وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
4.92K subscribers
2.97K photos
844 videos
130 files
1.87K links
بی بغض عمر حُب علی نیست قبول
این اسـت مـرام همه اولاد بـتول

قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب وَلَايَةُ اللَّه.
ولايت علي ‏بن ابي ‏طالب‏ (صلوات الله علیه)
ولايت خداست.
بحار الأنوار/ج۴۰/ص۴.

کامنت‌سیاسی‌ممنوع
Download Telegram
🔶 جسارت مخالفین بر بالای منابر به #حضرت_زهرا سلام الله علیها 🔶


۱۴- ع، علل الشرائع ل، الخصال الْقَطَّانُ عَنِ ابْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانِ عَنِ ابْنِ حَبِيبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْكَبَائِرَ سَبْعٌ فِينَا نَزَلَتْ وَ مِنَّا اسْتُحِلَّتْ فَأَوَّلُهَا الشِّرْكُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ إِنْكَارُ حَقِّنَا فَأَمَّا الشِّرْكُ بِاللَّهِ فَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ فِينَا مَا أَنْزَلَ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِينَا مَا قَالَ‏ فَكَذَّبُوا اللَّهَ وَ كَذَّبُوا رَسُولَهُ فَأَشْرَكُوا بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ فَقَدْ قَتَلُوا الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ ع وَ أَصْحَابَهُ وَ أَمَّا أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ فَقَدْ ذَهَبُوا بِفَيْئِنَا الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ لَنَا فَأَعْطَوْهُ غَيْرَنَا وَ أَمَّا عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ فَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كِتَابِهِ النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ فَعَقُّوا رَسُولَ اللَّهِ ص فِي ذُرِّيَّتِهِ وَ عَقُّوا أُمَّهُمْ خَدِيجَةَ فِي ذُرِّيَّتِهَا وَ أَمَّا قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ فَقَدْ قَذَفُوا فَاطِمَةَ ع عَلَى مَنَابِرِهِمْ وَ أَمَّا الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ فَقَدْ أَعْطَوْا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع بَيْعَتَهُمْ طَائِعِينَ غَيْرَ مُكْرَهِينَ فَفَرُّوا عَنْهُ وَ خَذَلُوهُ وَ أَمَّا إِنْكَارُ حَقِّنَا فَهَذَا مَا لَا يَتَنَازَعُونَ فِيهِ .

در علل الشرائع و خصال نقل شده است:
#عبدالرحمن_بن_كثیر از #امام_صادق عليه السّلام نقل كرد كه #حضرت_صادق فرمودند:
#گناهان_كبیره هفت قسم است در باره ما نازل شده و از حق ما حلال شمردند:
#شرك به خداى عظيم است، #قتل نفس كه خدا حرام كرده و خوردن مال يتيم و #عقوق_والدين و #نسبت_ناروا به زن شوهردار و فرار از جنگ و انكار حق ما.
اما درباره شرك به خدا ، درباره ما خداوند مطالب زيادى نازل نموده و #پیامبر_اکرم صلّى اللَّه عليه و آله نيز مطالبى فرموده ، هم خدا را تكذيب كردند و هم #رسول_خدا را ، در نتيجه مشرك به خدا شده‏اند.
اما #قتل_نفس كه خدا حرام كرده ، #حضرت_حسین بن على عليه السّلام را با اصحابش #شهيد كردند ،
و اما #خوردن_مال_یتیم سهم ما را از غنيمت از بين بردند كه خدا به ما داده، به ديگران دادند،
اما نافرمانى پدر و مادر ، خداوند در قرآن مى‏فرمايد النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ خلاف فرمان #پیامبر_خدا صلّى اللَّه عليه و آله درباره ذريه‏اش نمودند و نسبت به مادرشان #حضرت_خدیجه در مورد فرزندانش نافرمانى كردند ،
اما نسبت ناشايست ، اين نسبت را به #حضرت_فاطمه عليها السّلام در منبرهايشان داده و #حضرت_صدیقه_کبری را #قذف کرده و #دشنام دادند ،
اما #فرار از جنگ به اين طور كه با #امیرالمومنین عليه السّلام به دلخواه خود و بدون اجبار #بیعت كردند ولى فرار كردند و على را واگذاشته و تنها رها کردند ،
اما #انكار_حق ما #اهلبیت چيزی است كه كسى در آن مورد اختلافى ندارد.

📚 بحار الأنوار (ط - بيروت) ج۲۷ ص۲۱۱







#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#روایت #روایات_جعفری
#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت
#فاطمیه_خط_مقدم_شیعه_است
#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه
#روایات_فاطمی #روایات_فضائل_فاطمی
#شیعه #تولی_و_تبری #حب_و_بغض #فاطمیه
#روایات_مصائب_فاطمی #حضرت_صدیقه_کبری
.
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
تا لحظات آخر هم مادرمان خونین بود #فاطمیه ●قال العقیل: ضربتموها بالأمس و خرجت من الدنيا و ظهرها مضرّج بدم، و هي غير راضية عنكما... ●عقیل گفت: به خاطر همان ضرباتى كه روزهاى قبل بر حضرت زهرا صلوات الله علیها وارد كرديد؛ او در حالى از دنيا رفت كه كمر او خون…
-مسمار داغ و تیز ...
-هجوم دسته جمعی به فاطمه زهرا صلوات الله علیها

#فاطمیه #محسنیه
●مؤتمر علماء بغداد:- إلى أن قال-: قال العلوي: إنّ أبا بكر بعد ما أخذ البيعة لنفسه من الناس بالإرهاب و السيف و التهديد و القوّة، أرسل عمرا و قنفذا و خالد بن الوليد و أبا عبيدة الجرّاح و جماعة اخرى- من المنافقين- إلى دار عليّ و فاطمة (عليهما السّلام) و جمع عمر الحطب على باب بيت فاطمة (ذلك الباب الّذي طالما وقف عليه رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و قال: السلام عليكم يا أهل بيت النبوة، و ما كان يدخله إلّا بعد الاستئذان) و أحرق الباب‌ بالنار، و لمّا جاءت فاطمة خلف الباب لتردّ عمر و حزبه عصر عمر فاطمة (عليها السّلام) بين الحائط و الباب عصرة شديدة قاسية حتّى أسقطت جنينها، و نبت مسمار الباب في صدرها، و صاحت فاطمة: أبتاه يا رسول اللّه، أنظر ما ذا لقينا بعدك من ابن الخطّاب و ابن أبي قحافة! فالتفت عمر إلى من حوله و قال: اضربوا فاطمة، فانهالت السياط على حبيبة رسول اللّه و بضعته حتّى أدموا جسمها!
و بقيت آثار هذه العصر القاسية و الصدمة المريرة تنخر في جسم فاطمة؛ فأصبحت مريضة عليلة حزينة، حتّى فارقت الحياة بعد أبيها بأيّام؛ ففاطمة شهيدة بيت النبوّة، فاطمة قتلت بسبب عمر.

●مقاتل بن عطیه در کتاب موتمر علماء بغداد در بخشی از مناظره علوی با وزیر نقل کرده: که ابوبکر با ترساندن و شمشیر و تهدید و زور از مردم برای خود بیعت گرفت. عمر و قنفذ و خالد بن ولید را با ابو عبیده ی جراح و جماعتی دیگر از منافقان، به خانه ی علی (صلوات الله علیه) و فاطمه (صلوات الله علیها) فرستاد عمر نزد در خانه ی فاطمه هیزم جمع کرد (همان دری که پیوسته رسول خدا صلی الله علیه و آله، نزد آن می ایستاد و می فرمود: السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و هیچ گاه بدون اجازه وارد آن نمی گشت). در را آتش زد. و چون فاطمه پشت در آمده بود تا عمر و گروهش را منصرف سازد،او را میان در و دیوار چنان بی رحمانه فشرد که جنینش را انداخت. و مسمار (میخ در)، در سینه اش جا گرفت. فاطمه ناله سر داد. پدرم ای رسول خدا!! بنگر پس از تو ما از ابن خطاب و ابن ابی قحافه (عمر و ابوبکر) چه ها دیدیم. آنگاه عمر به اطرافیانش گفت: فاطمه را بزنید: پس تازیانه ها بر حبیبه رسول خدا و پاره ی تن او، باریدن گرفت به احدی که بدنش را خونین کرد آثار این فشار بیرحمانه و صدمات تلخ، بر جسم فاطمه چنان باقی ماند که بیمار، زمین گیر و غرق غم گشت. چند روزی پس از پدرش نگذشت که از دنیا رفت. بنابراین، فاطمه شهید خانه ی نبوت است، و فاطمه به دست عمر بن خطاب کشته شد.

مؤتمر علماء بغداد (مقاتل بن عطية) صفحه 50
مستدرك عوالم العلوم و المعارف جلد 11 صفحه 581
مأساة الزهراء عليها السلام جلد 2 صفحه 189
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 15 صفحه 22
مواقف الشيعة (میانجی) جلد 3 صفحه 126
الهجوم على بيت فاطمة (عليها السلام) صفحه 180
ظلامات الصديقة الشهيدة الزهراء (عليها السلام) صفحه 107 حدیث 91
فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى صفحه 780
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
✔️دختر جوان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و آرزوی مرگ زندگی=حضرت زهرا سلام الله علیها آرزوی مرگ کرد زندگی برایش سخت و تاریک شده بود... ▪️دعاؤها في طلب وفاتها شعرا: یَا إِلَهِی عَجِّلْ وَفَاتِی سَرِیعاً فَلَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَیَاةُ یَا مَوْلَائِی. ◾️حضرت…
چه بر سر ایام فاطمه زهرا صلوات الله علیها آوردند؟

#فاطمیه
●وَ قِيلَ لِفَاطِمَةَ صلوات الله علیها كَيْفَ أَصْبَحْتِ يَا ابْنَةَ الْمُصْطَفَى قَالَتْ أَصْبَحْتُ عَائِفَةً لِدُنْيَاكُمْ قَالِيَةً لِرِجَالِكُمْ لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ إِذْ عَجَنْتُهُمْ فَأَنَا بَيْنَ جَهْدٍ وَ كَرْبٍ بَيْنَهُمَا فُقِدَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) وَ ظُلِمَ الْوَصِيُّ (صلوات الله علیه).

●و گفتند به حضرت فاطمه صلوات الله علیها که چگونه صبح کردی ای دختر مصطفی؟ (چه حال و روزی داری؟) فرمود: صبح کردم ناخوش دارنده دنیای شما، زشت دارنده مردان شما، ترک کردید بعد از آنکه آزمودید. پس من در میان سختی و اندوهم، در میان این دو امر ، پیغمبر (صلّی اللّٰه علیه و آله) از دست رفت (در بینمان نیست) و وصی (امیرالمومنین صلوات الله علیه) مظلوم واقع شده.

جامع الأخبار (الشعیری) صفحه 91
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
✔️چه بر سر صدیقه طاهره آوردند=شکایت حضرت زهرا سلام الله علیها از عمر و ابوبکر نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم... وَ رُوِیَ أَنَّهَا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهَا أَخَذَتْ قَبْضَهً مِنْ تُرَابِ قَبْرِهِ صلی الله علیه و آله فَوَضَعَتْهَا عَلَی عَیْنَیْهَا…
#فاطمیه
●دَخَلَتْ اُمُّ سَلْمَةَ عَلَى فاطِمَةَ صلوات الله علیها فَقالَتْ لَها: كَيْفَ اَصْبَحْتِ عَنْ لَيْلَتِكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ صلي الله عليه و آله؟ قالَتْ: اَصْبَحْتُ بَيْنَ كَمَدٍ وَ كَرْبٍ، فُقِدَ الْنَبِىُّ وَ ظُلِمَ الْوَصىُّ، هُتِكَ وَ اللّهِ حِجابُهُ.

●ام سلمه بر حضرت فاطمه صلوات الله عليها وارد شد و به ايشان عرض کرد: اى دختر رسول ‏خدا (صلی الله علیه و آله) شب را چگونه صبح کرديد؟ (حال و روزتان چگونه است؟)
حضرت فرمود: (شب را) صبح کردم بین غم و اندوه. پیامبر از دست رفت، و به جانشین او ظلم شد و قسم به خدا که حجاب او هتک شد (حریم او شکست)

بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۵۶
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
عصبانیت مقدس مومن عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَهَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) أَنَّهُ قِيلَ لَهُ مَا بَالُ الْمُؤْمِنِ أَحَدُّ شَيْ‏ءٍ قَالَ لِأَنَّ عِزَّ الْقُرْآنِ فِي قَلْبِهِ وَ مَحْضَ الْإِيمَانِ فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطِيعٌ…
خشم مقدس مولانا امیرالمومنین صلوات الله علیه

#فاطمیه
●قالت فاطمة الزهراء صلوات الله علیها: وَ مَا الَّذِي نَقَمُوا مِنْ أَبِي الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) نَقَمُوا وَ اللَّهِ مِنْهُ نَكِيرَ سَيْفِهِ وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ لِحَتْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَكَالَ‌ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِي ذَاتِ اللَّهِ‌.

●حضرت فاطمه زهرا صلوات الله علیها در فرازی از خطبه نسائیه می فرماید: از ابوالحسن (حضرت علی صلوات الله علیه) چه چیزی را نپسندیدند؟ به خدا سوگند آنان محکمی شمشیرش، و بی باکی و نترسیدن او از مرگ خود، و استواری گام های او، و سختی کارزار (یا شدت عقوبت عبرت آموزش)، و شدت خشم خدایی او را خوش نداشتند.

معاني الأخبار صفحه 355
الإحتجاج جلد 1 صفحه 108
بيت الأحزان صفحه 174
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 13 صفحه 403
بحار جلد 43 صفحه 160

تَنَمَّرَ
- تَنَمَّرَ تَنَمُّرًا [نمر]: خشمناك و بد اخلاق شد، در خلق و خوى يا رنگ بسان پلنگ شد، صداى خود را بهنگام تهديد بلند كرد و كشانيد - تَنَمَّرَ لِفُلانٍ: بر او متغير شد و او را تهديد كرد.


امیرالمومنین صلوات الله علیه خشن فی ذات الله عز و جل

عصبانیت مقدس مومن

چرا مومنین متعصب و غضبناک می شوند ولی دیگران بی تفاوت و راحت هستند

خوش اخلاقی؟!؟!؟!؟
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
مادری که خنده بر لبانش نیامد... #فاطمیه ●قال الامام الباقر علیه السلام: مَا رُؤِيَتْ فَاطِمَةُ (صلوات الله علیها) ضَاحِكَةً قَطُّ مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ (صلی الله علیه و آله) حَتَّى قُبِضَتْ‌ ●امام باقر علیه السلام: فاطمه (صلوات الله عليها) بعد از، از دنیا…
حسنین را از بدن مطهر فاطمه جدا کن

#فاطمیه
●عن فضة أمة فاطمة الزهراء علیهما السلام ، في خبر طويل:
قالَ سَیّدُنا و مَولانا امِيرُ الْمُؤْمِنِين علی بن ابی طالب‏ صلوات الله علیه: فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَةُ يَا فِضَّةُ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّةِ فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ (صلوات الله علیهما) وَ هُمَا يُنَادِيَانِ وَا حَسْرَتَا لَا تَنْطَفِئُ أَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ أُمِّنَا فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ يَا أُمَّ الْحُسَيْنِ إِذَا لَقِيتِ جَدَّنَا مُحَمَّداً الْمُصْطَفَى فَأَقْرِئِيهِ مِنَّا السَّلَامَ وَ قُولِي لَهُ إِنَّا قَدْ بَقِينَا بَعْدَكَ يَتِيمَيْنِ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ يَدَيْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِيّاً وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ يُنَادِي يَا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِيبُ إِلَى الْمَحْبُوبِ قَالَ فَرَفَعْتُهُمَا عَنْ صَدْرِهَا

●در روایتی مفصل از فضه کنیز حضرت زهرا صلوات الله علیها آمده که امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود: چون تصميم گرفتم كفن فاطمه (صلوات الله علیها) را گره بزنم؛ صدا زدم: اى امّ كلثوم، ای زينب، ای سكينه، ای فضّه، ای حسن و ای حسين! بياييد از مادرتان توشه بگیرید (مادر خود را براى آخرين بار ببينيد)، این فراق (آخرین دیدار) است و ملاقات شما در بهشت خواهد بود. حسن و حسين (صلوات الله عليهما) در حالى آمدند كه فرياد مى زدند: آه از اين حسرتى كه هيچ وقت به علّت از دست دادن جدّمان، محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و مادرمان فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) از بين نخواهد رفت. اى مادر حسن ای مادر حسين! هنگامى كه جدّ ما محمّد مصطفى (صلّى اللَّه عليه و آله) را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما هر دو بعد از تو در دار دنيا يتيم مانديم! امیرالمومنین (صلوات الله علیه) مى فرمايد: من خداوند را شاهد مى گيرم كه فاطمه زهرا آه و ناله كرد، دستهاى خود را دراز نمود و حسنين را چند لحظه اى به سينه خود چسبانيد. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: اى ابو الحسن! آن دو (حسن و حسين صلوات الله علیهما) را (از روى سينه فاطمه صلوات الله علیها) بلند کن، به خداوند سوگند كه ملائكه آسمانها را گريان كردند، زيرا دوست مشتاق لقاى محبوب است. حضرت اميرالمومنین (صلوات الله عليه) مى فرمايد: من حسنين را از روى سينه آن بانو برداشتم...

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏43، ص: 179
عوالم العلوم، ج‏11-قسم-2-فاطمة، ص: 1070
رياض الأبرار، ج‏1، ص: 62

امان از کربلا و جدایی یتیمان امام حسین صلوات الله علیه از بدن مطهر امام
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
خطبه فدکیه منبع: بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام با ترجمه فارسي جلد 29 صفحه 220 حدیث 8 بخش دوازدهم ...ثُمَّ انْکَفَأَتْ عَلَیْهَا السَّلَامُ- وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ یَتَوَقَّعُ رُجُوعَهَا إِلَیْهِ وَ یَتَطَلَّعُ…
خطبه نسائیه

عیادت زنان مهاجرین و انصار و جواب حضرت زهرا صلوات الله علیها به ایشان


#فاطمیه #خداحافظ_خوشبختی_تا_روز_ظهور
●عبدالله بن حسن از مادرش فاطمه دختر امام حسین (صلوات الله علیها) روایت کرده است که فرمود: آنگاه که بیماری فاطمه (سلام الله علیها) دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سخت شد و بر او چیره گشت، زنان مهاجر و انصار (علی الظاهر به قصد عیادت) نزد فاطمه (سلام الله علیها) گرد آمدند و به او گفتند: «ای دختر رسول خدا! با این بیماری چه می کنی؟» حضرت فرمود: «سوگند به خدا صبح کردم در حالی که دنیای شما را ناگوار می دانم و با مردانتان بغض و کینه دارم. آنان را به سان لقمه ای که هنوز دندان بر آن ننهاده ای از دهان بیرون افکنده ام و پس از آزمودن آنان، کینه ایشان را به دل گرفته ام. چه زشت است به کندی گراییدن تیزی شمشیر و از کار افتادن نیزه و تزلزل اندیشه. «ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُون» - . مائده / 80 - ، {چه بد است آن خشم الهی که خود برای خویش فراهم آورده اند آنان همیشه در عذاب خواهند بود.}
به ناچار آنان را در بند کارهای زشتشان می دانم و ننگ این رخداد بر آنان است. بردگی، نابودی و نفرین بر قوم ستمگر باد! شگفتا از آنان، چگونه از آنان خلافت را از سنگ پایه های پیامبری و جایگاه وحی و آنکه در امر دنیا و دین، دانا و روشن بود دور ساختند. «أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِین» - . زمر / 15 - ، {آری به راستی این زیان فراوان و آشکار است.}
از ابوالحسن (امیر المومنین علی صلوات الله علیه) چه چیزی را نپسندیدند؟ به خدا سوگند آنان بی پروایی شمشیرش و استواری گام هایش و سختی کارزارش و شدت خشم خدایی او را خوش نداشتند.
به خدا سوگند، اگر آنان از مرکب خلافتی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او (امیرالمومنین علی صلوات الله علیه) سپرده بود، دست می کشیدند، او با آن دمساز می گشت و مردم را نرم و آسان راه می برد، آن گونه که نه بینی شتر خلافت آسیب بیند و نه سوارش به رنج افتد، و مردم را به چشمه همواره جوشان و سرشار و سرریز می رساند و آنان را سیراب باز می گرداند، به گونه ای که شگفت زده می شدند، ولیکن او خود جز به قدر فرو نشاندن آتش تشنگی بر نمی گرفت، کمتر از آنکه او را سیراب کند.
آنگاه، تحقیقاً برکت های آسمان و زمین بر آنان گشوده می گشت - لیکن اکنون - خداوند آنان را به زودی در دام کرده های خویش، گرفتار خواهد نمود.
بیا و بشنو! که تا زنده ای روزگاران تو را به شگفتی خواهد انداخت و حقّاً آن شگفتی پیامد این حادثه است. شگفتا! به کدامین تکیه گاه پیوستند و به چه دستاویزی چنگ زده اند. بر جای پیشتازان، سفله گان را نشاندند و وازده گان را جایگزین برجستگان کردند. بینی گروهی که «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» - . کهف / 104 - «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ» - . بقره / 12 - «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُون» - . یونس / 35 - ، {می پندارند کار نیکی به انجام رسانده اند» بر خاک باد. «راستی آنان همان فساد پیشگانند لیکن خود نمی دانند»، «آیا آنکه به حق راه یافته است شایسته رهبری است یا آنکه خود راهبر نیست جز اینکه راه را به او بنمایند؟ چیست شما را چگونه داوری می کنید؟}
آگاه باش، سوگند به خداوند که تحقیقاً شتر خلافت آبستن حوادث است، دمی درنگ کنید تا فرزندش را به دنیا آورد. آنگاه از پستان شتر خلافت، جامی لبریز از خون تازه و زهری تلخ بدوشند. آن هنگام است که «یَخْسَرُ الْمُبْطِلُون» - . جاثیه / 27 - ، {باطل پیشه گان زیانمند می شوند.} و آیندگان پیامد آنچه را پیشینیان بنیاد نهادند در خواهند یافت.
آنگاه، باید از خود دست بشویند و خود را به فتنه بسپارند و بر شما بشارت باد به شمشیری برنده و از هم گسسته ای فراگیر و بیداد ستمگران، که اموالتان را کم ارزش خواهند کرد و کِشته شما را خویش درو خواهند کرد.
اندوه بر شما، و با شما چه باید کرد که دلهایتان کور شده (امر روشن بر شما مشتبه شده است.) «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُون»، - . هود / 28 -
{ آیا می توان (حقیقت روشن را) بر شما تحمیل کرد با اینکه خود نمی خواهید.}

معاني الأخبار صفحه 354
الإحتجاج جلد 1 صفحه 108
بيت الأحزان صفحه 173
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 13 صفحه 402
بحار جلد 43 صفحه 158
عيادة نساء المهاجرين والأنصار لها وما قالت في جوابهن

#فاطمیه
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَیْنِ (صلوات الله علیها) قَالَتْ: لَمَّا اشْتَدَّتْ عِلَّةُ فَاطِمَةَ (صلوات الله علیها) بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی اللّٰه علیه و آله) وَ غَلَبَهَا اجْتَمَعَ عِنْدَهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ فَقُلْنَ لَهَا یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ كَیْفَ أَصْبَحْتِ عَنْ عِلَّتِكِ فَقَالَتْ (صلوات الله علیها) أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَةً لَدُنْیَاكُمْ قَالِیَةً لِرِجَالِكُمْ لَفَظْتُهُمْ قَبْلَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَئْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ خَوَرِ الْقَنَاةِ وَ خَطَلِ الرَّأْیِ وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ لَا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدْتُهُمْ رِبْقَتَهَا وَ شَنَنْتُ عَلَیْهِمْ غَارَهَا فَجَدْعاً وَ عَقْراً وَ سُحْقاً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَیْحَهُمْ أَنَّی زَحْزَحُوهَا عَنْ رَوَاسِی الرِّسَالَةِ وَ قَوَاعِدِ النُّبُوَّةِ وَ مَهْبِطِ الْوَحْیِ الْأَمِینِ وَ الطَّبِینِ بِأَمْرِ الدُّنْیَا وَ الدِّینِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ وَ مَا نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ نَقَمُوا وَ اللَّهِ مِنْهُ نَكِیرَ سَیْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْئِهِ وَ نَكَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللَّهِ لَوْ تَكَافُّوا عَنْ زِمَامٍ نَبَذَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی اللّٰه علیه وآله) إِلَیْهِ لَاعْتَلَقَهُ وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً لَا یَكْلُمُ خِشَاشُهُ وَ لَا یُتَعْتَعُ رَاكِبُهُ وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِیراً فَضْفَاضاً تَطْفَحُ ضَفَّتَاهُ وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً قَدْ تَحَیَّرَ بِهِمُ الرَّیُّ غَیْرَ مُتَحَلٍّ مِنْهُ بِطَائِلٍ إِلَّا بِغَمْرِ الْمَاءِ وَ رَدْعِهِ شَرَرَهُ السَّاغِبَ وَ لَفُتِحَتْ عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ سَیَأْخُذُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا یَكْسِبُونَ أَلَا هَلُمَّ فَاسْمَعْ وَ مَا عِشْتَ أَرَاكَ الدَّهْرُ الْعَجَبَ وَ إِنْ تَعْجَبْ فَقَدْ أَعْجَبَكَ الْحَادِثُ إِلَی أَیِّ سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ بِأَیِّ عُرْوَةٍ تَمَسَّكُوا اسْتَبْدَلُوا الذُّنَابَی وَ اللَّهِ بِالْقَوَادِمِ وَ الْعَجُزَ بِالْكَاهِلِ فَرَغْماً لِمَعَاطِسِ قَوْمٍ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا یَشْعُرُونَ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَكُمْ كَیْفَ تَحْكُمُونَ أَمَا لَعَمْرُ إِلَهِكَ لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَیْثَمَا تُنْتَجُ ثُمَّ احْتَلَبُوا طِلَاعَ الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً وَ ذُعَافاً مُمْقِراً هُنَالِكَ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَ یُعْرَفُ التَّالُونَ غِبَّ مَا سَنَّ الْأَوَّلُونَ ثُمَّ طِیبُوا عَنْ أَنْفُسِكُمْ أَنْفُساً وَ طَأْمِنُوا لِلْفِتْنَةِ جَأْشاً وَ أَبْشِرُوا بِسَیْفٍ صَارِمٍ وَ هَرْجٍ شَامِلٍ وَ اسْتِبْدَادٍ مِنَ الظَّالِمِینَ یَدَعُ فَیْئَكُمْ زَهِیداً وَ زَرْعَكُمْ حَصِیداً فَیَا حَسْرَتَی لَكُمْ وَ أَنَّی بِكُمْ وَ قَدْ عَمِیَتْ قُلُوبُكُمْ عَلَیْكُمْ أَ نُلْزِمُكُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها كارِهُونَ.

معاني الأخبار صفحه 354
الإحتجاج جلد 1 صفحه 108
بيت الأحزان صفحه 173
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء جلد 13 صفحه 402
بحار جلد 43 صفحه 158
هیئت ثارالله بابلسر
شب دوم فاطمیه
#فاطمیه
زهرای من ، غصه کرده پیرم
تو رفتی و از زندگی سیرم
روزی صدبار با روضه ات‌ می‌میرم
زهرای من
بعضی فکرا ، هی میده آزارم
چند روزه که ، تو فکرِ مسمارم
فکرِ ردِ خونِ رو دیوارم
زهرای من
واآآآی‌ ، واآآآی زهرا

زهرای من، حرمتِ ما لِه شد
غرورِ من ، تو کوچه ها لِه شد
چادرِ تو ، به زیرِ پا لِه شد
زهرای من

زهرای من، بین دیوار و در
تو بودی و، محسن و یک لشکر
می‌زدنت، با غلاف و خنجر
زهرای من
واآآآی ، واآآآی زینب

اینا دارن ، ما رو عذاب میدن
پیشِ رُباب ، دستِ هم آب میدن
اصغرت رو ، رو نیزه تاب میدن
ای وایِ من

مقتل میگه ، از مادر آب خواستی
نتونستی ، روی پاهات وایستی
آقا بُردن‌ ، پیرهَنِت رو راستی
ای وایِ من
واآآآی ، واآآآی زینب

خواهرت به ، نفس‌ نفس اُفتاد
نفس بکش ، مادرت پس افتاد
خیمه دستِ ، شمر و شبث‌ افتاد
واآآآی زینب

کربلایی مهدی رعنایی
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
واکنش کوبنده امیرالمومنین صلوات الله علیه به تصمیم ابوبکر و عمر لعنة الله علیهما بر نبش قبر فاطمه زهرا صلوات الله علیها #فاطمیه ●وَ أَصْبَحَ الْبَقِیعُ لَیْلَةَ دُفِنَتْ وَ فِیهِ أَرْبَعُونَ قَبْراً جُدُداً وَ إِنَّ الْمُسْلِمِینَ لَمَّا عَلِمُوا وَفَاتَهَا…
تهدید حضرت زهرا صلوات الله علیها به نفرین بر غاصبین خلافت

#فاطمیه
●رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ صلوات الله علیه أَنَّهُ قَالَ: «لَمَّا اسْتُخْرِجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) مِنْ مَنْزِلِهِ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ (صلوات الله علیها) خَلْفَهُ فَمَا بَقِيَتِ امْرَأَةٌ هَاشِمِيَّةٌ إِلَّا خَرَجَتْ مَعَهَا حَتَّى انْتَهَتْ قَرِيباً مِنَ الْقَبْرِ فَقَالَتْ لَهُمْ: «خَلُّوا عَنِ ابْنِ عَمِّي فَوَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً أَبِي (صلی الله علیه و آله) بِالْحَقِّ إِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِي وَ لَأَضَعَنَّ قَمِيصَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَى رَأْسِي وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَمَا صَالِحٌ بِأَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَبِي وَ لَا النَّاقَةُ بِأَكْرَمَ مِنِّي وَ لَا الْفَصِيلُ بِأَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنْ وُلْدِي.» قَالَ سَلْمَانُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ: كُنْتُ قَرِيباً مِنْهَا فَرَأَيْتُ وَ اللَّهِ أَسَاسَ حِيطَانِ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) تَقَلَّعَتْ مِنْ أَسْفَلِهَا حَتَّى لَوْ أَرَادَ رَجُلٌ أَنْ يَنْفُذَ مِنْ تَحْتِهَا لَنَفَذَ فَدَنَوْتُ مِنْهَا فَقُلْتُ يَا سَيِّدَتِي وَ مَوْلَاتِي إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ أَبَاكِ رَحْمَةً فَلَا تَكُونِي‏ نَقِمَةً فَرَجَعَتْ وَ رَجَعَتِ الْحِيطَانُ حَتَّى سَطَعَتِ الْغَبَرَةُ مِنْ أَسْفَلِهَا فَدَخَلَتْ فِي خَيَاشِيمِنَا.»

●از حضرت صادق صلوات الله علیه نقل است كه فرمود: وقتى كه امیرالمومنین (صلوات الله علیه) را از خانه اش بيرون كشيدند ، در پى او فاطمه (صلوات الله علیها) بيرون آمد ، و هیچ یک از زنان بنی هاشم نمانده بودند، مگر این‌که همراه حضرت آن بانو راه افتادند تا اينكه به نزديكى قبر (قبر مطهر رسول خدا صلَّى الله عليه و آله) رسيد پس به آنها (جماعت داخل مسجد) فرمود: دست از سر پسر عمويم برداريد ، كه سوگند به آنكه محمّد پدرم (صلی الله علیه و آله) را به حق فرستاد، اگر او را رها نكنيد موهايم را پريشان می كنم و پيراهن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بر روى سرم خواهم گذاشت و به درگاه خداوند تبارک و تعالی صرخه و فریاد می کشم (خدا را به دادرسى و يارى خود طلب خواهم نمود) و در پيشگاه خداوند هرگز صالح (علی نبینا و آله و علیه السلام) از پدرم، و ناقه از من، و بچّه آن از فرزندانم گرامي تر نیست.
سلمان رضی الله عنه گفت: من نزديك آن حضرت بودم ، و به خدا سوگند پس از اين سخنان متوجّه شدم كه پایه های دیوار مسجد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جا کنده شد به طوری که اگر کسی می خواست می توانست از زیر آن داخل مسجد گردد. پس خود را به آن بانو نزديكتر ساخته و گفتم: اى بانو و سرور من ، خداوند تبارک و تعالی پدر تو را به عنوان رحمت، مبعوث فرمود ، شما نقمت (مایه انتقام و کیفر) نباش! پس آن بانو برگشت و دیوارها به جای خود بازگشتند و از زیر آنها چنان گرد و خاکی برخاست که داخل بینی های ما شد.

الإحتجاج (للطبرسي) جلد 1 صفحه 86