امام معصوم همه کاره دنیا و آخرت

عَنْ صَفْوَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) يَقُولُ‌ [إِنَ‌] إِلَيْنَا إِيَابَ هَذَا الْخَلْقِ وَ عَلَيْنَا حِسَابُهُمْ.

🔸صفوان گوید از امام کاظم (صلوات الله علیه) شنیدم می فرمود: بازگشت این خلق به سوی ماست و حسابشان بر عهده ماست.

تفسير فرات الكوفي صفحه 551
بحار الانوار جلد 24 صفحه 272

-دشمنان به ما می گویند: رافضی و کافر
-والله حتی یک شیعه وارد جهنم نخواهد شد
-به کوری چشم دشمنان ورع داشته باشید

دَخَلَ سَمَاعَةُ بْنُ مِهْرَانَ عَلَى الصَّادِقِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، فَقَالَ لَهُ: يَا سَمَاعَةُ، مَنْ شَرُّ النَّاسِ قَالَ: نَحْنُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ. قَالَ: فَغَضِبَ حَتَّى احْمَرَّتْ وَجْنَتَاهُ، ثُمَّ اسْتَوَى جَالِساً، وَ كَانَ مُتَّكِئاً، فَقَالَ: يَا سَمَاعَةُ، مَنْ شَرُّ النَّاسِ فَقُلْتُ: وَ اللَّهِ مَا كَذَبْتُكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، نَحْنُ شَرُّ النَّاسِ عِنْدَ النَّاسِ، لِأَنَّهُمْ سَمَّوْنَا كُفَّاراً وَ رَفَضَةً، فَنَظَرَ إِلَيَّ ثُمَّ قَالَ: كَيْفَ بِكُمْ إِذَا سِيقَ بِكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ، وَ سِيقَ بِهِمْ إِلَى النَّارِ، فَيَنْظُرُونَ إِلَيْكُمْ فَيَقُولُونَ: «ما لَنا لا نَرى‏ رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ» (ص ٦٢) يَا سَمَاعَةَ بْنَ مِهْرَانَ، إِنَّهُ وَ اللَّهِ مَنْ أَسَاءَ مِنْكُمْ إِسَاءَةً مَشَيْنَا إِلَى اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَقْدَامِنَا فَنَشْفَعُ فِيهِ فَنُشَفَّعُ، وَ اللَّهِ لَا يَدْخُلُ النَّارَ مِنْكُمْ عَشْرَةُ رِجَالٍ، وَ اللَّهِ لَا يَدْخُلُ النَّارَ مِنْكُمْ خَمْسَةُ رِجَالٍ، وَ اللَّهِ لَا يَدْخُلُ النَّارَ مِنْكُمْ ثَلَاثَةُ رِجَالٍ، وَ اللَّهِ لَا يَدْخُلُ النَّارَ مِنْكُمْ رَجُلٌ وَاحِدٌ، فَتَنَافَسُوا فِي الدَّرَجَاتِ وَ أَكْمِدُوا عَدُوَّكُمْ بِالْوَرَعِ.

🔸سماعه بن مهران بر حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله علیه) وارد گردید، حضرت به او فرمود: ای سماعه بدترين مردم كيست؟ عرض كرد: اى پسر رسول خدا بدترين مردم مائيم. سماعه گفت چنان حضرت خشمگين شد كه چهره اش سرخ شد سپس در حالتى كه تكيه كرده بود بي درنگ راست (دو زانو) نشست و فرمود: ای سماعه بدترين مردم چه کسانی هستند؟ عرض كردم: به خدا سوگند اى پسر رسول خدا به تو دروغ نگفتم، بدترين مردم نزد مردم ما هستیم، زيرا آنها ما را كافران و رافضى ها می نامند؛ پس حضرت نگاهى به من كرده سپس فرمود: چه خواهد بود حال شما آن روز كه شما را به سوى بهشت بکشانند و آنها را به سوى جهنم بکشانند، پس آنان به شما نگاه كنند و می گويند: چه باعث شده اشخاصی را كه ما آنان را از اشرار مى ‏شمرديم، نمی بینیم. اى سماعه پسر مهران! به خدا سوگند هر كس از شما عمل خیلی بدی انجام داد او را روز قیامت با قدم های خودمان به سوى خداوند مى‏ بريم و درباره‏ ى او شفاعت مى ‏كنيم پس شفاعت ما پذیرفته می شود. به خدا سوگند كه ده مرد (نفر) از از شما وارد جهنم نمی شود؛ به خدا سوگند كه پنج مرد از شما وارد آتش نمی شود؛ به خدا سوگند سه مرد از شما وارد جهنم نمى ‏شود؛ به خدا سوگند يك مرد هم از شما وارد جهنم نمي شود. پس شما در درجات مسابقه دهید و دشمنان را به وسيله ورع افسرده خاطر كنيد.

الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 295 ح 581
الفضائل (لابن شاذان القمي)، ص: 12
تأويل الآيات، ص: 497
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏24، ص: 259
إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏2، ص: 258
البرهان في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 680

#جزء23

خوشحالی حضرت محمد صلی الله علیه و آله از رویت امام دوازدهم صلوات الله علیه

اللّٰهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلَىٰ دَعْوَتِهِ

🔸خدایا پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) را به دیدار او و کسانی که بر پایه دعوتش از او پیروی کردند شاد کن

دعای عهد

اللهم عجل لولیک الفرج

گره کار این امت=غیبت امام دوازدهم صلوات الله علیه

اللَّهُمَّ اكْشِفْ هٰذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هٰذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ

🔸خدایا این اندوه را از این امت به حضور آن حضرت برطرف کن و در ظهورش برای ما شتاب فرما

دعای عهد

وزغ🐸 هم مثل مروان به سخنان گوش می دهد

أبَانٌ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) يَقُولُ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنْ حُجْرَتِهِ وَ مَرْوَانُ وَ أَبُوهُ يَسْتَمِعَانِ إِلَى حَدِيثِهِ فَقَالَ لَهُ الْوَزَغُ ابْنُ الْوَزَغِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) فَمِنْ يَوْمِئِذٍ يَرَوْنَ أَنَّ الْوَزَغَ يَسْمَعُ الْحَدِيثَ.

🔸عبد الرحمن بن ابى عبد اللَّه گويد: شنيدم از امام صادق (صلوات الله علیه) كه مي فرمود: هنگامى که رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) از اطاقش خارج شد و (متوجه شد كه) مروان و پدرش هردو به سخنان او گوش مي داده‏ اند؛ حضرت به او فرمود: اى وزغ فرزند وزغ. امام صادق (صلوات الله علیه) فرمود: از آن روز اینها (مردم) عقيده دارند كه وزغ به سخن مردم گوش مي دهد.

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏8، ص: 238
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏31، ص: 532

خوشحالی آل مروان از فاجعه عاشورا و قتل امام حسین صلوات الله علیه

●وَ هٰذَا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِ

●و امروز روزی است که خوشحال شدند به این روز خاندان زیاد و خاندان مروان، به خاطر کشتن حضرت امام حسین، صلوات خداوند بر او باد.

زیارت عاشورا منقول از امام باقر صلوات الله علیه

سه مرتبه در زیارت عاشورا سخن از خاندان مروان به میان آمده است؛ یکی همین فراز فوق که اشاره کردیم و دو مورد دیگر:
1️⃣و لَعَنَ اللّٰهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ
2️⃣و الْعَنْ عُبَيْدَ اللّٰهِ بْنَ زِيادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِي سُفْيانَ وَ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ.

▪️[الْکَافِی] عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ کَرَّامٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ طَلْحَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْوَزَغِ فَقَالَ رِجْسٌ وَ هُوَ مَسْخٌ کُلُّهُ فَإِذَا قَتَلْتَهُ فَاغْتَسِلْ وَ قَالَ إِنَّ أَبِی کَانَ قَاعِداً فِی الْحِجْرِ وَ مَعَهُ رَجُلٌ یُحَدِّثُهُ فَإِذَا هُوَ بِوَزَغٍ یُوَلْوِلُ بِلِسَانِهِ فَقَالَ أَبِی لِلرَّجُلِ أَ تَدْرِی مَا یَقُولُ هَذَا الْوَزَغُ فَقَالَ لَا عِلْمَ لِی بِمَا یَقُولُ قَالَ فَإِنَّهُ یَقُولُ وَ اللَّهِ لَئِنْ ذَکَرْتُمْ عُثْمَانَ بِشَتِیمَةٍ لَأَشْتِمَنَّ عَلِیّاً حَتَّی یَقُومَ مِنْ هَاهُنَا قَالَ وَ قَالَ أَبِی لَیْسَ یَمُوتُ مِنْ بَنِی أُمَیَّةَ مَیِّتٌ إِلَّا مُسِخَ وَزَغاً قَالَ وَ قَالَ إِنَّ عَبْدَ الْمَلِکِ بْنَ مَرْوَانَ لَمَّا نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ مُسِخَ وَزَغاً فَذَهَبَ مِنْ بَیْنِ یَدَیْ مَنْ کَانَ عِنْدَهُ وَ کَانَ عِنْدَهُ وُلْدُهُ فَلَمَّا أَنْ فَقَدُوهُ عَظُمَ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ فَلَمْ یَدْرُوا کَیْفَ یَصْنَعُونَ ثُمَّ اجْتَمَعَ أَمْرُهُمْ عَلَی أَنْ یَأْخُذُوا جِذْعاً فَیَصْنَعُوهُ کَهَیْئَةِ الرَّجُلِ قَالَ فَفَعَلُوا ذَلِکَ وَ أَلْبَسُوا الْجِذْعَ دِرْعَ حَدِیدٍ ثُمَّ أَلْقَوْهُ فِی الْأَکْفَانِ فَلَمْ یَطَّلِعْ عَلَیْهِ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ إِلَّا أَنَا وَ وُلْدُهُ.

▪️عبداللّه بن طلحه از امام صادق علیه السّلام در مورد #وزغ پرسید. امام فرمود: پلید است و همه اش مسخ است، چون آن را کُشتی غسل کن. سپس فرمود: پدرم در حجر نشسته بود و با مردی حدیث می‌کرد. ناگاه وزغی را دید که زبانش را می‌چرخاند و سوت می‌زد. پدرم به آن مرد فرمود: می‌دانی این وزغ چه می‌گوید ؟! گفت: نمی دانم چه می‌گوید. فرمود: به راستی می‌گوید: «به خدا اگر شما به عثمان دشنام دهید، من به علی دشنام دهم تا از اینجا برخیزد.» امام فرمود: و پدرم فرمود: از بنی امیه کسی نمیرد جز این که به صورت وزغ مسخ شود. و فرمود: چون مرگ عبدالملک بن مروان رسید، وزغ شد و از نزد حاضرانش رفت و نزد او فرزندانش بودند و چون او را نیافتند، بر آن‌ها گران آمد و ندانستند چه کنند. سپس توافق کردند که تنه درخت خرمایی را بگیرند و آن را به شکل مردی بسازند. فرمود: پس چنین کردند و زرهی از آهن بدان پوشیدند و آن را در کفن پیچیدند و کسی جز من و فرزندانش از آن مطلع نشد.

📚 بحارالأنوار ٫ جلد 58 ٫ صفحه 53

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▫️کانال جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ
➡️ @eteghdate

بر مروان #یهودی لعنت

قالُوا: اُخِذَ مَرْوانُ بْنُ الْحَكَمِ اَسيراً يَوْمَ الْجَمَلِ فَاسْتَشْفَعَ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ عَلَيْهِمَا السَّلامُ اِلى أميرِالْمُؤْمِنينَ عَلَيْهِ السَّلامُ، فَكَلَّماهُ فيهِ فَخَلّى سَبيلَهُ. فَقالا لَهُ: يُبايِعُكَ يا اَميـرَ الْمُؤْمِنيـنَ ؟ فَقـالَ عَلَيْهِ السَّـلامُ: أوَلَمْ يُبايِعْنى بَعْدَ قَتْلِ عُثْمانَ؟ لا حاجَةَ لى فى بَيْعَتِهِ، اِنَّها كَفٌّ يَهُودِيَّةٌ، لَوْ بايَعَنى بِكَفِّهِ لَغَدَرَ بِسُبَّتِهِ. أما إنَّ لَهُ إمرَةً كَلَعقَةِ الكَلبِ أنفَهُ ، وهُوَ أبُو الأَكبُشِ الأَربَعَةِ ، وسَتَلقَى الاُمَّةُ مِنهُ ومِن وُلدِهِ يَومَا أحمَرَ .

♦️گفتند که مروان بن حکم، در روز جنگ جمل به اسارت گرفته شد. آن گاه حسن و حسين عليهما السلام را نزد امير مؤمنان به شفاعت گرفت. آن دو با امير مؤمنان صحبت کردند و او را رها کرد. آن دو به علي عليه السلام فرمودند: اي امير مؤمنان! آيا با تو بيعت مي کند؟ فرمود: مگر پس از کشته شدن عثمان با من بيعت نکرد؟ مرا نيازي به بيعت او نيست. آن دست، دست يهودي است؛ اگر با دستش بيعت کند، با نشيمنگاهش آن [ بيعت] را بر هم مي زَنَد. بدانيد که او را حکومتي است [ کوتاه]، به اندازه اي که سگي دماغ خود را بليسَد و او پدرِ چهار فرمانرواست و امّت [ اسلام] از دست او و فرزندانش روزگاري خون رنگ خواهند داشت.

خطبه 73 نهج البلاغه
الخرائج، ج‏1، ص: 197
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏32، ص: 229

قابل توجه منکرین سب و فحش! یکی از مواردی که اهل بیت صلوات الله علیهم به طور واضح و صریح اسم باسن را بردند همین حدیث شریف است.

السَّبّة : الاست (القاموس المحيط : ج 1 ص 80 «سبه»)


بر یهود امت لعنت

تبعید ابوذرِ مومن و بال و پر و پناه دادن به مروان مغضوب پیامبر صلی الله علیه و آله

اللّهُمَّ العَنهُم بِعَدَدِ کُلِّ مُنکَرٍأتَوهُ وَ حَقّ ٍاَخفَوهُ وَ مِنبَرٍ عَلوهُ وَ مُؤمِنٍ أرجَوهُ وَ مُنافِقٍ وَلَّوهُ وَ وَلیّ ٍآذُوهِ وَ طَریدٍ آوَوهُ وَ صادِقٍ طَرَدوهُ

🔸خدایا آن دو و پیروانشان را به عدد هر کار ناروایی که انجام دادند لعنت کن، و به عدد هر حقی که مخفی داشتند، و هر منبری که به ظلم بر آن بالا رفتند، و هر منافقی که به کار گماردند،و هر مؤمنی که تبعیدش کردند، و هر دوست خدا که آزردند، و هر تبعید شده ای که پناهش دادند، و هر راستگویی که راندند

دعای صنمی قریش


🔻مروان بن حَکَم بن اَبی العاص بن اُمیِّه (۲-۶۵ق)، چهارمین خلیفه اموی و سرسلسله شاخه مروانیان بود. مروان در کودکی به همراه پدرش حکم بن ابی‌العاص، به دستور پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به طائف تبعید شد و توسط، عثمان بن عفان، به مدینه بازگشت و در دستگاه خلافت مشغول به کار شد.

🔻ابوذر در مدینه با عثمان دیدار کرد ولی دینارهای اهدایی اش را نپذیرفت و به انتقاد از حکومت وی پرداخت. عثمان نیز او را تاب نیاورد و وی را با بدترین حالت به ربذه تبعید کرد. شرح حال گفتگو بین ابوذر و عثمان و تبعید به ربذه در بسیاری از کتب تاریخی آمده است.

بر عثمان لنگ لعنت

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#چهاردهم_شوال_سالمرگ_عبدالملک_مروان ملعون
#تقویم_تبری
.
در چهاردهم شوال سال ۸۶هجری قمری مطابق با هجدهم مهر سال ۸۴هجری شمسی عبدالملک بن مروان خبیث، قاتل امام سجاد علیه السلام در دمشق به هلاكت رسيد.

#عبدالملک_ملعون از غاصبین بی امیه و بنی مروان است که ۲۱سال و ۶ماه خلافت غاصبانه كرد. او قبل از سلطنت، دائم درمسجد به عبادت بود اما وقتى خبر سلطنتش رابه او دادند قرآن رابست و گفت: "هذا فراق بينى و بينك" اين آغاز جدائى بين من و توست.
#عبدالملک_خبیث، حجاج ثقفى خونخوار را والی بصره کرد و هنگام مرگ به مارمولک مسخ شد. تتمةالمنتهى ص۱۰۵
منتهی الآمال ج۲ ص۳۹

امام صادق علیه السلام فرمودند: #سوسمار پلید است و همه انواعش از حیوانات #مسخ شده هستند (چلپاسه، بزمجه، مارمولک، کروکودیل، آفتاب پرست، تمساح و...) هرگاه آن را کُشتی باید غسل کنی.
سپس فرمودند: روزی پدرم (امام باقر علیه السلام) بامردی در #حجر_اسماعیل نشسته بودند و سخن میگفتند. ناگاه وزغی (چلپاسه ای) را دیدند که با زبانش ولوله میکند (صدایی در می آورد).
پدرم فرمود: آیا میدانی این وزغ چه میگوید؟ گفت: نه نمیفهمم.
حضرت فرمودند او میگوید:
"والله لَئن ذَکرتُم عثمانَ بشَتیمةٍ لأشْتِمَنَّ علیا..."
بخدا اگر عثمان را به دشنام یاد کنید من نیز علی را دشنام میدهم...
سپس فرمودند: "لیسَ یَموتُ مِن بنی أمیةَ میتٌ إلا مُسِخَ وزغا"
کسی از بنی امیه نمیرد مگر آنکه به #وزغی (سوسمار) مسخ شود.
همچنین فرمودند: "إنَّ عبدالملکِ بن مروانَ لمّا نزلَ به المَوتُ مُسِخَ وزغا"
هنگامی که #عبدالملک_مروان ملعون بدرک رفت به سوسماری مسخ شد و فرار کرد.
فرزندانش چون این صحنه را دیدند بسیار نگران و ناراحت شدند و نمیدانستند که چه کنند!
"أنْ یأخُذوا جِذْعاً فیصنَعوهُ کهیئةِ الرجل"
#تنه_درخت خرمایی آوردند و به شکل مردی تراشیدند. و به آن #مجسمه_چوبی زره آهنی پوشاندند (تا اندازه و هم وزن #عبدالملک خبیث شود.)
"ثم لَفُّوهُ فی الأکفان" سپس او را برای دفن و فریب دادن مردم آماده کردند و هیچکس بجز من و فرزندانش از آن آگاهی نیافت.
اصول کافی ج۸ ص۲۳۲
بحار الأنوار ج۵۸ ص۵۳

طبق روایات اهلبیت علیهم السلام هر خبیثی که مسخ شود، بعد از سه روز میمیرد. و همچنین همه بنی امیه و بسیار دیگری از دشمنان و قتله #اهلبیت علیهم السلام به سوسمار و انواعش مسخ گردیدند.
همچنین در لسان عرب به سوسمار و همه انواعش #وزغ گفته میشود و با #قورباغه متفاوت است.
لعنةالله علیهم اجمعین
.
@post_moshtarak

لعن و #سب پیامبر بر مروان و تشبیه او به وزغ🐸

مروان بن حكم كسى است كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله او را با پدرش از مدينه طرد و اخراج نمود، او هم به طائف رفت.

أبَانٌ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (صلوات الله علیه) يَقُولُ لَمَّا وُلِدَ مَرْوَانُ عَرَضُوا بِهِ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ يَدْعُوَ لَهُ فَأَرْسَلُوا بِهِ إِلَى عَائِشَةَ لِيَدْعُوَ لَهُ فَلَمَّا قَرَّبَتْهُ مِنْهُ قَالَ أَخْرِجُوا عَنِّي الْوَزَغَ ابْنَ الْوَزَغِ قَالَ زُرَارَةُ وَ لَا أَعْلَمُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ وَ لَعَنَهُ.

🔸زرارة گويد: شنيدم از امام باقر (صلوات الله علیه) كه مي فرمود: هنگامى كه مروان به دنيا آمد او را بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرضه کردند كه برايش دعا كند و او را به وسيله عايشه خدمت آن حضرت فرستادند كه حضرت به او دعا كند؛ همين كه عايشه او را نزديك رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برد حضرت فرمود: اين وزغ فرزند وزغ را از من دور كنيد. زرارة گويد: من جز اين ندانم كه (حضرت امام باقر صلوات الله عليه) فرمود و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را لعنت كرد.

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏8، ص: 238
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏31، ص: 533
مجمع البحرين، ج‏5، ص: 18


وزغ بودن مروان از منابع عمری

و قال نعيم: حدّثنا عبد الرزّاق عن أبيه عن ميناء مولى عبد الرحمن ابن عوف، قال: كان لا يولد لأحد مولود إلّا اتي به النبيّ صلّى اللّه عليه و سلّم، فدعا له، فادخل عليه مروان بن الحكم، فقال: «هو الوزغ ابن الوزغ، الملعون ابن الملعون»

🔸راوی گوید: هيچ نوزادى متولد نميشد مگر اينكه او را نزد پیامبر صلى اللَّه عليه و سلم!!! مى ‏آوردند و آن حضرت براى او دعاء مي كرد تا اينكه مروان بن حكم را خدمت آن حضرت آوردند فرمود: وزغ ابن وزغ و ملعون بن ملعون. (وزغ پسر وزغ و ملعون پسر ملعون)

الملاحم و الفتن، ص: 13
عوالي اللئالي، ج‏1، ص: 410
إلزام الناصب، ج‏1، ص: 231
كتاب سليم بن قيس، ج‏2، ص: 811
الغدير: ج 8 ص 244 و 260

البته دقت داشته باشید قورباغه با وزغ تفاوت دارد ظاهرا...
سب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر اعداء الله نیز خود حاوی درس مهمی است.

بر صغیر و کبیر دشمنان مرتضی علی لعنت

▪️[الْبَصَائِرُ] لِلصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ کَرَّامِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ طَلْحَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْوَزَغِ فَقَالَ هُوَ رِجْسٌ وَ هُوَ مَسْخٌ فَإِذَا قَتَلْتَهُ فَاغْتَسِلْ.
بیان: قال الصدوق رحمه الله فی الفقیه و الهدایة: «رُوِیَ مَنْ قَتَلَ وَزَغاً فَعَلَیْهِ الْغُسْلُ وَ قَالَ بَعْضُ مَشَایِخِنَا إِنَّ الْعِلَّةَ فِی ذَلِکَ أَنَّهُ یَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ فَیَغْتَسِلُ مِنْهَا.» ... و أقول ما رواه الصدوق مع هذه الروایة المؤیدة بعمل الأصحاب تکفیان لأدلة السنن و العلة نکتة مناسبة لا یلزم اطرادها.

▪️عبدالله بن طلحة گوید: از امام صادق علیه السلام درباره وزغ پرسیدم، پس فرمود: #وزغ، نجس و ناپاک و مسخ شده است، هرگاه آن را کُشتی غسل کن.

توضیح: شیخ صدوق رحمه الله در کتاب الفقیه و الهدایة گفته است: روایت شده که هر کسی وزغی را بکُشد باید غسل کند، و یکی از مشایخ ما گفته است: دلیل این غسل این است که شخص از گناهانش خارج می‌شود پس غسل آن را به جا می‌آورد ... می گویم: آنچه شیخ صدوق روایت کرده است به همراه این روایت که با عمل أصحاب تأیید شده است برای ادله سنت‌ها کافی است؛ و آن علت، نکته مناسبی است که نباید آن را نادیده گرفت.

📚 بحارالأنوار ٫ جلد 78 ٫ صفحه 10

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▫️کانال جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ
➡️ @eteghdate

حضرت حمزه سلام الله علیه محبوب ترین عموی پیامبر صلی الله علیه و آله

●عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ (صلوات الله علیهم) قَالَ‏ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)‏ أَحَبُّ إِخْوَانِي إِلَيَّ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (صلوات الله علیه) وَ أَحَبُّ أَعْمَامِي إِلَيَّ حَمْزَةُ (سلام الله علیه).

●از امام جعفر صادق از پدرش از پدرانش (صلوات الله علیهم) نقل شده فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: محبوب ترین برادرانم نزد من على بن ابى طالب (صلوات الله علیه) است و محبوب ترین عموهايم نزد من حمزه (سلام الله علیه) است.

الجعفريات- الأشعثيات صفحه 198
الأمالي (صدوق) مجلس 82 حدیث 7

قبر مطهر امامزاده شاه حمزه سلام الله علیه فرزند بلافصل امام کاظم صلوات الله علیه در شهر ری

●ثم قال المحقق المذكور : ورد في الأحاديث أنّ عبد العظيم كان يخرج عند إقامته بالريّ مستتراً يزور القبر المقابل قبره وبينهما الطريق ويقول : هو رجل من ولد موسى بن جعفر عليه السلام [١].
ونجد هناك في عصرنا قبراً ينسب إلى حمزة ابن الإمام موسى عليه‌السلام والظاهر أنّه القبر الذي كان يزوره عبد العظيم وينبغي زيارته أيضاً إن شاء اللهِ

●فخر المحققین فرموده: در پاره ای از اخبار ذکر شده که امام‌زاده عبدالعظیم، در هنگام اقامت در شهرری، به طور پنهان از منزل بیرون می آمد و قبری که برابر قبر او به فاصله یک راهرو قرار دارد، زیارت می کرد و می فرمود: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر (علیه السلام) است و اکنون قبری در آنجاست، منسوب به امام‌زاده حمزه، فرزند موسی بن جعفر (علیه السلام) و ظاهراً همان قبری است که امام‌زاده عبدالعظیم آن را زیارت می‌نمود. ان‌شاء‌الله او را هم باید زیارت کرد.

مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی

چه سوزناک است ناله های فراق دعای عهد

در انتهای دعای عهد داریم:

●ثُمَّ تَضرِبُ عَلى‌ فَخِذِكَ الأَيمَنِ بِيَدِكَ ثَلاثَ مَرّاتٍ وتَقولُ:
(یعنی: سپس سه مرتبه با دستت بر ران راستت می زنی و می گویی:)

●الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلايَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ.

●شتاب کن، شتاب کن،‌ ای مولای من‌! ای صاحب الزمان

احوالات و مقامات حضرت عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه

صفحه 1️⃣ از 3️⃣

●عبد العظيم ـ شاه زاده عبد العظيم ـ اللازم التعظيم وينتهي نسبه الشريف بوسائط أربع إلى سبط خير الورى الإمام الحسن المجتبى عليه السلام فهو عبد العظيم بن عبد الله بن علي بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علي بن أبي طالب عليه السلام ، ومرقده الشريف في الري معروف مشهور وملاذ ومعاذ لعامّة الخلق وعلو مقامه وجلالة شأنه أظهر من الشمس فإنّه من سلالة خاتم النبيّين وهو مع ذلك من أكابر المحدّثين ، وأعاظم العلماء والزهّاد والعبّاد وذوي الورع والتقوى. وهو من أصحاب الجواد والهادي عليه السلام وكان متوسّلا بهما أقصى درجات التوسّل ومنقطعاً إليهما غاية الانقطاع. وقد روى عنهما أحاديث كثيرة [١] وهو المؤلف لكتاب خطب أمير المؤمنين عليه‌السلام ، وكتاب اليوم والليلة [٢] ، وهو الذي عرض دينه على إمام زمانه الإمام الهادي عليه‌السلام فأقره وصدّقه وقال : يا أبا القاسم ، هذا والله دين الله الذي ارتضاه فأثبت عليه ثبتك الله بالقول الثابت في الدنيا والآخِرة [٣]. وقد ألّف الصاحب بن عبّاد رسالة وجيزة في أحواله ، وشيخنا ثقة الإسلام النوري قد أورد الوجيزة في خاتمة كتاب المستدرك [٤]...

●امام‌ زاده ی لازم التعظیم، جناب عبدالعظیم که نَسَب شریفش به چهار واسطه، به سبط جلیل حضرت خیر الوری، امام حسن مجتبی (علیه السلام) به این طریق منتهی می‌گردد: عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی طالب. قبر شریفش در منطقه ری معلوم و مشهور و مأوی و پناهگاه عموم مردم است و بلندی مقام و جلالت شأن آن حضرت، روشن‌تر از آفتاب است، چه آن بزرگوار، علاوه بر آنکه از دودمان حضرت خاتم النبیین (صلی الله علیه و آله) می باشد، از بزرگان راویان و معتبرترین علما و زاهدان و عابدان و صاحب تقوا و پرهیز و از اصحاب حضرت جواد (علیه السلام) و حضرت هادی (علیه السلام) است و به خدمت ایشان، نهایت توسّل و سراپا پیوند و اتصال را داشته است و از آن بزرگواران، احادیث بسیار روایت کرده.
صاحب کتاب «خطب امیرالمؤمنین» و کتاب «یوم و لیله» است و اوست که دین خود را بر امام زمانش حضرت هادی (علیه السلام) عرضه کرد و حضرت او را تصدیق کرد و فرمود:
يَا أَبَا الْقَاسِمِ، هَذَا وَ اللَّهِ دِينُ اللَّهِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ، فَاثْبُتْ عَلَيْهِ، ثَبَّتَكَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
ای ابا القاسم، این است به خدا قسم دین خدا که برای بندگانش پسندیده، پس بر آن پایدار باش، خدا تو را در دنیا و آخرت بر گفتار پایدار، پاینده بدارد.
صاحب بن عبّاد، رساله مختصری در حالات آن جناب نوشته که شیخ ما، مرحوم ثقة الاسلام نوری، در خاتمه «مستدرک»، آن را نقل کرده...

مفاتیح الجنان [زيارة الشاه عبد العظيم الحسني عليه السلام]


[١] نقد الرجال للتفرشي ٣ / ٧٠.
[٢] خاتمة المستدرك ٤ / ٤٠٤ عن رسالة الصاحب بن عبّاد.
[٣] كمال الدين ٢ / ٣٧٩ ـ ٣٨٠ ح ١ باب ٣٧ مع اضافات مفيدة في أوّله.
[٤] خاتمة مستدرك الوسائل ٤ / ٤٠٤ ذيل رقم ١٧٣.

احوالات و مقامات حضرت عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه

صفحه 2️⃣ از 3️⃣

●...وروى هناك وفي كتاب الرجال للنجاشي أنه خاف من السلطان فطاف بالبلدان على أنّه فيج الرسول) ثم ورد الريّ وسكن بساربانان. وعلى رواية النجاشي سكن سربا في دار رجل من الشيعة في سكة المولى وكان يعبد الله في ذلك السرب ويصوم نهاره ويقوم ليله وكان يخرج مستتراً يزور القبر المقابل لقبره وبينهما الطريق ويقول هو رجل من ولد موسى بن جعفر عليه السلام. فلم يزل يأوي إلى ذلك السرب ويقع خبره إلى الواحد بعد الواحد من شيعة آل محمد عليه وعليهم السلام حتى عرفه أكثرهم فرأى رجل من الشيعة في المنام رسول الله صلی الله علیه و آله قال له : إن رجلا من ولدي يحمل من سكة الموالي ويدفن عند شجرة التفاح في باغ (بستان) عبد الجبار بن عبد الوهاب وأشار إلى المكان الذي دفن فيه فذهب الرجل ليشتري الشجرة ومكانها من صاحبها فقال له : لأي شي تطلب الشجرة ومكانها فأخبره بالرؤيا فذكر صاحب الشجرة ، أنّه كان رأى مثل هذه الرؤيا وأنه جعل موضع الشجرة مع جميع الباغ (البستان) وقفاً على الشريف والشيعة يدفنون فيه. فمرض عبد العظيم ومات (رض) فلما جرّد ليغسّل وجد في جيبه رقعة فيها ذكر نسبه فإذا فيها : أنا أبو القاسم عبد العظيم بن عبد الله بن علي بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علي بن أبي طالب عليه السلام [٥]...

●...در آن کتاب و در رجال شیخ نجاشی آمده: که حضرت عبدالعظیم از سلطان زمان خود ترسید و گریخت و به عنوان آنکه پیام‌رسان و پیک است، در شهرها گردش می‌کرد تا به ری آمد و در میان ساربانان مخفی شد و بنا بر روایت نجاشی در سردابی در خانه یکی از شیعیان، در سکة الموالی پنهان گشت. و در آنجا عبادت خدا می‌کرد و روزها را روزه می‌داشت و شب‌ها به نماز می ایستاد و پنهان از دید مردم بیرون می‌آمد و قبری را که در برابر قبر او به فاصله یک راهرو است زیارت می‌کرد و می‌گفت: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر است و پیوسته در آنجا بود و یکی دو نفر از شیعه، از احوال او باخبر شدند تا آنکه بیشتر مردم ری او را شناختند. پس شخصی از شیعیان، حضرت رسالت پناه را در خواب دید که فرمود: مردی از فرزندان مرا، از سکة الموالی بر خواهند داشت و کنار درخت سیب، در باغ عبدالجبّار بن عبدالوّهاب، دفن خواهند کرد و اشاره فرمود به همان مکانی که در آنجا دفن شد، بیننده خواب نزد صاحب باغ رفت تا آن درخت و جایش را از صاحب باغ بخرد؛ مالک باغ به او گفت: این درخت و جایش را برای چه می‌خری؟ خریدار خوابش را تعریف کرد، صاحب باغ گفت: من نیز چنین خوابی دیده ام و جای این درخت را با تمام باغ وقف بر آن سید و سایر شیعیان کرده ام که اموات خود را در آنجا دفن کنند. حضرت عبدالعظیم پس از مدتی بیمار شد و بر اثر آن بیماری به رحمت ایزدی پیوست، چون او را برای غسل دادن برهنه کردند، در جیب لباسش ورقه ای یافتند که نسب شریف خود را در آن نوشته بود: منم ابوالقاسم عبدالعظیم فرزند عبدالله، فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند امام حسن، فرزند علی بن ابی طالب...

مفاتیح الجنان [زيارة الشاه عبد العظيم الحسني عليه السلام]


[٥] رجال النجاشي : ٢٤٧ ، رقم ٦٥٣.

احوالات و مقامات حضرت عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه

صفحه 3️⃣ از 3️⃣

●...وقال أيضاً الصاحب بن عبّاد في وصف علم عبد العظيم : أنه روى أبو تراب الروياني قال : سمعت أبا حماد الرَّازي يقول : دخلت على الإمام علي النقي عليه السلام في سر من رأى فسألته عن أشياء من حلالي وحرامي فأجابني فلما ودّعته قال لي : يا حمّاد إذا أشكل عليك شي من أُمور دينك بناحيتك أي في بلدة الري فسل عنه عبد العظيم بن عبد الله الحسني وأقرئه مني السلام [١]. وقال المحقّق الدّاماد في كتاب الرواشح : إن في فضل زيارة عبد العظيم روايات متضافرة. وروي أن من زار قبره وجبت له الجنة [٢].
وهذا الحديث رواه أيضاً الشهيد الثاني (رض) في حواشي الخلاصة عن بعض النسّابين [٣].
وروى ابن بابويه وابن قولويه بسند معتبر عن رجل من أهل الرّي عن الإمام عليّ النقيّ صلوات الله عليه قال : دخلت عليه فقال : أين كنت؟ فقلت : زرت الحسين عليه السلام قال : أما لو أنّك زرت قبر عبد العظيم عليه‌السلام عندكم لكنت كمن زار الحسين بن علي عليهما‌السلام [٤].

●...صاحب بن عبّاد، در وصف دانش عبدالعظیم فرموده: ابوتراب رویانی روایت کرده که گفت: از ابو حمّاد رازی شنیدم که می‌گفت: در شهر «سُرَّ من رأی» بر حضرت امام علی النقی (علیه السلام) وارد شدم، پس پاره ای از مسائل حلال و حرام خود را، از آن حضرت پرسیدم. سؤالات مرا پاسخ دادند، زمانی که برای بیرون آمدن از «سرّ من رای» با آن حضرت وداع کردم به من فرمودند: ای حمّاد هرگاه چیزی از امور دینت بر تو مشکل شد، در ناحیه خود، یعنی در شهر ری، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.
محققّ داماد در کتاب «رواشح» گفته: احادیث بسیاری در فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم روایت شده، از جمله آمده است: هرکه قبر او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود و شیخ بزرگوار شهید ثانی در حواشی کتاب «خلاصه» همین روایت را از بعض نَسَب شناسان نقل فرموده. و ابن بابویه و ابن قولویه به سند معتبر روایت کرده اند: که مردی از اهل ری، خدمت حضرت امام علی النقی (علیه السلام) رفت، حضرت پرسید کجا بودی؟ عرض کرد به زیارت امام حسین (علیه السلام) رفته بودم، فرمود: اگر قبر عبدالعظیم را که نزد شماست، زیارت می‌کردی، هرآینه مانند کسی بودی که امام حسین (علیه السلام) را زیارت کرده باشد.

مفاتیح الجنان [زيارة الشاه عبد العظيم الحسني عليه السلام]


[١] كما في خاتمة مستدرك الوسائل ٤ / ٤٠٦ ذيل رقم ١٧٣.
[٢] الرواشح السماوية : ٨٦.
[٣] خلاصة الاقوال ضمن رسائل الشهيد : ج ٢ / ١٦١ رقم ٢٩٢.
[٤] ثواب الاعمال : ٩٩ ، كامل الزيارات : ٥٣٧ ، ح ١ ، باب ١٠٧.