Forwarded from جِلَاءٌ لِلْقُلُوبِ (مهدي نعيمي)
✅ محروم شدن شمر از جایزه یزید.
در ناسخ ج۳ ص ۱۲۹ گوید: شمر بن ذی الجوشن ... این شعر را إعاده کرد و بر روی یزيد قرائت نمود: (إملَأ رِکابی فِضَّهً أوْ ذَهَباً إنّی قَتَلتُ المَلِکَ المُحَجَبًّا) (قَتَلتُ خَیرَ النّاسِ اَمّاً وَ اَبًا وَ خَیرَهُم اِذْ یَنسِبُونَ النَّسَبا) (وَ اَکرَمَ النّاسَ جَمیعاً حَسَباً وَ مَنْ عَلَی الْخَلْقِ مَعاً مُنْتَصِباً) (طَعَنْتُهُ بِالْرُّمْحِ حَتّی اِنْقَلَبا ضَرَبْتُهُ بِالْسَّیْفِ حَتّی نَحَبا).
يعني ركاب مرا از سیم و زر پر کن، زیرا من سلطان بی گناه را کشتم بهترین مردم را از نظر پدر و مادر کسی که هنگامیکه مردم به نسبی منسوب گردند بهترین آنها است کشتم، کشتم کسی را که حسبش از همه گرامی تر و بر تمام مردم به امامت منصوب بود، او را با نیزه زدم تا برو افتاد و با شمشیر زدم تا کشته گشت.
یزید با گوشه چشم و غضب آلود به او نظر کرد و گفت: اِذا عَلِمْتَ اَنَّهُ خَیْرُ النّاسِ اُمّاً وَ اَبا فَلِمَ قَتَلْتَهُ ؟! وَ اَمْلاً اللّهُ رِکابَکَ ناراً وَحَطَباً. خداوند رکاب تو را به آتش و هیزم پر کند اگر میدانستی که حسین از جهت پدر و مادر بهترین خلق جهان است، چرا او را کشتی ؟! شمر گفت: برای آنکه جایزه عطا کنی. یزید گفت: هرگز تو را از من جایزه نخواهد رسید. شمر خائف و خاسر (زیان کار) باز شتافت و از دنیا و آخرت بی بهره ماند.
📚 رمز المصیبة فی مقتل من قال أنا قتیل العبرة(علامه سید محمود موسوی #دهسرخی إصفهانی رضوان الله تعالی علیه) ٫ جلد 3 ٫ صفحه 271
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▫️کانال جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ
➡️ @eteghdate
در ناسخ ج۳ ص ۱۲۹ گوید: شمر بن ذی الجوشن ... این شعر را إعاده کرد و بر روی یزيد قرائت نمود: (إملَأ رِکابی فِضَّهً أوْ ذَهَباً إنّی قَتَلتُ المَلِکَ المُحَجَبًّا) (قَتَلتُ خَیرَ النّاسِ اَمّاً وَ اَبًا وَ خَیرَهُم اِذْ یَنسِبُونَ النَّسَبا) (وَ اَکرَمَ النّاسَ جَمیعاً حَسَباً وَ مَنْ عَلَی الْخَلْقِ مَعاً مُنْتَصِباً) (طَعَنْتُهُ بِالْرُّمْحِ حَتّی اِنْقَلَبا ضَرَبْتُهُ بِالْسَّیْفِ حَتّی نَحَبا).
يعني ركاب مرا از سیم و زر پر کن، زیرا من سلطان بی گناه را کشتم بهترین مردم را از نظر پدر و مادر کسی که هنگامیکه مردم به نسبی منسوب گردند بهترین آنها است کشتم، کشتم کسی را که حسبش از همه گرامی تر و بر تمام مردم به امامت منصوب بود، او را با نیزه زدم تا برو افتاد و با شمشیر زدم تا کشته گشت.
یزید با گوشه چشم و غضب آلود به او نظر کرد و گفت: اِذا عَلِمْتَ اَنَّهُ خَیْرُ النّاسِ اُمّاً وَ اَبا فَلِمَ قَتَلْتَهُ ؟! وَ اَمْلاً اللّهُ رِکابَکَ ناراً وَحَطَباً. خداوند رکاب تو را به آتش و هیزم پر کند اگر میدانستی که حسین از جهت پدر و مادر بهترین خلق جهان است، چرا او را کشتی ؟! شمر گفت: برای آنکه جایزه عطا کنی. یزید گفت: هرگز تو را از من جایزه نخواهد رسید. شمر خائف و خاسر (زیان کار) باز شتافت و از دنیا و آخرت بی بهره ماند.
📚 رمز المصیبة فی مقتل من قال أنا قتیل العبرة(علامه سید محمود موسوی #دهسرخی إصفهانی رضوان الله تعالی علیه) ٫ جلد 3 ٫ صفحه 271
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▫️کانال جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ
➡️ @eteghdate
Forwarded from جِلَاءٌ لِلْقُلُوبِ (مهدي نعيمي)
▪️در محن الأبرار ج۲ ص ۱۰۶ گوید: چون أهل شام بعضی از #معجزات باهرات و #خوارق عادات از سر مقدس دیدند، و دیدند که #ارباب_ملل #خارجه و #علمای #یهود و #نصاری #زبان #طعن و #ملامت و #سرزنش و #مذمت بر اهل اسلام گشوده اند و بسبب کشتن فرزند پیغمبر و اسير نمودن اهل بیت رسالت بدنامی مسلمانان ورد زبان کافران گردید. بناچاری در مجالس و محافل زبان طعن بر یزید گشودند، بعضی سخنان در میان خودشان آشکار ساختند اگر چه آن ملعونان در اول کار بسبب کشته شدن سید أبرار شادی میکردند. تا آنجا که فرموده از جمله چیزهائی که سبب بیداری أهل شام از خواب غفلت شد #خواب #جناب #سکینه علیها السّلام و خطبه امام سجاد علیه السلام در مجلس عام يزيد بود، و چیزهای بسیار سبب تنبيه آن ملاعين شد، تا اینکه بروایت ابی مخنف که اهل شام دست از دكان و بازارها برداشتند و عزای آن حضرت را تازه نمودند. چون یزید پلید از کار مردم آگاهی یافت قرآن را دستور داد جزوه جزوه کردند، و چون اهل شام در مسجد جمع میشدند بعد از نماز جزوهها را به مردم تقسيم میکردند تا مشغول قرآن خواندن شده دیگر ذكر بعض سخنان ننمایند. و در آخر دید هیچکار فائده نمی دهد. از جهت این اسباب به صدد استخلاص اهل بیت رسالت افتاد.
📚 رمز المصیبة فی مقتل من قال أنا قتیل العبرة (علامه #دهسرخی رضوان الله علیه) ٫ جلد 3 ٫ صفحه 348
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▫️کانال جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ
➡️ @eteghdate
📚 رمز المصیبة فی مقتل من قال أنا قتیل العبرة (علامه #دهسرخی رضوان الله علیه) ٫ جلد 3 ٫ صفحه 348
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▫️کانال جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ
➡️ @eteghdate