وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
5.37K subscribers
3.05K photos
899 videos
132 files
1.96K links
بی بغض عمر حُب علی نیست قبول
این اسـت مـرام همه اولاد بـتول

قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب وَلَايَةُ اللَّه.
ولايت علي ‏بن ابي ‏طالب‏ (صلوات الله علیه)
ولايت خداست.
بحار الأنوار/ج۴۰/ص۴.

کامنت‌سیاسی‌ممنوع
Download Telegram
گریه عمر سعد ملعون در کربلا به روایت تاریخ طبری

#اشک_شیطانی
●قال حمید و خرجت زینب بنت علی علیهما السلام ...و هی تقول لیت السماء انطبقت علی الأرض یا عمر بن سعد أ یقتل أبو عبد الله و أنت تنظر إلیه و دموع عمر تسیل علی خدیه و لحیته و هو یصرف وجهه عنها

●حمید می گوید: زینب دختر علی علیه السّلام خارج شد ... و می گفت: ای کاش آسمان بر روی زمین خراب می شد! ای عمر سعد! آیا جا دارد که امام حسین علیه السّلام کشته شود و تو به او نظر کنی؟ اشک های ابن سعد به صورت و محاسن نحسش می ریخت، ولی صورت خود را از زینب برگرداند.

بحارالانوار/ج45/ص55
نفس المهموم/ص329
یزید هم از مصائب کربلا گریست و به صورتش لطمه زد

#اشک_شیطانی
●قَالَ وَ نُقِلَ: أَنَّ سُکَیْنَةَ بِنْتَ الْحُسَیْنِ علیه السلام قَالَتْ: یَا یَزِیدُ رَأَیْتُ الْبَارِحَةَ رُؤْیَا إِنْ سَمِعْتَهَا مِنِّی قَصَصْتُهَا عَلَیْکَ فَقَالَ یَزِیدُ هَاتِی مَا رَأَیْتِی قَالَتْ بَیْنَمَا أَنَا سَاهِرَةٌ وَ قَدْ کَلَلْتُ مِنَ الْبُکَاءِ بَعْدَ أَنْ صَلَّیْتُ وَ دَعَوْتُ اللَّهَ بِدَعَوَاتٍ فَلَمَّا رَقَدَتْ عَیْنِی رَأَیْتُ أَبْوَابَ السَّمَاءِ قَدْ تَفَتَّحَتْ وَ إِذَا أَنَا بِنُورٍ سَاطِعٍ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ وَ إِذَا أَنَا بِوَصَائِفَ مِنْ وَصَائِفِ الْجَنَّةِ وَ إِذَا أَنَا بِرَوْضَةٍ خَضْرَاءَ وَ فِی تِلْکَ الرَّوْضَةِ قَصْرٌ وَ إِذَا أَنَا بِخَمْسِ مَشَایِخَ یَدْخُلُونَ إِلَی ذَلِکَ الْقَصْرِ وَ عِنْدَهُمْ وَصِیفٌ فَقُلْتُ یَا وَصِیفُ أَخْبِرْنِی لِمَنْ هَذَا الْقَصْرُ فَقَالَ هَذَا لِأَبِیکِ الْحُسَیْنِ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَی ثَوَاباً لِصَبْرِهِ فَقُلْتُ وَ مَنْ هَذِهِ الْمَشَایِخُ فَقَالَ أَمَّا الْأَوَّلُ فَآدَمُ أَبُو الْبَشَرِ وَ أَمَّا الثَّانِی فَنُوحٌ نَبِیُّ اللَّهِ وَ أَمَّا الثَّالِثُ فَإِبْرَاهِیمُ خَلِیلُ الرَّحْمَنِ وَ أَمَّا الرَّابِعُ فَمُوسَی الْکَلِیمُ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَنِ الْخَامِسُ الَّذِی أَرَاهُ قَابِضاً عَلَی لِحْیَتِهِ بَاکِیاً حَزِیناً مِنْ بَیْنِهِمْ فَقَالَ لِی یَا سُکَیْنَةُ أَ مَا تعرفه [تَعْرِفِینَهُ] فَقُلْتُ لَا فَقَالَ هَذَا جَدُّکِ رَسُولُ اللَّهِ فَقُلْتُ لَهُ إِلَی أَیْنَ یُرِیدُونَ فَقَالَ إِلَی أَبِیکِ الْحُسَیْنِ فَقُلْتُ وَ اللَّهِ لَأَلْحَقَنَّ جَدِّی وَ أُخْبِرَنَّهُ بِمَا جَرَی عَلَیْنَا فَسَبَقَنِی وَ لَمْ أَلْحَقْهُ فَبَیْنَمَا أَنَا مُتَفَکِّرَةٌ وَ إِذَا بِجَدِّی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ بِیَدِهِ سَیْفُهُ وَ هُوَ وَاقِفٌ فَنَادَیْتُهُ یَا جَدَّاهْ قُتِلَ وَ اللَّهِ ابْنُکَ مِنْ بَعْدِکَ فَبَکَی وَ ضَمَّنِی إِلَی صَدْرِهِ وَ قَالَ یَا بُنَیَّةِ صَبْراً وَ اللَّهُ الْمُسْتَعَانُ ثُمَّ إِنَّهُ مَضَی وَ لَمْ أَعْلَمْ إِلَی أَیْنَ فَبَقِیتُ مُتَعَجِّبَةً کَیْفَ لَمْ أَعْلَمْ بِهِ فَبَیْنَمَا أَنَا کَذَلِکَ إِذَا بِبَابٍ قَدْ فُتِحَ مِنَ السَّمَاءِ وَ إِذَا بِالْمَلَائِکَةِ یَصْعَدُونَ وَ یَنْزِلُونَ عَلَی رَأْسِ أَبِی قَالَ فَلَمَّا سَمِعَ یَزِیدُ ذَلِکَ لَطَمَ عَلَی وَجْهِهِ وَ بَکَی وَ قَالَ مَا لِی وَ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ

●نقل شده که سکینه دختر امام حسین علیه السّلام فرمود: ای یزید! من شب گذشته خوابی دیده ام که اگر گوش کنی برای تو بگویم. یزید گفت: چه خوابی دیدی؟ فرمود: در آن حینی که من بیدار بودم و از گریه خسته شده بودم، نماز خواندم و خداوند را به انواع ادعیه دعا کردم. هنگامی که چشمم به خواب رفت، دیدم درهای آسمان باز شده اند و نوری از آسمان به طرف زمین ساطع شده. بعد خادم هایی از خادمان بهشت به نظرم رسید. سپس باغی را دیدم که سبز بود و قصری در آن باغ سبز وجود داشت. ناگاه دیدم پنج نفر از مردان بزرگ داخل آن قصر شدند و یک خادم نزد ایشان بود. من به آن خادم گفتم: این قصر از کیست؟ گفت: این قصر از پدرت حسین علیه السّلام می باشد که خداوند متعال در عوض آن صبری که کرد، به او عطا فرموده است.

گفتم: این مردان بزرگ کیانند؟ گفت: آن شخص اول حضرت آدم ابوالبشر است؛ دوم نوح نبی اللَّه می باشد؛ سوم ابراهیم خلیل الرحمن؛ و چهارم موسی کلیم اللَّه. به او گفتم: آن شخص پنجمی که می بینم محاسن خود را به دست گرفته و گریان و حزین می باشد کیست؟ به من گفت: ای سکینه! آیا او را نمی شناسی؟ گفتم: نه، گفت: این جدت رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله است. گفتم: ایشان به کجا می روند؟ گفت: نزد پدرت حسین علیه السّلام. گفتم: به خدا قسم اکنون خود را به جدم می رسانم و او را از این مصائبی که بر ما رفته آگاه می نمایم. ولی آن حضرت سبقت گرفت و من به وی نرسیدم.

در همان حالی که متفکر بودم، ناگاه دیدم علی بن ابی طالب علیه السّلام در حالی که شمشیری به دست دارد ایستاده است. من به آن حضرت گفتم: یا جداه! به خدا قسم پسرت بعد از تو شهید شد! او پس از این که گریان شد، مرا به سینه خود چسبانید و فرمود: ای دختر عزیزم، صبر کن! خدا یاری خواهد کرد. سپس متوجه نشدم که آن بزرگوار به کجا رفت. من همچنان متعجب ماندم که چرا ندانستم او کجا رفت و در همین حال بودم که دیدم دری از آسمان باز شد و ملائکه نزد سر مقدس پدرم صعود و نزول می کردند. گوید وقتی یزید این سخنان را شنید، لطمه به صورت خود زد و گریان شد و گفت: مرا با شهید کردن حسین چه کار؟

بحارالانوار/ج45/ص194

اشک و عبادت باید از سر #معرفت باشد
گریه ابوبکر از کلمات حضرت زهرا سلام الله علیها

#اشک_شیطانی
●فَنَادَتْ وَا أَبَتَاهْ وَا رَسُولَ اللَّهِ يَا أَبَتَاهْ فَلَبِئْسَ مَا خَلَّفَكَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ عَيْنَاكَ لَمْ تَتَفَقَّأْ فِي قَبْرِكَ تُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهَا فَلَقَدْ رَأَيْتُ‏ أَبَا بَكْرٍ وَ مَنْ حَوْلَهُ يَبْكُونَ [وَ يَنْتَحِبُونَ‏] مَا فِيهِمْ إِلَّا بَاكٍ غَيْرَ عُمَرَ وَ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ وَ الْمُغِيرَةُ بْنُ شُعْبَةَ وَ عُمَرُ يَقُولُ إِنَّا لَسْنَا مِنَ النِّسَاءِ وَ رَأْيِهِنَّ فِي شَيْ‏ء

●حضرت زهرا سلام الله علیها صدا زد: وا ابتاه، وا رسول اللَّه، ای پدر، ابو بکر و عمر بعد از تو با بازماندگانت بدرفتاری کردند در حالی که هنوز چشمان تو در قبرت باز نشده است.
این سخنان را حضرت با بلندترین صدایش ندا می نمود.
سلمان می گوید: ابو بکر و اطرافیانش را دیدم که می گریستند و صدایشان به گریه بلند شده بود.
در میان آنان کسی نبود مگر آنکه گریه می کرد جز عمر و خالد بن ولید و مغیره بن شعبه، و عمر می گفت: ما را با زنان و رأی آنان کاری نیست.

كتاب سليم بن قيس الهلالي/ج‏2/ص587
بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج‏28/ص270
منهاج البراعة (خوئى)/ج‏3/ص25

فریب هر گریه ای را نخوریم.
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
گول هر گریه و اشک و عبادتی را نخوریم بُهره های داوودی هند که دوازده امامی نیستند در عتبات عالیات عراق به زیارت و گریه می پردازند بُهره یا بُهره ها، نام گروهی از اسماعیلیان هند است. بیشتر آنان به شاخه طیبی مستعلوی فرقه اسماعیلیه متعلق اند و اصل و نسبی هندو…
گول هر اشک و آه و ضجه و زاری را نخوریم

#اشک_شیطانی #اسلام_رحمانی

گریه مروان حکم خبیث از ندبه های حضرت ام البنین سلام الله علیها

گریه ابن ملجم زنازاده پس از قتل امیرالمومنین علیه السلام

گریه کوفیان پس از قتل و غارت اهل بیت علیهم السلام

گریه عمر سعد ملعون در کربلا به روایت تاریخ طبری

گریه یزید زنازاده از مصائب کربلا

گریه ابوبکر کافر از کلمات حضرت زهرا سلام الله علیها

گول هر گریه و اشک و عبادتی را نخوریم

بانویی که یک عمر پرده نشین بود از شدت مصائب کربلا #فریاد زد و اشک قتله کربلا لعنهم الله

گریه ام الفضل زنازاده پس از به قتل رساندن امام

●إِنَّ الْمُعْتَصِمَ جَعَلَ یَعْمَلُ الْحِیلَةَ فِی قَتْلِ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ أَشَارَ عَلَی ابْنَةِ الْمَأْمُونِ زَوْجَتِهِ بِأَنْ تَسُمَّهُ لِأَنَّهُ وَقَفَ عَلَی انْحِرَافِهَا عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ شِدَّةِ غَیْرَتِهَا عَلَیْهِ لِتَفْضِیلِهِ أُمَّ أَبِی الْحَسَنِ (سلام الله علیها) ابْنِهِ عَلَیْهَا وَ لِأَنَّهُ لَمْ یُرْزَقْ مِنْهَا وَلَدٌ فَأَجَابَتْهُ إِلَی ذَلِکَ وَ جَعَلَتْ سَمّاً فِی عِنَبٍ رَازِقِیٍّ وَ وَضَعَتْهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَلَمَّا أَکَلَ مِنْهُ نَدِمَتْ وَ جَعَلَتْ تَبْکِی فَقَالَ مَا بُکَاؤُکِ وَ اللَّهِ لَیَضْرِبَنَّکِ اللَّهُ بِعَقْرٍ لَا یَنْجَبِرُ وَ بَلَاءٍ لَا یَنْسَتِرُ فَمَاتَتْ بِعِلَّةٍ فِی أَغْمَضِ الْمَوَاضِعِ مِنْ جَوَارِحِهَا صَارَتْ نَاصُوراً فَأَنْفَقَتْ مَالَهَا وَ جَمِیعَ مَا مَلَکَتْهُ عَلَی تِلْکَ الْعِلَّةِ حَتَّی احْتَاجَتْ إِلَی الِاسْتِرْفَادِ وَ رُوِیَ أَنَّ النَّاصُورَ کَانَ فِی فَرْجِهَا.

●معتصم (لعنة الله علیه) پیوسته به دنبال مکر و حیله ای بود که حضرت جواد (علیه السلام) را به قتل برساند او می دانست ام الفضل (لعنة الله علیها) با حضرت جواد (علیه السلام) میانه خوبی ندارد، یکی به جهت اولاد نداشتن از او و دیگر به واسطه غیرت و حسادت شدیدی که نسبت به مادر حضرت امام علی النقی (سلام الله علیها) می ورزید؛ زیرا حضرت جواد (علیه السلام) او را بر ام الفضل (لعنة الله علیها) مقدم می داشت. معتصم به ام الفضل (لعنة الله علیهما) پیشنهاد کرد که حضرت جواد (علیه السلام) را مسموم کند. ام الفضل (لعنة الله علیها) قبول کرد و سمی را در انگور رازقی جای داد و در مقابل امام گذاشت. همین که حضرت جواد (علیه السلام) از آن انگور میل کرد، ام الفضل (لعنة الله علیها) پشیمان شد و شروع به گریه نمود! امام فرمود: چرا گریه می کنی؟ به خدا سوگند خدا تو را گرفتار دردی کند که خوب شدنی نباشد و به بلایی گرفتار شوی که پوشیدنی نباشد. ام الفضل (لعنة الله علیها) مبتلا به دردی در مستورترین عضو بدن خود شد و به همان درد از دنیا رفت. او به بواسیر مبتلا شد؛ پس تمام دارایی و املاک خود را برای دوای این مرض خرج کرد تا جایی که حتی محتاج کمک شد (به گدایی افتاد) و بعضی گفته اند این جراحت در فرج او بود.

📜عیون المعجزات/ص۱۲۹.
📜بحارالانوار/ج۵۰/ص۱۷.
📜مدينة معاجز و دلائل الحجج على البشر /ج۷/ص۴۰۶.
📜منتهی الآمال جلد دوم بخش امام جواد علیه السلام.
📜رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار/ج۲/ص۴۳۹.

جالب اینکه امام نه تنها از اشک و ندامت ام الفضل زنازاده به رحم نیامده بلکه باز او را لعن و نفرین کرده.
گول مروجین اسلام رحمانی را نخورید.
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
گول هر اشک و آه و ضجه و زاری را نخوریم #اشک_شیطانی #اسلام_رحمانی گریه مروان حکم خبیث از ندبه های حضرت ام البنین سلام الله علیها گریه ابن ملجم زنازاده پس از قتل امیرالمومنین علیه السلام گریه کوفیان پس از قتل و غارت اهل بیت علیهم السلام گریه عمر سعد ملعون…
قتلة کربلا لعنهم الله می گریستند و اموال خیام و مخدرات را غارت می کردند

#اشک_شیطانی
●عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الحسين [اَلْحَسَنِ] عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: دَخَلَتِ الْغَانِمَةُ [الْعَامَّةُ] عَلَيْنَا الْفُسْطَاطَ وَ أَنَا جَارِيَةٌ صَغِيرَةٌ وَ فِي رِجْلِي خَلْخَالاَنِ مِنْ ذَهَبٍ فَجَعَلَ رَجُلٌ يَفُضُّ الْخَلْخَالَيْنِ مِنْ رِجْلِي وَ هُوَ يَبْكِي فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ يَا عَدُوَّ اللَّهِ فَقَالَ كَيْفَ لاَ أَبْكِي وَ أَنَا أَسْلُبُ ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ لاَ تَسْلُبْنِي قَالَ أَخَافُ أَنْ يَجِيءَ غَيْرِي فَيَأْخُذَهُ قَالَتْ وَ انْتَهَبُوا مَا فِي الْأَبْنِيَةِ حَتَّی کَانُوا یَنْزِعُونَ الْمَلَاحِفَ عَنْ ظُهُورِنَا.

●از عبدالله بن حسین (حسن) از مادرش فاطمه بنت الحسین نقل شده که فرمود: لشکر ابن سعد در خیمه های ما ریختند و من در آن موقع دختر کوچکی بودم و یک جفت خلخال طلا در پایم بود. ناگاه دیدم مردی در حالی که گریه می کند آن خلخال ها را از پای من بیرون می آورد! من به او گفتم: ای دشمن خدا! پس چرا گریه می کنی؟ گفت: چگونه گریه نکنم در صورتی که دارم دختر رسول خدا را غارت می کنم؟ گفتم: مرا غارت نکن. گفت: می ترسم دیگری بیاید و آن (خلخال) را ببرد!! فاطمه (سلام الله علیها) می گوید: (غارتگران یزید) آنچه را که در خیمه های ما بود به تاراج بردند. حتی ملحفه ها (چادرها) را از پشت ما می بردند.

أمالی (صدوق)/مجلس31/ح2
بحارالانوار/ج45/ص82

آجرک الله یا صاحب الزمان 😭
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
قتلة کربلا لعنهم الله می گریستند و اموال خیام و مخدرات را غارت می کردند #اشک_شیطانی ●عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الحسين [اَلْحَسَنِ] عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: دَخَلَتِ الْغَانِمَةُ [الْعَامَّةُ] عَلَيْنَا الْفُسْطَاطَ…
ربطونا مثل الاغنام

#اشک_شیطانی
●روي عن الإمام علي بن الحسين عليهما‌السلام أنه قال : « لما أرادوا الوفود بنا على يزيد بن معاوية أتونا بحبال وربطونا مثل الأغنام وكان الحبل بعنقي وعنق أم كلثوم ، وبكتف زينب وسكينة والبنات ، وساقونا وكلما قصرنا عن المشي ضربونا ، حتى أوقفونا بين يدي يزيد ، فتقدمت إليه ـ وهو على سرير مملكته ، وقلت له : ما ظنك برسول الله لو يرانا على هذه الصفة »؟! فبكى و بكى كل من كان حاضرا في مجلسه فأمر بالحبال فقطعت من أعناقنا واكتافنا.

●از امام سجاد علیه السلام روایت شده که فرمود: هنگامی که خواستند ما را در مجلس یزید بن معاویه (لعنة الله علیهما) وارد کنند طناب هایی آورده و ما را مانند گوسفندان به یکدیگر بستند؛ بدین ترتیب که طناب در گردن من و گردن ام کلثوم قرار داشت و به کتف زینب و سکینه و دیگر دختران بسته شده بود.
آنها ما را با این حال حرکت دادند و هرگاه در راه رفتن کندی می کردیم ما را می زدند تا اینکه ما را در مقابل یزید (لعنه الله) متوقف کردند؛ در این حال جلو رفتم و به یزید که بر تخت فرمانروایی نشسته بود گفتم: گمان می کنی اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ما را بر این حال ببیند چه حالی به او دست می دهد.
پس گریست و هرکس که در مجلسش حاضر بود نیز گریه کرد؛ پس دستور داد طنابها را از گردن و کتف های ما باز کردند.

الأنوار النعمانية/ج3/ص176
المنتخب الطريحي/ج2/ص473/المجلس العاشر
تظلم الزهراء/ص287
زينب الكبرى عليها السلام من المهد الى اللحد/ص379

بر یزید زنازاده و چشمان پلیدش و اشک نجسش لعنت
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
عبادت عمری ها اصلا قبول نیست؛ ولو در ظاهر خیلی هم مقید به دین باشند 🔻عنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَأُعَذِّبَنَّ کُلَّ رَعِیَّةٍ فِی الْإِسْلَامِ أَطَاعَتْ إِمَاماً جَائِراً لَیْسَ…
گریه عابدان ملاک تقوا داشتن نیست و نباید ما را بفریبد

#اشک_شیطانی
🔻عنْ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) يَا عَلِيَّ بْنَ عَبْدِ الْعَزِيزِ لَا يَغُرَّنَّكَ بُكَاؤُهُمْ فَإِنَّ التَّقْوَى فِي الْقَلْبِ.

♦️علىّ بن عبد العزيز گفت: امام جعفر صادق (عليه السّلام) به من فرمود: اى علىّ بن عبد العزيز، گريه آنها (كسانى كه به ظاهر ديندارند) تو را فريب ندهد، زيرا تقوى در قلب (دل) است.

صفات الشيعة/ص27/ح37
بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج‏67/ص283
سفينة البحار/ج‏1/ص365
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
گریه ابوبکر از کلمات حضرت زهرا سلام الله علیها #اشک_شیطانی ●فَنَادَتْ وَا أَبَتَاهْ وَا رَسُولَ اللَّهِ يَا أَبَتَاهْ فَلَبِئْسَ مَا خَلَّفَكَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ عَيْنَاكَ لَمْ تَتَفَقَّأْ فِي قَبْرِكَ تُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهَا فَلَقَدْ رَأَيْتُ‏…
گریه شدید ابوبکر از لعن فاطمه زهرا سلام الله علیها بر او

#اشک_شیطانی #فاطمیه
●ثُمَّ ذَکَرَ ابْنُ قُتَیْبَةَ: (7) أَنَّهُمَا جَاءَا إِلَی فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلَامُ مُعْتَذِرِینَ، فَقَالَتْ: نَشَدْتُکُمَا بِاللَّهِ (8) أَ لَمْ تَسْمَعَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ: رِضَا فَاطِمَةَ مِنْ رِضَایَ وَ سَخَطُ فَاطِمَةَ ابْنَتِی (1) مِنْ سَخَطِی؟. وَ مَنْ أَحَبَّ فَاطِمَةَ ابْنَتِی فَقَدْ أَحَبَّنِی (2)، وَ مَنْ أَسْخَطَ فَاطِمَةَ فَقَدْ أَسْخَطَنِی؟. قَالا: نَعَمْ، سَمِعْنَاهُ (3). قَالَتْ: فَإِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلَائِکَتَهُ أَنَّکُمَا أَسْخَطْتُمَانِی وَ مَا أَرْضَیْتُمَانِی، وَ لَئِنْ لَقِیتُ النَّبِیَّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَأَشْکُوَنَّکُمَا إِلَیْهِ. فَقَالَ أَبُو بَکْرٍ: أَنَا عَائِذٌ بِاللَّهِ مِنْ سَخَطِهِ وَ سَخَطِکِ یَا فَاطِمَةُ. ثُمَّ انْتَحَبَ أَبُو بَکْرٍ بَاکِیاً تَکَادُ نَفْسُهُ (4) أَنْ تَزْهَقَ، وَ هِیَ تَقُولُ: وَ اللَّهِ لَأَدْعُوَنَّ اللَّهَ عَلَیْکَ فِی کُلِّ صَلَاةٍ، وَ أَبُو بَکْرٍ یَبْکِی وَ یَقُولُ: وَ اللَّهِ لَأَدْعُوَنَّ اللَّهَ لَکِ فِی کُلِّ صَلَاةٍ (5) أُصَلِّیهَا .. ثُمَّ خَرَجَ بَاکِیاً.

●آن دو (ابوبکر و عمر) عذرخواهان نزد فاطمه سلام الله علیها آمدند. حضرت به آن دو فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم، آیا این سخن را از رسول خدا صلی الله علیه و آله نشنیدید که می فرماید: رضای فاطمه از رضای من است و خشم و ناراحتی دخترم فاطمه از خشم و ناراحتی من است؟ و هر کس فاطمه دخترم را دوست بدارد، مرا دوست داشته است، و هر کس فاطمه را خشمگین و ناراحت کند، مرا خشمگین و ناراحت کرده است؟ آن دو گفتند: آری، آن جملات را شنیدیم. فرمود: من خدا و فرشتگانش را گواه می گیرم که شما مرا خشمگین و ناراحت کردید و مرا راضی نکردید، و اگر پیامبر صلی الله علیه و آله را ملاقات کنم، حتما از شما دو تن به محضرش شکایت می کنم. ابوبکر گفت: ای فاطمه، من از خشم او و خشم تو به خدا پناه می برم. سپس ابوبکر ناله کنان طوری گریه کرد که نزدیک بود جان دهد، در حالی که حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمود: به خدا سوگند، در هر نماز تو را نفرین خواهم کرد. در حالی که ابوبکر گریه می کرد و می گفت: به خدا سوگند، در هر نمازی که می خوانم، برای تو دعا می کنم. سپس گریه کنان از آنجا بیرون رفت.

الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء/ج9/ص32
بحار الأنوار/ج29/ص627/ح37
الإمامة و السياسة/ص13

گول گریه های ابوبکری را نخورید؛ و بدانید امروز نیز آن جماعتی که سنگ ابوبکر و برادری با پیروان ابوبکر را به سینه می زنند اشکشان از همان جنس است.
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
✔️از شدت گریه و عزادرای ام البنین علیه السلام بر امام‌ حسین علیه السلام مروان هم گریه میکرد... عنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام كَانَتْ أُمُّ الْبَنِين علیه السلامِ أُمَّ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةِ الْإِخْوَةِ الْقَتْلَى تَخْرُجُ إِلَى الْبَقِيعِ…
شعر حضرت ام البنین سلام الله علیها دشمن را نیز گریاند.

●انّ فاطمة أمّ البنين أمّ عبّاس ابن أمير المؤمنين عليه السّلام كانت تخرج الى البقيع كلّ يوم ترثيه و تحمل ولده عبيد اللّه فيجتمع لسماع رثائها أهل المدينة و فيهم مروان بن الحكم فيبكون لشجى الندبة، قولها (رضي اللّه عنها):
لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ
تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ
كَانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ
وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ
أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى
قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ
تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ
فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعا طَعِينَ
يَا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا
بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ

●حضرت فاطمه ام البنين، مادر حضرت عباس بن امیرالمومنین، سلام الله عليها همه روزه به بقيع مى رفت و مرثيه مى خواند و پسرش عبیدالله را نیز با خود می برد، اهالی مدینه برای شنیدن مرثیه های او گردش جمع می شدند و در بین آنها مروان بن حکم بود؛ پس به خاطر عزاداری ها و ندبه های سوزناک او می گریستند و کلام حضرت ام البنین سلام الله علیها:
واى بر تو مرا ديگر مادر پسران مخوان كه مرا به ياد شيران بيشه‏ ام می ‏اندازى
من پسرانى داشتم که به خاطر آنان مرا ام البنین می خواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم
چهار پسر که مانند عقاب های کوهسار بودند و با بريده شدن شاهرگشان يكى پس از ديگرى به مرگ پيوستند
بر سر نعش آن ها نیزه ها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاك افتادند
اى كاش می ‏دانستم آیا چنان که خبر دادند؛ عباس من دست راستش قطع شده بوده است؟

شرح الأخبار/ج‏3/ص187
سفينة البحار/ج‏3/ص308
ابصارالعین/ص64

البته شیعیان بصیر گول این #اشک_شیطانی مروان حکم ملعون را نمی خورند.
Forwarded from #پست_مشترک
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#هجدهم_رجب_سالروز_قربانی_شدن_ابراهیم پسر پیامبر صلی الله علیه وآله برای امام حسین علیهم السلام
.
هجدهم رجب سال ۱۰هجری قمری مطابق با بیست و نهم مهر سال ۱۰هجری شمسی حضرت ابراهیم علیه السلام پسر پیامبر صلی الله علیه وآله فدای حضرت سیدالشهداء علیه السلام شدند.

در اواخر زندگی شریف #پیامبر_اسلام خداوند متعال پسری به نام #ابراهیم به ایشان عنایت فرمود. مادر ایشان جناب #ماریه_قبطیه علیهاالسلام بود که پیامبر او و ابراهیم پسرشان را بسیار دوست میداشتند.
اما عایشه ملعونه به #حضرت_ماریه علیهاالسلام حسودی میکرد و تهمتی زد و به ابراهیم پسر پیامبر نیز جسارت نمود. اما پیامبر از این بانوی پاکدامن دفاع فرموده وامیرالمؤمنین علیه السلام دامن او را ازگناه #مبرا کردند.
در روایت است که در زمان #ظهور_امام_زمان عجل الله فرجه ودر دولت کریمه، حضرت مهدی علیه السلام عایشه ملعونه را از قبر بیرون کشیده و #محاکمه میکنند و بخاطر اتهامی که به حضرت ماریه علیهاالسلام زد بر او حد جاری میکنند.

روزی جناب ابراهیم و حضرت #سیدالشهداء علیهماالسلام در دامن پیامبر صلی الله علیه وآله نشسته بودند.
پیامبر گاهی #امام_حسین_علیه_السلام و گاهی جناب ابراهیم علیه السلام را میبوسید.
درهمین هنگام #جبرئیل نازل شد از طرف خداوند وحی آورد. بعد از نزول وحی پیامبر اعظم صلى الله عليه وآله فرمود: الان جبرئيل نزد من آمد و گفت اراده خدا چنین است که یکی از این دو فرزند را از تو بگیرد و هر دو را برای شما باقی نمیگذارد.
یکی از ایشان را #فدای دیگری بگردان...

رسول خدا صلی الله علیه وآله نگاهی به ابراهیم و نگاهی به #ارباب حضرت سیدالشهداء علیه السلام فرمودند و #اشک روی گونه مبارکشان جاری شد.
آنگاه فرمود مادر ابراهیم کنیز است اگر ابراهیم بمیرد کسی جز من #محزون نمیشود.
ولی مادر حسین، حضرت زهرا سلام الله علیها و پدرش علی علیه السلام است که گوشت او گوشت من و خون او خون من است.
اگر حسین از دنیا برود دخترم و پسرعمویم ومن همگی محزون خواهیم شد. لذا من محزون بودن خود را به حزن ایشان مقدم میدارم.
ای جبرئيل، من ابراهیم را فدای حسینم مینمایم
#یا_جبرئیل_یقبض_ابراهیم_فدیته_للحسین

بعد ازسه روز بود که #ابراهیم_قربانی_امام_حسین علیه السلام شد و از دنیا رفت.
هر موقع پیامبر صلی الله علیه وآله امام حسین علیه السلام را میدیدند او را به سینه مبارک میچسبانید و میبوسید و میفرمودند: #فدیت_من_فدیته_بابنی_ابراهیم
فدای حسینی بشوم که ابراهیم پسرم را فدایش نمودم.
مناقب ابن شهر آشوب ج۴ ص۸۱
بحارالأنوار ج۴۳ ص۲۶۱
.
@post_moshtarak
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
✔️به جای گریه بی موقع، عمل کنید #اشک_شیطانی قَالَ كُلُّ ذَلِكَ وَ النَّاسُ يَبْكُونَ عَلَى مَا أَصَابَهُم ثُمَّ إِنَّ أُمَّ كُلْثُومٍ أَطْلَعَتْ رَأْسَهَا مِنَ الْمَحْمِلِ وَ قَالَتْ لَهُمْ صَهْ يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ تَقْتُلُنَا رِجَالُكُمْ وَ تَبْكِينَا…
بر امام حسین صلوات الله علیه گریستند ولی او را یاری نکردند.

#اشک_شیطانی
●قَالَ‌ فَلَمَّا أَتَى عَلَى الْحُسَيْنِ صلوات الله علیه مِنْ مَوْلِدِهِ سَنَتَانِ خَرَجَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله فِي سَفَرٍ لَهُ فَوَقَفَ فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ وَ اسْتَرْجَعَ وَ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ فَسُئِلَ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ هَذَا جَبْرَئِيلُ علیه السلام يُخْبِرُنِي عَنْ أَرْضٍ بِشَطِّ الْفُرَاتِ يُقَالُ لَهَا كَرْبَلَاءُ يُقْتَلُ عَلَيْهَا وَلَدِيَ الْحُسَيْنُ بْنُ فَاطِمَةَ صلوات الله علیه فَقِيلَ لَهُ مَنْ يَقْتُلُهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ صلی الله علیه و آله رَجُلٌ اسْمُهُ يَزِيدُ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى مَصْرَعِهِ وَ مَدْفَنِهِ ثُمَّ رَجَعَ مِنْ سَفَرِهِ ذَلِكَ مَغْمُوماً فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ فَخَطَبَ وَ وَعَظَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ صلوات الله علیهما بَيْنَ يَدَيْهِ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ خُطْبَتِهِ وَضَعَ يَدَهُ الْيُمْنَى عَلَى رَأْسِ الْحَسَنِ صلوات الله علیه وَ يَدَهُ الْيُسْرَى عَلَى رَأْسِ الْحُسَيْنِ صلوات الله علیه ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ نَبِيُّكَ وَ هَذَانِ أَطَائِبُ عِتْرَتِي وَ خِيَارُ ذُرِّيَّتِي وَ أُرُومَتِي وَ مَنْ أُخَلِّفُهُمَا فِي أُمَّتِي وَ قَدْ أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ علیه السلام أَنَّ وَلَدِي هَذَا مَقْتُولٌ‌ مَخْذُولٌ اللَّهُمَّ فَبَارِكْ لَهُ فِي قَتْلِهِ وَ اجْعَلْهُ مِنْ سَادَاتِ الشُّهَدَاءِ اللَّهُمَّ وَ لَا تُبَارِكْ فِي قَاتِلِهِ وَ خَاذِلِهِ قَالَ فَضَجَّ النَّاسُ فِي الْمَسْجِدِ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ فَقَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله أَ تَبْكُونَهُ وَ لَا تَنْصُرُونَهُ...

●و گفته اند: كه چون دو سال از ولادت حسين صلوات الله علیه گذشت پيغمبر صلی الله علیه و آله به سفرى رفت و در رهگذرى ايستاد و فرمود: انّا للَّه و انّا اليه راجعون و اشک از ديدگان حضرت سرازير شد، از علّت اين حال سؤال شد فرمود: اينك جبرئيل علیه السلام است كه مرا خبر ميدهد از زمينى كه در كنار شطّ فرات واقع شده و كربلايش گويند كه فرزند من حسين پسر فاطمه صلوات الله علیه، در آن سرزمين كشته مى‌شود، عرض شد: يا رسول اللَّه كه او را ميكشد؟ فرمود: مردى به نام يزيد خدايش لعنت كند و گوئى جايى را كه حسين صلوات الله علیه در آن جان ميدهد و محلّى كه در آن دفن مى شود مى بينم، سپس رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلّم با حالتى اندوهناك از اين سفر بازگشت و بر منبر شد و مردم را پند داد حسن و حسين صلوات الله علیهما نيز در مقابل آن حضرت بودند چون از خطبه خواندن فارغ شد دست راستش بر سر حسن صلوات الله علیه نهاد و دست چپ بر سر حسين صلوات الله علیه و سر به سوى آسمان برداشت و عرض كرد: پروردگارا همانا محمّد بنده تو و پيغمبر تو است، و اين دو پاك ترين فرد خاندان من و برگزيده فرزندان من و خانواده‌ من هستند كه پس از خود اين دو را در ميان امّتم به جاى ميگذارم و جبرئيل مرا خبر داد كه اين پسرم كشته و خوار خواهد شد بار الها اين جانبازى را بر او مبارك فرما و او را از سروران شهيدان قرار بده بار الها بر كشنده اش و آنكه او را خوار كند بركت عطا مفرما، راوى گويد: مردمى كه در مسجد بودند يكباره ناله و فرياد از دل بركشيدند و هاى هاى گريستند رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: آيا بر حسينم گريه ميكنيد و او را يارى نميكنيد؟...

اللهوف على قتلى الطفوف صفحه 16
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
گول هر اشک و آه و ضجه و زاری را نخوریم #اشک_شیطانی #اسلام_رحمانی گریه مروان حکم خبیث از ندبه های حضرت ام البنین سلام الله علیها گریه ابن ملجم زنازاده پس از قتل امیرالمومنین علیه السلام گریه کوفیان پس از قتل و غارت اهل بیت علیهم السلام گریه عمر سعد ملعون…
مصیبت امام حسین سلام الله علیه حتی جهنمی ها را گریاند

قسمتی از زیارتنامه امام حسین صلوات الله علیه منقول از امام صادق صلوات الله علیه:

●أَشْهَدُ أَنَّ دَمَكَ سَكَنَ فِي الْخُلْدِ وَ اقْشَعَرَّتْ لَهُ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ وَ بَكَى لَهُ جَمِيعُ الْخَلاَئِقِ وَ بَكَتْ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَ مَا فِيهِنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَ‏ وَ مَنْ يَتَقَلَّبُ فِي الْجَنَّةِ وَ النَّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنَا وَ مَا يُرَى وَ مَا لاَ يُرَى‏

●گواهى مى ‏دهم كه خون پاك تو در بهشت خلد ساكن شد و سرادق و سايه افكنان عرش را بلرزانيد و تمام خلايق را بگريانيد و هفت آسمان و هفت زمين و هر چه در آنهاست و يا در مابين آنها و هر كه در بهشت و دوزخ است و از خلق خدا هر چه ديده شود و ديده نشود همه در شهادت و مظلوميتت گريستند

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏4، ص: 576
كامل الزيارات، النص، ص: 199
من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 595
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏98، ص: 152
مفاتیح الجنان زیارت مطلقه اول امام حسین سلام الله علیه

به دو نکته دقت کنید.

1-همانگونه که به گواه قرآن کریم تمام کائنات و مخلوقات بی اختیار تسبیح الهی می گویند ، پس ممکن است ما یری و ما لا یری ، تمام مخلوقات و کائنات، از مصیبت امام حسین صلوات الله علیه گریسته باشند. و همانگونه که آن تسبیح بی اختیار بوده، این
اشک نیز بی اختیار می باشد.

2-ملاک پذیرش اعمال
#معرفت و #ولایت است.
فلذا همانگونه که عمر بن سعد و یزید و قتله کربلا لعنهم الله از این مصیبت گریستند و
اشک اینها #اشک_شیطانی بوده و اجر و ثوابی نبردند و باعث نجاتشان نشده، پس استبعادی ندارد که مخلوقاتی نیز ناخواسته از این مصیبت عظیم گریسته باشند لکن این نوع اشک ریختن سبب نجاتشان نباشد.
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
سخنی با ولیجه پرست های ماله به دست. قال سیدنا و مولانا امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه: تَزْكِيَةُ الْأَشْرَارِ مِنْ أَعْظَمِ الْأَوْزَارِ 🔸مولانا امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه می فرماید: پاكيزه نمودن و تزكيه بَدان، از بزرگترين…
روایت امام صادق علیه السلام در مورد حجت خدا
مرحوم خبازیان
بت پرست و شخصیت زده نباشیم

#علمای_صالح #علمای_فاسد #اشک_شیطانی
-بی عیب فقط امام زمان صلوات الله علیه است و بس، ما چهارده معصوم بیشتر نداریم
-غیر معصوم تمام گفته هایش صحیح نیست
-حق با اشخاص شناخته نمی شود
-اشتباهات دیگران را توجیه نکنیم
-خرق عادت و پیشگویی و خبر دادن از غیب، نشان از حقانیت نیست
-مرتاض های هندی و اشخاص پست نیز به کمک اجنه و قدرت های شیطانی می توانند غیب گویی کنند
-گریه و خضوع و خشوع و عبادتِ اهل بدعت
-کشف و کرامت برای ما ملاک نیست
-گول خوش برخوردی رهبران ضلالت را نخورید

مرحوم خبازیان
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
زینب و اشک و شکوفه زینب و #زندان_کوفه 😭😭😭 ●و جاء في التاريخ : أن إبن زياد أمر بالسبايا إلى السجن ، فحبسوا و ضيق عليهم ، ثم أمر أن يأتوا بعلي بن الحسين عليهما‌السلام و النسوة إلى مجلسه. ●در تاریخ آمده ابن زیاد (لعنه الله) دستور داد اسیران را به زندان افکندند…
بانویی که یک عمر پرده نشین بود از شدت مصائب کربلا #فریاد زد

#اشک_شیطانی
●فقلن النسوة: باللّه عليكم إلا ما مررتم بنا على القتلى، و لما نظرن إليهم مقطعي الأوصال قد طعمتهم سمر الرماح و نهلت من دمائهم بيض الصفاح و طحنتهم الخيل بسنابكها صحن و لطمن الوجوه‌ [2] و صاحت زينب: يا محمداه هذا حسين بالعراء مرمل بالدماء مقطع الأعضاء، و بناتك سبايا و ذريتك مقتلة فأبكت كل عدو و صديق‌ [3] حتى جرت دموع الخيل على حوافرها

●علامه مقرم در کتاب «مقتل الحسين» می نویسد: چون خواستند اهل بیت امام حسین (علیهم السلام) را از کربلا به طرف کوفه حرکت دهند، زنها گفتند: شما را به خدا سوگند، ما را از قتلگاه عبور دهید و چون نگاه آنان بر بدن های پاره پاره و آغشته به خون و لگدمال شده از ضربات محکم سم اسب ها و نیزه ها.... افتاد صدای ناله آنان بلند شد و از خود بی خود شدند و بر سر و صورت لطمه زدند
زینب (علیها السلام) فریاد کرد: «یا محمداه! این حسین توست که بر روی خاک، آغشته به خون مانده و اعضای بدن او از یکدیگر جدا شده است! و اینها دختران تواند که اسیر گردیده اند! و این فرزندان توست که کشته شده اند!» از این سخن، هر دوست و دشمنی گریان شدند و حتی اشک ها از چشمان اسب ها نیز به سُم آنان اشک جاری گردید.

مقتل الحسين (مقرم) صفحه 322