وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
5.36K subscribers
3.05K photos
899 videos
132 files
1.96K links
بی بغض عمر حُب علی نیست قبول
این اسـت مـرام همه اولاد بـتول

قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب وَلَايَةُ اللَّه.
ولايت علي ‏بن ابي ‏طالب‏ (صلوات الله علیه)
ولايت خداست.
بحار الأنوار/ج۴۰/ص۴.

کامنت‌سیاسی‌ممنوع
Download Telegram
یک حدیث پر نکته و بسیار زیبا

* چرا عاشورا بزرگترین مصیبت است؟
*
#غلات بدتر از عمری ها لعنة الله علیهم
* مفوضه و غالیانی که گمان می کنند امام حسین صلوات الله علیه کشته نشده از عمری هایی که روز عاشورا را مبارک می دانند پست تر هستند
* غلات مدافع بنی امیه لعنهم الله هستند
* غلات تکذیب کننده اهل بیت صلوات الله علیهم و کافر به خداوند عز و جل هستند
* خون غلاتی که قائل به شهید نشدن اهل بیت صلوات الله علیهم هستند ؛ مباح است
* طبق کلام معصوم ، غلات شیعه نیستند

#بخش_اول

162 باب العلة التي من أجلها صار يوم عاشوراء أعظم الأيام مصيبة

●1 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ بَشَّارٍ الْقَزْوِينِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْفَرَجِ الْمُظَفَّرُ بْنُ أَحْمَدَ الْقَزْوِينِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْكُوفِيُّ الْأَسَدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ الْآدَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْخَزَّازُ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيُّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ (صلوات الله علیه) يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ كَيْفَ صَارَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَةٍ وَ غَمٍّ وَ جَزَعٍ وَ بُكَاءٍ دُونَ الْيَوْمِ الَّذِي قُبِضَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ الْيَوْمِ الَّذِي مَاتَتْ فِيهِ فَاطِمَةُ (صلوات الله علیها) وَ الْيَوْمِ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) وَ الْيَوْمِ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ الْحَسَنُ (صلوات الله علیه) بِالسَّمِّ فَقَالَ إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) أَعْظَمُ مُصِيبَةً مِنْ جَمِيعِ سَائِرِالْأَيَّامِ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكِسَاءِ الَّذِي كَانُوا أَكْرَمَ الْخَلْقِ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى كَانُوا خَمْسَةً فَلَمَّا مَضَى عَنْهُمُ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) بَقِيَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ (صلوات الله علیهم) فَكَانَ فِيهِمْ لِلنَّاسِ عَزَاءٌ وَ سَلْوَةٌ فَلَمَّا مَضَتْ فَاطِمَةُ (صلوات الله علیها) كَانَ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیهم) لِلنَّاسِ عَزَاءٌ وَ سَلْوَةٌ فَلَمَّا مَضَى مِنْهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) كَانَ لِلنَّاسِ فِي الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیهما) عَزَاءٌ وَ سَلْوَةٌ فَلَمَّا مَضَى الْحَسَنُ (صلوات الله علیه) كَانَ لِلنَّاسِ فِي الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) عَزَاءٌ وَ سَلْوَةٌ فَلَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ (صلوات الله علیه) لَمْ يَكُنْ بَقِيَ مِنْ أَهْلِ الْكِسَاءِ أَحَدٌ لِلنَّاسِ فِيهِ بَعْدَهُ عَزَاءٌ وَ سَلْوَةٌ فَكَانَ ذَهَابُهُ كَذَهَابِ جَمِيعِهِمْ كَمَا كَانَ بَقَاؤُهُ كَبَقَاءِ جَمِيعِهِمْ فَلِذَلِكَ صَارَ يَوْمُهُ أَعْظَمَ مُصِيبَةً

●از عبد اللّه بن فضل روایت می کند که گفت: به امام جعفر صادق (صلوات الله علیه) گفتم: یا ابن رسول اللّه! چرا روز عاشورا روز مصیبت و غم و جزع و گریه است ولی روز قبض روح شدن پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) و روز از دنیا رفتن حضرت فاطمه و روز شهادت امیر المؤمنین و روز شهادت امام حسن (صلوات الله علیهم) این طور نیست؟
فرمود: روز شهادت امام حسین (صلوات الله علیه) از سایر روزها بزرگ تر است. زیرا اصحاب کساء که گرامی ترین خلق نزد خداوند متعال بودند ؛ پنج نفر بودند. هنگامی که پیغمبر (صلّی اللّه علیه و آله) از میان ایشان رفت، حضرت علی با فاطمه زهرا و حسن و حسین (صلوات الله علیهم) باقی ماندند، دل مردم از دیدن ایشان تسلی و تسکین پیدا می کرد. هنگامی که حضرت فاطمه (صلوات الله علیها) رفت ؛ قلب مردم با دیدار حضرت علی و حسن و حسین (صلوات الله علیهم) تسلی می یافت. وقتی از میان آنها امیرالمومنین (صلوات الله علیه) رفت ؛ دل مردم به دیدن حسنین (صلوات الله علیهما) خوش بود و تسلی می یافتند ؛ وقتی که امام حسن (صلوات الله علیه) رفت دل مردم با وجود امام حسین (صلوات الله علیه) تسلی می یافت.
اما هنگامی که امام حسین (صلوات الله علیه) به شهادت رسید؛ کسی از اصحاب کساء (صلوات الله علیهم) باقی نمانده بود که مردم به وی دل خوش کنند و تسلی یابند ؛ پس شهید شدن امام حسین (صلوات الله علیه) مثل این بود که همه اصحاب کسا (صلوات الله علیهم) شهید شده باشند، همچنان که زنده بودن آن حضرت نظیر این بود که همه ایشان زنده هستند. بدین لحاظ است که مصیبت روز عاشورا از مصیبت همه روزها عظیم تر است .

علل الشرائع/ج1/ص 225 و 226
دشمنانی که می خواهند روز عاشورا را مبارک قرار دهند.

اَللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آكِلَةِ الْاَكْبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ

روزه گرفتن روز عاشورا
ذخیره غذا و آذوقه در عاشورا
لباسهای نو و شاد پوشیدن در روز عاشورا
میمون و مبارک پنداشتن روز عاشورا
قرار گرفتن کشتی نوح در روز عاشورا
قبولی توبه حضرت آدم در عاشورا
تولد حضرت ابراهیم در روز عاشورا و...

#بخش_اول

●أقول : يظهر من كلامه الشريف أن ما يروى في فضل يوم عاشوراء من الأحاديث مجعولة مفتراة على رسول الله صلی الله علیه و آله و قد بسط القول مؤلف كتاب (شفاء الصدور) عند شرح هذه الفقرة من زيارة عاشوراء : اللّهُمَّ إِنَّ هذا يَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ. و ملخص ما قال: إن بني أُمية كانت تتبرك بهذا اليوم بصور عديدة : منها : أنها كانت تستسن ادِّخار القوت فيه و تعتبر ذلك القوت مجلبة للسعادة و سعة الرزق و رغد العيش إلى العام القادم و قد وردت أحاديث كثيرة عن أهل البيت عليهم السلام في النهي عن ذلك تعرضا لهم. و منها : عدّهم هذا اليوم عيداً و التأدب فيه بآداب العيد من التوسعة على العيال و تجديد الملابس و قصّ الشارب و تقليم الأظفار و المصافحة و غير ذلك مما جرت عليه طريقة بني أُمية و أتباعهم. و منها : الالتزام بصيامه و قد وضعوا في ذلك أخباراً كثيرة و هم ملتزمون بالصوم فيه.

الرابع : من وجوه التبرك بيوم عاشوراء ذهابهم إلى استحباب الدعاء و المسألة فيه و لاجل ذلك قد افتروا مناقب و فضائل لهذا اليوم ضمَّنوها أدعية لفقوها فعلَّموها العُصاة من الأمة ليلتبس الامر و يشتبه على الناس و هم يذكرون فيما يخطبون به في هذا اليوم في بلادهم شرفاً و وسيلة لكل نبيّ من الأنبياء في هذا اليوم كإخماد نار نمرود ، و إقرار سفينة نوح على الجودي ، و اغراق فرعون ، و إنجاء عيسى عليه السلام من صليب اليهود...

●نویسنده گوید: از کلام این بزرگوار معلوم می شود که احادیثی که در فضیلت روز عاشوراست همه جعلی است و به دروغ به حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت داده اند.

صاحب کتاب «شفاء الصدور» در شرح این قسمت از زیارت عاشورا: «اللّٰهُمَّ إِنَّ هٰذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ» سخن را در این مقام گسترده کرده؛ خلاصه اش آنکه، تبرّک بنی امیه به این روز نامیمون بر چند وجه است:

اوّل:
ذخیره کردن غذا و آذوقه را در این روز مستحب شمردند و آن آذوقه را تا سال دیگر مایه سعادت و وسعت رزق و رفاه زندگی دانستند، چنانکه در اخبار اهل بیت، از باب اشاره به ایشان، از این مطلب نهی مکرّر وارد شده.

دوم:
اقامه مراسم عید است، از توسعه رزق بر عیال و نو کردن لباس و کوتاه کردن شارب و گرفتن ناخن و مصافحه و رسوم دیگر عید که راه و روش بنی امیه و پیروان ایشان بر آن‌ جاری است.

سوم:
التزام به روزه این روز که اخبار بسیاری در فضیلت آن جعل کرده اند.

چهارم:
دعا و طلب حوائج در این روز را به عنوان روزی مبارک مستحب دانسته اند و برای این کار در این روز، با دروغ و ساختن حدیث و افترا، مناقب و فضائلی ساخته اند و دعاهایی چند تلفیق کرده، تعلیم عاصیان نمودند تا امر مبهم و درهم و کار اشتباه شود؛ چنان‌که در خطبه ای که در این روز در شهرهای خود می خوانند، برای هر پیامبر وسیله و شرفی در این روز یاد می کنند مانند خاموش شدن آتش نمرود، استقرار سفینه نوح، غرق شدن لشگریان فرعون و نجات یافتن عیسی از دار یهودیان...

مفاتیح الجنان - اعمال روز عاشورا
قُدومُ آلِ الرَّسولِ صلّي الله عليه و آله إلَى المَدينَةِ
بازگشت خاندان رسول صلی الله علیه و آله به مدینه

#بخش_اول

قَالَ بَشِيرُ بْنُ جَذْلَمٍ فَلَمَّا قَرُبْنَا مِنْهَا نَزَلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) فَحَطَّ رَحْلَهُ وَ ضَرَبَ فُسْطَاطَهُ وَ أَنْزَلَ نِسَاءَهُ وَ قَالَ يَا بَشِيرُ رَحِمَ اللَّهُ أَبَاكَ لَقَدْ كَانَ شَاعِراً فَهَلْ تَقْدِرُ عَلَى شَيْ‌ءٍ مِنْهُ فَقَالَ بَلَى يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنِّي لَشَاعِرٌ فَقَالَ (علیه السلام) ادْخُلِ الْمَدِينَةَ وَ انْعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) قَالَ بَشِيرٌ: فَرَكِبْتُ فَرَسِي وَ رَكَضْتُ حَتَّى دَخَلْتُ الْمَدِينَةَ فَلَمَّا بَلَغْتُ مَسْجِدَ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) رَفَعْتُ صَوْتِي بِالْبُكَاءِ وَ أَنْشَأْتُ أَقُولُ‌
يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ بِهَا * * * قُتِلَ الْحُسَيْنُ فَأَدْمُعِي مِدْرَارٌ
الْجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلَاءَ مُضَرَّجٌ‌ * * * وَ الرَّأْسُ مِنْهُ عَلَى الْقَنَاةِ يُدَارُ

قَالَ ثُمَّ قُلْتُ هَذَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) مَعَ عَمَّاتِهِ وَ أَخَوَاتِهِ قَدْ حَلُّوا بِسَاحَتِكُمْ وَ نَزَلُوا بِفِنَائِكُمْ وَ أَنَا رَسُولُهُ إِلَيْكُمْ أُعَرِّفُكُمْ مَكَانَهُ قَالَ فَمَا بَقِيَتْ فِي الْمَدِينَةِ مُخَدَّرَةٌ وَ لَا مُحَجَّبَةٌ إِلَّا بَرَزْنَ مِنْ خُدُورِهِنَّ مَكْشُوفَةً شُعُورُهُنَّ مُخَمَّشَةً وُجُوهُهُنَّ ضَارِبَاتٍ خُدُودُهُنَّ يَدْعُونَ بِالْوَيْلِ وَ الثُّبُورِ فَلَمْ أَرَ بَاكِياً أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَ لَا يَوْماً أَمَرَّ عَلَى الْمُسْلِمِينَ مِنْهُ (بَعدَ وَفاةِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله)...

الملهوف ـ به نقل از بشير بن حَذلَم [1] ـ: هنگامى كه به نزديك مدينه رسيديم ، على بن الحسين (امام زين العابدين صلوات الله عليه) فرود آمد و بارش را فرود آورد و خيمه اش را بر پا كرد و زنان كاروان را فرود آورد و فرمود : «اى بشير ! خدا ، پدرت را كه شاعر بود ، رحمت کند ! آيا تو نيز مى توانى چيزى بسرايى ؟» . گفتم : آرى ، اى فرزند پيامبر خدا ! من شاعرم. فرمود : «به مدينه برو و خبر [شهادت] ابا عبد اللّه (صلوات الله عليه) را اعلام كن» . بشیر گوید: اسبم را سوار شدم و تاختم تا به مدينه وارد شدم . هنگامى كه به مسجد النبی (صلى الله عليه و آله) رسيدم ، صدايم را به گريه بلند كردم و چنين سرودم و خواندم:
اى اهل يثرب ! ديگر در آن نمانيد . حسين ، كشته شد . پس اشك بريزيد!
پيكر خونين او در كربلاست و سر او بر نيزه ، به اين سو و آن سو برده مى شود.
سپس گفتم : اين ، على بن الحسين (صلوات الله علیه) است ، با عمّه ها و خواهرانش ، كه در اطراف و حومه شما فرود آمده اند و من ، فرستاده او به سوى شما هستم تا جايش را به شما بشناسانم. بشیر گوید هيچ مخدره و محجبه ای (زن پرده نشين و باحجابى) در مدينه باقى نمانْد ، جز آن كه از پسِ پرده ها ، سرْ باز و صورتْ خراشيده و لطمه زنان بر گونه ، بيرون آمد . آنان ، با صداى بلند مى گريستند و زارى مى كردند و هيچ گاه به اندازه آن روز ، مرد و زن گريان ندیده بودم و پس از وفات پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) روزى تلخ تر از آن ، بر مسلمانان نديده بودم...

لهوف صفحه 197
بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار علیهم السلام ج 45 ص 147
خَبَرُ مُفَاخَرَةِ عَلَيِّ بْنِ أَبْي طَالِبٍ صلوات الله علیه وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ صلوات الله علیها
حدیث مفاخره امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه با فاطمه زهرا صلوات الله علیها


#بخش_اول

رُوِيَ أَنَّهُ جَاءَ فِي الْخَبَرِ أَنَّ الْإِمَامَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (صلوات الله علیه) كَانَ ذَاتَ يَوْمٍ هُوَ وَ زَوْجَتُهُ فَاطِمَةُ (صلوات الله علیها) يَأْكُلَانِ تَمْراً فِي الصَّحْرَاءِ إِذْ تَدَاعَيَا بَيْنَهُمَا بِالْكَلَامِ فَقَالَ عَلِيٌّ يَا فَاطِمَةُ إِنَّ النَّبِيَّ (صلی الله علیه و آله) يُحِبُّنِي أَكْثَرَ مِنْكِ فَقَالَتْ وَا عَجَبَا مِنْكَ يُحِبُّكَ أَكْثَرَ مِنِّي وَ أَنَا ثَمَرَةُ فُؤَادِهِ وَ عُضْوٌ مِنْ أَعْضَائِهِ وَ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهِ وَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ غَيْرِي فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ يَا فَاطِمَةُ إِنْ لَمْ تُصَدِّقِينِي فَامْضِي بِنَا إِلَى أَبِيكِ مُحَمَّدٍ قَالَ فَمَضَيْنَا إِلَى حَضْرَتِهِ فَتَقَدَّمَتْ وَ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّنَا أَحَبُّ إِلَيْكَ أَنَا أَمْ عَلِيٌّ قَالَ النَّبِيُّ أَنْتَ أَحَبُّ إِلَيَّ وَ عَلِيٌّ أَعَزُّ عَلَيَّ مِنْكَ فَعِنْدَهَا قَالَ سَيِّدُنَا وَ مَوْلَانَا الْإِمَامُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَ لَمْ أَقُلْ لَكَ أَنَا وَلَدُ فَاطِمَةَ ذَاتِ التُّقَى قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا ابْنَةُ خَدِيجَةَ الْكُبْرَى قَالَ عَلِيٌّ وَ أَنَا ابْنُ الصَّفَا قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا ابْنَةُ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى قَالَ عَلِيٌّ وَ أَنَا فَخْرُ الْوَرَى قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا ابْنَةُ دَنا فَتَدَلَّى‌ وَ كَانَ مِنْ رَبِّهِ‌ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‌قَالَ عَلِيٌّ وَ أَنَا وَلَدُ الْمُحْصَنَاتِ قَالَتْ فَاطِمَةُ أَنَا بِنْتُ الصَّالِحَاتِ وَ الْمُؤْمِنَاتِ قَالَ عَلِيٌّ خَادِمِي جَبْرَئِيلُ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا خَاطَبَنِي فِي السَّمَاءِ رَاحِيلُ وَ خَدَمَتْنِي الْمَلَائِكَةُ جِيلًا بَعْدَ جِيلٍ قَالَ عَلِيٌّ وَ أَنَا وُلِدْتُ فِي الْمَحَلِّ الْبَعِيدِ الْمُرْتَقَى قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا زُوِّجْتُ فِي الرَّفِيعِ الْأَعْلَى وَ كَانَ مَلَاكِي فِي السَّمَاءِ قَالَ عَلِيٌّ أَنَا حَامِلُ اللِّوَاءِ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا ابْنَةُ مَنْ عُرِجَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ قَالَ عَلِيٌّ أَنَا ابْنُ صَالِحِ الْمُؤْمِنِينَ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا ابْنَةُ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ قَالَ عَلِيٌّ وَ أَنَا الضَّارِبُ عَلَى التَّنْزِيلِ قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ أَنَا صَاحِبَةُ التَّأْوِيلِ قَالَ عَلِيٌّ وَ أَنَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سِينِينَ...

🔸روایت شده در خبری آمده که روزی امام علی بن ابی طالب (صلوات الله علیه) به همراه همسرش فاطمه (صلوات الله علیها) در صحرا خرما می خوردند و سخن می گفتند. در این هنگام، علی فرمود: «ای فاطمه! چنین است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) مرا بیش از تو دوست می دارد. » حضرت فرمود: «چه سخن عجیبی می گویی که او بیش از من، تو را دوست دارد؛ در حالی که من میوه قلب او و عضوی از اعضایش و شاخه ای از شاخه هایش هستم و جز من فرزند دیگری ندارد.» پس علی به او فرمود: «ای فاطمه! اگر مرا تصدیق نمی کنی برخیز تا نزد پدرت محمّد برویم.»
گوید: پس نزد حضرت رسول رفتیم و حضرت زهرا پیشی گرفت و فرمود: «یا رسول الله! کدامیک از ما نزد شما محبوبتریم؟ من یا علی؟» پیامبر فرمود: «تو نزد من محبوبتر هستی و علی برای من از تو عزیزتر است.»
در این هنگام، سید ما و مولای ما، امام علی بن ابی طالب فرمود: «آیا به تو نگفتم؟ من فرزند فاطمه، همان فاطمه پرهیزگار هستم» فاطمه فرمود: «و من دختر خدیجه کبرایم.» علی فرمود: «و من پسر صفایم» و فاطمه فرمود: «من دختر سدرة المنتهایم. » علی فرمود: «و من افتخار جهانیانم.» فاطمه فرمود: «و من دختر کسی هستم که نزدیک و نزدیکتر شد و تا پروردگارش جز به اندازه قاب دو کمان فاصله نداشت، یا کمتر از آن. » علی فرمود: «و من فرزند زنان عفیفه ام.» و فاطمه فرمود: «من دختر زنان صالح و مؤمنه ام.»
علی فرمود: «خادم من جبرئیل است.» فاطمه فرمود: «و من کسی هستم که در آسمان راحیل و گروهی از ملائکه از پس گروه دیگر در خدمت من هستند.»
علی فرمود: «و منم کسی که در آن مکان دور مرتفع به دنیا آمدم.» فاطمه فرمود: «و منم کسی که در جایگاه والای بلند مرتبه ازدواج کردم و فرشتگان من در آسمانند.» علی فرمود: «من حامل پرچم هستم.» فاطمه فرمود: «و من دختر کسی هستم که به آسمان عروج کرد.» علی فرمود: «من فرزند مرد صالح از مؤمنان هستم.» فاطمه فرمود: «و من دختر خاتم انبیا هستم.»
علی فرمود: «من ضربه زننده بر اساس وحی هستم.» فاطمه فرمود: «و من صاحب تأویلم.»
علی فرمود: «من درختی هستم که از طور سینین برآمدم.»...

الفضائل (القمي‌، شاذان بن جبرئيل) ص 80

ادامه در بخش بعدی
حَدِيثُ مُفَاخَرَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه مَعَ وَلَدِهِ الْحُسَيْنِ صلوات الله علیه
حدیث مفاخره امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه با فرزندش امام حسین صلوات الله علیه

#بخش_اول

قَالَ حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ مِهْرَانَ قَالَ حَدَّثَنَا جَابِرٌ عَنْ مُجَاهِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسٍ قَالَ حَدَّثَنَا رَسُولُ اللَّهِ قَالَ‌ لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ رَأَيْتُ عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ مَكْتُوباً لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سِبْطَا رَسُولِ اللَّهِ وَ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ عَلَى نَاكِرِهِمْ وَ بَاغِضِهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ تَعَالَى قِيلَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) كَانَ جَالِساً ذَاتَ يَوْمٍ وَ عِنْدَهُ الْإِمَامُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (صلوات الله علیه) إِذْ دَخَلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (صلوات الله علیه) فَأَخَذَهُ النَّبِيُّ وَ أَجْلَسَهُ فِي حَجْرِهِ وَ قَبَّلَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ قَبَّلَ شَفَتَيْهِ وَ كَانَ لِلْحُسَيْنِ سِتُّ سِنِينَ فَقَالَ عَلِيٌّ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تُحِبُّ وَلَدِيَ الْحُسَيْنَ قَالَ النَّبِيُّ وَ كَيْفَ لَا أُحِبُّهُ وَ هُوَ عُضْوٌ مِنْ أَعْضَائِي فَقَالَ عَلِيٌّ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ أَنَا أَمِ الْحُسَيْنُ فَقَالَ الْحُسَيْنُ يَا أَبَتَا مَنْ كَانَ أَعْلَى شَرَفاً كَانَ أَحَبَّ إِلَى النَّبِيِّ وَ أَقْرَبَ إِلَيْهِ مَنْزِلَةً قَالَ عَلِيٌّ لِوَلَدِهِ أَ تُفَاخِرُنِي يَا حُسَيْنُ قَالَ نَعَمْ يَا أَبَتَاهْ إِنْ شِئْتَ فَقَالَ لَهُ الْإِمَامُ عَلِيٌّ يَا حُسَيْنُ أَنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَنَا لِسَانُ الصَّادِقِينَ أَنَا وَزِيرُ الْمُصْطَفَى أَنَا خَازِنُ عِلْمِ اللَّهِ وَ مُخْتَارُهُ مِنْ خَلْقِهِ أَنَا قَائِدُ السَّابِقِينَ إِلَى الْجَنَّةِ أَنَا قَاضِي الدَّيْنِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا الَّذِي عَمُّهُ سَيِّدٌ فِي الْجَنَّةِ أَنَا الَّذِي أَخُوهُ جَعْفَرٌ الطَّيَّارُ فِي الْجَنَّةِ عِنْدَ الْمَلَائِكَةِ أَنَا قَاضِي الرَّسُولِ أَنَا آخِذٌ لَهُ بِالْيَمِينِ أَنَا حَامِلُ سُورَةِ التَّنْزِيلِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى أَنَا الَّذِي اخْتَارَنِي اللَّهُ تَعَالَى مِنْ خَلْقِهِ أَنَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ الَّذِي أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى خَلْقَهُ أَنْ يَعْصِمُوا بِهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى‌ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً ...

🔸ابن عباس گوید رسول خدا حدیث کرد ما را و فرمود زمانی که مرا به آسمان عروج دادند؛ دیدم بر درب بهشت نوشته شده: معبودی جز الله نیست؛ محمد رسول خداست؛ علی ولی خداست؛ و حسن و حسین دو نوه رسول خدا هستند و فاطمه زهرا برگزیده خداست و بر منکرین آنها و مبغضین آنها لعنتِ خداوند متعال باد.
گفته شده: روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشسته بود و امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) نزد آن حضرت حضور داشت که ناگاه حسین بن علی (صلوات الله علیه) وارد شد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را گرفت و در دامان خود نشانید و بین دو چشم و لبهایش را بوسید و در آن زمان حسین (صلوات الله علیه) شش سال داشت.
حضرت علی (صلوات الله علیه) فرمود: ای رسول خدا ! آیا فرزندم حسین را دوست داری؟
پیامبر فرمود: و چگونه او را دوست نداشته باشم در حالیکه عضوی از اعضای من است.
حضرت علی (صلوات الله علیه) فرمود: ای رسول خدا! من نزدت محبوب تر هستم یا حسین؟ پس امام حسین فرمود:
ای پدر جان! کسی که از حیث شرف بالاتر است نزد پیامبر محبوبتر و از نظر جایگاه به او نزدیکتر است.
حضرت علی (صلوات الله علیه) به فرزندش فرمود:
آیا با من مفاخره می کنی ای حسین؟ (یعنی حاضری هر کدام افتخارات خود را بازگو کنیم؟)
عرض کرد: بله ای پدر جان! اگر مایل باشید
امام علی (صلوات الله علیه) به او فرمود: ای حسین! منم امیرالمومنین منم زبان راستگویان منم وزیر مصطفی منم خزانه دار علم خدا و برگزیده او از میان آفریدگانش منم فرمانده سابقین به طرف بهشت منم پرداخت کننده بدهی رسول خدا من کسی هستم که عمویش حمزه سید و سرور در بهشت است منم که بردارم جعفر با فرشتگان در بهشت پرواز می کند
من از طرف رسول خدا منصب قضاوت دارم من برای او پیمان گرفتم من از طرف خداوند متعال مأموریّت یافتم آیات سوره برائت را برای اهل مکّه قرائت کنم منم که خداوند متعال او را از میان آفریدگانش برگزیده
من ریسمان محکم الهی هستم که خداوند متعال بندگانش را دستور داده که به آن چنگ بزنند در فرمایش خداوند متعال:
«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْل اللَّهِ جَمیعاً»
«و همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید»...

الفضائل (القمي‌، شاذان بن جبرئيل) ص 83

ادامه در بخش بعدی