ آیا می توان (حقیقت روشن را) بر شما تحمیل کرد با اینکه خود نمی خواهید.}
معاني الأخبار صفحه 354
الإحتجاج جلد 1 صفحه 108
بيت الأحزان صفحه 173
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 13 صفحه 402
بحار جلد 43 صفحه 158
عیادت زنان مهاجرین و انصار و جواب حضرت زهرا صلوات الله علیها به ایشان
#فاطمیه #خداحافظ_خوشبختی_تا_روز_ظهور
●عبدالله بن حسن از مادرش فاطمه دختر امام حسین (صلوات الله علیها) روایت کرده است که فرمود: آنگاه که بیماری فاطمه (سلام الله علیها) دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سخت شد و بر او چیره گشت، زنان مهاجر و انصار (علی الظاهر به قصد عیادت) نزد فاطمه (سلام الله علیها) گرد آمدند و به او گفتند: «ای دختر رسول خدا! با این بیماری چه می کنی؟» حضرت فرمود: «سوگند به خدا صبح کردم در حالی که دنیای شما را ناگوار می دانم و با مردانتان بغض و کینه دارم. آنان را به سان لقمه ای که هنوز دندان بر آن ننهاده ای از دهان بیرون افکنده ام و پس از آزمودن آنان، کینه ایشان را به دل گرفته ام. چه زشت است به کندی گراییدن تیزی شمشیر و از کار افتادن نیزه و تزلزل اندیشه. «ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُون» - . مائده / 80 - ، {چه بد است آن خشم الهی که خود برای خویش فراهم آورده اند آنان همیشه در عذاب خواهند بود.}
به ناچار آنان را در بند کارهای زشتشان می دانم و ننگ این رخداد بر آنان است. بردگی، نابودی و نفرین بر قوم ستمگر باد! شگفتا از آنان، چگونه از آنان خلافت را از سنگ پایه های پیامبری و جایگاه وحی و آنکه در امر دنیا و دین، دانا و روشن بود دور ساختند. «أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِین» - . زمر / 15 - ، {آری به راستی این زیان فراوان و آشکار است.}
از ابوالحسن (امیر المومنین علی صلوات الله علیه) چه چیزی را نپسندیدند؟ به خدا سوگند آنان بی پروایی شمشیرش و استواری گام هایش و سختی کارزارش و شدت خشم خدایی او را خوش نداشتند.
به خدا سوگند، اگر آنان از مرکب خلافتی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او (امیرالمومنین علی صلوات الله علیه) سپرده بود، دست می کشیدند، او با آن دمساز می گشت و مردم را نرم و آسان راه می برد، آن گونه که نه بینی شتر خلافت آسیب بیند و نه سوارش به رنج افتد، و مردم را به چشمه همواره جوشان و سرشار و سرریز می رساند و آنان را سیراب باز می گرداند، به گونه ای که شگفت زده می شدند، ولیکن او خود جز به قدر فرو نشاندن آتش تشنگی بر نمی گرفت، کمتر از آنکه او را سیراب کند.
آنگاه، تحقیقاً برکت های آسمان و زمین بر آنان گشوده می گشت - لیکن اکنون - خداوند آنان را به زودی در دام کرده های خویش، گرفتار خواهد نمود.
بیا و بشنو! که تا زنده ای روزگاران تو را به شگفتی خواهد انداخت و حقّاً آن شگفتی پیامد این حادثه است. شگفتا! به کدامین تکیه گاه پیوستند و به چه دستاویزی چنگ زده اند. بر جای پیشتازان، سفله گان را نشاندند و وازده گان را جایگزین برجستگان کردند. بینی گروهی که «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» - . کهف / 104 - «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ» - . بقره / 12 - «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُون» - . یونس / 35 - ، {می پندارند کار نیکی به انجام رسانده اند» بر خاک باد. «راستی آنان همان فساد پیشگانند لیکن خود نمی دانند»، «آیا آنکه به حق راه یافته است شایسته رهبری است یا آنکه خود راهبر نیست جز اینکه راه را به او بنمایند؟ چیست شما را چگونه داوری می کنید؟}
آگاه باش، سوگند به خداوند که تحقیقاً شتر خلافت آبستن حوادث است، دمی درنگ کنید تا فرزندش را به دنیا آورد. آنگاه از پستان شتر خلافت، جامی لبریز از خون تازه و زهری تلخ بدوشند. آن هنگام است که «یَخْسَرُ الْمُبْطِلُون» - . جاثیه / 27 - ، {باطل پیشه گان زیانمند می شوند.} و آیندگان پیامد آنچه را پیشینیان بنیاد نهادند در خواهند یافت.
آنگاه، باید از خود دست بشویند و خود را به فتنه بسپارند و بر شما بشارت باد به شمشیری برنده و از هم گسسته ای فراگیر و بیداد ستمگران، که اموالتان را کم ارزش خواهند کرد و کِشته شما را خویش درو خواهند کرد.
اندوه بر شما، و با شما چه باید کرد که دلهایتان کور شده (امر روشن بر شما مشتبه شده است.) «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُون»، - . هود / 28 -
{ آیا می توان (حقیقت روشن را) بر شما تحمیل کرد با اینکه خود نمی خواهید.}
معاني الأخبار صفحه 354
الإحتجاج جلد 1 صفحه 108
بيت الأحزان صفحه 173
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 13 صفحه 402
بحار جلد 43 صفحه 158
عيادة نساء المهاجرين والأنصار لها وما قالت في جوابهن
#فاطمیه
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَیْنِ (صلوات الله علیها) قَالَتْ: لَمَّا اشْتَدَّتْ عِلَّةُ فَاطِمَةَ (صلوات الله علیها) بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی اللّٰه علیه و آله) وَ غَلَبَهَا اجْتَمَعَ عِنْدَهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ فَقُلْنَ لَهَا یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ كَیْفَ أَصْبَحْتِ عَنْ عِلَّتِكِ فَقَالَتْ (صلوات الله علیها) أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَةً لَدُنْیَاكُمْ قَالِیَةً لِرِجَالِكُمْ لَفَظْتُهُمْ قَبْلَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَئْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ خَوَرِ الْقَنَاةِ وَ خَطَلِ الرَّأْیِ وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ لَا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدْتُهُمْ رِبْقَتَهَا وَ شَنَنْتُ عَلَیْهِمْ غَارَهَا فَجَدْعاً وَ عَقْراً وَ سُحْقاً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَیْحَهُمْ أَنَّی زَحْزَحُوهَا عَنْ رَوَاسِی الرِّسَالَةِ وَ قَوَاعِدِ النُّبُوَّةِ وَ مَهْبِطِ الْوَحْیِ الْأَمِینِ وَ الطَّبِینِ بِأَمْرِ الدُّنْیَا وَ الدِّینِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ وَ مَا نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ نَقَمُوا وَ اللَّهِ مِنْهُ نَكِیرَ سَیْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْئِهِ وَ نَكَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللَّهِ لَوْ تَكَافُّوا عَنْ زِمَامٍ نَبَذَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی اللّٰه علیه وآله) إِلَیْهِ لَاعْتَلَقَهُ وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً لَا یَكْلُمُ خِشَاشُهُ وَ لَا یُتَعْتَعُ رَاكِبُهُ وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِیراً فَضْفَاضاً تَطْفَحُ ضَفَّتَاهُ وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً قَدْ تَحَیَّرَ بِهِمُ الرَّیُّ غَیْرَ مُتَحَلٍّ مِنْهُ بِطَائِلٍ إِلَّا بِغَمْرِ الْمَاءِ وَ رَدْعِهِ شَرَرَهُ السَّاغِبَ وَ لَفُتِحَتْ عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ سَیَأْخُذُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا یَكْسِبُونَ أَلَا هَلُمَّ فَاسْمَعْ وَ مَا عِشْتَ أَرَاكَ الدَّهْرُ الْعَجَبَ وَ إِنْ تَعْجَبْ فَقَدْ أَعْجَبَكَ الْحَادِثُ إِلَی أَیِّ سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ بِأَیِّ عُرْوَةٍ تَمَسَّكُوا اسْتَبْدَلُوا الذُّنَابَی وَ اللَّهِ بِالْقَوَادِمِ وَ الْعَجُزَ بِالْكَاهِلِ فَرَغْماً لِمَعَاطِسِ قَوْمٍ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا یَشْعُرُونَ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَكُمْ كَیْفَ تَحْكُمُونَ أَمَا لَعَمْرُ إِلَهِكَ لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَیْثَمَا تُنْتَجُ ثُمَّ احْتَلَبُوا طِلَاعَ الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً وَ ذُعَافاً مُمْقِراً هُنَالِكَ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَ یُعْرَفُ التَّالُونَ غِبَّ مَا سَنَّ الْأَوَّلُونَ ثُمَّ طِیبُوا عَنْ أَنْفُسِكُمْ أَنْفُساً وَ طَأْمِنُوا لِلْفِتْنَةِ جَأْشاً وَ أَبْشِرُوا بِسَیْفٍ صَارِمٍ وَ هَرْجٍ شَامِلٍ وَ اسْتِبْدَادٍ مِنَ الظَّالِمِینَ یَدَعُ فَیْئَكُمْ زَهِیداً وَ زَرْعَكُمْ حَصِیداً فَیَا حَسْرَتَی لَكُمْ وَ أَنَّی بِكُمْ وَ قَدْ عَمِیَتْ قُلُوبُكُمْ عَلَیْكُمْ أَ نُلْزِمُكُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها كارِهُونَ.
معاني الأخبار صفحه 354
الإحتجاج جلد 1 صفحه 108
بيت الأحزان صفحه 173
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 13 صفحه 402
بحار جلد 43 صفحه 158
#فاطمیه
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَیْنِ (صلوات الله علیها) قَالَتْ: لَمَّا اشْتَدَّتْ عِلَّةُ فَاطِمَةَ (صلوات الله علیها) بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی اللّٰه علیه و آله) وَ غَلَبَهَا اجْتَمَعَ عِنْدَهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ فَقُلْنَ لَهَا یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ كَیْفَ أَصْبَحْتِ عَنْ عِلَّتِكِ فَقَالَتْ (صلوات الله علیها) أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَةً لَدُنْیَاكُمْ قَالِیَةً لِرِجَالِكُمْ لَفَظْتُهُمْ قَبْلَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَئْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ خَوَرِ الْقَنَاةِ وَ خَطَلِ الرَّأْیِ وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ لَا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدْتُهُمْ رِبْقَتَهَا وَ شَنَنْتُ عَلَیْهِمْ غَارَهَا فَجَدْعاً وَ عَقْراً وَ سُحْقاً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَیْحَهُمْ أَنَّی زَحْزَحُوهَا عَنْ رَوَاسِی الرِّسَالَةِ وَ قَوَاعِدِ النُّبُوَّةِ وَ مَهْبِطِ الْوَحْیِ الْأَمِینِ وَ الطَّبِینِ بِأَمْرِ الدُّنْیَا وَ الدِّینِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ وَ مَا نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ نَقَمُوا وَ اللَّهِ مِنْهُ نَكِیرَ سَیْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْئِهِ وَ نَكَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللَّهِ لَوْ تَكَافُّوا عَنْ زِمَامٍ نَبَذَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی اللّٰه علیه وآله) إِلَیْهِ لَاعْتَلَقَهُ وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً لَا یَكْلُمُ خِشَاشُهُ وَ لَا یُتَعْتَعُ رَاكِبُهُ وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِیراً فَضْفَاضاً تَطْفَحُ ضَفَّتَاهُ وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً قَدْ تَحَیَّرَ بِهِمُ الرَّیُّ غَیْرَ مُتَحَلٍّ مِنْهُ بِطَائِلٍ إِلَّا بِغَمْرِ الْمَاءِ وَ رَدْعِهِ شَرَرَهُ السَّاغِبَ وَ لَفُتِحَتْ عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ سَیَأْخُذُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا یَكْسِبُونَ أَلَا هَلُمَّ فَاسْمَعْ وَ مَا عِشْتَ أَرَاكَ الدَّهْرُ الْعَجَبَ وَ إِنْ تَعْجَبْ فَقَدْ أَعْجَبَكَ الْحَادِثُ إِلَی أَیِّ سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ بِأَیِّ عُرْوَةٍ تَمَسَّكُوا اسْتَبْدَلُوا الذُّنَابَی وَ اللَّهِ بِالْقَوَادِمِ وَ الْعَجُزَ بِالْكَاهِلِ فَرَغْماً لِمَعَاطِسِ قَوْمٍ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا یَشْعُرُونَ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَكُمْ كَیْفَ تَحْكُمُونَ أَمَا لَعَمْرُ إِلَهِكَ لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَیْثَمَا تُنْتَجُ ثُمَّ احْتَلَبُوا طِلَاعَ الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً وَ ذُعَافاً مُمْقِراً هُنَالِكَ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَ یُعْرَفُ التَّالُونَ غِبَّ مَا سَنَّ الْأَوَّلُونَ ثُمَّ طِیبُوا عَنْ أَنْفُسِكُمْ أَنْفُساً وَ طَأْمِنُوا لِلْفِتْنَةِ جَأْشاً وَ أَبْشِرُوا بِسَیْفٍ صَارِمٍ وَ هَرْجٍ شَامِلٍ وَ اسْتِبْدَادٍ مِنَ الظَّالِمِینَ یَدَعُ فَیْئَكُمْ زَهِیداً وَ زَرْعَكُمْ حَصِیداً فَیَا حَسْرَتَی لَكُمْ وَ أَنَّی بِكُمْ وَ قَدْ عَمِیَتْ قُلُوبُكُمْ عَلَیْكُمْ أَ نُلْزِمُكُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها كارِهُونَ.
معاني الأخبار صفحه 354
الإحتجاج جلد 1 صفحه 108
بيت الأحزان صفحه 173
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 13 صفحه 402
بحار جلد 43 صفحه 158
هیئت ثارالله بابلسر
شب دوم فاطمیه
#فاطمیه
زهرای من ، غصه کرده پیرم
تو رفتی و از زندگی سیرم
روزی صدبار با روضه ات میمیرم
زهرای من
بعضی فکرا ، هی میده آزارم
چند روزه که ، تو فکرِ مسمارم
فکرِ ردِ خونِ رو دیوارم
زهرای من
واآآآی ، واآآآی زهرا
زهرای من، حرمتِ ما لِه شد
غرورِ من ، تو کوچه ها لِه شد
چادرِ تو ، به زیرِ پا لِه شد
زهرای من
زهرای من، بین دیوار و در
تو بودی و، محسن و یک لشکر
میزدنت، با غلاف و خنجر
زهرای من
واآآآی ، واآآآی زینب
اینا دارن ، ما رو عذاب میدن
پیشِ رُباب ، دستِ هم آب میدن
اصغرت رو ، رو نیزه تاب میدن
ای وایِ من
مقتل میگه ، از مادر آب خواستی
نتونستی ، روی پاهات وایستی
آقا بُردن ، پیرهَنِت رو راستی
ای وایِ من
واآآآی ، واآآآی زینب
خواهرت به ، نفس نفس اُفتاد
نفس بکش ، مادرت پس افتاد
خیمه دستِ ، شمر و شبث افتاد
واآآآی زینب
کربلایی مهدی رعنایی
زهرای من ، غصه کرده پیرم
تو رفتی و از زندگی سیرم
روزی صدبار با روضه ات میمیرم
زهرای من
بعضی فکرا ، هی میده آزارم
چند روزه که ، تو فکرِ مسمارم
فکرِ ردِ خونِ رو دیوارم
زهرای من
واآآآی ، واآآآی زهرا
زهرای من، حرمتِ ما لِه شد
غرورِ من ، تو کوچه ها لِه شد
چادرِ تو ، به زیرِ پا لِه شد
زهرای من
زهرای من، بین دیوار و در
تو بودی و، محسن و یک لشکر
میزدنت، با غلاف و خنجر
زهرای من
واآآآی ، واآآآی زینب
اینا دارن ، ما رو عذاب میدن
پیشِ رُباب ، دستِ هم آب میدن
اصغرت رو ، رو نیزه تاب میدن
ای وایِ من
مقتل میگه ، از مادر آب خواستی
نتونستی ، روی پاهات وایستی
آقا بُردن ، پیرهَنِت رو راستی
ای وایِ من
واآآآی ، واآآآی زینب
خواهرت به ، نفس نفس اُفتاد
نفس بکش ، مادرت پس افتاد
خیمه دستِ ، شمر و شبث افتاد
واآآآی زینب
کربلایی مهدی رعنایی
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
واکنش کوبنده امیرالمومنین صلوات الله علیه به تصمیم ابوبکر و عمر لعنة الله علیهما بر نبش قبر فاطمه زهرا صلوات الله علیها #فاطمیه ●وَ أَصْبَحَ الْبَقِیعُ لَیْلَةَ دُفِنَتْ وَ فِیهِ أَرْبَعُونَ قَبْراً جُدُداً وَ إِنَّ الْمُسْلِمِینَ لَمَّا عَلِمُوا وَفَاتَهَا…
تهدید حضرت زهرا صلوات الله علیها به نفرین بر غاصبین خلافت
#فاطمیه
●رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ صلوات الله علیه أَنَّهُ قَالَ: «لَمَّا اسْتُخْرِجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) مِنْ مَنْزِلِهِ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ (صلوات الله علیها) خَلْفَهُ فَمَا بَقِيَتِ امْرَأَةٌ هَاشِمِيَّةٌ إِلَّا خَرَجَتْ مَعَهَا حَتَّى انْتَهَتْ قَرِيباً مِنَ الْقَبْرِ فَقَالَتْ لَهُمْ: «خَلُّوا عَنِ ابْنِ عَمِّي فَوَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً أَبِي (صلی الله علیه و آله) بِالْحَقِّ إِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِي وَ لَأَضَعَنَّ قَمِيصَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَى رَأْسِي وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَمَا صَالِحٌ بِأَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَبِي وَ لَا النَّاقَةُ بِأَكْرَمَ مِنِّي وَ لَا الْفَصِيلُ بِأَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنْ وُلْدِي.» قَالَ سَلْمَانُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ: كُنْتُ قَرِيباً مِنْهَا فَرَأَيْتُ وَ اللَّهِ أَسَاسَ حِيطَانِ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) تَقَلَّعَتْ مِنْ أَسْفَلِهَا حَتَّى لَوْ أَرَادَ رَجُلٌ أَنْ يَنْفُذَ مِنْ تَحْتِهَا لَنَفَذَ فَدَنَوْتُ مِنْهَا فَقُلْتُ يَا سَيِّدَتِي وَ مَوْلَاتِي إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ أَبَاكِ رَحْمَةً فَلَا تَكُونِي نَقِمَةً فَرَجَعَتْ وَ رَجَعَتِ الْحِيطَانُ حَتَّى سَطَعَتِ الْغَبَرَةُ مِنْ أَسْفَلِهَا فَدَخَلَتْ فِي خَيَاشِيمِنَا.»
●از حضرت صادق صلوات الله علیه نقل است كه فرمود: وقتى كه امیرالمومنین (صلوات الله علیه) را از خانه اش بيرون كشيدند ، در پى او فاطمه (صلوات الله علیها) بيرون آمد ، و هیچ یک از زنان بنی هاشم نمانده بودند، مگر اینکه همراه حضرت آن بانو راه افتادند تا اينكه به نزديكى قبر (قبر مطهر رسول خدا صلَّى الله عليه و آله) رسيد پس به آنها (جماعت داخل مسجد) فرمود: دست از سر پسر عمويم برداريد ، كه سوگند به آنكه محمّد پدرم (صلی الله علیه و آله) را به حق فرستاد، اگر او را رها نكنيد موهايم را پريشان می كنم و پيراهن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بر روى سرم خواهم گذاشت و به درگاه خداوند تبارک و تعالی صرخه و فریاد می کشم (خدا را به دادرسى و يارى خود طلب خواهم نمود) و در پيشگاه خداوند هرگز صالح (علی نبینا و آله و علیه السلام) از پدرم، و ناقه از من، و بچّه آن از فرزندانم گرامي تر نیست.
سلمان رضی الله عنه گفت: من نزديك آن حضرت بودم ، و به خدا سوگند پس از اين سخنان متوجّه شدم كه پایه های دیوار مسجد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جا کنده شد به طوری که اگر کسی می خواست می توانست از زیر آن داخل مسجد گردد. پس خود را به آن بانو نزديكتر ساخته و گفتم: اى بانو و سرور من ، خداوند تبارک و تعالی پدر تو را به عنوان رحمت، مبعوث فرمود ، شما نقمت (مایه انتقام و کیفر) نباش! پس آن بانو برگشت و دیوارها به جای خود بازگشتند و از زیر آنها چنان گرد و خاکی برخاست که داخل بینی های ما شد.
الإحتجاج (للطبرسي) جلد 1 صفحه 86
#فاطمیه
●رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ صلوات الله علیه أَنَّهُ قَالَ: «لَمَّا اسْتُخْرِجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) مِنْ مَنْزِلِهِ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ (صلوات الله علیها) خَلْفَهُ فَمَا بَقِيَتِ امْرَأَةٌ هَاشِمِيَّةٌ إِلَّا خَرَجَتْ مَعَهَا حَتَّى انْتَهَتْ قَرِيباً مِنَ الْقَبْرِ فَقَالَتْ لَهُمْ: «خَلُّوا عَنِ ابْنِ عَمِّي فَوَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً أَبِي (صلی الله علیه و آله) بِالْحَقِّ إِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِي وَ لَأَضَعَنَّ قَمِيصَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَى رَأْسِي وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَمَا صَالِحٌ بِأَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَبِي وَ لَا النَّاقَةُ بِأَكْرَمَ مِنِّي وَ لَا الْفَصِيلُ بِأَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنْ وُلْدِي.» قَالَ سَلْمَانُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ: كُنْتُ قَرِيباً مِنْهَا فَرَأَيْتُ وَ اللَّهِ أَسَاسَ حِيطَانِ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) تَقَلَّعَتْ مِنْ أَسْفَلِهَا حَتَّى لَوْ أَرَادَ رَجُلٌ أَنْ يَنْفُذَ مِنْ تَحْتِهَا لَنَفَذَ فَدَنَوْتُ مِنْهَا فَقُلْتُ يَا سَيِّدَتِي وَ مَوْلَاتِي إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ أَبَاكِ رَحْمَةً فَلَا تَكُونِي نَقِمَةً فَرَجَعَتْ وَ رَجَعَتِ الْحِيطَانُ حَتَّى سَطَعَتِ الْغَبَرَةُ مِنْ أَسْفَلِهَا فَدَخَلَتْ فِي خَيَاشِيمِنَا.»
●از حضرت صادق صلوات الله علیه نقل است كه فرمود: وقتى كه امیرالمومنین (صلوات الله علیه) را از خانه اش بيرون كشيدند ، در پى او فاطمه (صلوات الله علیها) بيرون آمد ، و هیچ یک از زنان بنی هاشم نمانده بودند، مگر اینکه همراه حضرت آن بانو راه افتادند تا اينكه به نزديكى قبر (قبر مطهر رسول خدا صلَّى الله عليه و آله) رسيد پس به آنها (جماعت داخل مسجد) فرمود: دست از سر پسر عمويم برداريد ، كه سوگند به آنكه محمّد پدرم (صلی الله علیه و آله) را به حق فرستاد، اگر او را رها نكنيد موهايم را پريشان می كنم و پيراهن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بر روى سرم خواهم گذاشت و به درگاه خداوند تبارک و تعالی صرخه و فریاد می کشم (خدا را به دادرسى و يارى خود طلب خواهم نمود) و در پيشگاه خداوند هرگز صالح (علی نبینا و آله و علیه السلام) از پدرم، و ناقه از من، و بچّه آن از فرزندانم گرامي تر نیست.
سلمان رضی الله عنه گفت: من نزديك آن حضرت بودم ، و به خدا سوگند پس از اين سخنان متوجّه شدم كه پایه های دیوار مسجد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جا کنده شد به طوری که اگر کسی می خواست می توانست از زیر آن داخل مسجد گردد. پس خود را به آن بانو نزديكتر ساخته و گفتم: اى بانو و سرور من ، خداوند تبارک و تعالی پدر تو را به عنوان رحمت، مبعوث فرمود ، شما نقمت (مایه انتقام و کیفر) نباش! پس آن بانو برگشت و دیوارها به جای خود بازگشتند و از زیر آنها چنان گرد و خاکی برخاست که داخل بینی های ما شد.
الإحتجاج (للطبرسي) جلد 1 صفحه 86
ما در دو جهان...
@kafi_ir
#فاطمیه
ما در دو جهان، فاطمه جان، دل به تو بستیم
محبان تو هستیم
نظر کن ز عنایت به فردای قیامت
ای شاه عرب، نیمه شب، جسم منِ زار
در خاک و تو بگذار
نبینی رخ نیلی، تو از ضربت سیلی
نوحه خوانی مرحوم شیخ احمد کافی
ما در دو جهان، فاطمه جان، دل به تو بستیم
محبان تو هستیم
نظر کن ز عنایت به فردای قیامت
ای شاه عرب، نیمه شب، جسم منِ زار
در خاک و تو بگذار
نبینی رخ نیلی، تو از ضربت سیلی
نوحه خوانی مرحوم شیخ احمد کافی
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
✔️چرا عمر ملعون قنفذ ملعون را از پرداخت غرامت معاف کرد؟... ➿ قال سليم بن قيس الهلالي (رضوان الله عليه): فلقيت عليا عليه السلام فسألته عما صنع عمر، فقال: هل تدري لم كف عن قنفذ ولم يغرمه شيئا ؟ قلت: لا. قال: لأنه هو الذي ضرب فاطمة عليها السلام بالسوط حين جائت…
عمر و پسرعمویش قنفذ لعنة الله علیهما، قاتل حضرت محسن و حضرت زهرا صلوات الله علیهما هستند.
#محسنیه #فاطمیه
●فَأمرَ عمرُ قُنْفُذاً ابنَ عمه أنْ يضْرِبها بِسوطه فَضَرَبها قُنْفُذٌ بِالسوط علي ظَهرِها و جنْبيها إلي أنْ أنْهكَها و أثَّرَ في جِسمها الشَرِيف و كانَ ذلك الضَرْب أقْوي ضَرَرٍ في إسقاط جنينها …
●محدث قمي در كتاب «بيت الأحزان» نقل مي كند: عمر به قُنْفُذ - پسر عمويش - دستور داد كه آن بانو را با شلّاقش بزند. لذا قُنْفُذ با تازيانه بر پشت و دو پهلوي آن بانو كوبيد تا جايي كه ايشان را بي رمق كرد و از پاي درآورد و [اين ضربه ها] بر جسم شريف ايشان تأثير گذارد و آن ضرب و جرح، اصلي ترين آسيبي بود كه باعث سقط جنين ايشان گرديد …
نوادر الأخبار صفحه 183
بيت الأحزان صفحه 117
#محسنیه #فاطمیه
●فَأمرَ عمرُ قُنْفُذاً ابنَ عمه أنْ يضْرِبها بِسوطه فَضَرَبها قُنْفُذٌ بِالسوط علي ظَهرِها و جنْبيها إلي أنْ أنْهكَها و أثَّرَ في جِسمها الشَرِيف و كانَ ذلك الضَرْب أقْوي ضَرَرٍ في إسقاط جنينها …
●محدث قمي در كتاب «بيت الأحزان» نقل مي كند: عمر به قُنْفُذ - پسر عمويش - دستور داد كه آن بانو را با شلّاقش بزند. لذا قُنْفُذ با تازيانه بر پشت و دو پهلوي آن بانو كوبيد تا جايي كه ايشان را بي رمق كرد و از پاي درآورد و [اين ضربه ها] بر جسم شريف ايشان تأثير گذارد و آن ضرب و جرح، اصلي ترين آسيبي بود كه باعث سقط جنين ايشان گرديد …
نوادر الأخبار صفحه 183
بيت الأحزان صفحه 117
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
جسارتهای عمر ملعون به حضرت فاطمه صلوات الله علیها -عمر به پاره تن حضرت محمد صلی الله علیه و آله گفت: ما را با زنان چه کار است! -آتش زدن خانه و سوزاندن حضرت علی و فاطمه و فرزندانشان (صلوات الله علیهم) -کتک زدن به حضرت فاطمه صلوات الله علیها #محسنیه #فاطمیه…
بعد از خروش فاطمه زهرا صلوات الله علیها اکثر مهاجمین حیا کردند اما عمر بن خطاب ...
#فاطمیه #محسنیه
●ثمّ أن عمر جمع جماعة من الطلقاء و المنافقين و أتى بهم إلى منزل أمير المؤمنين صلوات الله علیه فوافوا بابه مغلقا فصاحوا أخرج يا علي فإن خليفة رسول اللّه يدعوك، فلم يفتح لهم الباب فأتوا بحطب فوضعوه على الباب و جاءوا بالنار ليضرموه.
فصاح عمر و قال: و اللّه لئن لم تفتحوه لنضرمنّه (لتحرقنه)[1] بالنّار فلمّا عرفت فاطمة صلوات الله علیها إنّهم يحرقون منزلها قامت و فتحت الباب فدفعوها القوم قبل أن تتوارى عنهم فاختبت (فاختفت)[2] فاطمة وراء الباب، فدفعها عمر حتّى ضغطها بين الباب و الحائط.
ثمّ إنّهم تواثبوا على أمير المؤمنين صلوات الله علیه و هو جالس على فراشه و اجتمعوا عليه حتّى أخرجوه سحبا من داره ملبّبا بثوبه يجرّونه إلى المسجد، فحالت فاطمة بينهم و بين بعلها و قالت و اللّه لا أدعكم تجرون ابن عمّي ظلما ويلكم ما أسرع ما خنتم اللّه و رسوله فينا أهل البيت و قد أوصاكم رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله باتباعنا و مودّتنا و التمسك بنا، فقال اللّه تعالى: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»[3].
قال: فتركه أكثر القوم لأجلها، فأمر عمر قنفذ بن عمه لعنه اللّه أن يضربها بسوطه، فضربها قنفذ بالسّوط على ظهرها و جنبيها إلى أن أنهكها و أثر في جسمها الشريف و كان ذلك الضرب أقوى سبب في إسقاط جنينها و قد كان رسول اللّه صلی الله علیه و آله سمّاه محسنا...
●فیض کاشانی گفته است: عمر، گروهی از طلقاء (مکیان آزاد شده دست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله) را با جمعی از منافقین، جمع کرده سوی خانهی امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) برد وقتی جماعت رسیدند با در بسته، روبرو شدند و فریاد زند ای علی! بیرون بیا، خلیفه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تو را میخواند امّا حضرت در به رویشان نگشود. آنان، هیزم جمع کرده و کنار در ریختند، پس آتش آوردند تا در آن، بیاندازند. عمر، فریاد برآورد: به خدا سوگند! اگر در را نگشایید خانه را به آتش میکشم. هنگامی که فاطمه (صلوات الله علیها)، دانست که آنها خانه اش را به آتش میکشند، برخاست و در را گشود.
آن گروه، پیش از آن که فاطمه (صلوات الله علیها) از ایشان پنهان شود او را کنار زده، وارد خانه شدند. فاطمه (صلوات الله علیها) در بین در و دیوار پنهان شد، پس عمر درب خانه را به شدّت باز نموده و فاطمه (صلوات الله علیها) را بین درب و دیوار فشرد.
ناگهان بر سر امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) که در جایگاهش نشسته بود، ریختند و او را در حالی که دستهایش را با پیراهنش بسته بودند از خانه کشان کشان بیرون برده به سوی مسجد میکشیدند. فاطمه (صلوات الله علیها)، میان آنها و شوهرش قرار گرفت و فرمود: به خدا سوگند! نمیگذارم، پسر عمویم را با زور و ستم بکشید و ببرید وای بر شما! چه زود به خدا و رسولش دربارهی ما اهل بیت خیانت ورزیدید در حالی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شما را به پیروی از ما و دوستی و تمسک به ما، سفارش نموده است و خدای متعال میفرماید: (قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى) (شوری 23)
بگو از شما، پاداشی بر کارم جز دوستی در حق خویشان و بستگانم، نمیخواهم.
گوید: بیشتر مردم به خاطر فاطمه (صلوات الله علیها)، امیرالمومنین (صلوات الله علیه) را رها کردند. عمر به قنفذ دستور داد تا با تازیانه، فاطمه (صلوات الله علیها) را بزند، قنفذ او را به تازیانه بست و به پشت و پهلوهای آن حضرت میزد تا اینکه آن بانو را از پا در آورد؛ اثر این تازیانه ها در بدن شریف و مبارک آن حضرت مدّتها باقی بود.
ضربات این تازیانه، بیشترین آسیب را بر فاطمه (صلوات الله علیها) وارد ساخت و مهمترین عامل و سبب در سقط کودکش شد که: پیش از این، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این کودک را محسن نامیده بود...
علم اليقين في أصول الدين للكاشاني: ج 2 ص 681
عوالم العلوم: ج 11 ص 571 ح 24
ظلامات الزهراء (عليها السلام) في السنة و الآراء: ص 250
بيت الأحزان: ص 93
اعلموا أني فاطمة: ج 9 ص 9
فاطمة الزهراء (عليها السلام) من قبل الميلاد إلى بعد الاستشهاد: ص 231
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 11 صفحه 35
نوادر الأخبار فيما يتعلق بأصول الدين صفحه 182
#جزء25
#فاطمیه #محسنیه
●ثمّ أن عمر جمع جماعة من الطلقاء و المنافقين و أتى بهم إلى منزل أمير المؤمنين صلوات الله علیه فوافوا بابه مغلقا فصاحوا أخرج يا علي فإن خليفة رسول اللّه يدعوك، فلم يفتح لهم الباب فأتوا بحطب فوضعوه على الباب و جاءوا بالنار ليضرموه.
فصاح عمر و قال: و اللّه لئن لم تفتحوه لنضرمنّه (لتحرقنه)[1] بالنّار فلمّا عرفت فاطمة صلوات الله علیها إنّهم يحرقون منزلها قامت و فتحت الباب فدفعوها القوم قبل أن تتوارى عنهم فاختبت (فاختفت)[2] فاطمة وراء الباب، فدفعها عمر حتّى ضغطها بين الباب و الحائط.
ثمّ إنّهم تواثبوا على أمير المؤمنين صلوات الله علیه و هو جالس على فراشه و اجتمعوا عليه حتّى أخرجوه سحبا من داره ملبّبا بثوبه يجرّونه إلى المسجد، فحالت فاطمة بينهم و بين بعلها و قالت و اللّه لا أدعكم تجرون ابن عمّي ظلما ويلكم ما أسرع ما خنتم اللّه و رسوله فينا أهل البيت و قد أوصاكم رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله باتباعنا و مودّتنا و التمسك بنا، فقال اللّه تعالى: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»[3].
قال: فتركه أكثر القوم لأجلها، فأمر عمر قنفذ بن عمه لعنه اللّه أن يضربها بسوطه، فضربها قنفذ بالسّوط على ظهرها و جنبيها إلى أن أنهكها و أثر في جسمها الشريف و كان ذلك الضرب أقوى سبب في إسقاط جنينها و قد كان رسول اللّه صلی الله علیه و آله سمّاه محسنا...
●فیض کاشانی گفته است: عمر، گروهی از طلقاء (مکیان آزاد شده دست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله) را با جمعی از منافقین، جمع کرده سوی خانهی امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) برد وقتی جماعت رسیدند با در بسته، روبرو شدند و فریاد زند ای علی! بیرون بیا، خلیفه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تو را میخواند امّا حضرت در به رویشان نگشود. آنان، هیزم جمع کرده و کنار در ریختند، پس آتش آوردند تا در آن، بیاندازند. عمر، فریاد برآورد: به خدا سوگند! اگر در را نگشایید خانه را به آتش میکشم. هنگامی که فاطمه (صلوات الله علیها)، دانست که آنها خانه اش را به آتش میکشند، برخاست و در را گشود.
آن گروه، پیش از آن که فاطمه (صلوات الله علیها) از ایشان پنهان شود او را کنار زده، وارد خانه شدند. فاطمه (صلوات الله علیها) در بین در و دیوار پنهان شد، پس عمر درب خانه را به شدّت باز نموده و فاطمه (صلوات الله علیها) را بین درب و دیوار فشرد.
ناگهان بر سر امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) که در جایگاهش نشسته بود، ریختند و او را در حالی که دستهایش را با پیراهنش بسته بودند از خانه کشان کشان بیرون برده به سوی مسجد میکشیدند. فاطمه (صلوات الله علیها)، میان آنها و شوهرش قرار گرفت و فرمود: به خدا سوگند! نمیگذارم، پسر عمویم را با زور و ستم بکشید و ببرید وای بر شما! چه زود به خدا و رسولش دربارهی ما اهل بیت خیانت ورزیدید در حالی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شما را به پیروی از ما و دوستی و تمسک به ما، سفارش نموده است و خدای متعال میفرماید: (قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى) (شوری 23)
بگو از شما، پاداشی بر کارم جز دوستی در حق خویشان و بستگانم، نمیخواهم.
گوید: بیشتر مردم به خاطر فاطمه (صلوات الله علیها)، امیرالمومنین (صلوات الله علیه) را رها کردند. عمر به قنفذ دستور داد تا با تازیانه، فاطمه (صلوات الله علیها) را بزند، قنفذ او را به تازیانه بست و به پشت و پهلوهای آن حضرت میزد تا اینکه آن بانو را از پا در آورد؛ اثر این تازیانه ها در بدن شریف و مبارک آن حضرت مدّتها باقی بود.
ضربات این تازیانه، بیشترین آسیب را بر فاطمه (صلوات الله علیها) وارد ساخت و مهمترین عامل و سبب در سقط کودکش شد که: پیش از این، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این کودک را محسن نامیده بود...
علم اليقين في أصول الدين للكاشاني: ج 2 ص 681
عوالم العلوم: ج 11 ص 571 ح 24
ظلامات الزهراء (عليها السلام) في السنة و الآراء: ص 250
بيت الأحزان: ص 93
اعلموا أني فاطمة: ج 9 ص 9
فاطمة الزهراء (عليها السلام) من قبل الميلاد إلى بعد الاستشهاد: ص 231
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 11 صفحه 35
نوادر الأخبار فيما يتعلق بأصول الدين صفحه 182
#جزء25